مطالب مرتبط با کلیدواژه

حافظ


۴۲.

وزیران عصر حافظ در دیوان حافظ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ وزیر عصر حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
این مقاله، پس از مقدمه ای کوتاه درباره مفهوم وزارت در ادب فارسی، به بررسی زندگی وزیران عصر حافظ پرداخته است. خواجه عمادالدین محمود کرمانی، خواجه برهان الدین فتح اله، خواجه قوام الدین محمد صاحب عیار و جلال الدین تورانشاه، چهار وزیری هستند که حافظ به آنها علاقه ویژه داشته و اشعاری در ستایش آنها سروده است. بررسی اشعار حافظ در ستایش وزیران یاد شده، با نگاهی تاریخی...
۴۳.

بنیان های تفکر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اختیار جبر هستی شناسی مرگ حافظ جاودانگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵۰ تعداد دانلود : ۲۳۸۹
اندیشه حافظ بر خلاف آنچه که حافظ شناسی سنتی ارائه می دهد، شالوده های استواری دارد که شرح و گزارش شعر حافظ بدون دخالت دادن آنها، به نتیجه مطلوب و موجهی دست نخواهد یافت . این بنیآنها که در حقیقت همان دغدغه ها و دل مشغولی های روزانه حافظ است و استخوان بندی تفکر او را تشکیل می دهند، در شعر حافظ متعدد است اما از آن میان می توان چهار شالوده و بنیان اصلی آن را بدین گونه برشمرد: اندیشیدن به مرگ و ناکامی انسان؛ جبر گرایی؛ هستی شناسی شکاکانه؛ لذت جویی و هدنیسم؛
۴۴.

هند و شعر پارسی در نگاهی گذرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هند حافظ بهار صائب یاسمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه تاریخ ادبیات ایران
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۴۹۴
در این مقاله پیوند میان شاعران فارسی زبان و هند به طور گذرا بررسی می شود . زیرا جای پای هند در شعر بسیاری از شاعران ایرانی به چشم می خورد و این امر البته به دلیل هم نژادی هم زبانی و همدلی دو ملت ایران و هند است که ستم ها و فشارهای برخی حاکمان در طول تاریخ هیچ تاثیر سویی بر روابط دوستانه ملت ها نداشته و روابط عمیق زبانی ، ادبی و فرهنگی همچنان تداوم یافته است .
۴۵.

عاشقانه های عیان و عارفانه های نهان در شعر حافظ خوش خوان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت غزل حافظ عاشقانه عارفانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳۳ تعداد دانلود : ۱۵۰۵
حافظ تلفیق کننده عشق و عرفان در شعرفارسی است. دو مقوله ای که سخن گفتن درباره هر یک از آنها به تنهایی، افزوده ای بر مکررات است؛ زیرا هم عشق و هم عرفان در شعر شاعران دیگر به فراوانی آمده و درباره هر دو، سخن به نهایت رسیده است. اما در تلفیق این دو پدیده روح انسانی در شعر و به ویژه در شعر حافظ نه تنها بر بیرنگی تکرار نمی افزاید بلکه هر دو را بیش از پیش رنگ آمیزی و نگارگری می کند. در میان غزل های نقاشی شده حافظ پاره ای عاشقانه، بسیاری عارفانه و تعداد فراوانی نیز عاشقانه- عارفانه هستند که البته تفکیک یا جدا کردن آنها، کاری آسان نمی نماید. در این مقاله در حد امکان از غزل های عاشقانه و غزل های عارفانه حافظ و تعداد آنها یاد شده است؛ اما این نظر قطعی نیست و چه بسا که هر دو نوع غزل جای بیشتر یا کمتری را در دیوان حافظ برای خود اشغال کرده باشند.
۴۶.

چارده روایت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن عشق حافظ چارده روایت پیر مغان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۶ تعداد دانلود : ۷۰۸
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قـرآن زبـر بـخـوانی در چــارده روایت یکی از ابیات مورد بحث در دیوان حافظ که به اصطلاح محل نزاع است بیت یاد شده است. مشکل از چند حیث است: 1. در مصراع اول «گر خود» صحیح است یا «ار خود» یا «ور خود»؟ 2. در مجموع، بیت را باید قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد یا به گونه ای دیگر؟ 3. مراد از چارده روایت در مصراع ثانی چیست؟ در این نوشتار ما درپی بیان آنیم که اولاً دو ضبط «گر خود» و «ار خود» که به یک معنایند و در شش نسخه اقدم (پیش از 850 ه.) آمده اند، بر ضبط «ور خود» که تنها در یک نسخه آن دوره (پیش از 850 ه.) آمده و شاذ و مشکوک است، ترجیح دارد. ثانیاً و برمبنای نکته نخست باید در مجموع، بیت را قضیه ای شرطیه دانست و معنا کرد. و ثالثاً مراد از چارده روایت، روایات چهارده معصوم علیهم السلام است در تفسیر و تبیین قرآن کریم. امید که این بحث در نظر افتد و راهگشا باشد.
۴۷.

بازشناسی سیمای محبوب حافظ با تکیه بر غزل: «آن سیه چرده که ...»

کلیدواژه‌ها: حافظ امام مهدی غزل های مدحی ممدوحان حافظ اندیشه مهدویت هرمنوتیک ادبی مفسر محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۳ تعداد دانلود : ۱۸۰۱
سابقه تحقیق درباره بازشناسی ممدوحان حافظ در غزل های مدحی این شاعر و تلاش برای تطابق آن بر شخصیت های تاریخی، به روزگار شرح و تفسیر غزل های وی در قرن دهم بازمی گردد. این مقاله می کوشد سیمای محبوب حافظ را در غزلی از دیوان وی با مطلع زیر بازشناسی کند: آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست چشم می گون، لب خندان، دل خرم با اوست مسئله اصلی این پژوهش، این است که آیا می توان از طریق نشانه های برشمرده شده محبوب حافظ در این غزل، آن را منطبق بر ویژگی های مهدی موعود دانست. نتایج این تحقیق که بر دست آوردهای اصول و روش های علم تفسیر و تاویل متن با رویکرد هرمنوتیک ادبی مفسر محور استوار است، نشان می دهد هرچند به دلیل ماهیت تاویل پذیری و ابهام و ایهام ذاتی بسیاری از غزل های حافظ، انطباق ممدوحان مورد اشاره وی بر شخصیت های تاریخی در بسیاری از موارد غیر ممکن است. از آن جا که نشانه ها و اشارات انکارناپذیر در این غزل از یک سو و همسویی و همسانی اندیشه مرکزی طرح شده در آن با اندیشه محوری حافظ در دیوان وی در باره مهدویت از سوی دیگر مطابقت دارد، ترسیم سیمای واقعی محبوب حافظ و انطباق آن با یک شخصیت تاریخی، دور از دسترس نمی نماید.
۴۸.

مفاهیم شعر تازی در سایه غزلیات حافظ (عنوان عربی: مفاهیم القصائد العربیة فی ظل غزلیات حافظ الشیرازی)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم حافظ ادب پارسی بوصیری متنبی القرآن الکریم حافظ الشیرازی المتنبی البوصیری الأدب الفارسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۷۹۰
معمولا تحلیل گران ادبیات تطبیقی دادوستدهای ادبی را در پژوهشهای سنجشی کاملا لمس می کنند، و به طور کلی، این پژوهشگران، ارتباط با زبانهای گوناگون و متون زبان مبدا را ترجیح می دهند و در نتیجه گیریهای ترجمه شده با دیده تمسک و تردید مینگرند.در این میان، شاهد آن بوده ایم که شعرای پارسی سرای غالبا با متاثر شدن از زبانی دیگر، اندیشه های خود را در آن قالب و سبک می سرایند؛ و از آنجاکه زبان مورد توجه آن زمان، عربی بوده، شعرا با وزنها و بحور آن آشنا شدند و قصاید و غزلهای زیبایی سرودند و این مایه مباهات ادب پارسی است که بدانیم حافظ و سعدی از این قاعده مستثنا نبوده و از همین سبک ملمات تا تکبیتی با یک مطلع اقتباس و تضمین کرده اند و با بهره گیری از نماد مذهبی و اسلامی و مفاهیم اخلاقی، ابیاتی خاص سرودند که نمونه هایی از آنها را به بررسی می گذاریم.چکیده عربی: یدرک باحثو الأدب المقارن الأخذ والعطاء فی الدراسات المقارنة بکل وضوح ویفضل هؤلاء الباحثون فی تعاملهم مع مختلف اللغات وشتی النصوص، لغة المبدأ فی الغالب کما ینظرون إلی النتاجات المترجمة بنظرة التحقیق والتردید.والشعراء الفرس کانوا فی الغالب یتأثرون بلغة أخری لینشدوا أشعارهم بأسالیب تلک اللغة وأشکالها ولاشک أن اللغة العربیة کانت اللغة السائدة فی عصر حافظ الشیرازی. حیث إن شعراء هذا العصر بعد تعرفهم علی الأوزان والبحور أنشدوا بعض القصائد والغزلیات الرائعة الجمیلة ویتباهی الأدب الفارسی بوجود شاعرین کبیرین هما سعدی وحافظ إذ أنشدا الملمعات إلی جانب اقتباسهما وتضمینهما للتراث العربی لیصبا ذاک فی أبیات جمیلة بالعربیة. فتمسک حافظ الشیرازی ببعض الرموز الدینیة والإسلامیة والمفاهیم الأخلاقیة لینشد أبیاتا فریدة حاولنا دراسة نماذج منها فی هذه العجالة.
۴۹.

بررسی ادراک واقعیت و پذیرش خود و دیگران در غزلیّات حافظ (براساس نـظریه شخصیّت / خودشکوفایی ابراهام مزلو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ خودشکوفایی مزلو روان شناسی انسان گرا درک واقعیت پذیرش خود و دیگران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۳۵۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۲۴
از دیرباز، متفکّران دینی و فکری براساس مشرب های خاص خود، انسان حکیم، عاشق، مقتدر، ضعیف، خودشناخته و... را الگوی انسان کامل معرفی کرده اند. در قرن بیستم، با ظهور سه مکتب روان کاوی، رفتارگرایی و انسان گرایی، توجه به شخصیّت انسان، جنبه های عینی تری به خود گرفت. ابراهام مزلو(1908-1970) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا ضمن انتقاد شدید از دو مکتب مذکور، طبیعت انسان را نیک و پاک و خواستار شکوفایی توصیف کرده، به جای بررسی نمونه های معلول و رشدنایافته ، بهترین نمونه های نوع انسان را مورد بررسی قرار داده، آن را شاخصه اصلی روان شناسی خود نموده است. او رفتارهای انسان را برانگیخته نیازها دانسته و برای او پنج سلسله نیاز ذکر کرده: 1. نیازهای فیزیولوژیکی 2. نیازهای ایمنی 3. نیازهای عشق و تعلّق 4. نیاز به احترام 5. نیاز به خودشکوفایی. مزلو خودشکوفایی را تحقّق بخشیدن به خود در بالاترین سطح می داند و ویژگی های متعددی را برای افراد خودشکوفا مطرح می کند که در این مقاله دو ویژگی ادراک بهتر واقعیت و پذیرش خود، دیگران و طبیعت ، در غزلیّات حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه حافظ جهان پیچیده ترین راز و کشف آن بزرگ ترین واقعیت و به تعبیر مزلو شناخت هستی است. او با وجود شناخت ابعاد متعدد جهان و بی اعتباری و بی ثباتی نقش دوران، هرگز آن را به میل خود تفسیر نمی کند و گاه به جای ستیزه با آن، تسلیمش می گردد و زمانی نیز به اقتضای موقعیت، آشفتگی و بی نظمی پیشه می کند. خودپذیری او سه محور: الف) هنر شاعری ب)پذیرش مسؤولیت اعمال پ) امیدواری را شامل می گردد و عدم حالت تدافعی و احساس گناه و شرمساری در مقابل کمبودها و کاستی های قابل اصلاح، مهم ترین موضوعات ویژگی پذیرش خود، دیگران و طبیعت را تشکیل می دهند.
۵۰.

بررسی تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعدی حافظ دوره بازگشت ادبی نظیره سرایی تخلص غزلسرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک غزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بدیع
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک دوره بازگشت
تعداد بازدید : ۲۶۵۲ تعداد دانلود : ۱۸۷۷
تخلّص در غزل، ذکر نام شعری شاعر، در پایان غزل است که بعد از دوره مغول رواج یافت، گرچه پیش از آن نیز، بعضی از شاعران، تخلّص خود را در غزل ذکر می کردند. شاعران دوره بازگشت در سرودن غزل، از سعدی و حافظ پیروی می کردند و می خواستند در هر مورد، روش استادان خود را کاملاً تقلید کنند؛ از این رو، در ذکر تخلّص غزل نیز، از این دو استاد غزل پیروی می کردند. معمولاً تخلّص در آخرین بیت غزل ذکر می شود؛ اما گاه غزلسرایان، به دلایلی، از جمله مدح و نیز آوردن تمثیل، تخلّص را در بیت ماقبل آخر ذکر کرده اند. بندرت شاعران بنا به دلایلی چون ناتمام ماندن غزل و نیز به سبب آن که نخواسته اند نام شعری خود را در کنار نام ممدوح بیاورند، تخلّص خود را ذکر نکرده اند و اغلب ضمیر «من» را جایگزین تخلّص خود ساخته اند. در این مقاله، همچنین به زاویه دید در تخلّص، ایهام در تخلّص، صفت های تخلّص و مضامینی که در کنار تخلّص می آید، پرداخته می شود. علاوه بر این در این مقاله، تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت با تخلّص در غزل سعدی و حافظ مقایسه می گردد تا جنبه های خاص کاربرد تخلّص در غزل این دو استاد غزلپرداز مشخص شود و میزان تقلید نظیره سرایان در کاربرد تخلّص روشن گردد.
۵۱.

مقایسه سبکی اقتفاهای صائب از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غزل حافظ سبک شناسی صائب اقتفا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۲۳۳۹ تعداد دانلود : ۲۱۳۲
یکی از شگردهای صائب نظیره گویی است. در دیوان او به نام حدود هشتاد شاعر اشاره شده است. بعد از مولوی، بیشترین استقبال و اقتفاهای صائب از حافظ است. صائب بیست و نه غزل را به استقبال غزل های حافظ سروده که در پایان غزل به نام او اشاره کرده است. علاوه بر این حدود 160 غزل دیگر حافظ را از جهت وزن، قافیه و ردیف تقلید کرده؛ امّا به اسم او اشاره نکرده است. گاهی اوقات نیز در مقابل یک غزل حافظ، چندین غزل سروده است. در این مقاله همان بیست و نه غزل که صائب به استقبال حافظ سروده و به نام او اشاره کرده است، از نظر سبک شناسی در سه سطح (ادبی، زبانی، فکری) مقایسه شده است. به طور کلّی در سطح ادبی، حافظ در استفاده از شگردهایی مانند سجع، جناس، تکرار، تضاد، ایهام و تلمیح بر صائب برتری دارد و صائب نیز در کاربرد صنایعی مانند: ایهام تناسب و استخدام بر حافظ پیشی گرفته است. در موارد بیانی نیز صائب تشبیهات بیشتری به کار برده است و در موارد دیگر تفاوت چندانی دیده نمی شود. در سطح زبانی حافظ نسبت به صائب برتری نسبی دارد؛ امّا از همه مهم تر در سطح فکری صائب بیشتر به مضمون سازی و تصویر پردازی پرداخته، در حالی که حافظ به معانی و اندیشه های والایی اشاره کرده است.
۵۲.

«پیر مـغان» از نگاهی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ شراب پیر مغان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۵۸۵ تعداد دانلود : ۷۵۴
یکی از شخصیّت های ممتاز سروده های عارفانة متمایل به اندیشه های ملامتی، «پیر مغان» است. این شخصیّت شعری که معمولاً به عنوان آلترناتیوی در برابر پیران خانقاهی ظهور و بروز می کند، در دوره ای از تاریخ ادبیّات منظوم فارسی اثرگذار ترین نماد در شکل گیری و نضج « سروده های رندانه» بوده است. در شرح سروده های این گروه از شاعران ـ بویژه حافظ ـ تعابیر مختلفی از «پیر مغان» ارائه شده است؛ فارغ از بررسی و تحلیل آن تعابیر، بر اساس نخستین نمونه های شعری متضمّن این نمادپردازی، «شرابِ دیرسالِ مغ ساخته» از آن اراده شده است و مطابق الگوی تبدیل «هوم» به عابدی صاحب شخصیّتی انسانی، «پیر مغان» به مفهوم شراب نیز در دگردیسی های سپسین صاحب شخصیّتی انسانی با گرایش های خاص عقیدتی و رفتاری شده است.
۵۳.

بررسی وتحلیل معنای «نقش» در بیتی بحث برانگیز از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقش موسیقی حافظ شکار نقش خواندن نقش بازخواندن پرده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۶۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۱۸
در این جستار به شرح و تفسیر معنای «نقش» در بیت بحث برانگیز: داده ام باز نظر را به تذروی پرواز بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند از حافظ پرداخته شده است. ابتدا نکاتی که شارحان پیش از این دربارة واژة «نقش» در این بیت آورده اند مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بسیاری از شارحان با توجّه به معنایی که سودی از واژة «نقش» به دست داده معنای «نقش» را اصطلاحی در شکار دانسته اند. نگارنده در ردِّ این معنا شواهد بسیاری یافته است و به این نتیجه رسیده که «نقش باز خواندن» در این بیت از حافظ «اثر کسی یا چیزی را درک کردن»، «درک و فهم درست از چیزی» و... است و این واژه در این بیت ارتباطی با شکار ندارد.
۵۴.

سابقه «پیر ما» در غزلی از حافظ

کلیدواژه‌ها: حافظ عطار «پیر ما» حسین بن منصور حلاج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۳۳
حافظ در بیتِ «دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما / چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما» از پیری یاد میکند که در ابتدا خراباتی نبوده، بلکه اهل طریقت و مسجد بوده و حال، ناگهان خراباتی شده است. منظور حافظ از این شخصیت که «پیر ما» خوانده شده چه کسی بوده است؟ آیا این پیر، شخصیتی تاریخی و واقعی بوده یا صرفاً شاعر، در عالم خیال خود، او را خلق کرده است؟ برخی از مفسران قدیم و جدیدِ حافظ، مقصود از این پیر را «شیخ صنعان» (در داستان منطق الطیرِ عطار) میدانند، ولی به دلایل مختلف این تفسیر نمیتواند درست باشد. در این مقاله، با توجه به آنچه شاعرانِ عارفِ پیش از حافظ، و به ویژه عطار، گفته اند و نیز با توجه به دیگر ابیات حافظ، اثبات شده است که مقصودِ حافظ از «پیر ما» حسین بن منصور حلاج است.
۵۵.

جبر و اختیار در جهان بینی حافظ و معرّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختیار جبر حافظ ادب فارسی و عربی معری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱۸ تعداد دانلود : ۱۴۱۴
مسأله جبر و اختیار یکی از جنجالی ترین و غامضترین بحث های کلامی است. این بحث ریشه تاریخی بسیار قدیم دارد و در گفته ها و اندیشه های فلاسفه، عرفا، شعرا و دیگران به جلوه های گوناگون نمود یافته است. مفهوم جبر یکی از مفاهیم کلیدی و کاربردی اشعار حافظ شیرازی و ابوالعلاء معرّی است. گروهی آن دو را بر مسلک جبر و گروهی دیگر با تفسیر و تأویل ابیاتشان آنها را معتقد به اختیار می دانند. این نوشتار سعی در بررسی این موضوع و مقایسه تطبیقی اشعار این دو شاعر نامی، در این زمینه دارد. گرچه در ترازوی دیدگاه هر دو شاعر در زمینه جبر و اختیار، کفه جبر سنگینی می کند؛ ولی هاله ای از تردید و آشفتگی بر جهان بینی هر دو سایه می گستراند که در بسیاری از موارد در نگرش حافظ، به اندیشه اختیار انگارانه تصریح دارد؛ ولی ابوالعلا تنها به برگزیدن روشی میانه بسنده می کند و بندرت سخن از اختیار می گوید. بنابراین می بینیم که در نگرش خواجه شیراز نوعی معنویت توأم با رندی است که این امر از جهان بینی معرّی دریافت نمی گردد.
۵۶.

فسق حافظ و گناه آدم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان حافظ شعر فارسی رندی فسق باژنما و باژگونه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۴
یکی از خصایص اشعار عرفانی- رمزی کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در دسته ها و طبقات بزرگ و متعدد قابل مطالعه و تحقیق است. فسق و گناه و مترادفات گوناگون آنها یکی از این دسته باژنماهاست که در دیوان حافظ بیش از دیگر باژنماها به کار رفته است. این نوع باژنماها که از تیره الفاظ و تعابیر حرام و مذموم اند، نشانه ها و رموزی اند، برای حالات و مستیهای قلبی و عاشقانه که باعث حرکتهای جوهری در ذات آدمی می شوند. حافظ خویشتن را فاسق و گناهکار می نامد و این گناه را میراث جدّ خود آدم می داند و اظهار می کند که اگر آدم بهشت را تحمل ننمود و جهت رسیدن به مستی و عیش و عشرت رخت خویش بر زمین خاکی افکند ما که فرزند او ایم؛ چرا نباید از راه معصیت و زلّت منزل بزم و خوشباشی و قلاّشی در پیش بگیریم؟ این گونه از باژنماهای دیوان حافظ را در هفت گروه می توان متمایز و مطالعه نمود: 1. فسق و فساد 2. گناه، معصیت و زلّت 3. ارتکاب حرام، خبث و بدی 4. لاابالیگری، نادرویشی، دلیری، قلندری، بدنامی و قلاشی 5. نظربازی، خوشباشی و عیش و عشرت، بزم و طرب، مستی و خرابی 6. زنّاربندی، بت پرستی، کفر و بی دینی 7. تردامنی، آلودگی، رندی، نفاق و تزویر.
۵۷.

نگاهی گذرا به تماشاگه راز

کلیدواژه‌ها: نقد مطهری حافظ تماشاگه راز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳۶ تعداد دانلود : ۱۹۹۱
این مقاله برآن است که ضمن معرفی تماشاگه راز و مطالعات نقدشناختی استاد مطهری ، شیوه برخورد آن شهید را در بررسی و تحلیل و ارزیابی گونه های حافظ پژوهی خاصه حافظ پژوهی مرحوم احمد شاملو با استفاده از یافته های نقد جدید ، بازشناسی و باز خوانی کند. بنابراین ، مقاله را می توان به دو بخش عمده تقسیم کرد: 1-معرفی دیدگاههای نقدشناختی استاد مطهری (نقد نظری) 2-معرفی تماشاگه راز (نقد عملی) تماشاگه راز خود به چند بخش قابل تقسیم است : 1-نقد دیدگاهها 2-طرحی روشمند برای شناخت حافظ جهت رهیابی به ساختار اندیشه خواجه 3-تحلیل و تاویل کلیدواژگان غزلیات حافظ 4-آزمون فرضیه های حافظ پژوهی 5-شناخت مفاهیم و معارف عرفانی 6-خدا، انسان و طبیعت از دیدگاه عرفا .
۵۸.

اقبال درمکتب استاد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ اقبال استاد فلسفه خودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۳ تعداد دانلود : ۵۱۰
مقاله حاضر نتیجه کوششی است در شناساندن سید میرحسن شیرازی از خاندان رسالت وولایت که علامه دکتر محمد اقبال لاهوری را در نوجوانی در سایه حمایت خود گرفت ودر تعلیم و تربیت او کوشید و از وی شاعری توانا در ادب فارسی ساخت و عارفی وارسته در عرفان اسلامی و شمشیری از نوربرای مبارزه با ظلم و جهل در دست وی نهاد.
۵۹.

واکاوی مقالة «دربارة شعر فارسی» به قلم رالف والدو امرسن (گزارشی از دیدگاه امرسن دربارة شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ ادبیات تطبیقی شعر غنایی امرسن مقالة دربارة شعر فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۴ تعداد دانلود : ۸۵۷
در تاریخ مطالعات زبان و ادبیّات فارسی در غرب، یکی از برجسته ترین چهره های ادبی آمریکا رالف والدو امرسن (1882- 1803) است که علاقه اش به شعر و اندیشة شاعران ایرانی، موجب شد علاوه بر ارائة ترجمه از اشعار شاعران ایرانی به زبان انگلیسی، تحت تأثیر شعر فارسی و به خصوص غزلیّات حافظ، شعرهایی با گرایش های شرقی بسراید. افزون بر آن، امرسن مقاله ای با عنوان «دربارة شعر فارسی» نوشته است که اطلاع از محتوای آن در روشن کردن ذهنیت او دربارة شعر فارسی و چگونگی شکل گیری شناخت وی از شاعران ایرانی نقش مهمی دارد. این مقاله جایگاه شاعران ایرانی را در نگاه او نمایان کرده و برداشت امرسن را از شخصیت و اندیشه حافظ در مقام شاعری آزاد اندیش نشان می دهد. هدف این پژوهش واکاوی ذهنیت امرسن بر اساس مقالة «دربارة شعر فارسی» است. ابتدا به بررسی منابع شناخت وی از ادب شرق و شعر فارسی می پردازیم، سپس مبانی درک او از افق های معنایی اشعار عارفانة شاعران ایرانی مطرح می شود و در پایان بررسی نگرش تحسین آمیز وی نسبت به شخصیت و اندیشة حافظ ارائه می شود، از جمله آزاد اندیشی، اعتقاد به عشق استعلایی، استفاده از تخلّص، ساختارهای دولایه ای شعر حافظ و مواردی از این دست قرار داده که هر یک در جای خود مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این بررسی نشان می دهد که به دلیل تفاوت های زبانی و فرهنگی، گاهی خطاهایی در برداشت وی از شعر شاعران ایرانی به چشم می خورد، به همین دلیل موضوع بعدی مورد بحث در این جستار، بررسی خطاهایی است که در ترجمه های امرسن از بعضی از این مفاهیم ایجاد شده است. به احتمال زیاد این خطا ها می توانند ناشی از مراجعه امرسن به ترجمه هایی باشد که از تنگنای چند زبان عبور کرده اند.
۶۰.

مخاطب شناسی حافظ در سده های هشتم و نهم هجری بر اساس رویکرد تاریخ ادبی هرمنوتیک

کلیدواژه‌ها: حافظ مخاطب شناسی تاریخ ادبی هرمنوتیک سده هشتم و نهم هجری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱۷ تعداد دانلود : ۱۴۹۲
نظریه تاریخ ادبی هرمنوتیکی به جای سرگذشت مؤلف و متن، «تاریخ خوانندگان متن» یا «تاریخ ادبیات مخاطبان» را پیشنهاد می¬دهد. از این دیدگاه، عیار ادبیت یک متن مثلاً دیوان حافظ بر اساس میزان سرزندگی، پویایی و قابلیت مکالمه اش با نسل های روزگاران مختلف سنجیده می شود. پس مورخ ادبی، باید «تاریخ تأثیر» حافظ در مخاطبان پس از خود را به نگارش درآورد. او با این کار در حقیقت تاریخ «حیات دیوان حافظ» و «تاریخ معانی شعر حافظ» یعنی سرگذشت یک متن پس از تولد، و حرکت آن در تاریخ را می نویسد. این مقاله از رهگذر بازشناسی خوانندگان حافظ در سده نهم به بررسی پژواک صدای این شاعر در حدود یک سده پس از مرگ وی می پردازد و بر اساس اطلاعات به دست آمده از منابع سده های هشتم و نهم، خوانندگان را بر مبنای نوع خوانشی که از کلام حافظ دارند رده بندی می کند. همچنین پایگاه اجتماعی حافظ را بر اساس اطلاعات زندگی نامه ای و نیز القاب و عناوینی که به حافظ می دهند نشان می دهد و در نهایت سیر تطوّر موقعیت و معنای شعر حافظ را از سادگی به پیچیدگی و از گفتمان ادبی به درون گفتمان قدسی به تصویر می کشد.