سمیه خانی

سمیه خانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

چگونگی ارتقای زندگی روزمره با درنظرگرفتن سویه های دور و نزدیک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری زندگی روزمره لوفور نظم دور نظم نزدیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۳۳۲
بیان مسئله: از اواخر قرن بیستم و با جریان جهانی شدن، معماری به مثابه ابزاری برای برندسازی شد تا شهرها را به مکان های جاذب سرمایه تبدیل کند. این سیاست معماری را به جدایی هرچه بیشتر از زمینه و ایجاد تباین تشویق کرد و نتیجه آن تبدیل معماری به یک علم تخصصی و یا به مثابه یک اثر هنری و جدایی هرچه بیشتر از زندگی روزمره شد.هدف پژوهش: معماری و زندگی روزمره دارای سویه های دور و نزدیک و محل بروز و ظهور نظم دور و نظم نزدیک هستند. این پژوهش به سویه دور معماریِ مدرن و پس از آن پرداخته است چراکه معماری می تواند با بهره گیری از حوزه های معرفتی علوم انسانی و علوم اجتماعی، به تقویت جنبه هایی از زندگی روزمره بپردازد که در لایه های زیرین وجود دارد و بر جامعه انسانی اثر بگذارد.روش پژوهش: پژوهش حاضر تلاش می کند به کمک راهبرد پسکاوی، ارتباط و اثر معماری و زندگی روزمره را تبیین کند. ابتدا در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و به کمک مطالعه اسنادی، مفهوم زندگی روزمره را مورد کنکاش قرار دهد و نمودهای فضایی زندگی روزمره را از نگاه اندیشمندان مختلف معرفی کند و با تحلیل محتوای کیفی، این آرا را بررسی کرده و به معرفی مقوله ها و مضامین آن بپردازد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که معماری صرفاً یک پدیده ذهنی یا عینی نیست و نمی توان آن را به فرم و عملکرد تقلیل داد. دانش معماری واجد سه مؤلفه علم، هنر و ارزش است که در دوران پس از مدرن عمدتاً از بعد ارزش غفلت شده است. زندگی روزمره نیز سه مؤلفه کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی دارد و هرکدام از ابعاد دانش معماری بر سویه های زندگی روزمره اثر می گذارد. این تحقیق به مؤلفه های ارزش دانش معماری و جنبه فضای بازنمایی زندگی روزمره، به عنوان بخشی از سویه های دورتر معماری و زندگی روزمره پرداخته است. معماری کمک می کند تا سلطه نظام های گوناگون بر فضا کاهش یابد و زندگی روزمره درون فضاهای عمومی تقویت شود. از این رو معماری، یک علم تخصصی، یک هنر و هم زمان در پیوند با زندگی روزمره است.
۲.

واکاوی تبلور نظریه اسفار اربعه در معماری میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میدان نقش جهان اسفار اربعه عرفان ملاصدرا حکومت صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۳۰۶
تاکنون تحقیقات زیادی پیرامون میدان نقش جهان انجام شده است اما پرداختن به چرایی و چگونگی شکلگیری آن، جای کار فراوانی دارد؛ اینکه چرا ابعاد میدان نقش جهان، به اندازه های کنونی است؟ چرا چیدمان عناصر میدان به این صورت است؟ فلسفه استفاده از رنگها و طرحهای متفاوت در گوشه های مختلف میدان چیست؟ و سؤالات بسیاری که نیاز به بحث و تحقیق دارد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی تفسیری تلاش میکند به اندیشه ها و انگیزه های طراحی معماری و ساخت میدان نقش جهان بپردازد و در این راه، با مطالعه کتابخانه یی و اسنادی، به گردآوری اطلاعات و تحلیل آنها پرداخته است. یافته ها نشان میدهد، میدان نقش جهان، علاوه بر دولتخانه صفوی، در قالب یک بیانیه اعتقادی سیاسی است که اندیشه های عرفانی شیعی را که قرنها در ضمیر ناخودآگاه ایرانیان نهفته بوده، نشان میدهد. این میدان، تمثیلی است از شب معراج پیامبراکرم(ص) و با تداعی منزلگاههای مختلفِ اسفار اربعه، سیر و سلوک عرفانی را برای سالکان متجسم میکند. از زمان ابن عربی به بعد و بالاخص در اندیشه های ملاصدرا، چهار منزلگاه برای این سفر عرفانی بیان شده که «اسفار اربعه» نامیده میشود. یافته های تحقیق نشان از تناظر این چهار سفر با چهار عنصر اصلی میدان دارد. این سیر و سلوک، تمثیل و تجسمی است از سفر پیامبر در شب معراج که از مکه به بیت المقدس مشرف شدند و سپس به آسمانها رفت. محیط 1300 متری میدان نقش جهان تمثیلی است از مسافت 1300 کیلومتری مکه تا بیت المقدس. نقش و نگارهای بازار قیصریه نماد زندگی روزانه و حیات دنیوی است. مسجد شیخ لطف الله حیاط و شبستان ندارد و سالک با حضور در زیر گنبد، تنها مظاهر حق تعالی را میبیند. مسجد جامع عباسی نماد منزلگاه «جمع» در سلوک عرفانی است. سفر دوم با سیر در مقام خفیّ و اَخفی طی میشود و سالک از این مقام فانی میگردد. مرحله سوم از سلوک که نوعی شریعت در بطن خود دارد نیز تأیید اندیشه ولایت است. در انتهای سفر، دوباره به سردر قیصریه باز میگردد. اما این یک دور و تسلسل باطل نیست بلکه سالک با تجربه مراحل گذشته، به خویشتن خویش بازگشته است.
۳.

نقش شبکه مادی ها درتحولات سازمان فضایی اصفهان تاریخی، از آغاز تا پایان دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصفهان سازمان فضایی شبکه مادی مادی فدن سلسله صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۰ تعداد دانلود : ۱۶۳۷
از مهم ترین و ابتدایی ترین عوامل شکل بخشی یک شهر و تحولات آن، عوامل طبیعی است. کوه ها، رودخانه ها، سواحل و دره ها ازجمله مؤلفه های نیروی طبیعی است. از میان این عوامل، نحوه تأمین آب در زیست یک شهر و شکوفایی آن، نقش مهمی دارد. پاسخ هر زیستگاه به نیازِ آب، بخشی از فرهنگ هر شهر است. یکی از عوامل مهم که تحولات شهر اصفهان را در دوره های مختلف هدایت می کرده و به سازمان فضایی این شهر در دوره های مختلف شکل داده، رودخانه زاینده رود بوده است. اما چگونگی تأثیر این رودخانه بر تحولات اصفهان تحقیق زیادی صورت نگرفته است. یکی از مهم ترین مؤلفه های اثر زاینده رود بر تحولات این شهر، شبکه زیرساختی مادی ها بوده است. این شبکه بر مکان یابی شهر اصفهان، برای رشد و توسعه شهر، استخوان بندی اصفهان تاریخی و مسیر بازار، مکان یابی دولتخانه صفوی، ایجاد محلات جدید به خصوص در دوره صفوی، آبیاری باغ های اطراف شهر، سطح آب زیرزمینی شهر که برای مصارف مسکونی استفاده می شد و... تأثیر گذاشته است. مادی ها در ابتدا وظیفه آبیاری زمین های کشاورزی هسته های اولیه شهر را داشتند، اما با به هم پیوستن این هسته ها، برخی از این مادی ها و به طور مشخص مادی فدن، به مثابه یک زیرساخت توسعه عمل کرده و سازمان فضایی شهر را شکل دادند. پژوهش حاضر در تلاش است تا از روش تحلیل محتوا و مطالعه تاریخی تفسیری در انجام تحقیق استفاده کند. تحلیل اطلاعات براساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. مطالعات نشان می دهد در دوره صفوی و با افزایش ناگهانی و انفجاری جمعیت، مادی های جدید متأثر از استخوان بندی تازه شهر مکان یابی و ایجاد می شوند. شبکه مادی های اصفهان در طراحی دولتخانه صفوی و محلات تازه و دیگر تأسیسات کلیدی تأثیر گذاشته است. به طور کلی، تحولات شهر اصفهان تا قبل از دوره صفوی، متأثر از نیروی طبیعی و به ویژه زاینده رود و شبکه مادی ها بوده است. اما در دوره صفوی، نیروهایی که در تحولات شهر ایفای نقش کردند، متکثرتر شده و نیروهای اجتماعی سیاسی ایدئولوژیک نیز در کنار نیروی طبیعی اهمیت یافتند. درنهایت نیز با استفاده از مطالعات انجام شده و مقایسه تطبیقی نقشه های تاریخی، نقشه جدیدی از شبکه مادی ها بازترسیم می شود و موقعیت یابی بناهای اصلی و سازمان فضایی اصفهان در دوران پیش از صفوی و پس از آن و رابطه شبکه مادی های اصفهان با آن ها تدقیق خواهد شد.
۴.

بررسی تطبیقی معماری و تزئینات مدرسه غیاثیه خرگرد و مدرسه چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری تزئینات مدرسه غیاثیه مدرسه چهارباغ تداوم سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۵
شناسایی و بررسی تاریخ تحولات بناهای دوره های اسلامی به این مهم رهنمون میشود که سیر تحولات این ابنیه بهگونهای ادامهدهنده سنتهای دوره های قبل از خود است. میتوان گفت که تأثیر یکپارچه فرهنگ اسلامی در دوره های مختلف یکی از دلایل این تداومِ سنتهاست، بهگونهای که در هر دوره سعی میشد از سنتها و الگوهای دوره قبل بهفراخور نیاز و متناسب با تحولات بهره ببرند و آن را تکامل دهند. در اینخصوص میتوان مدرسه را بنیانی برای آموزش متعالیتر و پاسخی به نیازهای جامعه مسلمانان عنوان کرد. در این میان، مدرسه غیاثیه خرگرد مدرسهای شاخص از دوره تیموری و مدرسه چهارباغ اصفهان باشکوهترین مدرسه صفوی و ادامهدهنده سنتهای معماریِ مدارس عصر تیموری ازلحاظ معماری و تزئینات شناخته میشود. از اینجهت، با توجه به اینکه در اواخر دوره تیموری معماری به اوج خود رسیده، میتوان این فرضیه را طرح کرد که معماری و تزئینات مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه خرگرد است. پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تطبیقی-تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانهای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی معماری و تزئینات دو بنای شاخص بپردازد. با بررسیهای انجامشده در این مقاله این نتیجه حاصل شد که از بین عناصر کالبدی تطبیقیافته در تناسبات، بعضاً انواع تکنیکها، نقوش هندسی و خطوط کوفی بنایی، مدرسه چهارباغ متأثر از مدرسه غیاثیه بوده است. ولی این موضوع درخصوص ساختار فضایی، سلسلهمراتب، همجواری، هماهنگی با اقلیم، کتیبه ها و انواع نقوش بهصورت اثباتشده دیده نشد. بیشتر تزئینات کاشیکاری مدرسه غیاثیه بهصورت نقوش اسلیمی و خطوط معقلی است درصورتیکه در مدرسه چهارباغ بهصورت هندسی، انتزاعی و خطوط ثلث است که استحکام ساده و روانی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان