مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
ریخت شناسی
حوزه های تخصصی:
گویش های ایرانی با فراوانی بسیار، در پهنه جغرافیایی وسیعی گسترده اند و در طول زمان، همچون زبان فارسی تحول بسیار داشته اند. بررسی این گویش ها، علاوه بر شناخت پیوندهای فرهنگی جوامع زبانی ایران ، برای درک ناشناخته های زبانی نیز، راهگشایند. این مقاله به دو بخش تقسیم می گردد. هدف از بخش نخست، مقایسه شیوه تقسیم بندی موضوعات زبانشناسی، در سه کتاب زبان فارسی متوسطه قدیم، با کتاب های نگارش متوسطه دوره اول و دوم نظام جدید است. در این تحلیل توصیفی نشان داده شد که حذف مباحث زبانشناسی ساختگرا، از جمله تعریف علمی زبان، گونه ها و گویش های آن، در کتب جدید و انتقال دروس صرف و نحو به کتاب فارسی، نشان از بازگشت به دستور سنتی دارد. همچنین، وارد کردن دروس آزاد زبان و ادب محلی به کتاب های فارسی دوره اول و دوم جدید، لزوم نگرش علمی به مبحث گویش و ادبیات محلی را می طلبد؛ بدین خاطر، در بخش دوم، گویش های مرکزی ایران برای نمونه انتخاب و زیرشاخه های آن از نظر ریخت شناسی بررسی شدند. هدف، نشان دادن پیوند این گویش ها با پیشینه زبان فارسی بود. این تحلیل توصیفی نشان داد که در زیر شاخه شمال شرقی و بیشتر گویش های زیرشاخه تفرش، ویژگی جنس دستوری برای اسم، هنوز وجود دارد. همچنین صرف غیرفاعلی اسم و ضمیر در گویش ابیانه ای، از زیر شاخه شمال شرقی و در بیشتر گویش های زیرشاخه تفرشی ، مشاهده گردید. در این تحلیل، روند شکل گیری «نقش نمای اضافه» در فارسی معیار نیز روشن شد.
ریخت شناسی چند تمثیل حیوانی در حدیقه الحقیقه سنایی بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی، رویکردی نوین و ساختارگرا در مطالعه ادبیات است و باید ولادیمیر پراپ، مردم شناس روس را، آغازگر این روش علمی دانست. استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود از اشعار سنایی آغاز شده است. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آن ها را فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرار گیرد. در پژوهش حاضر ضمن بیان و بررسی انواع تمثیل، تلاش می کنیم عناصرسازی آن را طبق الگوی پراپ و با روش تحلیلی و توصیفی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر، بیان تمثیلی سنایی را با تکیه بر خویشکاری هایی که پراپ برای عناصر داستانی معرفی می کند تبیین کنیم.
ریخت شناسی نگاره سماع صوفیان منسوب به بهزاد
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۷ و ۸
97 - 107
حوزه های تخصصی:
عالم نگارگری های ایرانی، پر از رمزها و شگفتی هاست و نمی توان تنها با حواس ظاهری آن را شناخت بلکه باید چشم باطن بیدار باشد تا درک آن به خوبی امکان پذیرد. بنابراین نقاشی ایرانی علاوه بر صورت های ظاهری و مادی که در صفحه نقش بسته، دارای عالمی معنوی و روحانی است که در فضای نگاره قابل درک است. در این مقاله سعی بر آن است تا با هدف بررسی نگاره سماع صوفیان منسوب به بهزاد، از لحاظ ساختار و روابط فرم ها و رنگ ها، بتوان تا حدودی به شیوه درک عالم آثار بهزاد پی برد. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به چیستی و چگونگی ارزش های بصری و زیبایی شناختی نگاره سماع صوفیان، که به روش توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. روش یافته اندوزی به صورت کتابخانه ای، همچنین تمامی اطلاعات و داده ها مبتنی بر مطالعات نظری و مشاهدات عینی (میدانی) می باشد. بر اساس داده های حاصل از بررسی های انجام شده در این نگاره می توان اینگونه استنباط کرد که هنرمند، خود را مقید به تقلید صرف از طبیعت ندانسته است، بلکه در عالم خیال و تصورات ذهنی به عالمی غیر از جهان ماده توجه داشته است. ساختار و روابط بین فرم ها، از ساختاری دقیق و هندسی که پایه و اساس آن دایره است، تبعیت می کنند و کل اجزای نگاره دارای وحدت و انسجام هستند. رنگ های به کار رفته در این اثر اغلب از نوع خاکستری آبی است. آبی، یکی از رنگ های عرفانی است چرا که به آبی آسمان و آسمانی بودن اشاره دارد. در یک نگاه کلی بر اساس رنگ های به کاررفته در این تصویر می توان گفت که این اثر، سرشار از لطایف و مضامین عرفانی است.
مطالعه سیر تحول کاسه های شیشه ای ایران از قرون 4 ق.م تا 7 ه.ق از منظر ریخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
207 - 226
حوزه های تخصصی:
در پس چند هزاره تاریخ هنر ایران، آثار شیشه ای ارزنده ای بر جای مانده و کاسه های شیشه ای بخشی از این آثار است. مطالعه کاسه های شیشه ای با تمرکز بر عناصر تشکیل دهنده آن، فرم و تزیینات تحت عنوان ریخت شناسی یکی از روش های شناخت پیشینه و سیر تاریخی هنر شیشه گری ایران است. پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخ این پرسش اساسی که کاسه های شیشه ای ایران به لحاظ ریخت شناسانه در طول تاریخ چه تحولاتی را پشت سر گذاشته اند؟ نمونه کاسه های شیشه ای متعلق به دوران پیش و پس از اسلام را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کاسه های شیشه ای پیش از اسلام بی رنگ، تقریباً هم شکل و نیم کروی بوده و با نقوش هندسی و گیاهی تزیین یافته اند. در طی قرن ها و با برآمدن اسلام شیوه های نوین ساخت و تزیین شیشه باعث دگرگونی فرم کاسه های شیشه ای گشته به طوری که این کاسه ها از تنوع فرم، تزیین و رنگ برخوردار می باشند. هنرمند شیشه گر علاوه بر نقوش هندسی از انواع نقوش جانوری، گیاهی، انسانی، نوشتاری و غیر هندسی در تزیین کاسه های دوران اسلامی بهره برده است. همچنین روش ساخت و تزیین کاسه های شیشه ای در گذر زمان دچار تحولاتی شده است.
تحلیل داستان رعنا و زیبا از دیدگاه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
211 - 238
حوزه های تخصصی:
قصّه بخشی از میراث فرهنگی ملت ها است و ارزش های سنّتی و فرهنگی هر جامعه را رقم می زند. در تحلیل قصّه ابتدا باید به شناخت عناصر سازنده آن پرداخت، سپس روابط بین این عناصر و خطّ سیر قصّه را کشف نمود. پرسش اصلی پژوهش این است که براساس تئوری ولادیمیر پراپ و با تحلیل خویشکاری های واحد ویکسان در روایت عامیانه رعنا و زیبا چگونه می توان به ساختار این گونه داستان ها پی برد. دراین مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده، داستان بر اساس الگوی ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است که می توان آن را به مراحلِ وضعیت آغازین، پیدایش گرفتاری، انتقال، نیرنگ، مبارزه، بازگشت و عروسی دسته بندی کرد. ضمن نقد وتحلیل کارکردهای سی ویک گانه مورد نظرِ پراپ در این داستان مشخص شد که فراوانی عملکرد در این قصّه در عنصر یاری دهنده است و سپس در تصمیم گیری قهرمان قصّه و در مبارزه، بیشترین کنش دیده می شود. این قصّه سه بدبختی و شر و رفع آن را در پی دارد که به تناسب آن، سه بازگشت و انتقال را برای قهرمانان اصلی قصّه رقم می زند.
روش شناسی تبارشناسانه تیپومورفولوژی شهری باهدف استخراج الگو برای تهیه ضوابط فرم محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
109-122
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، نحوه استخراج الگو های ریخت شناسانه ای است که سالیان متمادی جواب خود را در پیوند با یکدیگر و با کل شهر پس داده اند و مادامیکه هویت شهر را شکل داده اند، غریب افتاده اند. از این رو توسعه های میان افزا و پروژه های مداخله در بافت های تاریخی، نیازمند اصولی هستند که نه بر اساس ضوابط مجرد که برخاسته از ویژگی های فرم مآبانه و مکان محور باشد. تحقیق مذبور به دنبال کاربست چهارچوبی است تبارشناسانه، که بتواند مسئله استخراج الگو ها و گونه های فرم شهری به صورت طبقه بندی شده و سیستمی را پوشش دهد. ساختار سه ردیفه پژوهش در ابتدا شامل یک نقشه تبارشناسانه از بافت تاریخی بر اساس نقشه های دارالسلطنه و دارالخلافه ناصری تا پیش از اقدامات مدرنیستی بوده و مرحله دوم بررسی الگوهای ساخت در یاخته های معماری با استفاده از تیپومورفولوژی ارتباط میان فضاهای ساخته شده و فضای باز است. در آخر نیز الگوی ارتباطی فضاهای باز در سلسله مراتب مراکز گذر گاهی برداشت شده است که در نتیجه ریخت های شهری در ابعاد و مقیاس های مختلف با استفاده از طبقه بندی داده های تحلیلیِ برآمده از مطالعه ای تبارشناسانه در مورد گونه های فرم شهری، قابل تجزیه و کالبد شکافی شده و آماده استخراج اصول فرم محور بر اساس مشخصه های هویت کالبدی و محلی می شود.
تحلیل پدیدارشناختی از ابعاد ریخت شناسی مکان در ورودی های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارائه مدلِ تحلیلیِ ابعاد ریخت شناسانه ورودی ، مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی و بررسی ورودی های اصلی شهر تهران می باشد. روش تحقیق کیفی-کمی بوده است. در بررسی نمونه از روش تحلیل اسنادی و مشاهده کامل (کارشناس محور) و از روش پیمایش (108 نفر) استفاده شده و داده ها به صورت کیفی-کمی تحلیل شده اند. از آن جا که بررسی مشکلات ورودی های شهری از منظر رویکرد پدیدارشناسی بررسی نشده، نوآوری پژوهش از حیث رویکرد و انتخاب نمونه موردی است. نتایج تحلیل کارشناسانه نشان داد که ورودی ها از حیث جهت یابی نسبتا مطلوب و از حیث شناسایی نامطلوب هستند. نتایج تحلیلی پرسش نامه ها، ضمن تأیید رویکرد کارشناسانه نشان دادند که ورودی ساوه در ابعاد شناسایی و با امتیاز عددی 77.8 ٪ (مجموع امتیاز طیف کم و خیلی کم) در نامناسب ترین وضعیت است و از حیث کاراکتر جهت یابی نیز در وضعیت متوسط (56 ٪) قرار دارد. در این میان ورودی دماوند با امتیاز 66.7 ٪ در بهترین وضعیت است. در رابطه با انواع هویت قابل تشخیص، ورودی ساوه تنها شامل عنصر طبیعی است و ورودی دماوند از حیث پوشش گیاهی (88 ٪) و فعالیت قابل انجام (63 ٪) در بهترین وضعیت قرار دارد. همچنین، ورودی کرج، بعد از دماوند به دلیل وجود عناصر کالبدی (64 ٪) و کاربری های شاخص (66 ٪)، مطلوب ارزیابی شده است. در تمامی ورودی ها طیف غایی درون بودگی محقق نشده و تنها در ورودی دماوند (11 ٪) این سطح، بسیار کم ادراک شده است. براساس یافته ها، برای ایجاد ورودی مطلوب باید به هویت «شناسایی» و «جهت یابی» توجه داشت. نوآوری این پژوهش در انجام مطالعه ای برای شهر تهران می باشد.
ریخت شناسی داستان همسفر اثر هانس کریستین اندرسن
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱
33 - 42
حوزه های تخصصی:
قصه گویی هنری است جهانی که انسانها برای سرگرمی و تعلیم زیستن به نوع بشر از آن سود جسته اند. زمان پیدایش قصه های عامیانه به درستی معلوم نیست، ولی پیشینه ای به قدمت تاریخ دارند و به دلیل همین قدمت و اصالتشان است که در زیرو بم تاریخ زنده مانده اند. ولادیمیر پراپ؛محقق روسی، با بررسی یک صد قصه ی عامیانه،عمل و نقش قهرمانان و ضد قهرمانان قصه های عامیانه و میزان اهمیت آن اعمال و نقش ها را تحت عنوان خویشکاری مورد مطالعه قرار داد. اندیشه ی اساسی در ریخت شناسی، توصیف قصه بر پایه ی اجزاء تشکیل دهنده ی آن و هم چنین بیان ارتباط و هم بستگی ای است که بین این سازه ها وجود دارد. ریخت و شکلی که داستان های عامیانه بر اساس آن شکل گرفتهانداز 31 اصل و خویشکاری پیروی می کند. هدف از این پژوهش بررسی ریخت شناسی داستان همسفر اثر هانس کریستین اندرسن و نمایاندن اصول خویشکاری حاکم بر داستان و پیدا کردن مهم ترین و اساسی ترین عنصر شکل دهنده ی آن است که به نظر می رسد در این داستان عنصر یاریگر و بعد از آن عنصر شریر نسبت به سایر عناصر نقش برجسته تری را ایفا می کنند.روش به کار گرفته شده در این پژوهش، شیوه ی ریخت شناسی ولادیمیر پراپ است.
ریخت شناسی قصه های ایرانی با تمرکز بر نقش زن و قصه های منطقه آذربایجان
حوزه های تخصصی:
در سال 1920ویلادیمیر پراپ با عرضه ی نظریه ی ریخت شناسی باب جدیدی را به روی قصه پژوهان سراسر جهان گشود. نگاه او به ساختار قصه ها امکان مطالعه ی آن ها را به شیوه ای علمی و کاربردی به پژوهشگران می داد. در این شیوه پژوهشگر با مطالعه ی ساختار قصه به الگوهای مشخصی دست می یابد که در همه ی قصه ها یکسان است. این الگوها وجود نظامی سازمانی را نشان می دهد. این نظام از اجزای مشخصی تشکیل می شود که شامل شخصیت های قصه، نوع ورود ایشان به قصه و کارکردهایشان در طول قصه است. نظام مذکور در همه ی قصه ها تکرار می شود اما نکته ی قابل توجه در این مورد چگونگی به کارگیری عناصر دنیای واقعی در این قالب و سازمان توسط راویان قصه هاست. برای مثال، قهرمان در همه ی قصه ها وجود دارد، ولی این که او چه کسی باشد و چه بکند نشان دهنده ی نوع نگاه راوی و جامعه ایست که او به آن تعلق دارد. هدف این مقاله ریخت شناسی قصه های ایرانی است. قصه های انتخاب شده به عنوان نمونه ی آماری این مقاله از قصه های روایت شده در منطقه ی آذربایجان است که شامل استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان و اردبیل است. این نمونه ی آماری شامل صد قصه ی غیر تکراری است که به شکل تصادفی انتخاب شده است. با بررسی ساختار این قصه و چگونگی پردازش شخصیت زن در قصه ها می توان به الگویی از نقش او در جامعه دست یافت.
رویکردی ریخت شناسانه در بررسی جایگاه بافت های فرسوده در ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
19 - 28
حوزه های تخصصی:
در طرح ویژه نوسازی مصوب 1386، درنظرگرفتن بافت های فرسوده در کل سازمان فضایی شهر و تعیین نقش آنها در نظام شهری، به عنوان راه حلی برای خارج کردن این فضاها از نواحی بسته به عنوان یک راه حل در نظر گرفته شده است. اما در مطالعات انجام شده هیچ روش و راهکار کاربردی برای درک پیچیدگی سازمان فضایی شهر و نقش بافت های فرسوده در آن ارائه نشده است. این مقاله، خصوصیات فضایی بافت های فرسوده را از طریق روش چیدمان فضا و براساس تئوری حرکت طبیعی مورد بررسی قرار داده است. همچنین برخی از خصوصیات فضایی شهر تهران در جهت شناخت پیچیدگی سازمان فضایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق ارائه مدارک مستدل درباره جایگاه بافت های فرسوده در ساختار شهر تهران و رفع نقص روایی بودن مطالعات تاریخی می باشد. همچنین نتایج تحقیق تفاوت بین جدا افتادگی فضایی اجباری و انتخابی را در بافت های مختلف شهری پررنگ کرده است.
ارتقاء کیفی آمیختگی اجتماعی با تأکیدی بر نمایانگر ریخت شناسی (مطالعه موردی: محلات آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
41 - 56
حوزه های تخصصی:
در واکنش به جدایی گزینی اجتماعی، ترویج آمیختگی اجتماعی روندی نوپا در طراحی و توسعه شهر است. ترجمان اجتماعی این سیاست خلق محلاتی است که افراد متنوعی با سن، پس زمینه های قومی-نژادی، درآمدی و... را در خود جای دهند. به سبب کمتر موردعلاقه قرار گرفتن این موضوع آگاهی از این سازوکار در بوم شهری ایران ناچیز است. هدف از پژوهش سنجش بعد ریخت شناسی در ترویج آمیختگی اجتماعی است که با مورد پژوهی محلات آبادان تبیین شده است. معیارهای مربوطه با مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و با استفاده از روش تحلیلی کمی و کیفی موردبررسی قرارگرفته است. لذا پس از مرور مفاهیم مرتبط، با بررسی نمونه موردی به آزمون فرضیات پرداخته و در قالب نتایج تحقیق، راهبردهای کالبدی قابل تعمیم در بعد ریخت شناسی به عنوان ابزاری در جهت طراحی محلات باهدف تنوع اجتماعی با دو رویکرد اختلاط و ارتباط ارائه شده است.
مطالعه تطبیقی ریخت شناسی شمشیرهای سلطنتی ایران و عثمانی در سده های دهم و یازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر جستاری است در زمینه مطالعه تطبیقی ریختشناسی شمشیرهای سلطنتی ایران و عثمانی در سده های دهم و یازدهم هجری (16و17م.). از همینرو، کوشش شدهاست تا با بهرهجستن از روش تحقیق کیفی توصیفی و بهدستدادن شواهد تاریخی به بازنمایی تحلیلی وجوه اشتراک و افتراق این شمشیرها بهلحاظ شاکله ظاهری و نقوش طرحشده بر آنها پرداخته شود. در این مقاله پس از ارائه تصاویری از نمونه شمشیرهای هر دو حکومت در سده های مورد نظر و ارزیابی ریختشناسی آنها در قالب جداول تحلیلی، چنین نتیجهگیری شده است که مذاهب رسمی موجود در این مناطق بر نحوه تزئینات و مضامین نوشتاری حکشده بر شمشیرها تأثیر بسزایی داشتهاند و موجبشدهاند که شمشیرها در هریک از حوزه های حکومتی ویژگی خاص خود را بیابند؛ درحالیکه تبادل صنعتگران اسلحهساز و سلاحها باعث بروز ویژگیهای مشترک در ساخت سلاحهای این دو حکومت شده است. بهعلاوه، سادگی تزئینات شمشیر ایرانی در مقابل تزئینات بیشازحد روی تمامی قطعات شمشیرهای عثمانی تفاوت برجسته این شمشیرها شمرده میشود.
تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر بُعد جمعیتی رویکرد ریخت شناسی شهر چند هسته ای. مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
19 - 38
حوزه های تخصصی:
در قرن بیستم، گرایش های اولیه تمرکززدایی و تغییرات در فناوری اطلاعات، حمل ونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمده ای در شهرها شد و روند الگوی تک هسته ای را که به اشتغال در مرکز تجاری شهر (CBD) تمرکز داشت، متوقف ساخت. هنوز درک روشنی از اینکه آیا شهر چندهسته ای، پایدار یا به لحاظ اقتصادی رقابت پذیر هست یا نه، وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختار فضایی شهری با تأکید بر رویکرد ریخت شناسی شهر چندهسته ای بر اساس الگوی فضایی کانون های جمعیتی شهر تهران است. از مساله واحد ناحیه ای قابل اصلاح[1] (MAUP) برای تعیین واحد فضایی تحلیل استفاده شد. روش های مورد استفاده خودهمبستگی و آمار فضایی، مدل چندهسته ای اسمال و سانگ و روش cut-off بود. نتایج حاصل از ارزش شاخص موران برای سه دوره مقادیر مثبت و نزدیک به یک است می توان نتیجه گرفت که توزیع فضایی جمعیت تهران دارای خودهمبستگی فضایی است و توزیع خوشه ای دارد. نتایج تجربی تحلیل cut-off، شیب های تراکمی و آمار فضایی نشان داد شهر تهران از الگوی تک هسته ای فاصله گرفته و در حال تبدیل شدن به یک ساختار چندهسته ای است.
ارزیابی آسیب پذیری ریخت های شهری در برابر حملات هوایی با رویکرد پدافند غیرعامل؛ بررسی موردی: منطقه 6 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با پیشرفت سلاحهای دوربُرد نظامی، نقش شهرها در ایجاد امنیت ناشی از جنگ بیش از پیش اهمیت یافته است. رعایت ملاحظات پدافند غیرعامل در طراحی و ساماندهی عناصر شکل دهنده شهرها می تواند به میزان قابل توجهی از آسیب پذیری آنها بکاهد. هدف این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری ریخت های مختلف شهری در برابر حملات هوایی از منظر ملاحظات پدافند غیرعامل است. به عنوان نمونه مطالعاتی، منطقه 6 شهر تهران به دلیل وجود کاربری های ارزشمندی همچون وزارتخانه ها، ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی متعدد انتخاب شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. بدین ترتیب با جمع آوری ادبیات نظری رویکرد پدافند غیرعامل و همچنین ریخت شناسی شهری به روش اسنادی- کتابخانه ای، معیارهایی جهت سنجش میزان آسیب پذیری تعیین و با مصاحبه از متخصصان تدقیق گردید و به روش دلفی متخصصان توسط تکمیل 20 پرسش نامه وزن دهی شد. اطلاعات به دست آمده به همراه مشاهدات و برداشت های میدانی به روش سلسله مراتبی معکوس (IHWP) و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که پهنه شرقی و شمال شرقی منطقه و محدوده خیابان کارگر آسیب پذیری بالایی دارند و قسمت جنوبی و شمال غربی منطقه از این نظر مناسب هستند. در کل می توان مهم ترین ویژگی های ریخت شهری مناسب از منظر پدافند غیرعامل را بلوک های کوچک تر با فشردگی شکلی کم، تراکم پایین، قدمت و کیفیت مناسب ابنیه در نظر گرفت.
بررسی ریخت شناسی ستون های بناهای شهر شیراز در چهار سده اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ستون ها و نوع معماریشان همواره اهمیت زیادی در تاریخ معماری داشته اند. تاریخ معماری ایران نیز همواره شاهد ظهور گونه های مختلف ستون در تمامی اعصار خود بوده است. پس از گذشت دوره باستان، این عنصر برخلاف خلف های غربی-اش، مورد غفلت قرار گرفته و درکمتر مرجعی گونه گونی و ریخت شناسی آن ها به طور مجزا مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش، تلاش می کند تا با استعانت از برداشت و بررسی دقیق ١٠٠ ستون در بناهای شیراز در چهار سده اخیر، علاوه بر معرفی اجزاء ساختاری ستون های شیراز بر اساس ریخت شناسی صورت گرفته، سیر تطور ستون در این شهر را از اواخر صفویه تا اوایل پهلوی نیز نشان دهد. روش تحقیق در مقاله حاضر، پژوهش موردی با راهبردهای ترکیبی است. ابتدا با مراجعه به منابع تاریخی به روش توصیفی-تحلیلی و طی روش های میدانی با روش نمونه گیری احتمالی مطبق نامتناسب، نمونه هایی از جامعه آماری برداشت شده و برای حصول نتیجه، مورد تحلیل قرار گرفته اند. این پژوهش، با رجوع به ستون های بناهای شیراز و معرفی تنوع شگرف معماری ستون در بناهای این شهر، ابتدا یک دسته بندی 7 تایی از اجزاء ستون ارائه می دهد و سپس فراوانی آماری هر کدام از اجزاء و گونه بندی آن ها را مشخص می کند و نشان می دهد که ساختار ارائه شده، می تواند مرجعی برای شناسایی ریخت شناسی ستون در معماری باشد. استفاده از این دسته بندی در مطالعات نگارندگان، نشان می دهد که چگونه ستون های دوران زندیه شیراز به واسطه نوع اجزاء تشکیل دهنده و خصوصیات شکلی و تزیینی آن ها -از کفشک تا بالشتک- از ستون های قاجاری و پهلوی متمایز می شوند.
ارزیابی مؤلفه های ریخت شناسی عرصه های همگانی امن، مطالعه موردی: محله دوهزار بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
55 - 80
حوزه های تخصصی:
درک رابطه میان ساختارفضایی سکونتگاه های انسانی وزندگی اجتماعی ساکنان، یکی ازچالش های اساسی پژوهشگران شهری است. یکی از مهمترین ساختارهای فضایی شهری، عرصه های همگانی می باشد. عرصه ی همگانی معمولاً برای استفاده آزاد عموم افرادجامعه ایجاد می شود. همه حق دسترسی و استفاده از عرصه ی همگانی را دارند. عرصه های همگانی یک مکان عمومی، جهت تعاملات اجتماعی می باشند. وحیات اجتماعی شهر را به وجود آورده اند، موضوعی که بسیار حائز اهمیت است امنیت وحس امنیت شهروندان در عرصه ها ی همگانی می باشد. بدون شک بدون ایجاد امنیت، عرصه های همگانی کارایی خودرا از دست خواهند داد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی–تحلیلی وبه لحاظ هدف کاربردی است. ابزار کلی مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه توسط شهروندان محله دوهزار است که این پرسشنامه متناسب با نوع اطلاعات موردنظر و براساس طیف لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری این تحقیق عبارت اند از شهروندان محله دوهزار(کوی ملت)بندرعباس، نمونه آماری تحقیق 376 نفر از ساکنان محله است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و انتخاب شدند، همچنین روش توزیع پرسشنامه تصادفی ساده است. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار SPSSوAMOS صورت گرفته شده است. نتایج نشان دادکه تاثیرگذارترین مولفه برامنیت، شاخص شبکه حرکت ودسترسی می باشدوکمترین میزان تاثیرگذاری را کیفیت دسترسی دارد. با توجه به یافته های پژوهش پنج رویکرد مقیاس وفرم فضا، شبکه حرکت ودسترسی، آسایش محیطی، کیفیت دسترسی وکیفیت فعالیت ها وکاربری زمین موجب ارتقاء امنیت درعرصه های همگانی می شوند.
ریخت شناسی شخصیت ادیپوس در نمایشنامه ادیپ شهریار براساس آرای ولادیمیر پراپ
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
91-97
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه ادیپ شهریار، یکی از مشهورترین نمایشنامه های تاریخ ادبیات نمایشی جهان است. این تراژدی در قرن پنج ق.م در یونان باستان به قلم سوفوکلس پدید آمده است. ادیپ شهریار را به عنوان یک نمونه تمام عیار تئاتر یا تراژدی ارسطویی می دانند. این اثر از زوایای متعددی از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و نقد ادبی تحلیل و بررسی شده است. ساختارگرایی به عنوان یک روش نقد و تحلیل متون ادبی تأثیر عمیقی بر تاریخ ادبیات گذاشته است. ولادیمیر پراپ با تمرکز بر ادبیات فولکلوریک و افسانه های عامیانه، در پژوهشی موسوم به ریخت شناسی قصه پریان، روش جدیدی برای تفسیر و واکاوی ساختار قصه و روایت مطرح کرد. روش پراپ بر عملکرد شخصیت ها و خویشکاری آنها است. او در نظریه اش هفت شخصیت تکرارشونده را بر اساس عملکردهای شان معرفی می کند. ادیپوس به عنوان قهرمان تراژدی به سبب اعمالش، مرتکب گناهی بزرگ می شود و از جایگاه رفیعش سقوط می کند و تباه می شود. به نظر می رسد شخصیت ادیپ شهریار براساس الگوی پراپ درباره شخصیت های تکرارشونده قابل تحلیل است. در حقیقت پژوهش حاضر که به روش توصیفی-کیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعه متون پدید آمده است، تلاش دارد نشان دهد تک تک شخصیت های مورد نظر پراپ در تحلیل ساختاگرایانه اش، خود ادیپوس هستند یا به عبارتی دیگر شخصیت ادیپوس به گونه ای است که تمام شخصیت های پراپ را در خود دارد. در این پژوهش با تکیه بر روش پراپ در تحلیل ساختاری روایت و شخصیت ادیپوس به عنوان عنصری سازنده در نمایشنامه، به پرسش های تحقیق پاسخ داده شده و نتایج به دست آمده ارائه گردیده است.
ریخت شناسی اُرسی در تیمچه های بازار تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
434-416
حوزه های تخصصی:
اُرسی ها، بازشوهای به یادگارمانده از دوران صفوی تا قاجار، مجموعه ای از هنرهای سنتی متنوعی هستند که به عنوان عنصری شاخص در بناها استفاده شده و علاوه بر تأمین نور، به زیبایی فضاهای داخلی و خارجی بنا افزوده است. بازار تبریز یکی از قدیمی ترین و اصلی ترین بازارهای ایران است و اُرسی های زیادی را در خود جای داده که از لحاظ کارکرد و ظاهر و اندازه از سایر اُرسی های بررسی شده تا به امروز متمایز است. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش هاست: ۱. جایگاه و موقعیت مکانی اُرسی و ویژگی ها و شاخصه های ساختاری آن ها در تیمچه های بازار تبریز کدام اند؟ ۲. وجه اشتراک اُرسی ها ازنظر ساختار در تیمچه ها کدام اند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کسبه قدیمی بازار به ریخت شناسی اُرسی ها، بررسی قدمت، موقعیت و اهمیت آن ها، بررسی کاربری، شکل کلی، طرح و نقش، مواد و مصالح و نظام اندازه و پیمون در تیمچه های بازار تبریز می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با وجود اهمیت رنگ و نقش ونگار در دور ه قاجار، اُرسی ها در تیمچه های بازار طرحی ساده تر داشتند و رنگ کمتری در آن ها مشهود بوده که در اغلب موارد نیز عدم دسترسی آسان و رسیدگی به اُرسی ها موجب از بین رفتن آن ها شده است و در پاره ای موارد، مالکان اُرسی ها را با بازشو های جدید جایگزین کرده یا در چهارچوب اُرسی سابق بازشو جدید قرار داده اند. اُرسی های بازار ازلحاظ کاربری، طرح، رنگ و ابعاد با اُرسی در موقعیت های مکانی دیگر متفاوت بوده و ازنظر انداز ه بدنه، شکل کتیبه، هندسه طرح رویه و تعداد لنگه ها در سطح تیمچه های بازار دارای تمایزاتی هستند.
ریخت شناسی داستان پهلوان ببربیان مطابق با نظریه ی ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
29 - 58
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی داستان پهلوان ببربیان مطابق با نظریه ی ولادیمیر پراپ
علیرضا تابان مهر (طالبان) *
محمدهادی خالق زاده * *
مهدی فاموری * * *
چکیده
امروزه در نقد ادبی با شناخت سازه ها و گزاره های یک اثر می توان با ساختار آن آشنا شد. یکی از شاخه های نقد ادبی، با تکیه بر عناصر سازنده ی اثر، روایت شناسی است. نظریه پردازان بزرگی در زمینه ی روایت شناسی کار کرده و نظریات بسیار مهمی را ارائه داده اند. بهترین شیوه ی تحلیل و دسته بندی ساختاری در داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی، در ریخت شناسی ولادیمیر پراپ (Vladimir Propp) می توان یافت. تحلیل رمزگانی پراپ به شناختی بایسته از سازه های روایات حماسی یاری می رساند. سی ویک خویشکاری و شخصیت های هفتگانی ریخت شناسی پراپ سبب می شود حرکت های تعادل، قهر و بحران و تعادل نهایی در روایت حماسی دریافت شود. در این مقاله ی تحلیلی-توصیفی سعی بر این شده است ساختار حماسه ی منظوم ببربیان که از سراینده ای نامعل وم اس ت، با اله ام از نظری ه ی ولادیمیر پراپ روس ی بررس ی شود.
منظومه ی ببربیان که سده سرایش آن را پیش از عهد مغول و در حدود قرن ششم دانسته اند، در 477 بیت با دادخواهی گروهی از دادخواهان هندی آغاز می شود و با کشته شدن ببربیان توسط رستم و ازدواج او با دختر رای هند به پایان می رسد. نتایج این تحلیل حاکی از این است که می توان الگوی خویشکاری های مدنظر پراپ را در این روایت حماسی- اسطوره ای دریافت و با نمودگاری حرکت های اصلی که در بطن خود حرکت های فرعی قرار داده، این نظریه انطباق داده شود. در نمودگاری ریخت شناسانه این روایت، سی ویک خویشکاری مدنظر پراپ در قصه ها، هرچند به صورت غیرمتوالی یافت شد. وجود هر هفت شخصیت روایت شناسی پراپ در این منظومه نشانگر همسانی و همگونی این حماسه با روایت های مدنظر پراپ است. بسط روایت در این منظومه ازطریق خویشکاری «کشمکش- پیروزی» انجام شده است.
واژه های کلیدی : روایت شناسی، ریخت شناسی، ساختارگرایی، منظومه ی ببربیان ، ولادیمیر پراپ.
* دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران monajatname@gmail.com
** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج، یاسوج، ایران asatirpars@gmail.com (نویسنده ی مسئول)
*** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج، یاسوج، ایران mehdifamoori@gmail.com
تاریخ دریافت مقاله: 22/3/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 7/7/1400
معماری بیومیمیکری و الهام از حشرات برای شهرسازی و معماری پایدار
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
59-76
حوزه های تخصصی:
مواد، ساختارها، سطوح و ساختمان بدن حشرات، گرایشات علمی بزرگی هستند، اما چنین دانش های بنیادینی در مورد اصول عملکردی این ساختارها برای کاربردهای فنی، به ویژه در معماری، بسیار مطرح است. برخی از بزرگ ترین چالش ها در معماری امروزی، چندمنظوره بودن، صرفه جویی در مصرف انرژی و پایداری است، مشکلاتی که حشرات در حین سیر تکاملی خودشان تا حدی حل کرده اند. حشره شناسان مقدار زیادی از اطلاعات درباره ساختار و عملکرد این ساختار و سطوح زنده جمع آوری کرده اند. از این اطلاعات می-توان به منظور تقلید برای کاربردهایی در معماری استفاده بهینه کرد. زمینه های اصلی تکنولوژی که می توان ایده های الهام گرفته از حشرات را در آن ها به کار گرفت، عبارتند از: 1- مصالح جدید، 2- ساختارها، 3- سطح ها، 4- تکنولوژی پیوند و مواد چسباننده، 5- علوم بصری و فتونیکی. چند نمونه انتخاب شده در این بررسی کوتاه مورد بحث قرار گرفته اند، اما با داشتن بیش از یک میلیون گونه حشره توصیف شده به عنوان منبعی برای الهام گرفتن، می توان انتظار ایده های بسیار زیادی از حشره شناسی برای بیومیمتیک های الهام گرفته از حشرات را داشت. تلفیق دانش مضاعف زیست شناسی حشرات با معماری، عملکرد ساختمان های آینده را بهبود خواهد بخشید. هرچند، زیست شناسان هنوز درک کاملی از عملکرد ساختاری ماده و ساختمان حشرات ندارند. درنتیجه، زمینه های تکنولوژی بسیاری از تحقیقات بنیادی مضاعف حشره شناسی سود می برند. همچنین آزمایش برای الهامات جدید از حشرات احتمالاً مهمترین زمینه تحقیقاتی در آینده ای نزدیک خواهد بود.