پژوهش های فلسفی-کلامی
پژوهش های فلسفی-کلامی سال یازدهم زمستان 1388 شماره 2 (پیاپی 42) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نفوس فلکی، به منزله موجودات مجردی که (برخلاف عقول) در فعل و تاثیرشان نیاز به جسم دارند، در فلسفه ابن سینا مورد بحث قرار گرفته اند؛ اهمیت بحث درباره این وجودها، فقط به دلیل جایگاهشان در فلکیات قدیم نیست. می توان گفت قبول این نفوس از سوی ابن سینا و انکارشان از سوی ابنرشد، تاثیر اساسی در سیر و سرنوشت فلسفه در جهان اسلام و در جهان غرب داشته است. در این نوشتار ضمنِ نشان دادن جایگاه این نفوس در جهانشناخت ابن سینا، برهانِ ابن سینا بر اثبات آنها، مورد بحث قرار گرفته است. سپس نشان داده ایم که چگونه در اثر اعتقاد ابن سینا به نفوس فلکی، راه او از راه فیلسوفان مشائی جدا می شود و او گام در مسیر حکمت مشرقی می نهد. در حقیقت نظریه ابن سینا درباره نفوس فلکی یکی از خاستگاه های حکمت مشرقی اوست. و در نهایت همانندی میان نفوس فلکی و نفوس بشری مورد بحث قرار گرفته است. در اینجا نوعی «دور هرمنوتیکی» برقرار می گردد، به این معنا که راه شناخت نفوس فلکی برای ما انسان ها، «خودشناسی» یا تامل در نفس بشری خویش است، و در عین حال با شناخت نفوس فلکی، خودشناسی ما نیز متحول می شود.
ساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از «ساحت دینی» در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسش هایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی می پردازد. بحث های هایدگر راجع به ایده ها و شخصیت های دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایده ها و شخصیت ها در شکل گیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمه های متعددی دارد، اما الاهیات مسیحی و عرفان تاثیری پایدار بر آن داشته است. مبنای هایدگر در تحلیل وجود، با مبنای متفکران مسیحی مانند آوگوستین، اکهارت، لوتر، و کیرکگور مشترک است. هایدگر با استفاده از روش پدیدار شناسی به بررسی زندگی اصیل پرداخته و معتقد است این زندگی در یک روش دینی قابل تجربه است و چنین تجربه ای را می توان در مسیحیت اولیه یافت. اگرچه تجربه دینی تنها تجربه مورد علاقه او نیست؛ با این حال، او دین را یک امکانِ اساسیِ زندگی انسانی و کاملاً متفاوت با فلسفه می داند.
هر چند هایدگر از اظهار نظر صریح در باره حقیقت خداوند سکوت کرده و هستی را با تلقی دینی و مابعدالطبیعی ازخدا یکی نمی شمارد، اما اوصافی از هستی ارائه می دهد که معمولاً برای خدا به کار رفته است. بسیاری از سخنانی که هایدگر در باره هستی می گوید یادآور الاهیات سلبی است. دیدگاه او را می توان کوششی برای پروردن ایمان در دنیای معاصر، خارج از اشکال سنتی اعتقاد، به شمار آورد.
نسبیت گرایی اخلاقی : نماها و مبناها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث پیرامون نسبیت گرایی و مطلق گرایی اخلاقی یکی از مهمترین و دیرپاترین عناوین تاملات فلسفی در اخلاق بوده است. البته نتایج این بحث به اخلاق منحصر نمی شود. موضعی که هر شخص درمورد نسبیت یا عدم نسبیت ارزش ها و معیارهای عمده اخلاقی اتخاذ می کند، بر دیدگاهها، مواضع و موقعیت قانونی و اجتماعی وی تاثیر می گذارد. در این مقاله، پس از ایضاح مفاهیم مرتبط، به بازشناسی هر یک از انواع نسبیت گرایی اخلاقی می پردازیم، و در انتها، دلایل عمده ارائه شده برای هر یک را مطرح ساخته و مورد ارزیابی قرار می دهیم.
نقد عقل عربی اسلامی در دیدگاه جابری و ارکون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع برخورد و عکس العمل اندیشمندان عرب در برابر روشنگری و مدرنیته، تعیین کننده دستگاه نواندیشی آنان است. رویکرد اقبالی برخی از این اندیشمندان به اندیشه روشنگری و روشنفکری غربی، با گرایش به ارزش های مدنی و ویژگی های فکری و فلسفی تمدن اروپایی آغاز شد. سپس این رویکرد با گرایش به مطالعات جدید علوم انسانی مانند ساختارگرایی، زبانشناسی، هرمنوتیک، معناشناسی و انسان شناسی، توسط گروهی از روشنفکران برجسته و معاصر عرب همچون محمد عابد الجابری و محمد ارکون به گستره نقد عقل عربی- اسلامی، یا همان نقد اندیشه های سنتی اسلامی گام نهاد. نوشتار حاضر بر آن است تا با توضیح مقدمات فکری این دو اندیشمند، هم به مقوله بنیادین نقد عقل عربی- اسلامی در اندیشه متفکران یاد شده بپردازد و هم دستگاه نواندیشی آن دو را بازگو و مقایسه کند.
کارکرد گرایی و ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو، بررسی نظریه کارکردگرایی در فلسفه ذهن معاصر و مقایسه آن با دیدگاه کارکردگرایانه ارسطوست. از آنجایی که واژه کارکرد ((ergon در فلسفه ارسطو از اهمیت ویژه ای برخوردار است، گاهی او را پیشگام این نظریه معرفی می کنند. از این رو، میزان ارتباط این دو نظریه و تشابه آنها جای تامل و دقت فراوان دارد. در این نوشتار مشخص خواهد شد که تقریرهای مختلف از نظریه کارکردگرایی جدید ظاهراً با رای ارسطو منطبق نیست. اما می توان نظر او را یکی از نگرش ها در کارکردگرایی دانست. گرچه نظریه ماده و صورت ارسطو و تاکید وی بر ذات در مقایسه با دیدگاه های جدید چندان مقبول نیست، اما نگرش کارکردگرایانه وی در خصوص نسبت نفس و بدن اهمیت زیادی دارد.
نظریه ختم ولایت از منظر سیدجلال الدین آشتیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ولایت حقیقتی کلی و صفتی الهی است که در تمامی مراتب عالم سریان دارد و به اعتبارات مختلف تقسیم میشود و بر مبنای همین اعتبارات متعدد دارای ختم و خاتم می شود، که غفلت از آن اعتبارات باعث بروز ابهام ها و تشویش های فراوانی در فهم و تفسیر کلام ابن عربی و پیروان او می شود.
سید جمال الدین آشتیانی در ساماندهی و تنقیح نظریه ختم ولایت، ایضاح کلام ابن عربی و گره گشایی از آن نقشی ارزنده دارد. وی با تسلط در مبانی حکمت و عرفان اسلامی، ضمن حفظ روحیه ولایتمداری و حریت علمی خود، کوشید چالشی ترین مبحث مکتب ابن عربی را به گونه ای تقریر و تبیین کند که تعارض آن با مبانی تشیع به حد اقل ممکن برسد. وی ضمن نقد صریح آراء ابن عربی، برآن است تا متشابهات کلام محیی الدین را به محکماتش ارجاع دهد و اثبات نماید که ختم ولایت پس از نبی مکرم اسلام (ص) در مشکات فروزان حضرت امیرالمؤمنین (ع) رتبتاً و در وجود حضرت مهدی (عج) زماناً متجلی است.
در این مقاله می کوشیم پس از تعریف و تقسیم بندی مفهوم ولایت بر مبنای آثار آشتیانی، مصادیق ختم ولایت را بررسی کرده و نگرش وی در خصوص ولایت علوی، مهدوی و عیسوی را تبیین کنیم وتاثیر لحاظ نمودن اعتبارات در رفع تشویش از کلام ابن عربی را، در حد امکان نشان دهیم.
بررسی و نقد دیدگاه جودیث جارویس تامسون در دفاع از سقط جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در مباحث اخلاقی راجع به سقط جنین سه دیدگاه کلی وجود دارد: مخالفت با سقط جنین جز در شرایط اضطراری؛ موافقت مطلق، و سوم، دیدگاه میانه یا موافقت مشروط. یکی از رهیافتهای مهم در میان مدافعان مطلق یا مشروط سقط جنین، رهیافت مبتنی بر حق زن بر بدن خود است. در این رهیافت مهم ترین و تاثیر گذارترین استدلال از آن جودیث تامسون، در مقاله معروف «دفاع از سقط جنین» است. تامسون در اثبات مدعای خویش مبنی بر اینکه دست کم در برخی موارد، مثل تجاوز به عنف، سقط جنین از حیث اخلاقی جایز است به ارائه استدلال مستقلی نمی پردازد، بلکه با استفاده از حق مادر بر تن خود، به تضعیف استدلال طرفداران مخالفت مطلق با سقط جنین می پردازد. یکی از مهم ترین نقدهای صورت گرفته بر استدلال تامسون از آن فرانسیس بکویث است. اشکالات مطرح شده از سوی بکویث ذیل سه عنوان کلی حقوقی، ایدئولوژیکی، و فلسفی آمده است. موضوع مقاله پیش رو، بررسی و نقد استدلال تامسون و نقدهای وارد شده بر آن خصوصاً نقدهای فلسفی مطرح شده از سوی بکویث است.
عقل و محدودیت قلمرو آن در آثار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تاریخ کلام و فلسفه در فرهنگ اسلامی و غرب این بوده که آیا عقل قادر به پاسخگویی به تمام مسائل و معارف بشری است یا نه؟
ملاصدرا میراثدار حکمت مشاء و اشراق، و عرفان اسلامی، و بنیانگذار حکمت متعالیه عقل را سلاح قدرتمندی برای باز کردن گرههای بسیاری از مجهولات معرفت بشری و الهی می داند. اما از محددیت آن نیز غافل نبوده است. هر چند بیشتر محققان بر این باورند که ملا صدرا عقل و ایمان را مکمل یکدیگر می داند، ولی نگارنده با توجه به آثار وی همچون اسفار ، مفاتیح الغیب، شرح اصول کافی، شواهد الربوبیه، رساله سه اصل و... معتقد است ملاصدرا در مسائل مختلف از جمله نفس، اسماء و صفات خدا، اسرار و رموز جهان هستی، حقایق عالم هستی، معاد جسمانی و... قائل به محدودیت عقل است. در این جستار می کوشیم به این موارد بپردازیم.
بررسی و نقد نظریه تکثر فهم پیامبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکثر فهم پیامبران، از جمله دلایلی است که عده ای از طرفداران نظریه پلورالیسم حقانیِ ادیان برای تقویت دیدگاه خود بیان می کنند. آنان فرضیه خود را از دو منظر تفسیر کرده اند. نخست اینکه پیامبران با قابلیت ها و حالات ویژه خود، هر یک از نظر گاه ویژه خود به حقیقت واحد نگریسته و دریافت های متفاوت خود را به شکل دین به پیروان خود عرضه کرده اند؛ و دوم اینکه تجلیات و ظهورات خداوند بر پیامبران گوناگون بوده و علتی برای پیدایش ادیان مختلف شده است. این عده در بیان فرضیه خود، به آیاتی از قرآن کریم نیز استناد کرده اند.
جایگاه هایدگر در اندیشه نئوپراگماتیستی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، پژوهشی تحلیلی درباره جایگاه هایدگر و اندیشه اگزیستانسیالیستی او در فلسفه ریچارد رورتی است و هدف این مقاله نشان دادن تاثیر مستقیم و غیر مستقیم تفکر هایدگر بر شکل گیری اندیشه نئوپراگماتیستی رورتی خواهد بود. رورتی در عین حال که برخی آراء هایدگر، به ویژه هایدگر متقدم را نقد می کند و او را همچنان اسیر و گرفتار در سنت متافیزیکی غرب می داند، کتمان نمی کند که از او تاثیر پذیرفته است. در این مقاله می کوشیم برخی از این تاثیرپذیری ها را در کنار انتقادات رورتی بر هایدگر مطرح کنیم.
بررسی و تطبیق بحث زمان در فلسفه سنت آوگوستین و صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بحث تطبیقی زمان از دیدگاه سنت آوگوستین و صدرالمتالهین پرداخته است. آوگوستین زمان را یک واقعیت خارجی و عینی لحاظ نکرده، بلکه آن را یک امر ذهنی می داند که البته بی ارتباط با امور عینی نیست و در ارتباط با تغییر و حرکت، و حوادثی که در گذشته و آینده رخ می دهد، تفسیر می شود. صدرالمتالهین بر اساس مبانی حکمت متعالیه و خصوصاً دیدگاه خاص خود در حرکت جوهری و اصالت وجود و تقدم وجود بر ماهیت، زمان را بُعد چهارم ماده دانسته، و آن را علامت و نحوه وجود سیال و نوشونده تلقی کرده است. به عبارت دیگر، وی زمان را عَرَض تحلیلی لحاظ کرده که عقل می تواند آن را از نحوه وجود اجسام و موجودات مادی انتزاع کند.
کارکردهای عقل نظری و عملی از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل، عقل نظری، عقل عملی، نفس ناطقه، ابن سینا