مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۴۱.
۵۴۲.
۵۴۳.
۵۴۴.
۵۴۵.
۵۴۶.
۵۴۷.
۵۴۸.
۵۴۹.
۵۵۰.
۵۵۱.
۵۵۲.
۵۵۳.
۵۵۴.
۵۵۵.
۵۵۶.
۵۵۷.
۵۵۸.
۵۵۹.
۵۶۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر به عنوان یک مشکل بهداشتی اخیرا مورد توجه قرار گرفته است و جزء اختلالات روانی طبقه بندی شده است و عوامل بسیاری بر شیوع این اختلال تاثیر گذار است. هدف کلی از این پژوهش بررسی وضعیت اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان و رابطه آن با مولفه های شخصیتی و اضطراب بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود.کلیه دانشجویان دانشگاه یزد جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. بر اساس جدول مورگان تعداد 200نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ای مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل: پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ(2000)؛ پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئوکاستا و مک کری(1988)و پرسشنامه حالت-رگه اضطراب اسپیلبرگر و همکاران(1970) بود. یافته ها: پژوهش نشان داد که بین ویژگی (روان رنجور خویی) و اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان همبستگی مستقیم و معنادار آماری و بین ویژگی (سازگاری-خوشایندی) و (وظیفه شناسی) و اعتیاد به اینترنت در بین دانشجویان همبستگی معکوس و معنادار آماری وجود دارد. بین ویژگی (برون گرایی) و (پذیرش) و اعتیاد به اینترنت همبستگی معنادار آماری وجود ندارد. بین میزان اضطراب و اعتیاد به اینترنت دانشجویان نیز همبستگی مستقیم و معنادار آماری وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین، با توجه به افزایش کاربران اینترنت به ویژه در جوانان و عوارض نامطلوب اعتیاد به اینترنت روی ابعاد مختلف سلامتی به ویژه سلامتی روانی آن ها که می تواند منجر به مشکلات تحصیلی-شغلی نیز گردد و اثر گذاری مولفه های شخصیتی و اضطراب بر آن، به نظر می رسد برنامه ریزی برای اقدامات مداخله ای در راستای پیشگیری از آسیب جوانان ضروری است.
نقش پیش بینی کنندگی سطح فعالیت بدنی بر میزان اضطراب کادر درمانی در دوران پیک کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
185 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش پیش بینی کنندگی سطح فعالیت بدنی بر میزان اضطراب کادر درمانی در دوران اوج کرونا بود. روش پژوهشی حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کادر درمانی بیمارستان خاتم الانبیاء شهرستان میانه (استان آذربایجان شرقی) تشکیل داند که از این بین تعداد 130 نفر به عنوان نمونه آماری به روش دردسترس انتخاب شدند. به دلیل رعایت اصول بهداشتی، پرسش نامه های پژوهش به صورت الکترونیکی در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، برای تعیین میزان همبستگی از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج به دست آمده همبستگی مثبت و معنا دار بین فعالیت بدنی و اضطراب و توانایی پیش بینی میزان اضطراب افراد براساس سطح فعالیت بدنی آنها را نشان داد. پس می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت بدنی و ورزش منظم از طریق مکانیسم های فیزیولوژیکی، هورمونی و شناختی ممکن است میزان اضطراب در افراد را کاهش داده و باعث افزایش سلامت روانی و جسمانی آنها شود.
تأثیر فعالیت بدنی و آموزش روش آرام سازی پیشرونده عضلانی بر سطح اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
227 - 248
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت بدنی و آموزش روش آرام سازی پیشرونده عضلانی بر سطح اضطراب و استرس ادراک شده در بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 48 بیمار مبتلا به کووید-19 از بین مراجعه کنندگان به پایگاه 16 ساعته تشخیص کرونا کووید-19 در ناحیه چهار مشهد انتخاب شدند. با غربالگری بر اساس پرسش نامه فعالیت بدنی بک در 4 گروه (2 آزمایش و 2 گروه گواه) قرار گرفتند. گروه های تمرینی به مدت 6 هفته به تمرین آرام سازی پیشرونده عضلانی پرداختند. تمامی شرکت کننده ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه استرس- اضطراب- افسردگی DASS-21 را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با طرح آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد تأثیر روش آرام سازی بر کاهش استرس افراد مبتلا به کووید-19 معنادار بود ( 05/0> p). همچنین یافته ها نشان داد اثر تمرین آرام سازی پیشرونده عضلانی در گروه مبتلا و فعال بیشتر از گروه مبتلا و غیر فعال بود ( 05/0> p). یافته ها نشان داد تأثیر روش تمرین آرام سازی بر اضطراب افراد مبتلا در گروه های مبتلا به کووید-19 معنادار نیست ( 05/0< p ). نتیجه این که روش آرام سازی پیشرونده عضلانی می تواند به عنوان روشی غیر دارویی در کاهش استرس درک شده ناشی از بیماری کووید-19 مؤثر باشد. روش آرام سازی روشی بی خطر، مطمئن، کم عارضه و کم هزینه است و در کنار روش های دارویی و سایر مداخلات می تواند در کاهش استرس، ترس و اضطراب ناشی از بیماری کووید-19 مؤثر باشد.
مقایسه علائم روانی و جسمانی اضطراب کروناویروس در افراد با سطوح بالا و پایین تعهد به فعالیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
249 - 266
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه علائم روانی و جسمانی اضطراب کروناویروس (اضطراب مرتبط با کوید-19) در افراد با سطوح بالا و پایین تعهد به فعالیت بدنی بود. روش پژوهش توصیفی با طرح علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل افراد نوجوان و جوان 14 تا 35 سال شهر اراک در سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس نمره آنها در پرسش نامه تعهد به فعالیت بدنی، دو گروه 30 نفره دارای تعهد بالا و پایین به فعالیت بدنی شناسایی شدند. سپس از لحاظ نمرات مقیاس اضطراب بیماری کرونا (با خرده مقیاس های علائم جسمای و روانی اضطراب) مقایسه شدند. نتایج مانووا تفاوت معناداری را در ترکیب خطی متغیرهای وابسته دو گروه نشان داد. نتایج آنووا نیز تنها در علائم روانی و نه در علائم جسمانی اضطراب کروناویروس تفاوت معناداری را بین آنها نشان داد. بر مبنای نتایج مقایسه های زوجی میزان این اضطراب در گروه دارای تعهد پایین به فعالیت بدنی بالاتر بود. در نتیجه، انجام و تعهد به فعالیت های بدنی، می تواند در کاهش اضطراب کروناویروس، به ویژه علائم روانی آن مؤثر باشد.
اثربخشی فن رهاسازی هیجانی بر اضطراب و نشانگان استرس پس از سانحه در زنان مبتلا به سقط خود به خودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
53 - 71
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثر بخشی فن رهاسازی هیجانی بر اضطراب و نشانگان استرس پس از سانحه در زنان دچار سقط خود به خودی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که از بین 21 زن دچار ترومای سقط جنین بیمارستان شهید بهشتی اصفهان در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1398 به صورت نمونه گیری هدفمند و پس از غربالگری با استفاده از سیاهه اضطراب اشپیل برگر (1983) و مقیاس خود گزارش دهی نشانه های اختلال استرس پس از سانحه فوآ، ریگس، دانسیو و رتبام (1993)، 6 زن انتخاب شدند. این زنان در جلسه های فن رهاسازی هیجانی چورچ (2014) به صورت فردی در دوازده جلسه چهل و پنج دقیقه ای با دو مرحله پیگیری تحت درمان قرار گرفتند. داده ها به روش ترسیم دیداری ، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند . یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله فن رهاسازی هیجانی موجب کاهش اضطراب صفت در میان زنان شرکت کننده در مرحله درمان 75/38 درصد بهبودی و مرحله پیگیری 06/43 درصد، اضطراب حالت در مرحله درمان 14/47 درصد بهبودی و مرحله پیگیری 91/47 درصد و نشانگان استرس پس از سانحه در مرحله درمان 92/49 درصد بهبودی و مرحله پیگیری 29/50 درصد شده است. . نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از این درمان در مواردی که فرد دچار استرس پس از سانحه با سایر اختلالات همراه از جمله اضطراب درگیر است، می تواند به بهبود همزمان هر دو مشکل در فرد کمک کند.
پیش بینی اضطراب کودکان بر اساس تنظیم هیجانات و تاب آوری در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی پیش بینی اضطراب کودکان بر اساس تنظیم هیجانات و تاب آوری در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان 7 تا 12 ساله و مادران آن ها مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش ناجا شهر ملارد در سال تحصیلی 1399 بودند. حجم نمونه 100 نفر از این افراد بر اساس فرمول پلنت از تاپاکینگ، فیدل و اولمن (2007) و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به مقیاس اضطراب کودکان اسپنس نسخه والد (SCAS-P) اسپنش و همکاران (2001)، چک لیست تنظیم هیجانی (ERC) شیلد و کیکتی (1998) و فرم کوتاه مقیاس تاب آوری (SR) سورزیکیویکز، کوناسزوسکی و واگنیلد (2018) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین تنظیم هیجانات و تاب آوری با اضطراب کودکان در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) رابطه معناداری وجود دارد (0/01>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز آشکار کرد که 55/5 درصد واریانس اضطراب به وسیله تنظیم هیجانات و تاب آوری تبیین می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تنظیم هیجانات و تاب آوری سهم معنادار در پیش بینی اضطراب کودکان در دوران شیوع کرونا ویروس (کووید-19) دارند.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب کودکان کار
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری و اضطراب، عوامل مهمی برای مشکلات خطرساز در آینده مانند بزهکاری کودکان است و بر اساس پژوهش ها کودکان کار دارای پرخاشگری و اضطراب بالایی هستند. هدف این پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر کاهش پرخاشگری و اضطراب کودکان کار بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان وابسته به کانون فرهنگی-حمایتی کودکان کار (کوشا) شهر تهران در سال 1398 به تعداد 100 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 6 دقیقه ای واقعیت درمانی گروهی قرار گرفتند؛ در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی قرار داشتند. از پرخاشگری آیزنگ (EPI) و همکاران (1975) و سیاهه اضطراب بِک (BAI) بِک، اپستین، براون و استر (1988) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی گروهی به طور معنی داری باعث کاهش پرخاشگری و اضطراب در کودکان کار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که واقعیت درمانی گروهی به کاررفته در این پژوهش می تواند مشکلات هیجانی (پرخاشگری و اضطراب) کودکان کار را بهبود بخشد. بر اساس نتایج، استفاده از واقعیت درمانی گروهی در کنار سایر روش های آموزشی برای کاهش پرخاشگری و بهبود اضطراب در کودکان کار توصیه می گردد.
بررسی رابطه توسعه تجربه یادگیری از طریق مشارکت کلاسی با مقوله نظم دهی هیجانی، اضطراب و افسردگی در بین دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره بیستم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
138 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه توسعه تجربه یادگیری از طریق مشارکت کلاسی با نظم دهی هیجانی و اضطراب و افسردگی دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه رازی در سال تحصیلی 95-96 است که در مجموع 120 نفر می باشند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 92 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه سنجش توسعه یادگیری از طریق مشارکت و سنجش وضعیت اضطراب و افسردگی و نظم دهی هیجانی، استفاده شده است. همچنین، تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار آماری اس پی اس اس انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میانگین یادگیری از طریق مشارکت کلاسی و ابعاد آن، از دیدگاه دانشجویان مورد بررسی، بیش از متوسط و در سطح مطلوب است. بیشترین فراوانی مربوط به «طبیعت درس ها و مشارکت کلاسی» (02/4) و کمترین فراوانی مربوط به «موانع مشارکت در کلاس» (84/2) است. به طورکلی نتایج نشان داد بین مؤلفه های یادگیری از طریق مشارکت و اضطراب و افسردگی و نظم دهی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: یادگیری از طریق مشارکت کلاسی یکی از روش های مؤثر آموزشی است که در بین روش های مختلف آموزش و یادگیری، متخصصان آن را پیشنهاد می کنند. تلاش و مطالعه بیشتر دانشجویان مضطرب و افسرده منجر به بهبود عملکرد تحصیلی و افزایش یادگیری آنها می شود. بنابراین، تبدیل کلاس های درس به گروه های فعّال پرسش وپاسخ به دانشجویان، فرصت مشارکت فعال و توسعه یادگیری در کلاس را خواهد داد.
تأثیر سبک های پردازش اطلاعات بر رفتار اطلاع جویی دانشجویان با توجه به نقش میانجی اضطراب و سودمندی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تأثیر سبک های پردازش اطلاعات بر رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با نقش میانجی اضطراب و سودمندی اطلاعات بود. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی با روش پیمایشی- توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 9500 دانشجوی تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز بود که با فرمول کوکران 370 نفر به عنوان نمونه به شیوه نسبتی انتخاب گردیدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته در طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی ابزار به شیوه صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در سطح مطلوب (91/0=a) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های پردازش اطلاعات تحلیلی و ادراکی و رهیافتی با رفتار اطلاع جویی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. ضمن این که، دو متغیر میانجی سودمندی درک شده اطلاعات و اضطراب بر رابطه بین سبک های پردازش اطلاعات و رفتار اطلاع جویی اثرگذار می باشند؛ و اثرگذاری اضطراب بیشتر از سودمندی درک شده اطلاعات است. نتیجه گیری: سبک های پردازش اطلاعات به ویژه سبک پردازش اطلاعات تحلیلی با درنظر گرفتن سودمندی درک شده و اضطراب پیش بین مناسب برای رفتار اطلاع جویی می باشد که باید مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر افسردگی، اضطراب،تصویر بدنی بر رضایت جنسی زناشویی
هدف از مطالعه پیش رو، بررسی تاثیر افسردگی، اضطراب و تصویر بدنی بر رضایت جنسی زناشویی بود. این مطالعه به صورت مقطعی-تحلیلی انجام گردید. جامعه پژوهش کلیه زوجین مبتلا به افسردگی، اضطراب و دارای تصویر بدنی پایین مراجعه کننده به مراکز زوج درمانی مشهد در سال 1398 بود. تعداد 50 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران، و پرسشنامه رضایت جنسی هادسون، مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که میان افسردگی، اضطراب و تصویر بدنی ضعیف و رضایت جنسی رابطه آماری معنی داری وجود دارد، به گونه ای که هر چه افسردگی و اضطراب و تصویر بدنی ضعیف در زوجین بیشتر باشد، رضایت جنسی آنها کمتر است. با توجه به یافته های پژوهش، توصیه می شود، برنامه های آگاهی دهنده برای کاهش افسردگی، اضطراب و بهبود تصویر بدنی به زوجی در دستور کار مراکز زوج درمانی قرار گیرد.
تحلیل روان کاوانه شخصیّت دو قهرمان زن و مرد در رمان سووشون بر مبنای نظریّه «عصبیّت» کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، دو شخصیّت اصلی رمان سووشون (یوسف و زری) با نظریّه عصبیّت کارن هورنای تحلیل روانکاوانه شده اند. کارن هورنای شکل گیری سه تیپ شخصیّتی نابهنجار برتری طلب، انزوا طلب و مهرطلب را متأثّر از محیط نابهنجار دوران کودکی شخص و نوع واکنش او به نابهنجاری های محیط تربیت می داند. هورنای عامل اضطراب را اصلی ترین نشانه وجود تضاد عصبی در شخصیّت فرد می داند. تحلیل روانکاوانه نشان داد شخصیّت مرد (یوسف) همه گونه های تمایلات، احساسات و رفتارهای طبیعی را بدون اضطراب بازتاب می دهد و تضادهای رفتاری او از نوع تضاد طبیعی است که در انسان های معمولی مشاهده می شود، ولی شخصیّت زن (زری)، به شدّت تحت اضطراب و ترس شدید قرار دارد. تضاد اساسی در رفتار او، علائم شخصیّت عصبی مهرطلب را بازتاب می دهد. اضطراب شدید در شخصیّت زری، ساختار دفاعی شخصیّت او را از هم فرو می پاشد و ترس از دیوانگی زری را به مداوا برمی انگیزاند و نهایتاً با مرگ یوسف و معالجه دکتر عبدالله خان از راه ارجاع زری به خودِ واقعی اش، موجب می شود او بر فاصله میان خودِ تصوّری و خودِ واقعی اش غلبه کند و شجاعت از دست رفته اش را بازیابد.
بازنمایی اضطراب شخصیّتی بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان جزیره ی سرگردانی سیمین دانشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
78 - 97
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش های شخصیّت های اصلی رمان می پردازد. شخصیّت های اصلی رمان جزیره ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّه ی کارن هورنای بررسی شده اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّت های اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چه اندازه مطابق با نظریّه ی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیّت های اصلی به شیوه ی گردآوری اطّلاعاتِ کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل مشخص می گردد که تعارض ها یعنی؛ اضطراب ها و نگرانی ها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سه گانه ی شخصیّت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روان رنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج می برند. شخصیّت های رمان جزیره ی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیّاتی که در دوران کودکی داشته اند، ناگزیر تعارضاتی را داشته اند. به بیان صریح تر، شخصیت سه گانه ی این افراد از دوران کودکی آنها مایه می گیرد و تجربیات دوران کودکی دست مایه ای هستند برای این که کدام بُعد از ابعاد سه گانه ی شخصیّت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیّت را در دست بگیرد و بر آن تأثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که افراد مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب در هر شرایطی به همان خودِ اصلی و خویشتنِ خویش باز می گردند، امّا گاهی عواطف و احساسات شان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعی شان اجازه نمی دهد که بتوانند آن چهره ی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواسته ای می رسد که در تَهِ قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحوّل شده و به شخصیّتی دیگرگونه تبدیل می گردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان می گردد. بنابراین می توان گفت که در رمان جزیره ی سرگردانی، بر اساس نظریّه ی هورنای، بیشتر شخصیّت ها در همان طبقه بندی قرار می گیرند که بر شخصیّت آنها حاکم است و تسلّط دارد.
اضطراب یادگیری زبان خارجی در سطوح مختلف زبان آموزان پسر و دختر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود تعداد قابل توجه مطالعات درخصوص اضطراب، ساختار چندگانه آن همچنان موضوع بحث میان محققان است. گاهی در محیط های آموزش زبان خارجی در ایران، فراگیرانی که انگلیسی یا دیگر زبان ها را به منزله زبان خارجه یا دوم فرا می گیرند، دچار اضطراب می شوند که ممکن است در سطوح مختلف و در میان پسران و دختران متفاوت باشد. این مطالعه که بر مبنای هم بستگی انجام شده است، به بررسی سطوح مختلف اضطراب در میان سطوح متفاوت زبان آموزان انگلیسی می پردازد. بدین منظور، 108 زبان آموز ایرانی پسر و دختر 14 تا 18 ساله که در یک مؤسسه زبان انگلیسی در گرگان مشغول زبان آموزی بودند، بررسی شدند. ابتدا میزان اضطراب در سطوح مختلف و سپس در میان زبان آموزان پسر و دختر بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات که از طریق مربع خی در نرم افزار R انجام شد، نشان داد که درکل بین اضطراب و سطوح مختلف زبان آموزان رابطه معناداری وجود ندارد، اما نتایج نشان دادند که رابطه معناداری بین سطح اضطراب و جنسیت وجود دارد. دستاوردهای این مطالعه برای تنظیم مطالعات وسیع تر آینده و نیز مدرسان زبان انگلیسی، تربیت کنندگان مدرسان زبان و همچنین طراحان برنامه درسی مفید خواهد بود تا عوامل عاطفی و به خصوص اضطراب را در جنبه های مختلف تدریس زبان انگلیسی به منزله زبان خارجی در ایران مدنظر قرار دهند.
بررسی مقایسه ای عزت نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان سال اول تا چهارم پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برخورداری از سطوح مطلوب سلامت روان دانشجویان را قادر می سازد بنحو مؤثری با چالش های متعدد دوره تحصیل در دانشگاه مقابله کنند. هدف این مطالعه تعیین و مقایسه عزت نفس و اضطراب اجتماعی دانشجویان سال اول تا چهارم پرستاری دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران بود. روش ها: در این مطالعه مقطعی-تحلیلی 400 دانشجو که از دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران با روش نمونه گیری طبقه ای با تخصیص متناسب انتخاب شدند، فرم اطلاعات فردی و دو پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و اضطراب اجتماعی لیبوویتز را تکمیل کردند. اطلاعات طی یک ترم تحصیلی از نمونه های مورد پژوهش جمع آوری گردید. نتایج: نتایج مطالعه نشان داد نمره عزت نفس کلی، فردی، اجتماعی و عزت نفس خانوادگی دانشجویان سال اول تا چهارم پرستاری تفاوت آماری معناداری ندارد. تفاوت آماری معناداری در نمره اضطراب اجتماعی کلی دانشجویان سال اول تا چهارم بدست نیامد. نمره بعد اجتناب از تعاملات اجتماعی در دانشجویان سال چهارم بطور معنی داری پایین تر از دانشجویان سال اول بود ( p<0.05 ). نتیجه گیری: سلامت روانی دانشجویان پرستاری از موضوعات مهم است که به توجه مسئولین سیستم های آموزشی نیاز دارد. با اقداماتی نظیر انجام غربالگری ها و شناسایی دانشجویان در معرض خطر و فراهم ساختن استراتژیهای مؤثر در قالب ارائه سرویس های مشاوره به آنها و برگزاری کارگاهها با هدف ارتقاء آگاهی دانشجویان در زمینه های سلامت روان می توان گام مؤثری در جهت ارتقاء و حفظ سلامت روانی این قشر مهم اجتماعی برداشت.
اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله و درمان فرا شناختی بر عود افکار منفی دانش آموزان استعداد درخشان با اختلال اضطراب و افسردگی همایند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهند که بندرت می توان اضطراب را به تنهایی تشخیص داد و اختلالات اضطرابی و افسردگی همبودی بالایی دارند. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله به روش شناختی اجتماعی و مهارت های فرا شناختی بر نگرانی و نشخوار فکری دانش آموزان استعداد درخشان انجام شد. روش ها: فرضیه های این پژوهش در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه چند گانه ی پلکانی طی 8 جلسه بر روی شش دانش آموز استعداد درخشان مراغه (دبیرستان شهید بهشتی) به صورت نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرار گرفت. از پرسشنامه های ی نگرانی پنسیلوانیا (میر و همکاران، 1990) و نشخوار فکری(نولن- هوکسیما و مورو، 1991) استفاده شد. درمان فراشناخت و حل مساله به صورت فردی اجرا شد. پرسشنامه ها در خط پایه، انتهای درمان و پیگیری یک ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری و ترسیمی و از شاخص درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: : درمان فراشناخت و آموزش حل مساله به طور معنی داری موجب کاهش شدت نگرانی و نشخوارفکری در مرحله پس از درمان و پیگیری شدند به طوری که به ترتیب در گروه فراشناخت و حل مساله درصد بهبودی برای 6 آزمودنی در متغیر نگرانی 2/57 درصد و 6/51 درصد و در متغیر نشخوارفکری 6/59 درصد و 66 درصد به دست آمد. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان گفت آموزش ذهن آگاهی و چالش با باورهای مثبت و منفی فراشناخت می تواند در کاهش نگرانی، نشخوار فکری دانش آموزان استعداد درخشان تاثیر بلند مدت تری داشته باشد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر نیرومندی من و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
39 - 56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نیرومندی من و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی افراد دارای اختلال اضطراب فراگیر مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان از آبان 1396 تا آبان 1397 تشکیل دادند. از بین آن ها 24 نفر با استفاده از مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته، به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (12نفر) و کنترل(12نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای یک بار تحت درمان شناختی- رفتاری به صورت انفرادی قرار گرفت؛ گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب همیلتون و سیاهه روان شناختی قدرت ایگو مارکستروم و همکاران در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای نیرومندی من و اضطراب، تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی، درمان شناختی رفتاری بر افزایش نیرومندی من و اضطراب فراگیر گروه آزمایش اثربخش بود. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود از درمان شناختی رفتاری برای افزایش توانایی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در مواجهه با چالش ها و موقعیت های دشوار زندگی استفاده شود.
کارآمدی برنامه ذکر گویی در کاهش اضطراب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با وجود پیشرفت های چشمگیر در زمینه سلامت روانی و رشد تکنیک های درمان اختلالات روانی، هنوز بشر امروز در اعماق وجود خود از یک اضطراب ناشناخته رنج می برد. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآمدی یک شیوه درمانی از نوع مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب، با بهره گیری از ذکرها و دعاهای مأثور در متون اسلامی، انجام شد. طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون−پس آزمون، با گروه کنترل در لیست انتظار بود. جامعه آماری کلیه زندانیان مرد زندان مرکزی قم بودند. بدین منظور از بین زندانیانی که بالاتر از نرم اضطراب داشتند، 34 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب کتل و پروتکل آموزشی و برنامه ذکرگویی در مورد اضطراب و براساس منابع اسلامی بود که در قالب هفت جلسه آموزشی−توجیهی و در ۴۰ روز تمرین ارائه و روایی محتوایی آن نیز با ارزیابی ۱۲ خبره متخصص دینی و روان شناسی تأیید شد. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که میانگین نمرات اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون کاهش معناداری (001/0>P) پیدا کرده است. نتایج این پژوهش نشان داد که ذکر خدا اثر آرام بخشی و کاهندگی اضطراب دارد. برنامه ذکرگویی می تواند به عنوان یک عامل مؤثر در کاهش اضطراب تعمیم یافته استفاده شود و از پروتکل این برنامه می توان به عنوان درمان مکمل اختلالات اضطرابی بهره برد.
بررسی اثر بخشی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر اضطراب و افسردگی بیماران ام اس شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
179 - 200
حوزه های تخصصی:
چکیده هدف: پژوهش حاضر با هدف اثر بخشی درمان گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر بهبود اضطراب و افسردگی در بیماران مبتلا به ام اس در شهر بجنورد انجام شد. روش کار: نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده (به تعداد 22 نفر) و سپس به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (11 نفر در گروه ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس) و یک گروه کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. در پیش آزمون از پرسشنامه های اضطراب بک و افسردگی بک استفاده شد. در مرحله ی بعد، ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس طی 8 جلسه و یکبار در هفته به مدت دو ساعت بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. سپس پس آزمون برای هر دو گروه تکمیل گردید و داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه استرس درمانی بر مبتنی ذهن آگاهی با گروه گواه در متغیرهای اضطراب و افسردگی وجود دارد. نتیجه گیری: با عنایت به یافته های بدست آمده، به منظور کاهش سطح اضطراب و افسردگی بیماران ام اس باید به مداخله ی ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس توجه بیشتری مبذول گردد.
اثر بخشی کاربرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران کودکان با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
57 - 78
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای کودکان مبتلا به اتیسم انجام شده است. این مطالعه از نوع آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مرکز اتیسم دوم آوریل شهر تهران در سال 97-96 بود که از بین آنها تعداد 18 مادر دارای کودک با اختلال اتیسم به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. از مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس،(DASS-21 )، برای گرداوری داده ها استفاده شد و از تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرضها، برای تحلیل داده ها استفاده شد. برنامه درمانی در 12 جلسه متوالی دو ساعته به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون، نمرات افسردگی، اضطراب و استرس مادران گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری(05/0P>)، کاهش یافته است. با توجه به موثر بودن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کاهش افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای فرزند اتیسم از این روش می توان به عنوان یک مداخله روان شناختی در کنار سایر مداخله ها استفاده نمود
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۹
135 - 155
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان در بهبود علائم وسواس و اضطراب در بیماران مبتلا به کرونا در شهر خرم آباد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون_پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامع آماری پژوهش کلیه مبتلایان به بیماری کرونا در شهر خرم آباد بودند. نمونه مورد نظر شامل 30 نفر از بهبود یافتگان مبتلا به کرونا بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. گروه آزمایش، درمان متمرکز بر هیجان را به مدت هشت جلسه گروهی دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه وسواسی_اجباری ییل براون (Y-BOCS) و مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، و برای تحلیل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد درمان متمرکز بر هیجان موجب بهبود علائم وسواس و کاهش اضطراب در افراد گروه آزمایش شد؛ و در نهایت درمان متمرکز بر هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به کرونا دارد.