مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
طرحواره درمانی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک وضعیت شایع در زنان در سن باروری است که اغلب با مشکلات روان شناختی همراه است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله های طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور انجام شد. روش: این مطالعه در چارچوب یک طرح شبه آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. از بین زنان مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر ساری در سال 1401 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارش شدند. مداخله های طرحواره درمانی در 12 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی ارائه شدند. پرسش نامه های نگرانی (مایر و همکاران،1990) و بهزیستی روان شناسی ریف(1989) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و بونفرنی در فضای نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری بین گروه های درمان مبتنی بر طرحواره و ذهن آگاهی با گروه کنترل وجود داشت. هر دو مداخله تأثیرات معناداری بر کاهش نگرانی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور داشتند (001/0P<). همچنین، بین اثربخشی گروه های آزمایش بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثرات همسان طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی زنان نابارور در ایران بود. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله ها به عنوان گزینه های مؤثر درمانی جهت بهبود کارکردهای روان شناسی زنان نابارور در کنار درمان های پزشکی آن ها استفاده کنند.
اثربخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
1840-1821
حوزههای تخصصی:
زمینه: افراد دچار افسردگی اساسی و اضطراب عموماً دچار طرحواره های ناسازگار اولیه متعدد و بیش کلی گرایی حافظه در بازیابی خاطرات هستند. از سوی دیگر بیش کلی گرایی حافظه، انتقال طرحواره های ناسازگار اولیه را از مادر به کودک تسهیل می کند. در مورد اثربخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع مورد منفرد با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان در سال 1401 بود. نمونه ی پژوهش نیز شامل چهار دانشجوی مبتلا به افسردگی اساسی با نمرات بالا در سطح اضطراب و نشخوار فکری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بر اساس DSM5، پرسشنامه طرحواره یانگ - فرم کوتاه 90 سؤالی (یانگ، 1999)، پرسشنامه افسردگی بک-II (بک، 1996)، پرسشنامه نشخوار فکری (نولن - هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه اضطراب بک (بک، 1998) و آزمون حافظه سرگذشتی (ویلیام و برودبنت، 1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نمودار روند، درصد داده های ناهمپوش، درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی شرکت کنندگان با میانگین درصد بهبودی 30/55 پس از مداخله و اضطراب با میانگین درصد بهبودی 30/65 پس از مداخله مؤثر است، اما مداخله بر روی نشخوار فکری شرکت کنندگان با میانگین درصد بهبودی 39/1 مؤثر نیست. همچنین این روش در کاهش بیش کلی گرایی حافظه شرکت کنندگان مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی مداخله تلفیقی حاضر بر افسردگی و اضطراب و کاهش بیش کلی گرایی حافظه، استفاده از آموزش اختصاص سازی حافظه در خلال جلسات طرحواره درمانی به عنوان یک تکنیک در کنار سایر تکنیک های تجربی، هیجانی، شناختی و رفتاری پیشنهاد می شود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر نظم جویی هیجان و کاهش تنش در زنان داوطلب IVF (لقاح مصنوعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۸۸-۲۳۷۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناباروری بر وضعیت خلقی، روانی و شناختی تأثیر منفی می گذارد و افراد در این شرایط، حالات هیجانی مختلف همچون استرس را تجربه کرده و به شیوه ای نوین همچون لقاح مصنوعی متوسل می شوند. بکارگیری روش هایی که منجر به بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس در زنان داوطلب IVF از اهمیت زیادی برخوردار است؛ در کنار شیوه های درمانی استفاده شده برای این منظور، تاکنون مطالعه ای که به بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس در زنان داوطلب لقاح مصنوعی نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر نظم جویی هیجان و کاهش استرس در زنان داوطلب IVF (لقاح مصنوعی) انجام شد. روش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به کلینیک IVF شایا مهر تهران جهت انجام عمل IVF در زمستان 1400 بود که از میان آن ها 30 نفر از زنان مطابق با معیارهای ورود به طور هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه گواه (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش طرحواره درمانی بر اساس پروتکل طرحواره درمانی یانگ (2003) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مقدار F به دست آمده برای هر دو متغیر در سطح آلفای 01/0 معنی دار است (01/0 >P) و فرض پژوهش مبنی بر اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس ادراک شده زنان داوطلب IVF مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد طرحواره درمانی می تواند در بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس در زنان داوطلبان IVF (لقاح مصنوعی) مؤثر باشد و می توان از مداخله مبتنی بر طرحواره درمانی برای بهبود نظم جویی هیجانی و کاهش استرس زنان داوطلب برای لقاح مصنوعی استفاده کرد؛ بنابراین در حوزه سلامت روان زمینه سازی آموزش این روش در کلینیک های درمان ناباروری قبل از انجام عمل IVF از اقدامات مثبت خواهد بود.
اثربخشی طرحواره درمانی بر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
23 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی زنان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و مطالعه پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سرطان شهر دزفول در سال 1401 بودند و نمونه شامل 30 نفر از این زنان بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را هشت جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، از پرسش نامه های استرس ادراک شده، سیاهه سازگاری اجتماعی و پرسشنامه حس انسجام در سه مرحله (قبل، بعد و دو ماه بعد از اجرای طرحواره درمانی) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس آمیخته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر استرس، سازگاری اجتماعی و انسجام روانی در زنان مبتلا به سرطان تفاوت معنی داری وجود داشت. منطبق با یافته های این پژوهش می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارا جهت کاهش استرس و افزایش سازگاری اجتماعی و انسجام روانی در زنان مبتلا به سرطان پیشنهاد داد.
همسنجی تأثیر روان درمانی تحلیل عملکرد (FAP) و طرحواره درمانی بر تجربه هیجانی نسبت به همسر، الگوهای ارتباطی و نشخوار فکری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
173 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، همسنجی تأثیر روان درمانی تحلیل عملکرد (FAP) و طرحواره درمانی بر تجربه هیجانی نسبت به همسر، الگوهای ارتباطی و نشخوار فکری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آمار ی شامل کلیه زوجین گروه سنی 25 تا 45 سال شهر اصفهان که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 زوج (10 زوج در گروه آزمایش اول، 10 زوج در گروه آزمایش دوم، و 10 زوج در گروه گواه) انتخاب شدند و برای گروه اول آزمایش درمان تحلیل عملکرد برگرفته از پژوهش اندری رویز 2020 طی 12جلسه و برای گروه دوم آزمایش طرحواره درمانی بر اساس دستورالعمل طرحواره درمانی در کتاب طرحواره درمانی یانگ، گلوسکو و ویشار(۱۳۸۶) نیز طی 8 جلسه ارائه شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه تجربه هیجانی نسبت به همسر، براشاو (2009)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی، کریستینسن و سالاوی (1984)، پرسشنامه نشخوار فکری نولن – هوکسما و مورو (2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین میزان تأثیرگذاری دو روش روان درمان تحلیل عملکرد و طرح واره درمانی بر تجربه هیجانی نسبت به همسر(33/0=f و 71/0=p) و الگوهای ارتباطی زوجین (004/0=f و 97/0=p) تفاوت معناداری وجود نداشت اما، بین میزان تأثیرگذاری دو روش روان درمانی تحلیل عملکرد و طرح واره درمانی بر نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود داشت(40/4=f و 03/0=p). نتیجه گیری: بنابراین، روش طرح واره درمانی در درمان نشخوار فکری و کاهش تعارضات زناشویی، روش مؤثرتری نسبت به روان درمانی تحلیل عملکرد بوده است.
اثر بخشی طرحواره درمانی بر کاهش تحمل پریشانی در زنان دارای همسر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
11 - 32
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بر کاهش تحمل پریشانی زناشویی در زنان دارای همسر نظامی صورت گرفت. بدین منظور از شیوه گروه درمانی با روش تحقیق نیمه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمون و گواه استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش ، شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی ساکن در منطقه 1 شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی خانواده های نظامی مراجعه نموده اند. در این تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب شد. با توجه به معیارهای ورود به نمونه نهایتا 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (16 نفر برای گروه آزمایش و 16 نفر برای گروه گواه) گمارش شدند. جلسات طرحواره درمانی براساس پروتکل طرحواره درمانی همتی ثابت، نوابی نژاد و خلعتبری (1395) بود که حدود 8 جلسه درمانی بود. جهت تعیین میزان تحمل پریشانی شرکت کنندگان در رابطه زناشویی در مراحل پیش و پس آزمون از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف استاندارد و برای تعیین اثر بخشی مداخله از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار spss 20 استفاده شد. سطح معنی داری در این تحقیق، 05/0 تعیین شد. نتیجه کلی تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش تحمل پریشانی در زنان دارای همسر نظامی تاثیر دارد
اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
171 - 180
حوزههای تخصصی:
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر با ویژگی هایی مانند خشم و تحریک پذیری شدید و مداوم، علاوه بر ایجاد مشکلات عملکردی در کودکی منجر به کاهش سلامت روان در بزرگسالی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط با همسالان در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پسران ۸ تا 11 سال دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر شهر اصفهان به همراه مادرانشان بودند که به مراکز تخصصی مشاوره کودک شهر اصفهان مراجعه کردند. از میان آن ها 30 کودک به همراه مادرشان به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و سپس در هر گروه (آزمایش و کنترل) 15 نفر به صورت تصادفی قرار گرفتند.گروه آزمایش تحت مداخله طرحواره درمانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای با کودکان و 30 دقیقه ای با مادران و به صورت هفته ای یکبار قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اختلال کژتنظیمی خلقی ایذایی(شاه محمدی قهساره و همکاران، ۱۴۰۰)، شاخص واکنش پذیری عاطفی(استرینگرز و همکاران، 2012) و مقیاس خودکارآمدی در تعامل با همسالان(ویلر و لد،۱۹۸2) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت و نتایج نشان داد طرحواره درمانی بر بهبود تحریک پذیری و خودکارآمدی در روابط باهمسالان در کودکان با اختلال بی نظمی خلقی اخلالگر تأثیر معناداری دارد(01/0>p). بنابراین می توان از طرحواره درمانی به عنوان مداخله ای موثر بر تحریک پذیری و افزایش خودکارآمدی در روابط کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلاگر بهره گرفت.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
640 - 657
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر طلاق عاطفی زوجین دچار طلاق عاطفی بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین دچار طلاق عاطفی ناحیه 3 آموزش وپرورش شهر کرج می باشد که برای دریافت خدمات مشاوره ای به مرکز مشاوره رازی مراجعه کرده بودند. از میان جامعه فوق تعداد 30 زوج به صورت در دسترس و بر اساس همکاری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 10 زوج) گمارده شدند. زوج درمانی شناختی رفتاری در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) و طرحواره درمانی در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) برای گروه آزمایش اجرا گردید و در این فاصله گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش مقیاس طلاق عاطفی (GEDS) گاتمن (1994) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که زوج درمانی شناختی – رفتاری و طرحواره درمانی بر طلاق عاطفی زوجین تأثیرگذار بود و توانست طلاق عاطفی را زوجین به طور معنی داری کاهش دهد (0/01>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که زوج درمانی شناختی-رفتاری به نسبت طرحواره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی زوجین مؤثرتر بوده است؛ بنابر نتایج، زوج درمانی شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر کاهش طلاق عاطفی مؤثر بوده است و می تواند مورداستفاده درمانگران، مشاوران و روانشناسان خانواده در کار با زوجین قرار گیرد.
اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت های طرحواره بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ تیر ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۷)
135 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت ها بر نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی مراجعه کنندگان (زن و مرد) مبتلا به اختلال وسواسی - جبری مقاوم به درمان ساکن شهر تهران بود که از سال 1401-1400 به کلینیک های روانشناسی شهر تهران مراجعه کرده بودند که از بین آن ها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (16 زن و 14 مرد) به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه (15 نفر آزمایش، 15 نفر کنترل) جایگذاری شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس نشخوار فکری (RRS، نولن هوکسما و مارو، 1991)، مقیاس کمالگرایی چندبعدی (FMPS، فراست، 1990) و پرسشنامه بازنگری شده وسواسی - اجباری (OCI-R، فوآ و همکاران، 2002) بود. پروتکل طرحواره درمانی طی 12جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک جلسه، بر روی گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نشخوار فکری و کمالگرایی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (001/0P<). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی با تاکید بر ذهنیت های طرحواره بر فرایند نشخوار فکری و کمالگرایی افراد دارای اختلال وسواسی-جبری مقاوم به درمان موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی و نشخوار ذهنی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
91 - 105
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر با روش نمونه گیری هدفمند-در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و اضطراب اجتماعی ولز (1994) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج آزمون تحلیل واریانس - مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی وجود دارد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی منجر به کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی شده است. همچنین طرحواره درمانی موثرتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نشخوار ذهنی است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی در جهت کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
تاثیر طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی در زنان متاهل دارای همسر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
115 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت نقش خانواده در عملکرد شغلی و حساسیت شغل نظامیان، هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی در زنان متاهل دارای همسر نظامی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی در منطقه یک شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی مراجعه نموده اند.دراین تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران براساس موقعیت جغرافیایی، مرکز درمانی آتیه را به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب واز میان مراجعه کنندگان به این مرکز نمونه انتخاب شد.با توجه به معیارهای ورودی نهایتا 24 نفر از زنان متاهل دارای همسر نظامی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 12 نفره قرار گرفتند. بدین منظوراز مدل طرحواره درمانی یانگ(2003)استفاده شد و در طی مدت 10 جلسه دو ساعته و به صورت هفته ای 1جلسه آموزش طرحواره درمانی توسط پژوهشگر انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان (2002) بود. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه تحلیل شد. نتایج: یافته ها نشان داد نمرات شرکت کنندگان در گروه آزمایش در متغیر تنظیم هیجانی نیز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد(001/0>P).بحث:با توجه به یافته های به دست آمده دراین مطالعه می توان نتیجه گرفت، آموزش طرحواره درمانی در افزایش تنظیم هیجانی خانواده های نظامی مؤثر است. کلیدواژه ها: طرحواره درمانی، تنظیم هیجانی، نظامی
مقایسه اثربخشی گروه درمانی و آموزش با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر تکانشگری و ذهنیت های طرحواره ای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 71
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی گروه درمانی و دوره ی آموزشی با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر تکانشگری و ذهنیت های طرحواره ای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعه کنندگانِ یک مرکز خدمات روان شناختی در پاییز و زمستان ۱۴۰۲ از طریق فراخوان به تعداد ۳۵۷ نفر بودند و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد ۴۵ نفر با تشخیص اختلال شخصیت مرزی طی مصاحبه بالینی غربالگری شدند. به دلیل انصراف برخی داوطلبین، داده های ۳۶ نفر در ۳ گروه ۱۲ نفری تحلیل شد. گروه های آزمایشی ۱۰ جلسه مداخله دریافت کردند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس تکانشگری بارت (BIS-11) و پرسشنامه ذهنیت های طرحواره ای (SMQ) بود. تحلیل داده ها با کوورایانس چند متغیری انجام شد. نتایج نشان داد در ذهنیت والد پرتوقع، گروه درمانی اثربخش بود (0.05>P) اما دوره ی آموزشی اثربخشی نداشت (0.05<P). در متغیرهای ذهنیت کودک عصبانی، محافظ بی تفاوت، بزرگسال سالم و رفتارهای تکانه ای، هر دو روش اثربخش بودند (0.05>P) و اثربخشی روش ها تفاوت معناداری نداشت (0.05<P). در متغیر های ذهنیت کودک آسیب دیده، کودک تکانه ای، کودک شاد و والد تنبیه گر، هر دو روش اثربخش بودند (0.05>P) اما گروه درمانی تأثیر بیشتری داشت. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی و دوره آموزشی با رویکرد تلفیقی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی برای افراد دارای اختلال شخصیت مرزی مفید است، اما گروه درمانی مزایای بیشتری برای این افراد دارد.
بررسی تطبیقی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه مطالعه حاضر زوج های دارای دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره آستان مهر مشهد در بهار سال 1401 بودند. حجم نمونه 30 زوج و 10 زوج برای هر یک از سه گروه در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم 11 جلسه 90 دقیقه ای تحت طرحواره درمانی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش حاضر فرم اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و ابرازگری هیجانی کینگ و ایمونز (1990) بودند که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. برای تحلیل داده های این مطالعه از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی شدند و نتایج در مرحله پیگیری باقی ماند (05/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین روش های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در بهبود ابرازگری هیجانی در میان زوج های دارای دلزدگی زناشویی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>). با توجه به اثربخشی هر دو روش بر بهبود ابرازگری هیجانی و عدم تفاوت معنی دار بین آنها به مشاوران و درمانگران پیشنهاد می شود که از هر دو روش مذکور در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود ابرازگری هیجانی استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی با طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری بر علائم وسواس در زنان دارای نشانگان وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
153 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، مقایسه اثربخشی مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی با طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری بر علائم وسواس در زنان دارای نشانگان وسواس انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با گروه پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس مراجعه کننده به کلینیک (ندای آگاهی و ذهن پویا) شهر تهران در پاییز و زمستان 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 60 نفر انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه مداخله به روش مدل تلیفی درمان طرحواره و ذهن آگاهی، طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری و 1 گروه کنترل، تقسیم شدند. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه وسواس اجباری (ییل براون، 1989) انجام پذیرفت و از آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که روش (درمان های مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی، طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری در مقایسه با گروه کنترل) بر نمرات افکار وسواسی تاثیر داشته اند. همچنین نتایج نشان می دهد در مؤلفه رفتارهای اجباری مداخله تلفیقی درمان طرحواره و ذهن آگاهی در مقایسه با طرحواره درمانی و مداخله شناختی رفتاری تاثیر بیشتری داشته است. همچنین هر سه گروه درمانی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنادار دارند. این نتایج بیانگر مزایای احتمالی ترکیب درمان طرحواره با تکنیک های ذهن آگاهی برای دستیابی به نتایج درمانی بهتر در زنان دارای نشانگان وسواس می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی بر تنظیم هیجانی و تاب آوری مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه انجام شد. روش و مواد: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای کودکان بیش فعالی-نقص توجه 3 تا 7 ساله شهر تهران در سال 1402 تشکیل دادند، که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان شناختی رفتاری به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای و گروه آزمایش طرحواره درمانی 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و گروه درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت وارزیابی مجدد مثبت معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت روش طرحواره درمانی تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر مؤلفه های تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری داشته است. همچنین نتایج نشان داد تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری در سطح 05/0 برای تاب آوری معنی دار می باشد بنابراین با توجه به میانگین های مرحله پس آزمون می توان گفت طرحواره درمانی نسبت به گروه درمان شناختی رفتاری تاثیر معنادار بیشتری بر تغییر تاب آوری داشته است. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که درمان شناختی رفتاری و طرحواره درمانی در مرحله پیگیری می تواند باعث بهبود متغیرهای پژوهش در مادران دارای کودکان با اختلال بیش فعالی/کمبود توجه شود. نتیجه گیری: این مطالعه تاثیر قابل توجه طرحواره درمانی بر درمان شناختی رفتاری در بهبود تنظیم هیجانی و تاب آوری در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه را نشان می دهد. یافته ها نشان می دهد که هر دو روش درمانی مفید هستند، اما طرحواره درمانی بهبود بیشتری در متغیرهای اندازه گیری شده دارد که در طول زمان نیز پایدار می ماند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بد شکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بد شکلی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر با اختلال بدشکلی بدن انجام شد. مواد و روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان دختر 25 تا 35 ساله مبتلا اختلال بدشکلی بدن به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه یک شهر تهران بود که از بین آنان 51 نفر به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول جلسه طرحواره درمانی، گروه دوم جلسه درمان شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن (BDMCQ؛ ربیعی و همکاران، 1390) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند که طرحواره درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مؤثر است و همچنین در مقایسه دو درمان، طرحواره درمانی نسبت به درمان شناختی- رفتاری بر کنترل اختلال بدشکلی بدن اثربخش تر بود (05/0>p). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود که می توان از طرحواره درمانی جهت کنترل اختلال بدشکلی بدن در جوانان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن استفاده کرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر پریشانی روانی و تنظیم هیجانی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
160 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر پریشانی روانی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهر تهران در سال 1402 انجام شد. مواد و روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران تشکیل دادند که از بین آنها، 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از طرح واره درمانی، 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984)، پریشانی روانی (کسلر، 2002) و تنظیم هیجانی (گارنفسکی و کرایج، 2006) بودند. یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر مولفه های پریشانی روانی (اضطراب، افسردگی و تنیدگی) افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی باعث کاهش تنظیم هیجانی منفی و افزایش تنظیم هیجانی مثبت در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت بهبود پریشانی روانی و تنظیم هیجانی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر نشانگان بالینی نوجوانان دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
245 - 255
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی با سه روش فنون شناختی ، تجربی و رفتاری بر کاهش نشانگان بالینی نوجوانان دختر دارای اختلال شخصیت مرزی بود.روش: پژوهش از نوع طرح عاملی آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران نوجوان دختر در بازه سنی 15 تا 17 سال و مبتلا به اختلال نشانگان مرزی کلینیک درمانی پیوند بخش عمومی شهر بجنورد در سال 1400-1399 بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 40 نفر از آنان انتخاب و در 3 گروه آزمایش(هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش تحت 20 جلسه ۹۰ دقیقه ای طرحواره درمانی با فنون شناختی، تجربی و رفتاری قرار گرفتند؛ گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس ویژگی های شخصیت مرزی برای کودکان(BPFS-C) کریگ و همکاران(2005) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت.یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره درمانی با فنون سه گانه ی شناختی ، تجربی و رفتاری در کاهش بی ثباتی عاطفی (F=30/635;P=0/001) ، مشکلات هویتی0/001) (F=35/302 ; P=، روابط منفی (F=19/359 ; P=0.001) و خود جرحی (F=9/723 ; P=0.001) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (P<0.05).نتیجه گیری : بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک شیوه ی درمانی برای کاهش نشانگان بالینی شخصیت مرزی دختران نوجوانان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مراکز درمانی به کار برده شود.
اثربخشی طرح واره درمانی بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، تمایزیافتگی خود، ذهنی سازی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
245 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرح واره درمانی بر دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی، تمایزیافتگی خود، ذهنی سازی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شهر شیراز در سال 1401 انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز تشکیل دادند که از بین آنها، 50 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (هر گروه 25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش با استفاده از طرح واره درمانی، 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه شخصیت مرزی (کلاریج و بروکز، 1984)، دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، تمایزیافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998)، ذهنی سازی (فوناگی، 1991) و حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996) بودند.یافته ها: تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام گرفت. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر مولفه های دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی (ابراز هیجان مثبت، ابراز صمیمیت و ابراز هیجان منفی) افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. آموزش طرح واره درمانی بر تمایزیافتگی خود و مولفه های (واکنش پذیری عاطفی، جایگاه من، عدم گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران) در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. آموزش طرح واره درمانی بر ذهنی سازی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. نتایج نشان داد آموزش طرح واره درمانی بر حساسیت به طرد در افراد مبتلا به اختلل شخصیت مرزی تاثیر دارد. بدین صورت که این درمان توانسته تمایزیافتگی خود و ذهنی سازی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را افزایش و ابرازگری هیجانی منفی و حساسیت به طرد را کاهش دهدنتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان طرحواره درمانی را به عنوان یک روش کارآ جهت افزایش تمایزیافتگی خود و ذهنی سازی و کاهش ابرازگری هیجانی منفی و حساسیت به طرد بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی پیشنهاد داد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مشتمل بود بر زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک آنکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران، از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰. از میان این افراد، ۲۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه شامل ۱۰ نفر) گمارش شدند. جهت گردآوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (۱۹۹۶) و سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷) استفاده شد. جلسات آموزشی طرحواره درمانی یانگ (۲۰۰۶) در ۲۰ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای و به صورت هفتگی اجرا گردید، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در محیط SPSS-23 انجام گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که روش طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه های روانشناختی تاثیر دارد (۰۵/۰P<).
نتیجه گیری: براساس یافته ها میتوان نتیجه گیری کرد که طرحواره درمانی می تواند روشی موثر جهت افزایش سرمایه های روانشناختی و رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد. بنابراین به متخصصان پیشنهاد می گردد که به جهت ارتقای ابعاد روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان، این درمان را بکار بگیرند.