درک خطرپذیری نوجوان به عنوان اقتضای قابل انتظار این دوره سنی و نه به عنوان رفتاری انحرافی و مجرمانه، امکان شناخت و پیشگیری از بروز جرم را در نوجوانان واقع بینانه تر و عملی تر می سازد. در این تحقیق فرض شده است که بین محیط خانوادگی و شیوه های فرزندپروری و ویژگی های زمینه ای فردی و خانوادگی با خطرپذیری (سیگار کشیدن، مواد مخدر و روان گردان، الکل، رانندگی خطرناک، خطرپذیری جنسی و خشونت) رابطه وجود دارد.
بنابراین از مقیاس های معتبر و هنجار شده در ایران یعنی پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، محیط خانوادگی و دموگرافیک برای سنجش متغیرها استفاده شد. با انتخاب 1204 نفـر از دانش آموزان دبیرستـانی شهر تهران بـا روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم، فرضیه های فوق آزمون گردید.
بر اساس یافته های این تحقیق میانگین خطرپذیری نوجوانان تحت شیوه تربیتی اقتدارگرا پایین تر و میانگین شیوه تربیتی مسامحه کار بالاتر از سایرین بود. در تعیین خطرپذیری رانندگی خطرناک و دوستی با جنس مخالف، سهم متغیرهای کنترلی بیش از متغیرهای گرمی بود. اما در مؤلفه های خشونت، سیگار، مواد مخدر، الکل و رابطه و رفتار جنسی میزان تعیین کنندگی متغیرهای صمیمیت مثل طرد، تایید و ابراز محبت بر کنترل پیشی گرفته بود. پایه تحصیلی (دوم) و جنسیت (پسر)، در پیش بینی واریانس خطرپذیری دوستی با جنس مخالف و رابطه و رفتار جنسی معنا دار بودند. معدل ترم قبل در تبیین تغییرات خشونت، الکل و دوستی با جنس مخالف سهمی منفی و معنا دار داشت. سطح پایین اقتصادی خانواده در پیش بینی رانندگی خطرناک تاثیری منفی نشان داد.
با شناخت فاکتورهای تاثیرگذار مربوط به خانواده بر خطرپذیری، راهکارهای اجرایی و عملی در سطح خانواده برای کاهش این گونه رفتارها در میان نوجوانان ارائه گردید.