در پژوهش حاضر، اختلال های کنشی را در بیان شفاهی اسمهای ساده (مانند کتاب)، مرکب فعلی (مانند کمر بند) و مرکب غیر فعلی (مانند کتاب خانه) زبان فارسی در دو بیمار زبان پریش بروکا و یک بیمار ترانسکرتیکال حرکتی، به صورت موردی و با استفاده از آزمون های نامیدن در مواجهه و تکرار مطالعه میکنیم تا روی کرد استفاده شده از سوی آنها را در تولید این اسمها مشخص کنیم. در این مطالعه، تفاوت معناداری بین خطا ها در کاربرد اسم های ساده و مرکب و نیز بین نوع خطا و هسته نحوی و معنایی اسمهای مرکب دیده می شود؛ در صورتی که بین میزان خطا و مقوله دستوری سازنده اسمهای مرکب فعلی و غیر فعلی، ارتباط معناداری وجود ندارد. بیماران اسمهای ساده را به صورت کلی، اسمهای مرکب را در آزمون تکرار به صورت تقطیع و در آزمون نامیدن، هم به صورت کلی و هم به شکل تجزیه به اجزای سازنده پردازش کرده اند.