آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی رویکرد روان درمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت و رویکرد ارتباطی بر ارتقا سلامت روانی و افزایش رضامندی زوجین انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 45 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی بودند که مایل به ادامه زندگی مشترک بوده، و از جامعه در دسترس به طور تصادفی انتخاب، و در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به عنوان آزمایش و یک گروه به عنوان کنترل، سپس این سه گروه به دو مقیاس انریچ و سلامت عمومی به صورت پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. فرضیه های تحقیق عبارت بودند از: زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از آنانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از آنانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی کوتاه مدت تحت درمان قرار گرفته اند در مقایسه با آنانی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از سلامت روانی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از کسانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد ارتباطی تحت درمان قرار گرفته اند از کسانی که تحت چنین درمانی قرار نگرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. زوجینی که با رویکرد روان پویشی تحت درمان قرار گرفته اند از رضامندی زناشویی بالاتری برخوردارند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای معنادار بودن تفاوت بین گروه ها، و آزمون تعقیبی شفه برای تعیین تفاوت بین نوع میانگین ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنی دار بین هر دو روش با افزایش سلامت روانی و رضایت زناشویی (کل) بودند.هر دو رویکرد بر مولفه ها (خرده مقیاس) علایم جسمانی، اختلال اضطرابی و خواب، و عملکرد اجتماعی به یک اندازه موثر بودند. در خرده مقیاس افسردگی فقط روان پویشی موثر بود. هر دو رویکرد بر غنی سازی مولفه ها (خرده مقیاس) مسایل شخصیتی، رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، رابطه جنسی، و فرزندان و فرزند پروری موثر بودند. در خرده مقیاس های رضایت زناشویی، بر مولفه های تحریف آرمانی و نقش های مساوات طلبی فقط رویکرد روان پویشی موثر بود. و بر مولفه های فعالیت اوقات فراغت و جهت گیری مذهبی فقط رویکرد ارتباطی موثر بودند. تفاوت دو رویکرد در ارتقا سلامت روانی و افزایش رضایت زناشویی معنی دار نبود.

تبلیغات