مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دوره سلجوقی
حوزه های تخصصی:
سده های پنجم و ششم هجری مصادف با حکومت سلجوقیان در ایران، دوران شکوفایی کتیبه های اسلامی به خط تعلیق، نسخ و کوفی است. اما تعداد کتیبه های شناخته شده به خط کوفی یا خطوط دیگر در منطقه آذربایجان در این سده ها و پیش از آن بسیار اندک است. به طوری که مجموعاً تعداد 9 کتیبه در این پژوهش به صورت میدانی یا کتابخانه ای یافته و بازخوانی شده است. یافتن دلایل تعداد اندک این کتیبه ها در دوران شکوفایی و وفور کتیبه نویسی عربی و اسلامی یکی از سوالات اصلی این پژوهش بوده است.
مقاله حاضر، در گام نخست به شناسایی و توصیف تنها نمونه های کتیبه نگاری بناهای تاریخی منطقه آذربایجان مربوط به پیش از سده ششم هجری پرداخته و پس از بازخوانی انتقادی این مجموعه، دو کتیبه مربوط به گنبد مدور و گنبد کبود مراغه که قبلاً توسط آندره گدار (1371) بازخوانی شده اند را با استفاده از مستندات تصحیح کرده است. در نهایت بررسی مجموع یافته ها نشان می دهد که کتیبه های اسلامی آذربایجان در شش سده اول هجری می توانسته بسیار بیش از این تعداد باشد و بررسی شواهد تاریخی و مستندات ارائه شده، به تأیید این فرضیه می رسد که اکثر این کتیبه ها در چند قرن بعدی به ویژه در اوایل دوره صفوی تخریب شده اند.
پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن چنانکه اشاره شد، به صورت میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. با توجه به پراکندگی این کتیبه ها در سطح منطقه آذربایجان، معرفی و بازخوانی یکجای آن ها در یک مقاله گام مهمی در جهت تحلیل تحولات تاریخی دوره مذکور و دوره های بعدی از نظر کتیبه نویسی دارد؛ به ویژه آنکه چهار بنای آرامگاهیِ گنبد سرخ، گنبد مدور و گنبد کبود مراغه و بنای سه گنبد ارومیه، جزء منحصربه فردترین آثار این دوره اند.
بررسی لعابینه سفال های دوره سلجوقی (از سده پنجم تا هفتم هجری قمری)
در زمان سلجوق یان در ت مام ه نره ا، صنایع و علوم جهش چشمگیری پدید آمد. انواع متنوعى از سفالینه ها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. مراکز عمده سفال در ایران، شهر رى و کاشان بود. ویژگى این سفالینه ها استفاده از خمیر سفید بود. در این دوره تمام روشه ای ف نی شناخته شده به کار برده می شد. علاوه بر تکنیک های ساخت بدنه، روش های متنوع و جدید لعاب سازی نیز رواج یافت. لعاب هایی چون: قلیایی، نقاشی زیر لعابی و رو لعابی، مینایی، زراندود و زرین فام. چ نین بنظر می آید که در آن دوره نقاشان و طراحان، استاد سفال ساز را در امر ساخت سفال یاری می کردند. کوشش مستمر سفال سازان ایرانی برای اینکه ب توان ند با چ ینی ه ا و لع اب های ساخت کشور چین برابری ک ن ند موجب بوجود آمدن دو شیوه جدید در ایران گ ردید، اولین اختراع ترکیب خمیر نرم با آمیخته زیادی از دُر کوه ی و دیگری کشف مجدد لع اب قلیایی بود، که برای آخرین بار در مصر باستان بکار می رفت. در اواسط قرن ششم لعاب کارى رنگى بوجود آمد که معمولاً به رنگ فیروزه اى یا آبى تیره بود. سفالینه هاى زرین فام نیز در خلال قرن ششم رواج یافت. نمونه هاى نخستین آن، ریشه در مصر و بین النهرین داشت و در ایران از پیشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
جریان های تاریخی دانش طب در ایران عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دانش طب به عنوان یکی از شاخه های مهم مجموعه علوم موسوم به حکمت و فلسفه، در ارتباط با سنت و سابقه این علم در ایران و تغییرات سیاسی و فرهنگی عصرسلجوقی، در چه وضعیتی قرار گرفته و درچه مسیری جریان یافت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش طب به لحاظ تاریخی به عنوان یکی از سنت های علمی و فکری ریشه دار در تاریخ ایران، به جهت ویژگی های خاص خود، در یک وضعیت سه وجهی متناقض قرارگرفته و به موجودیت خود ادامه داد. از یک سو به جهت گسترش حساست ها و تعصبات مذهبی در بین نخبگان مذهبی و عوام همسو با آنها، علم طب از حیث مبانی علمی و برخورداری از نهادهای آموزشی فراگیر دچار محدودیت های جدی شد. اما از وجهی دیگر، دانش طب به علت ارتباط داشتن با حفظ صحت انسان و درمان بیماری ها به شدت مورد نیاز حکام و اهل قدرت و نخبگان سیاسی-مذهبی بود. به طوری که به جهت چنین نیازی، این دانش طی دوره سلجوقی در چارچوب نیازهای اهل قدرت و زمینه های اجتماعی، در شکل دو مکتب طبی عراق و خراسان، موجودیت خود را بازآفرینی و استمرار بخشید. در وجه سوم، تغییری که در این دوره در موقعیت علوم طب ایجاد شد و مبنای آینده این دانش در تاریخ ایران قرار گرفت، ترجمه و تألیف رسائل پزشکی به زبان فارسی بود. روندی که برای اولین بار اتفاق می افتاد و خود را در خراسان و عراق، به عنوان مهمترین حوزه های جغرافیایی- فرهنگی ایران عصر سلجوقی نشان داد.
بررسی لعابینه سفال های دوره سلجوقی (از سده پنجم تا هفتم هجری قمری)
در زمان سلجوق یان در ت مام ه نره ا، صنایع و ع لوم جه ش چشمگ یری پ دید آمد. انواع متنوعى از سفالینه ها کمى پس از روى کار آمدن سلجوقیان در ایران ظاهر شد. مراکز عمده سفال در ایران، شهر رى و کاشان بود. ویژگى این سفالینه ها استفاده از خمیر سفید بود. در این دوره تمام روشه ای ف نی شناخته شده به کار برده می شد. علاوه بر تکنیک های ساخت بدنه، روش های متنوع و جدید لعاب سازی نیز رواج یافت. لعاب هایی چون: قلیایی، نقاشی زیر لعابی و رو لعابی، مینایی، زراندود و زرین فام. چ نین بنظر می آید که در آن دوره نقاشان و طراحان، استاد سفال ساز را در امر ساخت سفال یاری می کردند. کوشش مستمر سفال سازان ایرانی برای اینکه ب توان ند با چ ینی ه ا و لع اب های ساخت کشور چین برابری ک ن ند موجب بوجود آمدن دو شیوه جدید در ایران گ ردید، اولین اختراع ترکیب خمیر نرم با آمیخته زیادی از دُر کوه ی و دیگری کشف مجدد لع اب قلیایی بود، که برای آخرین بار در مصر باستان بکار می رفت. در اواسط قرن ششم لعاب کارى رنگى بوجود آمد که معمولاً به رنگ فیروزه اى یا آبى تیره بود. سفالینه هاى زرین فام نیز در خلال قرن ششم رواج یافت. نمونه هاى نخستین آن، ریشه در مصر و بین النهرین داشت و در ایران از پیشرفت و تحول کافى برخوردار شد.
بررسی ویژگی های معماری و هنر ادوار مختلف در مسجد جمعه اردبیل
مسجد جمعه اردبیل به لحاظ هنر و معماری اهمیت چشمگیری دارد. شکوه و جلال این مسجد بخاطر الحاقات عصر سلجوقی؛ یعنی چهارطاق و ایوان می باشد. از آنجا که تقریبا اثرات مکتوب جامع و کامل چندانی در میان پژوهش های مرتبط با بنای مسجد جامع اردبیل که شیوه های معماری و هنر آن را مورد توجه قرار دهد، وجود ندارد، بنابراین هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ویژگی های ساختاری و کالبدی، معماری و هنر این بنای تاریخی در ادوار مختلف است و باتوجه به اینکه این مسجد بازتاب کننده هنر و معماری ادوار مختلف در اردبیل می باشد، شناسایی و مطالعه ویژگی های این مسجد، می تواند کمک مؤثری به شناخت هر چه بیشتر این بنای تاریخی باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت میدانی و کتابخانه-ای؛ از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. طبق تحقیقات انجام شده مشخص شد که پلان جمعه مسجد برگرفته از بناهای زمان ساسانی و مساجد پیش تر است و معماری این بنا از ویژگی های بومی و محلی مانند ترکیب چهارطاق و ایوان که نسبت به فرم چهارایوانی فرمی بسته تر می باشد، و در نواحی سردسیر رواج بیشتری دارد، برخوردار است.
بررسی ویژگی های معماری و هنر ادوار مختلف در مسجد جمعه اردبیل
مسجد جمعه اردبیل به لحاظ هنر و معماری اهمیت چشمگیری دارد. شکوه و جلال این مسجد بخاطر الحاقات عصر سلجوقی؛ یعنی چهارطاق و ایوان می باشد. از آنجا که تقریبا اثرات مکتوب جامع و کامل چندانی در میان پژوهش های مرتبط با بنای مسجد جامع اردبیل که شیوه های معماری و هنر آن را مورد توجه قرار دهد، وجود ندارد، بنابراین هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ویژگی های ساختاری و کالبدی، معماری و هنر این بنای تاریخی در ادوار مختلف است و باتوجه به اینکه این مسجد بازتاب کننده هنر و معماری ادوار مختلف در اردبیل می باشد، شناسایی و مطالعه ویژگی های این مسجد، می تواند کمک مؤثری به شناخت هر چه بیشتر این بنای تاریخی باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت میدانی و کتابخانه ای؛ از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. طبق تحقیقات انجام شده مشخص شد که پلان جمعه مسجد برگرفته از بناهای زمان ساسانی و مساجد پیش تر است و معماری این بنا از ویژگی های بومی و محلی مانند ترکیب چهارطاق و ایوان که نسبت به فرم چهارایوانی فرمی بسته تر می باشد، و در نواحی سردسیر رواج بیشتری دارد، برخوردار است.
بررسی نقوش سفالینه های زرین فام و ظروف فلزی دوره سلجوقی و ایلخانی و بازتاب زندگی اجتماعی آن عصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
28 - 45
حوزه های تخصصی:
در سده های میانه اسلامی، که اوج ترقی هنر ها محسوب می شود، سفالگری نیز پا به پای سایر عرصه های هنری، به مثابه پایه تجدید حیات هنری، در رقابت با صنعت ساخت ظروف درباری طلا و نقره حرکت نمود و سفالگران این دوره از خاک رس، نقش و لعاب ظروفی مجلل تولید نمودند. از آنجا که محصول و هر اثر هنری زاییده جامعه ای است که آن اثر را می طلبد، دو گونه ظروف فلزی وهمچنین جایگزینی سفالینه های زرین فام چالشی قابل توجه در سده های میانه اسلامی به شمار می رود. این تحقیق، ضمن بررسی ویژگی ها و شرایط اجتماعی مردمان عصر سلجوقی و ایلخانی، تأثیر این عوامل اجتماعی را در بازنمایی نقوش سفالینه های زرین فام و ظروف فلزی برجای مانده ردیابی می نماید. نگارندگان در پژوهش پیش رو کوشیدند تا روند جانشینی ظروف زرین فام و رقابت با ظروف فلزی سده های میانه را تشریح کنند. بنابراین مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که ویژگی ها و شرای اجتماعی مردمان عصر سلجوقی و ایلخانی کدام اند، و کدام یک از نقوش سفالینه های زرین فام و ظروف فلزی این عصر متأثر از شرایط اجتماعی وقت بوده است. روش مقایسه ای _ تحلیلی به کار گرفته شده در مقاله حاضر بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است. افزون بر این، تحلیل این آثار و بازتاب جامعه تولید کننده آنها بر پایه نظریات جامعه شناختی صورت گرفته و مصداق آنها در دوره زمانی مورد بحث با ارائه تصاویر و مطالبی از منابع تاریخی این دوره ارائه گردیده است. ظروف زرین فام مورد مطالعه، هم به لحاظ زیبایی و درخشش و هم از نظر تزئین، رنگ و فرم، چنان به ظروف فلزی نزدیک شدند که جز به لحاظ جنس، تقریباً نقش ظروف فلزی را به طور کامل ایفا می کردند، به طوری که هم با شریعت اسلام تطابق داشتند و هم با قیمت مناسبی نسبت به ظروف فلزی، عرضه می شدند. در نتیجه، مشخص شد که این آثار بازتاب جامعه ای در حال گذار و پیشرفت است که تحولاتی چون رشد صنایع، تخصص گرایی، تقسیم کار، ظهور طبقات جدید، تجمل گرایی، آفرینش شیوه های بدیع فلزکاری و سفالینه های زرین فام را در آن شاهد هستیم.
مطالعه آثار یافت شده سده های میانی دوره اسلامی تپه امیرشارلق براساس نخستین فصل کاوش باستان شناسی
حوزه های تخصصی:
محوطه امیرشارلق در دهستان حسین آباد بخش میامی شهرستان شاهرود در بخش انتهای شمال شرقی استان سمنان در مجاورت استان گلستان و 220 کیلومتری شمال شرقی شاهرود قرار دارد. راه بزرگ خراسان که بخشی از شرق را به غرب ارتباط می داد و معبر مهاجرین و کاروانیان بود در همین شاهراه قرار گرفته است. شواهد به دست آمده از دَه ها تپه باستانی ما را با این واقعیت روبه رو می کند که این مسیر از دیرباز در مسیر راه تجاری و اقتصادی ابریشم به گرگان و خراسان بزرگ قرار داشته و سه استان سمنان، گرگان و خراسان را به هم پیوند می دهد. در حقیقت اهمیت محوطه امیرشارلق در این است که در مسیر جاده خراسان بزرگ قرار گرفته است. منطقه شمال شرق ایران در دوران اسلامی شاهد تحولات و رخدادهای سیاسی-فرهنگی متعددی بوده است. از این رو بررسی منطقه و کاوش های باستان شناسی در آن می تواند در شناخت تعاملات و تولیدات فرهنگی منطقه سودمند واقع شود. این نوشتار به بررسی و مطالعه یافته های تپه امیرشارلق و مطالعات تطبیقی با دیگر محوطه های همزمان، برای روشن ساختن تعاملات فرهنگی منطقه ای می پردازد. نتایج کاوش های باستان شناسی در منطقه نشان داد که بیشترین برهمکنش های فرهنگی با منطقه خراسان بوده است. در هنر سفالگری تأثیرات سنت های فرهنگی نیشابور به شدت در سفالینه های امیرشارلق دیده می شود. سفالینه های این محوطه از نظر نقش و تکنیک از تنوع بسیاری برخوردارند. همچنین استقرار در این محوطه مربوط به مردمان کوچ نشین بوده است؛ زیرا شواهد معماریِ برجا و ثابت در این محوطه به دست نیامده است.
قدیمی ترین کاربرد «کاشی» در آرایه های معماری دوره اسلامی ایران؛ و فن شناسی آرایه تلفیقی قطعات ظروف سفالی لعابدار و گچ-آجر در بقعه خواجه اتابک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همنشینی مواد مختلف در آرایه های معماری ایران در دوره اسلامی در بسیاری از موارد راهگشای سبک ها و فنون هنری جدید شده و نگاه زیبایی شناسی فرهنگ های حامل این اتفاق را دگرگون می کند. همنشینی آرایه های آجری، گچی و لعاب یکی از این تغییرات جذاب در تاریخ هنر آرایه های معماری ایران است که تاریخ ابداع آن تا حدودی مبهم باقی مانده است. همچنین ایده اولیه کاشی در آرایه های معماری ایران در دوره اسلامی کاملاً ناشناخته مانده است. کاشی گونه ای از آرایه معماری است که شاید خاستگاه آن ایران کهن باشد، ولی با این وجود اطلاعات اندکی از فنون ساخت، اجرا و نمونه های آثار کاشی سده های اولیه دوره اسلامی در دست است. هدف از پژوهش پیش رو، دستیابی به اطلاعات مربوط به کهن ترین کاشی های ایران دوره اسلامی و همچنین شناخت فنی سفال لعابدار در آرایه معماری خواجه اتابک کرمان است. جهت رسیدن به اهداف پژوهش، به صورت همزمان مطالعه منابع مکتوب و همچنین بررسی های میدانی جهت شناخت آثار کاشی در آرایه های معماری ایران، به ویژه مقبره خواجه اتابک کرمان انجام پذیرفت. در نتیجه پژوهش حاضر می توان گفت که در حال حاضر از دوره اسلامی در ایران تا سده 5 ه.ق. متأسفانه هیچ کاشی تاریخ داری برجای نمانده است و بسیاری از تاریخ گذاری های مربوط به کاشی های بدون تاریخ، بدون توجه به فن ساخت و بر اساس شکل ظاهری بوده و مطالعات باستان سنجی و سالیابی با اتکا به مطالعات آزمایشگاهی انجام نپذیرفته و در واقع با حدس و گمان انجام شده است؛ بنابراین نمی تواند قابل قبول باشد. همچنین شش مجموعه کاشی یا تک کاشی در نتیجه پژوهش به عنوان کهن ترین کاشی های دوره اسلامی ایران معرفی شد. یکی از اصلی ترین نتایج این پژوهش، مربوط به شناسایی استفاده از قطعات شکسته ظروف سفالی لعابدار در آرایه معماری ایران است که برخی از پژوهشگران، این آثار را به عنوان کاشی معرفی کرده اند. دستیابی به نتیجه مذکور، این احتمال را تقویت می کند که شاید این اقدام، اولین ایده ساخت کاشی برای آرایه معماری را شکل داده باشد.
بررسی ابعاد شکلی و تزئینی منبر مسجد جامع نقوسان تفرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
41 - 53
حوزه های تخصصی:
منبرهای چوبی در زمره نفیس ترین آثار دوره اسلامی هستند. خلاقیت ها، نوآوری ها و زیبایی های هنر چوب به نحو بارزی در این آثار انعکاس یافته است. یکی از شاخص ترین این آثار منبر چوبی مسجد جامع نقوسان است. این منبر با ماده تاریخ ۵۴۰ ق.، یکی از قدیمی ترین منبرهای ایران در دوره اسلامی است. با توجه به جایگاه این منبر در مطالعات هنر چوب در دوره اسلامی هدف از تحقیق پیش رو معرفی منبر نقوسان، بررسی ویژگی های شکلی و تزئینی این اثر و مقایسه آن با منبرهای شناخته شده دوره سلجوقی است. در این راستا چند پرسش قابل طرح است: منبر نقوسان از منظر ابعاد شکلی و تزئینی چه مشخصاتی داشته است؟ این منبر تا چه اندازه از هنر ایران در پیش از اسلام تأثیر پذیرفته است؟ منبر نقوسان از منظر ابعاد شکلی و تزئینی چه شباهتها و تفاوتهایی با دیگر منبرهای دوره سلجوقی در ایران دارد؟ و این منبر چه جایگاهی در هنر چوب در ایران دوره اسلامی دارد؟ به منظور پاسخ به پرسش های فوق از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مطالعات میدانی و کتابخانه ای و بررسی مقایسه ای مهمترین روشهای جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است. بر اساس نتایج تحقیق حاضر منبر نقوسان دومین منبر قدیمی ایران است که از چوب گردو و داغداغان، با تکنیک فاق و زبانه و با کمک میخ های چوبی ساخته شده است. این منبر که دارای نقوش هندسی، گیاهی و کتیبه هایی به خط کوفی و نسخ است به واسطه نقش درخت زندگی، چلیپا، دوایر توخالی، برگ کنگر، برگ مو و ... پیوندهایی با هنر ایران در پیش از اسلام دارد. با اینکه منبر نقوسان از منظر شکل ساختاری مشابه منبرهای دوره سلجوقی است، نقوش این منبر دارای تفاوتهایی چند با دیگر منبرهای دوره سلجوقی است. در مجموع منبر نقوسان بر اساس مشخصات شکلی و تزئینی و ماده تاریخ ساخت منبر یکی از شاهکارهای هنر چوپ در دنیای اسلام و دوره سلجوقی است.
سیر تحول شکل و تزئینات معماری گونه میزهای سفالی شش ضلعی دوره سلجوقی در ایران و ایوبیان سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
139 - 151
حوزه های تخصصی:
ایران دوره سلجوقی و سوریه دوره ایوبی دو منطقه مهم در تولید آثار سفالی فاخر در قرون ششم و هفتم بوده اند. یکی از تولیدات منحصربه فرد این دو منطقه میز های سفالی کوچک و کوتاهی است که محلی برای قرار دادن اشیا بوده و در تزئین آنها از الگوهای معماری بهره برداری شده است. این آثار از تولیدات رایج و مشابه دوره سلجوقی ایران و ایوبیان سوریه به شمار آمده که به دلایل مهاجرت، تجارت و جنگ، تحت تأثیر یکدیگر بوده اند، به گونه ای که تولید میز ها در هیچ یک از دوره های تاریخی مشابه این دو منطقه نبوده است. هدف از انجام این تحقیق آن است که با مقایسه و تطبیق میزهای ایران و سوریه، ضمن پرداختن به شباهت ها و تفاوت های موجود، سیر تحول میزها از طریق تجزیه وتحلیل تزئینات، شکل و نحوه ساخت، موردبررسی قرار داده و به تأثیرپذیری این آثار از یکدیگر پرداخته شود تا از این رهیافت بتوان به شناخت کمی و کیفی و میزان اثرگذاری معماری بر ساخت و تزئین آنها دست یافت. سؤال های این پژوهش عبارت اند از: 1. نقوش به کاررفته در تزئینات میز های سفالی ایران و سوریه چه هستند؟ 2. شباهت ها و تفاوت ها بین شکل و تزئینات میز های سفالی مناطق ذکرشده کدام اند؟ 3. در ساخت شکل و تزئینات میزهای سفالی از چه روش هایی استفاده شده است؟ پژوهش کیفی است و در حوزه روش شناسی متکی بر توصیف و تحلیل است. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. در این خصوص، با تکیه بر منابع معتبر، چهارده نمونه میز سفالی از موزه های داخل و خارج، جمع آوری شده و موردبررسی قرارگرفته اند. جهت تحلیل دو نمونه از میزهای ایران روش میدانی و بازدید مستقیم از موزه سفال و آبگینه تهران انجام شده است. تزئینات و ساختار ساده تا پیچیده این آثار مانند تزئینات ساده و کم نقش قالبی تا تزئینات پرنقش و ریز زرین فام، ساختار ساده و یک طبقه ای میزها تا ساختار پیچیده تر و دوطبقه ای آنها و لعاب ساده و تک رنگ میزها تا لعاب پیچیده و باارزش زرین فام، پیشرفت در تحول ساخت میزها را نشان می دهد. یافته ها مبین آن است که عناصر معماری حضور چشمگیری در تزئین میزها دارند. این میزها شباهت های کلی و تفاوت هایی در ساختار، تزئینات و لعاب با یکدیگر داشته و در ساخت و تزئین آنها از شیوه کاربردی و مهم قالبی استفاده شده است.
بررسی عناصر تزیینی و معماری مناره های دوره سلجوقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
24 - 36
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مناره یکی از عناصر تزیینی- کاربردی ویژه در بناهای مذهبی است که پیشینه ای کهن در معماری ایران قبل از اسلام داشته است. در دوره سلجوقیان که یکی از ادوار مهم تاریخ ایران است در شهر اصفهان مناره هایی با ابعاد و اندازه های مختلف با تزیینات زیبای آجرکاری، کاشی کاری، گچ بری و کتیبه ها ساخته شده که عظمت و زیبایی خیره کننده ای را القاء می کنند. این مناره ها دارای کاربری های مختلف بوده و هر یک زمینه مناسبی را برای خلاقیت و هنرمندی بانیان و معماران آن فراهم نموده است. این پژوهش درصدد است که به این سؤال که طرح های تزیینی این مناره ها از چه نوع تزییناتی است؟ پاسخ دهد. هدف: شناخت آرایه های تزیینی مناره های دوره سلجوقی شهر اصفهان است روش پژوهش: روش انجام این پژوهش تحلیلی- تطبیقی و گردآورری اطلاعات به صورت ترکیبی (کتابخانه ای- میدانی) صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ایجاد بنای مناره در دوره سلجوقی در شهر اصفهان اهمیت روزافزونی یافته است و در اغلب مناره های بررسی شده طرح های تزیینی متنوعی با استفاده از تکنیک آجرکاری به اجرا درآمده است که علاوه بر جنبه کاربردی به لحاظ عناصر بصری زیباشناسانه حائز اهمیت هستند.
مطالعه تطبیقی مضامین دینی در کتیبه های محراب های گچی دوره سلجوقی و ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
۷۵-۶۱
حوزه های تخصصی:
در طول ادوار تاریخی، تغییرات اجتماعی، سیاسی و مذهبی به بهترین نحو در هنر و معماری آن دوره متجلی شده اند. کتیبه های مذهبی دوران مختلف، منعکس کننده عقاید و اندیشه های غالب بر جامعه آن دوره بوده و حاوی اطلاعات ارزشمندی از اوضاع مذهبی، اجتماعی و فرهنگی زمان نگارش خویش هستند. در بین عناصر مختلف معماری اسلامی، محراب به عنوان نماد قبله، همواره مورد توجه هنرمندان بوده و به تزئینات مختلفی از جمله کتیبه ها مزین شده است. تا کنون، اکثر مطالعات در مورد محراب های گچی ایلخانی، از منظر درونی و پیرامون زیبایی شناسی عناصر تزئینی و دسته بندی آنها بوده و کمتر از منظر بیرونی و به علل پدیداری و ریشه یابی این مضامین بر روی محرا ب ها پرداخته شده است. بر همین اساس پژوهش حاضر، به بررسی تطبیقی کتیبه های محراب های گچی دوره سلجوقی و ایلخانی از رویکرد محتوایی (مضامین دینی) پرداخته است. روش پژوهش، تطبیقی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی میدانی و اسناد کتابخانه ای بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که مضامین کتیبه های محراب های دو دوره با وجود اشتراک در مفاهیم کلی مانند؛ مبدأشناسی (توحید و عدل) و مباحث نماز و زکات و فرعیات آنها، دارای افتراقات زیادی نیز هستند؛ این مضامین در بسیاری از موارد همانند مضامین اهل سنت (اسامی خلفای راشدین و احادیث اهل سنت) در محراب های سلجوقی و مضامین عرفانی شیعی در محراب های ایلخانی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در کتیبه ها نمود یافته، با جریان ها و گرایش های مذهبی حاکم بر جامعه خود همگام و هماهنگ هستند و در واقع، جهان بینی جدید هر دوره به نحوی در کتیبه های محراب ها ظهور و تبلور یافته است.
بررسی تطبیقی و آزمایشگاهی یک نمونه از پارچه های عصر سلجوقی موجود در موزه مقدم دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منسوجات تاریخی از آثار صنعتی و هنری مهمی هستند که با مطالعه آنها می توان بسیاری از ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عصر تولیدشان را به طور مستند بررسی کرد. در این مقاله، یک نمونه از پارچه های موزه ای ایران که در موزه مقدم دانشگاه تهران نگهداری می شود با روش های مختلفی که مکمل یکدیگرند یعنی آزمایش های علمی، بررسی تطبیقی نقش مایه آن با دیگر آثار فرهنگی و تاریخی دوره اسلامی مانند پارچه، سفال و چوب و نیز مطالعه متون مرتبط بررسی شده است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه و بررسی نقش مایه ، تکنیک بافت و شناسایی نوع رنگینه های به کار رفته در الیاف با استفاده از روش های آزمایشگاهی (طیف سنجی انعکاسی مادون قرمز FTIR) و نیز تاریخ گذاری آن است. نتایج این تحقیق مبیّن آن است که الیاف پارچه مذکور «ابریشم» است و با تکنیک «کج راه» یا «اریب راه»، احتمالاً در قرن ششم هجری قمری (دوره سلجوقی)، بافته شده است. این پارچه جزء معدود پارچه های شناخته شده ایرانی است که پود آن از چپ به راست (s) تابیده شده است. توضیح آن که برخی از محققان پارچه های بافته شده به این شیوه را مخصوص مصر می دانند. ازاین رو و باتوجه به فقدان پارچه های ایرانی منسوب به این دوره که هویتی قطعی داشته باشند، مطالعه تطبیقی پارچه حاضر ضروری می نماید.
بررسی و تحلیل نسخه مصور ورقه و گلشاه متعلق به مکتب نگارگری سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه ورقه و گلشاه عَیوقی، نسخه خطی ارزشمند دوره سلجوقی است که کیفیت تصویرسازی و بازنمایی داستان آن توسط نگارگر، این نسخه را ماندگار کرده است. نسخه ورقه و گلشاه قدیمی ترین وکاملترین نسخه خطی عاشقانه و حماسی اسلامی است که می توان در آن ریشه های پیوند شعر و نقاشی را باز شناخت، دلیل انتخاب این نسخه، تطبیق نگاره ها با داستان آن است تا بتوان به موفقیت نگارگر در بیان تصویری سروده پیبرد. بر این اساس، برای بررسی محتوای داستان (جنبه های عاشقانه و حماسی)، پیرنگها که اساس داستان هستند، مورد توجه قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل محتوای سروده عیوقی بر اساس نگارهها و پیرنگهای اصلی است تا تطبیق یا عدم تطبیق شعر و نگاره بررسی شود. این پژوهش در پی پاسخگویی به این سوالات است: 1. نگارگری نسخه خطی ورقه و گلشاه تا چه اندازه بیانگر محتوای داستان و حاوی کدام پی-رنگهای داستان است ؟ 2. فضاسازی نگاره ها با توجه به متن نوشتاری چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این نسخه مصور، تمام ویژگی های نگارگری دوره سلجوقی، نمود داشته و پیوستگی ارزشمندی با ادبیات دارد. نگارگر با به تصویر کشیدن 71 نگاره از نسخه کتابخانه موزه توپقاپی استانبول حاوی مهمترین حوادث، شخصیتها و پیرنگهای اصلی داستان عیوقی، وفاداری تصویر به متن ادبی را نشان داده است. این داستان در قالب 17 پیرنگ اصلی طبقه بندی و مشخص شد که، نگارگر به تبعیت از متن، با حساسیت بسیار به آن ها پرداخته و نقاط عطف داستان را در4 پیرنگ(شالوده) و روایت های متعدد مصور کرده است. روش تحقیق پژوهش، توصیفی– تحلیلی و تطبیقی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
کتیبه های اسلامی آذربایجان در سده های پنجم و ششم هجری و تصحیح بازخوانی برخی از آن ها
حوزه های تخصصی:
سده های پنجم و ششم هجری مصادف با حکومت سلجوقیان در ایران، دوران شکوفایی کتیبه های اسلامی به خط تعلیق، نسخ و کوفی است. اما تعداد کتیبه های شناخته شده به خط کوفی یا خطوط دیگر در منطقه آذربایجان در این سده ها و پیش از آن بسیار اندک است. به طوری که مجموعاً تعداد 9 کتیبه در این پژوهش به صورت میدانی یا کتابخانه ای یافته و بازخوانی شده است. یافتن دلایل تعداد اندک این کتیبه ها در دوران شکوفایی و وفور کتیبه نویسی عربی و اسلامی یکی از سوالات اصلی این پژوهش بوده است. مقاله حاضر، در گام نخست به شناسایی و توصیف تنها نمونه های کتیبه نگاری بناهای تاریخی منطقه آذربایجان مربوط به پیش از سده ششم هجری پرداخته و پس از بازخوانی انتقادی این مجموعه، دو کتیبه مربوط به گنبد مدور و گنبد کبود مراغه که قبلاً توسط آندره گدار (1371) بازخوانی شده اند را با استفاده از مستندات تصحیح کرده است. در نهایت بررسی مجموع یافته ها نشان می دهد که کتیبه های اسلامی آذربایجان در شش سده اول هجری می توانسته بسیار بیش از این تعداد باشد و بررسی شواهد تاریخی و مستندات ارائه شده، به تأیید این فرضیه می رسد که اکثر این کتیبه ها در چند قرن بعدی به ویژه در اوایل دوره صفوی تخریب شده اند. پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات آن چنانکه اشاره شد، به صورت میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. با توجه به پراکندگی این کتیبه ها در سطح منطقه آذربایجان، معرفی و بازخوانی یکجای آن ها در یک مقاله گام مهمی در جهت تحلیل تحولات تاریخی دوره مذکور و دوره های بعدی از نظر کتیبه نویسی دارد؛ به ویژه آنکه چهار بنای آرامگاهیِ گنبد سرخ، گنبد مدور و گنبد کبود مراغه و بنای سه گنبد ارومیه، جزء منحصربه فردترین آثار این دوره اند.
مطالعه تطبیقی ویژگیهای بصری و ساختاری نقوش هندسی کاشی های منتخب حرم امام رضا (ع) در دوره سلجوقی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
25 - 37
حوزه های تخصصی:
حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مجموعه باشکوهی از برترین نمونه های هنر کاشی کاری از دوران مختلف تاریخی ست که در دوران سلجوقی و تیموری به اوج قله های پیشرفت و کمال رسید. همچنین نقوش هندسی این کاشی ها که متضمّن معانی والایی هستند با نمایش وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، رجوع به عالم توحید را تجسم می بخشند. به همین علت از این دو دوره بهترین نمونه های هنر کاشی کاری را در پیش چشم داریم. هدف اصلی این تحقیق شناسایی نقوش هندسی 2 نمونه منتخب از کاشی های مجموعه حرم مطهر حضرت رضا (ع) بر اساس ویژگی های بصری و ساختار رنگ و نقش، در دوره های تاریخی سلجوقی و تیموری است. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤالات است: 1- در دوران سلجوقی و تیموری در کاشی های حرم امام رضا (ع) از چه نقوش هندسی بیشتر استفاده شده است؟ 2- در طی این دوران چه تغییراتی از لحاظ ساختار نقش، رنگ آمیزی، ترکیبات و بن نقوش ایجاد شده؟ 3- چه اشتراکات و تفاوت هایی بین نقوش هندسی کاشی ها وجود دارد؟ این مقاله به شیوه توصیفی_ تحلیلی انجام شده و در بستر تطبیقی تاریخی به تحولات کاشی کاری حرم می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه ترکیبی از روش کتابخانه ای و مشاهده ای می باشد. نتایج این پژوهش، بر اساس چهار معیار بن نقوش، ساختار نقوش، ترکیبات حاصل از نقوش و رنگ آمیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند، بیان می دارد که به لحاظ بن نقوش و ساختار آن ها در هر دو دوره مشابهت هایی وجود دارد، ولی ساختارها در دوره تیموری متنوع تر و نقوش ظریف تر و پیچیده ترند. پایه نقوش بر شکل هندسی ستاره هشت پر استوار می باشد. کاشی ها از نظر رنگ آمیزی شبیه یکدیگر هستند؛ ولی ترکیب حاصل از نقوش (گره ها)، با وجود شکل مشترک ستاره هشت پر، نقطه اشتراکی با یکدیگر ندارند. در نتیجه شکل هندسی ستاره هشت پر می تواند به عنوان یک رمزگان معنادار بین هر دو دوره مورد نظر مشترک باشد.
مطالعه تطبیقی فرم و نقش ظروف فلز و آبگینه در سده های 5 و 6 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره سلجوقی، پایداری سیاسی و اجتماعی بر ایران حاکم شد و این امر، گسترش هنرهای متعدد از جمله هنر فلزکاری و آبگینه سازی را به دنبال داشت . تولید ظروف کاربردی توسعه یافت. هم زمانی، هم مکانی و کاربردی بودن این ظروف، موجب بروز شباهت های فراوانی در فرم و نقش ظروف فلز و آبگینه دوره سلجوقی شد . مسئله اصلی در این تحقیق، چگونگی و نحوه اجرای الگوهای هنری-بصری مانند فرم و نقش در دو گروه از آثار کاربردی با جنس متفاوت این دوره است. سؤال اصلی در این مقاله، یافتن وجوه اشتراک و افتراق " فرم " و " نقش مایه ها " در ظروف فلزی و آبگینه سلجوقی است و هدف کلی، ابتدا شناسایی کلی ویژگی های فرمی و نقش مایه های حاکم بر هنر دوره سلجوقی بوده و سپس، تطبیق ساختار فرم و نقش مایه این ظروف، جهت دست یابی به وجوه اشتراک و افتراق آثار، و در نهایت، توسعه دانش نظری در خصوص هنر دوره سلجوقی است. نوع تحقیق، توصیفی-تاریخی و تحلیل با رویکرد تطبیقی-کیفی است. جمع آوری اطلاعات، به روش کتابخانه ای و اسنادی است. جامعه آماری پژوهش، 30 تصویر شامل 15 اثر فلزی و 15 اثر آبگینه است که به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند . نتایج نشان می دهند فرم ظروف فلز و آبگینه، از الگوی کاملاً مشابهی پیروی نموده است و جزئیات مشترکی دارد. وجود نقوشی چون؛ زنجیره های هندسی، اسلیمی، پالمت، گل شش پر، طاووس و خرگوش بر هر دو، نمایانگر میزان تأثیرپذیری مشترک این هنرها از الگوهای مشابه است. شاخص ترین وجه اشتراک در نقوش این آثار، وجود عبارت دعای خیر برای دارنده به خط کوفی است. وجود برخی افتراقات چون؛ تنوع در نقش و جزئیات در فرم ظروف فلزی همچون رنگ و شفافیت در ظروف آبگینه، شاید مولود تفاوت ماهیتی و خاصیت مکانیکی ماده سازنده بوده است.
نقش مایه طاووس در دیوارنگاری های برج شرقی خرقان با رویکرد شمایل شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه نقاشی دیواری یکی از مهم ترین رسانه های هنر دوره سلجوقی ا ست، اما بسیاری از آثار این هنر ارزشمند در طول تاریخ از میان رفته و نقاشی های دیواری داخل برج شرقی خرقان تنها بازمانده این سنت تصویری غنی و ریشه دار ایرانی در این دوره است. این دیوارنگاره ها شامل نقوش هندسی، جانوری، گیاهی و خوشنویسی می شوند که نقش مایه طاووس یکی از مهم ترین نقوش به کاررفته بر این دیوارنگاره هاست. هدف از انجام این پژوهش تبیین معنا و مفهوم نقش مایه طاووس در دیوارنگاری های برج شرقی خرقان است. در این پژوهش از رویکرد شمایل شناسی به عنوان چهارچوب نظری استفاده شده و این رویکرد به ما کمک می کند تا با بررسی ریشه های شکل گیری این دیوارنگاره ها به معنا و مفاهیمی که در این نقش مایه مستتر است پی ببریم. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده میدانی است. با توجه به چهارچوب نظری، متون مختلف مورد بررسی قرار گرفته و از ظروف مینایی به عنوان نمونه های شاهد بهره گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد نقش مایه طاووس در این دیوارنگاره ها بیشتر بیان گر قدرت و شکوه بانی بنا بوده و برخلاف دوره های پیشین از مفاهیم قدسی دور می شود.
تحلیل کارکردهای اجتماعی موسیقی ایران بر اساس اشعار شاعران و مطابقت آن با آثار سفالگری دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی یکی از هنرهای ارزشمند دوره سلجوقی است که در جامعه آن عصر، به ویژه در میان طبقات بالای اجتماع، جایگاهی والا داشته است. برخلاف دیگر هنرها، اطلاعات زیادی از موسیقی این دوره وجود ندارد، اما بر اساس هنر سفالگری و متون ادبی می توان گفت که موسیقی در حیات اجتماعی دوره سلجوقی نقش مؤثری داشته و در موقعیت های گوناگون همچون رزم و بزم، مراسم آیینی و جشن ها، عنصری کلیدی به شمار می آمده است. پژوهش حاضر کوشیده است با استناد به آثار سفالگری و دیوان هشت تن از شاعران عصر سلجوقی، کارکردهای اجتماعی موسیقی این دوره را تحلیل و تبیین نماید. هدف این پژوهش، شناخت موسیقی دوره سلجوقی بر اساس آثار سفالی و اشعار این دوره است که به روش تاریخی – تحلیلی سامان یافته است. یافته های پژوهش نشان داده که میان نقوش سفالینه های سلجوقی و اشعار شاعران این دوره همبستگی وجود داشته است.