مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد چندسطحی


۱.

رویکرد چندسطحی و کاربرد آن در نظریه پردازی سازمان

کلیدواژه‌ها: نظریه پردازی رویکرد چندسطحی نظریه های سازمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱۹ تعداد دانلود : ۲۰۶۵
نظریه پردازان سازمانی از دیرباز با طرح نظریه های کاربردی و نظری به دنبال حل مسائل سازمانی و بسط و توسعه دانش سازمانی هستند. رویکرد متعارف نظریه پردازی، پدیده های سازمانی را یا در سطح خرد (نظریه های رفتاری OB) و یا در سطح کلان (نظریه های سازمانی OT) بررسی می کند و قادر نیست تاثیر بالا به پایین و پایین به بالای پدیده ها را مورد توجه قرار دهد. رویکرد چندسطحی به عنوان یک پارادایم و روش نوظهور قادر است پدیده های سازمانی را چندسطحی دیده و همزمان تاثیر پدیده مورد مطالعه را در سطح بالاتر و تاثیر عوامل سطح بالاتر را در پدیده مورد مطالعه تحلیل کند. نظریه پردازی چندسطحی با تعیین نوع ساخت یا ساخت های پدیده مورد مطالعه شروع می شود و بعد از تعیین نوع رابطه میان ساخت ها در قالب مدل چندسطحی، نوبت به تعیین روش نمونه گیری و طرح تحلیل می رسد. این مقاله از طریق مطالعات اسنادی، روش نظریه پردازی چندسطحی را شناسایی کرده و در قالب یک الگو فرایندی کاربردی ارائه کرده است. برای تبیین دقیق تر این رویکرد، قبل از پرداختن به فرایند نظریه پردازی چندسطحی، چیستی و چرایی آن در قالب مفهوم، مبانی معرفت شناختی و اصول نظریه پردازی ارائه می شود.
۲.

رویکرد چند سطحی در مطالعات سازمان و مدیریت

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد چندسطحی تئوری سازمان تئوری خودکارآمدی مدل های چندسطحی سطوح تجزیه و تحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۹ تعداد دانلود : ۸۷۴
طی دهه های اخیر محققان سطح خُرد سازمان برای درک رفتار فردی و گروهی تلاش زیادی کرده اند، در حالی که محققان سطح کلان برای درک رفتار سازمان ها و نهادها به تحقیق و مطالعه پرداخته اند. با این وجود، تحقیقات اندکی وجود دارند که در آنها تأثیر سازمان بر رفتار گروهی و فردی، یا تأثیر رفتار فردی و گروهی بر سازمان به عنوان یک کل مورد آزمون قرار گرفته باشد. انجام چنین تحقیقاتی میتواند منجر به ایجاد بینشی جدید در مسایل سازمان و مدیریت شده و راه را برای درک بهتر و صحیح تر سازمان و اجتماعات انسانی هموار سازد. در مقاله کنونی رویکرد چندسطحی که دیدگاه های خُرد و کلان را با هم ترکیب کرده و دانش جامع تری از سازمان ها ایجاد میکند، معرفی شده است. بدین منظور، ابتدا مسأله سطح تجزیه و تحلیل در تئوریهای سازمان و مدیریت مطرح شده و سپس با ارایه یک مثال، کاربرد رویکرد چندسطحی نشان داده میشود. در انتهای مقاله نیز مزایا و معایب اتخاذ این رویکرد در فراگرد ایجاد و توسعه تئوریهای سازمان و مدیریت مورد بررسی قرار میگیرد.
۳.

مدلی میان سطحی برای تبیین ارتباط ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از احترام سازمانی و مشارکت در تصمیم گیری با تعهد سازمانی؛ مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد سازمانی تعهد عاطفی مشارکت در تصمیم گیری رویکرد چندسطحی مدل میان سطحی ادراک از حمایت سازمانی ادراک از احترام سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸۱ تعداد دانلود : ۱۰۴۴
تعهد سازمانی، یکی از نگرش های سازمانی است که به دلیل تأثیر آن در پیامدهای مهم رفتاری، چون غیبت، تأخیر و ترک خدمت، همواره مورد علاقه محققان علوم رفتاری و مدیریت بوده است. از دهه 1960 تاکنون، تأثیر متغیرهای مختلفی از جمله متغیرهای شغلی، جمعیت شناختی و ساختاری در تعهد سازمانی با نگاه تک سطحی بررسی شده اما به اثر متغیرهای رفتاری در تعهد سازمانی در قالب مدل و با رویکرد چندسطحی، کمتر توجه شده است. در این تحقیق، تأثیر متغیرهای ادراک از حمایت سازمانی، ادراک از احترام سازمانی و مشارکت در تصمیم گیری در تعهد سازمانی با رویکردی چندسطحی و در قالب مدلی میان سطحی، بررسی شده است. نمونه تحقیق، شامل 461 نفر از اعضای هیئت های علمی دانشگاه های تهران بوده است. جهت بررسی فرضیات میان سطحی، از نسخه 80/6 نرم افزار HLM استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ادراک اعضای هیئت علمی، از حمایت و احترام سازمانی بر تعهد سازمانی آنان، اثر مثبت دارد. همچنین، مشارکت اعضای هیئت علمی در تصمیم گیری ها، هم دارای تأثیر مثبت مستقیم در تعهد سازمانی و هم دارای تأثیر مثبت تعدیل کننده در رابطه بین ادراک از حمایت سازمانی و تعهد سازمانی و نیز رابطه بین ادراک از احترام سازمانی و تعهد سازمانی آنان است.
۴.

الگوی چندسطحی برندسازی ملی: فراترکیب مطالعات موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برندسازی ملی متاسنتز مطالعات موردی کیفی رویکرد چندسطحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۴۳۹
در بازار رقابتی جهان کنونی، یکی از مهمترین دارایی های هر کشوری برند ملی است که می تواند کشور را در جذب سرمایه گذاری، توسعه ی صادرات و همچنین جذب گردشگر کمک کند، از این رو دولت ها، تاجرین و کسب وکارها می بایست مراحلی را طی نمایند تا مطئمن شوند که برند ملی کشورشان به صورت راهبردی مناسب بوده، به خوبی مدیریت شده و مداوما مورد ارزیابی قرار می گیرد. این پژوهش با بررسی سیستماتیک مطالعات موردی حوزه برندسازی ملی به دنبال ارائه ی مدلی چندسطحی از عوامل تاثیرگذار، فرآیندی و خروجی های برندسازی ملی است. روش پژوهش فراترکیب براساس مدل هفت مرحله ای هون (۲۰۱۳) است که در طول آن با بررسی ادبیات حوزه "برندسازی ملی" ۹۸۷ مقاله اولیه در بازه زمانی سال های ۲۰۰۳-۲۰۱۹ یافت شد و در هر مرحله مقالاتی که معیارهای مورد نظر را کسب نکردند از پژوهش کنار گذاشته شد، در نهایت ۳۷ پژوهش مطالعه ی موردی با کسب تمامی معیارهای مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. پس از تحلیل محتوا و کدگذاری مطالعات موردی بررسی شده نتایج پژوهش در قالب یک مدل مفهومی نشان می-دهد که مطالعات حوزه برندسازی ملی در دوسطح مردم و دولت عوامل درگیر برندسازی ملی را مورد بررسی قرار داده اند که در این فرآیند برنامه ریزی و اجرای برندسازی ملی در سطح دولت رخ داده و مردم و دارایی های هرکشور براین فرآیند تاثیرگذارند و از طرفی دیگر فرآیند برندسازی ملی خروجی های ارزشمندی را برای تمامی سطوح به همراه دارد. مهمترین جنبه های نوآوری این پژوهش نگاه چندسطحی و سیستماتیک به برندسازی ملی و همچنین شناسایی عناصراصلی برندسازی ملی هرکشور است.
۵.

هم گرایی در رویکردهای چندبعدی بین بخشی و بین سازمانی در پژوهش های ارزیابی عملکرد: مرور نظام مند ادبیات B2B فروش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد فروشنده عملکرد فروش رویکرد چندسطحی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۴۱
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نظام مند ادبیات پژوهش در حوزه عملکرد فروش B2B، شناسایی خلأهای پژوهشی و ارائه پیشنهادهایی در این حوزه است. روش: روش اجرای این پژوهش، مرور نظام مند در بازه زمانی 1918 تا ابتدای سال 2019 است. با بررسی کلیدواژه ها در پایگاه های اطلاعاتی این حوزه و بر اساس ملاک های از پیش تعیین شده، 514 مقاله برای بررسی پیدا شد و پس از حذف مقاله های نامرتبط، در نهایت 66 مقاله برای بررسی متن اصلی باقی ماند. به منظور تکمیل ادبیات عملکرد فروشنده، با خبرگان مصاحبه های اکتشافی عمیق و نیمه ساختاریافته انجام گرفت. یافته ها: از دهه 1910 در ارتباط با ابعاد و مؤلفه های عملکرد فروشنده، پیشایندها و پیامدهای آن در سطح فردی و تک بعدی پژوهش های مختلفی انجام گرفته است. از دهه 1990 تاکنون پژوهش ها به بررسی پیشایندها و پیامدهای عملکرد فروشنده در سطوح مختلف، چندبعدی و بین سازمانی پرداخته اند و روند پژوهش مقاله ها در مؤلفه های عملکرد فروشنده، روش اندازه گیری، پیشایندها و پسایندهای آن در حرکت به سمت تفکرهای سیستمی، بین بخشی و بین سازمانی هم گرایی دارند. در انتهای پژوهش بر اساس نتایج حاصل از مرور نظام مند ادبیات و مصاحبه های انجام گرفته با خبرگان، مدلی برای عملکرد چندبعدی فروشنده ارائه شده است. نتیجه گیری: پژوهشگران، مدیران فروش و بازاریابی شرکت ها با بررسی نتایج حاصل از این پژوهش می توانند با خلاصه ای از ادبیات عملکرد فروشنده آشنا شده و از آن، برای افزایش و بهبود عملکرد فروشنده ها، به نحو مؤثرتری استفاده کنند.
۶.

تحلیل راهبرد گذار فناورانه تولید هم زمانِ برق و حرارت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام نوآوری فناورانه گذار فناورانه رویکرد چندسطحی تولید هم زمان برق و حرارت سیاست گذاری فناوری مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
این مقاله به شناسایی مهم ترین موانعی می پردازد که سبب عدم توسعه فناوری تولید هم زمان برق و حرارت در کشور شده است. در مرحله اول تحقیق، موانع توسعه فناوری تولید هم زمان برق و حرارت از طریق مطالعه اسناد، مصاحبه های نیمه ساختاریافته و برگزاری جلسه گروه کانونی، با روش تحلیل مضمون استخراج شده و سپس با ارسال پرسش نامه به خبرگان حوزه تولید هم زمان برق و حرارت و با روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی، موانع شناسایی شد و همچنین، فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. مدل منتخب برای استخراج این موانع، تلفیقی از رویکردهای تحلیل چندسطحی و نظام نوآوری فناورانه است که از رویکردهای پرکاربرد در مطالعات حوزه گذارهای فناورانه هستند. نتایج نشان می دهد عوامل مربوط به رژیم های فنی اجتماعی و همچنین عوامل فرهنگی و اقتصادی کلان کشور، نقش پررنگ تری در عدم توسعه این فناوری داشته اند. در ادامه، متناظر با موانع استخراج شده اولویت دار، 11 سیاست پیشنهادی برای غلبه بر این موانع حاصل شد
۷.

پایه تئوریک نظریه پردازی ها در راستای ریشه یابی عملکرد ناموفق سیاست گذاری های اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد ایران پراکسولوژی رویکرد چندسطحی سیاست گذاری های اقتصادی نظریه پردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۹۴
هدف از این نوشتار بازنگری در مبانی نظری و پارادایم های فکری سیاست گذاری ها و سیاست های اقتصادی به اجرا درآمده در کشور و ریشه یابی ناکارآمدی آن ها در مواجهه با مسائل و مشکلات اقتصادی کشور است. در این راستا، به مدل سازی الگوی چند سطحی و فراپارادایمی برای سیاست گذاری های اقتصادی در کشور پرداخته می شود و استفاده از رویکرد چندسطحی و میان رشته ای راهکاری برای اصلاح سیاست های اقتصادی کشور و حرکت به سمت توسعه اقتصادی پیشنهاد می شود.
۸.

مبانی و نظریه های سیاست گذاری برای مدیریت گذارهای فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۹۱
گذارهای فناورانه تحولاتی هستند که علاوه بر تغییرات فنی؛ ابعاد اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و نهادی را نیز دربر می گیرند زیرا فناوری های بالغ با تمام ابعاد فوق در آمیخته و نظام های اجتماعی-فنی  را در وضعیت قفل شدگی قرار می دهند. گذار به معنی خارج شدن از وضعیت قفل شدگی است و بنابراین سیاست گذاری برای حکمرانی و مدیریت چنین گذارهایی مستلزم توجه به همه این ابعاد برای غلبه بر خصوصیت وابستگی به مسیر نظام ها به سمتی است که اهداف مطلوب اجتماع را برآورده سازد. بدیهی است هر چه گذارها از خصوصیت نوآیندی فاصله بگیرند (مثل اغلب گذارهایی که به سمت اهدافی پایدار برنامه ریزی می شوند) سیاست گذاری برای غلبه بر قفل شدگی نظام های اجتماعی -فنی هم مشکل تر خواهد بود. برای توضیح نحوه وقوع گذارها و همچنین سیاست گذاری برای حکمرانی آنها، رویکردهای مختلفی مانند رویکرد چندسطحی، مدیریت راهبردی کُنام های فناورانه و مدیریت گذار معرفی شده اند که در این مقاله در خصوص آنها بحث می شود. در نهایت نیز یک نمونه تجربه سیاستی از بکارگیری رویکرد مدیریت راهبردی کُنام های فناورانه در کشور معرفی شده است.  
۹.

پیش بینی الگوی تحول فناورانه در بخش خدمات مالی ایران بر مبنای رویکرد چندسطحی به گذار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
فناوری های جدید حوزه مالی (فین تک) در حال ایجاد تحول در بخش مالی ایران هستند. شناسایی الگوی وقوع این تحول در نظام های موجود در بخش مالی کشور، راهگشای سیاست گذاری برای تسریع در رسیدن به وضعیت مطلوب خواهد بود. این مقاله تلاش کرده با مطالعه چندموردی تغییر صنایع بانک، بیمه و بورس بر اثر ظهور فین تک، وضعیت تحول حوزه مالی و سازوکارهایی که تسهیل گر یا مسدودکننده تغییر هستند را شناسایی کند. یافته ها نشان داده که به رغم ظرفیت تحول آفرینی فناوری های جدید حوزه مالی و دسترسی فنی مناسب به دانش روز، تحول فناورانه بخش مالی در ایران وابستگی زیادی به عواملی چون تطابق پذیری تنظیم گری، دسترسی به داده و بلوغ دیجیتال، وضعیت اقتصادی بخش سنتی و همچنین آمادگی بخش مالی سنتی برای شبکه سازی با شرکت های نوآفرین فین تک دارد. با این مقدمه گذار نظام های اجتماعی-فنی صنعت مالی از نوع کنام محور نخواهد بود که در نتیجه، سیاست گذاری برای تسریع چنین تحولی نیز با صرف حمایت از نوآفرینان این حوزه، راه به جایی نخواهد برد و در این خصوص توجه بیشتر به اصلاح تنظیم گری و حل مشکلات ساختاری مسلط های صنعت لازم است.