مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مدل سازی معادلات ساختاری
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
97 - 116
حوزه های تخصصی:
در مشاغل مبتنی بر کار گروهی، از جمله حرفه حسابرسی، محیط فعالیت کارکنان اهمیت فراوانی دارد. از دسته عوامل مهم و مؤثر بر محیط کاری کارکنان، احساس تبعیض جنسیتی است. در این پژوهش، تأثیر عوامل فردی و سازمانی در مؤسسه های حسابرسی بر احساس تبعیض جنسیتی حسابرسان زن و همچنین پسایندهای آن به صورت نگرشی و رفتاری، بررسی شده است. این پژوهش از دسته پژوهش های پیمایشی به شمار می رود که به روش همبستگی اجرا شده است. داده های این پژوهش به کمک 136 پرسشنامه برخط که توسط حسابرسان زن شاغل در مؤسسه های حسابرسی تکمیل شده بود، به دست آمد و با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که حسابرسان شاغل در مؤسسه هایی با شرایط سازمانی و عوامل فردی مستحکم تر، سطح کمتری از تبعیض جنسیتی را احساس می کنند. افزایش این احساس تبعیض در حسابرسان، موجب می شود که از رفتارهای شهروندی سازمانی خود در سازمان بکاهند یا رفتار انحرافی سازمانی را در پیش بگیرند و در نهایت انگیزه خروج از مؤسسه را در ذهن خود بپرورانند.
تحلیل عوامل هویت بخش در محلات قدیم شهری با نشانه های مذهبی (مطالعه موردی: محله شاهزاده ابراهیم اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اماکن مذهبی یکی از نشانه های شهری هستند که در پویایی، خوانایی و تعلقداشتن به محلات شهری مؤثرند. نشانه ها و عناصر کالبدی (مساجد، معابر، پل ها و مدارس) شهر اصفهان که به مرور زمان و با تأثیر از فرهنگ ایرانی شکل گرفته، نقش مؤثری در اصالت و غنای فرهنگی این شهر داشته است؛ ولی با این وجود بسیاری از نشانههای فرهنگی آن فراموش شده است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های هویت بخش، نحوه ارتباطشان با هم و چگونگی اثرگذاری آنها بر هم در محله شاهزاده ابراهیم انجام شده است. نگارندگان جویای تعیین شاخص های هویت بخش این محله و اثرگذاری آنها بر روی یکدیگر هستند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی و تحلیلی است. داده ها از طریق توزیع 300 پرسشنامه در بین ساکنان محله جمع آوری شده اند. برای سنجش تأثیر شاخص های هویت بخش و ارتباط بین آنها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرمافزار آموسگرافیک استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که وضعیت معیارهایی چون تعهد، دلبستگی، احساس مالکیت، تعامل و ارتباط مردم با یکدیگر - از نظر عامل اجتماعی- در فضای امامزاده مناسب است. بار عاملی برخی متغیرها از نظر عملکردی نسبت به متغیرهای دیگر پایینتر است. عاملهایی چون صمیمیت فضای امامزاده و استفاده ساکنین از این فضا مناسبتر و بار عاملی متغیّرها در ابعاد کالبدی، کیفیت بصری، نوع مصالح، تزئینات و الگوی معماری اسلامی رضایت بخش تر است. با اینکه بار عاملی پاکیزگی معابر و حیاط برای مسائل زیست محیطی زیاد است؛ اما محیط امامزاده کمبود فضای سبز دارد. بیشترین بار عاملی و همبستگی برای شاخص ادراکی به قدرت دعوت کنندگی امامزاده و احساس خوب، آرامش و آسایش حاصل از آن مربوط است. اهمیت متغیر آدرسدادن (با استفاده از موقعیت مکانی امامزاده) نسبت به سایر متغیرهای موجود بسیار کم است. ارتباط بین عامل ها نشان می دهد که عامل اجتماعی بر عامل های زیست محیطی، کالبدی و ادراکی؛ عامل زیست محیطی بر عاملهای کالبدی و عملکردی؛ و عامل کالبدی نیز بر عامل ادراکی تأثیرگذار هستند
سنجش کارایی ارزش ویژه ی برند با استفاده مدل ترکیبی SEM-DEA: (مطالعه ی موردی: برند خودرو در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
137 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روابط بین متغیر های ارزش ویژه ی برند و سنجش کارایی برندهای متفاوت از خودروها است. این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی و برپایه ی مدل معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل پوششی داده ها است. جامعه ی آماری این پژوهش متشکل از مصرف کنندگان 23 برند خوردو در شهر اصفهان بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS18، AMOS18 و DEA Solver انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و تداعی برند بر وفاداری به برند تأثیرگذار بوده و وفاداری به برند نیز به نوبه ی خود بر ارزش ویژه ی برند تأثیرگذار است. از سوی دیگر، کارایی ارزش ویژه ی برند با استفاده از تحلیل پوششی داده ها سنجیده شد. نتایج به دست آمده از نرم افزار DEA Solver حاکی از آن است که در فاز اول و دوم، برند مزدا 3 از لحاظ برخورداری از ارزش ویژه ی برند نسبت به برند های دیگر کاراتر است.
تبیین تأثیر بازارگرایی و نوآوری مدیریت بر عملکرد بنگاه با تأکید بر نقش میانجی نوآوری فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
463 - 484
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین تأثیر متغیرهای بازارگرایی، نوآوری مدیریت، نوآوری فناورانه و عملکرد سازمانی اجرا شد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام بنگاه های داروسازی سراسر کشور دربرمی گیرد. حجم نمونه با بهره مندی از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، 255 به دست آمد. داده ها به کمک پرسشنامه ای گردآوری شدند که روایی و پایایی آن به تأیید رسید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی در نرم افزار آماری Smart-PLS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بازارگرایی و نوآوری مدیریت، اثر معنادار و مثبتی بر نوآوری فناورانه می گذارد. همچنین نتایج مشخص کرد که هر سه متغیر بازارگرایی، نوآوری مدیریت و نوآوری های فناورانه در محصولات و فرایندها، می تواند به عملکرد برتر بنگاه منجر شود.
طراحی و تبیین مدل تأثیر تبلیغات توصیه ای بر تصویر ذهنی گردشگران از مقصد گردشگری و قصد سفر (مطالعه موردی: اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
811 - 832
حوزه های تخصصی:
رفتار گردشگران گاه تحت تأثیر استنباط آنها از تصویر ذهنی مقصد گردشگری قرار می گیرد و این مسئله از ابتدای مرحله انتخاب مقصد سفر مشاهده می شود. منابع اطلاعاتی یکی از عوامل شکل دهنده تصویر ذهنی از مقصد است. هدف این پژوهش طراحی و تبیین مدل تأثیر تبلیغات توصیه ای بر تصویر ذهنی گردشگران از مقصد گردشگری و قصد سفر است. مدل پژوهش بر اساس مطالعات پیشین در داخل و خارج از کشور، بررسی نظر خبرگان دانشگاهی، بررسی صنعت گردشگری و دیدگاه های مدیران آن و پیشنهادهای محقق بنا شده است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده اند و با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کارگیری نرم افزارهای SPSS وLISREL آزمون شده اند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه گردشگران خارجی است که در بهمن و اسفند 1393 از اصفهان دیدن کرده اند. به منظور جمع آوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از 450 گردشگر نمونه گیری به عمل آمد. در نهایت، پس از تحلیل عاملی تمام فرضیه های پیشنهادی محقق به تأیید رسید و در مدل باقی ماند. بر مبنای تجزیه و تحلیل مسیر نیز، تمام فرضیه های پژوهش تأیید شدند.
بازاریابی کارآفرینانه، قابلیت های بازاریابی و عملکرد کسب وکارهای پروژه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
145 - 164
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازاریابی کارآفرینانه بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد پروژه در کسب وکارهای پروژه محور است. پژوهش حاضر از جنبه هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و از نظر طرح پژوهش، توصیفی همبستگی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن مدیران و کارشناسان بازاریابی یک شرکت بزرگ نرم افزاری با 128 کارمند در تهران است. تعداد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با توجه به اطمینان از برگشت پرسشنامه کافی، 100 نفر تعیین شد که در نهایت 98 پرسشنامه برای تحلیل جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها شامل آزمون فرضیه ها و سنجش روابط بین متغیرها است که به دلیل تعداد نمونه کم، از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی (PLS) در نرم افزار SmartPLS3 استفاده شده است. بررسی نتایج پژوهش نشان داد بازاریابی کارآفرینانه بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد پروژه در کسب وکارهای پروژه محور تأثیر معناداری می گذارد. از سوی دیگر، قابلیت های بازاریابی نیز بر عملکرد پروژه در کسب وکارهای پروژه محور تأثیر معناداری دارد.
مدلی برای روابط ریسک های زنجیره تأمین صنعت پتروشیمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
405 - 424
حوزه های تخصصی:
در محیط پیچیده و پیش بینی ناپذیر زنجیره تأمین، تلاش برای کاهش ریسک ممکن است به کاهش یا افزایش دیگر ریسک ها بینجامد؛ ازاین رو شناسایی ریسک های زنجیره تأمین و روابط بین آنها ضروری است و به راهبرد مؤثرتر و جامع تر کاهش ریسک منجر می شود. هدف این تحقیق شناسایی و استخراج ساختار روابط ریسک های بالقوه زنجیره تأمین است. در این مقاله، با مرور پیشینه پژوهش و براساس نظرخواهی از خبرگان، دوازده ریسک اصلی زنجیره تأمین صنعت پتروشیمی شناسایی شد، سپس با استفاده از فرایند مدل سازی تفسیری- ساختاری روابط بین ریسک ها استخراج و در نهایت اعتبار مدل از طریق مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شد. نوآوری این پژوهش ترکیب رویکرد مدل سازی تفسیری- ساختاری و معادلات ساختاری است. نتایج نشان داد که ریسک های محیط خارجی زنجیره تأمین (ریسک های طبیعی، سیاسی- اجتماعی، خط مشی و اقتصاد کلان) در سطوح پایین مدل قرار می گیرند و بیشترین اثر را بر دیگر ریسک ها دارند و عامل ظهور و تشدید ریسک های محیط صنعت (بازار محصول و رقابت، بازار نهاده ها و ارتباطات و همکاری) و محیط سازمانی (ریسک های عملیاتی، مالی، راهبردی، تعهد و فرهنگ سازمانی و کارکنان) به شمار می روند.
ارائه مدل مفهومی برای انتخاب تأمین کنندگان پایدار (مطالعه موردی: شرکت سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
767 - 784
حوزه های تخصصی:
انتخاب تأمین کنندگان پایدار در بلندمدت، به ایجاد مزیت رقابتی در کل زنجیره تأمین می انجامد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب تأمین کنندگان پایدار در زنجیره تأمین سایپا بوده است. برای این کار پس از بررسی ادبیات نظری پژوهش، 58 شاخص برای ارزیابی تأمین کننده پایدار شناسایی شد که پس از بررسی خبرگان زنجیره تأمین در صنعت خودرو، فقط 17 شاخص مناسب تشخیص داده شد. سپس پرسشنامه ای بین کارشناسان موجود در زنجیره تأمین شرکت سایپا توزیع شد و براساس 191 پرسشنامه به دست آمده مدل مفهومی انتخاب تأمین کننده پایدار با روش تحلیل عاملی- تأییدی برآورد شد و شاخص های پایداری در سه گروه اقتصادی، رفاه اجتماعی و زیست محیطی عامل بندی شدند. طبق نتایج کسب شده این مدل تحقیقاتی، مشخص شد انتخاب تأمین کنندگان پایدار به ترتیب اولویت به ابعاد «رفاه اجتماعی»، «اقتصادی» و «زیست محیطی» بستگی دارد و اولویت هریک از زیرشاخص ها نیز در تبیین انتخاب تأمین کنندگان پایدار مشخص شد.
بررسی تأثیر آمادگی الکترونیکی بر فراموشی سازمانی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
187 - 208
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، دو عنصر دانش و فناوری در سازمان ها اهمیت زیادی یافته اند. گاهی سازمان ها به علت آشفتگی اطلاعاتی به شکل غیرآگاهانه دانش و مهارت های خود را فراموش می کنند و گاهی برای چابکی بیشتر به فراموشی آگاهانه دانش ها و مهارت های خود رو آورده اند. برخی از فراموشی ها برای سازمان مفید و برخی دیگر زیانبار بوده است. فناوری اطلاعات زمینه ای را فراهم آورده تا سازمان ها برای نگهداشت و فراموشی دانش ها و مهارت ها از توانایی بیشتری برخوردار شوند. هدف این پژوهش بررسی نقش آمادگی الکترونیکی در فراموشی سازمانی مفید و مضر است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش، تعداد 109 پرسشنامه در جامعه آماری پژوهش (سازمان های دولتی شهر بوشهر) توزیع شده و فرضیه های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان آمادگی الکترونیکی بر روی میزان فراموشی مفید دارای تاثیر مثبت و بر روی فراموشی مضر دارای تاثیر منفی است.
بررسی تأثیر شایستگی هوش تجاری بر فرایند مدیریت ارتباط با مشتری: مطالعه تجربی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
209 - 234
حوزه های تخصصی:
امروزه، ایجاد روابط بلندمدت و مؤثر با مشتریان یکی از مؤلفه های کلیدی درک اولویت ها و نیازهای آنها و کسب مزیت رقابتی است. همچنین، سازمان ها با نیاز فزاینده به اطلاعات و دانش تحلیلی درباره مشتریان، بازار، رقبا، محیط سازمانی و سایر عوامل مؤثر بر کسب و کار مواجه اند که باعث توجه به هوش تجاری به عنوان راه حلی برای پاسخ به این نیاز شده است. هدف این پژوهش، مطالعه نقش شایستگی هوش تجاری در بهبود فرایند مدیریت ارتباط با مشتری است. به این منظور بر اساس مرور ادبیات و تئوری رابطه شایستگی قابلیت، یک مدل مفهومی دربرگیرنده ابعاد شایستگی هوش تجاری و فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتری ارائه شده است. داده های پژوهش از حوزه بانکداری جمع آوری شده و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شده است. یافته های تجربی نشان داد شایستگی هوش تجاری سازمان از نظر برخورداری از شایستگی های مدیریتی، فنی و فرهنگی، بر ارتقای قابلیت های فرایند مدیریت ارتباط با مشتری شامل فرایندهای آغاز، حفظ و خاتمه ارتباط با مشتری، تأثیر مثبت و شایان توجهی دارد.
اثر توان رهبری مدیر مالی شرکت بر نگرش حمایتی حسابرس
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در رفع ابهامات بین مدیریت شرکت و حسابرسان مستقل نوع روابطی است که بین مدیران شرکت و حسابرسان شکل می گیرد و روابط بین آنان نیز متأثر از ویژگی های مدیریت شرکت مانند توان رهبری مدیریت است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر توان رهبری مدیر مالی شرکت صاحبکار بر نگرش حمایتی حسابرس در فرآیند قضاوت و تصمیم گیری است. این پژوهش در سال های 1397 و 1398 انجام شده است و جامعه آماری آن را حسابرسان حرفه ای معتمد بورس شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات خصوصی تشکیل می دهد که از بین آن ها تعداد 153 حسابرس به عنوان نمونه انتخاب گردید. به منظور گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه و برای آزمون فرضیه ها نیز از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که توان رهبری مدیر مالی شرکت صاحبکار بر نگرش حمایتی حسابرس و همچنین میزان هویت یابی (آشنایی) حسابرس با صاحبکار تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین در شرایط ابهام، نگرش حمایتی حسابرس و متغیر هویت یابی حسابرس با مدیریت صاحبکار نیز بر میزان موافقت حسابرس با رویه های صاحبکار تأثیر مثبت دارند. از طرفی، هویت حرفه ای حسابرس بر میزان موافقت حسابرس با رویه های مطلوب صاحبکار تأثیر منفی دارد. بر اساس نتایج پژوهش، برخی از ویژ گی های صاحبکار مانند توان رهبری مدیر مالی می توانند از طریق نگرش حمایتی حسابرس عینیت در فرآیند قضاوت و تصمیم گیری حسابرس را از بین ببرند.
ارزیابی آثار توانمندسازها در استفاده از مدیریت زنجیره تامین پایدار بر مزیت رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مرداد و شهریور ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
49-62
حوزه های تخصصی:
سند چشم انداز بتن 1404 یکی از اسناد رسمی کشور است که بخشی از آن شامل وظایف تولیدکنندگان سیمان می باشد. سازمان مورد مطالعه در این پژوهش، شرکت سیمان تهران است که از مهم ترین تولیدکنندگان سیمان است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری به دو دسته کارشناسان و خبرگان صنعت تفکیک شدند. از طریق روش سلسله مراتب تحلیلی (AHP)، اهمیت نسبی استراتژی های شرکت بر اساس اهداف سند چشم انداز تعیین شد. نرخ ناسازگاری در بخش های مختلف این پرسشنامه کمتر از 1/0 و قابل قبول بود. در مرحله دوم پرسشنامه ارزیابی وضعیت استراتژی های شرکت سیمان تهران از مناظر هدف گذاری، اجرا و ارزیابی با استفاده از طیف لیکرت پنج گزینه ای تهیه شد و در میان 70نفر از کارشناسان مسئول و آگاه در شرکت مورد مطالعه توزیع گردید. این جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس فرمول کوکران، انتخاب شدند. به کمک نرم افزار SPSS، ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه 931/0 (قابل قبول) تعیین شد. نتایج این مطالعه کاربردی نشان می دهد که بر اساس نظرسنجی انجام گرفته در شرکت سیمان تهران، معیار هدف گذاری دارای کم ترین شکاف و ارزیابی بیش ترین شکاف را دارد. شکاف استراتژیک در این شرکت برای ارتقاء سطح دانش سازمانی، بهینه سازی سبد تکنولوژی، ارتقاء بهره وری و توسعه سرمایه های انسانی دارای بیشترین شکاف بود.
تبیین روابط مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری محلات (مطالعه موردی: محله جوادیه منطقه 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
155-167
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار محله ای دیدگاهی است که حل مشکلات کنونی شهرها را در گرو بازگشت به مفهوم محله می داند. در این دیدگاه، محله بنیادی ترین واحد توسعه شهری و کوچکترین مقیاس توجه به جنبه های مختلف پایداری به عنوان یک واحد شهری با قابلیت کنترل بیشتر از شهر و به عنوان یک سطح امیدوارکننده برای آزمایش ایده های جدید و راه های دستیابی به توسعه پایدار شهری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که علی رغم اهمیت سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در خردترین واحد شهر یعنی محله تاکنون مطالعات گسترده ای پیرامون این مفهوم در مقیاس خرد و اجرایی آن صورت نگرفته و سنجش کمی روابط بین مؤلفه های مختلف پایداری نیز موضوع مهمی است که مورد غفلت قرار گرفته است. در همین راستا، در پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه رابطه ای بین مؤلفه های مختلف پایداری محلات وجود دارد، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته شده است. هدف سنجش کمی تأثیر شش مؤلفه کالبدی-فضایی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و ارتباطات، محیط زیستی، حکمروایی- مدیریتی بر پایداری محلات در محله جوادیه منطبق بر ناحیه یک شهرداری منطقه شانزده به عنوان نمونه موردی پژوهش است. بر همین مبنا، پس از مرور متون مرتبط با موضوع پایداری، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت و سپس پیمایش پرسشنامه ای از ساکنین محله مورد مطالعه به عمل آمد. لازم به ذکر است بر اساس فرمول کوکراین جامعه آماری شامل 381 نفر تعیین شده است. در این پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری1 و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس2 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد سه مسیر «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی»، «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی منجر به پایداری محلات» و «مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی به مؤلفه محیط زیستی» به ترتیب با ضرایب مسیر 898/4، 208/3 و 988/1 مهم ترین مسیرهای تأثیرگذار در درک شهروندان از مؤلفه های پایداری محلات است و به طور کلی مؤلفه حکمروایی-مدیریتی تأثیرگذارترین مؤلفه در تعیین پایداری محلات شناخته شد.
تحلیل راهبرد گذار فناورانه تولید هم زمانِ برق و حرارت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به شناسایی مهم ترین موانعی می پردازد که سبب عدم توسعه فناوری تولید هم زمان برق و حرارت در کشور شده است. در مرحله اول تحقیق، موانع توسعه فناوری تولید هم زمان برق و حرارت از طریق مطالعه اسناد، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و برگزاری جلسه گروه کانونی، با روش تحلیل مضمون استخراج شده و سپس با ارسال پرسش نامه به خبرگان حوزه تولید هم زمان برق و حرارت و با روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی، موانع شناسایی شد و همچنین، فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. مدل منتخب برای استخراج این موانع، تلفیقی از رویکردهای تحلیل چندسطحی و نظام نوآوری فناورانه است که از رویکردهای پرکاربرد در مطالعات حوزه گذارهای فناورانه هستند. نتایج نشان می دهد عوامل مربوط به رژیم های فنی اجتماعی و همچنین عوامل فرهنگی و اقتصادی کلان کشور، نقش پررنگ تری در عدم توسعه این فناوری داشته اند. در ادامه، متناظر با موانع استخراج شده اولویت دار، 11 سیاست پیشنهادی برای غلبه بر این موانع حاصل شد
پیش زمینه ها و پیامدهای تجربه کاربر از سیستم های پیشنهاددهنده در محیط های آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
155 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف اصلی فروشگاه های اینترنتی، خلق تجربه عالی برای کاربر است که این امر عملاً امکان خلق یک مزیت رقابتی پایدار را برای این فروشگاه ها فراهم می کند. همچنین، تجربه کاربر یکی از منابع اطلاعاتی ارزشمند و نوین جهت طراحی سیستم های پیشنهاددهنده است. حال با توجه به دنیای رقابتی تجارت و شباهت زیاد کالاها و خدمات و با در نظر گرفتن نقش حائز اهمیت تجربه کاربر و در واقع ایجاد برداشت مثبت در ذهن کاربر، این پژوهش با هدف تعیین پیش زمینه ها و پیامدهای تجربه کاربر از سیستم های پیشنهاددهنده در محیط های آنلاین انجام شده است. روش شناسی پژوهش حاضر ترکیبی است. در بخش کیفی، به منظور انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته 20 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شدند. سپس بر اساس تحلیل محتوای داده های بخش کیفی، مدل اولیه پژوهش ارائه شد. در بخش کمی پژوهش، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کاربران و مشتریان فروشگاه اینترنتی دیجی کالا بوده اند که در فروردین و اردیبهشت ماه 1398 از خدمات آن استفاده کرده اند. به این منظور، تعداد 384 نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کمی از نرم افزار لیزرل استفاده شده و فرضیه ها مورد تائید واقع شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود پنج دسته عوامل اصلی پیش زمینه شامل تجربه تأثیر ادراک شده، تجربه سهولت ادراک شده، تجربه کیفیت ادراک شده، تجربه پشتیبانی ادراک شده و تجربه ظاهری ادراک شده است. نگرش ادراک شده، ارزش ادراک شده، اعتماد ادراک شده و رضایت ادراک شده نیز به عنوان پیامدهای تجربه کاربر از سیستم پیشنهاددهنده در محیط های آنلاین احصاء شد.
بررسی رابطه دورکاری با فرایند مدیریت دانش در زمان همه گیری ویروس کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از شیوع جهانی کووید ۱۹ و قرنطینه کامل، دورکاری بهترین گزینه برای سازمان ها جهت ادامه کسب وکار و غلبه بر این وضعیت است. مدیریت دانش فعالیت مهمی است که به سازمان ها در دستیابی به مزیت، موفقیت در کسب وکار و بهبود عملکرد سازمان کمک می کند. دورکاری و عدم ارتباط رودررو که از عوامل مهم مدیریت دانش است، می تواند بر فرایند مدیریت دانش تأثیر بگذارد. در مطالعه حاضر، ما قصد داریم رابطه فرایند مدیریت دانش و دورکاری را بررسی کنیم. برای دستیابی به هدف اصلی این مطالعه، فلسفه اثبات گرایی استفاده شد. ازآنجاکه این مطالعه به رابطه علمی بین متغیرها اشاره دارد، از رویکرد کمی و قیاسی استفاده شد. جامعه آماری، کارکنان شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران است که به دلیل نقش این شرکت در تأمین کالای اساسی کشور، در طول دوران قرنطینه به صورت دورکار مشغول به فعالیت بودند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از نرم افزار G*POWER، 246 نفر تخمین زده شد. پس از تائید روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی تأییدی، پایایی ترکیبی، میانگین واریانس استخراج شده، آلفای کرون باخ و شاخص rho-A، 295 نمونه جمع آوری شد که از حداقل حجم نمونه مورد نیاز بیشتر بود. داده های به دست آمده توسط نرم افزار Smart-PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که رابطه مستقیم معناداری بین دورکاری و فرایند مدیریت دانش وجود دارد. تنها مولفه های مربوط به حفظ تعادل بین کار و زندگی و تمایل به ادامه دورکاری در صورت رفع بحران نسبت به دیگر مولفه ها در سطح کمتری بودند که در پیشنهاد های کاربردی به این موارد پرداخته شد. این مدل برای کمک به تصمیم گیرندگان و مدیران جهت بهبود مهارت های مدیریتی و افزایش عملکرد فرایند مدیریت دانش در حین استفاده از دورکاری در زمان همه گیری ویروس کووید 19 طراحی شده است.
تبیین و بومی سازی مؤلفه های فرهنگی مؤثر در به اشتراک گذاری دانش (مورد کاوی: یک سازمان دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
63 - 101
حوزه های تخصصی:
حرکت به سوی دانش محوری در دنیای کنونی و رسیدن به برتری رقابتی در سازمان ها، اشتراک گذاری دانش را به عنوان یک مقوله مهم مطرح کرده است. به بیانی دیگر عدم اشتراک گذاری دانش در سازمان منجر به بی کفایتی در امر مدیریت دانش سازمانی می گردد. هدف از این پژوهش تدوین و بومی سازی مؤلفه های فرهنگی مؤثر در به اشتراک گذاری دانش به منظور ارائه راهکارهایی جهت بهبود اشتراک دانش انجام گرفته است. پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده مدل سازی معادلات ساختاری، مؤلفه های فرهنگی مؤثر در به اشتراک گذاری دانش را استخراج نماید. بدین منظور با مرور ادبیات پژوهش مؤلفه های فرهنگی مؤثر در به اشتراک گذاری دانش در قالب 8 مؤلفه شناسایی شد. سپس بر اساس مؤلفه های شناسایی شده پرسشنامه محقق ساخته در قالب 36 گویه طراحی گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مسئولین یک سازمان دولتی به تعداد 75 نفر می باشد که به علت محدودیت جامعه از روش تمام شماری استفاده شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - پیمایشی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart Pls و ابزار سنجش، پرسشنامه پنج گزینه ای مبتنی بر مقیاس لیکرت است. برای بررسی پایایی ابزار گردآوری داده ها از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) و برای بررسی روایی علاوه بر روایی صوری از ابزار AVE استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان مؤلفه های فرهنگی شناسایی شده مؤلفه های اعتماد، ارتباطات سازمانی، تعهد، مشارکت و همکاری و کار تیمی، پاداش و تشویق و حمایت و پشتیبانی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری مثبت در اشتراک گذاری دانش کارکنان دارند. البته دو مؤلفه فرهنگی دیگر (رهبری و یادگیری و دانش افزایی) نیز، مطمئناً در اشتراک گذاری دانش تأثیر گذارند که در این پژوهش معنادار نشده اند.
ارائه مدل فرایند اجرای رویکرد مدیریت دولتی در برنامه های توسعه ایران با استفاده از راهبرد پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
378 - 418
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، به تصویر کشیدن فرایند استفاده از رویکرد مدیریت دولتی نوین در کشور، تبیین رویکردی که در عمل پیاده شده و مقایسه آن با رویکرد ادعا شده است.
روش: این پژوهش به شیوه ترکیبی اجرا شده است. در مرحله کیفی از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد (طرح نظام مند استراوس و کوربین) و روش نمونه گیری نظری استفاده شده است. در مرحله کمی، راهبرد پیمایش و هم بستگی در پیش گرفته شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، 400 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای برآورد پارامترها و اجرای مدل یابی معادلات ساختاری از روش بیشینه درست نمایی در نرم افزار ایموس ۲۴ استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش در دو بخش کیفی و کمی نشان می دهد که تقلید و هم گرایی با روند جهانی، عوامل اصلی انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین به شمار می آیند. همچنین نتایج نشانگر تأثیر ضعیف انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین و تأثیر به نسبت قوی شرایط اختصاصی بر افزایش ناکارآمدی رویکرد مدیریتی حال حاضر کشور است. انتخاب رویکرد مدیریت دولتی نوین در کشور با وجود شرایط اختصاصی حاکم بر نظام مدیریتی، به ناکارآمدی بیشتر و افزایش پیامدهای منفی آن منجر شده است.
نتیجه گیری: در جمع بندی کلی می توان گفت که بهبودی سه مؤلفه مهم حکمرانی خوب، یعنی حاکمیت قانون، شفافیت و مهار فساد، پیش نیاز اصلی به کارگیری رویکرد مدیریت دولتی نوین و رکن اصلی آن، یعنی خصوصی سازی به شمار می آید. در غیر این صورت، به کارگیری این رویکرد در بخش دولتی با تبعات منفی بسیار بیشتری همراه خواهد بود.
خط مشی گذاری سبک زندگی دینی در نظام سلامت مبتنی بر رعایت مسئولیت اجتماعی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به ادبیات پژوهش، بررسی تحقیقات قبلی نشانگر فقدان مدلی جامع در حوزه سبک زندگی دینی و مسئولیت اجتماعی اسلامی در نظام سلامت کشور است. هدف این پژوهش ارائه یک الگوی جامع است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها یک پژوهش با روش غیرآزمایشی و پیمایشی است و به صورت یک پژوهش آمیخته در دو مرحله کیفی و کمی اجرا شده است. ابتدا عوامل مورد مطالعه با مرور ادبیات تحقیق و مصاحبه با نخبگان حاصل شده است. سپس به روابط بین آنها از طریق نظر 30 نفر از خبرگان تشکیل دهنده تیم تصمیم به روش پرسشنامه، نسبت به ارزیابی روابط بین عوامل با روش آماری معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی، پرداخته شده است. بر اساس نتایج پژوهش و نتایج به دست آمده از نمودار معناداری ضرایب مسیر و آماره t بین عوامل علّی (کسب منافع اقتصادی، مقتضیات قانونی، آموزه های دینی و شخصیت مدیریتی) با مقوله اصلی پژوهش، یعنی فرایند رخداد مسئولیت اجتماعی اسلامی در نظام سلامت، با عدد 1.969 رابطه وجود دارد. بر اساس رابطه راهبردهای پژوهش که شامل: انجام امور مذهبی، امور فرهنگی، امور اجتماعی، اجرای خط مشی های لازم و تدوین خط مشی های آموزشی با پیامدهای آن (پایداری اعتباری، پایداری سازمانی، بهزیستی انسانی و توانمندسازی سلامت) است، عدد 8.420 در سطح اطمینان 99 درصد حاصل شده است که منتج به اجرای مقوله اصلی پژوهش می شود. اگرچه در این پژوهش با هدف بررسی روابط درونی عوامل تعیین کننده خط مشی گذاری موضوع تحقیق، یک مدل ساختاری جامع ارائه شده است، اما می توان با بررسی و اضافه کردن سایر ابعاد مرتبط با موضوع پژوهش و بررسی اختصاصی برخی از ابعاد پژوهش، به تعمیم پذیری و کاربردی کردن آن در حوزه هایی غیر از سلامت نیز اقدام کرد.
تأثیر نابرابری های اجتماعی در کیفیت فضای سبز. نمونه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
141 - 156
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری یکی از مهم ترین کاربری های خدماتی و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شود و در توسعه پایدار شهری اهمیت بالایی دارد. برخورداری از این کاربری مهم شهری تحت تأثیر نابرابری های اجتماعی قرار می گیرد که در حال حاضر یکی از مشکلات اساسی برای شهرهای امروزی به حساب می آید. در این میان آنچه مهم است، کیفیت فضاهای سبز و تأسیسات و خدمات ارائه شده در آن ها است. در این پژوهش رابطه بین سطح اجتماعی شهروندان و کیفیت فضای سبز در شهر کاشان مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه ساکنان شهر کاشان یعنی 304487 نفر تشکیل می دهند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power 200 پرسش نامه محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون های آماری T-Test و Anova در نرم افزار Spss و جهت تبیین و مدل سازی تأثیر نابرابری های اجتماعی در کیفیت فضای سبز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T بیانگر کیفیت نامناسب فضای سبز در پارک های شهر کاشان است؛ همچنین نتایج آزمون Anova نشان داد که بین شاخص های کیفیت فضای سبز در مناطق مختلف شهر کاشان به لحاظ آماری تفاوت میانگین وجود دارد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری نیز بیانگر این مطلب است که بین وضعیت اجتماعی مناطق و کیفیت فضای سبز در شهر کاشان رابطه معناداری وجود دارد، همچنین در بین متغیرهای مربوط به شاخص کیفیت فضای سبز عامل منظر، بیشترین بار عاملی را با 98/0 به خود اختصاص داده است.