مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
شهر تهران
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
بروز بلایای طبیعی از جمله زلزله موجب به وجود آوردن هزینه های مالی و انسانی سنگینی برای دولت ها و جوامع می شود. یکی از مهم-ترین عواملی که در افزایش یا کاهش میزان خسارات و تعداد تلفات انسانی در هنگام بروز زلزله تأثیرگذار است، وجود سیستم مدیریت بحران کارا است. با توجه به موقعیت ویژه شهر تهران و احتمال وقوع زلزله در این شهر و با توجه به خسارات برآوردی بالای مالی و جانی متعاقب آن، در این پژوهش یک مدل پویای مدیریت بحران با استفاده از روش شناسی پویایی شناسی سیستم (SD) توسعه یافته است تا با شبیه سازی فعالیت ها بعد از وقوع بحران زلزله، به کارایی بهتر و موثر مدیریت بحران کمک کند. بدین منظور پس از مدلسازی سیستم و تعیین اعتبار مدل ارایه شده، رفتار متغیرهای تعداد افراد محبوس و تعداد تلفات ناشی از زلزله تا مدت 5 روز پس از وقوع بحران، با حفظ روند فعلی و با توجه به راه کارهای پیشنهادی سازمان مدیریت بحران شبیه سازی شده اند. راه کارهای پیشنهادی عبارتند از نوسازی بافت-های فرسوده، آموزش امداد و نجات، و آموزش نحوه مواجه با زلزله از طریق رسانه ها و فضای مجازی با کمک کمپین ها. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به هزینه های برآوردی اجرای سه پروژه فوق، آموزش پیش از وقوع بحران علی رغم هزینه اولیه کمتر آن نسبت به سایر راه کارهای مدیریت بحران تأثیر بسزایی در کاهش بحران پس از وقوع زلزله خواهد داشت و در صورت تامین سرمایه حدود 1000 میلیارد ریال در سال به منظور اجرای سیاست های دوم و سوم، تلفات جانی در صورت اتفاق زلزله 10 مرکالی از 1,541,000 وضعیت فعلی به 689,000 نفر کاهش خواهد یافت.
صورت بندی جدید از مفهوم گفتمان عدالت فضایی چارچوبی برای تحلیل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: موضوع عدالت و پیوند آن با فضا در قالب گفتمان عدالت فضایی در دو دهه اخیر به یکی از مباحث اصلی در موضوعات شهری تبدیل شده است. در شهر تهران به دلیل دگرگونی و تغییرات گسترده به ویژه در سال های اخیر، حساسیت فضایی به مقوله عدالت و شناخت فرایندها و قانونمندی های منجر به آن مسئله ای بسیار مهم به شمار می رود. هدف: در این راستا هدف پژوهش، ارائه تحلیل متفاوتی از گفتمان عدالت فضایی بر پایه صورت بندی دیالکتیکی از این مفهوم و سنجش آن در شهر تهران بوده است. روش:روش شناسی پژوهش از نوع ترکیبی با تأکید بر روش کیفی بوده به طوری که رهیافت کمی به دنبال رهیافت کیفی و به عنوان مکمل اجرا شده است. در این زمینه پس از انتخاب نهایی معیارهای گفتمان عدالت فضایی و مؤلفه های آن بر اساس چارچوب های نظری، با توجه به ابعاد در نظر گرفته شده برای پژوهش؛ در ابتدا سند سیاست گذاری مدیریت شهری بر اساس این معیارها با استفاده از روش کیفی و تحلیل تممورد ارزیابی قرار گرفته و در گام بعدی نتایج سیاست گذاری مدیریت شهری در فضای شهری از طریق روش کمی و تحلیل ثانویه و تحلیل نتایج آمارهای موجود مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب دو مفهوم «عدالت/ نا عدالتی حالت فضایی» و «حالت فضایی نا عدالتی/ عدالت» تبیین شده است. نتیجه: در چارچوب مفهوم نخست که بر ظرفیت ساختارهای موجود در تولید نا عدالتی از طریق فضا دلالت دارد؛ در سند سیاست گذاری مدیریت شهری، برخی زمینه ها و ابعاد عدالت فضایی به صورت نسبی مورد توجه قرار گرفته است. در چارچوب مفهوم دوم که می توان با تحلیل الگو های توزیعی به تشخیص نا عدالتی در فضا پی برد؛ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در بستر اجرا در شهر تهران حالت فضایی ناعدالتی نمود عینی دارد و اهداف مورد نظر سیاست گذاری مدیریت شهری در بسیاری از زمینه ها محقق نشده است.
سنجش پاسخدهی ایستگاه های زیرزمینی شبکه مترو تهران به عنوان فضاهای شهری زیرزمینی (مطالعه موردی: شبکه مترو شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
131 - 145
حوزههای تخصصی:
در اکثر کلانشهرهای امروز تعدیل مشکلات منبعث از تراکم بالای ترافیکی، کالبدی فضایی جهت پاسخ مطلوب شهر به شهروندان، توسعه فضاهای شهری در زیر سطح زمین را امری اجتناب ناپذیر نموده است. راهکار های گوناگونی پیرامون گسترش شهر در زیر سطح زمین جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهری مطرح شده اند، اما ماحصل کار در تهران چندان مطلوب به نظر نمی رسد. بررسی اندیشه ها و نهایتا بررسی نمونه های متجلی در تهران می تواند ضمن شفاف نمودن بیان مساله، گامی موثر برای ارائه راهبردهای مفید و سازنده برای بهبود روند شکل گیری این گونه مجموعه ها باشد. هدف پژوهش رصد کاستی ها و نیاز شهروندان در فضاهای شهری زیرزمینی کلانشهر تهران در راستای دستیابی به شاخص هایی برای ایجاد فضای عمومی پاسخگو و مطلوب است. سوال پژوهش این است که فضاهای شهری زیرزمینی چگونه به عنوان عنصری فضایی در دوران معاصر پاسخگوی نیازهای اساسی شهروندان بوده و توجه به کدام شاخص ها در ایجاد فضایی پاسخگو و مطلوب حائز اهمیت است؟ در این پژوهش ضمن بررسی ادبیات موضوع، تعداد 10 ایستگاه مترو با روش ترکیبی (کیفی - کمی) مورد مشاهده و بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر عدم توجه به مبانی جامع طراحی شهری است. ایستگاه های صادقیه و ارم سبز مطلوب و ایستگاه های امام خمینی و گلبرگ نامطلوب به نظر می رسند. دسترسی و امنیت، دو شاخصی است که در ایستگاه های زیرزمینی مترو از وضعیت مطلوب تری برخوردار است. دلنشینی، سرزندگی و هویت از جمله شاخص هایی است که چندان به آن ها پرداخته نشده است.
تحلیل عوامل مؤثر در برنامه ریزی راهبردی گردشگری میراثی(مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
237 - 250
حوزههای تخصصی:
گردشگری میراثی به عنوان گردشگری فرهنگی و موتور محرکه توسعه مناطق از مهم ترین مواردی است که نیازمند اتخاذ برنامه های راهبردی فضایی منسجم متناسب با پتانسیل ها و شرایط بومی منطقه است. در چارچوب این برنامه ریزی، نیاز است تا تمامی ظرفیت ها و دارایی های موجود در حوزه گردشگری میراثی از طریق پیوندهای فضایی به صورتی یکپارچه شناسایی شود و به نقش و جایگاه متعدد و متفاوت بازیگران اصلی در توسعه این نوع گردشگری و همین طور مقررات اتخاذشده از سوی آن ها توجه ویژه ای داشت تا بتوان عوامل مؤثر در برنامه ریزی راهبردی این نوع گردشگری را شناسایی کرد. ازاین رو هدف این پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر برنامه ریزی راهبردی گردشگری میراثی در شهر تهران می باشد تا با استفاده از آن بتوان الگوی برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری میراثی شهر تهران را ارائه داد. روش پژوهش، آمیخته و از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای داده های موردنیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان در نظر گرفته شده است. برای ارزیابی میزان اهمیت راهبردهای شناسایی شده پژوهش از مدل سوارا استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محورهای راهبردی قوانین با وزن نهایی 2/73، راهبردی برنامه ریزی و مدیریت با وزن نهایی 1/59، راهبردی اجتماعی با وزن نهایی 1/17 و راهبردی اقتصادی با وزن نهایی 1/95 به ترتیب مهم ترین عوامل اصلی در تحقق توسعه گردشگری میراثی شهر تهران می باشند و در میان راهبردهای محور قوانین راهبرد ارائه بسته های تشویقی برای تعمیر و مرمت ابنیه های تاریخی از طرف دولت، در میان راهبردهای اقتصادی، راهبرد حمایت از ایجاد اشتغال و افزایش درآمد عمومی در سطح جامعه محلی، در میان راهبردهای محور برنامه ریزی و مدیریت، راهبرد حفاظت از ابنیه و آثار تاریخی و در میان راهبردهای محور اجتماعی، راهبرد جلوگیری از آسیب دیدن فرهنگ بومی در اثر برخوردهای مکرر گردشگران بافرهنگ های متفاوت، مهم ترین راهبردها در میان راهبردهای برنامه ریزی گردشگری میراثی شهر تهران می باشند.
رابطه دینداری و ارزش های خانواده با تمایلات و قصد فرزندآوری در میان زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،بررسی رابطه دینداری و ارزش های خانوادگی با تمایلات و قصد باروری در میان زنان متأهل شهر تهران است. این مطالعه به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت و در آن، 398 نفر از زنان متأهل شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای بررسی شدند. مطابق نتایج، میانگین باروری برای زنان نمونه 58/1 فرزند و میانگین باروری ایده آل 95/1 فرزند به دست آمد. حدود 74 درصد زنان تمایلی به داشتن فرزند بیشتر ندارند و حدود 40 درصد، تک فرزندی را به عنوان ایده آل فرزندآوری درنظر دارند. نتایج آزمون های دومتغیره نشان می دهد دینداری و ابعاد آن با تمایلات باروری رابطه معناداری ندارد، اما دینداری درمجموع می تواند بر قصد باروری زنان تأثیرگذار باشد. مطابق نتایج تحلیل مسیر، متغیر ارزش های خانواده با ضریب بتای 243/0 تنها متغیر بلافصل اثرگذار بر تمایلات باروری زنان مورد بررسی است. متغیر سن و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، ضمن تأثیر مستقیم بر تمایلات باروری، به کمک متغیر دینداری و ارزش های خانواده بر تمایلات باروری زنان مورد مطالعه تأثیرگذار بوده است. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد متغیرهای مستقل دینداری و ارزش های خانوادگی تأثیر معناداری بر احتمال قصد باروری زنان دارد و میان متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احتمال قصد باروری زنان رابطه معناداری وجود ندارد. درمجموع، رفتارهای باروری زنان از زمینه های اقتصادی-اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی جامعه تأثیر می پذیرد. در این میان، دینداری و ارزش های خانوادگی به عنوان سازه ای اجتماعی و فرهنگی، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتارهای باروری دارند.
تحلیل فضایی تاب آوری شهری در برابر زلزله مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
ارتقای تاب آوری شهری در برابر مخاطرات محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، توجه محققان و تصمیم گیران را در رشته ها، بخش ها و مقیاس های مختلف به خود جلب کرده است. مناطق شمالی کلان شهر تهران به دلیل قرارگیری در پهنه خطر لرزه ای بالا، ساخت وساز در حریم گسل ها و مناطق مستعد ناپایداری زمین شناختی، نبود برنامه و توانمندی عملیاتی لازم برای مدیریت سوانح در مرحله پاسخ و مقابله با تبعات وقوع سانحه و وجود بافت های آسیب پذیر متعدد، در شرایط نامناسبی قرار دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل فضایی تاب آوری شهری در برابر زلزله در سطح محلات منطقه یک شهر تهران می باشد. برای سنجش تاب آوری شهری چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، نهادی و زیرساختی با تلفیق شاخص های عینی و ذهنی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، خانوارهای ساکن در محلات مختلف منطقه یک شهر تهران است. برای حصول به اهداف تحقیق از دو روش اسنادی و میدانی با تأکید بر تکمیل پرسش نامه نزد خانوارهای نمونه استفاده شد. با استفاده از فرمول کوکران 383 خانوار به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شده و با استفاده از نمونه گیری فضایی، نمونه های موردمطالعه انتخاب شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک آماری T تک نمونه ای در محیط نرم افزار SPSS و تحلیل های فضایی در نرم افزار Arc GIS استفاده شد. نتیجه مطالعه حاضر نشان داد منطقه یک شهرداری تهران در دو بعد اجتماعی و زیرساختی دارای تاب آوری نسبتاً مناسب و در دو بعد نهادی و اقتصادی دارای تاب آوری نامناسبی می باشد. علاوه بر این، نتایج تحلیل در سطح محلات نشان می دهد که محلات دربند، زعفرانیه، محمودیه، اراج، چیذر، رستم آباد، ازگل، شهرک گل ها، شهرک شهید محلاتی، امامزاده قاسم و شهرک نفت در شرایط نامناسب در ابعاد ذهنی و عینی تاب آوری می باشند.
الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
243 - 219
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی مناسب کاهش نابرابری آموزشی در مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده است و از نوع پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری مورد بررسی کلیه مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 14 نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه آموزش عمومی که به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی مدیران، معاونین و کارشناسان مدارس ابتدایی شهر تهران که به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع-آوری اطلاعات شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و چک لیست محقق ساخته است. نتایج نشان داد که نابرابری آموزشی در سطح مدارس ابتدایی شهر تهران شامل 7 مولفه ، 28 شاخص؛ شامل: مولفه درونداد شامل 4 شاخص، مولفه فرایند مدرسه شامل 6 شاخص، مولفه زمینه خانوادگی شامل 6 شاخص، مولفه برونداد شامل 8 شاخص، زمینه فردی نابرابری شامل 4 شاخص، تاثیرات اجتماعی و سیاسی نابرابری ها در آموزش و پرورش شامل 4 شاخص، شاخص های جفرافیایی. و نیز الگوی مطلوب شامل مضامین 27 گانه تلاش مدیریت کلان آموزش و پرورش در راستا کاهش احساس نابرابری، افزایش میزان دسترسی دانش آموزان به امکانات کمی و کیفی، توجه و سرمایه گذاری دولت در مناطق محروم تر از لحاظ اقتصادی، دادن اولویت ها و امتیازات خاص به مدارس مناطق محروم، نظارت کامل بر روند اجرای کامل مسائل آموزشی، تاکید بر توسعه مهارت های اجتماعی، تربیت و آموزش در جهت ایجاد تفکر، تاکید بر تغییر ساختارهای اجتماعی، نحوه پاسخگویی کادر آموزشی و نظام آموزشی به نیازهای دانش آموزان، توجه به برنامه ریزی-های درست دولتی، می باشد
خوانش انتقادی فضا و زمان برنامه ریزی توسعه در حاکمیت اقتدارگرای پهلوی (طرح جامع شهر تهران در دهه چهل شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی فضا و زمان برنامه ریزی توسعه در دهه چهل شمسی از خلال طرح جامع شهر تهران می پردازد. برای تحلیل این مسئله از نظریه تولید فضا و مفهوم فن حکمرانی لیبرالیستی استفاده شده و بنابراین در میان سه لحظه تولید فضا، بر لحظه بازنمایی های فضایی تأکید شده است؛ زیرا مسئله تحقیق که بررسی برنامه ریزی شهری است، چنین تأکیدی را ضروری می سازد. از لحاظ روش شناختی از روش پس روندی-پیش روندی لوفور استفاده شده و تکنیک روشی این پژوهش، بررسی اسناد است. طرح جامع شهر تهران که در سال 1348 نوشته شد، مبنای تحلیل قرار می گیرد. هدف این مقاله نشان دادن بررسی فضا و زمان توسعه نهفته در طرح جامع است تا بتوانیم نسبت مذکور را توضیح دهیم. مطابق نتایج، فضا و زمان طرح جامع تبلور نوعی فضا و زمان سرمایه است. دلالت های آن، تعریف سعادت مبتنی بر نوعی آینده است که اصول آن را انباشت سرمایه، جمعیت و دوگانه فراغت و کار، و استراتژی های آن را کارایی، کفایت و غیره تشکیل می دهد. همچنین نظم خطی طراحی زیرساخت ها و مصرف محوری و تقلید طرح از مدمحوری شهرهای بزرگ، میانجی های قلمروگستری سرمایه به شمار می آیند. شرایط تاریخی نسبت دولت و سرمایه در ایران که به ضرورت، دولت را به شکل دهی بازار سرمایه و حمایت از بورژوازی بوروکرات ملزم کرد، با شکست در برنامه های توسعه و طرح جامع، بحران مشروعیت دولت پهلوی را عمق بخشید و درنهایت در انقلاب 1357 نتایج آن آشکار شد. از این رو می توان در حاکمیتی اقتدارگرا، از فن حکمرانی لیبرالیستی و فضا و زمان سرمایه صحبت کرد که در آن، هرگونه بحران در این نسبت، به بحران مشروعیت دولت دامن خواهد زد.
نگرش زنان تهرانی به تغییر در آگاهی به حقوق شهروندی خود و رابطه آن با سرمایه فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۶
73 - 95
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف نگرش زنان تهرانی به تغییر در آگاهی به حقوق شهروندی خود و رابطه آن با سرمایه فرهنگی انجام شد. روش تحقیق پیمایش از نوع تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تهران در سال 1395 می باشد که به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از بین مناطق 22 گانه شهر تهران و با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. چارچوب نظری برای سرمایه فرهنگی طبق نظریه بوردیو شامل سرمایه فرهنگی تجسم یافته- عینیت یافته و نهادینه شده و برای نگرش به حقوق شهروندی نیز از مدل ژانوسکی در ابعاد سیاسی و مشارکتی- مدنی- اجتماعی است. وضعیت نگرش به حقوق شهروندی زنان 55 درصد و میزان سرمایه فرهنگی آنها 59 درصد بود. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین مولفه های سرمایه فرهنگی با نگرش به حقوق شهروندی رابطه متوسط و مستقیم 0/52=r وجود دارد (0/05>P). نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که در مجموع شاخص های سه گانه سرمایه فرهنگی به میزان 27 درصد نگرش به حقوق شهروندی زنان را تبیین می کنند که بیش ترین سهم مربوط به سرمایه فرهنگی عینیت یافته می باشد.
مدلسازی رابطه علت و معلولی سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: ساکنین منطقه 2 شهر تهران)
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
60 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در میان خانواده های ساکن منطقه 2 شهر تهران است. برای فهم و پی بردن به رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. جامعه مورد بررسی ما در این تحقیق کلیه خانواده های منطقه 2 شهر تهران می باشد که تعداد آنان به 205883 نفر می رسد که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده که بعد از برآورد اعتبار و پایایی در بین پاسخگویان توزیع گردید. شاخص های مورد سنجش برای سنجش کیفیت زندگی عبارتند از وضعیت سلامت و تغذیه، کیفیت آموزش،گذران اوقات فراغت، کیفیت مادی، کیفیت محیطی، بهزیستی روانی. برای سنجش سرمایه اجتماعی نیز از شاخصهای اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و ارتباطات (روابط و پیوندهای میان افراد) استفاده شده است. یافته ها بیانگر این است که بین تمام ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد. به این معنی که تغییرات در میزان سرمایه اجتماعی باعث ایجاد نوسان در متغیر وابسته (کیفیت زندگی) خواهد بود.
تبیین جامعه شناختی نقش نهادهای مدنی بر سرمایه اجتماعی شهروندان
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
91 - 248
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با عنوان تبیین جامعه شناختی نقش نهادهای مدنی بر سرمایه اجتماعی در شهر تهران سال 1395به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شد. امروزه به دلیل گستردگی و پیچیدگی مسائل شهری و همچنین کسب تجارب گوناگون درزمینه شرایط تحقق پروژه ها و برنامه های شهری، جلب مشارکت های مردمی در راستای دستیابی به اهداف مطلوب جوامع محلی، از ملزومات مدیریت شهر است. این تحقیق با عنوان تبیین جامعه شناختی نقش نهادهای مدنی بر سرمایه اجتماعی در شهر تهران سال 1395به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شد. از سویی، تجربه نشان داده که تحقق امر مشارکت در معنای واقعی آن مستلزم نهادینه شدن و پایداری مشارکت است. امری که با شکل گیری طیف تشکل ها و نهادهای جامعه متقارن است. به بیان دیگر، گسترش و تعمیق مشارکت های مردمی نیازمند سازمان دهی، نهادسازی و ایجاد ش رایط س اختاری مناس ب است. فرضیه های سرمایه اجتماعی ،مشارکت فرهنگی و اجتماعی ،اعتماد نهادی با نهادهای مدنی رابطه معنی داری مشاهده شد در آزمون رگرسیون ضریب تعیین تعدیل شده بیش از 40 درصد به پیش بینی تقویت سرمایه اجتماعی با متغیر مستقل نهادهای مدنی پرداخت.
طراحی الگوی مدیریت پلیس برای پیش بینی بحران های ترافیکی و آسیب های شهری (موردکاوی ترافیک کلان شهر تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
29 - 48
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر درباره آمادگی پلیس در پیشگیری از بحران و آسیب های ترافیکی کلان شهر تهران با هدف نقش آمادگی های پلیس راهور در پیشگیری از بحران و آسیب های ترافیک کلان شهر تهران در چهار بخش کاهش آسیب های چهارگانه «انسانی- فیزیکی»، «انسانی- روانی و اجتماعی»، «محیطی» و «سازمانی – مدیریتی» صورت گرفته است.
روش: نوع پژوهش کاربردی و روش اجرا دلفی است. جامعه آماری شامل نخبگان ترافیک به تعداد 40 نفر هستند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که قبل از اجرا اعتبار آن از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق معادله کوکران با ضریب 891/0 مورد ارزیابی مثبت قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون فریدمن و برای سنجش نیکویی الگوی پژوهش از رگرسیون چند متغیره استفاده شد.
یافته: یافته ها نشان می دهد که تاثیر دو مولفه آمادگی برای رصد مداوم بحران های ترافیکی با ضریب بتای 864/0 و مولفه آمادگی برای اطلاع رسانی به موقع بحران های ترافیکی با ضریب بتای 399/0 بیش از سایر مولفه ها در پیشگیری پلیس از بحران ها و آسیب های ترافیکی شهر تهران موثر است.
نتایج: مهم ترین پیشنهادهای پژوهش عبارت اند از: 1- ایجاد یک نهاد فراسازمانی راهبر برای کنترل بحران ترافیک شهر تهران، 2- توجه به نظام داده پردازی مربوط به الگوهای زمانی و مکانی پیش بینی بحران های ترافیکی، 3- برگزاری دوره های آموزشی پیشگیری از مشکلات بحران های ترافیک شهر تهران، 4- آیین نامه ای از سوی بالاترین مرجع نظام تصمیم گیری طراحی تا شرح وظایف هریک از نهاد های موثر در امر آموزش مردم و کارکنان هریک از سازمان های موثر در بحران های ترافیکی مشخص شود.
تعامل سازه های جامعه شناختی با پیشگیری از جرم با تأکید بر گرایش به بزهکاری (مورد مطالعه: نوجوانان شهر تهران)
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره اول بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
11 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان یکی از سرمایه های اصلی هر جامعه محسوب می شوند که در پویایی و تداوم حیات اجتماعی نقش بسزایی دارد و مسئله بزهکاری این قشر می تواند یک مانع جدی در راه شکوفایی استعدادهای این قشر قلمداد شود، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سازه های جامعه شناختی با گرایش به بزهکاری نوجوانان است. روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش جمع آوری داده ها توصیفی-تحلیلی است که با راهبرد قیاسی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، نوجوانان شهر تهران است و حجم نمونه آن 384 نفر برآورد شد. نمونه گیری به دو روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انجام شد. داده ها با به کارگیری ابزار پرسشنامه جمع آوری و به وسیله نرم افزارهای آماری «لیزرل» و «اس.پی.اس.اس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که چهار متغیر (سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سلامت اجتماعی و پایگاه اقتصادی اجتماعی) رابطه مستقیم و معناداری با گرایش به بزهکاری نوجوانان دارند و در مقابل دو متغیر (احساس آنومی و احساس محرومیت) رابطه معکوس و معناداری با گرایش به بزهکاری دارند. به بیانی دیگر با افزایش احساس آنومی و احساس محرومیت و کاهش سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سلامت اجتماعی و پایگاه اقتصادی اجتماعی میزان گرایش به بزهکاری نوجوانان افزایش پیدا می کند. نتایج: مسئولان آموزش و پرورش، والدین، رسانه های گروهی، متخصصان اصلاح و تربیت برای پیشگیری از بزهکاری نوجوانان لازم است به عوامل اجتماعی توجه ویژه ای داشته باشند، بنابراین توجه به این عوامل به عنوان عوامل زمینه ساز بزهکاری ضروری به نظر می رسد.
تحلیل جغرافیایی عوامل چیدمان فضا و ارتباط آن با وقوع جرایم شهری (مطالعه موردی: جرایم سرقت و مواد مخدر در شهر تهران)
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره اول تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
13 - 40
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از مهمترین عوامل تأثیرگذار در بروز ناهنجاری های اجتماعی، ویژگی های مکانی و تسهیلات محیطی مکان های وقوع بزهکاری است. عناصر کالبدی در کنار عناصر اجتماعی، شامل مردم، فعالیت ها و کاربری ها است و موجب شکل گیری رفتار می شود که نقش مهمی در هویت بخشی و احساس آرامش و امنیت آنها دارد. برنامه ریزی و طراحی خوب یا بد می تواند به ایمنی بیشتر یا کمتر یک شهر کمک کند. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان تأثیرگذاری ساختار فضایی بر وقوع جرایم سرقت به عنف و مواد مخدر با استفاده از روش چیدمان فضا است. روش: در این پژوهش با توجه به موضوع پژوهش، ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، جرایم ارتکابی سرقت به عنف و مواد مخدر است که در دوره زمانی پژوهش در محدوده شهر تهران به وقوع پیوسته است. در این پژوهش از روش تمام شماری استفاده شد و تمام وقایع مجرمانه مرتبط با سرقت به عنف و مواد مخدر در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: تحلیل یافته ها نشان می دهند که جرایم گرایش دارند که در محلاتی با هم پیوندی کلان بالا، متمرکز شوند. در همین محدوده ها کاربری های اراضی تجاری-اداری بسیاری متمرکز شده اند. توزیع نامتعادل کاربری های یادشده بیشتر از دیگر کاربری ها پیشگوی انواع جرایم سرقت به عنف و مواد مخدر بودند. به عنوان مثال سرانه تجاری در محله ایرانشهر 7.4، ولیعصر8.4، بهار 1.1 و کاج 1، بدان معنی است که اگر کاربری های تجاری و اداری با مقیاس منطقه ای و شهری واقع شده باشند، تعداد بیشتری از انواع جرایم مرتبط به آنها وجود خواهد داشت. نتایج: هم پیوندی کلان، جرم را برای کاربری هایی که اغلب با فعالیت های تجاری و اداری مرتبط هستند تشویق می کنند. همچنین خیابان های سراسری با ظرفیت های حرکت بالا، احتمال بیشتری از وقوع جرایم را نسبت به بن بست هایی با ظرفیت های حرکت کم و منازلی با نظارت متقابل کم، دارا هستند.
ارزیابی الگوی فضایی و ارائه الگوی بهینه به منظور مکان یابی مراکز ورزشی (نمونه موردی کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بررسی تحولات جهانی حاکی از این است که شهر و شهرنشینی با تغییرات بنیادی کمی و کیفی روبرو بوده است. یکی از مهم ترین پیامدهای آن در دهه های اخیر، نابسامانی در نظام توزیع خدمات و تمرکز مراکز خدماتی در یک مکان خاص می باشد. این در حالی است که نیاز روزافزون جمعیت به ورزش و مدیریت قوی در سطوح محله، ناحیه، منطقه و شهر بدون استفاده از اطلاعات، ابزار، روش های مدرن و به روز هرگز میسر نمی باشد. لذا، دسترسی سهل و سریع و کم هزینه به خدمات ورزشی، صرفه جویی در هزینه ها و تخصص بهینه منابع مستلزم کاربرد مدل ها و روش های علمی و معیارهای مرتبط و کارا جهت پشتیبانی از مدیریت شهرها می باشد. بر این اساس، در این پژوهش به ارزیابی الگوی فضایی و ارائه الگوی بهینه به منظور مکان یابی مراکز ورزشی در سطح شهر تهران، پرداخته شده است. روش پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای ArcGIS، Super Decisions و با استفاده از شاخص میانگین نزدیک ترین همسایه، مدل ANP و مدل فازی جهت مکان یابی فضاهای ورزشی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با توجه به الگوی خوشه ای پراکنش فضاهای ورزشی در سطح شهر تهران و همچنین پایین تر بودن سرانه فضاهای ورزشی این شهر نسبت به حداقل سرانه ها، دسترسی به این مراکز در وضعیت موجود مناسب نمی باشند. نتایج مدل فازی نشان داد که وضعیت مناطق مرکزی تهران در این زمینه نامناسب تر می باشد.
تبیین ارتباط میان فرم شهر و پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: مناطق 22گانه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به پایداری اجتماعی موضوعی است که از اوایل قرن بیست و یکم مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است؛ بدین ترتیب پایداری اجتماعی در کنار پایداری اقتصادی و پایداری زیست محیطی، به عنوان یکی از مؤلفه های سه گانه دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح شده است. از طرف دیگر، فرم شهری با دربر گرفتن مؤلفه هایی از قبیل شبکه های ارتباطی، سیستم های حمل و نقل عمومی درون شهری، دسترسی های پیاده و دوچرخه، استخوان بندی فضایی، توزیع فضایی فعالیت ها، ریخت شناسی مسکن و اندازه سکونتگاه، سیمای طبیعی و سیمای غیرفضایی از ابعاد مهم شناخت و تحلیل شهر محسوب می شود. با توجه به درهم آمیزی مؤلفه های این مفهوم با ابعاد مختلف شهر، نقش آن بر جوانب مختلف پایداری از جمله پایداری اجتماعی انکارناپذیر خواهد بود. مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار شهری، برنامه ریزان و سازمان های مردم نهاد بین المللی را بر آن داشت تا چارچوب های جدیدی را برای طراحی مجدد و بازسازماندهی مکان های شهری برای دستیابی به پایداری ارائه دهند. مروری منتقدانه به این رویکردها، حاکی از عدم توافق بین مطلوب ترین فرم شهری در زمینه پایداری است. این تناقضات در زمینه پایداری اجتماعی به دلیل ماهیت غیرملموس آن و نیز محوریت انسان و تعاملات وی در تعیین میزان این جنبه از پایداری، به اوج می رسد. در این پژوهش، محقق به دنبال آن است که ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و پایداری اجتماعی را در مناطق 22گانه شهر تهران با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی تبیین نماید. مدل های کمی تحلیل عاملی و رگرسیون خطی و نیز ابزار پرسش نامه ساکنین (2200 پرسش نامه در سطح مناطق شهر تهران) و نرم افزار SPSS محقق را در پیمایش این مسیر یاری رسانده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط معناداری میان عوامل اصلی فرم شهری با عامل ترکیبی شاخص های پایداری اجتماعی (میزان دسترسی شهروندان به خدمات محلی، میزان امنیت اجتماعی، میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی و گروهی، میزان تعامل با دیگر ساکنین یا گروه های اجتماعی، رضایتمندی از سکونت و میزان دسترسی شهروندان به مسکن قابل استطاعت) در مناطق 22گانه شهر تهران وجود دارد.
تبیین چارچوب بهینه تحقق پذیری بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
615 - 635
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهمی که بسیاری از مراکز شهرها و به ویژه بافت های تاریخی با آن مواجه اند، عدم انطباق ساختار فضایی این بافت ها با نیازها و فعالیت های امروزی است. در سال های اخیر، بی توجهی به بافت های تاریخی، آن ها را از جریان زندگی دور کرده است. این بافت ها از یک سو با فرسودگی و چالش های بسیاری از جنبه های کالبدی، اقتصادی و اجتماعی مواجه هستند و از سوی دیگر ظرفیت ها و ارزش های هویتی، فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری دارند که این امر بازآفرینی را به اقدامی مهم و ضرورتی انکارناپذیر در مواجهه با آن ها تبدیل کرده است. این بافت ها از ظرفیت های بی نظیری برای ساخت و احیای فضاهای خلاق، شکل گیری صنایع خلاق و جذب و نگه داشت گروه های خلاق برخوردار هستند. به همین سبب الگوی بازآفرینی خلاق مبتنی بر ارتباط میان اقتصاد و فرهنگ و تولید مکان های خلاق در زمینه مراکز شهری به ویژه مراکز تاریخی از ظرفیت قابل توجهی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران است؛ چرا که این بافت علی رغم ارزش های هویتی با فرسودگی مفرط به ویژه در سال های اخیر روبه رو بوده است. رویکرد این پژوهش آمیخته است و از روش دلفی به منظور تدوین شاخص ها و از روش تحلیل محتوای کیفی داده های متنی حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در تبیین چارچوب تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی شهر تهران استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بافت تاریخی تهران با دوگانه ای از دارایی ها و محدودیت های ساختاری در مواجهه و تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق روبه رو است که نتیجه آن همچنان افت کیفیت بافت و عدم بهره گیری حداکثری از توان و ظرفیت های موجود در بافت بوده است. در چنین شرایطی رویکرد بازآفرینی خلاق می تواند به الگویی مناسب برای بافت تاریخی و به موتوری برای توسعه اقتصادی و فرهنگی شهر تهران تبدیل شود. در این پژوهش به منظور ارائه چارچوب تحقق پذیری رویکرد بازآفرینی خلاق در بافت تاریخی تهران، شاخص ها و مفاهیم استخراج شده در قالب مفاهیم در ارتباط با فرایند بازآفرینی و مفاهیم مربوط به محتوا و محورهای موضوعی بازآفرینی، در سه بخش شاخص های بازآفرینی خلاق، ساختارهای پیشران و محدودکننده تحقق رویکرد بازآفرینی خلاق و راهکارهای مواجهه بازتنظیم می شوند.
تحلیل اثر میکروکلیمایی بوستان های بزرگ بر تعدیل دمای سطحی فضاهای شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
683 - 707
حوزههای تخصصی:
رشد لجام گسیخته کلان شهر تهران در چند دهه اخیر بیش از همه فضاهای سبز شهری و باغات و مزارع حاشیه ای تهران را تخریب کرد. این در حالی است که بوستان ها و فضاهای سبز شهر علاوه بر اینکه مانند ریه های شهری تنفس شهر را کنترل می کنند، در تعدیل و کنترل دمای شهری و هیدرولوژی نقش غیرقابل انکاری دارند. آلودگی شهری سال های اخیر اگرچه کاملاً زاییده تخریب فضاهای سبز شهری نیست، به طور قطع می توانست در کاهش آلودگی نقش کنترل کننده ای داشته باشد. ترغیب و توجه دادن برنامه ریزان و مدیران شهری به نقش و اهمیت بوستان ها و فضاهای سبز شهری در کنترل دما، آلودگی و هیدرولوژی شهری، نقش مؤثری دارد . هدف تحقیق تحلیل اثر میکروکلیمایی شهری بوستان های بزرگ شهر تهران در فصل تابستان است. به همین منظور هفت بوستان بزرگ شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شده است تا اثر پوشش سبز را در تعدیل دمایی سطحی زیر درخت و پهنه های اطراف نشان داده شود. در این پژوهش با استفاده از داده های لندست 8 دمای سطحی هفت بوستان بزرگ شهر تهران برای یک روز گرم تابستانی استخراج و تغییرات دمایی درون بوستان براساس انبوهی و تراکم کمتر و عرصه های لخت بررسی شده است. در ادامه با انتخاب یک برش عرضی بین بخش پرپوشش داخل بوستان تا منطقه مسکونی حاشیه بوستان تغییرات دمایی ایجادشده ارزیابی شده است. نتیجه این تحقیق نشان داد تفاوت دمایی حاصل از تابش از سطوح سبز و برگ های درختان و سایه ای که در زیر درخت ایجاد می شود نسبت به سطوح خاکی و بدون آسفالت بسته به ارتفاع بوستان بین 15 تا 9 درجه سانتی گراد ایجاد می کند؛ برای مثال، در بوستان سرخه حصار و لویزان این تفاوت در محدوده 15 درجه سانتی گراد و در بوستان ولایت حدود 9 درجه سانتی گراد بوده است. این تحقیق همچنین بیانگر آن است که گونه های پهن برگ نقش بسیار بالاتری در کاهش دمای سطحی نسبت به گونه های سوزنی برگ دارند. در ارتباط با نقش بوستان در تعدیل دمای محیط اطراف، بوستان های لویزان و سرخه حصار بیشترین تعدیل دمایی و بوستان چیتگر کمترین اثر تعدیلی بر فضاهای مسکونی اطراف داشته است. از لحاظ شیو حرارتی ایجادشده بین منطقه پرتراکم تا منطقه مسکونی، اطراف بوستان های کوهسار و لویزان بالاترین شیو حرارتی را داشته اند. این پدیده، به دلیل تغییرات شدیدتر پوشش درختی بین منطقه پرتراکم و منطقه مسکونی و عامل ارتفاع یا شیب ارتفاعی به وجود آمده است. برعکس در سایر بوستان ها شیو دمایی بین منطقه پرتراکم تا منطق مسکونی حاشیه بسیار ملایم و بطئی بوده است.
ارائه الگوی مدیریت راهبردی فضایی گردشگری میراث شهری (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
73 - 90
حوزههای تخصصی:
ادبیات حوزه ی گردشگری میراثی، در دوره های اخیر حکایت از توجه و علاقه ی فزاینده ی افراد و گروه ها به این نوع از گردشگری دارد. به نحوی که در دهه های اخیر شاهد بسط مفهوم گردشگری میراثی توسط سازمان های بین المللی و ملی در این راستا بوده ایم. شهر تهران نیز به عنوان پایتخت کشور ایران دارای پتانسیل های قابل توجه در زمینه گردشگری میراثی بوده که به علت عدم مدیریت مناسب نتوانسته از این پتانسیل و ظرفیت بهره مناسبی ببرد. هدف این مقاله ارائه الگوی مناسب مدیریت راهبردی فضایی گردشگری میراث شهری تهران می باشد. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی می باشد. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تفاوت معنادار بین شاخص های مدیریت راهبردی فضایی گردشگری میراثی از دیدگاه گردشگران وجود دارد. همچنین طبق نتایج شاخص توانمندسازی بالاترین نقش را در مدیریت راهبردی گردشگری میراثی داشته و پس از آن سیاست عمومی و بازار بیشترین رتبه میانگین را دارا می باشند. کمترین میانگین نیز مربوط به محصول و پذیرش اجتماعی می باشد. در بین سه منطقه مورد مطالعه از دیدگاه گردشگران منطقه 20 شرایط مناسب تری داشته و منطقه 6 و 12 به ترتیب شرایط نامناسب تری از لحاظ شاخص های توسعه پایدار گردشگری میراثی دارا می باشند. تفاوت بین مردم محلی و گردشگری در این زمینه نیز مشهود است. همانطور که در بخش قبلی توضیح داده شد که منطقه 20 از لحاظ مردم محلی شرایط نامناسب تری نسبت به مناطق 6 و 12 است.
رابطه ی آموزش مدیریت استرس با خودکارآمدی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۰
283-306
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماری این پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمان های دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوری داده های پژوهش،اطلاعات و نتایج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصیفی(میانگین وانحراف معیار)و آمار استنباطی( تحلیل رگرسیون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادکه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش می یابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش می یابد.