مطالب مرتبط با کلیدواژه

فردوسی


۲۸۱.

کاربست تطبیقی زمان روایت در لایه گفتمان در دو اثر روایی پله آس و ملیزاند و زال و رودابه بر اساس نظریه ژرارژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پله آس و ملیزاند زال و رودابه زمان روایت ژرارژنت فردوسی مترلینک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
درک رویدادها و درونمایه هر داستان با زمان روایتگری آن ارتباط تنگاتنگی دارد. ژنت به عنوان تأثیرگذارترین نظریه پرداز در خصوص زمان متن در نقد روایت شناختی، کشف جزئیات زمان روایی را میسّر می سازد. هدف این جستار، بررسی تطبیقی زمان روایی با تأکید بر نظریه جامع ژنت و سازوکارهای ساختاریابی او در دو روایت پله آس و ملیزاند و زال و رودابه از سه منظر: ترتیب زمانی، دیرش و بسامد است تا قواعد عام زمان روایت و قانون مندی های آن واکاوی گردد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و با تأکید بر وجوه اشتراک و افتراقِ کاربستِ شگرد رواییِ زمان روایت، به واکاوی تطبیقی و تحلیل دو داستان می پردازد. ساختار روایی این دو اثر، از منظر ژنت، سامان بندی زمانیِ متفاوتی دارند. اثر روایی پله آس و ملیزاند برخوردار از زمانمندی خطی منظمی است که به جنبه دراماتیک اثر، قدرت می بخشد اما در زال و رودابه شاهد برهم خوردن توالی زمانی رویدادها و گذشته گویی ها و آینده گویی های متعددی هستیم. بنابراین پله آس و ملیزاند برخلاف زال و رودابه، فاقد زمان پریشی است و شگرد دیرش در زمان روایت در دو داستان، مبتنی بر صحنه پردازی است و فرم نمایشی، این دو اثر را، تبدیل به متونی پُر گفت وگو کرده است. علاوه بر این، بسامد نقل منفرد در دو روایت، وجه غالب است.
۲۸۲.

بررسی نقش ساختار و محتوای گفت وگو در داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی داستان سیاوش شخصیت گفت وگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
موضوع مقاله حاضر، بررسی و تحلیل عنصر داستانی گفت وگو، در داستان سیاوش است. این داستان با گفت وگوی طوس و گیو که مادر سیاوش را یافته اند، آغاز می شود و با گفت وگوی سیاوش با پیلسم برادر پیران که از او می خواهد پیامش را به پیران رساند، پایان می پذیرد. بنابراین داستان سیاوش اساساً گفت و گو محور است و تمام اطلاعاتی که قرار است داستان در اختیار خواننده بگذارد، از طریق گفت و گو به وی انتقال می یابد، گذشته از این گفت وگو، در پیوند با عنصرهای دیگر داستان، کارکردهای متفاوت خود را آشکار می کند. فردوسی با بهره گیری از آن، شخصیت های داستان را توصیف و معرفی می کند. کنش های داستانی و درگیری ها و کشمکش ها را نشان می دهد، اندیشه های آرمانگرایانه خویش را به گونه ای غیر مستقیم در اختیار مخاطب می گذارد. پدیده های ذهنی را عینی می کند، به مساله روان شناختی پیوند ذهنی و زبان اشاره کرده، در عمل نشان می دهد که در بررسی داستان نمی توان و نباید کارکردهای گفت و گو را از قلم انداخت. داده های این پژوهش از رهگذر مطالعات کتاب خانه ای فراهم آمده و پس از دسته بندی با بهره گیری از روش تحلیلی توصیف شده است. این پژوهش بیش از هر چیز نشان می دهد که فردوسی، در جایگاه داستان سرا، نه تنها عناصر داستان را می شناسد، بلکه بیش از آن از نحوه کارکرد آن ها آگاهی دارد.
۲۸۳.

بررسی تطبیقی کاربرد ادبی و نمادین عنصر رنگ در اشعار فردوسی طوسی و بشار بن برد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ فردوسی شاهنامه بشار بن برد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۲
یکی از مهمترین عناصر، در بروز خلاقیت های هنری به کارگیری رنگ است. در واقع رنگ از عناصر ویژه ای است که می توان از طریق شناخت ویژگی ها و تأثیرات آن، از بسیاری از رمزها پرده برداری کرد و به رازهای پنهان بسیاری دست یافت. شاعران به عنوان زیباشناسان جهان هستی، از رنگ ها در تصاویر شعری خود استفاده کرده اند و گاه از آن در تبیین مفاهیم بیان ناشدنی و فضای نمادین اشعار خود بهره برده اند . در این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده است، ضمن ارائه شواهد شعری از اشعار فردوسی طوسی و بشاربن برد به عنوان شاعران مورد مطالعه که به نحوی از رنگها استفاده کرده اند، به تحلیل شگردها و چگونگی کاربرد ادبی، نمادین و بلاغی آنها از رنگ( خصوصاً از رنگ سیاه و سفید) در القای پیام به مخاطب پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رنگهای سیاه و سفید در این اشعار فردوسی و بشاربن برد بسامد بالایی را نسبت به دیگر رنگها دارند. فردوسی و بشاربن برد، از ظرفیت عظیم رنگ ها، برای انتقال اندیشه ها، مقاصد و پی ام های خود در حوزه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی در فضای واقعی، کنایی، نم ادین و اسطوره ای به مخاطبان خود، به خوبی بهره برده اند.
۲۸۴.

دعا و نیایش در غنای سبک زندگی (با تکیه بر اشعار نسخ مصور فردوسی، سعدی، مولوی و حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دعا سبک زندگی فردوسی مولوی سعدی و حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۲۱
دعا و نیایش در شعر فارسی، نشان از تلاش بنده برای اتصال به خالق است. شاعر فرصت ارزشمند هم سخنی با خداوند را از طریق دعا قدر می شناسد و فارغ از رد یا قبول دعا، خود را وامدار و شکرگزار معبود می داند. دعا در شعر بزرگان ادب فارسی، به ویژه در چهار رکن و ستون این ادبیات گران سنگ (فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ) به معنی واقعی، منشأ آسمانی و قرآنی پیدا می کند و نتیجه لطف و رحمت بی منتهای کردگار عالم است که بر بندگان منت می گذارد و فرصت دعا و شهد جان فزای نیایش را به خاصان خود می دهد. مسئله پژوهش حاضر چگونگی انعکاس مقوله دعا و نیایش در نسخ مصور برجای مانده از شاعران بزرگ ایرانی فردوسی، سعدی، حافظ، مولوی است. در این پژوهش تلاش خواهد شد به این سؤال که تفاوت طرز نگاه و سبک شعری آن ها- با توجه به گوهر و فطرتی که داشتند-  به بحث دعا و نیایش، علی رغم  داشتن هدف غایی مشترک که متعالی ساختن روح و روان آدمی است، در حد وسع و طاقت پاسخ داده شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که دعا و نیایش در آثار این استوانه های ادب فارسی از سرِ درد و نیاز و زاری است و یک نوع احتیاج و التجاء  است و درواقع کلید گشایش است. اهداف پژوهش:بررسی دعا و نیایش در شعر فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی.بررسی مسئله دعا و نیایش در نسخ مصور آثار فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی.سؤالات پژوهش:دعا و نیایش در شعر فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی چه جایگاهی دارد؟مسئله دعا و نیایش در نسخ مصور آثار فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی چگونه منعکس شده است؟
۲۸۵.

سیندخت کابلی: خرد ورزی و تدبیر زنان اسطوره ای شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ نگاری متون ادبی شاهنامه فردوسی سیندخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
امروزه، در کنار دیگر منابع تاریخی، متون ادبی در عرصه ی پژوهش های تاریخی، از جای گاهی ویژه برخوردارند؛ پژوهش حاضر، بر مبنای داستان «زال و رودابه» ، که به بخش اسطوره ای شاه نامه ی فردوسی تعلق دارد، به تبیین ابعاد مختلف شخصیتی «سین دخت»، مادر «رودابه» می پردازد.از طریق مطالعه ی اسطوره ها، که یک سر در دنیای مه آلود گذشته، و سری دیگر در توجیه هستی، با بیان افسانه ای رویدادهای تاریخی دارند، می توان به مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع، و آرمان ها و آرزوهای ملت ها در این زمینه ها پی برد.شخصیت «سیندخت» در شاه نامه، بیش از آن که به وجود واقعی زنی با این نام و مشخصات در تاریخ صحه بگذارد، حاکی از این است که در فرهنگ ایران باستان، و داستان ها و افسانه های بازمانده از آن دوران، که سینه به سینه نقل شده و در دوره های بعد، بعضا به کتابت در آمده، و به حکیم شاعری چون «فردوسی» منتقل شده است، باورمندی و احترام به توان مندی های زنان در مدیریت خانواده، تدبیر امور اجتماعی، و ایفای نقش در حل و فصل معضلات سیاسی، رفع مخاصمات، و پیش گیری از وقوع جنگ و خون ریزی ، دیدگاه رایج بوده است. پژوهش های صورت گرفته در منابع معتبر تاریخی، در خصوص جای گاه زنان در خانواده و جامعه ی ایران باستان، بر یافته های تحقیق حاضر، که بر مبنای مطالعه در شخصیت «سیندخت» در متن ادبی «شاه نامه ی فردوسی» انجام شده است، صحه می گذارد.
۲۸۶.

تجلی فرهنگ باستان ایران در اندیشه و بیان هنری شاهنامه فردوسی

کلیدواژه‌ها: فرهنگ فردوسی بازتاب هنری شاهنامه مبانی اندیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۵
آموزه های فکری و مبانی اندیشگی شاهنامه بهترین نمونه و الگو برای بنیاد جامعه ای مطلوب و آراسته به اصول انسانی است؛ چنان که برخی از محققان ، جهان بینی فردوسی را بهترین الگو برای پی ریزی جهانی متعادل همراه با سعادت نسبی دانسته اند. «خرد»، «داد» و «دهش» سه رکن اصلی اندیشه فردوسی را در شاهنامه تشکیل می دهند و در کنار آنها مفاهیمی همچون شادزیستن، عبرت آموزی و تأمل در دنیای فانی، معمای مرگ و تقدیر، آزادی و آزادگی و بسیاری مفاهیم دیگر... در بیان هنرمندانه سراینده کاخ بلند نظم، مجال بروز یافته اند.کارکردهای زبانی شاهنامه و دامنه ظرفیت سازیهای زبانی و دغدغه های ارزنده چهره ماندگار فرهنگ ایران برای پی ریزی بستری از عناصر و امکانات زبان فارسی و نامها و واژه های اصیل فارسی، ازدیگر وجوه اهمیت حماسه ملی ایران است که در این مقاله به صورت کلی به آن اشاره شده است. همچنین بیان هنری فردوسی در سه محور «سادگی زبان»، «لحن و موسیقی» و «اصول بلاغی و بدیعی» تحلیل و بررسی شده است.
۲۸۷.

نامه علامه محمد قزوینی به نشریه سلفی

کلیدواژه‌ها: محمد قزوینی سلفیگری مصر ایران فردوسی امام رضا (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۱
در نشریه «الفتح» که از نشریات سلفی منتشرشده در نیمه نخست قرن بیستم در مصر است، نامه ای از علامه محمد قزوینی منتشر شده که دربردارنده نکات جالب توجهی درباره عقاید و مواضع وی است. در این نوشته، ترجمه متن فارسی این مقاله را آورده و چارچوب تاریخی نگارش آن را، که خود خالی از فایده تاریخی نیست، توضیح داده ایم.
۲۸۸.

فرهنگ مردمی در شاهنامه فردوسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه جغرفیای شاهنامه تاریخ شاهنامه فرهنگ مردمی فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۳
شاهنامه، بی هیچ گزافه و گمان، بی هیچ چون و چند، نامه ورجاوند و بی مانند فرهنگ ایران است؛ دریایی است توفنده و کران ناپدید که خیزابه های هزاره ها، در آن، دمان و رمان، سترگ و سهمگین، بشکوه چون کوه، بر یکدیگر در می غلتند؛ خیزابه هایی که از ژرفاها و از تاریکی های تاریخ سر بر می آورند و پهنه های زمان را درمی نوردند تا گذشته های ما را به اکنون مان بپیوندند و اکنون مان را به آینده ها. شاهنامه پلی است شتوار و ستبر و سترگ، برآورده بر مغاک های زمان و رشته پیوندی است ناگسستنی که پیشینیان را با پسینیان پیوسته و همبسته می دارد. از آن است که این نامه نامور را شیرازه و شالوده تاریخ و فرهنگ ایران می توانیم دانست؛ تاریخ و فرهنگی گشن بیخ و گران سنگ، برین پایه و فزون مایه که بستر و بهانه ناز و نازش هر ایرانی است راستی را، اگر شاهنامه نمی بود ما آنچه هستیم نمی توانستیم بود و همانند تیره ها و تبارهایی دیگر، در سایه های دامن گستر تاریخ و گردهای گیتی نورد گسسته نشانی و شکسته نامی گم می شدیم و از یادها می رفتیم و بر بادها. در این پژوهش که نگارنده روش توصیفی تحلیلی را برای آن گزیده برآنیم تا ویژگی های فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی شاهنامه را بررسی کنیم و تلاش کردیم تا حد ممکن از منابع دست اول و معتبر مکتوب قدیمی و جدید همچنان از نظریات مفید بزرگان و متخصصان این رشته به صورت دقیق استفاده کنیم.
۲۸۹.

هویت ایرانی به روایت شاهنامه فردوسی

کلیدواژه‌ها: شاهنامه هویت هویت ایرانی اساطیری فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۳
شاهنامه را می توان اصلی ترین سند هویت و میراث مشترک ایرانیان دانست. فردوسی با تکیه بر روایات شفاهی و کتبی، در برخورد و مواجهه با بیگانگان و مهاجمان به بیان تعریفی از ایران و هویت ایرانی و سیر پیدایش آن، پرداخته است. هویتی که در یک روند تکاملی آهسته و با روال منطقی از بخش اساطیری شکل می گیرد و پس از طی مراحل مختلف ظهور و بروز می یابد. نویسنده در این مقاله کوشیده است، در یک تقسیم بندی، مشخصه های این هویت را از نگاه فردوسی، شناسایی و با استناد به رفتار تعدادی از شخصیت های شاهنامه و بررسی روند تکاملی روایات، تصویر بازسازی شده این هویت را ارائه دهد.
۲۹۰.

تأثیر شاهنامه بر خاوران نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۹
شاهنامه ی فردوسی پرمایه ترین دفتر شعر فارسی و مهم ترین سند عظمت و فصاحت فرهنگ و زبان پارسی است که داستان های ملی و مآثر تاریخی قوم ایرانی در آن به بهترین وجه نموده شده است. خاوران نامه ی ابن حسام نیز از بهترین نمونه های حماسه ی دینی و نشانگر تثبیت مذهب شیعه در بین ایرانیان است. ابن حسام در سرودن خاوران نامه از جنبه های مختلف به شدت تحت تأثیر فردوسی بوده و شاهکار استاد توس را به عنوان الگو، مد نظر داشته است. لذا نگارندگان کوشیده اند در این مقاله به شیوه ی توصیفی و تطبیقی و به روش تحلیل متن، تأثیر شاهنامه بر خاوران نامه را در زمینه های مختلف نشان دهند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این تأثیرپذیری ها به صورت آشکار و نهان در جای جای خاوران نامه به چشم می خورد؛ از انتخاب وزن و بحر گرفته تا تأثیرپذیری واژگانی، تضمین برخی از مصاریع و ابیات شاهنامه، شباهت در شخصیت های داستان، شباهت در توصیف میدان های جنگ و نبردهای تن به تن، خوارق عادات، جدال حق و باطل، متأثر بودن از آثار باستانی پیشین، جنگ با دیوان و اژدها و ساحران و ... 
۲۹۱.

اسطوره ها و حماسه ها در روایات تاریخی شاهنامه و نمود آن در نگاره های شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی بخش تاریخی اسطوره حوادث خارق العاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۱
شاهنامه فردوسی سرگذشت قومی و ملی با آمیزه ای از اسطوره، حماسه و تاریخ است که گرچه در طول سالیان متمادی محققان و اندیشمندان مختلف سعی در جدا سازی بخش های مختلف این اثر سترگ و مانا داشته اند؛ امّا درواقع جداسازی این سه عنصر اصلی؛ به ویژه اسطوره از ساختار کلی شاهنامه امری امکان ناپذیر است. آنچه بیش از دیگر آثار بزرگ هم سنخ، شاهنامه را این چنین مانا کرده است، ژرف ساخت اسطوره ای و حماسی در سرتاسر این اثر است؛ گواه این مدعا آنکه ردپای اسطوره را در جای جای حوادث بخش مربوط به روایات تاریخی شاهنامه می توان به خوبی مشاهده کرد. اگرچه آفرینش روایات اساطیری و حماسی از رویدادهای تاریخی، مسلماً تابع ضوابط و شرایطی است که رعایت دقیق آن ها در قالب نظمی سَخته و سنجیده و استوار و کلامی متین و صریح؛ آن گونه که در شاهنامه فردوسی جلوه گر شده است، حاکی از تسلط و آگاهی بی نظیر فردوسی بر اساطیر گذشته ملت ایران است، تأثیر عوامل ماوراء الطبیعی به وضوح در بخش تاریخی شاهنامه دیده می شود؛ به گونه ای که برخی از ماجراهای این قسمت عملاً با تخیل همراه است. نمونه هایی چند از این امر مانند یاری جستن از جادوگران، کمک ایزد سروش، اژدهاکشی، پیروزی های خارق العاده سپاهی کوچک بر ارتشی بزرگ همه از این نوع حوادث خارق العاده بخش تاریخی شاهنامه است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی اساطیر و نمودهای آن در بخش تاریخ روایی شاهنامه  و نمود آن در نگاره های شاهنامه بایسنقری است.اهداف پژوهش:بررسی سبک و شیوه روایت رخدادهای اساطیری در بخش تاریخی شاهنامه.بررسی عناصر اسطوره ای را در بخش تاریخی شاهنامه و نگاره های شاهنامه بایسنقری.سؤالات پژوهش:سبک و شیوه روایت رخدادهای اساطیری در بخش تاریخی شاهنامه چگونه است؟عناصر اسطوره ای در بخش تاریخی شاهنامه و نگاره های شاهنامه بایسنقری چه جایگاهی دارد؟
۲۹۲.

بازتاب اندیشه مانویت در شاهنامه فردوسی و در نگاره به دار آویختن مانی در شاهنامه بزرگ ایلخانی

کلیدواژه‌ها: نگارگری شاهنامه بزرگ ایلخانی آیین مانوی فردوسی مانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۹
شاهنامه اثر بزرگ حماسی از شاعر مشهور فردوسی بوده که بارها توسط نگارگران ایرانی به تصویر کشیده شده است. در میان شاهنامه های مصور، شاهنامه بزرگ ایلخانی در نوع خود از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. از سوی دیگر آیین مانی یکی از آیین های بزرگ و در عین حال چالش برانگیز بوده که بر اساس خیر و شر، نور و تاریکی، و بر دوگانگی مطلق میان ماده و روح، بنا شده است. از سوی دیگر فردوسی در شاهنامه به روایت داستان مانی و به دار آویختن وی پرداخته و اشاراتی به تفکر مانوی و نگرش خود نسبت به ثنویت انگاری مانی داشته است. در این میان نگارگر، نگاره به دار آویختن مانی را با تأثیر از شعر فردوسی به تصویر کشیده است. بر این اساس این سؤال طرح شده که تقابل تفکر مانی و فردوسی در نگاره به دار آویختن مانی چگونه نشان داده شده است؟ این پژوهش به روش توصیفی   تحلیلی و گردآوری داده ها و به وسیله مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نگارگر با استفاده از اشعار شاهنامه که به صورت تقابل های دوگانه نور و ظلمت، شب و روز، غم و شادی، آشوب و آرام و... طرح شده، تلاش نموده صحنه به دار کشیدن مانی را با استفاده از عناصر دوتایی به تصویر درآورد. گویی نوعی همزاد پنداری میان نقاش و شاعر رخ داده است و نیز از سویی نوعی تقابل میان اندیشه شاعر و اندیشه دو بن گرایی مانی به تصویر کشیده شده است.
۲۹۳.

تحلیل و بررسی شخصیت کاوه آهنگر بر مبنای نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکس وبر (بررسی فرایند چرخش کاریزما در شاهنامه فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فردوسی شاهنامه کاوه اقتدار کاریزماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۲
در اندیشه اساطیری ایران باستان چرخش قدرت در دست شاهان با مفاهیمی مبتنی بر پیوندهای نژادی و خونی چون فرّه ایزدی توجیه می شد. امّا در شاهنامه شخصیت هایی چون ضحاک نیز وجود دارند که بدون برخورداری از این ویژگی به پادشاهی می رسیدند و یا دست کم برای مدت محدودی از محبوبیت برخوردار بودند. همچنین کاوه آهنگر که از شخصیت های مهم در شاهنامه فردوسی است و بدون برخوردار بودن از فرّه ایزدی در حافظه جمعی ایرانیان همواره به عنوان شخصیتی کاریزماتیک مطرح شده است. در همین راستا این جستار با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی به تحلیل و بررسی موشکافانه کردارهایکاوه آهنگر در شاهنامه فردوسی و مطابقت با دیگر آثار تاریخی و حماسی ایران، کشف و شناسایی هوّیت اساطیری یا تاریخی کاوه آهنگر و بازگفت نقش ها و عملکرد های کاریزماتیک و آنتی کاریزماتیک او و دیگر شخصیت های مرتبط با او در شاهنامه پرداخته است و چنین نتیجه گرفته است که با ارائه خوانشی جدید از شاهنامه برمبنای نظریه اقتدار کاریزماتیک ماکس وبر، اگرچه کاوه آهنگر از ویژگی های یک شخصیت کاریزماتیک و محبوب برخوردار بود امّا او از مؤلفه های یک شخصیت دارای اقتدار کاریزماتیک برخوردار نبود؛ همچنین او تنها مبارزی با ساختار حکومت ضحّاک نبود بلکه می توانست فردی در مقابل جمشید و فریدون نیز باشد چرا که هدف کاوه از قیام تنها دست یابی و برپایی داد بود. در نتیجه کاوه شخصیتی آنتی کاریزما بر علیه هرگونه قدرت کاریزماتیک بود.  
۲۹۴.

مقبره فردوسی از توس تا سیحون، از دیروز تا امروز

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فردوسی مقبره آرامگاه معماری هوشنگ سیحون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر پر آوازه ایرانی، حافظ و نگهبان زبان پارسی و فرهنگ ایرانی است. پس از درگذشت این شاعر بزرگ ایران زمین، در مقاطع گوناگون تاریخی، ابنیه و عمارت های خاصی در کنار مزار وی از سوی افراد مختلف احداث گردید. اهمیت شناخت این ابنیه و نیز استمرار توجّه به مقبره این شاعر بزرگ تا دوران معاصر سبب شد تا پژوهش حاضر پیرامون شناخت و بررسی این بناها شکل بگیرد. بدین ترتیب تلاش شد تا با بررسی منابع تاریخی و نیز اسناد و مدارک دوران معاصر، سیر تغییر و تحول آرامگاه فردوسی شناسایی شود. از مقاطع مهمی که به  مقبره فردوسی توجه شد دوران پهلوی اول است که از مرحله تصمیم برای ساخت مقبره تا طراحی و ایجاد بنا اختلاف نظرات فراوانی وجود داشته است که در این مقاله موضوعات مهم پیرامون این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.
۲۹۵.

فردوسی و شکسپیر: مطالعه تطبیقی نوتاریخ گرایانه منتخبی از شخصیت های زنان در شاهنامه و نمایشنامه های شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ گرایی نوین فردوسی شکسپیر گفتمان قدرت فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
فاعلیتِ ادبیات در جامعه یکی از کلیدواژه هایِ تاریخ گرایی نوین است. نوتاریخ گرایان بر این باورند که ادبیات صرفاً محصول تاریخ نیست؛ بلکه خود به طور فعالانه تاریخ می سازد. تاریخ، گفتمان های قدرت، بخش های به حاشیه رانده شده یِ جامعه، و رابطه متقابل بین ادبیات و فرهنگ از دغدغه های اصلی تاریخ گراییِ نوین است. فردوسی و شکسپیر، اگر چه از دو فرهنگ مختلف و با فاصله شش قرن از یکدیگرند، آثارشان حائز ویژگی هایِ مشترکِ تاریخی و ادبی است. فردوسی هم عصر سامانیان است؛ یعنی دوران احیایِ فرهنگ و زبان فارسی. شکسپیر نیز در دوران رنسانس می زید که عصر تغییر در باورها، دیدگاه ها، و جهان بینی انسان هاست. علاوه بر این، آنها با به چالش کشیدن گفتمان های مسلطِ قدرت و کلیشه های فرهنگی درباره زنان، دیدگاه های جدیدی را نسبت به آنان در فرهنگ هایِ خود بوجود می آورند. زنانی که مدتهاست بی صدا یا به حاشیه رانده شده اند، در آثار ایشان حضوری فعال دارند. زنِ منفعل، کم صدا و قرن ها در حاشیه مانده یِ ایرانی، در شاهنامه نمودی کنشگرانه نه تنها در سرنوشتِ خود، بلکه در سرنوشتِ دیگران نیز دارد. زنِ کم صدایِ جامعه یِ معاصر شکسپیر نیز که گناهکار انگاشته می شود، در نمایشنامه های شکسپیرصاحب صداست و در دنیایِ خود کنشگر است. این مقاله به نقشِ زنان در جامعه یِ معاصر با هر دوادیب می پردازد و دیدگاه های آنان را نسبت به زنان درآثاری منتخب از ایشان به تصویر می کشد. با بررسی گفتمان های حاکم درباره یِ زنان و واکاوی متونِ هم عصر با ایشان، و تحلیل نقش زنان در آثارشان، اینگونه یافت می شود که ایشان در آثار منتخب نگاهی متفاوت به زنان در مقایسه با گفتمان هایِ زمانه خود داشته اند.