مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
آرمان شهر
حوزه های تخصصی:
فارابی به صورت خاص و مجزا به هنر و زیبایی نپرداخته است و به جز اثری تحت عنوان «موسیقی کبیر» که نگاهی علمی و ریاضی وار به موسیقی دارد، نگارش دیگری در این زمینه ندارد. عمده شهرت وی به دلیل نظرات خاصی است که در حوزه سیاست و فلسفه سیاسی مکتوب کرده است. او هدف از زندگی فردی و جمعی انسان ها را رسیدن به سعادت می داند. اما لازمه رسیدن انسان به سعادت را زندگی در جامعه کامل و فاضل می داند. انسان باید در چنین جامعه ای پرورش یابد و تعلیم ببیند تا به سعادت، که غایتی سیاسی و البته آن جهانی است، برسد. معلم و راهنما باید بتواند به واسطه قوه تخیل به عقل مستفاد راه داشته باشد. از همین مجرا است که در آرمان شهر فارابی هنرمندان نقشی کلیدی بازی می کنند و در مرتبه بعد از رئیس مدینه قرار می گیرند. دو انگاره تخیل و محاکات از یک سو در تعلیم شهروندان و از دیگر سو، در خلق آثار هنری، شأن و جایگاه اجتماعی سیاسی هنرمندان را برجسته می کند. تعریف فارابی از زیبایی مبتنی بر مفهوم کمال است. درواقع کمال همان زیبایی است، هچنان که کمال، سعادت است. با چنین نگرشی می توان گفت کد که کلیت فلسفه سیاسی فارابی صبغه زیباشناسانه دارد و از این طریق می توان لوازم و عناصر زیباشناسی سیاسی او را تدوین کرد. در این نوشتار با استفاده از گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، عناصری چون سعادت، قوه متخیله و محاکات بررسی شده و به تعریفی پرداخته ایم که فارابی مبتنی بر کمال از زیبایی ارائه داده است.
بررسی تطبیقی«آرمان شهر» در شعر ژاله اصفهانی و فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر دورنمایی است وسوسه انگیز از جهان آمال و آرزوها.جایی است که هیچ اثری از رنج و درد و بیماری در آن نیست و نمادی از یک واقعیت آرمانی و بدون کاستی است. در شعر معاصر، شاعران برای رهایی از دغدغه ها و دلتنگی های زمانه به ترسیم آرمان شهر در سروده های خود می پردازند. جستار حاضر با رویکردی تحلیلی-تطبیقی، پس از گذری کوتاه به زندگانی فدوی طوقان و ژاله اصفهانی، به بررسی خاستگاه پدیداری اندیشه ی آرمان شهر در شعر این دو بانوی شاعر می پردازد و وجوه اشتراک و تفاوت آن ها را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. هدف از این پژوهش آشنایی بیشتر با اشعار این دو بانوی سراینده با تکیه بر اندیشه ی آرمان شهر است. از مهم ترین دستاوردهای این جستار، آن است که منشأ شکل گیری آرمان شهر در سروده های این دو شاعر، مشکلات سیاسی اقتصادی و سقوط آرمان های ملی و قومی است و آرمان شهر در شعر این دو بانوی شاعر در محورهایی چون بازگشت به دوران کودکی و خاطرات گذشته ی سرزمین، آسایش و آرامش مطلق و وطنِ آرمانی، نمود می یابد.
پیوندهای فکری بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی بر اساس نظریۀ سعادت فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
350 - 398
حوزه های تخصصی:
سعدی در بوستان، به مفاهیمی توصیه دارد که با علم مددکاری اجتماعی امروزی در پیوندی تنگاتنگ است. از دیگرسوی نظریه سعادت فارابی (259ه ق-339) گویی خاستگاه بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی نوین است. مساله بنیادین این پژوهش که به گونه ای کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی فراهم آمده، شناخت پیوندهای مفهومی و فکری میان سه ضلع این مثلث؛ بوستان سعدی، مددکاری اجتماعی و نظریه سعادت فارابی است. مهم ترین پرسش مقاله این است که؛ میان اندیشه ها و تعالیم سعدی در بوستان و مددکاری اجتماعی در مفهوم امروزین آن چه پیوندهایی وجود دارد و این هردو چگونه با نظریه سعادت فارابی پیوند دارند؟ فرضیه آن است که سعدی از نظریه سعادت فارابی تاثیر پذیرفته و مددکاری اجتماعی ریشه در آموزه های اندیشه های شرقی از جمله فارابی و تعالیم سعدی دارد. با نگاهی به برآیند تحقیق، مهم ترین بازتاب های علم مددکاری اجتماعی در بوستان سعدی که با نظریه سعادت فارابی نیز پیوند دارد مربوط به احسان و یاری رسانی به خلق است که قرب الی الله را موجب شده و آدمی را به سعادت قصوی –که در اندیشه فارابی بالاترین نوع سعادت است- رهنمون می گردد.
فضای همگانی شهری اجتماع محور در اندیشه آرمان شهری طالبوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
142 - 178
حوزه های تخصصی:
شهرها دارای نظامی هستند که آهنگ سریع تغییرات موجب عدم تعادل ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و فضایی در آن ها شده است و نمود بیرونی این گسست ها در فضاهای همگانی به چشم می خورد. فضاهای همگانی به عنوان شاخصی برای تنوع زیستی شهر عمل می کنند که برنامه ریزی برای توسعه پایدار در آن ها می تواند نقطه عطفی در پیشرفت و حل مسائل گسترده شهری به شمار آیند. هدف پژوهش حاضر بررسی فضای همگانی اجتماع محور در اندیشه آرمان شهری طالبوف و تطبیق دیدگاه او با صاحب نظران حوزه های جامعه شناسی و شهری جهت دستیابی به راهبردی مؤثر برای داشتن فضاهای همگانی پایدار است. روش تحقیق این مطالعه توصیفی-تحلیلی با رویکرد کیفی و هدف آن بنیادی، با استراتژی پسکاوی است که در پارادایم تفسیرگرایی قرار دارد. جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و نظری صورت پذیرفت و درنهایت به تحلیل محتوای پژوهش با استفاده از نرم افزار اطلس تی، پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که اندیشه های طالبوف آرمان گرا و نظریه پردازهای واقع گرا در ابعاد مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی، بسیار مشابه است. در بعد بصری، طالبوف نگاهی دقیق تر به مسائل زیبایی شناسی دارد. او دین و مذهب را از اصلی ترین اصول پایداری یک ملت و شهر می داند که دیگران تنها به وجود این بعد اشاره نموده اند. طالبوف و دیگر نظریه پردازها معتقد هستند اگر این ابعاد پنج گانه، به طور هماهنگ با یکدیگر، در فضاهای همگانی اجرا شوند، موجب موفقیت و پایداری آنها و در پی آن پیشرفت و بهبود شهرهای امروزی خواهد شد.
تحلیل آثار آچه به و ساعدی از منظر ادبیات اتوپیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
300 - 320
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی عرضی آثار هنری اخیرا مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله موضوع آرزوی داشتن زندگی آرمانی در موضوعات داستان در آثار برگزیده چینوا آچه به و غلامسحین ساعدی مورد بررسی قرار گرفت. آچه به، راه رسیدن به رستگاری را در پایان دادن به استعمارگری غرب، نجات وطن، برگشتن به رسم و رسومات و فرهنگ اصیل آفریقا می داند؛ ساعدی راه رسیدن به زندگی آرمانی را در سکوت و آرامش زندگی روستایی و خلاصی از مشکلات و گرفتاری های زندگی مدرن و رهایی از مشکلات روحی و روانی می یابد. هر دو نویسنده در انتخاب شخصیت های داستان و صحنه پردازی ها در مسیر اهداف هنری خود، وجوه مشترک زیادی دارند. در این مقاله، دو بازیگر نقش اصلی داستان، ایده ها و اسیده ال ها، طرز فکر و تفکرات آن ها از هستی و آرزوهای آرمانی و شیوه انتخاب صحنه و تاثیر پذیری آنها از جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی تجزیه و تحلیل و تشابه آنها مشخص شد.
بررسی پاد آرمانشهر خاورمیانه ای در دو رمان وقت تقصیر و فرانکشتاین در بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
221-238
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دو رمان پادآرمان شهری وقت تقصیر از محمدرضا کاتب و فرانکشتاین در بغداد از احمد سعداوی از چشم اندازهای مختلفی بررسی و تحلیل می شوند. این دو اثر تقریباً هم دوره هستند و فضای تا حدودی مشابهی را ترسیم می کنند. نویسندگان این دو رمان با استفاده از شخصیت هایی که هویت های تکه تکه و متناقضی دارند، نشان می دهند که چگونه پادآرمانشهر با تکرار تاریخ، بلاتکلیفی، شکنجه، خشونت و جنگ بنا نهاده شده است. این شخصیت ها، که گاهی به عنوان ناظر و راوی پنهان عمل می کنند، با صداهای مختلفی در رمان ها گفت وگو می کنند. این گفت وگوها، نشان دهنده تناقضات و تعارضات بین گفتمان های متفاوت در پادآرمانشهر است، نویسندگان همچنین از عناصر دیگری مانند زمان، مکان، بدن، زنان و نمادسازی برای ایجاد فضای پادآرمان شهری استفاده می کنند. رمان وقت تقصیر با وجود مشخصه هایی چون عناصر فراداستانیِ خودارجاعی، بینامتنی بودن و ساختارشکنی کلان روایت ها، ویژگی های رمان پسامدرن را داراست، ولی فرانکشتاین در بغداد با توجه به واقع گرایی ویژه اش، روان شناسی شخصیت ها، ساختار روایی منسجم و نقد اجتماعی و فرهنگی داستانی مدرن به شمار می آید. شخصیت های وقت تقصیر در مقایسه با رمان فرانکشتاین در بغداد پویاتر هستند که جا به جا نقش های مختلفی را می پذیرند و میان خیر و شر در رفت و آمدند. وقت تقصیر و فرانکشتاین در بغداد با وجود تفاوت هایی که دارند، دو رمان پادآرمان شهری پیچیده و چندصدایی هستند که بازتابی از واقعیت های چندپاره و متکثر جامعه خود را نشان می دهند. گفتنی است روش این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی رمان ها است که بر اساس آن، مؤلفه های اصلی و ویژگی های پادآرمان شهری رمان ها شناسایی و قهرمانان داستان از منظر تطابق با پادآرمان شهر ارزیابی شده اند.
مؤلفه های معناشناختی مفهوم «نوستالژی» در فرهنگ کلامی ایرانیان و روس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوستالژی پدیده ای نو در زبان شناسی به حساب می آید و از همین روی بسیاری موارد معناشناختی و ساختار زبانی آن هنوز برای زبان شناسان ناشناخته و مبهم است. آنچه روشن است «نوستالژی» بر پایه بار معنایی عاطفی و احساسی انسان نسبت به گذشته شکل می گیرد و به سبب همین بار معناییِ احساسی آن را می توان در ادب فارسی در قالب عرفان و صوفی گری جستجو کرد. جایگاه نوستالژی در روح و جان، دل و قلب انسان است. برابرهای نوستالژی در هر دو زبان فارسی (حسرت و دلتنگی) و روسی (тоска) نمی توانند بطور یکسان مفهوم نوستالژی را منتقل کنند. بنابراین از ابزار تکمیلی بیشتری از طریق وابسته های زبانی و متن برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. به نظر می رسد برابرهای زبانی در زبان فارسی از تنوع واژگانی گسترده ای برخوردار است. در فرهنگ کلامی روسی، واژه тоска از دربرگیری گسترده تر معنایی نوستالژی نسبت به «حسرت» در فرهنگ کلامی ایرانیان برخوردار است. مفهوم «دلتنگی برای میهن» در زبان فارسی به کمک ترکیب های «غم غربت» و یا «غم دوری از وطن» بیان می شود. در زبان روسی از گسترنده های فرعی чужая страна (کشور غریب / غربت) و یا чужбина (غربت) برای رساندن این مفهوم استفاده می شود. در پژوهش حاضر از روش تحقیق کتابخانه ای و زبان شناسی توصیفی مقایسه ای بهره گرفته شده است. نتیجه و نوآوری پژوهش حاضر از یک سو به مشخص کردن مؤلفه های معنایی دربرگیرنده نوستالژی مربوط می شود و از سوی دیگر، طبقه بندی فرمول های زبانی نوستالژی را در دو زبان مورد مقایسه مد نظر دارد.