مطالب مرتبط با کلیدواژه

تداوم سنت


۱.

بررسی تطبیقی معماری و تزئینات مدرسه غیاثیه خرگرد و مدرسه چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری تزئینات مدرسه غیاثیه مدرسه چهارباغ تداوم سنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۱۴
شناسایی و بررسی تاریخ تحولات بناهای دوره های اسلامی به این مهم رهنمون میشود که سیر تحولات این ابنیه بهگونهای ادامهدهنده سنتهای دوره های قبل از خود است. میتوان گفت که تأثیر یکپارچه فرهنگ اسلامی در دوره های مختلف یکی از دلایل این تداومِ سنتهاست، بهگونهای که در هر دوره سعی میشد از سنتها و الگوهای دوره قبل بهفراخور نیاز و متناسب با تحولات بهره ببرند و آن را تکامل دهند. در اینخصوص میتوان مدرسه را بنیانی برای آموزش متعالیتر و پاسخی به نیازهای جامعه مسلمانان عنوان کرد. در این میان، مدرسه غیاثیه خرگرد مدرسهای شاخص از دوره تیموری و مدرسه چهارباغ اصفهان باشکوهترین مدرسه صفوی و ادامهدهنده سنتهای معماریِ مدارس عصر تیموری ازلحاظ معماری و تزئینات شناخته میشود. از اینجهت، با توجه به اینکه در اواخر دوره تیموری معماری به اوج خود رسیده، میتوان این فرضیه را طرح کرد که معماری و تزئینات مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه خرگرد است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تطبیقی-تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانهای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی معماری و تزئینات دو بنای شاخص بپردازد. با بررسیهای انجامشده در این مقاله این نتیجه حاصل شد که از بین عناصر کالبدی تطبیقیافته در تناسبات، بعضاً انواع تکنیکها، نقوش هندسی و خطوط کوفی بنایی، مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه بوده است. ولی این موضوع درخصوص ساختار فضایی، سلسلهمراتب، همجواری، هماهنگی با اقلیم، کتیبه ها و انواع نقوش بهصورت اثباتشده دیده نشد. بیشتر تزئینات کاشیکاری مدرسه غیاثیه بهصورت نقوش اسلیمی و خطوط معقلی است درصورتیکه در مدرسه چهارباغ بهصورت هندسی، انتزاعی و خطوط ثلث است که استحکام ساده و روانی دارد.
۲.

نگاه به بناها و شهرهای تاریخی به مثابه متن؛ رویکرد روایتگری در حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایتگری تداوم سنت هویت پل ریکور گئورگ گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۸
هر ساختار نظری در جهت حفظ میراث فرهنگی باید بتواند به سؤال «چگونگی» ادامه حیات بناها و محوطه های تاریخی پاسخ دهد و از آن جایی که مدرنیته بندهای ارتباطی ما با سنت و گذشته خود را قطع کرده، ساختار ارائه شده جدید باید تلاشی برای برقراری این ارتباط از دست رفته باشد. به همین دلیل پژوهش پیش رو تلاشی است در جهت ارائه ساختاری جدید در زمینه حفاظت از بناها و بافت های تاریخی تا بتوان با کمک آن به این میراث، حیاتی دوباره بخشید. در این پژوهش بیان می شود که رویکرد روایت گری چگونه می تواند با استفاده از توانایی خود در برقراری ارتباط بین گذشته، حال و آینده، وضعیتی از وجود و ماندگاری را به این میراث اعطا کند که نه تنها بتوانند به زندگی خود ادامه دهند، بلکه از نقش خود به عنوان عنصری منفعل در جامعه جدا شده و به شخصیتی تأثیرگذار در زمینه خود تبدیل شوند و با هویتی مستقل به زیست خود ادامه دهند در حالی که هم زمان برای حفظ بقاء با «تغییرات» زمانه نیز خود را منطبق می کنند. درنهایت بیان می شود که استفاده از این رویکرد به صورت ساختارمند و یا مکملی در کنار دیگر رویکردها می تواند به نتایج پایداری در زمینه حفاظت منتهی شود. در همین راستا در پژوهش پیش رو رویکرد روایت گری در نوشته های افرادی چون پل ریکور، هانس گئورگ گادامر، هایدگر و نایجل والتر کنکاش می شود.