مطالب مرتبط با کلیدواژه

سرطان پستان


۸۱.

نقش میانجیگری سبک های انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین اضطراب با تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان داوطلب ماستکتومی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۶۶
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تحلیل نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین اضطراب با تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان داوطلب ماستکتومی می پردازیم. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری می باشد. نمونه پژوهش را 350شرکت کننده مبتلا به سرطان پستان داوطلب ماستکتومی از دو بیمارستان امام خمینی(ره) و امام حسین(ع) تشکیل می دهند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه اضطراب بک، پرسشنامه تصویر بدنی هورمز و همکاران(2008) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندر وال (2010) می باشد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثر مستقیم اضطراب با ضریب استاندار بتا بر روی انعطاف پذیری شناختی (789/0-Beta=) و بر روی تصویر بدنی تصویر بدنی (562/0-Beta=) بطور منفی در سطح کمتر از یک هزارم (001/0>P) معنادار است. همچنین اثر مستقیم انعطاف پذیری شناختی بر روی تصویر بدنی (211/0Beta=) بطور مثبت در سطح کمتر از 05/0 معنادار است. علاوه بر این، اندازه اثر غیرمستقیم اضطراب به تصویر بدنی بیماران با ضریب استاندارد 17/0- در سطح کمتر از 05/0 معنی دار است. نتیجه گیری: بیمارانی که از انعطاف پذیری شناختی بیشتری استفاده می کنند اضطراب و تصویر بدنی منفی کمتری را تجربه می نمایند و بالعکس کسانی که از انعطاف پذیری شناختی کمتری استفاده می نمایند اضطراب و تصویر بدنی منفی بیشتری را درک می کنند.
۸۲.

اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادمانی درونی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان

تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه و هدف: سرطان به عنوان یکی از مهم ترین مشکلات بهداشتی در سراسر جهان شناخته می شود و اگر شیوع آن به همین نحو افزایش یابد، بنا بر تخمین سازمان ملل از هر 5 نفر یک نفر حتماً به یکی از اَشکال سرطان مبتلا می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادمانی درونی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان جوان 20 تا 45 سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد براساس پروتکل هیز و همکاران (2004) تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های شادمانی درونی آرگایل (2001)، پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36) جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر شادمانی درونی (001/0 > P ) و کیفیت زندگی (001/0 > P ) زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش است. نتیجه گیری: در نتیجه، متخصصان سلامت می توانند از روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود شادمانی درونی و کیفیت زندگی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان استفاده کنند.
۸۳.

ایجاد برنامه کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه برای بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان شیمی درمانی برنامه های کاربردی خود مراقبتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۸۶
مقدمه: خود مراقبتی در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی، عاملی مهم و تأثیرگذار در کنترل و کاهش عوارض شیمی درمانی است که موجب پایبندی بیشتر به شیمی درمانی و بهبود کیفیت زندگی بیماران می گردد. با توجه به نقش تلفن های همراه هوشمند در زندگی افراد و ظرفیت های مشهود آن جهت خود مراقبتی، هدف از مطالعه حاضر طراحی و ارزیابی برنامه کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه برای بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است. روش ها: پژوهش توسعه ای-کاربردی حاضر در دو مرحله انجام شد. ابتدا نیازسنجی از نه متخصص آنکولوژی، 24 متخصص جراحی عمومی و 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی صورت پذیرفت. سپس، نمونه اولیه برنامه کاربردی تحت پلتفرم اندروید طراحی گردید و درنهایت، جهت ارزیابی قابلیت استفاده و رضایت کاربران پرسش نامه استاندارد کوئیز نسخه پنج و نیم به مدت یک هفته در اختیار 30 نفر از مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی قرارگرفته و تکمیل شد. نتایج مطالعه با روش های آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: افراد شرکت کننده در پژوهش، از میان 36 نیاز اطلاعاتی مطرح شده، 32 عنصر داده پرسش نامه نیازسنجی را ضروری دانستند. ویژگی های کلی برنامه طراحی شده شامل پروفایل بیمار، مدیریت عوارض جانبی، سبک زندگی و قابلیت های سیستم بود. ارزیابی قابلیت استفاده از برنامه کاربردی نشان داد که کاربران برنامه کاربردی را با میانگین امتیاز 9/7 (از مجموع نه امتیاز) در سطح خوب ارزیابی نموده اند نتیجه گیری: از برنامه های کاربردی خود مراقبتی مبتنی بر تلفن همراه می توان جهت کمک به بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی در مدیریت عوارض جانبی و کسب مراقبت های خود مراقبتی استفاده نمود.
۸۴.

دیدگاه زنانِ ایرانی در مورد سرطان پستان: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان زنان ایرانی مطالعه کیفی دیدگاه های سرطان پستان مطالعه پدیدارشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۳۰
هدف:درک دیدگاه زنانِ غیرمبتلاء از بیماری سرطان پستان می تواند در تدوین و اجرای مداخلات پیشگیرانه از این بیماری نقش موثری ایفاء نماید. این تحقیق تلاش کرد به درک بهتر ما از ادراک زنان ایرانی از سرطان پستان روشنی بیشتری بخشد. روش:در این پژوهش از روش کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی استفاده و داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 39 زن 20-40 ساله که به شیوه هدفمند انتخاب شدند با استفاده از رویکرد کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:در این پژوهش برای درکِ بهتر دیدگاه زنان ایرانی از سرطان پستان به چهار جنبه شامل چیستی ادراک شده، علل ادراک شده، احتمال ابتلاء ادراک شده و فرجام ادراک شده سرطان پستان پرداخته شد. ما دریافتیم زنان ایرانی ماهیت سرطان پستان را یک بیماری ترسناک، علامت دار، شرم آور و پیش رونده دانسته و احتمال ابتلاء ادراک شده سرطان پستان در مورد خودشان را به دلیل باورهای سبب شناسیِ شان از سرطان پستان، بسیار اندک ارزیابی می نمایند. نتیجه گیری:نتایج پژوهش حاضر کمک ارزشمندی به شناخت ادراک زنانِ ایرانی از بیماری سرطان پستان داشته و می تواند تلویحات سودمندی در مداخلات معطوف به افزایش آگاهی و انجام رفتارهای پیشگیرانه ی اثربخش تر و در نهایت کاهش مرگ های ناشی از تشخیص دیرهنگام این بیماری در میان جامعه ی زنانِ ایرانی داشته باشد.
۸۵.

مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترس از عود درمان شناختی - رفتاری زنان سرطان پستان گلبول های سفید خون معنویت درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۸۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر ترس از عود و گلبول های سفید خونِ زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی مراجعه کننده به کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در زمستان 1400 بود. 45 نفر از بیماران به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ترس از عود سرطان با سیاهه ترس از عود سرطان (FCRI) سیمارد و ساوارد (2009) و گلبول های سفید خون به روش فلوسایتومتری اندازه گیری شدند. بیماران گروه های آزمایش مداخلات مربوطه را به مدت 12 جلسه 120 دقیقه ای هر هفته دو جلسه، به صورت فردی دریافت نمودند. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که اثر گروه، اثر زمان و اثر زمان×گروه برای ترس از عود (01/0>p) و گلبول های سفید خون (05/0>p) معنادار هستند. همچنین، اختلاف میانگین پیش آزمون با پس آزمون و پیگیری در متغیرهای یادشده معنادار (001/0>p)، اما اختلاف میانگین پس آزمون و پیگیری در آن ها معنادار نبود (05/0<p). تفاوت میانگین بین گروه های درمانی در ترس از عود معنا دار بود (01/0>p)، ولی در گلبول های سفید خون معنادار نبود (05/0<p). این دو روش درمانی با اولویت گذاری استفاده از معنویت درمانی می توانند به منظور کاهش ترس از عود زنان مبتلا به سرطان پستان و افزایش گلبول های سفید خونِ آنان استفاده شوند.
۸۶.

تبیین مدل مدیریت درد براساس نشخوار فکری با میانجی گری تاب آوری و سرزندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت درد نشخوار فکری سرزندگی تاب آوری سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف: این مطالعه با هدف تبیین مدل مدیریت درد براساس نشخوار فکری با میانجی گری تاب آوری و سرزندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، مدل سازی همبستگی توصیفی (معادلات ساختاری) بود. شرکت کنندگان در این مطالعه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به تمام مراکز درمانی (بیمارستان ها و کلینیک های خصوصی و عمومی) تهران بودند که از این میان 273 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های پاسخ نشخواری، پرسشنامه سرزندگی، مقیاس تاب آوری و مدیریت درد استفاده شد. همچنین از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS.22 و LISREL 8.80 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته-ها: نتایج نشان داد که تأثیر غیر مستقیم و مستقیم نشخوار فکری بر مدیریت درد با نقش میانجی سرزندگی معنی دار بود (05/0>P). اثر غیر مستقیم و مستقیم نشخوار فکری بر مدیریت درد با نقش میانجی تاب آوری معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مدل مدیریت درد بر اساس نشخوار فکری با سرزندگی و میانجیگری تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان از برازش کافی برخواردار است. ب ا توج ه ب ه نتای ج پژوه ش حاضرم ی ت وان گف ت ب ه طورکل ی بین نشخوار فکری، سرزندگی، تاب آوری و مدیریت درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان رابطه معنی داری وجود دارد.
۸۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) ادراک بیماری رفتارهای خود مراقبتی پیروی از درمان سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۰۱
زمینه: سرطان پستان دومین علت مرگ ومیر زنان است و اضطراب از جدی ترین عوارض آن است. با توسعه علم روانشناسی شیوه های متنوعی در راستای کاهش اضطراب بوجود آمده است مخصوصاً برای بیماری هایی همچون سرطان؛ از جمله این روش ها درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. به رغم مطالعات گسترده در زمینه این بیماری، مطالعه کمی در رابطه با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به انجام رسیده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک بیماری، رفتارهای خود مراقبتی و پیروی از درمان در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان بود. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و همراه با پیگیری یک ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران زن مبتلا به سرطان پستان 25 تا 45 ساله مراجعه کننده به بخش انکولوژی بیمارستان امام حسین شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1398 بود که 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول کوهن، با استفاده از اندازه اثر و توان آزمون، به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند، این افراد با استفاده از روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه ادراک بیماری فرم بلند واینمن و همکاران (1996)، پرسشنامه پیروی از درمان مدانلو (1392) و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) استفاده شد داده ها با استفاده از رویکرد تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار Spss تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است و این اثر در مرحله پیگیری نیز در سطح معناداری 05/0 پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های این پژوهش می توان بیان داشت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) به عنوان یک مداخله مؤثر می تواند بر ادراک، پیروی از درمان و توان خودمراقبتی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مؤثر باشد و بر همین اساس پزشکان در فرآیند درمان این افراد لازم است از مشاوران و روانشناسان به صورت موازی استفاده کنند.
۸۸.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان

کلیدواژه‌ها: روان درمانی مثبت گرا پذیرش و تعهد امید به زندگی تصویر بدنی سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۸۲
زمینه و هدف: سرطان به عنوان مشکل عمده سلامت قرن تلقی می شود و رشد روزافزون آن در دو دهه گذشته و اثرات مضر آن بر جنبه های بدنی، روانی، اجتماعی و اقتصادی زندگی انسانی بیش از همیشه باعث نگرانی کارشناسان است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن 20 تا ۴۵ سال مبتلا به سرطان پستان که با توجه به معاینات بالینی و آزمایشگاهی توسط متخصص، تشخیص قطعی بیماری سرطان پستان دریافت کردند، بود. از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی (روان درمانی مثبت گرا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند (15 نفر در هر گروه). سپس گروه آزمایش اول در 10جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) با روش های روان درمانی مثبت گرا و گروه دوم آزمایش با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تحت درمان قرار گرفتند و گروه لیست انتظار تا پایان پیگیری تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. داده ها با کمک پرسشنامه های امید به زندگی اسنایدر و پرسشنامه تصویر بدنی، جمع آوری و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد در همه متغیرها بین گروه های آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p). همچنین آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از آن بود که روان درمانی مثبت گرا تأثیر بیشتری نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی (001/0>P) و تصویر بدنی (001/0>P) دارد. نتیجه گیری: در نتیجه، می توان گفت استفاده از هر دو روش در کنار سایر روش های درمانی در ارتقای وضعیت روان شناختی گروه های آسیب پذیر از جمله مبتلایان به سرطان پستان کارآمد باشد.
۸۹.

مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خود مراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان

کلیدواژه‌ها: آموزش مثبت نگر درمان متمرکز بر شفقت خودمراقبتی خود ارزشمندی بهزیستی و مسئولیت پذیری سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
زمینه و هدف: امروزه سرطان به عنوان یک مشکل بزرگ سلامت عمومی بشمار می رود. از این رو هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی در نیمه دوم سال 1398 تشکیل دادند. با توجه به فرمول کوکران، 45 نفر به صورت غیرتصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود مراقبتی بیماران ریگل و همکاران (2009)، پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (۱۹۸۷) بود. درمان مبتنی بر دیدگاه روانشناسی مثبت نگر در 6 جلسه به مدت 6 هفته هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. درمان مبتنی بر شفقت در 12 جلسه به مدت 12 هفته و هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. در پژوهش حاضر داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش بوده (001/0 > P) و این نتایج از ثبات کافی برخوردار و در درازمدت تأثیر خود را حفظ نموده است. همچنین، بین اثربخشی آموزش مثبت نگر و درمان متمرکز بر شفقت بر خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری در زنان مبتلا به سرطان پستان تفاوت معناداری وجود نداشت و تفاوت آن ها تنها با گروه کنترل بود (001/0 > P). نتیجه گیری: مشاوران و روان درمانگران می توانند از این آموزش ها جهت ارتقای خودمراقبتی، خودارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری این افراد استفاده نمایند
۹۰.

تأثیر افزایش سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان پستان.(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: امروزه، بررسی کیفیت زندگی به دلیل پیشرفت های تشخیصی، درمانی و میزان بقای مبتلایان به سرطان پستان به عنوان یک موضوع مهم سلامت مطرح می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش: مطالعه حاضر مطالعه ای است مداخله ای که روی 29 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان کاشانی شهرکرد در سال های 91-1389 که بر اساس معیارهای ورود و از طریق نمونه گیری غیراحتمالی (در دسترس) انتخاب شدند، صورت پذیرفت. گروه مداخله، مداخلاتی ابداعی جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی دریافت نمودند. ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی فرنس و پاورز، پرسشنامه سنجش سرمایه اجتماعی درون گروهی (طرح سنجش سرمایه اجتماعی در ایران) و پرسشنامه سنجش سرمایه اجتماعی بین گروهی (طیف سام) بودند. یافته ها: قبل از اجرای مداخله، هر دو گروه از نظر متغیرهای مطالعه همسان بوده اند، اما پس از اجرای مداخله، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در گروه مداخله افزایش و در گروه مقایسه ثابت مانده و یا کاهش یافته بود. بحث: زنان از مهم ترین ارکان جامعه می باشند، بنابراین بهبود کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان نه تنها سبب بهبود بقای آنان می شود، بلکه سبب انسجام ساختار خانواده نیز می گردد. با توجه به نتایج این مطالعه، افزایش سرمایه اجتماعی نیز باعث ارتقاء کیفیت زندگی می شود، لذا می توان از روش های ارتقا دهنده سرمایه اجتماعی به عنوان راهی جهت بهبود کیفیت زندگی استفاده نمود.
۹۱.

اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر میزان خود مراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر شفقت خودمراقبتی خودارزشمندی بهزیستی مسئولیت پذیری سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
هدف: هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون- پیگیری با گروه گواه و با استفاده از انتخاب آزمودنی ها در گروه های آزمایشی و گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی در نیمه دوم سال 1398 تشکیل دادند. که با توجه به پرونده های تشکیل شده در این بیمارستان، تعداد آن ها حدود 260 نفر است. روش نمونه گیری بر اساس فرمول کوکران P.Q بود. بدین منظور که با توجه به فرمول کوکران بر حسب تعداد جامعه آماری 260 نفر، 30 نفر به صورت غیرتصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند (15 نفر برای هر گروه). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود مراقبتی بیماران ریگل و همکاران (2009)، پرسشنامه خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، پرسشنامه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (۱۹۸۷) بود. درمان مبتنی بر شفقت، راهبردها و تکنیک ها و همچنین نکات آموزشی است که به طور خلاصه از گیلبرت (2014) برگرفته شد. این درمان در 12 جلسه به مدت 12 هفته و هر هفته 1 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه برگزار شد. روش تحلیل در این پژوهش به صورت آمیخته بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان متمرکز بر شفقت در خودمراقبتی، خود ارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان اثربخش بوده (001/0) و این نتایج از ثبات کافی برخوردار و در درازمدت تأثیر خود را حفظ نموده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد که یکی از رویکردهای درمانی مؤثر بر خودارزشمندی، بهزیستی و مسئولیت پذیری زنان مبتلا به سرطان پستان، استفاده از درمان متمرکز بر شفقت است.
۹۲.

اثربخشی رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی رشد پس از سانحه و کیفیت خواب بهبود یافتگان سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان رشد پس از سانحه کیفیت خواب شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف: این مطالعه با هدف تعین اثربخشی رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی رشد پس از سانحه و کیفیت خواب بهبود یافتگان سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: در پژوهشی از نوع مطالعات آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود و جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که تعداد 30 نفر از زنان بهبودیافته سرطان پستان شهر تهران حضور داشتند که در دو گروه گمارده شدند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهیسگال و همکاران (2013) در طی هشت جلسه بر روی زنان دچار سرطان اجرا شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت ننمودند. داده ها از طریق پرسش نامه رشد پس آسیبی تدسچی و کالهون (1996) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد بین میانگین دو گروه آزمایش و گواه در متغیر رشد پس از سانحه (34/45=F، 001/0=P) و کیفیت خواب 34/42=F، 001/0=P) تفاوت معناداری وجود دارد؛ بدین ترتیب شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر رشد پس از سانحه و کیفیت خواب تاثیر معنادار و پایداری دارد (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رویکرد شناختی مبتنی بر ذهن اگاهی و در بهبود وضعیت روانشناختی زنان دچار سرطان اثرگذار باشند.
۹۳.

مقایسه اثربخشی درمان روایتی و درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری در بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان روایتی درمان شناختی-رفتاری خودکارآمدی درد امیدواری سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۶۶
زمینه: سرطان سینه در زنان، یکی از انواع سرطان های شایع در جهان است که پیامدهای منفی بسیاری بر وضعیت عاطفی، روانی و هیجانی زنان برجای می گذارد. به دلیل ماهیت روانی سرطان سینه، مداخلات روانشناختی کانون تمرکز برخی مطالعات بوده است. به نظر می رسد توجه بیشتر به مداخلات روانشناختی جهت کاهش رنج روانی زنان مبتلا به سرطان سینه ضروری است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان روایتی و درمان شناختی-رفتاری برخودکارآمدی درد و امیدواری در بیماران سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر کاربردی و به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهرستان ارومیه (1400) بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس 45 بیمار انتخاب و در دو گروه آزمایش (درمان روایتی، درمان شناختی-رفتاری) و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) به صورت کاملاً تصادفی جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مقیاس خودکارآمدی درد (1989)، مقیاس امیدواری اشنایدر (1991) بود. گروه آزمایش اول و دوم هریک 8 جلسه تحت درمان روایت درمانی وایت و اپستون (1990) و مداخله شناختی-رفتاری ویلدرموت (2008) قرار گرفتند. پس از 1 ماه پیگیری انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: افرادی که روایت درمانی را تجربه کرده اند در مقایسه با افراد شرکت کننده در درمان شناختی -رفتاری نمرات بیشتری در خودکارآمدی درد و امیدواری کسب کرده بودند (05/0 p<). بدین معنا که درمان روایتی نسبت به درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری اثربخشی بیشتری داشته و در مرحله پیگیری این میزان معناداری پایدار بود. نتیجه گیری: هر دو رویکرد روایت درمانی و درمان شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی درد و امیدواری اثربخش بوده ولی روایت درمانی نسبت به دو گروه دیگر اثربخشی بیشتری بر بهبود خودکارآمدی درد و امیدواری بیماران مبتلا به سرطان پستان متاستاتیک مقاوم به درمان دارد. لذا تکرار این پژوهش در گروه ها و نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
۹۴.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر درد و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان درد امید به زندگی شیمی درمانی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۰ تعداد دانلود : ۶۰۰
زمینه: شیمی درمانی به عنوان یکی از درمان های رایج سرطان پستان با عوارض جانبی متعدد از جمله درد همراه است، که بر سلامت جسمانی و روانشناختی بیماران تأثیر سوء می گذارد. ادبیات پژوهشی نشان داده است که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی با کاهش عوارض جانبی شیمی درمانی همراه است، با این حال نتایج ارائه شده در برخی پژوهش ها متناقض است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی کوتاه مدت بر درد و امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بود. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. بدین منظور 28 بیمار 19-70 ساله مبتلا به سرطان پستان در سال 1401 از مراکز درمانی شهرستان شیراز به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 14 نفره مداخله و گواه گمارده شدند. گروه مداخله شش جلسه هفتگی (90 دقیقه ای) درمان گروهی شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی (کایون و همکاران، 2018) دریافت کردند، درحالی که گروه گواه از شیوه رایج شیمی درمانی استفاده کردند. هر دو گروه به وسیله پرسشنامه کوتاه درد (کلیند، 1991) و پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر و همکاران، 1991) مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS26 به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: بررسی نمرات نشان داد که گروه مداخله در پس آزمون به صورت معنی داری نمرات درد کمتر (0/73 =2η و 0/01 p< و12/72 =(25 و 1)F) و نمرات امید به زندگی بیشتر (0/27 =2η و 0/01 p< و 9/62 =(25 و 1)F) گزارش کرده است. همچنین تفاوت ها در خصوص هر دو متغیر درد و امید به زندگی در پس آزمون معنی دار بود (0/05 p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد مداخله شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی می تواند توسط روانشناسان به عنوان مداخله ای کارآمد به منظور تعدیل درد و افزایش امید به زندگی این بیماران به کار برده شود. البته پژوهش های بیشتر با گروه نمونه وسیع تر مورد نیاز است
۹۵.

نقش میانجی تاب آوری و خودکارآمدی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پریشانی روان شناختی تاب آوری خودکارآمدی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۵۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تاب آوری و خودکارآمدی در رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با پریشانی روان شناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان با پرونده فعال در بخش انکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و امام حسین (ع) شهر تهران در سال 1402 بودند. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 250 نفر بود. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لوی باند و لوی باند، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون و مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران بود. داده ها با استفاده از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار دارد. همین طور راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به طور غیرمستقیم و از طریق سهم میانجی تاب آوری و خودکارآمدی با پریشانی روان شناختی رابطه معنادار داشت. به نظر می رسد که تنظیم شناختی هیجان به طورمستقیم و غیرمستقیم با میانجیگری نقش تاب آوری و خودکارآمدی، پریشانی روان شناختی را پیش بینی می کند. این مطالعه ضرورت افزایش مهارت های تنظیم هیجان، تاب آوری و خودکارآمدی را برای زنان مبتلا به سرطان پستان نشان داد.
۹۶.

بررسی رابطه بین تاب آوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاب آوری خانواده بار علائم پایبندی به ورزش عملکردی سرطان پستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۱
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تاب آوری خانواده و بار علائم با نقش میانجی پایبندی به ورزش عملکردی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان ساکن شهر سقز در سال 1401 بود که به بیمارستان های شهر سقز مراجعه کردند که از بین آنها تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری خانواده (FRQ)، بار علائم (SBQ ) و مقیاس پایبندی به ورزش عملکردی (FECS) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که تاب آوری خانواده و خرده مقیاس های آن به طور معناداری با بار علائم همبستگی منفی و با پایبندی به ورزش عملکردی همبستگی مثبت داشت. همچنین پایبندی به ورزش عملکردی به طور معناداری با بار علائم رابطه منفی داشت. بنابراین تاب آوری خانواده به طور غیرمستقیم بر بار علائم از طریق پایبندی به ورزش عملکردی تأثیر می گذارد.نتیجه گیری: تاب آوری خانواده به عنوان یک عامل روان شناختی مثبت می تواند به طور غیرمستقیم بر عملکرد جسمانی بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از شیمی درمانی مؤثر باشد و تاح دی بار علائم را کاهش دهد.
۹۷.

رابطه تنظیم شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی باکیفیت زندگی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان سرطان پستان صمیمیت زناشویی کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف: هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه تنظیم شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی باکیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان بود.   روش: طرح پژوهشی حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری بیماران زن مبتلا به سرطان پستان مرحله ۱ و ۲ مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) شهر تهران در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲بودند که ۱۵۱ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (۲۰۰۶)، نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (۱۹۹۷) و کیفیت زندگی در مبتلایان به سرطان پستان اسپرانگرز (۱۹۹۶) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.   یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت معنادار راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان باکیفیت زندگی و رابطه منفی معنادار راهبردهای ناسازگارانه باکیفیت زندگی بود (۰۵/۰p<). رابطه مؤلفه های صمیمیت زناشویی باکیفیت زندگی مثبت معنادار بود (۰۵/۰p<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد دو متغیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و صمیمیت زناشویی کیفیت زندگی را پیش بینی کردند (۰۰۱/۰p<).    نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند افرادی که راهبردهای تنظیم هیجان بهتری دارند کیفیت زندگی بالاتری را تجربه می کنند. به علاوه زمانی که صمیمیت زناشویی در ابعاد عقلانی، جنسی و معنوی هرگاه افزایش پیدا می کند، می تواند بر کیفیت زندگی تاثیرگذار باشد. بنابر این مداخلات مبتنی بر تنظیم هیجان و زوج درمانی متمرکز بر افزایش صمیمت و همچنین گروه درمانی با گروه همتایان برای مدیریت هیجانات توصیه می شود.  
۹۸.

اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد پس از سانحه سرمایه روانشناختی سرطان پستان طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۵۴
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه روانشناختی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری مشتمل بود بر زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک آنکولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران، از سال ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰.  از میان این افراد، ۲۰ نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و  به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه شامل ۱۰ نفر) گمارش شدند. جهت گردآوری داده ها از ابزارهای پرسشنامه رشد  پس از سانحه تدسچی و کالهون (۱۹۹۶) و سرمایه روانشناختی لوتانز (۲۰۰۷) استفاده شد. جلسات آموزشی طرحواره درمانی یانگ  (۲۰۰۶) در ۲۰ جلسه ی ۶۰ دقیقه ای و به صورت هفتگی اجرا گردید، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. تجزیه و  تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره در محیط SPSS-23  انجام گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که روش طرحواره درمانی بر رشد پس از سانحه و سرمایه های روانشناختی تاثیر دارد (۰۵/۰P<). نتیجه گیری: براساس یافته ها میتوان نتیجه گیری کرد که طرحواره درمانی می تواند روشی  موثر جهت افزایش سرمایه های روانشناختی و رشد پس از سانحه در بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد. بنابراین به متخصصان پیشنهاد می گردد که به جهت ارتقای ابعاد روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان، این درمان را بکار بگیرند.
۹۹.

بررسی رابطه غربالگری های سرطان پستان باسواد سرطان و اضطراب سلامت؛ نقش میانجی تاب آوری روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: غربالگری سرطان پستان اضطراب سلامت سواد سلامت تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۳۳
اهداف سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در بین زنان می باشد که تشخیص و درمان به موقع آن می تواند مرگ ومیر آن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی رابطه غربالگری های سرطان پستان باسواد سرطان و اضطراب سلامت؛ نقش میانجی تاب آوری روانشناختی بود. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن کلیه زنان بالای 40 سال مراجعه کننده به مراکز ماموگرافی شهر رشت در سال 1401 بود که 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه غربالگری سرطان، پرسش نامه اضطراب سلامت، مقیاس آگاهی سرطان پستان و مقیاس تاب آوری استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos 1 به ترتیب با نسخه 23 و 18 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد سواد سلامت (β=-0/11)، اضطراب سلامت (38/β=0) و تاب آوری (25/β=0) اثر مستقیمی بر غربالگری سرطان پستان دارد. اثرات سواد سرطان (β=-0/17) و اضطراب سلامت (25/β=0) بر تاب آوری نیز معنی دار بود (0/001>P)، همچنین اضطراب سلامت و سواد سرطان از طریق تاب آوری اثرات غیرمستقیمی بر غربالگری سرطان داشتند. شاخص های برازش مدل نیز نشان داد مدل مفروض از برازش مناسبی براساس داده ها برخوردار است ( RAMSEA=0/056). نتیجه گیری این نتایج نشان می دهند اضطراب سلامت با افزایش غربالگری سرطان پستان و سواد سلامت با کاهش غربالگری سرطان پستان مرتبط است. تاب آوری روانشناختی نیز به عنوان یک عامل میانجی می تواند اثرات اضطراب سلامت و سواد سلامت بر غربالگری های سرطان پستان را تعدیل کند. ۹۲۹,۱
۱۰۰.

تجربه سرطان سینه و تغییر خودپنداره، مطالعه ای کیفی در بین زنان شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرطان پستان تبعات جراحی قطع سینه ساری زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۰
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی جامعه شناختی معنای سرطان و تبعات اجتماعی و خانوادگی جراحی پستان و قطع عضو در نزد زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر ساری است. برخلاف انسان ماقبل مدرن که بیشتر با خطر مواجه بود، در دوره مدرنیته مخاطره نمود بیشتری دارد. از آنجایی که در ادبیات جامعه شناختی مخاطره امری برساختی است که در چارچوب گفتمانی شکل می گیرد، بررسی بیماری به عنوان یک مخاطره از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ چراکه بدین نحو می توان بر فشار اجتماعی ناشی از بیماری، بیش از خود بیماری تأکید داشت و به این فهم عمق داد که بیماری در دنیای مدرن فراتر از آسیب های جسمانی رفته است. روش و داده ها: با استفاده از روش کیفیِ نظریه زمینه ای، 18 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان که تجربه قطع عضو داشته اند، انتخاب و در این مطالعه مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با بهره گیری از روش کدگذاری در نظریه زمینه ای، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مقولات اصلی احصاء شده از تحلیل داده ها عبارت اند از: شوک زدگی شناخت و پذیرش، پیشینه وراثتی، ترس و نگرانی، دوراهی پنهان سازی-افشا، مواجهه با قضاوت دیگری، احساس شرم، دوگانگی واکنش خانواده، پیامدهای جنسی و تنگنای اقتصاد درمان. در نهایت مقوله، مواجهه دردناک و بازاندیشی در ارتباط با خود و دیگری به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. بحث و نتیجه گیری: به طورکلی یافته ها نشان دادند که سرطان پستان نه تنها جسم زنان را مورد حمله قرار می دهد بلکه بر تصوّر از خود، روابط خانوادگی و ایفای نقش آن ها در جامعه نیز تأثیر عمیقی به جای می گذارد. پیام اصلی: امروزه بیماری فقط محدود به آسیب جسمانی یا روانی نبوده و اثرات اجتماعی گسترده تری در قالب فشار اجتماعی دارد؛ اثراتی که ممکن است حتی بر نحوه بهبود بیمار نیز تأثیر داشته باشند. فهم این فشار و رسیدن به درکی عمیق از آن می تواند راهکاری برای کاهش پیامدهای آن و همچنین بهبودبخش وضعیت اجتماعی بیماران باشد. این مقاله سعی داشته است، این معضل را در خصوص گروه خاصی از بیماران پیگیر باشد.