مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
مدل سازی معادلات ساختاری
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: خودکارآمدی، به اعتقاد حسابرس به توانمندی های فردی اشاره دارد که موجب می شود حسابرس بر وضعیت های موجود کنترل بیشتری داشته باشد و از این طریق عملکرد و قضاوت حرفه ای را بهبود بخشد. لذا، خودکارآمدی حسابرس می تواند تحت تأثیر سبک های حل مسأله قرار -گیرد. بدین منظور در این تحقیق، تأثیر سبک های حل مسأله بر خودکارآمدی حسابرسان دیوان محاسبات ایران بررسی شده است. روش پژوهش: روش توصیفی- پیمایشی و از منظر هدف، از نوع کاربردی می باشد که از ابزار پرس ش نامه اس تاندارد اس تفاده شده است. نمونه پژوهش 406 نفر حسابرسان دیوان محاسبات می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که سبک های حل مسأله بر خودکارآمدی حسابرسان دیوان محاسبات تأثیر معنی دار دارند. بنابراین سبک های خلاقانه، اعتماد، گرایش، درماندگی، مهارگری و اجتناب به ترتیب بیشترین تأثیر را بر خودکارآمدی حسابرس دارند. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: نتایج این پژوهش می تواند به دیوان محاسبات کشور کمک کند در استخدام حسابرسان جدید، نوع سبک های حل مسأله آنان را در نظر گرفته، تا از این طریق با بهبود خودکارآمدی فردی، کیفیت حسابرسی را افزایش دهند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند مفاهیم نظریه شناختی و رفتاری کسیدی را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی دولتی نماید.
طراحی مدل زیرساخت محور در توسعه گردشگری الکترونیک با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (موردمطالعه: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
117 - 135
حوزه های تخصصی:
گردشگری یکی از حوزه های اقتصادی است که با سرعت فزاینده ای در حال پیشروی است و حجم قابل توجهی از درآمد، اشتغال و تولید ملی را به خود اختصاص داده است. فناوری اطلاعات نیز با سرعت روزافزونی در بخش های مختلف زندگی انسان نفوذ کرده و به عنوان یکی از مؤلفه های اثرگذار در حوزه های مختلف کسب وکار به شمار می آید. گردشگری نیز تحت تأثیر نفوذ فناوری اطلاعات قرارگرفته و موضوع گردشگری الکترونیک حاصل ترکیب این دو حوزه است. با توجه به وجود جاذبه های متنوع گردشگری در استان یزد و همچنین لزوم بهره گیری از ظرفیت فضای مجازی، در این تحقیق اقدام به شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری الکترونیک و روابط علی میان آن ها در این منطقه شده است. با استفاده از ادبیات تحقیق و روش دلفی تلاش شده مهم ترین عوامل زیرساختی در این زمینه شناسایی شده و سپس اقدام به تهیه مدل مفهومی روابط میان عوامل مذکور گردد. سپس با بهره گیری از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مدل تهیه شده آزمون گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت نرم افزارها نقش میانجی گری کامل در رابطه میان سایر سازه ها با توسعه گردشگری الکترونیک دارد. می توان گفت موفقیت در این زمینه منوط به حمایت های دولتی، کیفیت سیستم های اطلاعاتی و زیرساخت ها است اما این تأثیرگذاری از طریق ویژگی های نرم افزارهای طراحی شده معنا می یابند.
تعیین طیف فرصت تفرجی در مناطق بالقوه گردشگری با استفاده از معادلات ساختاری (مورد مطالعه: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
136 - 156
حوزه های تخصصی:
ارزیابی اثرات گردشگری به دلیل افزایش رو به تزاید جمعیت و حساسیت بالای منابع تفرجی طبیعی، اهمیت خاصی پیدا می کند. در این تحقیق، سعی بر آن است که با معرفی فرایند طیف فرصت تفرجی در زمینه مدیریت اثرات بازدیدکننده، توسعه گردشگری درحد ظرفیت برد امکان پذیر گردد. محدوده مورد مطالعه بخشی از استان گلستان (سه شهرستان گرگان، کردکوی، علی آباد) است. از مدل سازی معادلات ساختاری برای به دست آوردن ارتباطات بین عوامل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که طیف فرصت تفرجی تحت تاثیر عامل تعدیل گر ویژگی های جمعیت شناختی نیست. بنابراین،97 درصد از تغییرات سازه طیف فرصت تفرجی با سازه های دسترسی، مدیریت، تعامل اجتماعی، چارچوب مقررات، پذیرش اثرات بازدیدی، استفاده های غیرتفرجی تبیین می شود. رابطه همه سازه ها به غیر از استفاده های غیرتفرجی با طیف فرصت تفرجی در سطح 1 درصد مثبت و معنی دار است. معادله رگرسیونی به دست آمده در این پژوهش می تواند در برنامه ریزی گردشگری خصوصا در مناطق مشابه بالقوه گردشگری مورد استفاده مدیران جهت توسعه گردشگری قرارگیرد. انتظار است که با کاربرد مدل های معادلات ساختاری در بخش گردشگری، اثرات منفی این فعالیت بر طبیعت به حداقل برسد.
ارزیابی اثرات گردشگری روستایی بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: قدمگاه آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری تأثیرات خاصی در نواحی روستایی دارد و با توجه به ماهیت فعالیت گردشگری و ارتباط و تعامل تنگاتنگ آن با فعالیت های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بالطبع اثرات آن می تواند بسیار متنوع و گسترده باشد و به ویژه بر محیط جوامع میزبان اثرات عمیقی برجای می گذارد. لذا، هدف کلی این مطالعه، ارزیابی اثرات گردشگری روستایی بر توسعهی منطقهای (مطالعه موردی: قدمگاه شهرستان آذرشهر) می باشد. تحقیق حاضر، از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه گردشگران، اهالی منطقه و کارشناسان مشغول در سایت قدمگاه می باشد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر 384 نفر به دست آمد و روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شد. برای بررسی های تک متغیری از آزمون t تک نمونه ای، برای بررسی های دومتغیری از آزمون همبستگی پیرسون و جهت آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart-PLS استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توریسم روستایی بر توسعه منطقه ای (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی) در منطقه قدمگاه آذرشهر تأثیر مثبت و معناداری دارد و موجب توسعه روستایی در محدوده مورد بررسی شده است. همچنین، نگرش مذهبی، آگاهی و دانش نسبت به توریسم، انگیزه ذاتی ساکنان وابستگی ساکنان به اجتماع محلی بر توسعه و گسترش توریسم روستایی منطقه مورد مطالعه تأثیر مثبت معناداری داشته است.
بررسی تأثیر حس تعلق مکانی بر سرمایه اجتماعی و مشارکت در محلات شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان علاوه بر بعد مادی، از بعد غیرمادی نیز برخوردار بوده و احساساتی در ساکنان خود ایجاد می کند. به واسطه این احساسات، نوعی تعلق به مکان در افراد ایجادشده که منجر به شکل گیری هویت مکانی می شود که همگام با برنامه-ریزی پست مدرن عمدتاً در سطح محلات شهری مطرح است. این حس تعلق مکانی بر مشارکت و سرمایه اجتماعی تأثیر می گذارد، که تحلیل این فرآیند هدف این مقاله است و هدف دیگر معرفی کاربرد مدل های ساختاری (به علت چند بعدی بودن ابعاد بررسی و وجود متغیرهای مکنون) در حوزه مطالعات شهری است. در این تحقیق تحلیلی و همبستگی، نمونه ای 500نفری از ساکنین محلات منطقه 4 و 11 شهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شده و هر یک از متغیرهای سه گانه تحقیق، که عبارتند از حس تعلق مکانی، مشارکت و سرمایه اجتماعی، با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مورد بررسی قرار گرفت و سپس چهار مدل از چگونگی روابط متفاوت میان متغیرها تهیه شد. که نتایج آنها نشان می دهد مدل تأثیرگذاری حس تعلق مکانی در افزایش سرمایه های اجتماعی از طریق متغیر واسطه ای مشارکت بهتر از بقیه این روابط را تبیین می کند، به عبارت دیگر در یک رابطه علی غیرمستقیم، تقویت حس تعلق مکانی باعث افزایش مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی می گردد.
مدلسازی تصویر شهر جهت مشخص شدن اولویت های برندسازی شهری؛ مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
31 - 40
حوزه های تخصصی:
جذابیت و رقابت پذیری یک شهر بستگی به نحوه مدیریت تصویر آن شهر داشته و استراتژی های برنامه ریزی تصویر شهر برای شهرهایی که به دنبال رشد اقتصادی هستند به امری ضروری بدل گشته است. یکی از این استراتژی ها که شهرهای پیشروی جهان برای بهبود تصویر خود به کار گرفته اند برندسازی شهری است. با توجه به فقدان تصویری روشن و قوی از ارومیه، هدف اصلی مقاله، مدل سازی تصویر شهر ارومیه در جهت روشن شدن اقدامات اصلی در زمینه برندسازی این شهر است. پس از مطالعه متون نظری و مشخص شدن ارتباط میان برندسازی شهری و تصویر شهر، چارچوب نظری پژوهش تدوین شد. در بخش تحلیل و یافته ها بر اساس 9 مؤلفه و 46 معیار برگرفته شده از چارچوب نظری، تصویر شهر ارومیه در ذهن ساکنانش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد کنکاش قرارگرفته و تأثیرگذارترین مؤلفه ها و معیارهای تشکیل دهنده تصویر شهر ارومیه مشخص شدند. درنهایت، اولویت اقدامات در زمینه برندسازی ارومیه تعیین و پیشنهاد هایی ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهر ارومیه برای بهبود تصویر خود باید در ابتدا به تقویت امکانات و زیرساخت های خود بپردازد و در کنار آن با تکیه بر تاریخ و فرهنگ و همچنین موقعیت مرزی و تجاری و طبیعت خود اقدام به ایجاد برندی منحصربه فرد کند.
تأثیر راهبردهای یادگیری شناختی کرتن بر بی طرفی حسابرس با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۲۱۲-۱۹۳
هدف این پژوه ش، بررسی ت أثیر راهبردهای یادگیری شناختی به روش کرتن بر بی طرفی حسابرس می باشد. نمونه آماری پژوه ش شامل 517 نف ر ح سابرسان شاغل در س ازم ان ح سابرس ی و موس س ات ح س ابرس ی عض و جام عه ح س ابداران رس می ای ران واق ع در م ح دوده ج غراف ی ای ت ه ران در سال 1399 می باشد که با روش نم ونه گ یری تص ادف ی س اده انتخ اب ش دند. از روش توص ی فی- پی مایش ی و ابزار پرس ش نامه اس تاندارد در این پژوه ش اس تفاده شده است. هم چنین، فرضیه های تحقیق از طریق م دل س ازی مع ادلات س اخ تاری با به کارگی ری نرم افزار ل ی زرل، مورد آزمون قرار گرف ت. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد یادگیری شناختی پذیرنده با بی طرفی حسابرس رابطه منفی و معنی دار دارد و راهبرد یادگیری شناختی پژوهنده با بی طرفی حسابرس رابطه مثبت و معنی دار دارد. از این رو، راهبردهای یادگیری شناختی حسابرسان بر بی طرفی آنان تأثیرگذار می باشد. لذا، راهبردهای یادگیری شناختی پژوهنده و پذیرنده به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بی طرفی حسابرس دارند. نتایج یافته ها می تواند به موسسات حسابرسی کشور کمک کند در استخدام حسابرسان جدید، نوع راهبرد یادگیری شناختی حسابرسان را در نظر گرفته، تا از این طریق با بهبود قضاوت حرفه ای آنان، کیفیت حسابرسی را افزایش دهند. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند مفاهیم نظریه راهبردهای یادگیری شناختی کرتن را وارد متون تحقیقات رفتاری در حسابرسی نماید.
مدل ارزیابی مدار سازمان هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: این پژوهش به دنبال یافتن مدلی ارزیابی مدار برای سازمان هوشمند است. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: هدف پژوهش توسعه ای-کاربردی، روش پژوهش توصیفی-اکتشافی، و نوع داده ها کمّی-کیفی است. جامعه آماری پژوهش در مرحله شناسایی عوامل موثر بر سازمان هوشمند از طریق رویکرد دلفی فازی، کلیه مدیران سازمانی و خبرگان دانشگاهی بوده که 27 نفر از آن ها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. در مرحله دوم، سازمان تامین اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفت و مولفه های سازمان هوشمند به کمک تحلیل عاملی اکتشافی دسته بندی گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل عاملی تاییدی، تحلیل واریانس، و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل دلفی فازی شناسایی چهل عامل است که مهم ترین آن ها آینده نگری هوشمند، مدیریت هوشمند، و زیرساخت فناوری هوشمند است. نتایج مرحله دوم پژوهش، ده دسته کلی به ترتیب اولویت هوش راهبردی، هوش ساختاری، هوش فناورانه، مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، هوش رقابتی، هوش محیطی، هوش فرهنگی، هوش اجتماعی، و هوش انسانی است. ارزش/ اصالت پژوهش: سازمان هوشمند بخش مهمی از برنامه راهبردی دولت الکترونیک است. نتیجه عملی این پژوهش مدل جامعی است که با استفاده از آن می توان سازمان های دولتی مشابه را ارزیابی نمود و هوشمندانه تصمیم گیری کرد. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: از آن جا که هوش راهبردی بر سایر ابعاد سازمان هوشمند اثر مهمی دارد، پیشنهاد می شود به آن توجه ویژه ای شود. اهمیت هوش فناورانه برای سازمان های هوشمند، برخلاف سازمان سنتی، حیاتی است. همچنین، با توجه به وزن هوش ساختاری، بازنگری در ساختار سازمان ها در عصر اطلاعات اهمیت بسیاری دارد.
مدل یابی ساختاری پیش بینی خودمدیریتی درد مزمن برحسب مهارت های ذهن آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی - عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (دی) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۸
۲۰۰۲-۱۹۷۵
زمینه: بررسی ادبیات پژوهشی نشان داد که خودمدیریتی درد مزمن، نقش مهمی در سلامتی و کارکرد بهینه افراد مبتلا دارد، اما پژوهش های اندکی به بررسی عوامل دخیل در آن در قالب یک مدل روانشناختی پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش مدل مفهومی خودمدیریتی درد مزمن بر اساس مهارت های ذهن آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان با داده های تجربی حاصل از افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی - عضلانی طرح ریزی شد. روش: طرح این پژوهش، توصیفی - همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی - عضلانی مراجعه کننده به بیمارستان های شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دی ماه 1400 بود. از این میان تعداد 272 نفر از افراد واجد شرایط از دو بیمارستان امام حسین (ع) و بعثت تهران، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودمدیریتی درد مزمن (نیکولاس و همکاران، 2012)، پنج وجهی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2008)، باورهای فراشناختی (ولز و کارترایت - هاتون، 2004)، نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و درجه بندی شدت درد مزمن (ون کورف و همکاران، 1992) به صورت پیمایش بر خط (اینترنتی) جمع آوری و سپس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مفهومی خودمدیریتی درد مزمن بر اساس داده های حاصله، برازش مناسب و معناداری داشت (2/41 =CMIN/d، 0/068 =SRMR، 0/068 =RMSEA، 0/077 =PNFI، 0/903 =CFI، 0/904 =IFI، 0/872 =GFI). منطبق بر یافته ها، تمامی متغیرهای پیش بین به شکل مستقیم قابلیت تبیین خودمدیریتی درد مزمن را داشتند (0/05 >p). بعلاوه بیشتر مسیرهای غیرمستقیم نیز تأثیرات معناداری بر خودمدیریتی درد مزمن نشان دادند (0/05 >p). نتیجه گیری: روابط ساختاری مهارت های ذهن آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان می توانند تبیین قابل توجهی از خودمدیریتی درد مزمن در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی - عضلانی ارائه دهند. لذا طراحی مداخلات آموزشی بر مبنای روابط ساختاری مدل مذکور می تواند به بهبود خودمدیریتی درد مزمن در این افراد بیانجامد.
خلق ارزش پایدار سازمانی با نقش محیط گرایی و فرآیندهای خدمات سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
63 - 81
در چند سال اخیر، درک و خلق ارزش پایدار همواره یکی از عناصر راهبردی کسب وکارها بوده است. سازمان ها با بررسی ارتباط محیط گرایی به عنوان یک پارادایم جدید مدیریت و خلق ارزش می توانند فرصت های ایجاد ارزش پایدار از طریق کاهش هزینه، کاهش ریسک، تمایز محصول و ارائه محصولات سازگار با محیط زیست را ایجاد کنند. یک ابزار کارآمد در جهت تحقق این فلسفه مورد توافق سازمان ها، فرایندهای سبز می باشد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر محیط گرایی و فرایندهای خدمات سبز بر خلق ارزش پایدار است. پژوهش حاضر به لحاظ روش شناختی، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پتروشیمی در استان بوشهر تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه از نظر محتوایی و سازه و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردید. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم افزارSmart pls انجام شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد محیط گرایی بر خلق ارزش پایدار و فرایندهای خدمات سبز تاثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد فرایندهای خدمات سبز بر خلق ارزش پایدار تاثیر مثبت و معناداری دارد. بنابراین، می توان اظهار داشت فرایندهای خدمات سبز در بین محیط گرایی و خلق ارزش پایدار نقش واسطه مثبت را بازی می کند.
بررسی نقش واسطه ای هزینه های نمایندگی بر رابطه بین کیفیت سود، افشای اختیاری و هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
71 - 98
هزینه سرمایه یکی از مهم ترین و مؤثرترین ابزارهای مالی در اتخاذ بسیاری از تصمیمات مدیریتی و سرمایه گذاری به شمار می آید که از عوامل متعددی متأثر می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیرگذاری دو عامل کلیدی کیفیت سود و کیفیت افشاء بر هزینه سرمایه با در نظر گرفتن نقش واسطه ای هزینه های نمایندگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری است. این پژوهش از نوع پژوهش های کمی و از دسته علی و ازلحاظ روش اجرا در زمره همبستگی و بر اساس هدف از نوع کاربردی است. نمونه آماری از جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به تعداد 174 شرکت طی دوره مورد بررسی 1398-1393 برمبنای روش حذف سیستماتیک انتخاب شده است. با توجه به وضعیت داده های جمع آوری شده ازلحاظ نرمال بودن، برای برآورد مدل از روش توزیع آزاد مجانبی (ADF) استفاده شده است. با در نظر گرفتن آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرهای موردبررسی، نتیجه آزمون رابطه بین هزینه های نمایندگی و هزینه سرمایه مثبت و معنی دار به دست آمده است. نتایج حاصله نشان می دهد که کیفیت سود به طور مستقیم بر هزینه سرمایه تأثیرگذار نبوده و به واسطه هزینه های نمایندگی به طور غیرمستقیم تأثیر منفی دارد. اثر کل (مجموع اثر مستقیم و غیرمستقیم) کیفیت سود بر هزینه سرمایه در سطح خطای پنج درصد معنی دار و منفی است. همچنین اثر مستقیم افشای اختیاری بر هزینه سرمایه معنی دار نیست، درحالی که اثر غیرمستقیم و اثر کل آن با مداخله هزینه های نمایندگی بر هزینه سرمایه در سطح خطای یک درصد منفی و معنی دار است.
تدوین مدل رضایت دانشجویان از آتلیه مجازی طراحی معماری و دلالت هایی برای مدیران آموزشی (مطالعه موردی: دانشکده های فنی حرفه ای پسران مرودشت، باهنر شیراز و الزهرا شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
به دنبال شیوع ویروس کرونا در جهان، آموزش به سمت برگزاری در محیط مجازی سوق یافت و ادامه فرآیند آموزش معماری نیز همانند دوره های آموزشی، به دلیل تعطیلی دانشگاه ها، تنها در بستر مجازی ممکن گشت. همین امر باعث ایجاد مشکلاتی در نحوه آموزش شده و نتیجه آن کاهش بازده یادگیری است. به همین منظور با هدف درک وضعیت موجود و بهبود فرآیند آموزش طراحی معماری در شرایط پاندمی کرونا، در پژوهش حاضر به تدوین و ارزیابی عوامل مؤثر بر رضایت دانشجویان از آتلیه مجازی طراحی معماری پرداخته شده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق آمیخته و در 3 مرحله صورت پذیرفته است، ابتدا از روش 7 مرحله ای فراترکیب بارو سو و سندلوسکی به منظور بررسی مدل مفهومی اولیه تحقیق استفاده گردید. جهت بررسی پایایی پژوهش کیفی فراترکیب، از ضریب کاپا- کوهن استفاده شد. سپس در مرحله دوم با توزیع پرسشنامه میان مدرسان آتلیه مدل تکمیلی تحقیق حاصل گردیده و در مرحله سوم به منظور اعتبارسنجی کمی الگوی پیشنهادی، از آزمون های مختلف و روش تحلیل عامل تأییدی استفاده شده است. همچنین جهت بررسی صحت و سقم فرضیات و آزمون الگوی پیشنهادی از نرم افزار Smartpls3 به منظور مدل سازی معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: پس از تأیید مساعد بودن ضرایب مسیر و معنادار بودن ضرایب (t-value) به بررسی الگوی تحقیق بر اساس شاخص های مختلف پرداخته ایم که نتیجه بررسی شاخص ها نشان دهنده برازندگی الگوی پیشنهادی می باشد. پس از انجام مراحل فوق کفایت علمی الگوی پژوهش تأیید گردید. بدین ترتیب الگوی تحقیق با 4 بعد: امکانات و تجهیزات فنی، کیفیت یاددهنده، کیفیت یادگیرنده و کیفیت محتوای آموزشی و با 12 مؤلفه و 31 شاخص مورد تأیید نهایی قرار گرفت. همچنین نتایج حاصل از آزمون تی نشان می دهد که رضایت دانشجویان از آموزش مجازی آتلیه طراحی معماری در سطح متوسطی قرار دارد و میانگین ها بیانگر این امر می باشند که، بعد کیفیت یاد دهنده در وضعیت نسبتاً مطلوب و ابعاد کیفیت یادگیرنده، تجهیزات و امکانات فنی و کیفیت محتوای آموزشی در حد متوسط است.
مدل سازی نگرش شهروندان استان تهران به محصولات غذایی تراریخته با معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
چکیده ظهور محصولات غذایی تراریخته مانند بسیاری نوآوری های دیگر با موافقت ها و مخالفت های گسترده ای هم در جوامع علمی و هم در جوامع عمومی روبرو شده است. گسترش این فناوری مستلزم درک درست عموم مردم از منافع و کاستن هراس ناشی از مخاطرات آن است. هدف این پژوهش طراحی مدلی برای اندازه گیری نگرش عامه به محصولات غذایی تراریخته است. برای این کار از مدل سازی معادلات ساختاری به روش PLS استفاده شده است. جامعه هدف پژوهش شامل شهروندان استان تهران و نمونه منتخب متشکل از 830 شهروند بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگرش به محصولات غذایی تراریخته متأثر از دو عامل منافع و مخاطرات درک شده از آن است. این دو عامل خود متأثر از سه عامل نگرش کلی به علم و فناوری، آگاهی نسبت به محصولات تراریخته و اعتماد به این محصولات است. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که نگرش کلی به محصولات غذایی تراریخته مثبت بوده که البته نگرش مردان نسبت به زنان و مجردها نسبت به افراد متأهل مثبت تر است. از آنجا که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، تلویزیون و سایت های اینترنتی به ترتیب سه رسانه اصلی در کسب اطلاعات توسط عموم مردم شناسایی شده اند بنابراین توصیه می شود که سیاست گذاران برای شکل دهی به نگرش عامه مردم درباره محصولات غذایی تراریخته و به ویژه کاستن از نگرانی های غیرعلمی در خصوص مخاطرات این محصولات، از سه رسانه فوق الذکر به صورتی تأثیرگذارتر و گسترده تر استفاده کنند. کلیدواژه ها: محصولات تراریخته، نگرش عامه، مدل سازی معادلات ساختاری، منافع درک شده، مخاطرات درک شده برای استنادات بعدی به این مقاله، قالب زیر به نویسندگان محترم مقالات پیشنهاد می شود: Nourizadeh, M., Kalantari, E., & Habiba, S. (2017). Modeling of Tehran Residents Attitude to GMFs Using Structural Equations. Journal of Science & Technology Policy, 9(4), 71-83. {In Persian}.
تبیین رفتار مسئولانه زیست محیطی معلمان مدارس ابتدایی استان خوزستان؛ کاربست مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
99 - 124
حوزه های تخصصی:
ن مطالعه حاضر در پی تبیین عوامل تأثیرگذار بر رفتار مسئولانه معلمان می باشد. در این راستا از مدل تعدیل یافته ی رفتار مسئولانه بهره گرفته شد و پژوهشی از نوع همبستگی طراحی گردید. معلمان مقاطع ابتدایی استان خوزستان در سال 1393، به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. از این شمار، 377 تن به عنوان نمونه ی آماری در 9 شهر استان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای گزینش شدند. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در مطالعه ی حاضر پرسشنامه ای محقق ساخت بود که پایایی و روایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و بازبینی توسط تیمی از متخصصان مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت. داده های به دست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS (V 20) وAMOS (V 20) پردازش شدند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، نشان از برازش مطلوب چهارچوب نظری مطالعه داشت و مهم ترین عامل تأثیرگذار بر رفتار زیست محیطی معلمان عامل هنجار ذهنی بود.
تبیین عوامل انگیزش حس مکان در جامعه روستایی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: پهنه روستایی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۸۰-۶۵
حوزه های تخصصی:
حس مکان نوعی رابطه حسی و تعاملی میان فرد و محیط زندگی را تبیین می کند و رابطه مثبتی با پیوند میان فرد و مکان و دریافت های کیفی مثبت و رضایتمندی از محل زندگی دارد. از آنجا که به استناد سرشماری های سراسری کشور، مهاجرت روز افزون روستاییان به شهر و دل کندن و ترک روستا از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی می باشد، شناخت عوامل انگیزش حس مکان و حفظ و تقویت آن توسط تصمیم گیران و برنامه ریزان روستایی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف تدقیق مفهوم حس مکان و تبیین مؤلفه های ماهیتی و شاخص های مربوطه در جامعه روستایی انجام شده و در دو مرحله انجام یافته است . در مرحله اول به روش مرور سابقه موضوع، تحلیل و حصول به استدلال منطقی، ابعاد اصلی حس مکان تعریف شد و مدل نظری حس مکان تدوین گردید. سپس در مرحله دوم با روش پیمایشی و آزمون پرسشنامه ای، تعداد 391 نمونه به صورت خوشه ای تصادفی از روستاهای بالای 20 خانوار استان آذربایجان شرقی انتخاب شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری به آزمایش گذاشته شده و جایگاه عوامل آن تبیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ابعاد اصلی حس مکان در سه وجه محیطی/کالبدی، فعالیتی/عملکردی و فردی/اجتماعی در درون تجربه زیستی انسان در مکان مفروض تعریف می شود . وجود کیفیات خاص عوامل سه گانه درون یک تجربه زیستی در تأثیر پذیری از ویژگی های شخصی پس از عبور از فیلتر ادراکی و شناختی فرد، مفهوم حس مکان را شکل می دهد و افزایش کمی و کیفی عناصر و فرایند مطرح شده، میزان عمق آن را می افزاید. همچنین نتایج آزمون در جامعه روستایی انتخابی نشان می دهد مهم ترین عوامل در انگیزش حس مکان به ترتیب عوامل پیوند مکانی، کیفیات محیطی، میزان فعالیت و عملکرد، هویت مکان و پیوند اجتماعی و رفاه مکانی می باشد. در ادامه پژوهش شاخصه های ایجاد این عوامل، تبیین و راهکارهای عملی جهت کاربست در فضاهای روستای ارائه شده است. نتایج حاصل می تواند برای معماران و برنامه ریزان روستایی و متخصصین مربوط به علوم محیطی جهت آفرینش محیط های دارای حس مکان مفید باشد.
مدل سازی سنجش آثار اعتبارات خُرد بر رفاه اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی طرح های اشتغال زایی بنیاد برکت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت اشتغال از ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به خصوص در مناطق روستایی موجب شده است تا در بند یک سیاست های اقتصاد مقاومتی بر تأمین امکانات و سرمایه های انسانی به منظور توسعه کارآفرینی در فعالیت های اقتصادی با تأکید بر ارتقاء درآمد طبقات کم درآمد و متوسط بیشتر مورد توجه سیاست گذاران قرار بگیرد. براساس این، بنیاد برکت اعتبارات خُرد لازم برای راه اندازی اشتغال و توسعه آن در مناطق روستایی را در راستای افزایش رفاه از سال 1397 آغاز کرد. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و به منظور پاسخ گویی به این پرسش که آیا اعتبارات خرد بر رفاه اجتماعی در مناطق روستایی تأثیرگذار بوده است؟ گردآوری گردیده است. در این راستا، پنج مؤلفه اصلی رفاه اجتماعی شامل محیط سرمایه گذاری، کیفیت اقتصادی، سرمایه اجتماعی، سلامت و آزادی و ایمنی فردی توسط خبرگان و متخصصین براساس روش دلفی و تلفیقی شناسایی و در قالب 30 گویه دسته بندی گردید؛ سپس روایی پرسش نامه توسط نخبگان و متخصصین و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تأیید مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم، اعتبار مدل اصلی و سؤالات بررسی آزمون شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که برازش مدل به صورت خوب و در حد قابل قبول بوده است. هم چنین براساس آزمون t، اثرسنجی اعتبارات خرد بر روی هر یک از مؤلفه های رفاه اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت.
برآورد شاخص توهّم مالی در استان های ایران: رویکرد مدل تحلیل شاخص چندگانه–علل چندگانه (MIMIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
173 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر برآورد شاخص توهّم مالی با استفاده از مدل معادلات ساختاری [1] از نوع تحلیل شاخص چندگانه-علل چندگانه [2] ، به کمک داده های طولی، طی دوره زمانی 1380 تا 1399، برای 31 استان کشور ایران می باشد. نتایج حاصل از برآورد شاخص توهّم مالی حاکی است مهم ترین علل توهّم مالی، هزینه های آموزشی و بار مالیاتی با ضریب منفی و نرخ اشتغال با ضریب مثبت (همگی از لحاظ آماری معنادار) و مهم ترین شاخص های توهّم مالی شامل: پیچیدگی سیستم مالیاتی با ضریب منفی و متغیرهای کسری بودجه، نرخ تورم، نسبت مالیات غیرمستقیم و درآمد سرانه نفتی با ضرایب مثبت (همگی ازلحاظ آماری معنادار) می باشند. هم چنین، نتایج حاصل از برآورد شاخص توهّم مالی حاکی است درمیان استان ها، کمترین مقدار میانگین این شاخص به استان خراسان شمالی و بیشترین مقدار آن به استان خوزستان و نیز در سطح کشور کمترین مقدار به سال های 1380 و 1381 و بیشترین آن به سال 1399 تعلق دارد؛ بنابراین، شاخص توهّم مالی می تواند با تعیین میزان توده توهّم مالی در تصورات عمومی، سیاست گذاری عمومی را آگاه کند.
مدل سازی معادلات ساختاری اثر معنویت محیط کاری بر رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۴۹-۳۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در چند دهه اخیر، با ورود مفاهیم جدیدی همچون معناجویی در کار، شناخت اخلاق، معنا بخشی به سازمان، پارادایم نوینی در سازمان ها مطرح شده است که می توان از آن به عنوان معنویت محیط کاری نام برد. پژوهش های انجام شده در زمینه معنویّت در محیط کار نشان می دهد که معنویّت در محیط های سازمانی منجر به رشد و توسعه رفتارهای شهروندی سازمانی می شود. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین معنویت در کار و مؤلفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. روش کار: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جهت جمع آوری داده های موردنظر، تعداد 260 نفر از کارکنان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان و پرسشنامه معنویت در کار میلیمن و همکاران است که پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 71/0 و 82/0 به دست آمد. روایی این پرسشنامه ها نیز مورد تائید متخصصان قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: نتایج تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت رفتار شهروندی سازمانی و معنویت در کار در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین رفتار شهروندی سازمانی و تمامی مؤلفه های آن با معنویت در کار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که ابعاد معنویت در کار، بر رفتار شهروندی سازمانی اثر معناداری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که وجود معنویت در کار در دانشگاه علوم پزشکی شیراز منجر به توسعه و بهبود رفتار شهروندی سازمانی می شود.
رابطه سرمایه اجتماعی، کارآفرینی سازمانی و عملکرد سازمانی با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری: مورد مطالعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷۲
۸۹-۷۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به عملکرد در بیمارستان ها نیز به عنوان یکی از نهادهای اصلی هر جامعه که مسئولیتی خطیر و مستقیم در حفظ بهداشت و سلامت افراد جامعه دارند، نیازی اساسی به حساب می آید. پژوهش حاضر دو متغیر سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی را به عنوان متغیرهای اثرگذار بر عملکرد بیمارستان شهدای کارگر یزد مطالعه کرد. عملکرد سازمانی نیز بر مبنای کارت امتیازی متوازن (BSC) در چهار بعد رشد و یادگیری، فرایندهای داخلی، مشتری و مالی ارزیابی شد. روش ها: این پژوهش از نوع پیمایشی است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه استاندارد بین 248 نفر از مدیران و کارکنان بیمارستان شهدای کارگر یزد گردآوری شد. همچنین، تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و با بهره گیری از نرم افزارهای Spss22.0 و Amos22.0 انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی سازمانی و کارآفرینی سازمانی بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم دارد و شدت این تأثیر به ترتیب 46/0 و 63/0 بوده است. همچنین، سرمایه اجتماعی بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم برابر با 18/0 دارد، این تأثیر به صورت غیرمستقیم و به واسطه متغیر میانجی کارآفرینی سازمانی، شدت بیشتری می یابد و به 29/0 می رسد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش و تأیید تأثیر مثبت سرمایه اجتماعی بر کارآفرینی و عملکرد سازمانی می توان نتیجه گرفت که با تقویت سرمایه اجتماعی در سازمان می توان بر افزایش روحیه کارآفرینی و بهبود عملکرد سازمانی تأثیر گذاشت. همچنین، با تأیید تأثیر کارآفرینی سازمانی بر عملکرد و نقش میانجی گری این متغیر در رابطه بین سرمایه اجتماعی بر عملکرد، می توان با تقویت روحیه کارآفرینی بین کارکنان، سبب بهبود عملکرد سازمان شد.
تأثیرگذاری فاکتورهای کلیدی بر مدل حکمرانی شبکه ای مطلوب در نظام سلامت: رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۴
۳۴-۱۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به پیچیدگی خدمات در نظام سلامت که مستلزم تعامل افراد و سازمان های مختلف می باشد، ضعف در مدل های حکمرانی شبکه ای منجر به بروز تعارضات مختلف مانند تعارضات مالی، غیر شفاف بودن چارچوب های پاسخگویی در قبال خطاهای پزشکی و مشکل در هماهنگی های بین تیمی می گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی عملی فاکتورهای اساسی مؤثر بر طراحی مدل حکمرانی شبکه ای مطلوب در نظام سلامت به صورت هم زمان است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کمی و از منظر نتیجه یک پژوهش همبستگی بود. در پژوهش حاضر، با بررسی متون، متغیرهای مؤثر بر حوزه های حکمرانی شبکه شناخته شدند. بر اساس فرضیات در نظر گرفته شده مدل ساختاری مورد نظر توسعه داده شد. داده های پژوهش حاضر با استفاده از پرسش نامه ی استاندارد از دو شبکه ی همکاری در زمینه ی آزمایشگاه های تشخیص طبی و یک شبکه تأمین تجهیزات پزشکی با مجموع 194 سازمان عضو شبکه های مذکور در مجموع به تعداد 98 پرسش نامه جمع آوری شد. جهت آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری روش حداقل مربعات جزئی و از نرم افزار اسمارت پی ال اس 2 استفاده شد. یافته ها: فاکتورهای رفتار فرصت طلبانه، اعتماد، تعهد، اشتراک گذاری اطلاعات، اشتراک گذاری دانش به عنوان فاکتورهای کلیدی تأثیرگذار بر مدل حکمرانی و همچنین، همکاری و هماهنگی جهت ارزیابی حکمرانی شبکه ای در مدل ساختاری پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعهد و اشتراک گذاری اطلاعات دارای بیشترین تأثیر مستقیم بر حکمرانی شبکه هستند. همچنین، رفتار فرصت طلبانه دارای تأثیر منفی و شدیدی بر اعتماد در شبکه بوده که از این طریق بر حکمرانی شبکه تأثیرگذار بوده است. نتیجه گیری: جهت طراحی مدل حکمرانی شبکه ای مطلوب در نظام سلامت باید به اعتماد و تعهد توجه ویژه ای گردد. همچنین، این متغیرها می توانند با بهبود اشتراک گذاری اطلاعات بر حکمرانی شبکه تأثیر بگذارند. علاوه بر در نظر گرفتن فاکتورهای یاد شده، مدل حکمرانی باید به گونه ای طراحی گردد تا از رفتار فرصت طلبانه ی اعضا جلوگیری نماید.