مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آستانه
حوزه های تخصصی:
شاخص بازار سرمایه به عنوان دماسنج اقتصادی هر کشور می باشد. از این رو پیش بینی این متغییر جهت اخذ دید کلی از وضعیت اقتصادی و اخذ استراتژی های سرمایه گذاری، یکی از مسائل مهم به شمار می رود. از جمله روش های پیش بینی پرکاربرد در سری های زمانی مالی، شبکه عصبی می باشد که با توجه به جامعیت این روش و عدم وجود برخی از پیش فرض ها در خصوص داده ها، گسترش زیادی نسبت به روش های آماری یافته است. اما وجود نویز در سری های زمانی به خصوص در سری های زمانی مالی و اقتصادی باعث کاهش دقت پیش بینی شبکه عصبی می گردد. یکی از روش های نوفه زدایی در سری های زمانی، تبدیل موجک می باشد. این تحقیق به مقایسه بین دقت پیش بینی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در دو مدل شبکه عصبی با استفاده از داده های نوفه زدایی شده با تبدیل موجک و شبکه عصبی با استفاده از داده های اولیه از ابتدای سال 1385 تا 31 خرداد 1392 می پردازد. نتایج حاکی از بهبود معنادار در پیش بینی شبکه عصبی با استفاده از داده های نوفه زدایی شده می باشد.
ارزیابی و بررسی مخاطرات زیست محیطی ناشی از تغییرات اقلیمی در حوضه ی ابرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامد افزایش تزریق ماده بیشتر (بارش) و کاهش فرایند تبخیر در حوضه های آبی منتهی به چاله ی ابرکوه در دوران سرد تشکیل دریاچه ابرکوه بوده است، دریاچه ای که سازمندی های اجتماعی متعددی در حاشیه ی آن به واسطه ی این ویژگی به وجود آمده و در دوره های گرم به خاطر برهم خوردن نسبت ورودی و خروجی آن به کویر تبدیل شده است. این نوسانات و تغییر اقلیم و پاسخ های زیست محیطی آن باعث تغییرات زیادی در سیستم هیدرولوژیکی محلی و ﻣﻨﺎﺑﻊ آب در دﺳﺘﺮس شده است و پایداری حوضه را به دلیل اثر عوامل مختل کننده بیرونی چون خشکسالی به خطر انداخته است، خطری که بدون تردید سازمندی های اجتماعی را نیز تهدید کرده و در صورت عدم اعمال مدیریتی خاص در نهایت به اضمحلال سازمندیهای انسانی و انهدام اکوسیستم های طبیعی آن منجر می شود.
این مقاله که برگرفته از یک طرح تحقیقاتی در دانشگاه اصفهان است با هدف بررسی چگونگی آثار تغییرات آب و هوا بر سیر تحول حوضه ی ابرکوه انجام گرفته و با اتکا به روش آلومتری و ارزیابی 6 ایستگاه سینوپتیک در تحلیل روند تغییرات سالانه ی پارامترهای اقلیمی مانند متوسط دما، دمای حداکثر، دمای حداقل، بارش حال و گذشته دریاچه و همچنین استفاده از روش تبخیر و تعرق، به بررسی وضعیت حوضه ی ابرکوه و میزان کاهش یخ پوش ها و در نتیجه میزان ورودی حوضه مبادرت شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که تغییر نسبت پارامترهای محیطی حال به دوره های سردتر همگی از آستانه های پایداری عبور و وضعیت عمومی سیستم های محیطی در آستانه ی اضمحلال است.
آستانه های ژئومورفیک حوضه آبی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات محوری در مطالعات ژئومورفیک، بررسی چگونگی روند تغییرات در اشکال سطح زمین است. امروزه ماهیت مطالعات ژئومورفولوژی را تبیین و تحلیل فرم و فرایندهای ژئومورفیک موجود در سطح زمین تشکیل می دهد. در دیدگاه سیستمی، تحلیل های ژئومورفیک بر اساس رابطه میان فرم و فرایند صورت می گیرد. آستانه های ژئومورفیک به این علّت که شرایط مرزی در وقوع تغییرات را نشان می دهند و نیز به منظور درک تغییرات زمانی، یکی از مفاهیم اساسی در تئوری سیستمی است، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی در حیطه آستانه ها و تعادل در راستای تحلیل سیستمی است تلاش دارد آستانه ها و طبقه بندی آن را در حوضه قزل اوزن موردمطالعه قرار دهد. بر همین اساس در سه محور مختلف، درونی، بیرونی و ترکیبی،تجزیه وتحلیل مجازی فرم و فرایندهای حوضه با کمک نقشه های توپوگرافی، لیتولوژی، شیب، خشکسالی (با کمک شاخص SPIو Moran)، ژئونرون های حوضه (با کمک نقشه های هم دما و هم بارش و استفاده از روش جاستین )، ردیابی دریاچه های قدیمی و سطوح فرسایشی، شواهد ژئومورفولوژیکی اسارت و انحرافانجام شده است.نتایج نشان داد که در قسمت جنوب حوضه نوعی تعادل ژئومورفیک حاصل شده و دلیل آن را می توان تخلیه تدریجی چاله بیجار و شکل گیری سطوح فرسایشی آن دانست. با تخلیه این سطوح رودخانه های مهمی همچون انگوران-چای و سجاس رود تغییر مسیر داده و با انحرافی که به دست آورده اند در شرایط کنونی در جای دیگری به قزل اوزن می ریزند. بررسی ژئونرون های منطقه نیز نشان داد که پایاب زنجان رود و میانه تحلیل برنده بوده و مقدار آبی که دریافتی بسیار کم تر از آبی است که از آن ها خارج می شود و اگر رودخانه هایی همچون انگوران چای، قلعه چای و قرنقو چای در مسیر به قزل اوزن نمی پیوست، چه بسا رودخانه کاملاً خشک می شد. این در حالی است که اکثر زیرحوضه های منطقه (سرآب و پایاب) جزء تقویت کننده ها بوده و همین امر سبب شده رودخانه قزل اوزن در این مناطق به دلیل وارد شدن مادّه و انرژی از زیرحوضه ها، همچنان پویا بماند و از تعادل ژئومورفیک خود دور شود.
جایگاه آستانه مخاصمات مسلحانه غیربین المللی ذیل پروتکل الحاقی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۶ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
803-824
حوزه های تخصصی:
به دنبال شکل گیری مادة 3 مشترک کنوانسیون های چهارگانة ژنو در سال 1949 و پروتکل الحاقی دوم به این کنوانسیون ها در سال 1977، جامعة جهانی به مفهوم آستانه مخاصمات مسلحانة غیربین المللی، به عنوان مرز عبور از وضعیت هایی چون شورش و درگیری های پراکندة داخلی و ظرفیتی مؤثر در کاهش حقوق حاکمیتی و حتی پایان بخشیدن به صلاحیت انحصاری محاکم داخلی دول محل وقوع مخاصمه، توجه نشان دادن د. دول محل وقوع مخاصمه، به خصوص آن دسته از کشورهایی که بیش از دیگران خود را در معرض وقوع مخاصمات مسلحانه می دیدند، در طول کنفرانس های مختلف، هنگام طرح این موضوع، همواره تلاش خود را به برجسته کردن اصول و موازین حاکمیتی و اولویت بخشیدن به صلاحیت محاکم و نهادهای قضایی داخلی معطوف کردند. در این میان تلاش کمیتة بین المللی صلیب سرخ جهانی در تنظیم و ارائة پیش نویس چهل و هفت ماده ای پیشنهادی خود به کنفرانس ژنو، به عنوان مفاد پروتکل الحاقی دوم، و تغییر چشمگیر آن پس از سه سال مذاکره، که نهایتاً به شکل گیری متن جدید در ظرفیت بیست و هشت ماده با بیانی متفاوت منتج شد، شایان توجه است. مقالة حاضر، ضمن توجه به تلاش های کمیتة فوق و استخراج دیدگاه علمای علم حقوق و نهایتاً پرداختن به ضریب اثربخشی آستانه جدید مخاصمات مسلحانة غیربین المللی ذیل بند 1 مادة 1 پروتکل الحاقی دوم در توسعه یا عدم توسعة حقوق بشر دوستانه، به خصوص کاهش یا عدم کاهش کشتار غیر نظامیان در طول این نوع مخاصمات، تلاش کرده در پایان تصویری روشن از ملاحظات حاکمیت محور کشورها به خصوص عدم تمایل دول محل وقوع مخاصمه به شناسایی پروتکل الحاقی دوم ارائه کند.
بازشناسی مفهوم «آستانه» در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
6 - 19
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، توجه به ابعاد معنایی در کنار ابعاد کالبدی مطرح بوده است؛ به طوری که از نظر بسیاری از صاحب نظران، نادیده انگاشتن این ابعاد باعث کاهش کیفیت فضاهای زندگی شده است. یکی از مفاهیمی که در اغلب مواقع، وجود نگاه ساده انگارانه باعث فراموشی ابعاد معنایی آن شده، مفهوم «آستانه» است. «آستانه» به عنوان یک مفهوم یا تنها یک کالبد، می تواند طیف وسیعی از معانی مرتبط با فضا و مکان را در برگیرد، که بر حس حضور و ظهور تأثیر گذاشته و فضا را واجد کیفیت می کند. از این رو مقاله حاضر با هدف بازشناسی ابعاد مختلف معنایی و تجلی کالبدی «آستانه» در باغ ایرانی، خصیصه ها و ویژگی های آن را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. در نگاه نخست، آستانه به عنوان یک مفهوم قابل تعریف توسط عناصر کالبدی، در نظر گرفته می شود که دارای لایه های معنایی بوده و به واسطه نوع کاربرد آن، به صورت عینی و ذهنی درک می شود. علاوه بر این، این فضا دارای طراحی و فرم متنوعی است که در انواع باغ های مختلف، کیفیت های فضایی متفاوتی را عرضه کرده و به این صورت ویژگی های درون و برون را در خود حمل می کند.
سهم مدیریت وارونگی اقلیمی در کنترل آستانه شاخص کیفیت هوای شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وارونگی هوا پدیده اقلیمی است که سبب افزایش تراکم آلایندگی در شهرهای پُرجمعیت و صنعتی می شود؛ به طوری که عبور از آستانه کیفیت هوا مشکلات عدیده ای برای شهروندان به دنبال دارد. توجه مدیران برای مقابله با این مشکل بیشتر معطوف به عوامل آلاینده چون ترافیک است. اما باید دید اگر این پدیده در فصول مختلف وجود دارد و عوامل آلاینده نیز تغییر چندانی در طول سال ندارد، چه عاملی سبب عبور مقدار شاخص کیفیت هوا از آستانه می شود و اگر استمرار اینورژن موجب چنین وضعیتی است، می توان راهکارهای اقلیمی برای کاهش استمرار این وضعیت پیشنهاد کرد. این پژوهشِ کاربردی با روش تحلیلِ فضاییِ مؤلفه های اقلیمی (فشار و دما) و آلاینده های هوا (O3, PM, Co, SO2, NO2) و با بهره گیری از روش همبستگی و تکنیک کریجینگ و با استفاده از تحلیلگر Surfer انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: * در حاکمیت اینورژن از طریق هسته های سلولی فشار و دما امکان تحریک سلول ها برای ایجاد آشفتگی وجود دارد. * در ماه آبان و آذر با کنترل ترافیک و در دی ماه با کنترل آلوده کننده های صنعتی می توان از عبور شاخص کیفیت از حد مجاز جلوگیری کرد.
استفاده از شاخص دما در پیش بینی سفیدشدگی جوامع مرجانی (نواحی جنوبی و شمالی خلیج فارس )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دمای سطح دریا یکی از مؤثرترین پارامترهای فیزیکی است که سلامت گروه های آبسنگ های مرجانی را تحت تأثیر قرار می دهد. پدیده سفید شدگی مرجان ها ( (bleaching به دلیل افزایش در مقادیر دما و تغییرات افزایشی در دمای سطح دریا SST در سالهای اخیر بطور گسترده در خلیج فارس اتفاق افتاده و باعث مرگ و میر بسیاری در جوامع مرجانی شده است. اطلاعات دمای سطح دریا نشان دهنده یک ارتباط تنگاتنگ و قطعی بین مقادیر sst و سفیدشدن آبسنگ های مرجانی می باشد. هدف از این پژوهش تعیین یک آستانه دمایی است که میتواند به عنوان یک اخطار و هشدار برای پیش بینی وقوع این پدیده باشد. داده های مربوط به مقادیر دمای هفتگی سطح دریا ( SST ) با تفکیک مکانی ( ° 1 * ° 1 ) که دراین مطالعه استفاده شده است از سازمان ملی اقیانوسی جوی NOAA و برای یک دوره آماری 35 ساله (2015-1980) استخراج شده است وسپس شاخص درجه گرمای هفتگی ( DHW ) نیز برای همان دوره آماری بدست آمده که به کمک آن و همچنین وقایع سفیدشدگی ثبت شده ، اقدام به تعیین آستانه ای برای درجه گرمای هفتگی شد.که به کمک آن بتوان پدیده "سفیدشدگی" را پیش بینی کرد. برای ارزیابی نتایج و بررسی دقت و صحت روش شناسی بکار رفته از تکنیک مهارت پیرس (PSS ) در قالب اعداد نشان داده شد.این روش به ما این امکان را میدهد تا کیفیت پیش بینی های بعدی یا پس بینی های قبلی خود را در قالب اعداد نشان دهد.طبق نتایج بدست آمده آستانه دمای هفتگی ( DHW ) برای منطقه مورد مطالعه 7.13 مشخص شد. که به عنوان هشدار برای پیش بینی سفیدشدن مرجانهای منطقه مورد مطالعه میباشد. مقدار PSS (تکنیک مهارت پیرس) هم 0.72 حاصل شد.که حاکی از مقاومت مرجان های جنوب خلیج فارس در برابر بی نظمی های دمای سطح دریا SST در مقایسه با نواحی شمالی خلیج فارس میباشد.
ارائه روشی جدید مبتنی بر آنالیز بردار تغییرات جهت بهبود نتایج فرایندآشکارسازی تغییرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آشکارسازی تغییرات با استفاده از تصاویر ماهواره ای، یکی از حوزه های اصلی تحقیقات به شمار می رود. یکی از مشکلات استفاده از تصاویر ماهواره ای خطاهای بی شمار در این تصاویر است. خطاهای ناشی از اثر نورپردازی سطح جزء مشکلات اساسی در فرایند آشکارسازی تغییرات اند. از این رو، در پژوهش پیش رو، به منظور کاهش خطاهای ایجادشده در نتایج آشکارسازی تغییرات با استفاده از روش آنالیز بردار تغییرات، روشی ساده و در عین حال مناسب برای کاهش خطاهای ناشی از اثر نورپردازی ارائه شده است. در روش پیشنهادی، پس از اعمال تبدیل Tasseled cap روی تصاویر، جهت بردار تغییرات با راستای بردار پیکسل مربوط به تصویر مبنا در فضای طیفی مقایسه و سپس آستانه ای زاویه ای، برای کاهش خطاهای نورپردازی محاسبه می شود. مساحت زیر منحنی ROC و همچنین، پارامترهای احتمال تشخیص صحیح در روش پیشنهادی، به ترتیب،970/0 و 97/0 است و مقدارFalse Alarm برای آن 32/0 به دست آمده است. نیز، مقایسه نتایج روش پیشنهادی با نتایج روش های مرسوم آشکارسازی تغییرات دقت بیشتر روش پیشنهادی را نشان داده است
نقش مدل عدد فشار در برآورد ظرفیت برد شهری همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر همدان در زمره شهرهای در حال توسعه چه از لحاظ صنعتی و چه از لحاظ گردشگری قرار دارد، لذا به منظور مدیریت بهتر و برآورد هزینه ها و امکانات، مدیران می بایست تصمیم گیری های خود را در این رابطه مبتنی بر ظرفیت برد قرار داده، تا در نهایت مبنای علمی و واقعی برای تصمیم گیری در رابطه با زیرساخت های شهری به دست آید. در این پژوهش از مدل عدد فشار ظرفیت برد شهری با استفاده از چهار نمایانه شامل تراکم ناخالص جمعیت، مصرف آب، تولید زباله و میانگین انتشار منواکسید کربن، به بررسی ظرفیت برد و میزان فشار وارد شده بر اکوسیستم شهری همدان استفاده گردید.با توجه به نقشه همپوشانی نمایانه ها می توان نتیجه گرفت در مجموع حدود 3/23 درصد نواحی دارای ظرفیت برد درجه 1 می باشد که اغلب در حاشه جنوب غربی شهر قرار گرفته اند و حدود 29 درصد دارای درجه ظرفیت برد 2 می باشندکه عمدتا در مناطق 3 و 4 قرار گرفته اند. 5/14 درصد نیز در درجه 3 ظرفیت برد قرار گرفته اند. حدود2/17 درصد نواحی در ظرفیت برد آستانه می باشند. همچنین حدود 7/15 درصد دارای ظرفیت برد بحرانی هستند.
شناسایی خودکار جبهه های جوی با استفاده از روش های عددی بر روی ایران و شرق مدیترانه (مطالعه موردی:13و 14 آوریل 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۲
405-426
حوزه های تخصصی:
غلب بارش های شدید در عرض های میانی با جبهه ها همراه هستند. با توجه به استقرار ایران در این نواحی، شناسایی و بررسی جبهه ها بسیار ضروری می باشد. از طرفی مطالعات اقلیمی جبهه ها با استفاده از نتایج روش جبهه گذاری دستی که اغلب دارای نتایج متفاوتی نیز می باشد، بسیار زمان بر و پرهزینه بوده و عملا غیر ممکن است. لذا در این تحقیق برای نخستین بار در داخل کشور به جبهه گذاری خودکار و عددی پرداخته شده است. ابتدا داده های منظم شبکه ای با وضوح 75/0×75/0درجه شامل دما، ارتفاع ژئوپتانسیلی، رطوبت نسبی، باد مداری و نصف النهاری در تراز های مناسب از مرکز ECMWF اخذ گردید. سپس به کمک برنامه نویسی کامپیوتری، تابع شناسایی جبهه، محاسبه و با تعیین آستانه های مناسب برای مقادیر گرادیان دمایی و پارامتر دمایی جبهه (TFP)، جبهه های سامانه چرخندی در تراز hPa700 شناسایی و رسم شدند. در ادامه، جهت صحت سنجی جبهه های شناسایی شده، تابع جبهه زایی با استفاده از داده های مرکز داده NCEP/NCAR با وضوح شبکه ای 5/2×5/2 درجه و در همان تراز محاسبه و ترسیم گردید. بررسی و مقایسه جبهه های ماشینی با خروجی تابع جبهه زایی و تصاویر ماهواره، نشان دهنده صحت روش شناسایی عددی جبهه می باشد. مقایسه نتایج جبهه زایی در جبهه های سرد و گرم، نشان دهنده واداشت مقادیر مثبت بیشینه جبهه زایی توسط جبهه های سرد نسبت به جبهه های گرم می باشد. همچنین بررسی موقعیت جبهه های سرد و گرم در سامانه چرخندی نشان داد که این جبهه ها، اغلب در پایین دست ناوه و بالا دست پشته سطوح فوقانی یافت می شوند و در مواجهه با ارتفاعات غربی ایران پسروی نموده و تغییر شکل داده اند. نتایج نشان دهنده نقش بارزتر جبهه های سرد در شکل گیری و تحول سامانه چرخندی می باشند.
تحلیل فرم و الگوی شبکه زهکشی حوضه رامهرمز با استفاده از مدل رده آریه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با هدف بررسی تعییرات ژئومورفولوژیکی و ارتباط بین فرم ها و الگوی شبکه آبراهه های حوضه رامهرمز، از مدل رده آریه ای استفاده شده است. این مدل، تحلیل مناسب و قوی برای شناسایی تعادل یک حوضه را فراهم می کند. حوضه مورد مطالعه جزو حوضه جراحی- زهره در جنوب غربی ایران و در محدوده حوضه آبریز خلیج فارس قرار گرفته است. در مرحله اول پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سال 2017، نقشه های توپوگرافی با مقیاس 1:50000 و DEM منطقه مورد مطالعه، مرز و شبکه های آبراهه های حوضه استخراج و در نرم افزار MapViewer با استفاده از روش هورتون-استرالر رده بندی شده است. داده ها پس از برداشت در محیط نرم افزارGlobal mapper20 و ArcGIS10.5 پردازش شده و در نهایت مورد تحلیل قرار گرفتند. مطابق نتایج مدل رده آرایه ای، تعداد و درازای آبراهه های سمت چپ حوضه نسبت به سمت راست روند افزایشی دارد و طول رده های آبراهه ها در هیچکدام از رده ها با همدیگر تعادل ندارند. با توجه به یافته ها و محاسبات مدل، افزایش و کاهش نسبی تغییرات شیب در قسمت های مختلف بر الگوی رودخانه تأثیر گذاشته و تغییراتی در سیمای حوضه مطالعاتی ایجاد کرده است. همچنین بی نظمی در آبراهه های حوضه ناشی از اشکال مختلف فرسایش و فعالیت تکتونیکی می باشد که در تکامل حوضه مورد مطالعه دخالت داشته است. فرم آبراهه ها در طول زمان دچار تغییرات شده اند. این بی نظمی ها که نوعی ناتعادلی و آشوب در آبراهه ها ایجاد نموده، بیانگر این است که آبراهه های پهنه پژوهش از الگوی کیاتیک پیروی می کند. در واقع با وقوع آستانه، فرم و فرآیندهای ژئومورفیکی آبراهه های حوضه تغییر پیدا می کنند.
بررسی ساختار دیوانی و چگونگی اداره آستانه ها در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۱
59-79
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات قابل توجه در دوره صفویان، چگونگی ساختار دیوانی و اداره آستانه هاست. در این دوره، رویکرد دینی صفویان، سبب گسترش کمّی و کیفی آستانه ها و در نتیجه پیچیدگی بیشتر ساختاری آن ها شد. از سوی دیگر، این گسترش همراه با افزایش هزینه های تعمیر و نگه داری بود که باید از منابعی تأمین می گردید. ضرورت تأمین چنین منابعی نیز به نوبه خود، سبب گسترش موقوفات و در پی آن توسعه بیشتر نظام دیوانی شد. با وجود چنین تحولاتی، ساختار نظام دیوانی آستانه های بزرگی چون مشهد، قم، ری (حضرت عبدالعظیم)، عتبات عالیات و بقعه اردبیل، به ویژه از منظر تطبیقی، در این دوره چندان مورد بررسی قرار نگرفته اند. بنابر آن چه گفته شد، این پرسش در این جا مطرح است که ساختار و تشکیلات دیوانی، سلسله مراتب متولیان و کارگزاران در هر آستانه چگونه بوده و آستانه ها در این زمینه ها چه تشابهات و تفاوت هایی با هم داشته اند؟ از سوی دیگر، از آن جا که مسائل اقتصادی نیز بخشی از نظام دیوانی را تشکیل می داد، این پرسش مطرح می شود که کمّ و کیف عواید و مصارف آستانه ها چگونه بود؟ بر این اساس، در پژوهش حاضر، کوشش بر این است که این گونه مسائل، تا حد امکان با رویکردی تطبیقی بررسی شوند. بررسی پرسش هایی از این دست، تصویری روشن تر از نظام دیوانی و نحوه اداره آستانه ها ارائه می دهد و در عین حال، نقش و کارکرد صفویان را در این زمینه ها بیشتر آشکار خواهد کرد.
دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دروازه یکی از عناصر مهم و کم شناخته شده شهرهای پیشامدرن است. در این مقاله، دروازه در شهرهای سده های نخست اسلامی در گستره فرهنگی ایران بررسی شده است. در این پژوهش با بررسی و تفسیر متون درجه اول، داده برای روایتی تاریخی از دروازه فراهم شده است. در این مقاله، چیستی دروازه، نسبت دروازه با شهر و حیات شهری، و نسبت دروازه با تلقی افراد از شهر و جهان پیرامون، ذیل سه نقش متفاوتی که دروازه می تواند به خود بگیرد، بررسی شده است: دروازه به مثابه شیئی محصول عمل انسان؛ دروازه به مثابه ابزاری برای انجام کنش های انسانی؛ دروازه به مثابه صحنه ای برای اعمال انسانی. از خلال این بررسی، وجوهی از ماهیت دروازه و موقعیت آستانه ای آن در فضای شهر و نقش آن در تعیین و تبیین قلمرو شهر روشن می شود. اجزا و فضاهای دروازه طوری سازمان دهی می شد که بتوان بسته به موقعیت، آمدوشد را با درجات مختلف کنترل کرد. دروازه بر احتمال گذار میان درون و بیرون تأکید داشت، اما این گذر را مشروط به ارزش ها و قوانینی می کرد که به شهر به مثابه قلمرو معنا می بخشید. دروازه در شکل دهی به تصویر ذهنی افراد از ساختار شهر و قلمرو آن نقش مهمی ایفا می کرد. حفظ دروازه برای حفظ شهر حیاتی بود. دروازه و رویدادهای مرتبط با آن، به واسطه وضعیت آستانه ای و اهمیتی که در حفظ و تعیین و تبیین حدود شهر داشت، دلالت های نمادینی یافته بود. در واقع دروازه در هر سه لایه کالبدی و اجتماعی و نمادین نماینده شهر به مثابه یک قلمرو بود.
سطح آستانه نرخ ارز اثرگذار بر ثبات مالی بانک های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
1 - 22
حوزه های تخصصی:
عملکرد بانک های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران نشان می دهد زیان انباشته بانک ها از مرز خطر فراتر رفته است که این امر ثبات شبکه بانکی را تهدید می کند. برخلاف تصور عامیانه، افزایش نرخ ارز وضعیت بانکها را بهبود نمی دهد و مقاله فعلی در جهت پاسخگویی به این پرسش تهیه شده است که آیا با افزایش نرخ ارز، بانکها در شرایط باثبات مالی قرار خواهند گرفت یا اینکه برای این امر آستانه مشخصی وجود دارد، هدف مقاله کنونی بررسی ثبات مالی بانکی و برآورد سطح آستانه نرخ ارز اثرگذار بر آن می باشد. لذا با به کار گیری مجموعه ای از متغیرهای اقتصاد کلان از قبیل تورم، نرخ ارز، رشد تولید ناخالص داخلی و همچنین متغیرهای ترازنامه ای بانک ها منجمله سود، حقوق صاحبان سهام، مطالبات غیر جاری و وام(تسهیلات) به بررسی ثبات مالی بانکی می پردازیم. بدلیل نقش کلیدی و لنگر بودن نرخ ارز در مطالعه صورت گرفته با تمرکز بر این متغیر از منظر جهت و اندازه تأثیر، سطح آستانه نرخ ارز اثرگذار بر ثبات مالی بانکها برآورد می شود. الزاماً افزایش بی حد و مرز نرخ ارز، وضعیت بانکها را بهبود نمی دهد و با صعود نرخ ارز از 12.260 ریال در سال 1391 میزان ثبات مالی بانکها روند نسبتاً ثابتی را طی می کند و با افزایش نرخ ارز تا سطح آستانه 45.627 ریال این روند ادامه می یابد لیکن پس از آستانه مورد اشاره، ثبات مالی بانکی تغییر جهت می دهد بدین معنا که عبور نرخ ارز پس از سطح آستانه 45.627 ریال منجر به کاهش ثبات گردیده است. در این پژوهش برای برآورد پارامترهای مدل، روش گشتاورهای تعمیم یافته درقالب مدل پنل پویا مورد استفاده واقع شده و 31 بانک کشور در دوره زمانی سالهای 1385 تا 1397مورد مطالعه قرار گرفته است.
بررسی آستانه های داستان در داستان های کوتاه بزرگ علوی (با توجه به نظریه رابرت فونک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای داستان کوتاه، دربرگیرنده شخصیت ها و حوادثی است که در آن آفریده می شوند و هدف نهایی هر نویسنده این است که خواننده را متمایل سازد تا وارد این دنیای خلاقانه شود. مدخلی که راه خواننده را برای ورود و جلب شدن به این جهان خیالی باز می کند، آستانه داستان است. بزرگ علوی، از جمله داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و اشاعه بینش واقع گرایی انتقادی نقش بسزا داشته است و از این نظر، سعی داشته به ویژه در داستان های آغازینش با توجه به فنون داستان نویسی مدرن، از جمله پرداخت هنرمندانه مطلع داستان ها و پیش کشیدن عناصری همچون راز و ابهام، گفت وگو، کشمکش و صحنه هایی دلالت گر، توجه و رغبت خواننده را برانگیزد. نگارنده در پژوهش حاضر، پس از واکاوی موجز نظریه های ارائه شده در حوزه آستانه داستان، با تکیه بر نظریه رابرت فونک و افزودن قیدی بر آن، به دنبال آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، پس از تعیین آغاز و پایان آستانه داستان های کوتاه بزرگ علوی و سازوکارهای شروع آنها، به بررسی جملات آغازین داستان ها بپردازد و در موارد لازم به نقاط قوت و ضعف آنها نیز اشاره کند. نتایج حاکی از آن است که بزرگ علوی در داستان هایش، توجه ویژه ای به شروع ترکیبی و شروع با صحنه پردازی داشته و بیشتر مهارت داستان نویسی خود را در بخش صحنه پردازی های آغازین نمایان کرده است. همچنین، او در میان شگردهای چگونگی پایان دهی به آستانه، به شرح و تفصیل ماجرا که زیرمجموعه متمرکزکننده روایی «وضوح نمایی» است، بیشترین توجه را داشته که البته در این شیوه، به سبب گسیختگی میان آستانه و میانه داستان، چندان صناعت مند عمل نکرده است.
مواجه های باختینی با فراخوان قدیس متی اثر کاراواجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
89 - 100
حوزه های تخصصی:
باختین بسیار درگیر آثار ادبی بوده و مفاهیم بسیاری معرفی کرده که به کار خوانش آثار ادبی و هنری می آیند. در این مقاله با هدف به دست دادن الگویی باختینی برای خوانش آثار هنرهای بصری و همچنین تدقیق اندیشه های باختین با وارد ساختن آنها به حوزه هایی تازه، با تکیه بر منابع کتابخانه ای (موزه ای) و استفاده از روش تحلیلی نقاشی فراخوان قدیس متی اثر کاراواجو را بررسی کرده ایم. در این بررسی روشن شده که بسیاری از مفاهیم ادبی باختین به خوبی از اثری متعلق به رسانه ای بصری نیز قابل استنباط اند. از آن فراتر، بصیرت های هستی شناسانه ی باختین، به ویژه «پایان ناپذیری» انسان و نقش دیگری در آن، نه تنها در هنر کاراواجو که در سرگذشت یکی از مهم ترین قدیسان مسیحیت، متای انجیل نگار نیز قابل ردگیری هستند. به این ترتیب از خلال گفتگویی که میان اندیشه های باختین، هنر کاراواجو و متن مسیحی درمی گیرد این نتیجه ی باختینی حاصل می شود که «پایان ناپذیری» ویژگی ذاتی انسان است و تنها دیگری است که می تواند «مفر» وجود انسان را یافته و او را از خود به در کند. همچنین این نتیجه حاصل می شود که هنر کاراواجو خود می تواند در نقش دیگری ظاهر شود و مخاطب را از خود به در سازد و به ساحت پایان ناپذیری وارد کند.
واکاوی زیبایی شناسی و نمادپردازی در هنر معماری قشقایی به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۷۰-۵۷
حوزه های تخصصی:
نمادپردازی و زیبایی شناسی مردمان در هنرهایشان نمود می یابد. سایر محققانی که معماری سیاه چادر را موردتوجه قرار داده اند ازنظر عناصر و اجزا، ویژگی های سازه ای، اقلیمی یا شیوه زندگی به آن توجه کرده اند. آن ها به تمجید زیبایی های آن پرداخته اند اما جنبه های زیبایی شناسانه را تحلیل نکرده اند. این پژوهش با تمرکز بر سیاه چادر عشایر قشقایی به عنوان جلوه ای از معماری بومی در پی این است که پیام ها و انگاره های زیبایی شناسانه را به صورت اکتشاف پدیدارشناسانه شناسایی کند. هدف این پژوهش شناخت ساختار معنا در معماری سیاه چادر است. زیبایی شناسی و نمادپردازی به عنوان بالاترین سطح معنی در معماری عشایر کمتر موردتوجه قرار گرفته است. داده های این پژوهش به صورت مشاهده یک ایشوم ییلاقی عشایر قشقایی و صحبت با زنان گردآوری شده و به صورت پدیدارشناسی تحلیل شده است. چهارچوب نظری بر اساس نظریه فرهنگی - اجتماعی راپاپورت و پدیدارشناسانه باشلار تدوین شده است. بر اساس این چهارچوب مؤلفه های گهواره، مرزها، درون و بیرون، بزرگ و کوچک، آرمان، آشیانه، شکل ها و رنگ ها بر مبنای سه عنصر خیال، رؤیا و افسانه تحلیل می شوند. سؤال این پژوهش این است که ویژگی های نمادین و زیبایی شناسی چگونه بر شکل سیاه چادر عشایر قشقایی تأثیرگذار است؟ یافته ها نشان می دهد نمادهایی مانند رؤیاپردازی نامحدود، بی کرانگی قلمروی سکونت، عناصر طبیعت، تقدس اجاق، پناه، کمال گرایی، جلوه انسانی سیاه چادر، عشق ورزیدن به خانه، مینیاتوری از عمارت آرمانی، صمیمیت و مرزهای نسبی در ارتباط شکل سیاه چادر با معنا قابل خوانش است. نتایج همچنین نشان می دهد کل مجموعه سیاه چادر با عرصه های اطراف به عنوان نظام خانه مدنظر است و ساختار شکل گیری عناصر مختلف به صورت شکل گیری عرصه ها در یک ساختار مارپیچی حول زن عشایر تعریف می شود. بنابراین در کنار سایر عوامل سرپناه و شیوه زندگی، مفهوم ادراکی پناه، معنا و نمادها در ایجاد معماری بومی سیاه چادر نقش تعیین کننده دارد.
پایانِ داستان ها «پیوستار سکون در رمان فارسی دهه چهل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانر رمان در پیوند با زمان معاصر همواره خلق کننده جهانی نو و رو به آینده است که مفهوم حرکت و نامتنهای بودن را توأمان در درون خود نهفته دارد. در چنین چشم اندازی نمی توان رمان را صرفاً به بازتابی از شرایط خاص اجتماعی- تاریخی دورانی مشخص، یا به خدمت ایده و رسالتی خاص تقلیل داد. ژانر رمان و جهان داستانی اش مخلوق رابطه ای پیچیده و درهم تنیده از عناصر گوناگون متباین از جمله: جهان واقعی به مثابه منبع بازنمایی، جهان بازنموده اثر ادبی، مؤلف و مخاطب در زمان ها و مکان های متفاوت است که می توان از آن ها به مثابه پیوستار رمان نام برد. بر اساس این نگاه، رمان و به صورت خاص پایان بندی آن به مثابه آستانه یا مرزی در رابطه با دیگر عناصر پیوستارِ رمان ترسیم شده است که با توجه به چگونگی بسته شدن آن یعنی: سخن فرجامین داستان یا گفتار راوی و قهرمانان داستان درباره خویش و جهان شان، گرایش آن داستان را در نسبت با حرکت یا سکون و ایستایی اش به صورت خاص، و ژانر رمان به صورت کلی مد نظر قرار گرفته است. این نگاه با تکیه بر مفاهیم ژانر رمان، حماسه، آستانه، پیوستار زمانی-مکانی«کرونوتوپ» از نگاه باختین صورتبندی شده است. بر این اساس در پایان رمان شوهر آهو خانم، حرکت سیدمیران که از خیابان شروع و به گاراژ رسیده بود در بازگشتی ایستا به خانه منتهی می شود؛ در سووشون یوسف به مثابه دیگری زری کشته و حذف می شود؛ و حرکت خالد در رمان همسایه ها از خانه ای محصور آغاز می شود، در خیابان تداوم می یابد و به زندان ختم می شود.
تعیین آستانه و ارزیابی حساسیت شاخص پوشش گیاهی اکوسیستم های شهری در مواجهه با شوک های اقلیمی، مطالعه موردی: منطقه شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییر اقلیم و اثرات منفی آشکار آن بر اکوسیستم ها موجب نگرانی شده است. این پژوهش در پی آن است که آزمون کند؛ آیا تغییرات پوشش گیاهی در مقابل شوک های اقلیمی حساس بوده و همچنین روند بازیابی اکوسیستم از طریق این شاخص چگونه است. در این راستا با بهره گیری از پلتفرم GEE، کد نویسی جاوا، GIS و تحلیل های آماری، شاخص های پوشش گیاهی و پالمر محاسبه و همچنین بر اساس داده های اقلیمی سری زمانی تغییرات پوشش گیاهی و اقلیمی ارائه شد. نتایج شاخص خشک سالی پالمر نشان می دهد طی دوره آماری (1985-2020) منطقه مطالعاتی با خشک سالی مواجه می-باشد. همچنین نتایج بیانگر طولانی ترین دوره خشک سالی منطقه از سال 2013 تا 2020 است. درمجموع از 420 ماه مورد ارزیابی در 70 ماه، شاخص NDVI در پایین حد آستانه تغییرات قرار دارد. از این میان قرارگیری 31 ماه از طول دوره مطالعاتی در پایین حد آستانه قابل پذیرش در فصول سبز و غیر خزان کننده می باشد که به لحاظ اکولوژیکی نگران کننده است. توزیع پراکنش شاخص پوشش گیاهی بر مبنای هگزاگون نیز در سال 1985 و 2005 دارای توزیع نرمال و تقریباً نرمال بوده؛ اما در سال 2020 نمودار از وضعیت نرمال خارج و چولگی به سمت شاخص پوشش گیاهی تحت استرس و یا حتی پوشش های تنک میل کرده است. مطابق بررسی شاخص ها پیش بینی می گردد منطقه گرگان در مرز چنین تحولات اکولوژیکی قرار داشته و اکوسیستم تاریخی منطقه با شرایط اقلیمی و اختلال های انسانی به سمت اکوسیستم ها جدید یا قرارگیری در وضعیت تعادلی جدید در حال حرکت است.
بازتعریف یک فضای داخلی؛ مسجد مطلب خان خوی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
97 - 112
حوزه های تخصصی:
مسجد گنبدخانه ای مطلب خان خوی در حدود دویست سالی که از بنای آن می گذرد همواره فاقد گنبد بوده است و این امر علاوه بر آسیب های فیزیکی و ساختاری عدیده، باعث شده همچون یک فضای خارجی بستر مناسبی برای حضور فعالیت ها و کارکردهای داخلی نباشد و در نتیجه متروکه شود. این مقاله در چهار بخش اصلی به دنبال مطالعه و پیشنهاد یک راه حل مناسب در راستای ایجاد یک فضای داخلی به منظور باز گرداندن حیات اجتماعی و کارکردی پایدار به این بنای تاریخی است. در بخش اول بنای مسجد و کیفیات آن معرفی شده است، سپس در بخش دوم به مقایسه ی دو رویکرد سرحدی در نگرش به مسئله ی باز سازی گنبد در یک بنای تاریخی می پردازد. در بخش سوم روش های کهن ایرانی و نوین معاصر به منظور شناسایی راهکاری مناسب برای دستیابی به فضای مطلوب داخلی در بنای مسجد مطالعه شده است. این چهارچوب مطالعاتی در نهایت در بخش چهارم به ارائه ی راه حلی مبتنی بر شناختی دقیق از بنا و حدود و ثغور رویکرد برخورد با آن در ارائه ی طرح، و متکی بر هم نهشت روش های تاریخی و معاصر می انجامد.