مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۲۱.
۵۲۲.
۵۲۳.
۵۲۴.
۵۲۵.
۵۲۶.
۵۲۷.
۵۲۸.
۵۲۹.
۵۳۰.
۵۳۱.
۵۳۲.
۵۳۳.
۵۳۴.
۵۳۵.
۵۳۶.
۵۳۷.
۵۳۸.
۵۳۹.
۵۴۰.
اضطراب
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر، مقایسه تاب آوری و اضطراب در بین والدین دارای فرزند معلول شهر تهران بوده که در سال تحصیلی 1397-1398 در تهران صورت گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی والدین دانش آموزان مدارس استثنایی(بعثت و میثم ) منطقه 2 تهران بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 196 نفر از والدین کودکان مدرسه استثنایی بود.ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب بک(1990) وپرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش از آمار توصیفی (فراوانی درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه).استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بین نوع معلولیت (شنوایی، نابینایی، جسمی- حرکتی) با تاب آوری والدین مدارس استثنایی منطقه 2 آموزش وپرورش شهرتهران تفاوت وجود دارد. همچنین بین نوع معلولیت (شنوایی، نابینایی، جسمی- حرکتی) با اضطراب والدین مدارس استثنایی منطقه 2وآموزش وپرورش شهرتهران تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمد حمایت اجتماعی همه جانبه، ارائه خدمات و امکانات توانبخشی و آموزشی از طرف ارگان های اجتماعی ضروری می باشد. هنگامی که این نوع حمایت ها در جامعه وجود داشته باشد، از یک طرف موجب رشد فرد معلول در جنبه های مختلف شده و از طرف دیگر به دلیل کم شدن وابستگی فرد معلول به خانواده، میزان استرس خانواده کمتر می شود که این امر خود به نوبه خود موجب سازگاری بیشتر در آنان می شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر تاب آوری و اضطراب مادران دارای فرزند کم بینا و نابینا مراجعه کننده به مراکز درمانی سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر تاب آوری و اضطراب مادران دارای فرزند کم بینا و نابینا مراجعه کننده به مراکز درمانی سنندج بود. روش: طرح پژوهش نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادران دارای فرزند نابینا و کم بینا مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر سنندج در سال 1397-1398 بود. روش نمونه گیری استفاده شده نمونه گیری خوشه ای بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و پرسشنامه اضطراب بک است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (نمودارها، جدول های توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی(میانگین) و پراکندگی(انحراف معیار) استفاده شد و از روش های آمار استنباطی؛ آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره (انکوا) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر تاب آوری مادران دارای فرزند کم بینا و نابینا تأثیر داشت. همچنین آموزش ذهن آگاهی به شیوه گروهی بر اضطراب مادران دارای فرزند کم بینا و نابینا تأثیر داشت. نتیجه گیری: آموزش ذهن آگاهی با توجه به اینکه به فرد این امکان را می دهد که به جای پاسخ غیرارادی به رویدادها با تأمل و تفکر پاسخ دهد؛ بر تاب آوری و اضطراب مادران دارای فرزند کم بینا و نابینا موثر است.
اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش استرس،اضطراب،افسردگی و نشانه های بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش استرس،اضطراب،افسردگی و نشانه های بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت.جامعه این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی روان یار تشکیل می دادند.پس از هماهنگی های لازم 30 بیمار با شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دوگروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند.داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 تجزیه و تحلیل شدند. در ابتدا با استفاده از آمار توصیفی،میانگی و انحراف استاندارد محاسبه شد.همچنین برای بررسی اثربخشی درمان متمرکز برشفقت بر کاهش استرس،اضطراب،افسردگی و نشانه های بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر،از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در تمامی متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود دارد ( p<0/05). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که درمان متمرکز بر شفقت باعث کاهش استرس،اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر شده است. پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده تاثیر درمان متمرکز بر شفقت بر روی بیماری های روان تنی دیگر بخصوص مالتیپل اسکلروزیس بررسی شود.همچنین تاثیر این درمان با درمان های دیگر مانند:شناختی-رفتاری ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و دارودرمانی مقایسه شود.
رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۲
139-154
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضرتعیین رابطه اضطراب کرونا در مادران با تعامل والد-کودک و پرخاشگری کودکان در ایام قرنطینه بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودک 6 تا 12 ساله شهر تهران در اردیبهشت 1399 بود. برای انجام این پژوهش، از روش نمونه گیری و اجرای اینترنتی استفاده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در پژوهش حاضر عبارت بودند از مقیاس اضطراب کرونا ویروس (CDAS)، مقیاس رابطه والد-کودک، پرسشنامه پرخاشگری کودکان دبستانی. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین اضطراب کرونا در مادران با رابطه مثبت کلی در تعامل والد-کودک رابطه منفی معنادار(511/0-=r)، و با پرخاشگری رابطه مثبت معنادار (601/0=r) وجود داشت. علاوه براین، اضطراب کرونا در مادران به ترتیب با ضرایب بتای 324/0- و 428/0 پیش بینی کننده معنادار رابطه مثبت کلی بین مادران و کودکان و پرخاشگری کودکان بود(01/0>p). بنابراین با ارائه مداخلات و آموزش های به موقع و مناسب جهت کاهش اضطراب ناشی از بیماری کرونا در مادران، می توان تعاملات والدین و کودکان را بهبود بخشید و مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان را کاهش داد .
پیش بینی سلامت روان بر اساس اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
129 - 141
حوزه های تخصصی:
هدف: همه گیری بیماری کرونا و اجرای قرنطینه، اثرات مختلفی بر جنبه های روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه ارتباط اضطراب و همبستگی ناشی از بیماری کرونا با سلامت روان در جامعه شهر تهران است. روش: به این منظور نمونه ای شامل 618 زن و مرد بزرگسال توسط پرسشنامه GHQ-12، مقیاس اضطراب بیماری کرونا (علیپور، 1398)، و همبستگی اجتماعی (بر اساس پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز و شاپیرو، 2004) به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که اضطراب بیماری کرونا (بصورت منفی) و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا (بصورت مثبت) با سلامت روان همبستگی دارد. همچنین مشخص شد که اضطراب و همبستگی اجتماعی ناشی از بیماری کرونا، به ترتیب 47 و 26 درصد از تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده بروز اثرات مثبت و منفی روانی و اجتماعی در زمان قرنطینه بوده و دارای تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات بحران در زمان همه گیری بیماری کرونا است.
اثر بخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب بدنی، شناختی، رفتاری و کیفیت خواب مادران باردار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بارداری مهم ترین چرخه ی تولیدمثل است که برای زنان فرایندی طبیعی به شمار می آید بااین وجود به دلیل تغییراتی که در حوزه های روان شناختی و اجتماعی روی می دهد، می تواند با اختلالات خلقی و اضطرابی همراه باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب بدنی، شناختی و رفتاری و کیفیت خواب مادران باردار انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش یک تحقیق نیمه آزمایشی بر اساس طرح گروه آزمایش و کنترل همراه با پیش آزمون و پس آزمون بود که در آن ۶۰ نفر از مادران باردار واجد شرایط بیمارستان امین شهر اصفهان به صورت هدفمند انتخاب و به روش تصادفی سازی بلوکی در دو گروه ۳۰ نفره توزیع شدند. از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های اضطراب بدنی، شناختی و رفتاری و کیفیت خواب، مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ی ۵/۲ ساعته (هفته ای یک بار) تحت آموزش مداخله ی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. سپس مرحله پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. داده ها با نسخه ۲۵ نرم افزار SPSS و آزمون های آماری T-Test مستقل و T زوجی بررسی شدند. یافته ها: نتایج نشان می دهند درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کیفیت خواب تأثیر داشته است (P<۰/۰۵). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موجب کاهش اضطراب بدنی، شناختی، رفتاری و بهبود کیفیت خواب مادران باردار می شود. بنابر این در نظر گرفتن نقش این مداخله توسط متخصصان حوزه ی سلامت و درمانگران در مراکز بهداشت مادران ضروری به نظر می رسد.
تأثیر روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت بر اضطراب در بیماران روماتوئیدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید شایع ترین بیماری التهابی روماتیسمی است . در اکثر جوامع شیوع تقریبی 3 درصد دارد . اضطراب یکی از شایع ترین تجارب ناخوشایند روان شناختی است که در بیماران روماتوئیدی گزارش شده است . پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی کوتاه مدت فشرده (ISTDP) بر کاهش اضطراب بیماران روماتوئیدی انجام شد . مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ، پس آزمون و همراه با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران آرتریت روماتوئیدی بود که در طول مدت پژوهش به کلینیک های روماتولوژی شهر کرمان مراجعه کرده بودند متخصصان روماتولوژی بر اساس ملاک های انجمن روماتولوژی امریکا و ملاک های ورود و خروج ، 40 نفر از بیماران زن و مرد به صورت هدفمند انتخاب شدند . سپس اعضا گروه نمونه به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند . برای گروه آزمایشی 15 جلسه یک و نیم ساعته روان درمانی پویشی فشرده کوتاه مدت انجام شد که به صورت هفته ای یک بار و به صورت فردی برگزار شد . پس از 15 جلسه مداخله ، گروه آزمایشی و گواه مجدداً پرسشنامه های مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستان را پر کردند . اطلاعات پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس و به وسیله ی نرم افزار SPSS 19 مورد تحلیل قرار گرفتند . یافته ها: یافته های تحقیق پس از بررسی نمرات پیش آزمون بین دو گروه آزمایش و گواه بیانگر این مطلب بود که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر کاهش نمره اضطراب در بیماران روماتوئیدی مؤثر است (05/0>p) . نتیجه گیری: به نظر می رسد به کارگیری مفاهیم و فنون روان پویشی در درک اختلالات اضطرابی ، بسیار مهم هستند . روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده با تأثیر بر مسیر تخلیه اضطراب و کنترل دقیق و پایش لحظه به لحظه اضطراب ، احساس و دفاع ها کمک شایانی به کاهش اضطراب و کاهش نشانه های بالینی در بیماران روماتوئیدی می کند .
بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی گروه درمانی معنوی، بر مؤلفه های صبر و علایم اضطراب در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر با رویکرد اسلامی بود. طرح پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل می باشد. به شیوه غربالگری، 34 دانشجو مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، از بین دانشجویان دانشگاه لرستان انتخاب شدند و در دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل، به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه درمانی معنوی با رویکرد اسلامی، در طول 8 جلسه، برای گروه آزمایش اجرا شد. از پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر و مقیاس صبر، برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت بین میانیگن نمره اضطراب و مؤلفه های صبر در مرحله پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل با کنترل متغیر پیش آزمون، معنادار بوده است. با توجه به این نتایج، می توان از گروه درمانی معنوی، با رویکرد اسلامی برای کاهش علایم اضطراب و افزایش صبر در افراد با نشانگان بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
157 - 172
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری است. روش: برای این منظور 129 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به لحاظ جنسیت، محدوده سنّی و میزان اضطراب و مقطع تحصیلی همسان شدند. از آزمون اضطراب رگه-حالت اسپیلبرگر قبل از وارد کردن متغیّر مستقل به منظور سنجش میزان اضطراب، جهت کنترل متغیّر مزاحم استفاده شد که تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کروسکال-والیس، تفاوت معناداری را بین سه گروه نشان نداده است (مقیاس حالت:H= 0.562 ، df=2، sig=0.755، 0.05=a و مقیاس رگه: H=0.990، df=2، sig=0.610، 0.05=a). ابزار به کار گرفته شده در این آزمایش یک بسته اجرا و سنجش بود که ابتدا بر اساس دستورالعمل اجرا، متغیر آزمایشی اعمال گردید. سرانجام داده ها به روش آماری ناپارامتریک، آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل واریانس دوطرفه از طریق رتبه بندی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح مختلف اضطراب بر انتخاب شرایط انتظار تأثیر دارد. مقایسه متوسّط رتبه ها نشان داده است که ترجیح انتخاب مشارکت کنندگان به ترتیب «وضوح شناختی»، «مقایسه هیجانی»، «جماعت» و «تنها بودن» بوده است. نتیجه گیری: با توجه به فراوانی بالای وضوح شناختی می توان نتیجه گرفت که کسب اطّلاعات تخصّصی از افراد خبره(=وضوح شناختی)، جهت سازگاری با موقعیتهای بحرانی مهم تر از سایر متغیرهایی بوده است که تا به حال پژوهشگران بر آن تأکید داشته اند.
مقایسه درمان شناختی - رفتاری و بازتاب درمانی در کاهش وزن و اضطراب در افراد مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و بازتاب درمانی در کاهش وزن و اضطراب افراد چاق بود. روش: روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و از نوع تک آزمودنی A-B-A بود. چهار نفر از مراجعان درمان چاقی که به پلی کلینیک روان شناختی دانشگاه مراجعه کردند و چهار نفر از مراجعان کلینیک بازتاب درمانی جهت شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. همه آزمودنی ها 30 ≤ BMI داشتند. مراجعان پلی کلینیک روان شناختی تحت درمان شناختی رفتاری و مراجعان کلینیک بازتاب درمانی تحت بازتاب درمانی به روش سوجوک قرار گرفتند. در خط پایه، پایان درمان و دو ماه بعد از درمان، میزان اضطراب آزمودنی ها به وسیله پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و وزن آن ها به وسیله یک ترازوی دیجیتال اندازه گیری شد. سپس داده ها با استفاده از ضریب تغییر پایا و درصد بهبودی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که هر دو روش درمانی منجر به کاهش وزن می شوند و این کاهش در مورد بازتاب درمانی با سرعت بیشتری در مقایسه با درمان شناختی رفتاری رخ می دهد. با این حال در مرحله پیگیری کاهش وزن در درمان شناختی رفتاری بیشتر از بازتاب درمانی مشاهده شد. همچنین یافته ها نشان داد که هر دو روش درمانی منجر به کاهش اضطراب می شوند هر چند این کاهش فقط در درمان شناختی رفتاری معنادار بود.
رابطه بین ابعاد کمالگرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب: نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلالات افسردگی و اضطرابی از شایع ترین اختلالات روانی محسوب می شوند که هزینه زیادی را برای فرد و جامعه در پی دارند. شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر این اختلالات می تواند در مدیریت و کاهش شدت نشانه های آن ها مفید باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. بدین منظور، تعداد ۵۲۸ نفر (۲۷۴ زن، ۲۵۴ مرد) از دانشجویان دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران (TMPS) ، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارند. کمال گرایی دیگرمحور، کمال گرایی جامعه محور و دشواری تنظیم هیجان با نشانه های افسردگی و اضطراب همبستگی مثبت معنادار داشتند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ابعاد کمال گرایی و دشواری تنظیم هیجان می توانند شدت نشانه های افسردگی و اضطراب را پیش بینی کنند. همچنین می توان نتیجه گرفت که این رابطه یک رابطه ساده نیست و دشواری تنظیم هیجان در رابطه بین ابعاد کمال گرایی و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. در نظر گرفتن این متغیرها می توانند در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان نشانه های افسردگی و اضطراب موثر باشند و سطح سلامت روانی را در جمعیت عمومی ارتقا بخشند.
بررسی شیوع افسردگی، اضطراب و استرس در مردان هم جنس گرای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همجنس گرایان در مقایسه با دگرجنس گرایان با چالش های متعدد اجتماعی و روان شناختی روبرو هستند و شیوع بالاتری از آسیب های روانی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس را نشان داده اند. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی شیوع افسردگی، اضطراب و استرس در مردان همجنس گرای ایرانی صورت گرفت. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه پژوهش کلیه مردان همجنس گرای شهر تهران بودند که 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس از مرکز بیماری های رفتاری «امین» به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون من ویتنی و در سطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار SPSS 24 صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بیش از 50 درصد از افراد نمونه سطوح مختلف افسردگی، اضطراب و استرس را تجربه کردند. همچنین آزمون من ویتی نشان داد داشتن شریک عاطفی می تواند درصدی از افسردگی را در این افراد بکاهد (02/0 P= ، 4/2- = Z ،3762 MWU= )؛ اما در زمینه اضطراب و استرس تفاوت معناداری وجود نداشت . شیوع بالاتر آسیب های روانی در افراد همجنس گرا می تواند ناشی از تبعیض ها، محدودیت های اجتماعی، نوع گرایش جنسی آنان یا دیگر عوامل پژوهش نشده باشد. پیشنهاد می شود پژوهشگران در زمینه سبب شناسی چالش ها و اختلالات در همجنس گرایان و ایجاد یک رویکرد علمی بومی در راستای کمک به مشکلات روان شناختی آنان اقدامات لازم را به عمل آورند.
رابطه پریشانی روانشناختی با بی خوابی در جمعیت غیر بالینی: نقش میانجی گر نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خواب نقش مهمی در سلامت جسمی و روانی افراد ایفا می کند و با وجود اینکه برخی از پژوهش ها به بررسی رابطه خواب و مشکلات روانشناختی پرداخته اند، مطالعات اندکی نقش نشخوار فکری در بی خوابی را مورد توجه قرار داده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پریشانی روانشناختی و بی خوابی با توجه به نقش واسطه ای نشخوار فکری است. این پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی است. تعداد 246 دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه کاشان (145 دختر و 101 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس شدت بی خوابی مورین ( ISI )، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند و لوی باند ( DASS )، مقیاس نشخوار فکری نولن- هوکسما ( RRS ) و سؤالات دموگرافیک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد پریشانی روانشناختی می تواند به طور مستقیم و معنادار بی خوابی دانشجویان را پیش بینی کند و نشخوار فکری دارای نقش میانجی گر در رابطه پریشانی روانشناختی با بی خوابی است. پریشانی روانشناختی و نشخوار فکری در مجموع 14/0 از واریانس بی خوابی را تبیین کردند. افسردگی، اضطراب و استرس می توانند زمینه ابتلا به بی خوابی را مستقیماً و از طریق تشدید نشخوار فکری فراهم نمایند. نتایج تلویحاً نشان می دهد طراحی و اجرای برنامه های کاهش پریشانی روانشناختی با تمرکز بر نشخوار فکری می تواند به کاهش بی خوابی کمک نموده و به عنوان درمان روانشناختی کمکی در درمان بی خوابی مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی برکیفیت زندگی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی برکیفیت زندگی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم شهر اصفهان بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم بود که به موسسه خیریه دیابت اصفهان مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود به مطالعه را دارا بودند. این افراد، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS ) بود که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به سئوالات آن پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نمرات افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت معناداری وجود دارد (01/0< P ) و نمرات پس آزمون، در مرحله پیگیری مقیاس ها نیز نسبتا ثابت مانده است. لذا از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی، نقش مهمی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم ایفا می کند.
مروری بر تاثیرات روانی قرنطینه و چگونگی کاهش آن (بررسی نظامند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
167-176
حوزه های تخصصی:
بررسی ها نشان داده است که قرنطینه ممکن است عوارض روانی ایجاد کند. هدف از این مطالعه، مرور تأثیرات روانی قرنطینه و چگونگی کاهش آن (بررسی نظامند) بود. کلمات کلیدی استرس، اضطراب، قرنطینه در پایگاه های الکترونیکی مجلات معتبر علمی – پژوهشی داخلی و بین المللی از سال های 2005 تا 2019 جستجو شد. بیشتر مطالعات بررسی شده، اثرات روانی منفی ازجمله علائم استرس پس از سانحه، سردرگمی و عصبانیت را گزارش کرده است. برخی محققان اثرات طولانی مدت را نیز نشان داده اند. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت در شرایطی که قرنطینه ضروری تلقی می شود، مسئولان باید برای قرنطینه توضیحات روشنی ارائه دهند تا مردم برای تهیه منابع کافی، اطمینان حاصل کنند. ارائه پروتکل های آموزشی می تواند از آسیب های روانی احتمالی کم کند.
تأثیرآموزش ذهن آگاهی بر افسردگی و اضطراب دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با ناتوانی یادگیری همواره در معرض انواع اختلالات روان شناختی هستند که این مشکلات در نتیجه موجب کاهش سلامت روان آنها می شود و خطر بروز افسردگی و اضطراب را در آنها افزایش می دهد. بدین ترتیب این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر افسردگی و اضطراب دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی و از طرح دو گروهی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در دامنه سنی 10 تا 11 سال شهر شیراز در سال تحصیلی 97-96 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به تصادف جایدهی شدند (15 دانش آموز در هر گروه). هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با پرسشنامه افسردگی و اضطراب ابسیوتانی و همکاران (2017) مورد ارزیابی قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، مداخله ذهن آگاهی را در 15 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که به گروه گواه، آموزشی ارائه نشد. در این پژوهش از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میانگین مقیاس های افسردگی (05/0> P ، 20/29 =F ) و اضطراب (05/0>P ، 94/16=F) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی، راهکار مناسبی برای کاهش افسردگی و اضطراب و احتملاً دیگر مشکلات روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری است. این نوع آموزش باعث افزایش آگاهی و توجه افراد نسبت به احساسات و افکار خود شده، و در نتیجه سطح تنش و تنیدگی را در آنها کاهش می دهد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و تنیدگی مادران داری کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلال ها در بین کودکان است که با نشانه هایی مانند فزون کنشی،بیش برانگیختگی، حواس پرتی، و نارسایی توجه همراه است. به دلیل مشکلاتی که این کودکان در خانواده ایجاد می کنند، والدین آنها به خصوص مادران از هیجان های منفی بسیاری مانند اضطراب و تنیدگی رنج می برند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برکاهش تنیدگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال تحصیلی 1396 بود که نمونه ای به حجم 30 مادر بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه جایدهی شدند (15 مادر در هر گروه). هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه اضطراب و تنیدگی (لوی باند، 1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند؛ این در حالی بود که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کواریانس مورد وارسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از مداخله، میانگین نمرات اضطراب (0/01P< ، 22/13F=) و تنیدگی گروه آزمایش (0/01P< ، 18/17F=) به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان دهنده سودمندی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی و اضطراب مادران دارای کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. این درمان به مادران آموزش داد تا بتوانند از افکار آزاردهنده رهایی یابند و به جای فاصله گرفتن، رویدادها را بپذیرند. پذیرش در مادران هنگامی رخ می دهد که هیجانات در حیطه آگاهی باشند و به همان صورت که هستند، تجربه شوند؛ بدون آنکه تلاشی برای تغییر فراوانی یا شکل آنها انجام شود.
پیش بینی سلامت روان، افسردگی و اضطراب دانش آموزان دبیرستانی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
رسانه های نوین و در رأس آن ها اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی باعث ایجاد دگرگونی هایی در روحیات افراد شده اند و دامنه و شدت آن همچنان در حال افزایش است. این پژوهش به منظور پیش بینی سلامت روان، افسردگی و اضطراب دانش آموزان دبیرستانی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شد. روش کار: روش این پژوهش از نظر شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی است. در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانی شهر سمنان می باشد که در نیمسال اول تحصیلی 95-94 از بین افراد در دسترس، نمونه ای با حجم 200 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و به پرسشنامه های سلامت عمومی، اضطراب بک، افسردگی بک و پرسشنامه محقق ساخته شبکه های اجتماعی پاسخ دادند. این پژوهش از طریق ضریب آماری پیرسون و رگرسیون خطی ساده به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل انجام گرفت.نتایج: با توجه به نتایج پژوهش استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند ابعاد کیفیت زندگی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد و در شکل دهی سلامت روان، افسردگی و اضطراب نقش دارند. بحث: شبکه های اجتماعی در شکل دهی سلامت روان، افسردگی و اضطراب نقش دارند و حتی روی ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی جوامع هم تأثیرگذارند. لذا بایستی اقدامات آگاهی بخشی و مدیریتی در راستای میزان و محتوای مورداستفاده در شبکه های اجتماعی انجام گیرد.
ارزیابی تأثیر آموزش تمدد اعصاب (ریلکسیشن) بر بیماری های روانی و کاهش استرس در زنان
حوزه های تخصصی:
سازمان بهداشت جهانی، نقش بسیار کلیدی برای مادران و نقش آن ها در سلامتی اعضای خانواده قائل بوده و به عقیده این سازمان، مادران دارای تأثیر شگرفی بر روی سلامت جامعه دارند. اکثریت روان شناسان بر این باور هستند که کمبودها و هرگونه نقص کیفی و کمی در روابط میان مادر و فرزندان، تأثیر مستقیمی بر روی سلامت روحی و روانی فرزندان داشته و با در نظر گرفتن این موضوع که میزان استرس در زنان معمولاً بیشتر از مردان است، لذا توجه به مسائل روحی و روانی زنان، یکی از موضوعات اجتماعی بسیار مهمی است که هرروزه بیشتر از قبل به آن پرداخته می شود. هدف از این کار تحقیقاتی، ارزیابی تأثیر ورزش یوگا بر کاهش نگرانی در زنان قبل و بعد از آموزش تمدد اعصاب (ریلکسیشن) است. این کار تحقیقاتی، یک پژوهش نیمه تجربی و دارای آزمون های پیشین و پسین است. تحقیق موردبحث در یک مرکز یوگا در شهر تهران صورت گرفته و نمونه های مطالعاتی از طریق شیوه نمونه گیری تصادفی و از میان مراجعه کنندگانی انتخاب شدند که با داشتن سطوح مختلف نگرانی و اضطراب به این مرکز ورزشی مراجعه می نمودند. شیوه درمانی موردنظر هفته ای سه جلسه و در هر جلسه به مدت 90 دقیقه به نمونه ها آموزش داده شد. ابزارپژوهش جمع آوری داده ها پرسشنامه دموگرافیک (آمارگیری نفوس) و پرسشنامه اضطراب بک بوده و امتیاز میانگین اضطراب، قبل و سه ماه بعد از استفاده از شیوه درمانی موردنظر محاسبه گردیده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-21، آزمون های آماری توصیفی، آزمون تی و آزمون " مربع کای " مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل این داده ها نشان داد که قبل و بعد از استفاده از شیوه های درمانی، تفاوت معنی داری میان میانگین امتیازات اضطراب نمونه های موردتحقیق وجود دارد.
تأثیر واقعیت مجازی بر کاهش میزان اضطراب کودکان دبستانی
یکی از زمینه های مهم کاربردی فناوری واقعیت مجازی کمک به بیمارانی است که دارای مشکلات روانشناسی مانند درد، افسردگی، اضطراب، استرس ناشی از بیماری های صعب العلاج، ترس از ارتفاع و یا فوبی های خاص و ... می باشد. هدف از این پژوهش تأثیر واقعیت مجازی بر کاهش میزان اضطراب با زیر مقیاس های آن ازجمله اضطراب اجتماعی، اضطراب جدایی، نشانه های جسمانی و اجتناب از آسیب در کودکان دبستانی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 24 نفر از کودکان بین 7 تا 15 سال مراجعه کننده به دو مرکز مشاوره در منطقه 18 تهران بودند که با توزیع پرسشنامه مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان- مارچ وهمکاران و با استفاده از عینک واقعیت مجازی به همراه برنامه های آرمیدگی میزان اضطراب آن ها موردسنجش قرار گرفت. سؤال ها با استفاده از نرم افزار 23 spss و تجزیه وتحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها، نشان داد که واقعیت مجازی بر کاهش میزان اضطراب کودکان 7 الی 15 سال در سطح معناداری 05/0 برابر با 922/0 می باشد و در سطح اطمینان 95% می توان نتیجه گرفت که واقعیت مجازی بر کاهش میزان اضطراب در کودکان معنادار و تأثیرگذار است. درمجموع، نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که این فناوری می تواند تأثیر معناداری در کاهش اضطراب در کودکانی پسر دبستانی داشته باشد. با توجه به افزایش روزافزون اضطراب به دلایل گوناگون در کودکان مخصوصاً اضطراب جدایی، اضطراب مدرسه هراسی و اضطراب اجتماعی و تأثیر این اختلالات بر فرایند زندگی کودک استفاده از این فناوری برای درمان توصیه می شود.