آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

به رغم حضور بسیار کمرنگ عشق مادری در جامعه سده های هجده و نوزده فرانسه، بازتاب عشق مادری را می توان در آثار ادبی آن روزگار، به ویژه در آثار دو نویسنده مطرح، بالزاک و فلوبر، دید. موقعیت اجتماعی مادر و فرزند در سده های هجده و نوزده به گونه ای بود که عشق مادری قادر به رشد و نمو نبوده است و علت آن ریشه دواندن تفکرات اشتباه از مقوله کودک بوده است، که این مساله حتی در حوزه ادبیات هم بوسیله نویسندگانی چون لافونتین، که فرزند انسان را موجودی ناانسان طرح می کرد، مطرح می شد. به تدریج با حضور متفکرانی چون روسو و مونتسکیو مقوله های آزادی زنان، برابری زن و مرد و ارزش کودک در جامعه طرح می شود و ادبیات هم در جلوه شکوهمند در قالب آثار جاودانه اش؛ عشق مادری را چون تندیسی بنا می کند. زن خوشبخت در این گونه آثار نمود زنی است که سرشار از عاطفه مادری است. پیگیری حضور عشق مادری در تاریخ و روند شکل گیری آن تا به امروز، ما را به این ادراک می رساند که عشق مادری پدیده ای اکتسابی است. اکتسابی نه به این معنا که وام دار آموزش است، بلکه به این معنا که انسان چنین عشقی را در طول زمان به گونه ای احساس کرده که حال آن را متصل به ذات خود می داند.

تبلیغات