مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مدل سازی معادلات ساختاری
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۷
۶۶-۵۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیمارستان ها به عنوان بخش بزرگی از نظام سلامت، سهم بالایی از منابع بخش بهداشت و درمان را به خود اختصاص می دهند. با توجه به اهمیت هلدینگ بیمارستانی در اداره کارا و اثربخش بیمارستان ها، پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تبیین نقش و اهمیت عوامل مؤثر بر اداره هلدینگ بیمارستانی سازمان تامین اجتماعی ایران انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر، از نوع مطالعات کاربردی است که به روش توصیفی انجام شد. ابتدا، از طریق بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان در زمینه اداره بیمارستان ها و هلدینگ های درمانی، متغیرها و مؤلفه های اصلی مؤثر بر اداره هلدینگ های بیمارستانی استخراج و با استفاده از آنها، پرسش نامه پژوهش طراحی شد. داده ها از 405 نفر از مدیران و کارشناسان شاغل در حوزه های صف و ستاد بخش درمان سازمان تامین اجتماعی سراسر کشور، جمع آوری شد. سپس، داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارهای SPSS23 و AMOS24 تحلیل شد. یافته ها: پنج عامل برنامه ریزی استراتژیک، تامین مالی، حق تصمیم گیری، نظارت و ارزیابی، و پاسخگویی به عنوان عوامل مؤثر بر اداره هلدینگ های بیمارستانی شناسایی شد. عوامل تامین مالی و حق تصمیم گیری با بار عاملی 83/0 و 44/0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را بر اداره هلدینگ بیمارستانی سازمان تامین اجتماعی داشتند. نتیجه گیری: به منظور اداره کارا و اثربخش هلدینگ های بیمارستانی، ضمن توجه به کلیه عوامل پنج گانه، بهتر است عوامل تامین مالی و نظارت و ارزیابی، مورد توجه و تأکید بیشتری از سوی مدیران قرار گیرند.
طراحی مدل جامع تاب آوری بیمارستانی در مواجه با بیماری کرونا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۰
۸۸-۷۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراکز بهداشتی درمانی باید بتوانند به سرعت با حوادث فاجعه باری مانند بلایای طبیعی و انسانی سازگار شوند. یکی از راه های مواجهه با بلایای مختلف در مراکز بهداشتی درمانی، افزایش تاب آوری است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل جامع تاب آوری بیمارستانی از طریق شناسایی عوامل موثر بر تاب آوری بیمارستانی، نحوه ارتباط میان این عوامل در شرایط مواجهه با بیماری کرونا بود. روش ها: در ابتدا، با استفاده از مطالعه پیشینه پژوهش عوامل مؤثر بر تاب آوری بیمارستانی شناسایی شد و در ادامه با استفاده از فن مد ل سازی ساختاری تفسیری مدل ارتباطی میان عوامل شناسایی شده، به دست آمد. مدل مفهومی به دست آمده از مد ل سازی ساختاری تفسیری با استفاده از نرم افزار Smart PLS نسخه سه مورد برازش قرار گرفت. بدین منظور پرسش نامه حاوی 33 سؤال در اختیار 80 تن از مدیران، خبرگان و کارکنان بیمارستان های آموزشی یزد قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از شناسایی هشت عامل کلی مؤثر بر تاب آوری بیمارستانی دارد. هشت عامل شناسایی شده در پژوهش حاضر، در چهار سطح کلی توسط مدل سازی ساختاری تفسیری ساختار یافتند. سطح آغازین مدل عوامل «پایداری» و «سیستم ارتباطات و فن آوری اطلاعات» هستند. همچنین، نتایج برازش مدل حاکی از تأیید روابط شکل گرفته توسط مدل سازی ساختاری تفسیری دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مدیران بهداشت و درمان کشور می توانند به منظور تاب آوری بیمارستان های کشور در مواجه با بلایای طبیعی و حوادث پیش بینی نشده استفاده نمایند.
ارزیابی اثربخشی مدیریت محلی با تأکید برشاخص های حکمروایی خوب شهری؛ مطالعه موردی: منطقه ۲۰ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
57 - 74
حوزه های تخصصی:
سیاست ها و قواعدی که بر اساس آن شهرها اداره می شوند، تحت تأثیر گفتمان های حقوقی و سیاسی است و می تواند باعث ایجاد درگیری های سیاسی و حزبی شود. در زمینه چارچوب های قانونی، ابهامات حاکم بر حقوق شهروندی، برنامه ریزی تمایل به ایجاد نابرابری دارد و حکمروایی برای تضمین حاکمیت پایدار در فرآیند مدیریت کارآمد شهری ضروری است. این پژوهش ازلحاظ هدف، از نوع کاربردی می باشد که به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی در چارچوب الگوی تحلیلی موردی انجام شده است. از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه و مصاحبه با جامعه دلفی استفاده شده است. حجم نمونه آماری با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 27 نفر متخصص با روش نمونه گیری هدفمند به انجام رسیده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزئی از نرم افزار Smart PLS جهت ارزیابی مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است. همچنین از روش آینده پژوهی جهت تشریح پیشران های کلیدی و سناریوهای آینده از روش تحلیل ساختاری و متقاطع استفاده شده است. نتایج تحلیل ضرایب مسیر مربوط ابعاد موردبررسی نشان می دهد که شاخص عدالت دارای بالاترین تأثیر و بعدازآن به ترتیب شاخص های مسئولیت پذیری، اجتماع محوری، شفافیت، مشارکت، کارایی و اثربخشی، قانونمندی و سپس پاسخگویی کمترین تأثیر را بر ساختار مدیریت شهری منطقه 20 دارد. در بخش دوم با شناسایی و تحلیل پیشران های اثرگذار و تدوین سناریوهای احتمالی، از مجموع 237 وضعیت حاکم بر صفحه سناریو تعداد 132 حالت و 70/55 درصد وضعیت مطلوب، تعداد 64 حالت و 27 درصد در حالت ایستا و تعداد 41 حالت و 30/17 درصد وضعیت بحرانی را نشان می دهد. مطابق یافته ها، از میان 15 سناریوی باورکردنی پیشروی حکمروایی مطلوب شهرری، تعداد 9 سناریو با وضعیت مطلوب وجود دارد که شرایط نسبتاً امیدوارکننده ای را در سطح مدیریت محلی نشان می دهد.
بررسی معیارهای تاثیرگذار بر تاخیر واکنش قیمت سهام با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
201 - 220
حوزه های تخصصی:
از مولفه های مهم و تاثیرگذار بر عدم کارایی بازار بورس در ایران، تاخیر واکنش قیمت سهام می باشد در این پژوهش نقش معیارهای تاثیرگذار بر تاخیر واکنش قیمت سهام با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری pls نسخه 3 مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر روش همبستگی-پیمایشی و از نظر هدف کاربردی محسوب می شود ابتدا نمونه 42 نفره از خبرگان انتخاب و از طریق مصاحبه با آنان مدل اولیه (گراندد تئوری) و ابزار گردآوری داده ها طراحی گردید. با توجه به نظر خبرگان و مبانی نظری، پرسشنامه محقق ساخته در اختیار 200 نفر جامعه آماری تحقیق قرار گرفت و نهایتا 112 پرسشنامه دریافت شد. متغیرهای تاثیرگذار در 8 گروه اصلی که شامل: عوامل کلان، عوامل روانشناختی، نارسایی های بازار، ویژگی خاص شرکت،کیفیت اطلاعات حسابداری، ویژگی حاکمیت شرکتی، ویژگی بازار و سهام و منابع خبری منتشر شده طبقه بندی و معیارهای تاثیرگذار شناسایی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که به جزء متغیر ویژگی خاص شرکت، سایر متغیرها رابطه معنادار و تاثیرگذاری بر تاخیر واکنش قیمت سهام دارند.یافته های پژوهش مؤید آن است که با توجه به اهمیت واکنش تأخیری قیمت سهام در کارایی بازار، لازم است که به این مسئله و عوامل مؤثر بر آن توجه بیشتری شود.
ارزیابی ترکیبی از عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در خط مشی های نظام آموزشی و پرورشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
230 - 257
حوزه های تخصصی:
هدف: مشارکت شهروندان، تنها راه تنش زدایی میان قدرت قانونی سازمان ها و قدرت اجتماعی شهروندان و تضمین کننده کارایی و اثربخشی خط مشی هاست. این پژوهش با هدف بررسی سطح روابط بین عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در خط مشی های آموزشی و پرورشی و اولویت بندی آن ها و ارائه دیدی تفسیرپذیر از نتایج به دست آمده اجرا شده است.
روش: در این پژوهش از راهبرد چندگانه استفاده شده است. در مرحله اول با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، شدت روابط بین عوامل شناسایی شد؛ سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی، این عوامل اولویت بندی شدند. در مرحله بعد با استفاده از یافته ها، در یک مدل نوآورانه دوبُعدی AHP-SEM، چهار خوشه اقدام فوری، پژوهشی، مطلوب و نظارت خلق شد که عوامل در آن، بر حسب قابلیت تبیین و وزن خوشه بندی شدند.
یافته ها: بر اساس تحلیل سلسله مراتبی، عوامل حمایت قانونی و عدالت، کمابیش نیمی از وزن ها را به خود اختصاص دادند و عوامل سطح اجرا، پس از این دو عامل قرار گرفت. همچنین، بر اساس رگرسیون های محاسبه شده مفروض در مدل مفهومی، بیشترین قابلیت تبیین متعلق به عوامل سطح اجراست که با حمایت قانونی هم بستگی زیادی دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، عوامل تشکیلات اجرایی، اطلاعات و حمایت قانونی، می بایست در اولویت اقدام قرار گیرد؛ عامل عدالت برای بهبود، علاوه بر بهبود عوامل ساختاری، به بررسی تفسیرهای ذهنی شهروندان از عدالت ادراک شده نیاز دارد؛ باورها و توانمندی های شهروندان، در مرحله بعد، از طریق عامل عدالت می توانند توسعه یابند و عوامل سطح اجتماعی در خوشه نظارت، می بایست برای اصلاح و هدایت روندهای آتی نظارت شوند.
تبیین نقش فناوری اطلاعات در توانمندسازی کارکنان از طریق فرهنگ سازمانی (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی استان بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۸
126 - 139
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش فناوری اطلاعات در توانمندسازی کارکنان از طریق فرهنگ سازمانی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی بوده و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان بوشهر می باشد که حدود 350 نفر و حجم نمونه 196 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فرهنگ سازمانی «دنیسون»، فناوری اطلاعات «محمودی» و توانمندسازی کارکنان «توماس و ولتهوس» در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بوده است. روایی هر سه پرسشنامه از نظر صوری، محتوایی و سازه مورد بررسی قرار گرفته و پایایی آنها نیز با اجرای آزمایشی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 86/0، 75/0 و 81/0 بدست آمده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه علی قوی بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان و نیز میان فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی وجود دارد. همچنین، یافته های تحقیق نشان داد که فرهنگ سازمانی در مجموع می تواند به افزایش رابطه بین فناوری اطلاعات و توانمندسازی کارکنان منجر شود؛ ولی اثر مستقیم فناوری اطلاعات بر توانمندسازی بیشتر از اثر غیرمستقیم آن از طریق فرهنگ سازمانی است.
تحلیل نقش الگوی حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن شهری در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
در مدل های اخیر توسعه که از سوی سازمان های بین المللی ترویج می شود، برای بهبود کیفیت زندگی شهری و نیل به توسعه پایدار شهری، الگوی حکمروایی خوب شهری مطرح می شود که بر مبنای آن می توان سلامت، نظم و امنیت، پیشرفت و رفاه را به صورت توأمان محقق کرد. نظریه ی حکمروایی خوب شهری که موردپذیرش نخبگان و صاحب نظران و تأکید سازمان های جهانی و به ویژه هبیتات قرارگرفته، درصدد است تا شهرها کارآمدتر، عادلانه تر، ایمن تر و پایدارتر شوند. هدف تحقیق، تحلیل نقش الگوی حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن شهری در برابر زلزله می باشد. پژوهش حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. در قسمت تحلیل داده ها از فن مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار smart pls3برای بررسی مدل مفهومی تحقیق بهره گرفته شده است. در این پژوهش از شاخص های مشارکت، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، مسئولیت پذیری، عدالت محوری، پاسخگویی و کارایی و اثربخشی با38 سوال استفاده شده است. جامعه آماری،کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری می باشند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 40نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که همه شاخص های حکمروایی خوب شهری در کاهش آسیب پذیری مسکن دارای اهمیت می باشند. لذا در ایجاد شهرهای پایدار و ایمن، مشارکت مردم، رعایت قوانین، احترام به حقوق دیگران، عدالت و برابری، مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شفاف بودن عملکرد مدیران و مسئولان شهری در قبال شهروندان منجر به افزایش کارایی و اثربخشی؛ و در نهایت منجر به رهیافت حکمروایی خوب شهری خواهد شد که می تواند متضمن و کاهش آسیب پذیری مسکن باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر رونق بازارهای سنتی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: بازار سنتی کلان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
هرچند بازارهای سنتی از دیرباز به عنوان یکی از مؤلفه های هویت بخش شهرهای ایرانی ایفاء نقش می کنند، اما امروزه به دلایل مختلف نقش بازارهای سنتی در بسیاری از شهرها و به ویژه کلان شهرهای ایران کاهش یافته است که در صورت عدم برنامه ریزی صحیح، احتمال زوال و یا حتی نابودی برخی از بازارهای سنتی نیز قوت خواهد گرفت. این تحقیق در پی آن است که عوامل مؤثر بر رونق بازارهای سنتی را موردمطالعه قرار دهد. این پژوهش بر مبنای طرح تحقیق از نوع پیمایشی و بر اساس هدف تحقیق، از نوع کاربردی هست. جامعه آماری این پژوهش برابر با ۶۷۹۹۹۵ نفر و حجم جامعه نمونه نیز برابر با 384 نفر می باشد. برای تحلیل داده ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری که یکی از اصلی ترین روش های تجزیه وتحلیل چندمتغیره است، با به کار گرفتن نرم افزارهای SPSS و Mplus استفاده شده و بدین منظور ابتدا از تحلیل عاملی اکتشافی و سپس از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم و درنهایت از شاخص های برازش به منظور ارزیابی برازش مدل نهایی استفاده گردیده است. بر اساس نتایج این تحقیق درمجموع، حدود 82 درصد از واریانس کل متغیرها توسط این عوامل تحت پوشش قرارگرفته اند. همچنین برآیند شاخص های برازندگی در این تحقیق حاکی از آن است که مدل ساختاری پیشنهادی، برازش خوب و قطعا قابل قبولی را داراست. برازش خوب مدل نهایی درواقع مهر تاییدی بر چند بعدی بودن و به بیان دقیق تر پنج بعدی بودن سازه رونق بازارهای سنتی است که این ابعاد عبارت اند از: جاذبه های فروشندگان، جاذبه های کالبدی، جاذبه های اقتصادی، جاذبه های رفاهی و جاذبه های اجتماعی.
مدل یابی و تأثیر ابعاد اجتماعی حاشیه نشینی بر وقوع جرم (مطالعه موردی: مناطق حاشیه نشین شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حاشیه نشینی به عنوان یکی از معضلات شهری و تحت تأثیر قرار دادن امنیت اجتماعی و فراهم نمودن بستر جرم همواره موردتوجه مسئولین شهری و سازمان های مربوطه بوده است. هدف پژوهش حاضر مدل یابی و تبیین تاثیر حاشیه نشینی بر وقوع جرائم اجتماعی در شهر کاشان می باشد. روش پژوهش- توصیفی تحلیلی می باشد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد 160 نفر (خانوار) محاسبه شد که شامل مناطق لتحر، پمپ رعیتی گازرگاه، محله عرب ها و شهرک بیست دو بهمن می شود. برای تجزیه وتحلیل توصیفی و استنباطی داده ها از آزمون آماری T-Test در نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون T نشانگر معنی دار بودن اثرات اجتماعی، با وقوع جرم در منطقه حاشیه نشین می باشد. تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که از بین شاخص های موردسنجش، شاخص بی سوادی و کم سوادی بیشترین بار عاملی را با وزن رگرسیونی (97 /0) در وقوع جرائم به خود اختصاص داده است. پس ازآن پایگاه خانوادگی با وزن رگرسیونی (95/0) در رتبه ی دوم قرار دارد و دو متغیر بیکاری و اعتیاد به صورت مشترک با وزن رگرسیونی (85/0) در جایگاه سوم و چهارم قرار دارند و نهایتاً عامل عدم احساس تعلق با وزن رگرسیونی (78/0) در رتبه پنجم قرار دارد و پس از تحلیل جزئی تر شاخص های مذکور از هم گسستگی خانواده، ترک تحصیل، و عدم احساس تعلق خاطر، دوستان ناباب و سرقت بیشترین عامل جرم در مناطق چهارگانه شهر کاشان تشخیص داده شد.
ارائۀ چارچوبی برای مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
66 - 82
حوزه های تخصصی:
مقدمه امروزه بدهی بزرگ و رو به رشد شهرداری ها در بسیاری از کشورها مانند ایالات متحده، چین، ژاپن، اسپانیا و مکزیک، سیاست گذاران و محققان را نگران کرده است. رشد افسارگسیخته بدهی بدون اعمال محدودیت در این کشورها، فشار بازپرداخت بسیار زیادی را به شهرداری ها وارد کرده است که تداوم این امر در نهایت ممکن است به بحران بدهی منجر شود. اگرچه استقراض محلی یکی از محورهای اصلی سیستم های غیرمتمرکز مالی است، اما استفاده بدون انضباط از بدهی های محلی می تواند منجر به اختلال در ارائه خدمات عمومی در سطح محلی شده و مهم تر از آن، اثرات خارجی منفی مهمی بر ثبات اقتصاد کلان داشته باشد. نگاهی گذرا به رسانه های عمومی و اجتماعی در سال های اخیر نشان می دهد افزایش مقیاس بدهی شهرداری تهران، توجه و نگرانی سیاست گذاران، محققان و اقشار مختلف جامعه را به پیامدهای این موضوع به خود جلب کرده است. در حال حاضر، رقم مجموع بدهی های انباشت شده شهرداری تهران تا زمان انتشار این گزارش حدود 85 هزار میلیارد تومان می رسد و بیم آن می رود که با ادامه روند موجود و انباشت بدهی، شهرداری تهران با مسئله نکول مواجه شود که وقوع آن نه تنها باعث کاهش رتبه اعتباری شهرداری تهران خواهد شد، بلکه همچنین تأمین مالی از بازار سرمایه یا بازار پول را با دشواری مواجه می کند. رقم بالای بدهی های شهرداری تهران به همراه سود سالانه آن ها از یک طرف و مشخص نبودن رقم دقیق بدهی ها و آمار بالای بدهی های ثبت نشده موجب شده است تا اعداد متفاوتی از سوی رسانه ها و سایر نهادها برای برآورد حجم بدهی ها منتشر شود. در چنین شرایطی به نظر می رسد طراحی و استقرار سیستم مدیریت بدهی در شهرداری تهران می تواند به بهبود نظام مدیریت مالی و بهبود وضعیت بدهی ها کمک کند. سؤال این است که چگونه می توان چارچوبی قانونی و عملی ارائه کرد که به شهرداری تهران اجازه بدهد علاوه بر اینکه انعطاف پذیری لازم برای ارائه خدمات بهینه را دنبال کند، در دوران ثبات یا بحران اقتصادی نسبت به استقرار انضباط مالی اقدام کند. در این راستا، در پژوهش حاضر نویسندگان کوشیده اند به پرسش های ذیل پاسخ دهند: وضعیت فعلی مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران به چه صورت است؟ الگوی مناسب برای مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران چیست؟ ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدیریت بدهی در شهرداری تهران کدام اند؟ به این منظور، سازوکارهای مدیریت بدهی ها در چارچوب استقرار نظام مدیریت مالی عمومی در شهرداری های دنیا بررسی شده و بر اساس آن چارچوبی برای مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران در نظر گرفته شده است. مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش توصیفی و از نوع پژوهش های پیمایشی و از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است. بر این اساس، در گام نخست از طریق مطالعات کتابخانه ای (بررسی تجربیات شهرداری ها و نهادهای فرادست، کتاب، مقاله ها و نشریه های علمی و...) چارچوب اولیه پژوهش طراحی شد. سپس، نگارندگان با توجه به ویژگی های محیطی و کنترلی فعالیت های شهرداری های ایران نسبت به تعدیل مدل اولیه اقدام کردند. این مدل پس از نظرخواهی از خبرگان مورد اجماع قرار گرفته و سپس نسبت به تهیه پرسشنامه پژوهش اقدام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر در مرحله کمی شامل مدیران با سابقه در بخش مالی، حسابداری و بودجه شهرداری تهران با اولویت صاحب نظران با سوابق تحصیلی مالی، حسابداری یا رشته های مرتبط بود. این خبرگان بیشتر بر اساس سابقه شغلی در پست های مرتبط با امور مالی، حسابداری، خزانه داری، و... در شهرداری تهران انتخاب شدند که بر این اساس بیشتر آن ها را مدیران و معاونان با مرتبه 5-15به بالا و با سابقه کار بیش از 10 سال در پست های یادشده تشکیل می دهد. پرسشنامه از طریق روش گلوله برفی و با مقیاس لیکرت پنج امتیازی به صورت برخط برای مدیران یادشده ارسال شد و طی تماس های تلفنی نیز از آن ها خواسته شد که در تکمیل پرسشنامه مشارکت کنند. در نهایت، 103 پرسشنامه سالم جمع آوری شدند. اعتبار ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از اساتید و خبرگان انجام شد. علاوه بر این، از روایی سازه نیز جهت به دست آوردن بارهای عاملی در نرم افزار PLS استفاده شده است. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی شد. با توجه به نتایج به دست آمده مقادیر پایایی، پایایی ترکیبی و واریانس استخراج شده مربوط به سازه های تحقیق قابل تأیید است. علاوه بر این، روایی واگرا بر اساس رویکرد فورنل و لارکر نیز به دست آمد که بر این اساس نیز مدل تحقیق مورد تأیید است.یافته هاتجزیه و تحلیل اطلاعات، در این تحقیق شامل دو فاز اصلی توصیفی و استنباطی است. در فاز توصیفی برای متغیرهای فاصله ای، از میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. همچنین، در قسمت تحلیل های استنباطی، ابتدا توزیع متغیرها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف بررسی شده و آزمون ویلکاکسون (به دلیل غیرنرمال بودن داده ها) جهت مقایسه زوجی وضعیت موجود و مطلوب استفاده شد. همچنین، برای بررسی فرضیات تحقیق، از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار smartPLS استفاده شده است. طبق نتایج این آزمون، مقدار معنا داری (Sig) متغیرهای مورد بررسی کمتر از 0/05 است. بنابراین، داده ها غیرنرمال هستند. برای مقایسه وضع موجود سیستم مدیریت بدهی های شهرداری تهران با وضع مطلوب نیز از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده، وضعیت موجود و مطلوب مدیریت بدهی در شهرداری تهران معنا دار بوده و بین این دو وضعیت شکاف وجود دارد. در این مرحله مدل استخراج شده از بخش کیفی مورد بررسی و برازش قرار گرفته است. به این منظور، هر یک از مقوله های استخراج شده به صورت جداگانه در حالت مقادیر استاندارد بتا (بارهای عاملی) در نرم افزار pls آورده شده است تا با حذف بارهای عاملی ضعیف (کمتر از 0/7) در نهایت مدل نهایی استخراج شود. در پژوهش حاضر تمام بارهای عاملی بیشتر از 0/9 بوده اند. همچنین، ضرایب بین مسیرهای اصلی شدت رابطه هر یک از مؤلفه ها با متغیر درون زا (مدیریت بدهی ) را نشان می دهد که این مقدار برای همه مسیرها بیشتر از 0/9 است. این مدل نشان می دهد که مدیریت بدهی ها یک مسئله پیچیده بوده که با بخش ها و عملیات مختلف درون سازمان از جمله: برنامه ریزی و بودجه ریزی، حسابرسی و ممیزی، مالی، خزانه داری، امور حقوقی و... در ارتباط است و موفقیت آن در گرو یکپارچگی و هماهنگی سیاست ها و راهبردهای سازمانی است. نتیجه گیریهدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مدیریت بدهی ها در شهرداری تهران است. برای این منظور، سیستم ها و چارچوب های حکمرانی بدهی در شهرداری های دنیا مورد بررسی قرار گرفته و یک چارچوب اولیه استخراج شد. سپس پرسشنامه ای برای بررسی وضعیت موجود و مطلوب در شهرداری تهران تهیه شده و در بین مدیران مالی شهرداری تهران توزیع شد. با تحلیل نتایج حاصل معلوم شد که سیستم مدیریت بدهی در شهرداری تهران با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. از این رو، جهت از بین بردن این شکاف چارچوب جامعی برای مدیریت بدهی ها پیشنهاد شد. این مدل جنبه های مختلف مربوط به مدیریت بدهی ها در 5 بعد اصلی شامل تدوین قوانین و مقررات، تدوین سیاست های مالی و بودجه ای، تدوین و اجرای برنامه راهبردی، حسابداری و گزارشگری مالی و نظارت مالی و بودجه ای به همراه اجزای آن ها را در بر می گیرد. در بعد تدوین قوانین محدودیت های قانونی لازم جهت تحدید و نظام بخشی به بدهی های شهری بر اساس تجربیات جهانی شامل: الزامات مربوط به ایجاد، مصرف، تسویه و ساختار تأمین مالی تعیین شده اند. یکی دیگر از این ابعاد، بعد سیاست های مالی و بودجه ای است که در این راستا سیاست هایی جهت جلوگیری از کسری بودجه از طریق بدهی، تعریف وضعیت بحران مالی در شهرداری، مدیریت ریسک اعتباری، شفافیت تفکیک بین عملیات، سیاست های مالی و معاملات مربوط به مدیریت بدهی و هماهنگی سیاست های مالی و بودجه ای اتخاذ شده اند. یکی دیگر از ابعاد اصلی مؤثر بر مدیریت بدهی شهرداری ها به تدوین و اجرای برنامه راهبردی مدیریت بدهی برمی گردد که مستلزم تدوین برنامه مالی بلندمدت (LFP) و سرمایه گذاری بلندمدت (LIP) و اجرای راهبردهای مدیریت بدهی است. در بعد حسابداری هم مواردی از جمله: طراحی پایگاه داده مدیریت بدهی در بستر فناوری اطلاعات، پیش بینی جریان نقدی و مدیریت وجوه نقدی، گزارشگری، نگهداری سوابق بدهی و پیش بینی بدهی در نظر گرفته شده اند و در نهایت، به عنوان آخرین بعد مدیریت بدهی ها الزامات مربوط به نظارت عملکردی بر بدهی های شهری شامل نظارت مالی و بودجه ای تعریف شده اند. بر اساس تجربیات موفق بانک جهانی (2013)، در رابطه با مدیریت بدهی در شهرداری ها، حاکمیت بدهی در شهرداری ها تنها مربوط به قوانین و مقررات محدودکننده و سایر کنترل ها نیست، بلکه باید شامل یک طراحی متوازن غیرمتمرکز مالی باشد که جنبه های مختلف از جمله برنامه بلندمدت، ساختار اداری و تشکیلاتی مدیریت بدهی ها، حسابداری و گزارشگری، سازوکارهای نظارتی و... را در بر بگیرد. از این منظر این رویکرد مطابق با رویکرد اتخاذ شده در پژوهش حاضر است.
ارزیابی و سنجش شاخص های کیفیت زندگی هوشمند شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
177 - 192
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر با ظهور تکنولوژی های نوین و هوشمند در حوزه فن آوری اطلاعات در کلان شهر تهران، تغییرات بسیاری در زندگی شهرنشینان رخ داده است و این توجه اندیشمندان را به مفهوم "کیفیت زندگی هوشمند" جلب کرده که نتیجه آن بازنگری و ارائه ابعاد و شاخص های موثر در سنجش آن در کلان شهر تهران است. با توجه به اهمیت کیفیت زندگی در نظام برنامه ریزی، توجه به مفهوم هوشمندی و گسترش تأثیر آن در عامل مذکور بیش ازپیش مطرح می گردد. هدف از این پژوهش دستیابی به یک مدل ساختاری، ترتیب اهمیت و ضریب تأثیر ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی هوشمند شهری از طریق معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) در کلان شهر تهران می باشد. مناطق یک، شش و نوزده شهرداری تهران به عنوان جامعه آماری و حجم جامعه آماری نیز چهارصد نفر می باشد. بر اساس نتایج حاصله تمامی ابعاد هفتگانه پژوهش ارتباط معناداری با عامل کیفیت زندگی هوشمند شهری جهت سنجش و ارزیابی آن دارند. همچنین در راستای بیان میزان اهمیت این ابعاد در مناطق مختلف، عامل انسجام و مشارکت اجتماعی در منطقه یک، آموزش عمومی در منطقه شش و عامل مصرف منابع و محیط زیست در منطقه نوزده تهران بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده اند. لذا می توان گفت که توسعه شهرها تحت تأثیر توسعه روزافزون فن آوری اطلاعات و ارتباطات در نقاط مختلف دنیا است اما این موضوع نباید باعث نادیده گرفتن تفاوت ها و خواسته های مردم مختلف گردد.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در برندسازی مقاصد گردشگری (موردپژوهی: روستای هدف گردشگری بیشه در استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
275 - 289
حوزه های تخصصی:
برندشدن هر مقصد لزوماً مربوط به خصوصیات مثبت آن نیست و گاهی مقاصد گردشگری می توانند در ویژگی های منفی در بین گردشگران شهره شوند. دراین صورت، عوامل مؤثر در برندسازی مقاصد گردشگری باید از قبل شناسایی شوند و در اختیار برنامه ریزان این حوزه قرار بگیرند. در این پژوهش، که با هدف شناسایی و ارزیابی مؤلفه های مؤثر در برندسازی روستای هدف گردشگری بیشه انجام شده، نخست به کمک مطالعه پیشینه و مصاحبه با استادان متخصص عوامل یادشده شناسایی شد و پس از بومی سازی در منطقه مطالعه شده پرسش نامه پژوهش تهیه شد. پایایی ابزار پژوهش به کمک ضریب آلفای کرونباخ درحد مطلوبی تأیید شد و روایی آن به تأیید استادان این حوزه رسید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جاذبه های گردشگری و بازاریابی گردشگری در روستای بیشه، به ترتیب با ضرایب مسیر ۸۵/۰ و ۷۷/۰ بیشترین تأثیر را در برندسازی این روستا داشته و عملکرد مقصد، زیرساخت ها، خصوصیات منحصربه فرد، عملکرد دولت و رفتار گردشگر به ترتیب در جایگاه بعدی قرار گرفته اند. همچنین نظارت و سرمایه گذاری دولت، جاذبه های طبیعی، امنیت روستا، دانش و تخصص دست اندرکاران و تبلیغات مقصد شاخص هایی بودند که بیشترین تأثیر را در برندسازی روستای بیشه از خود نشان دادند. در پایان متناسب با یافته های پژوهش، برای بهبود و تسهیل فرایند برندسازی روستای گردشگری بیشه پیشنهادهایی مطرح شد.
نقش مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک در رفتارهای بازاریابی و عوامل محیطی سبز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
61 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین نقش مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک در رفتارهای بازاریابی و عوامل محیطی سبز است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش اجرا توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی است. در گام اول، عناصر تشکیل دهنده مدل مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک در رفتارهای بازاریابی از ادبیات نظری شناسایی شده است، خروجی این مرحله با شناسایی 50 مؤلفه در قالب شش بُعد اصلی است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک و پرسشنامه است. در مرحله کیفی، تیم مشارکت کننده تحقیق شامل 22 نفر از خبرگان دانشگاهی، سازمانی و تجربی می باشند که با تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. در مرحله کمّی جامعه آماری را معاونین،کارشناسان و کارکنانِ شرکت گاز گلستان تشکیل می دهند. برای تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 108 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. یافته ها نشان دادند که شش بُعد اصلی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک شامل عوامل مدیریتی، عوامل ارتباطی، عوامل الکترونیک، عوامل تکنولوژیکی، عوامل اطلاعاتی و عوامل محرک است و چهار بُعد اصلی رفتارهای بازاریابی شامل عوامل رفتاری، عوامل محیطی سبز، عوامل بازاریابی و عوامل سازمانی است. نتایج نشان داد که مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک در رفتارهای بازاریابی و عوامل محیطی سبز با مدل سازی معادلات ساختاری نقش مؤثری دارند.
مروری بر مفهوم هوشمندی فناوری (تعاریف، ساختارها، فرآیند، بازیگران، روش ها و ابزارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
47 - 58
حوزه های تخصصی:
در ادبیات علمی مدیریت فناوری، توافق قابل ملاحظه ای بر اهمیت و ضرورت پایش و پیش بینی دقیق و سریع نیازهای آینده و روند پیشرفت های فناورانه وجود دارد. دلایل این امر شامل تغییر و تحولات سریع فناوری، جهانی شدن بازار و رقابت، افزایش نوآوری های فناورانه و کاهش چرخه عمر فناوری ها می باشد. لذا، هوشمندی فناوری در سطوح مختلف سازمان ها به منظور کمک به شناسایی تهدیدها و فرصت های فناورانه و بهبود تصمیم گیری های فناورانه در اینچنین محیط متغیری، پیشنهاد می شود. موضوع هوشمندی فناوری طی سال های گذشته مورد توجه پژوهشگران زیادی قرار گرفته و از جنبه های مختلف مورد بررسی واقع شده است. آشنایی با یافته ها و دستاوردهای این پژوهشگران می تواند سهم بسزایی در درک و فهم بیشتر و بهتر موضوع هوشمندی فناوری داشته باشد، که از آثار آن می توان به بهبود فرآیندهای برنامه ریزی و تصمیم گیری در حوزه فناوری و ارتقای سطح یادگیری فناورانه سازمان اشاره نمود. لذا هدف از نگارش این مقاله بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهشی موضوع هوشمندی فناوری است که شامل تعاریف، ساختار، فرآیند، بازیگران، روش ها و ابزارهای هوشمندی فناوری می باشد. در پایان مقاله نیز برخی پیشنهادهای مدیریتی و تحقیقاتی ارائه گردیده است.
بررسی تاثیر و ارائه الگویی برای نقش تسهیم دانش خارجی و نشت دانش بر عملکرد نوآورانه شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱
33 - 44
حوزه های تخصصی:
نوآوری به عنوان عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار در محیط پیچیده و متغیر امروزی می باشد. ابتکارات و اقدامات نوآورانه به طور زیادی به دانش و تخصص کارکنان وابسته است. در نتیجه دانش یک دارایی با ارزش برای سازمان ها محسوب می شود. اما شرکت ها در جریان تسهیم دانش خارجی همواره با خطر نشت دانش مواجه اند. تسهیم دانش خارجی و نشت دانش غالباً زمانی که سازمان ها فعالیت های نوآوری را اداره می کنند به یک وضعیت بغرنج استراتژیک بدل می شود. در این پژوهش، ما روی اثرات مثبت و منفی این پدیده تمرکز می کنیم به این منظور، به شکل تجربی اثر تسهیم دانش خارجی را بر عملکرد نوآورانه تحت حالات یا احتمالات نشت تعمدی یا تصادفی دانش تخصصی حیاتی بررسی می کنیم و تأثیرات تسهیم دانش سازمان را بر عملکرد نوآورانه آن تحت احتمال نشت تعمدی یا تصادفی دانش حیاتی تخصصی بررسی می کنیم. بدین منظور داده ها از 82 شرکت مستقر در شهر صنعتی رشت جمع آوری و با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تسهیم دانش خارجی بر عملکرد نوآورانه تاثیر دارد ولی نشت دانش تصادفی اثر تعدیلگری در این رابطه ندارد و نشت تعمدی دانش اثر تعدیلگری منفی دارد.
تحلیل علی هم افزایی دانش در شرکت های دانش بنیان با رویکرد تلفیقی مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری (مورد مطالعه: پارک علم و فناوری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
49 - 80
حوزه های تخصصی:
امروزه شرکت های دانش بنیان می توانند با هم افزایی دانش در مراحل ادغام و اکتساب دانش، قابلیت های پویا را در خود ایجاد و تقویت نمایند. از این رو هدف از انجام این پژوهش تحلیل و بررسی عوامل اثرگذار بر هم افزایی دانش در شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری یزد است. به منظور انجام پژوهش در ابتدا عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری هم افزایی دانش در درون شرکت های دانش بنیان شناسایی گردید. در ادامه با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، عوامل شناسایی شده ساختاربندی شدند. به منظور اعتبارسنجی مدل مفهومی تحقیق، از رویکرد معادلات ساختاری و از نرم افزار SmartPls3 استفاده گردید جامعه آماری این پژوهش را متخصصین، خبرگان و کارکنان شرکت های دانش بنیان در پارک علم و فناوری یزد تشکیل داده اند. روش نمونه گیری در این پژوهش در بخش معادلات ساختاری، روش نمونه گیری در دسترس بوده است. در این پژوهش در بخش معادلات ساختاری، تعداد 186 پرسشنامه تکمیل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح ششم و آغازین مدل، عامل زمینه های محیطی، در سطح پنجم عامل رهبری مدیریت و در سطح چهارم عامل فرهنگ سازمانی قرار گرفته اند. در سطح سوم مدل عوامل منابع، چشم انداز و استراتژی و سرمایه اجتماعی جای گرفته اند. در سطح دوم عوامل آموزش و تعهد کارمندان و نهایتاً در سطح پایانی عامل فناوری اطلاعات قرار گرفته اند. زمینه های دیگر نتایج این پژوهش می-توان به تأثیر آموزش و تعهد کارکنان شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری یزد بر فناوری اطلاعات اشاره کرد.
سبک رهبری اخلاقی ادراک شده توسط کارکنان و توانمند سازی روانشناختی: تبیین نقش تعدیل گری خستگی هیجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
74 - 87
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک رهبری اخلاقی ادراک شده توسط کارکنان با توانمند سازی روانشناختی و نقش تعدیل کنندگی خستگی هیجانی در این رابطه است. جامعه آماری تحقیق شرکت ایساکو در شهر تهران است و تعداد نمونه از طریق جدول مورگان به تعداد 265 نفر به صورت تصادفی ساده با استفاده از جدول اعداد تصادفی بدست آمد. برای اندازه گیری توانمند سازی روانشناختی از پرسشنامه اسپرایتزر (1995) با 12 گویه، برای اندازه گیری رهبری اخلاقی از پرسشنامه براون و همکاران (2005) با 10 گویه و برای جمع آوری داده های مربوط به خستگی هیجانی از پرسشنامه ماسلاج و جکسون (1981) مشتمل بر 9 سوال استفاده شد. روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی مرکب و ضریب آلفای کرونباخ) بدست آمده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری حاکی از آن است که ابزار اندازه گیری از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. تحلیل داده ها با نرم افزار پی ال اس و معنی داری روابط میان متغیرهای مکنون با استفاده از آماره تی صورت گرفت. نتایج نشان داد بین سبک رهبری اخلاقی ادراک شده با توانمند سازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی دار از نوع مثبت وجود دارد که با حضور خستگی هیجانی در کارکنان این رابطه تضعیف شد. شدت اثر تعدیل گری معادل 18/0 می باشد که نشان از اثر متوسط متغیر تعدیل گر خستگی هیجانی در رابطه بین سبک رهبری اخلاقی با توانمند سازی روانشناختی دارد
مدل سازی نقش عوامل در نگرش معلمان به پژوهش و ارائه چارچوبی برای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
306 - 281
حوزه های تخصصی:
به طور معمول باورها و نگرش افراد مؤلفه های مهمی در جهت دهی به رفتار هستند. در زمینه کاربست یافته های پژوهشی نیز نگرش معلمان در استفاده از نتایج پژوهش در اهمیت زیادی در به کارگیری از یافته های پژوهشی دارد. برای ارتقای نگرش معلمان به پژوهش این مطالعه طراحی شده است تا چارچوبی برای شمول همه متغیرهای درگیر تدوین شود. در ضمن تدوین این چارچوب میزان تأثیر همه متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش پژوهشی هم اندازه گیری می شود. بدین منظور، چهار متغیر نگرش سایر افراد به پژوهش، شایستگی دریافت شده، مهارت های حرفه ای و مهارت های پژوهشی معلمان به عنوان عوامل مؤثر شناسایی و اثر آنان هم بر یکدیگر و هم بر نگرش پژوهش از طریق مدل سازی معادلات ساختاری بررسی شد. داده های مطالعه از پاسخ 335 معلم شهرستان های استان تهران گردآوری شد. نتایج این مدل علّی نشان داد همه عوامل بر نگرش پژوهشی تأثیر مستقیم داشتند؛ ولی به جز تأثیر نگرش سایر افراد به پژوهش بر شایستگی دریافت شده، بین عوامل تأثیرگذار ارتباط دیگری وجود نداشت. همچنین، مهارت های حرفه ای مهم ترین عامل در تأثیرگذاری روی متغیر نگرش پژوهشی شناخته شد و پس از آن، دو متغیر مهارت های پژوهشی و نگرش سایر افراد به پژوهش قرار داشتند. براین اساس می توان نتیجه گرفت که مدل علّیِ نهایی می تواند چارچوب مناسبی برای توسعه معلمان و همچنین تربیت معلم قرار گیرد.
طراحی مدلی جهت سنجش ارتباط میان مؤلفه های مدیریت زیست محیطی، مدیریت کیفیت و بهره وری کارکنان (مورد مطالعه: شرکت های کوچک و متوسط استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۶
229 - 262
حوزه های تخصصی:
دغدغه های مرتبط با مباحث زیست محیطی از یک سو و محدودیت در منابع در دسترس برای سازمان های مختلف از سوی دیگر، توجّه به مدیریت بهره وری و کیفیت محصولات و خدمات را بویژه در بین بنگاه های کوچک و متوسط الزام آور می کند. هدف از انجام این پژوهش، تبیین پیکره ارتباطات، میان عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان، مدیریت کیفیت و مدیریت زیست محیطی است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران، کارکنان و سرپرستان شرکت های کوچک و متوسط در استان یزد می باشد که در 5 شاخه صنعتی (شیمیایی- سلولزی، غذایی، پوشاک، نساجی، معدنی، فلزی- برقی) فعّال هستند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بوده که ابتدا با پرسشنامه مقایسات زوجی میان عوامل شناسایی شده و ارائه مدل مفهومی پژوهش با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، نظرات 9 نفر از مدیران شرکت های کوچک و متوسط استان یزد گردآوری گردید. سپس به منظور برازش مدل به دست آمده، با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS3، تعداد 400 پرسشنامه میان کارکنان و سرپرستان شرکت های کوچک و متوسط استان یزد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس توزیع گردیده که از این میان تعداد 265 پرسشنامه بازگشت داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فرهنگ همکاری، رهبری و بازخورد عملکردی با تمرکز بر مشتری و آموزش، تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که آموزش و تمرکز بر مشتری، بر نوآوری گرایی، سیاست ها و استراتژی های زیست محیطی، سرمایه گذاری زیست محیطی، فرآیندهای تعریف شده و حمایت سازمان و مدیریت، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
رابطه بازاریابی داخلی و تعهد سازمانی در بخش خدمات مسافر شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
143 - 162
حوزه های تخصصی:
در محیط پویای رقابت جهانی امروز با وجود تغییرات سریع جهانی، سازمان ها باید هم زمان با این تغییرات در حال گسترش و توسعه دائمی باشند. یکی از مهم ترین ابعاد حفظ عملکرد داخلی سازمان و افزایش سطح تعهد کارکنان، بازاریابی داخلی سازمان است. در مقاله حاضر که به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است، رابطه بین اجزای بازاریابی داخلی و ابعاد تعهد سازمانی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کارکنان بخش خدمات مسافر شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران «هما» در فرودگاه مهرآباد تهران است که از میان آن ها 147 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و AMOS و با روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد عوامل پنج گانه بازاریابی داخلی شامل عوامل انگیزش مادی، عوامل انگیزش غیرمادی، ابزار و تجهیزات کاری، عوامل محیطی و تجربه و تحصیلات، تأثیر مثبت و معناداری بر روی ارتقاء تعهد سازمانی دارند. لذا پیشنهاد می گردد مدیران با گرایش به بازاریابی داخلی، زمینه ارتقاء تعهد سازمانی کارکنان را فراهم آورند.