آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

در این مقاله، کار برد صورت های اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا، از دیدگاهی صرفاً زبان شناختی بررسی کرده ایم. بدین منظور، نخست، صورت های اشاری و انواع آن را معرفی کرده ایم. صورت-های اشاری به عنوان ابزاری زبانی، کار برد های بسیاری دارند؛ زیرا در تعامل زبانی فرد نابینا و بینا، قطعاً یکی از دو طرف مکالمه، حس بینایی ندارد و مسئله نابینایی، بر ارتباط زبانی بین آنها به ویژه در کار برد صورت های اشاری اثر می گذارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، برای تفکیک صورت های -اشاری با مصداق عینی از صورت های اشاری با مصداقی غیر عینی، از دسته-بندی لوینسون (1983) درباره انواع صورت های اشاری استفاده کرده ایم و پس از پنج ماه مشاهده و مصاحبه با پنج نابینای تحصیل کرده، صورت های -اشاری فارسی را در ارتباط زبانی فرد نابینای مطلق و فرد بینا و نیز مشکلات احتمالی در برقراری ارتباط فرد نابینا با بینا را توصیف کرده ایم. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که ادراک تمام صورت های اشاری مکانی و برخی صورت های اشاری شخصی، اجتماعی و زمانی دارای مصداق های عینی، از جهاتی برای مخاطب نابینا مشکل ساز است و او برای کار برد این صورت-های اشاری، لزوماً باید به وسیله قوه لامسه یا شنوایی، مواردی را که بدانها اشاره می شود، از پیش شناسایی کرده باشد. به دلیل محدودیت هایی که در این زمینه و به ویژه در شناسایی اشیاء جدید وجود دارد، فرد نابینا برای ارجاع به اشیاء پیرامونش، از صورت های اشاری، کمتر استفاده می کند.

تبلیغات