استعاره یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در زبان شناسی شناختی است. هدف از مقاله حاضر بررسی وجود و کیفیت استعاره ی مفهومی «گذر زمان به مثابه حرکت در مکان» در قصه های کودک در گروه های سنی الف، ب و ج، در چارچوب معناشناسی شناختی بر اساس نظریه معاصر استعاره ی لیکاف است.
روش انجام این مقاله به صورت توصیفی– تحلیلی بوده است. در این مقاله داده ها به روش کتابخانه ای و از 60 کتاب کودک گرفته شده است.
به طور کلی می توان از این مقاله چنین نتیجه گیری کرد که: الف) به نظر می رسد، کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند و این نه تنها از طریق حرکت خطی، در راستای افقی و عمودی امکان پذیر است بلکه جهت حرکت از لحاظ کیفی می تواند متفاوت باشد؛ بدین معنی که حرکت می تواند به صورت حجمی، فضا یا ظرفی را پُر کند، سطحی را بپوشاند یا به صورت تغییر حالت و وضعیت خود را نشان دهد. ب) کودک فارسی زبان، در گروه های سنی مورد بررسی، نه تنها مفهوم زمان را به واسطه ی حرکت در مکان درک می کند بلکه عملکرد الگوی نگاشت "" زمان چیز است""، ""آن چیز در حرکت است"" در استعاره زمان، با فرافکنی هستی شناسانه به ماه و خورشید و اشیاء پیرامون کودک وابسته است و بر درک مفهوم زمان تأثیر مستقیم دارد.