مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خودتنظیمی
حوزه های تخصصی:
ازجمله روش های فعالی که امروزه توجه صاحب نظران
تعلیم و تربیت را متوجه خودکرده است، یادگیری مشارکتی است. پژوهش حاضر با هدف
بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی از نوع جیگ ساو بر خودتنظیمی و انگیزش تحصیلی دانش آموزان
ابتدایی طراحی و اجرا شد.این مطالعه ی شبه آزمایشی در بین دانش آموزان پسر
دبستان های شهر همدان در سال تحصیلی 92-1391 انجام شد. 64 دانش آموز (32 نفر گروه آزمایش و 32 نفر
گروه کنترل) از دو کلاس یک مدرسه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در گروه
آزمایش از روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو و در گروه کنترل از روش سنتی سخنرانی
استفاده شد. پیش آزمون قبل از اعمال متغیرهای مداخله و پس آزمون پس از اعمال
آزمایشی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خودتنظیمی بوفارد و
پرسشنامه ی انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی
شامل گزارش میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس به
کمک نرم افزار spss20 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد بین دو
گروه از لحاظ وجود متغیر خودتنظیمی و متغیر انگیزش تحصیلی تفاوت معنی دار وجود
داشت. به عبارتی نتایج پژوهش حاضر نشان داد یادگیری مشارکتی جیگ ساو، خودتنظیمی و
انگیزش تحصیلی را در دانش آموزان به طور معنی داری افزایش می دهد و در رشد مؤلفه های
این دو متغیر در دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. به طور کلی یافته های مطالعه نشان
دادروش یادگیری مشارکتی جیگ ساو نسبت به روش های سنتی تدریس در رشد مهارت
خودتنظیمی و افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان مؤثرتر است.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحول آفرین مدیران گروه های آموزشی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحول آفرین مدیران گروه های آموزشی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع همبستگی و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران گروه های آموزشی منطقه 13 دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 320 نفر در سال تحصیلی 89-88 بود. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 175 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. برای گردآوری داده های مربوط به؛ هوش هیجانی از پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ (EQ)"" گلمن"" و داده های مربوط به سبک رهبری تحول آفرین از پرسشنامه چند عاملی (MLQ) مدل"" بس و اولیو"" استفاده گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب رهبری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش بیانگر رابطه معنی دار بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن (خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیزشی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی) با رهبری تحول آفرین می باشد (01/0p<). همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیره مؤید آن است که از میان ابعاد هوش هیجانی؛ خود آگاهی، خودتنظیمی و آگاهی اجتماعی پیش بینی کننده های مناسبی در تعیین سبک رهبری تحول آفرین هستند (01/0p<).
هم سنجی خودتنظیمی در گونه های ناهمسان خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تبیین تفاوت خودتنظیمی دانش آموزان دبیرستانی در گونه های ناهمسان خانواده بر پایه مدل فرایند و محتوای خانواده انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. به این منظور از میان دانش آموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطه شهر شیراز 308 (186 دختر، 122 پسر) دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های فرایند و محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آن ها تأییدشده، استفاده گردید. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. برآیندها نشان داد که راهبردهای شناختی در گونه های سالم و غیرسالم دارای تفاوت معنی دار است. درحالی که تفاوت در خودتنظیمی برآمده از تفاوت گونه سالم با غیرسالم و از نوع مشکل دار محتوایی و مشکل دار فرایندی است. با توجه به برآیندها می توان گفت که در گونه های ناهمسان خانواده به کارگیری خودتنظیمی در میان دانش آموزان تفاوت وجود دارد و به روانشناسان مدرسه و مشاوران توصیه می شود که این موضوع را در مشاوره با دانش آموزان موردتوجه قرار دهند.
ارتباط بین هوش هیجانی و اثربخشی تیمی دانشجویان دختر و پسر شرکت کننده در یازدهمین المپیاد فرهنگی ورزشی دانشجویان کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیجانات و هوش حاکم بر آنها نقش مهمی در موقعیت های بین فردی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هوش هیجانی بر میزان اثربخشی افراد در تیم است. جامعه آماری تحقیق تیم های ورزشی شرکت کننده در یازدهمین المپیاد ورزشی (1391)، شامل 1952 نفر بودند. 322 ورزشکار مطابق جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ و پرسشنامه اثربخشی تیمی بیلی بتمن و کولین ویلسون (2002) بود. داده ها به کمک روش همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل، تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد رابطه معناداری بین هوش هیجانی و اثربخشی شرکت کنندگان رشته های تیمی وجود دارد (01/0P < ). همچنین نتایج آزمون t، تفاوت معناداری را بین هوش هیجانی و نیز اثربخشی در دو گروه دختران و پسران نشان داد. خودتنظیمی از مؤلفه های هوش هیجانی بیشترین ارتباط را با اثربخشی دارد.
تعامل خودپنداره بدنی با تمرین به روش مربی مدار و خودتنظیم در اکتساب، یادداری و انتقال یک مهارت ورزشی در دختران سنین دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انطباق ویژگی های صفتی شاگردان با شیوه های آموزش و تمرین مهارت های ورزشی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تعامل خودپنداره بدنی با تمرین به روش مربی مدار و خودتنظیم در اکتساب، یادداری و انتقال سرویس والیبال در دختران سنین دانشگاهی بود. شرکت کنندگان 50 دانشجوی دختر 25- 18 سال بودند که در گروه های خودپنداره بدنی بالا و پایین قرار گرفتند و سپس هر کدام از این دو گروه به زیرگروه ها شامل گروه تمرین کننده به روش مربی مدار یا خودتنظیم تقسیم شدند. شرکت کنندگان در محیط تمرینی ویژه خود به مدت شش هفته به صورت هفته ای چهار جلسه به تمرین مهارت ملاک پرداختند. از آزمون های سرویس والیبال ایفرد و پرسشنامه خودپنداره بدنی برای گردآوری داده ها استفاده شد. آزمون های اکتساب در هر هفته، آزمون یادداری پس از سه روز از آخرین جلسه تمرین و آزمون انتقال به فاصله یک ساعت پس از آزمون یادداری اخذ شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و تحلیل واریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد گروه خودپنداره بالا با روش تمرینی خودتنظیم بیشترین پیشرفت را در مراحل اکتساب، یادداری و انتقال نشان دادند و سایر گروه ها عملکرد نسبتاً مشابهی داشتند. یافته ها به وضوح بیان می کنند فراگیران مهارت سرویس والیبال با داشتن خودپنداره بدنی بالا و انجام تمرین به روش خودتنظیم بیشترین میزان اکتساب و یادگیری مهارت را خواهند داشت.
ارتباط بین خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان همزاد چندتایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان همزاد چندتایی است. روش کار: جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل تمامی دوقلوها و چندقلوهای دختر و پسری است که در گروه سنی 30-15 سال عضو جامعه همیار دوقلو هستند که 260 نفر از آنان به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی SF36 بود. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد دشواری در تنظیم هیجانات از جمله عدم پذیرش پاسخ های هیجانی (r=-0.212)، دشواری دست زدن به رفتار هدفمند (304/0- =r)، فقدان آگاهی هیجانی (466/0- =r)، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی (453/0- =r) و فقدان شفافیت هیجانی (600/0- =r) با نمره کیفیت زندگی همبستگی منفی و معنی دار دارد. یعنی با افزایش دشواری تنظیم هیجانی برای ابعاد ذکر شده کیفیت زندگی کاهش داشته است یا به عبارت دیگر با افزایش مهارت های تنظیم هیجانات کیفیت زندگی افزایش می یابد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش جهت آگاهی والدین از چگونگی مهارت های خودتنظیمی هیجانی بر کیفیت زندگی چندقلوها می تواند اثر مطلوبی داشته باشد و باعث آموزش الگوهای صحیح خودتنظیمی هیجانی چندقلوها شود. پیشنهاد می گردد کلاس های آموزشی و کارگاه های آموزشی هم برای والدین و هم برای فرزندان همزاد چندتایی در زمینه مهارت های خودتنظیمی هیجانی برگزار شود.
بررسی رابطه بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین کمال گرایی و سبک های فرزندپروری در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی و جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. حجم نمونه280 نفر و روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده تصادفی بود. برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و برای متغیرهایی با توزیع نرمال از ضریب همبستگی پیرسون و برای متغیرهایی با توزیع غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: میانگین سن نمونه های پژوهش 8/2 ± 1/21 سال به دست آمد. بین کمال گرایی با سبک های فرزندپروری در دانشجویان دختر ارتباط معنی داری وجود نداشت. بین کمال گرایی خودمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری و بین کمال گرایی دیگرمحور با سبک های فرزندپروری اقتدارانه و آمرانه پدر و آمرانه مادر در دانشجویان پسر، ارتباط معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد تاثیر کمال گرایی بر سبک های فرزندپروری در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر، بیشتر بود.
رابطه عملکرد خانواده با خودتنظیمی تحصیلی در دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: : جو حاکم بر خانواده زمینه ساز بسیاری از مسائل افراد در تمامی مراحل زندگی بالاخص دوران تحصیل است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میزان عملکرد خانواده با خودتنظیمی تحصیلی در میان دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهر زاهدان صورت گرفت. روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی با جامعه آماری کلیه دانشجویان رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در سال تحصیلی 1394-1393 انجام گرفت. تعداد، 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) و خودتنظیمی تحصیلی کانل و ریان (1987) استفاده گردید. داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی و روگرسیون گام به گام) و با استفاده از نرم افزار Spss-18 تحلیل شدند.
مقایسه رفتار خودتنظیمی، خودآگاهی هیجانی و سبک های تصمیم گیری در زنان با و بدون اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف مقایسه رفتار خودتنظیمی، خودآگاهی هیجانی و سبکهای تصمیمگیری در زنان با و بدون اختلال اضطراب فراگیر اجرا شد. این پژوهش از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر رشت در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش 75 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بر اساس تشخیص روان پزشک و 75 زن عادی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه افکار اضطرابی ولز، پرسشنامه خودتنظیمی براون، میلر و لاوندوسکی، مقیاس خودآگاهی هیجانی بار-آن و پرسشنامه سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که میانگین نمرات خودتنظیمی، سبکهای تصمیمگیری شهودی و عقلانی و خودآگاهی هیجانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معناداری کم تر از افراد عادی بود. همچنین میانگین نمرات سبکهای تصمیمگیری اجتنابی و وابسته در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر به طور معناداری از افراد عادی بیشتر بود، اما بین میانگین نمرات دو گروه در سبک تصمیمگیری آنی تفاوت معناداری مشاهده نشد. این نتایج تلویحات مهمی در آسیبشناسی اختلال اضطراب فراگیر دارد. بر این اساس، متخصصان می توانند از نتایج پژوهش برای پیشگیری و درمان اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.
نقش واسطه ای خودتنظیمی در رابطه ی بین سبک های تفکر و اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش واسطه ای خودتنظیمی در رابطه ی بین سبک های تفکر و اضطراب امتحان دانشجویان دانشگاه بیرجند انجام گرفت. پژوهش حاضر ازجمله پژوهش های غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی، 300 دانشجوی دانشگاه بیرجند (150 پسر و 150 دختر) انتخاب شدند و به سه پرسشنامه ی اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375)، خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) و سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) پاسخ دادند. سپس از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز از شاخص های آمار استنباطی تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آموس استفاده شد. نتایج نشان دادند سبک های تفکر 31 درصد از واریانس یادگیری خودتنظیمی و سبک های تفکر با میانجی گری یادگیری خودتنظیمی 36 درصد از واریانس اضطراب امتحان را تبیین می کنند. سبک های تفکر از طریق خودتنظیمی با اضطراب امتحان رابطه ی غیرمستقیم دارد. لذا از طریق مشخص کردن سبک تفکر و مهارت خودتنظیمی افراد می توان مقداری از اضطراب امتحان آن ها را تبیین کرد و در نتیجه برای کاهش اضطراب امتحان آن ها برنامه هایی را تنظیم کرد. در نتیجه براساس یافته های این پژوهش برنامه ریزان و درمان گرانی که از خودتنظیمی برای کاهش اضطراب امتحان بهره می جویند لازم است به سبک تفکر مراجع به عنوان یک متغیر اصلی توجه ویژه نمایند.
برازش نقش واسطه ای گفتار با خود در پیش بینی خودتنظیمی رفتاری بر اساس رشد زبان و دلبستگی ایمن در کودکان کاشت حلزون شده ی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی خودتنظیمی رفتاری کودکان کاشت حلزون شده ی شنوایی بر اساس رشد زبان و دلبستگی ایمن؛ نقش واسطه ای گفتار با خود است. در این مطالعه همبستگی، 114 کودک کاشت حلزون شده با دامنه سنی 7-3 سال که حداقل یک سال از برنامه کاشت حلزون آن گذشته است بصورت روش در دسترس انتخاب شدند. آزمون رشد زبان (نیوکامل و هامیل، 1997)، مصاحبه اختلال در دلبستگی (اسمایک و زینه، 1999)، مشاهده ساختارمند خودتنظیمی ( پونیتز و همکاران، 2008) بر روی کودک، و مقیاس ساختارمند گفتار با خود (امرایی، حسن زاده، 1394) بروی مادران آنها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رشد زبان (37/0=b، 01/0>P) و دلبستگی ایمن (41/0-= b، 01/0>P) 49/0 واریانس گفتار با خود را پیش بینی می کنند. همچنین رشد زبان (25/0=b، 01/0>P) و دلبستگی ایمن (43/0-=b، 01/0>P) با میانجیگری گفتار با خود (19/0=b، 01/0>P) توانایی پیش بینی 58/0 از پراکندگی و واریانس خودتنظیمی رفتاری را دارند. پژوهش حاکی از داشتن نقش واسطه ای برای گفتار با خود برای رشد زبان و دلبستگی ایمن است که این امر در درجه اول نقش والدگری و دلبستگی را د ر رشد زبان و از طرف دیگر خودتنظیمی نشان می دهد و می تواند در راستای کاهش مشکلات رفتاری توجه به فاکتورهای والد محوری و زبان محوری در برنامه های پیشگیری و توانبخشی مورد تاکید قرار گیرند.
رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علی خودتنظیمی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری(همبستگی) بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر بوشهر در سال تحصیلی 96- 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 240 نفر از دانش آموزان انتخاب و به پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، هوش اخلاقی و هیجان خواهی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد مدل مفهومی پژوهش دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها می باشد. در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی آمادگی به اعتیاد معنی دار به دست آمد؛ همچنین، هیجان خواهی در رابطه با خودتنظیمی، هوش اخلاقی و آمادگی به اعتیاد نقش میانجی داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از اعتیاد نوجوانان ضروری است تا متغیرهای روان شناختی هیجان خواهی، خودتنظیمی و هوش اخلاقی در نظر گرفته شوند.
نقش عوامل اجتماعی و آموزشی در تضعیف انگیزه تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل اجتماعی و آموزشی موثر در کاهش انگیزه تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه بود. در این پژوهش از مدل میلر و بریکمن(2004) به عنوان مبنا استفاده شد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 94- 93 بود که با استفاده روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از سه ناحیه آموزش و پرورش 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن با نظرات اصلاحی و تاییدی ده نفر از صاحب نظران حوزه انگیزه تحصیلی و برنامه درسی به دست آمده است و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی در بین 60 نفر از دانش آموزان، آلفای کرانباخ به میزان 87/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها ابتدا از تحلیل عامل اکتشافی و سپس برای تعیین میزان برازش آنها از تحلیل عامل تاییدی استفاده گردید. یافته های این پژوهش نشان داد: مجموعا نه عامل شامل؛ خانواده و مسائل مرتبط با آن، نحوه توجه جامعه به علم و علم آموزی، بیکاری تحصیلکرده ها، کاربردی نبودن آموخته ها، ضعف معلمان، کیفیت پایین برنامه درسی، ساختار و مقررات مدارس، نحوه مدیریت مدارس و توسعه و دسترسی به فناوری های نوین ارتباطی به ترتیب اولویت و مجموعا 72/45 درصد از واریانس مربوط به عوامل کاهش انگیزه تحصیلی(برون و درون نظام آموزشی) دانش آموزان متوسطه پسر شهر کرمانشاه را تبیین می کنند. همچنین شاخص های برازش مانند RMSEA ، GFI ، AGFI ، NFI ، IFI و CFI بسندگی عامل ها و خرده عامل های کشف شده را تایید می کند.
الگویی ساختاری از نقش واسطه ای خودتنظیمی و دانش و آگاهی در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها توسط مدیران مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی ساختاری از رابطه بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در آنها با توجه به نقش واسطه ای خودتنظیمی، دانش و آگاهی مدیران مقطع متوسطه شهر اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهر اصفهان، به تعداد 250 نفر تشکیل می دهد که به علت محدود بودن، از روش سرشماری استفده شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بر اساس متغیرهای پژوهش می باشد که از پنج مولفه توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ، دانش و آگاهی از فناوری ها، خودتنظیمی در استفاده از فناوری ها و میزان استفاده از فناوری ها تشکیل شده است. به منظور بررسی روایی پرسش نامه از روایی صوری استفاده شد و به منظور بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد نگرش به استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات اثری مستقیم و مثبت و معنادار بر میزان استفاده از آن ها دارد و این متغیر نیز به نوبه خود اثری مستقیم و مثبت و معنادار در استفاده از آنها دارد. علاوه بر این مشاهد شد که این دو متغیر نیز اثری مستقیم، مثبت و معنادار بر توانمندسازی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند. همچنین مشاهده شد که خودتنظیمی و دانش و آگاهی از فناوری اطلاعات و ارتباطات نقشی واسطه ای در ارتباط بین نگرش به فناوری اطلاعات و ارتباطات و توانمندسازی در استفاده از آنها دارد.
بررسی رابطه کارکرد اجرایی با انگیزش و رغبت های شغلی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پرورش دانش آموزان انگیزمند و جهت مند و دارای رغبت شغلی مشخص و تثبیت شده از اهداف نظام آموزشی هر جامعه ای است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کارکرد اجرایی خودتنظیمی و انگیزش با رغبت شغلی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران انجام گردید. پژوهش حاضر بر روی 400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه صورت گرفت. جهت بررسی رابطه بین خودتنظیمی و انگیزش با رغبت شغلی از پرسشنامه خودتنظیمی زیمرمن و پونز (1986)، پرسشنامه انگیزش هرمنس (1970) و پرسشنامه رغبت سنج تحصیلی و شغلی هالند (1958) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. نتیجه ی حاصل شده حاکی از رابطه ی معنی داری بین خودتنظیمی و انگیزش با رغبت شغلی می باشد. به این معنا که خودتنظیمی و انگیزش توانایی پیش بینی رغبت شغلی را در دانش آموزان دارند. به عبارت دیگر برای دست یابی به رغبت شغلی مشخص و روشن، دست یابی به خودتنظیمی و خودانگیختگی امری ضروری است.
فراهم سازی ارزیابی تراز خودتنظیمی زناشویی در جامعه ایرانی: آزمون پایایی، روایی و ساختار عاملی نسخه ایرانی سنجه خودتنظیمی رفتاری برای روابط کارآمد در زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زوجینی که از خودتنظیمی ارتباطی استفاده می نمایند، در سنجش با دیگران روابط شاد و باثبات تری دارند، چه نقش این مؤلفه بسیار برجسته تر از مهارت های ارتباطی دیگر است. هدف پژوهش آزمودن روایی، پایایی و ساختار عاملی سنجه «خودتنظیمی رفتاری برای روابط کارآمد» و بررسی همبستگی آن با کیفیت روابط زوجین در نمونه ایرانی بود.جامعه آماری پژوهش همه زوجین ساکن شهر سنندج است که فرزند آن ها در سال تحصیلی 94 -95 در مدارس مقطع دبستان مشغول به تحصیل بودند. با به کار بردن روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 832 نفر (416 زوج) از میان والدینی که حاضر به همکاری شدند انتخاب شد. نخست سنجه به زبان فارسی برگردانده شد، برای به دست آوردن تصویر دقیق یک بررسی راهنما روی 40 زوج از جامعه پژوهش اجرا شد. در این بررسی تراز آلفای کرونباخ دو عامل سنجه (خود نظم بخشی ارتباطی و تکاپوی ارتباطی) به ترتیب 70/0 و 71/0 به دست آمد. در گام های گردآوری داده ها ابزارهای سنجه خودتنظیمی رفتاری برای روابط کارآمد، سنجه سازش یافتگی زوجی لاک والاس، آزمون اصلاح شده سازش یافتگی زناشویی و پرسشنامه سبک های عاطفی هافمن به کار گرفته شد. با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مدل دوعاملی (خودتنظیمی ارتباطی و تکاپوی ارتباطی) سنجه همانند با ساختار عاملی پیشنهادشده از سوی سازندگان آزمون، تأیید شد. تراز همسانی درونی به دست آمده از عامل خودتنظیمی ارتباطی و عامل تکاپوی ارتباطی با روش آلفای کرونباخ، گاتمن و دونیمه سازی اسپیرمن-براون نشانگر بسندگی آن برای سطوح عامل های یک سنجه بود. برای بررسی بارهای عاملی به تفکیک دو جنس و بررسی ارتباط ابعاد خودتنظیمی ارتباطی میان زوجین مدل ساختاری به کار گرفته شد. برآیندها نشان داد که همبستگی مثبت و معنی دار میان ابعاد خودتنظیمی رفتاری با ابعاد کیفیت ارتباط و سازش یافتگی زوجی وجود دارد (p<0/01). برآیندهای پژوهش پایستگی ساختار عاملی و روایی و پایایی سنجه را برای ارزیابی خودتنظیمی زناشویی در زوجین ایرانی نشان می دهد.
مدل علی روابط بین شیوه های فرزند پروری، سبک های دلبستگی و خودتنظیمی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
91-112
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی شیوه های فرزندپروری، سبک های دلبستگی و خودتنظیمی در افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 449 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از جامعه آماری معتادان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان ارومیه، انتخاب شدند. پرسش نامه های سبک های والدینی، خودتنظیمی و سبک های دلبستگی اجرا شد. داده های جمع آوری شده با ارائه دو مدل، به روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها : نتایج نشان دادند که در مدل پدران و مادران سبک های والدینی استبدادی و بی اعتنا اثر منفی و سبک های اقتداری و آزادگذار اثر مثبت (0/001>p ) بر خودتنظیمی داشتند. در هر دو مدل سبک های اقتداری و آزادگذار اثر مثبت بر سبک دلبستگی ایمن داشتند (0/001>p ) ؛ اثر سبک استبدادی و بی اعتنا در مدل پدارن بر سبک دلبستگی ایمن معنی دار نبود؛ ولی در مدل مادران اثر منفی داشت (0/05>p )؛ اثر سبک آزادگذار بر سبک دلبستگی ایمن در هر دو مدل منفی، اثر سبک تربیتی بی اعتنا بر سبک ناایمن نیز در هر دو مدل مثبت بود (0/001>p ) ؛ اثر سبک استبدادی در هر دو مدل معنادار نبود. همچنین اثر سبک اقتداری بر سبک ناایمن در مدل پدران منفی (0/001>p ) و در مدل مادران معنادار نبود؛ اثر دلبستگی ناایمن بر خودتنظیمی در هر دو مدل منفی (0/001>p ) و اثر سبک دلبستگی ایمن بر خودتنظیمی در هر دو مدل معنادار نبود. نتیجه گیری: دلبستگی ناایمن میانجی معنادار بین سبک های تربیتی والدین و خودتنظیمی معتادان به دست آمد. سبک های والدینی اقتداری و آزادگذار با کاهش دلبستگی ناایمن در معتادان، موجب افزایش خودتنظیمی در آنان شده و سبک والدینی استبدادی با افزایش دلبستگی ناایمن در معتادان، موجب کاهش خودتنظیمی در آنان می شود.
اثر تسهیل کننده برنامه تمرین خودکنترل در یادگیری چند مهارت حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ایجاد محیط های یادگیری کارآمدتر، نقش یادگیرنده و تأثیر او بر فرایند یادگیری باید مدنظر قرار گیرد. هدف اصلی پژوهش حاضر تعیین نحوه اثرگذاری تمرین خودکنترل بر اجرا و یادگیری الگوهای حرکتی بود. درمجموع60 دانشجوی کارشناسی دختر (میانگین سن: 73/20 سال، انحراف استاندارد: 98/2) به روش تصادفی در چهار گروه با نظم تمرین خودکنترل یا سه گروه جفت شده با گروه خودکنترل جایگزین شدند. در مرحله اکتساب به گروه خودکنترل گفته شد پیش از تمرین هر کوشش می توانند هر یک از سه الگوی حرکتی را که می خواهند انتخاب کنند. برنامه تمرین هر عضو گروه خودکنترل مبنایی شد برای برنامه ریزی تمرین از پیش تعیین شده شرکت کنندگان متناظر در گروه های کنترل جفت شده. گروه های کنترل جفت شده تکالیف را با تغییرپذیری زیاد، کم، یا بدون تغییرپذیری (گروه جفت شده کلاسیک) تمرین کردند. نتایج نشان داد گروه خودکنترل هم در مرحله اکتساب و هم در آزمون های یادداری تکالیف را سریع تر از دیگر گروه های کنترل جفت شده اجرا کرد. یافته ها بیانگر این است که اگر در تمرین چند مهارت حرکتی به فراگیر اجازه انتخاب داده شود، آثار تسهیل کننده ای در اجرا و یادگیری حرکتی دارد.
مدل ساختاری عوامل خانوادگی با نقش واسطه گری عوامل فردی برای رفتارهای تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
159 - 174
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط بین عوامل خانوادگی(کارایی خانواده، درک از رفتاروالدین) بر رفتارهای تحصیلی با واسطه گری عوامل فردی(خودکارآمدی و خودتنظیمی) انجام گرفت. جامعه این تحقیق تمامی دانش آموزان متوسطه شهر شیراز است که در سال تحصیلی 2018-2017 مشغول تحصیل در یکی از دبیرستان های شهر شیراز بودند. جهت انتخاب نمونه 581 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ادراک کودک از رفتار والدین(<strong><em>POPS</em></strong>) گرولینگ و همکاران (1997)، پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر(1983)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد(1995)، پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان(<strong><em>SEQ-C</em></strong>) موریس(2001) و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر(1980) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون معادلات ساختاری نشان داد مدل مورد نظر از برازش مطلوبی برخوردار است. در مجموع یافته ها موید آن بود که ویژگی های فردی دانش آموزان می تواند تاثیر عوامل خانوادگی بر رفتارهای تحصیلی را واسطه گری کند.
تأثیر بازی های توجهی بر خودتنظیمی و کارکرد اجرایی دانش آموزان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۴)
111 - 128
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تأثیر بازی های توجهی بر خودتنظیمی و کارکرد اجرایی دانش آموزان مضطرب است. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی کودکان پسر9تا11 ساله مدارس ابتدایی شهر بوکان در سال تحصیلی 97-96 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و با استفاده از پرسش نامه اضطراب کودکان 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش(15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه در معرض بسته ی مداخلات مبتنی بر بازی های توجهی قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. به منظور سنجش تأثیر مداخله پرسش نامه خودتنظیمی پینتریج و دی گروت، کارکرداجرایی کانرز و مقیاس اضطراب بالینی اسپیلبرگر قبل و بعد از تشکیل جلسات آموزشی بر روی گروه های کنترل و آزمایش اجرا گردید. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ خودتنظیمی و کارکرد اجرایی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین متغیر اضطراب گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، از پیش آزمون تا پس آزمون کاهش داشته است و این نشان دهنده این موضوع است که مداخلات مؤثر بوده است و شدت اختلال اضطراب کمتر شده است. نتیجه گیری: بازی توجهی را می توان به عنوان یک روش اثربخش در کنار سایر روش های درمانی بر افزایش خودتنظیمی و بهبود کارکرد اجرایی دانش آموزان مضطرب به کار برد.