مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
تکنیک بافت
کارکردهای فرهنگی و سیاسی طراز در دوره ی سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از صنایع اصلی در دوره سلجوقی که همراه با سایر صنایع و فنون به رشد و شکوفایی رسید، صنعت و هنر نساجی است. فعالیت در بخش قابل توجهی از این صنعت وابسته به تولیدات طراز و تشکیلات مرتبط با آن صورت می گرفته است که در زندگی مردم عادی و حکومتی تأثیر بسزایی داشته است. طراز بعنوان ردای تجلیلی یا ردای عزت و افتخار و یکی از نشانه های خلع ید حکام از قدرت محسوب می شده، لذا از ارزش سیاسی بالایی برخوردار بوده است. بر این اساس نقوش مختلفی با مضامینی که اغلب با آرزوی بقا برای خلیفه یا حاکم و یا دعا و آیات قرآن بوده، اکثراً با الیاف طلایی بر روی زمینه ی بافت های تافته وتاپستری نقش می شده است. پژوهش حاضر با ارائه نمونه هایی از طرازهای دوره سلجوقی و بررسی طرازهای فرهنگ های همزمان، به مطالعه ی ویژگی های اصلی آنها، شامل نقوش و مضامین بکار رفته بر روی طراز، نوع تکنیک بافت، الیاف مصرفی و همچنین مراکز بافت طرازهای سلجوقی می پردازد.
بررسی تطبیقی و آزمایشگاهی یک نمونه از پارچه های عصر سلجوقی موجود در موزه مقدم دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منسوجات تاریخی از آثار صنعتی و هنری مهمی هستند که با مطالعه آنها می توان بسیاری از ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی عصر تولیدشان را به طور مستند بررسی کرد. در این مقاله، یک نمونه از پارچه های موزه ای ایران که در موزه مقدم دانشگاه تهران نگهداری می شود با روش های مختلفی که مکمل یکدیگرند یعنی آزمایش های علمی، بررسی تطبیقی نقش مایه آن با دیگر آثار فرهنگی و تاریخی دوره اسلامی مانند پارچه، سفال و چوب و نیز مطالعه متون مرتبط بررسی شده است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه و بررسی نقش مایه ، تکنیک بافت و شناسایی نوع رنگینه های به کار رفته در الیاف با استفاده از روش های آزمایشگاهی (طیف سنجی انعکاسی مادون قرمز FTIR) و نیز تاریخ گذاری آن است. نتایج این تحقیق مبیّن آن است که الیاف پارچه مذکور «ابریشم» است و با تکنیک «کج راه» یا «اریب راه»، احتمالاً در قرن ششم هجری قمری (دوره سلجوقی)، بافته شده است. این پارچه جزء معدود پارچه های شناخته شده ایرانی است که پود آن از چپ به راست (s) تابیده شده است. توضیح آن که برخی از محققان پارچه های بافته شده به این شیوه را مخصوص مصر می دانند. ازاین رو و باتوجه به فقدان پارچه های ایرانی منسوب به این دوره که هویتی قطعی داشته باشند، مطالعه تطبیقی پارچه حاضر ضروری می نماید.