مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
پرستاران
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶۴
۶۴-۵۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اصلاح سیستم گزارش دهی خطاهای بالینی پرستاران به عنوان عامل و یا نظاره گر خطا در نظام سلامت کشور از اهمیت به سزایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثربر گزارش خطای بالینی پرستاران با استفاده از سازه های نظریه رفتار برنامه ریزی شده ، انجام گردید. روش کار: پژوهش توصیفی تحلیلی حاضر با مشارکت پرستاران شاغل درپنج بیمارستان عمومی کرج ، سال 1394انجام شد. 225 پرستار با روش نمونه گیری تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. ابزار، پرسشنامه پژوهشگر ساخته براساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده آیجزن بود. روایی محتوایی و پایایی آن با نظر متخصصین و مطالعه آزمایشی دربین 30 نفر از پرستاران انجام شد. دامنه آلفای کرونباخ سئوالات از 885/0- 610/0 بود. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 19 تحلیل شدند. یافته ها: سازه کنترل رفتاری درک شده پرستاران در گزارش دهی خطا ی بالینی، قویترین عامل مرتبط با قصد پرستاران در خود گزارش دهی خطا بود ( 56/0 r = ؛P value<0/05). همه متغیر ها با قصد پرستاران (به جز رفتار) همبستگی مثبت و معنی داری داشتند. قصد پرستاران در گزارش خطا براساس نگرش آن ها 75/0 ± 5/5، کنترل رفتاری درک شده 04/1 ±8 /4 و هنجار ذهنی 38/1± 4/4 بود. نتیجه گیری: گزارش خطای پزشکی توسط پرستاران تحت تاثیر موانع، فشارهای اجتماعی و نگرش متفاوت افراد و انگیزه گزارش دهی خطاهای رخ داده در سیستم توسط آن ها است و این امر در بهبود کیفیت ارائه خدمت به بیماران بی تاثیر نخواهد بود.
نقش ظرفیت یادگیری سازمانی در پذیرش فن آوری اطلاعات(مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان های آموزشی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۰
۱۲۲-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پذیرش و کاربرد موفقیت آمیز فن آوری اطلاعات کیفیت ارائه خدمات بهداشت و درمان را افزایش می دهد. هدف این مطالعه، بررسی نقش ظرفیت یادگیری سازمانی در پذیرش فن آوری اطلاعات توسط پرستاران بیمارستان های آموزشی بود. روش کار: مدل پژوهش که براساس نظریه های پذیرش فن آوری تدوین شد در مطالعه ای مقطعی در سال 1394 مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری شامل پرستاران سه بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود (788=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 258 نفر برآورد گردید که 177 نفر از پرستاران در این پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از مقیاس پذیرش فن آوری اطلاعات و مقیاس ظرفیت یادگیری سازمانی استفاده شد. ضریب همسانی درونی مقیاس ها 77/0 و 72/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده روایی سازه مقیاس ها بود. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثرات عملکرد مورد انتظار (01/0>p، 271/0=β)، تلاش مورد انتظار (05/0>p، 191/0=β) و نفوذ اجتماعی (01/0>p، 195/0=β) بر تمایل رفتاری برای کاربرد فن آوری اطلاعات مثبت و معنی دار بودند. ظرفیت یادگیری سازمانی بر عملکرد مورد انتظار (01/0>p، 378/0=β)، تلاش مورد انتظار (01/0>p، 389/0=β) و نفوذ اجتماعی (01/0>p، 267/0=β) اثر مثبت و معنی دار داشت؛ هر چند اثر مستقیم ظرفیت یادگیری سازمانی بر تمایل رفتاری برای کاربرد فن آوری اطلاعات (05/0<p، 085/0=β) معنی دار نبود. نتیجه گیری: ظرفیت یادگیری سازمانی می تواند بر تعیین کننده های اصلی تمایل رفتاری برای کاربرد سیستم های اطلاعات اثر بگذارد و از این طریق، زمینه پذیرش و کاربرد فن آوری اطلاعات بوسیله پرستاران بیمارستان های آموزشی را فراهم سازد.
وقوع و گزارش خطاهای دارویی پرستاران در بیمارستان آموزشی منتخب شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۴
۸۶-۷۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خطاهای دارویی از شایع ترین خطاهای پرستاری بوده و تلاش برای شناسایی و آشکارسازی این خطاها مهم است. مطالعه حاضر با هدف بررسی وقوع و گزارش خطاهای دارویی پرستاران در بیمارستان آموزشی درمانی شهر اصفهان انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی بود که به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۶ انجام شد. دیدگاه ۲۲۰ نفر از پرستاران شاغل در ۳۵ بخش بیمارستان آموزشی منتخب درباره فراوانی و نوع گزارش خطاهای دارویی با استفاده از پرسش نامه دو قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک، نوع خطاهای دارویی و گزارش آن گردآوری شد. سپس داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲ وارد شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیلی مجذور کای و من-ویتنی انجام شد. یافته ها: میانگین وقوع خطاهای دارویی ۸/۶۶ درصد، گزارش دهی رسمی ۲۲ درصد و گزارش دهی غیر رسمی ۳/۵۵ درصد بود. بیشترین میزان خطاها مربوط به دادن دارو دیرتر یا زودتر از زمان مقرر (۷۰ درصد)، بیشترین گزارش رسمی عدم رعایت زمان مناسب دارو ( ۸ درصد) و بیشترین گزارش غیر رسمی مخلوط کردن دو یا چند میکروست دارو بدون توجه به تداخلات (۲۹ درصد) بود. بین وقوع خطاهای دارویی با جنس (۰۱۴/۰=P)، وضعیت استخدامی(۰۳۱/۰=P) و سابقه کار (۰۲۴/۰=P) رابطه آماری معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: به منظور ترویج شناسایی و گزارش خطاهای دارویی، بهتر است از ایجاد فضای سرزنش کننده در بیمارستان جلوگیری شود. در گام بعد، آموزش در خصوص انواع خطاها، تشویق پرستاران به ارائه و تسهیل گزارش خطاهای دارویی می تواند برنامه ریزی و اقدام برای کاهش خطاها را تسهیل نماید.
ارتباط بین رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت در پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۱۶-۱۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روند مهاجرت پرستاران به عنوان عمده ترین بخش نیروی انسانی نظام سلامت نگران کننده است. یکی از عوامل مهم دخیل در مهاجرت پرستاران رضایت شغلی است. بر همین اساس این مطالعه با هدف تعیین همبستگی بین رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت پرستاران شهر تهران طراحی شده است. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی همبستگی بوده که بر روی پرستاران شاغل در بیمارستان های منتخب شهر تهران انجام شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقهای تصادفی برای تعیین بیمارستان های محل پژوهش استفاده شد. برای این مطالعه از پرسشنامهی پژوهشگر ساخته حاوی سه بخش شامل اطلاعات جمعیت شناختی، رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه 9.5 و آلفای کرونباخ 0/89بدست آمد. از نرم افزار SPSS برای تحلیل اطلاعات استفاده گردید. یافته ها: میزان تمایل به مهاجرت پرستاران شرکت کننده در مطالعه بالا بود (30.2). همچنین رضایت شغلی افراد شرکت کننده در این پژوهش نیز در حد متوسط گزارش شد. بین متغیر رضایت شغلی کل و تمایل به مهاجرت همبستگی منفی و معنی دار یافت شد(24/0-r = ،05/P-value<). همبستگی بین ابعاد رضایت شغلی شامل موقعیت شغلی، محیط کاری، حقوق و مزایا، نگرش اجتماعی به حرفه و سرپرستی و نظارت مدیران نیز با تمایل به مهاجرت منفی و معنادار بود ولی بین ابعاد روابط بین شخصی در محیط کار و تاثیر شغل بر زندگی شخصی با تمایل به مهاجرت پرستاران ارتباط معناداری یافت نشد. همچنین، در این پژوهش بین متغیر های سن، وضعیت تاهل، سابقه کار و نوع شیفت کاری با متغیر های رضایت شغلی و تمایل به مهاجرت ارتباط معنادار دیده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که پرستاران از تمایل بالایی برای مهاجرت برخوردار بودند و از طرفی دیگر ارتباط مستقیمی بین تمایل به مهاجرت پرستاران و رضایت شغلی آنان وجود داشت. نتایج این مطالعه نمایانگر این است که ارتقاء رضایت شغلی پرستاران در ابعاد مختلف میتواند از مهاجرت نیروهای آموزشدیده و ارزشمند در حوزه ارائه خدمات سلامتی پیشگیری کند.
رابطه بین ابعاد کیفیت زندگی با هوش معنوی و مؤلفه های آن در پرستاران زن شاغل در بیمارستان های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
529 - 540
حوزه های تخصصی:
با توجه به گستره معنویت در زوایای مختلف زندگی انسان و لزوم ارزیابی نقش معنویت در کیفیت زندگی، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط ابعاد کیفیت زندگی با هوش معنوی و مؤلفه های آن در پرستاران زن بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شاغل در بیمارستان های شهر اهواز بود که براساس جدول کرجسی مورگان نمونه ای به تعداد 200 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی کینگ و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و مؤلفه های آن (معناسازی شخصی، آگاهی متعالی، تفکر وجودی انتقادی) با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد که ابعاد هوش معنوی (معناسازی شخصی، گسترش آگاهی و آگاهی متعالی) پیش بینی کننده مثبت و معنادار برای کیفیت زندگی و مؤلفه های آن بودند. افزون بر این، ابعاد هوش معنوی 3/ 9 درصد از واریانس کل کیفیت زندگی پرستاران را تبیین کردند.
الگویابی روابط ساختاری مهارت های ارتباطی با میانجیگری کیفیت زندگی اسلامی با تاب آوری روان شناختی در پرستاران زن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
167-182
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی الگو یابی روابط ساختاری مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی با تاب آوری روان شناختی در پرستاران زن انجام شد. پژوهش «توصیفی» و از نوع همبستگی مبتنی بر روش الگو یابی معادلات ساختاری (به طور خاص معادلات رگرسیونی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران بیمارستان است که با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 25 برای هر متغیر آشکار در الگو 217 پرستار به روش «نمونه گیری هدفمند» به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های «مهارت ارتباطی» بارتون (1990)، پرسشنامه «کیفیت زندگی اسلامی» نژادمحمد نامقی و همکاران (1394) و پرسشنامه «تاب آوری» کونر و دیویدسون (2003) بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از الگو یابی معادلات رگرسیونی ساختاری و نرم افزار SPSS 18 و Amos 23 استفاده شد. یافته ها نشان داد: مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی اثر مستقیمی بر تاب آوری روان شناختی دارند، و مهارت های ارتباطی با میانجیگری کیفیت زندگی اسلامی بر تاب آوری روان شناختی اثری غیرمستقیم دارند. همچنین الگوی پژوهش تأیید شد و 69 درصد از تاب آوری روان شناختی توسط مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی قابل تبیین است. نتایج این پژوهش با توجه به نقش اثرگذار مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اسلامی می تواند در محیط های اجتماعی و شغلی، تاب آوری روان شناختی را در شغل های دارای فشار روانی زیاد افزایش دهد.
بررسی ارتباط سرمایه روان شناختی بر عملکرد بالینی مبتنی بر شواهد پرستاران در مواجهه با بیماران مبتلا به کرونا : نقش میانجی امنیت روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: با توجه به شیوع و گسترش بیماری کووید-19 در جهان و تأثیرات مخرب آن بر سلامت روان جامعه، به خصوص پرستاران، توانمند سازی روان شناختی آنان می تواند علاوه بر افزایش امنیت روانی، موجب بهبود و ارتقای عملکرد بالینی آنان در شرایط بحرانی شود. این پژوهش به برررسی سرمایه روان شناختی بر عملکرد بالینی پرستاران با تأکید بر نقش میانجی امنیت روان شناختی در مواجهه با بیماران مبتلا به کرونا می پردازد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی تحلیلی است که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 100 پرستار شاغل در بخش های بستری بیماران کووید-19 بیمارستان امیرالمؤمنین (ع) اراک ( از مجموع 114 پرستار) وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده شامل 3 پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز، امنیت روان شناختی ادراک شده و عملکرد مبتنی برشواهد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها و به منظور بررسی مناسبت ابزار اندازه گیری از تحلیل عاملی تأییدی با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله نرم افزار Smart PLS نسخه 3 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی ضرایب اثر فرضیه های پژوهش با توجه به مقدار عددی تی به دست آمده بیانگر تأثیر مستقیم و معنادار بین متغیرهاست. بتای استاندارد برای رابطه بین سرمایه روان شناختی و عملکرد بالینی از 0/684 به 0/507 کاهش یافته و با توجه به معنادار بودن آن، نقش متغیر امنیت روان شناختی، میانجی گری جزئی است. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت پرستارانی که از سرمایه روان شناختی بالاتری برخوردارند، آشنایی کامل تری از ظرفیت های روان شناختی خود دارند که تأثیرات مثبت آن موجب می شود در موقعیت های چالش برانگیز و بحرانی نقش پررنگ تری ایفا کنند.
دیدگاه پرستاران بخش کرونای بیمارستان های شهر یزد ازمفهوم مراقبت مشفقانه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف: در همه گیری کووید-19پرستاران نقش اصلی مراقبت را در تیم درمان برعهده داشتند مفهوم مراقبت به عنوان جوهره پرستاری شناخته شده و امروزه مراقبت مشفقانه با تاکیدی که بر ارزشهای اخلاقی و انسانی دارد بطور ویژه ای مطرح گردیده است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف کاوشی بر دیدگاه پرستاران شاغل در بخش کووید-19، درخصوص مراقبت مشفقانه انجام گرفت تا با شناساندن این نوع مراقبت، بتوان خدمات بهتری به بیماران ارائه نمود. روش : روش پژوهش حاضر، کیفی و براساس راهبرد پدیدارشناسی توصیفی بوده و نمونه پژوهش از بین پرستاران شاغل در بخش کووید-19 بیمارستانهای شهدای کارگر وشهید رهنمون یزد بر اساس نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع داده ها یعنی تا نفر شانزدهم (16) ادامه یافت. مصاحبه ها با رعایت اصول اخلاقی و کسب اجازه از مصاحبه شوندگان ضبط و کلمه به کلمه نوشته شد. برای تحلیل داده ها از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده گردید. یافته ها: پس از استخراج مفاهیم، و تحلیل آنها، 17مقوله فرعی و درنهایت 9 مقوله اصلی شامل داشتن دید انسانی به بیمار، شفقت الهی، شفقت عجین شده با پرستاری، تحمل پریشانی، همدردی، رفتار مشفقانه، قانون عمل و عکس العمل، عدم اجبار و توجه مشفقانه استخراج شد. نتیجه گیری: ، پژوهش حاضر نشان داد که مراقبت مشفقانه یک فرآیند ذاتی، انسانی و معنوی است که لازمه آن، داشتن یکسری از مهارت های ویژه است، از نتایج این پژوهش می توان جهت شناساندن وگسترش این نوع مراقبت در مراکز درمانی و بالتبع آن رسیدگی بهتر به بیماران و بهبودی سریعتر آنان بهره جست.
پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران بخش کرونا براساس استرس ادراک شده با میانجی گری تیپ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران بخش کرونا براساس استرس ادراک شده با میانجی گری تیپ شخصیتی در پرستاران مشغول به خدمت در بخش های درمانی بیماران مبتلا به کووید 19 بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه پرستاران مشغول به کار در بیمارستان های امام خمینی، سینا، شهدای یافت آباد و آتیه شهر تهران در سال 1399 بودند که از بین آنها 200 پرستار به صورت دردسترس انتخاب شده و پرسشنامه ها را به صورت اینترنتی تکمیل کردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس فرسودگی شغلی مسلش(1981)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1983) و مقیاس تیپ شخصیتی D دﻧﻮﻟﺖ (2000) بودند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص های برازش مدل یش بینی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. استرس ادراک شده بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و غیرمستقیم معنی داری دارد(p>0.05). بدین معنا که با افزایش استرس ادراک شده، سطح فرسودگی شغلی افزایش می یابد.. تیپ شخصیتی D (عواطف منفی و بازداری اجتماعی) از یک سو تحت تأثیر سطح استرس ادراک شده قرار می گیرد و از سوی دیگر بر فرسودگی شغلی پرستاران مشغول به خدمت در بخش های درمانی بیماران مبتلا به کووید 19 دارد تأثیر می گذارد.. نتیجه گیری: بنابراین بکارگیری راهکارهای کاهش استرس ادراک شده، می تواند با ارتقاء بهداشت روانی پرستاران، به کاهش فرسودگی شغلی پرستاران منجر شود.
پیش بینی اضطراب مرگ در پرستاران بر اساس ویژگی های شخصیتی و اخلاق حرفه ای: مقایسه پرستاران با و بدون فعالیت ورزشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب مرگ معضلی منحصر به فرد انسانی و یک مسئله درمانی مهم است. حتی در سطح ناهشیار، اضطراب مرگ می تواند به طور قابل توجهی دامنه زندگی روزمره و عملکرد را تحت تأثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب مرگ نزد پرستاران بر اساس ویژگی های شخصیتی (عوامل پنجگانه شخصیت) و اخلاق حرفه ای است. روش: این پژوهش یک مطالعه ترکیبی توصیفی-همبستگی و علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را پرستاران شاغل در بیمارستان های (میلاد، مدرس، عرفان و سوم شعبان دماوند) که در فاصله ماه های مهر تا بهمن ۱۳۹۹ مشغول به فعالیت بودند. برای این منظور نمونه ای۲۵۰ نفری از پرستاران بیمارستان ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و ازنظر اضطراب مرگ، ویژگی های شخصیتی و اخلاق حرفه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب مرگ (تمپلر، ۱۹۷۰)، پنج عامل بزرگ شخصیت نئو (مک کرا و کاستا، ۱۹۹۲) و اخلاق حرفه ای (کانیزالس ورگاس، ۲۰۰۱) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: بین اضطراب مرگ، روان رنجوری و وظیفه شناسی رابطه مثبت و بین برون گرایی، گشودگی به تجربه و دل پذیر بودن رابطه منفی و همچنین بین اخلاق حرفه ای و اضطراب مرگ رابطه منفی وجود دارد و تفاوت معنی داری بین اضطراب مرگ و پرستاران بیمارستان ها به دست نیامده است. نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیت و اخلاق حرفه ای درمجموع و با همکاری یکدیگر می توانند اضطراب مرگ را پیش بینی کنند. در نهایت نتایج نشان داد که تفاوت های معنی داری بین پرستاران با و بدون فعالیت ورزشی وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده آشنایی با مفاهیم ارزش حرفه ای و مهارت های شناختی، هیجانی و رفتاری می توانند در عملکرد و سلامت روان پرستاران تأثیرگذار باشد. همچنین در دوران جهانگیری بیماری کرونا تشویق پرستاران به ورزش کردن ضروری به نظر می رسد.
بررسی تأثیر سرمایه های مذهبی بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی معنویت در محیط کار (مورد مطالعه: کادر درمان بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتیاق شغلی یکی از مفاهیم بدیع و نسبتاً پرکاربرد در رویکرد های نوین مدیریت منابع انسانی است. تأثیر مذهب بر اشتیاق شغلی از حیث استخدام و ترویج فرهنگ سازمانی صحیح می تواند حائز اهمیت باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرمایه های مذهبی بر اشتیاق شغلی با نقش میانجی معنویت در محیط کار در نظر گرفته شد. مطالعه حاضر، پژوهشی کاربردی و تحلیلی است که به طور مقطعی در سال 1399 انجام شد. جامعه آماری پژوهش 740 پرستار از بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه ای به حجم 253 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری از روش های آمار توصیفی، میانگین و انحراف استاندارد و از روش های آمار استنباطی، تحلیل واریانس چند متغیری مانوا (MANOVA) و آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد. همچنین داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به تفکیک فرضیات نشان دهنده آن است که در سطح اطمینان 95% در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان سرمایه های مذهبی تأثیر مثبت و معنی داری بر اشتیاق شغلی دارد. سرمایه های مذهبی تأثیر مثبت و معنی داری بر معنویت در محیط کار دارد. معنویت در محیط کار تأثیر مثبت و معنی داری بر اشتیاق شغلی دارد. سرپرستاران با القای احساس امید، ایمان و بصیرت بخشی به پرستاران می توانند باورهای افراد به توانایی هایشان برای دستیابی به موفقیت را تحت تأثیر مثبت قرار دهند.
مقایسه اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی و تبیین ارتباط بین آن ها در پرستاران و روان پرستاران
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی و تبیین ارتباط بین آن ها در پرستاران و روان پرستاران انجام گرفت. مواد و روش کار: روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران و روان پرستاران شاغل در بیمارستان های شهرستان کاشان در بهمن سال 1401 بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 60 نفر، شامل 30 پرستار و 30 روان پرستار به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های اضطراب کتل (1957)، تاب آوری کانور و دیویدسون (2003) و امید به زندگی میلر (1988) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی پرستاران و روان پرستاران تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که بین اضطراب و تاب آوری رابطه معکوس معناداری با ضریب همبستگی 0/54- وجود دارد (p<0/001). به عبارتی 29% واریانس اضطراب را تاب آوری تبیین می کند. بین تاب آوری و امید به زندگی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی 0/64 بین آنها 40% واریانس تاب آوری را امید به زندگی تبیین می کند. همچنین بین اضطراب و امید به زندگی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. با توجه به ضریب همبستگی 0/51- بین آنها 26% واریانس اضطراب را امید به زندگی تبیین می کند. بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق اضطراب، تاب آوری و امید به زندگی سه مؤلفه اثرگذار بر کیفیت سلامت روان پرستاران و روان پرستاران است که باید مورد توجه قرار گیرد و اقداماتی را جهت افزایش دو مؤلفه تاب آوری و امید به زندگی و در نتیجه کاهش اضطراب به کار گرفت.
پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس هوش هیجانی و سلامت روان در پرستاران شاغل در بخش های اورژانس و مراقبت ویژه قلبی بیمارستان های نظامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه : این پژوهش به منظور تعیین و پیش بینی رابطه هوش هیجانی و سلامت روان با فرسودگی شغلی پرستاران شاغل در بخش های اورژانس و مراقبت های ویژه قلبی بیمارستان های نظامی شهر مشهد انجام گرفت.
روش: این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است. برای دست یابی به هدف پژوهشی، تعداد 45 پرستار با سابقه کاری بیش از 5 سال از میان پرستاران بیمارستان های نظامی شهر مشهد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سه پرسشنامه هوش هیجانی شوت ( 1998)،سلامت روان گلدبرگ (28 GHQ)و فرسودگی شغلی ماسلاچ ( 1986) را تکمیل کردند. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با آزمون های آماری تحلیل واریانس ، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج : یافته ها نشان داد که متغیر سلامت روان نقش معنا داری در پیش بینی تغییرات فرسودگی شغلی پرستاران داشت، این متغیر 31 درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را پیش بینی کرد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که سن، جنسیت، تحصیلات و همچنین محل کار، تاثیر معنا داری بر فرسودگی شغلی دارند (003/0(p= .
بحث: لزوم توجه بیشتر به سلامت روان پرستاران با توجه به نقش ارزنده آنها در ارتقاء و حفظ سلامت مددجویان و کاهش عوامل فرسودگی شغلی می تواند در افزایش سطح کیفیت و رضایت از ارائه خدمات درمانی و مراقبتی موثر باشد.
مدل علی رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده و نقش واسطه ای تاب آوری خانواده (مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان توحید)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
50 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مدل علی رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده و نقش واسطه ای تاب آوری خانواده پرستاران بیمارستان توحید بود. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش شناسی همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 210 نفر از پرستاران بیمارستان توحید است که از این تعداد 144 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مقیاس تاب آوری خانواده سیکسبی (۲۰۰۵)؛ پرسشنامه تنظیم هیجان (برکینگ و زنوج، 2008 ب) و پرسشنامه استرس ادراک شده (فلیگ و همکاران، 2005) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد مدل معادلات ساختاری با استفاده از دو نرم افزار pls و Spssاستفاده شد. نتایج نشان داد که تنظیم شناختی بر استرس ادراک شده تأثیر منفی و معناداری (001/.a=)؛ تنظیم شناختی بر تاب آوری خانواده تأثیر مثبت و معناداری(001/.a=)؛ تاب آوری خانواده بر استرس ادراک شده تأثیر منفی و معناداری (001/.a=)و تأثیر میانجی گری تاب آوری خانواده در رابطه تنظیم شناختی بر استرس ادراک شده تائید شد(001/.a=). باتوجه به نتایج تحقیق می توان از مهارتهای تنظیم هیجان و تاب آوری خانواده جهت کاهش استرس ادراک شده پرستاران استفاده کرد.
ارتباط بین هوش معنوی و معنویت سازمانی پرستاران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
47-57
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی و معنویت سازمانی از عوامل مؤثر بر عملکرد و رفتار حرفه ای پرستاران معرفی شده اند. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط هوش معنوی با معنویت سازمانی پرستاران صورت گرفته است. روش کار: مطالعه حاضر توصیفی - تحلیلی از نوع همبستگی است. 193 نفر از پرستاران بیمارستان سیدالشهدای فارسان به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از دو پرسش نامه استاندارد هوش معنوی کینگ و معنویت سازمانی میلین جمع آوری و با آزمون های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داده است که میانگین نمره هوش معنوی (61/14± 45/83) و معنویت سازمانی پرستاران (08/12±12/69) بالاتر از متوسط بود. نتیجه آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داده است که بین میانگین نمره هوش معنوی با معنویت سازمانی پرستاران ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت (208/0=r و 05/0<P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه می توان بیان کرد که هوش معنوی می تواند موجب افزایش معنویت سازمانی پرستاران گردد. بنابراین، با برنامه ریزی در دوره آموزش پرستاری و سپس در دوره های ضمن خدمت جهت افزایش هوش معنوی به عنوان یک عامل روان شناختی می توان به ارتقای معنویت سازمانی پرستاران کمک کرد.
پیش بینی اضطراب کرونای پرستاران بر اساس رفتار خودمراقبتی، فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۷۴-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونای پرستاران بر اساس رفتار خودمراقبتی، فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی بود. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران شاغل در بیمارستان آریا شهر رشت در سال 1401 به تعداد 190 نفر بود که تعداد 123 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های خودمراقبتی (SCQ) هان و همکاران (2014)، فرسودگی شغلی (JBQ) ماسلاچ و جکسون (1996)، ناگویی هیجانی (AQ) بگبی و همکاران (1994) و اضطراب کرونا (CAQ) علیپور و همکاران (1398) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی با اضطراب کرونای پرستاران رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P)، اما بین رفتار خودمراقبتی با اضطراب کرونا رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0<P). این متغیرها در مجموع 67/6 درصد از واریانس اضطراب کرونا را تبیین کردند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی پیش بین مناسبی برای کاهش اضطراب پرستارن در ایام کرونا می باشد.
مقایسه نیمرخ نشانگان روانشناختی پرستاران شاغل در بخش کرونا و غیر کرونا و رابطه آن با بهزیستی سازمانی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر باهدف بررسی تفاوت بین علائم روانشناختی پرستاران شاغل در بخش های کووید-۱۹ و سایر بخش ها و ارتباط بین این علائم روان شناختی و بهزیستی سازمانی در میان شرکت کنندگان در این گروه ها انجام شد. روش پژوهش کمی و به صورت علی-مقایسه ای (پس رویدادی) و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بخش های مختلف بیمارستان آیت الله روحانی شهر بابل بین آبان و اسفند سال 1399 بود که تعداد 70 نفر از پرستاران شاغل در بخش کرونا و 70 نفر شاغل در بخش های غیر کرونا به صورت در دسترس انتخاب شدند. پرسش نامه های فهرست علائم بالینی تجدیدنظر شده (SCL-90، دروگاتیس و همکاران، 1973) و مقیاس بهزیستی سازمانی (ows، ژنگ و همکاران، ۲۰۱۵) برای جمع آوری داده ها و به منظور تجزیه وتحلیل آماری در مرحله اول از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره و در مرحله دوم از روش همبستگی پیرسون، استفاده شد. نتایج نشان داد بین دو گروه پرستاران شاغل در بخش کرونا و پرستاران شاغل در بخش غیر کرونا، از لحاظ متغیر پرخاشگری (088/0=Ƞ2،05/0p< ،057/9= F). و پارانویا (049/0=Ƞ2،05/0p< ،839/4= F) تفاوت وجود دارد. همچنین بین پرستاران شاغل در بخش کرونا، رابطه بین حساسیت بین فردی (348/0-=r)، افسردگی (546/0-=r)، اضطراب (353/0-=r)، پرخاشگری (351/0-=r)، فوبیا (334/0-=r)، پارانویا (303/0-=r) و روانپریشی (397/0-=r) با بهزیستی سازمانی، معکوس و معنی دار است. در نتیجه نمره ی پرخاشگری و پارانویا به صورت معناداری در پرستاران شاغل در بخش های کرونا بیشتر از پرستاران شاغل در سایر بخش ها بود و بین نشانگان روانشناختی و بهزیستی سازمانی در میان پرستاران شاغل در بخش های کرونا رابطه وجود دارد.
نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین خودکارآمدی و رشد پس از آسیب در میان پرستاران در همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
89 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین خودکارآمدی و رشد پس از آسیب در میان پرستاران در همه گیری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش پرستاران شهرهای ورامین و قرچک در تابستان سال 1401 بود. از این جامعه تعداد 350 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از سیاهه رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون گردآوری و با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم خودکارآمدی و اثر مستقیم تاب آوری بر رشد پس از آسیب مثبت و معنادار بود. همچنین، نتایج نشان داد که نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه خودکارآمدی و رشد پس از آسیب معنا دار بود. بر اساس یافته ها، می توان نتیجه گرفت که خودکارآمدی و تاب آ وری از عوامل مهم اثرگذار بر رشد پس از آسیب در بین پرستاران است. لذا، پیشنهاد می شود که متخصصین از طریق آموزش و مداخلات مشاوره ای با افزایش خودکارآمدی و تاب آوری به پرستاران کمک کنند که آسیب های روان شناختی ناشی از دوران کرونا را مدیریت کنند.
واکاوی تجارب زیسته پرستاران بخش کرونای بیمارستان های کرمانشاه از راهکار های مقابله با فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
7 - 20
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ، فهم تجربه ی زیسته ی پرستاران بخش کرونا و تعیین راهبرد هایی است که آنها هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی استفاده می نمایند. جامعه ی این پژوهش شامل پرستاران بخش کرونای بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه می باشد.
روش: پژوهش حاضر کیفی از نوع پدیدار شناختی توصیفی و در نیمه ی اول سال 1401 انجام شد. نمونه پژوهش به روش نمونه گیری غیر تصادفی( نمونه گیری هدفمند) و پس از شناسایی پرستاران دچار فرسودگی شغلی متوسط به بالا در نهایت با توجه به اشباع نظر ها10 نفر انتخاب شد.ابتدا از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته، داده ها پیرامون تجربیات پرستاران از فرسودگی شغلی و راهبرد های مقابله با آن جمع آوری شد و پس از ضبط هر مصاحبه به داده های متنی تبدیل شد. این داده ها با روش تحلیل محتوای هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در مرحله ی کد گذاری باز 46 کد استخراج شد که در مرحله ی کد گذاری محوری به 15 کد تقلیل یافتند در نهایت 4 مضمون اصلی شامل راهبرد های مبتنی بر خانواده شامل مضامین فرعی حمایت عاطفی خانواده، حمایت عاطفی دوستان و گروه های اجتماعی و پذیرش کمک از سوی خانواده، راهبرد های مبتنی بر فرد شامل ایجاد نگرش مثبت،تعادل کار-زندگی شخصی، ورزش و تفریحات سالم، تغییر رشته و بخش، توانمندسازی و تجارب مشارکتی و مراجعه به روانشناس و روانپزشک، راهبرد های مبتنی بر معنویت شامل ایمان و باور قلبی و ارزش های حاکم بر حرفه و راهبرد های مبتنی بر سازمان شامل حمایت ابزاری، کاهش تراکم کاری،تدارک خدمات مشاوره ای پیشگیرانه و درمانی، توجه به امکانات رفاهی و تشویق کارکنان شناسایی شد.
نتیجه گیری: استراتژی های پرستاران در هنگام مواجهه با فرسودگی شغلی متفاوت است. حمایت عاطفی از سوی خانواده نزدیکان نفش مهمی در کنترل مولفه های فرسودگی شغلی ایفا می کند و منبع حمایتی قوی در شرایط بحرانی هستند. راهبرد های فردی پرستاران به میزان زیادی در کنترل عوامل استرس زای ناشی از فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مبتنی بر معنویت با هدفمند نمودن اقدامات پرستاری می تواند تحمل مشکلات را برای پرستاران آسان تر نموده و راهبرد های مبتنی بر سازمان نیز با انگیزه بخشی به پرستاران درکاهش فرسودگی شغلی موثر است. راهبرد های مقابله ای شناسایی شده به عنوان راهبرد هایی کارآمد می توانند در فرایند سازگاری پرستاران با پیامد های فرسودگی شغلی و کیفیت بخشی به زندگی آنها موثر باشند.
رابطه کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان در روان رنجوری دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
جامعه پرستاری در معرض طیف وسیعی از خطرات مرتبط با موقعیت شغلی و مسئولیت های حرفه پرستاری است بنابراین این پژوهش با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان در روان رنجوری دانشجویان پرستاری دانشگاه آزاد کرمانشاه صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع معادلات ساختاری می باشد.جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان پرستاری ترم 7 و 8 دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 و 1402-1401 بود و حجم نمونه 250 نفر بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996)پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج(2006)پرسشنامه روان رنجوری کاستا و مک کری(2004)استفاده گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای آماری اسمارت پی ال اس مورد تحلیل قرار گرفت.با توجه به یافته های این پژوهش بین کیفیت زندگی و تنظیم شناختی هیجان در روان رنجوری دانشجویان پرستاری رابطه وجود دارد.