مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سرطان پستان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تاخیر در کمک جویی مهمترین عامل کاهش احتمال بقا و بهبودی در بیماران با علائم سرطان پستان بشمار میرود. مدلهای نظری متعددی، سبب شناسی تاخیر در کمک جویی در بیماران با نشانههای سرطان پستان را مورد بررسی قرار دادند. یکی از مدلهای بویژه جالب که چهارچوب مناسبی برای بررسی سیستماتیک تاخیر پیش از بیمارستان (تاخیر بیمار) و تصمیمهای مربوط به جستجوی درمان فراهم آورده است، مدل خودگردانی است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک بیماری و تاخیر در کمک جویی در فاز تاخیر پیش از بیمارستان در زنان با علائم سرطان پستان در پرتو مدل خودگردانی انجام شده است. روش: مطالعه حاضر در قالب یک طرح پیمایشی و بصورت مقطعی انجام شد. دادهها از 50 زن با علائم سرطان پستان که جهت مداوا به مرکز پرتو درمانی شهید رمضان زاده یزد مراجعه کرده بودند جمع آوری شد. این زنان با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد شده ادراک بیماری (IPQ) و پرسشنامه محقق ساخته سنجش میزان تاخیر در کمک جویی بود. دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: همبستگی مستقیم بین مولفه تظاهرات هیجانی از سازه ادراک بیماری و تاخیر در ارزیابی (فاز اول تاخیر) (05/0>P) و همبستگی معکوس بین مولفههای برآیند بیماری و انسجام بیماری و تاخیر در ارزیابی (فاز اول تاخیر) (05/0>P) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داد که مولفههای ادراک بیماری، 9/26 درصد از واریانس تاخیر در کمک جویی در فاز تاخیر ارزیابی را تبیین نمودند. نتیجه گیری: ادراکات زنان از علائم سرطان پستان تاثیر معناداری بر تاخیرآنها در کمک جویی بویژه در فاز ارزیابی علائم دارد. این نتیجه ضمن تایید اعتبار مدل خودگردانی در تبیین تاخیر کمک جویی پیش از بیمارستان، اهمیت فاز ارزیابی و تفسیر علائم را در جستجوی کمک پزشکی و نیز مداخلات رفتاری و بالینی نشان داده است.
تاثیر توانبخشی بر کیفیت زندگی زنان پس از جراحی برداشتن پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سرطان پستان با رشد سالانه 2 درصد شایع ترین سرطان در بین زنان است که سلامت و کیفیت زندگی آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. توانبخشی به عنوان یک فرایند پویا و سلامت نگر مددجو را برای رسیدن به بالاترین سطح عملکرد جسمی، روانی، معنوی، اجتماعی و ارتقا کیفیت زندگی کمک می کند. لذا این پژوهش با هدف تعیین تاثیر توانبخشی بر کیفیت زندگی زنان پس از جراحی برداشتن پستان انجام گرفته است.
مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی 57 بیمار مبتلا به سرطان پستان که تحت عمل جراحی رادیکال ماستکتومی اصلاح شده قرار گرفته و شیمی درمانی و پرتو درمانی را به اتمام رسانده و تحت هورمون درمانی قرار داشتند، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (30 نفر) و تجربی (27 نفر) تقسیم شدند. این بیماران به بخش شیمی درمانی بیمارستان نمازی شیراز در سال 1385 مراجعه کرده بودند. گروه کنترل تحت مراقبت های پزشکی و گروه تجربی در کنار مراقبت های پزشکی به مدت دو ماه تحت مداخلات توانبخشی (فیزیوتراپی، آموزش و مشاوره روانی فردی) قرار گرفتند. کیفیت زندگی در رابطه با سرطان پستان کلیه بیماران با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی در سرطان پستان قبل، یک هفته و سه ماه پس از مداخله اندازه گیری و مقایسه شد. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون های مجذور کای، دقیق فیشر، تی مستقل و زوجی و آزمون تحلیل واریانس داده های مبتنی بر تکرار، آنالیز گردید.
یافته ها: قبل از مداخله گروه تجربی در حیطه های تصویر ذهنی از جسم و نگرش نسبت به آینده کاهش آماری معنی دار و در حیطه های رضایت از عملکرد جنسی و عوارض در دست مبتلا افزایش آماری معنی دار نسبت به گروه کنترل داشته و در سایر حیطه ها تغییرات معنی دار نبوده است. یک هفته پس از مداخله در گروه کنترل افزایش آماری معنی داری در حیطه عملکرد جنسی و رضایت از عملکرد جنسی نسبت به گروه تجربی مشاهده شد و در سایر حیطه ها تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد. سه ماه بعد در گروه تجربی در حیطه های عملکرد جنسی و رضایت از آن نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته و در سایر حیطه های عملکردی، افزایش عملکرد و در حیطه های علامتی کاهش علایم، به طور چشمگیر نسبت به گروه کنترل داشته است. تغییرات معنی داری در کیفیت زندگی گروه کنترل در این فاصله زمانی ایجاد نشده و می توان گفت وضعیت این گروه تقریبا ثابت و یا بدتر شده است.
نتیجه گیری: فرایند توانبخشی شامل؛ برنامه های آموزش، مشاوره و فیزیوتراپی سبب ارتقا کیفیت زندگی بیماران پس از جراحی برداشتن پستان می شود، لذا پیشنهاد می شود به عنوان بخشی از برنامه های درمانی این بیماران مدنظر قرار گیرد.
بررسی تأثیر آموزش بر آگاهی و اعتقادات دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشگاه تهران در مورد غربالگری سرطان پستان، سال 82ـ 1381
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان شایعتیرین سرطان زنان است و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در اکثر کشورهای دنیا محسوب می شود. بر اساس مطالعات موجود ، روشهای تشخیص زود رس سرطان پستان ، مرگ و میر ناشی از بیماری را کاهش می دهد. بدین لحاظ این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش غربالگری سرطان پستان بر آگاهی و اعتقاد دانشجویان مقطع کارشناسی ساکن خوابگاه های فاطمیه کوی دانشگاه تهران با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی ، صورت پذیرفت...
اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضافه وزن و BMI بالا در دوران یائسگی و پس از آن، به طور معنی داری خطر ابتلا به سرطان پستان را افزایش می دهند. از طرفی، به نظر می رسد فعالیت ورزشی بر وزن بدن و BMI اثر داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر برخی متغیرهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 29 زن 50 تا 65 سال یائسه مبتلا به سرطان پستان که جراحی، شیمی درمانی و پرتودرمانی دریافت کرده و در حال حاضر تحت دارودرمانی بودند، به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته و هر هفته 4 جلسه (دو جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه شاهد در هیچ فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. وزن بدن، BMI، WHR، Vo2max و فشار خون، پیش و پس از 15 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از تفاوت معنی دار Vo2max و ضربان قلب استراحت بین دو گروه پس از 15 هفته تمرین بود (05/0p< ). همچنین بین وزن بدن، WHR و BMI دو گروه پس از 15 هفته تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p< ). در واقع، فعالیت ورزشی بر Vo2max،ضربان قلب استراحت، وزن بدن، WHR و BMI زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان اثر معنی دار دارد. با این حال، بین فشار خون دو گروه پس از 15 هفته، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. این به معنای آن است که فعالیت ورزشی ترکیبی بر فشار خون زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان تاثیر معنی داری ندارد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که فعالیت ورزشی ترکیبی اثر مطلوبی بر برخی متغیر های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان دارد.
اثر 12 هفته پیاده روی بر سطوح پلاسمایی لپتین زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بین سطوح بالای لپتین و خطر بروز سرطان پستان در زنان یائسه ارتباط مستقیمی وجود دارد. از این رو، هدف از این پژوهش، بررسی اثر 12 هفته پیاده روی بر سطوح پلاسمایی لپتین زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 19 زن یائسه مبتلا به سرطان پستان با دامنه سنی 50 تا 65 سال (7/2 + 05/55) که جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی را انجام داده و تحت هورمون درمانی از طریق لتروزول بودند، به دو گروه تقسیم شدند. گروه تجربی 11 نفر و گروه کنترل 8 نفر). گروه تجربی برنامه تمرینی شامل 25 تا 45 دقیقه پیاده روی را با شدت 45 تا 65 درصد ضربان قلب هدف، 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته اجرا کردند. پیش و پس از 12 هفته، لپتین، انسولین، گلوکز، مقاومت به انسولین، شاخص های آنتروپومتریک و ترکیب بدن(وزن بدن، BMI، درصد چربی بدن، WHR و WC ) و VO2peak آزمودنی ها اندازه گیری شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آزمون تحلیل کوواریانس ANOVA، تجزیه وتحلیل شد (05/0 P<). نتایج نشان داد، پس از 12 هفته، لپتین، VO2peak، وزن بدن BMI بین گروه کنترل و تجربی، به طور معنادار تفاوت داشت (05/0P<)، اما بین دیگر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P<). لپتین در گروه تجربی 23/1 درصد کاهش و در گروه کنترل 4/7 درصد افزایش، وزن بدن در گروه تجربی 3/3 درصد کاهش و در گروه کنترل 0/2 درصد افزایش، BMI درگروه تجربی 3/2 درصد کاهش و در گروه کنترل 1 درصد افزایش، VO2peak در گروه تجربی 2/8 درصد افزایش و در گروه کنترل 5/5 درصد کاهش یافت. از نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پیاده روی می تواند موجب بهبود VO2peak ، وزن بدن و BMI و کاهش سطح لپتین پلاسما در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان شود.
اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر سطوح هورمون جنسی متصل به گلوبولین در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که کاهش سطوح هورمون جنسی متصل به گلوبولین (SHBG)، ممکن است خطر ابتلا به سرطان پستان و بازرخداد آن را در زنان یائسه افزایش دهد. هدف این پژوهش بررسی اثر 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی بر سطوح SHBG در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 29 زن یائسه مبتلا به سرطان پستان به دو گروه تجربی (میانگین سن 21/6 ± 14/57 سال) و کنترل (میانگین سن 43/6 ± 33/57 سال) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته، هر هفته 4 جلسه (2 جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه کنترل در هیچ برنامه فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. وزن بدن،BMI،WHR و سطوح سرمی SHBG پیش و پس از 15 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA)انجام گرفت (05/0p). یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثر معنی-دار فعالیت ورزشی ترکیبی بر وزن بدن،BMI و سطوح سرمی SHBGزنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود (05/0p< ). در گروه تجربی، پس از 15 هفته، وزن بدن و BMI به طور معنی دار کاهش و سطوح سرمی SHBG به طور معنی دار افزایش یافته بود. ازآنجا که افزایش سطوح سرمی یا پلاسمایی SHBG، خطر ابتلا به سرطان پستان و یا بازرخداد آن را کاهش می دهد، فعالیت ورزشی ترکیبی همزمان با درمان سرطان پستان ممکن است با افزایش سطوح SHBG خطر بازرخداد آن را کاهش دهد.
هزینه های مستقیم پزشکی سرطان پستان در ایران؛ تحلیل داده های بیماران در یک بیمارستان اختصاصی بیماران سرطانی در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان از علل اصلی مرگ و میر و ناخوشی در سطح جهان است. این بیماری، 4/21 درصد از کل سرطان ها را در بین زنان ایرانی به خود اختصاص می دهد. درمان سرطان پستان همچنین یکی از درمان های پر هزینه در خدمات درمانی محسوب می شود. با توجه به این که منابع مالی برای بخش های مراقبت سلامت محدود هستند، هدف از این مطالعه، ارزیابی هزینه های درمانی سرطان پستان در یک بیمارستان تخصصی سرطان در اصفهان و برآورد آن برای کل کشور بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر، یک مطالعه ی مقطعی برای ارزیابی هزینه های مستقیم پزشکی درمان سرطان پستان در ایران بود. داده های مطالعه از بیمارستان سیدالشهدا (ع) اصفهان در بین سال های 88-1384جمع آوری شد. با مراجعه به پرونده ی بیماران، مراحل بیماری و درمان آن ها شناسایی و هزینه های مستقیم مرتبط با درمان بیماران با تعرفه ی دولتی و خصوصی به طور جداگانه برای هر بیمار، محاسبه شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:میانگین سنی بیماران 49 سال به دست آمد. پراکندگی بیماران در چهار مرحله ی بیماری به ترتیب، 1/4 درصد، 2/28 درصد، 6/26 درصد و 1/41 درصد بود. میانگین هزینه های مستقیم درمان بیماران در چهار مرحله ی بیماری به ترتیب 250/809/103، 180/715/106، 730/462/133 و 070/538/109 ریال محاسبه شد.
نتیجه گیری: درمان بیماران مبتلا به سرطان پستان در کشور، بیش از 836/304 میلیارد ریال هزینه در بر دارد. سن تشخیص در ایران، حدود 10 سال پایین تر از کشورهای غربی است و بار تحمیل شده ی ناشی از بیماری، بسیار قابل توجه می باشد. پر هزینه ترین بخش درمان، دارودرمانی است. انجام مطالعات هزینه- اثربخشی و شناسایی درمان های جایگزین، می تواند نقش به سزایی در ارتقای کارآمدی درمان بیماران سرطان پستان داشته باشد.
تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر سطوح برخی سایتوکاین های ریزمحیط تومور در موش های ماده مبتلا به تومور پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات تمرینات ورزشی بر تعادل سایتوکاینی موش های ماده مبتلا به سرطان پستان است. بدین منظور 20 سر موش بالب سی ماده تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. پس از آشناسازی با محیط و تزریق سلول های سرطانی به همه موش ها، گروه تجربی به مدت شش هفته، پنج روز و با شدت متوسط تمرینات استقامتی را انجام دادند. موش ها روزانه از نظر تغییرات رشد تومور ارزیابی شدند. در پایان موش ها نخاعی شدند و بافت تومور برداشته شده و به سرعت فریز شد و در دمای 70- درجه سلسیوس نگهداری شد. نمونه تومور هموژنیزه شده و سپس با روش الایزا مقادیر سایتوکاین های IL-17 و IFN-g در نمونه ها بررسی شد. از آزمون Tمستقل برای تعیین اختلاف بین گروه ها استفاده شد. کاهش معنادار IL-17 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (03/0 P=). همچنین، سطوح IFN-γ افزایش نشان داد. ولی این افزایش از لحاظ آمار معنادار نبود. کاهش معنادار میزان رشد تومور نیز در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (005/0 P=). از آنجا که IL-17 در رگ زایی، رشد و متاستاز تومور نقش دارد، کاهش سطوح این سایتوکاین که به موازات کاهش حجم تومور است نشان می دهد که تمرین از طریق کاهش سطوح این سایتوکاین موجب کاهش رشد تومور می شود. همچنین افزایش در سطح IFN-γ حاکی از تعدیل سایتوکاینی به وسیله تمرین در ریزمحیط تومور در راستای القای ایمنی سلولی ضد تومور است که نقش حمایتی تمرین در تحریک ایمنی ضد تومور را نشان می دهند. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت تمرینات استقامتی نقش مؤثری در بازداری از رشد تومور در سرطان های وابسته به استروژن دارد.
بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی به عنوان پیش بین در ابتلا به حالت تهوع و استفراغ و شدت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی از زجرآورترین عوارض این درمان برای بیماران سرطانی می باشد. به غیر از عوامل دارویی، عوامل غیر دارویی از جمله عوامل روان شناختی مثل هیجان و تنظیم هیجان در بروز و شدت این عارضه جانبی تاثیرگذار است. تنظیم هیجان از اصلی ترین عواملی است که سبب بروز رفتارهای متفاوت در افراد در پاسخ به شرایط می شود. هدف از این مطالعه، بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی به عنوان پیش بین در ابتلا به حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی و شدت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان می باشد.
روش کار: دراین مطالعه ی توصیفی به روش همبستگی از مهر 1391 تا بهمن 1391، 300 نفر از بیماران سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک رضا و بیمارستان امید و قائم مشهد از طریق نمونه گیری در دسترس، پرسش نامه ی دشواری در نظم بخشی هیجانی و به منظور بررسی حالت تهوع و استفراغ پرسش نامه ی بررسی تهوع و استفراغ مورو را تکمیل کردند. در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی رگرسیون استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از طریق دشواری در نظم بخشی هیجانی می توان شدت تهوع و استفراغ (01/0P<) و ابتلا به حالت تهوع و استفراغ را نیز پیش بینی کرد (01/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، به نظر می رسد که دشواری در نظم بخشی هیجانی، قادر به پیش بینی ابتلا و شدت تهوع و استفراغ در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی است.
مقایسه اثربخشی تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی روش های تن آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی درمانی بر کیفیت خواب زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع آزمایشی بوده و طرح آزمایشی مورداستفاده نیز پیش آزمون و پس آزمون چند گروهی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که از شهریور 1390 تا فروردین 1391، جهت پرتودرمانی به درمانگاه شفاپرتو اردبیل مراجعه می کردند. از بین آنها، نمونه ای 45 نفری، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) استفاده شد. داده های به دست آمده با آزمون های آماری خی دو و تحلیل کواریانس (ANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی اثربخش است (05/0>P). اما بین میزان اثربخشی دو روش در ارتقاء کیفیت خواب، به استثناء مؤلفه آشفتگی خواب(05/0>P)، در بقیه مؤلفه ها تفاوت معنی دار یافت نشد (05/0<P).
نتیجه گیری: این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده درمانگران از مداخله های روان شناختی تسکین دهنده از جمله تکنیک تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی آرام بخش، در کنار سایر مداخلات معمول، برای ارتقاء کیفیت خواب بیماران سرطانی مطرح می نماید.
پیش بینی کننده های روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و اهداف: با توجه به شیوع بالای سرطان پستان و اهمیت محوری سلامت مع نوی در فرآیند درمانی مبتلایان به این نوع سرطان، مطالعه حاضر با هدف تبیین پیش بینی کننده های روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش ها: 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان با روش نمونه گیری آسان در مطالعه توصیفی-همبستگی شرکت نمودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه متشکل از سه بخش استفاده شد. بخش اول مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، بخش دوم دربرگیرنده پرسشنامه اس تاندارد سلامت مع نوی Ellison – Palutzian و بخش سوم شامل پرسشنامه استاندارد سنجش استرس، اضطراب و افسردگی DASS-42 بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان با استرس، اضطراب، افسردگی وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 5/39 درصد از واریانس نمرات سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای فوق الذکر تبیین گردید و در این بین، افسردگی با ضریب تعیین 2/26 درصد بالاترین سهم را در پیش بینی سلامت مع نوی ایفا نمود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای روان شناختی پیش بینی کرد. مبتلایان به سرطان پستان با نمرات بالاتر سلامت مع نوی، میزان استرس، اضطراب و افسردگی کمتری وجود دارد و بالا بودن سلامت مع نوی یک فاکتور مهم محافظت کننده در برابر بروز استرس، اضطراب و افسردگی در این بیماران است.
اثر تمرین هوازی بر بیان ژن های Nf-kB ، Lin28B ، میکروlet-7a RNA و سطوح اینترلوکین-6 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر 6 هفته تمرین هوازی بر بیان Nf-kB ، Lin28B ، میکرو RNA let-7a و اینترلوکین-6 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان بود. تعداد 20 سر موش بالب سی ماده 4 تا 5 هفته ای با میانگین وزن 17 گرم، با تزریق زیر جلدی سلول های سرطانی وابسته به گیرنده استروژن MC4-L2 به سرطان پستان مبتلا شده و به 2 گروه 10 تایی تومور تمرین (TT) و تومور کنترل (TC) تقسیم شدند. گروه تومور تمرین به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته تمرین هوازی با شدتی برابر با 14تا 18 متر بر دقیقه انجام دادند. موش ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قربانی شدند و نمونه های بافتی، برداشته و در دمای 70- درجه ذخیره شدند. میزان بیان ژن های Nf-kB ، Lin28B و میکرو RNA let-7a به روش Real time – PCR و IL-6 به روش الایزا اندازه گیری شد. آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر برای بررسی حجم تومور و آزمون تی مستقل برای بررسی IL-6 به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری Nf-kB ، Lin28B و let-7a توسط نرم افزار REST انجام شد. حجم تومور، بیان ژن های Nf-kB و Lin28B و سطوح IL-6 در گروه TT نسبت به گروه TC کاهش یافت؛ اما بیان ژن let-7a افزایش معناداری داشت (P<0/05). در سرطان پستان،حلقه بازخوردی مثبت متشکل از Nf-kB ، Lin28B ، میکرو let-7a RNA و IL-6 فعال می شود. به نظر می رسد با توجه به اثر کاهشی تمرین هوازی بر این مدار تنظیمی و حجم تومور، این نوع تمرین می تواند به عنوان روش درمانی مکمل در کنار سایر روشهای درمانی سرطان -پستان وابسته به گیرنده استروژن به کار گرفته شود.
اثر بخشی نظم بخشی رفتار برکاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرطان یکی از بیماریهای بسیار رایج در جوامع مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نظم بخشی رفتار بر کاهش اضطراب زنان مبتلا به سرطان پستان اجراشد. برای انجام پژوهش، در یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون، گروه کنترل، 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مرکز تحقیقات سرطان بیمارستان شهدای تجریش بصورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شدند. آزمودنیها در ابتدا و انتهای پژوهش با پرسشنامه اضطراب بک BAI (بک و کلارک، 1988) مورد آزمون قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی، شیوه خودتنظیمی رفتار (لطفی کاشانی، وزیری، 1389) را یاد گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش و گواه نشان داد که با ثابت نگه داشتن تغییرات نمرات، کاهش معناداری در میزان اضطراب گروه آزمایش بوجود آمده است (05/0p
مقایسه اثربخشی تن آرامی پیشرونده عضلانی و موسیقی درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، مقایسه اثربخشی دو روش درمان غیردارویی تن آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی درمانی بر شدت خستگی زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که از شهریور 1390 تا فروردین 1391، جهت پرتودرمانی به درمانگاه شفاپرتو اردبیل مراجعه می-کردند. از بین جامعه آماری 45 نفر (در محدوده سنی 16 تا 45 سال)، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات نیز از مقیاس خستگی بیماران سرطانی(CFS) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های آماری خی دو، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش شدت خستگی بیماران سرطانی اثربخش است (001/0>P). اما بین میزان اثربخشی دو روش در کاهش شدت خستگی و مؤلفه های آن (جسمانی، شناختی و عاطفی) تفاوت معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری: این مطالعه تلویحاتی را برای استفاده درمانگران از مداخله های روان شناختی تسکین دهنده از جمله تکنیک تن آرامی عضلانی پیشرونده و موسیقی آرام بخش، در کنار سایر مداخلات معمول برای کاستن از شدت خستگی بیماران سرطانی مطرح می نماید.
بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روان شناختی و اجتماعی از جمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد می کند. هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری است. برای این منظور طی دعوت نامه ای غیر رسمی از 34 بیمار که دارای شرایط مطالعه بودند ثبت نام به عمل آمد. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه 8 هفته ای 5/1 ساعته مهارتهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان برنامه برنامه درمانی عادی خود را دریافت نمودند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه، پرسشنامه مختصر شدت درد و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج توصیفی نشاندهنده وضعیت بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کیفیت زندگی و ابعاد آن و درد و ابعاد آن، نسبت به گروه کنترل بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نیز با کنترل اثر پیش-آزمون، نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله با استرس باعث بهبود در کیفیت زندگی و ابعاد عملکردی و علائم آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه شده است. همچنین این برنامه در کاهش شدت درد و کاهش تداخل درد در عملکرد روزمره این بیماران شده است.
پیش بینی کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی بر مبنای عوامل روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مبتلایان به سرطان پستان دچار مشکلات زیادی در حیطه سلامت روان می شوند که اختلال در کیفیت زندگی از مهم ترین پیامدهای آن می باشد. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش پیش بین عوامل روانشناختی، طبی و جمعیت شناختی درکیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان تحت شیمی درمانی طراحی گردیده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که به شکل مقطعی اجرا شد. نمونه مورد پژوهش در این مطالعه متشکل از 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بودند که با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. ابزارگردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) وکیفیت زندگی 36 سؤالی (SF-36) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، آنالیز واریانس، آزمون تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و تحلیل رگرس یون خطی چندگانه، استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، کیفیت زندگی اکثریت (51درصد) واحدهای مورد پژوهش متوسط (66-34) بود. در زمینه وضعیت سلام ت روان مبتلایان، میانگین «اختلال درعملکرداجتماعی» ازحیطه سلامت روان30/4±7/9 بودکه از سایرحیطه ها بیشتر است. بنابراین سرطان پستان بیشترین اثر را بر عملکرداجتماعی بیماران گذاشته است.
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان با سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات ایشان وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 41 درصد از واریانس نمرات کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات تبیین گردید(0/41R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس یافته های مطالعه حاضر، کیفیت زندگی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای سلامت روان، خستگی، تعداد جلسات شیمی درمانی و میزان تحصیلات پیش بینی کرد.
اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر سبک های اسنادی، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان، شایع ترین نوع سرطان در زنان است و این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی بر سبک های اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام گرفت.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. از بین تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امید مشهد در سال 1394، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند. گروه آزمون طی 8 هفته تحت درمان فعال سازی رفتاری قرار گرفتند در حالی که گروه شاهد در لیست انتظار برای دریافت درمان قرار داشتند. پرسش نامه های سبک های اسنادی پیترسون و سلیگمن (ASQ)، کیفیت زندگی (SF-36) و افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندگانه در نرم افزار SPSS نسخه ی 22 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی منجر به تغییر سبک های اسنادی (001/0>P)، افزایش معنی دار کیفیت زندگی (001/0>P) و کاهش افسردگی (001/0>P) در مقایسه با گروه شاهد می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد فعال سازی رفتاری به شیوه ی گروهی منجر به بهبود سبک های اسنادی، کیفیت زندگی و افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان می شود.
اثر 12 هفته تمرین هوازی بر برخی شاخص های سیستم ایمنی و سلامت عمومی بیماران زن مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی اثر 21 هفته تمرین هوازی بر برخی شاخصهای سیستم ایمنی و سلامت عمومی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان پرداخت. 04
12 کیلوگرم بر مترمربع و /9±1/ 36 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 9 /1±9/ 13 سال، وزن 99 /9±21/ زن مبتلا به سرطان پستان در دو گروه تمرین با میانگین 1
12 کیلوگرم بر مترمربع قرار گرفتند. گروه تمرین، علاوه بر شیمی /0 ± 1/ 39 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 2 /2±3/ 13 سال، وزن 13 /3±24/ کنترل با میانگین 2
04 درصد حداکثر ضربان قلب( بهصورت 1 جلسه در هفته و به - درمانی، 21 هفته پیادهروی متوالی با شدت متوسط )براساس مقیاس اصلاحشده بورگ و 34
استفاده شد. برای ارزیابی شاخصهای سیستم ایمنی قبل، پس G.H.Q مدت 14 تا 09 دقیقه انجام دادند. برای ارزیابی سلامت عمومی از پرسشنامه استاندارد
4 و با استفاده از / و شمارش پلاکت گرفته شد. دادهها در سطح معناداری 49 CBC DIFF, HB, HCT از هفتههای چهارم، هشتم و دوازدهم، آزمایش
انجام شد. (CANCOVA) نسخه 23 تحلیل شدند. تحلیل دادهها و شناسایی اثر خالص مداخلات تمرینی با استفاده از تحلیل کوواریانس SPSS نرمافزار
میانگین میزان گلبولهای سفید خون در گروه تمرین و کنترل به ترتیب .)p≥4/ سلامت عمومی و امید به زندگی در گروه کنترل کاهش معناداری داشت ) 49
افزایش غیرمعنادار و کاهش معناداری را نشان داد. تمرین هوازی منظم با شدت متوسط میتواند مانع افت سطح گلبولهای سفید در طی فرایند درمان بیماران
شود و در تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سطح سلامت عمومی مؤثر باشد
اثر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژنهای BcL2 و miR-15 و پروتئین BcL2 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرین هوازی، رشد تومور سرطان پستان را کاهش می دهد. پژوهش حاضر، تغییر بیان ژن miR-15 و BcL2 و پروتئین BcL2 را به عنوان سازوکارهای مثبت ناشی از تمرین هوازی در سرطان پستان مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور، 20 سر موش بالب 30 ماده (پنج تا شش هفته ای با میانگین توده بدنی 17 16 گرم) با تزریق سلول های سرطانی MC4-L2 به سرطان مبتلا شدند. سپس، به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین و کنترل تقسیم گردیدند. در ادامه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قربانی گشتند و نمونه های بافتی آن ها برداشته شد و در دمای 70- درجه ذخیره گردید. شایان ذکر است که میزان بیان miR-15 و BcL2 بافت تومور به روش ریل تایم –پی سی ار و میزان بیان پروتئین BcL2 با استفاده از روشالایزا اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که بیان ژن و پروتئین BcL2 و نسبت رشد تومور، به شکل معناداری (0.001>P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است و بیان miR-15 در گروه تمرین، افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد (0.001>P). در مجموع، به نظر می رسد افزایش بیان ژن miR-15 و کاهش بیان ژن و پروتئین BcL2 ناشی از تمرین هوازی، در کاهش نسبت رشد تومور در گروه تمرین مؤثر بوده است.
بررسی تحلیل عاملی و ویژگی های روانسنجی مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان- پستان (نسخه ی 4) در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان- پستان (FACT-B)، به طور گسترده ای برای اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرارمی گیرد. هدف از مطالعه حاضر، اعتباریابی B FACT- در یک نمونه از زنان ایرانی مبتلا به سرطان پستان است. روش: نمونه متشکل از 300 زن مبتلا به سرطان پستان از بیمارستان ها و کلینیک های آنکولوژی در کرمانشاه و شیراز بود که به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. از افراد خواسته شد تا نسخه ی فارسی از مقیاس FACT-B، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی و پرسشنامه ی کیفیت زندگی متعلق به سازمان اروپایی تحقیق و درمان سرطان EORTC QLQ30 را تکمیل کنند. برای روایی عاملی از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی، روایی همزمان و روایی تشخیصی و برای همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ بین 63/0 تا 93/0 برای خرده مقیاس ها و کل پرسشنامه نیز 92/0 به دست آمد. همبستگی های معنادار بین B FACT- و سایر مقیاس ها نیز نشان می دهدکه این مقیاس از روایی همزمان و تشخیصی برخوردار است. مقادیر شاخص های برازش نیز در حد متوسط قرار داشتند. نتیجه گیری: نسخه ی فارسی مقیاس FACT-B ابزاری روا و معتبر است و بنابراین، این مقیاس را می توان در موقعیت های پژوهشی و بالینی برای ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران ایرانی مبتلا به سرطان پستان مورد استفاده قرار داد .