مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
مدیریت پروژه
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
163 - 189
هدف مطالعه نقش برنامه ریزی استراتژیک بر مدیریت پروژه در کسب وکارهای نوین اطلاعاتی جهت بهبود اثربخشی و کارایی عملکرد پروژه به ویژه در وب سایت های داده کاوان هوشمند و راهبری اصیل بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری شامل 90 نفر از صاحبان مشاغل الکترونیک می شد که به عنوان نمونه در دسترس و به روش غیرتصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته با 46 پرسش در بین آن ها توزیع گردید و 75 پرسشنامه تجمیع شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد که در سه بخش پرسش ها برابر با 888/0، 889/0 و 936/0 بود. برای سنجش روایی پرسشنامه مذکور با استفاده از روش همسانی درونی روایی سازه نتایج ضریب همبستگی بین هریک از پرسش ها در سطح خطای کمتر از 01/0 معنادار بوده و از روائی سازه بالایی برخوردار بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس بهره گرفته شد. برنامه ریزی استراتژیک به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (68%) و مدیریت پروژه (67%) و میزان نقش برنامه ریزی استراتژیک برمدیریت پروژه تا حد زیادی (67 %) درکسب وکارهای نوین اطلاعاتی نقش داشته است. نتایج نشان داد میانگین رتبه زیر مؤلفه منابع انسانی و زنجیره تأمین کنندگان در برنامه ریزی استراتژیک برابر با (65/2) و زیر مؤلفه عوامل فرهنگی واجتماعی از مدیریت پروژه برابر با (08/3) از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و از دیدگاه صاحبان مشاغل بیشترین تأثیر را در کسب وکارهای نوین اطلاعاتی داشته اند.
طراحی مدل چندهدفه استوار برای زمان بندی پروژه با محدودیت منابع و موازنه زمان هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
223 - 243
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موارد مهم در زمینه مسائل مدیریت پروژه، زمان بندی پروژه است، از طرف دیگر، پروژه ها همواره با سطح بالایی از عدم قطعیت مواجهند؛ بنابراین مسئله زمان بندی پروژه در شرایط غیرقطعی، اهمیت زیادی دارد. هدف این پژوهش ارائه مدل ریاضی چندهدفه استوار، به منظور بهینه سازی زمان بندی پروژه با محدودیت منابع و در نظرگرفتن عدم قطعیت است که در آن فعالیت ها دارای چندین حالت اجرایی با مدت زمان، هزینه و منابع مربوطه اند.
روش: ابتدا با مطالعه ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی در حوزه مسائل زمان بندی پروژه، مفروضات، پارامترها و متغیرهای مدل ریاضی مشخص شدند. سپس با در نظر گرفتن اهداف و محدودیت های مسئله زمان بندی پروژه در شرایط قطعی، مسئله در قالب مدل ریاضی تبیین شد. در این پژوهش برای در نظرگرفتن عدم قطعیت در پارامترهای مسئله، از بهینه سازی استوار و رویکرد برتسیماس و سیم استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که با افزایش میزان تلرانس پارامتر های غیرقطعی، مدت زمان پروژه افزایش می یابد و برای مقادیر بالاتر پارامترهای استواری، درصد تغییر مدت زمان پروژه روند کاهشی پیدا می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش، پارامترهای استواری در تابع هدف ضریب منفی دارند؛ از این رو افزایش آن ها به کاهش مقدار تابع هدف منجر می شود. بیشترین ضریب کاهش مقدار تابع هدف، در تغییر پارامتر استواری از ۲ به ۱ است. همچنین این ضریب با افزایش مقدار پارامتر مربوطه روند کاهشی پیدا می کند؛ به این معنا که هر چه مقدار پارامترهای استواری بیشتر و بیشتر می شود، تأثیر آن در تغییر مقدار تابع هدف کاهش می یابد.
ارزیابی پایداری مدیریت پروژه طرح های خدمات شهری با رویکرد دانش مدیریت پروژه (PMBOK) (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
123 - 138
حوزههای تخصصی:
پیشینه و هدف: در میان مباحث مدیریتی، مدیریت عمران شهری و مدیریت پروژه نقش مهمی در موفقیت روند تهیه و اجرای پروژه های عمرانی شهری دارد. اما مشکلات مربوط به مدیریت پروژه ها و طرح های توسعه شهری، کمبود منابع، امکانات و حجیم بودن بدنه اداری سازمان های دولتی متولی اجرای پروژه های شهری، همه این موارد باعث نوسان و یا نقصان در اقتصاد طرح های شهری و منجر به تأخیر در اتمام به موقع پروژه ها و در نهایت بالا رفتن هزینه ها می گردد. لذا حرکت به سوی مدیریت پروژه با رویکرد پایداری راه گریزناپذیر همه سازمان هایی است که به نوعی با برنامه ریزی یا اجرای پروژه سروکار دارند. در این راستا، هدف تحقیق حاضر ارزیابی مدیریت پروژه های خدمات شهری شهر ساری در فاصله زمانی 99-98 است. در تحقیق حاضر به این پرسش، پاسخ داده خواهد شد که چگونه می توان مدیریت پروژه را با استفاده از یک تکنیک ارزیابی کرد، و وضعیت مدیریت پروژه در اجرای طرح های خدمات شهری چگونه بوده است؟ تا در نهایت با ارائه راهکارهای مناسب مدیریتی و ... بتواند نقش بسزایی در تحقق مناسب و مطلوب طرح های توسعه پایدار شهری و متعاقب آن پروژه های شهری این شهر داشته باشد.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش شناسی، توصیفی و تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، میدانی و از ابزار پرسشنامه بر اساس استاندارد مدیریت دانش پروژه و طراحی با طیف لیکرت استفاده شده است. پرسشنامه ها در بخش های مشخصات فردی و عمومی، مشخصات پروژه و ارزیابی و کنترل مدیریت پروژه تنظیم شده است که شامل 9 حوزه مدیریتی است. برای هر حوزه مؤلفه هایی تعریف شده که سنجش درست و شفافی از سطح دانش حوزه ها را مشخص می کند. پرسشنامه ها توسط کارشناسان و کارفرمایان طراح خدمات شهرداری ساری تکمیل گردیده است. پس از تکمیل پرسشنامه، میزان اهمیت شاخص ها با استفاده از محاسبه میانگین در هر یک از 9 حوزه مشخص شده است. هرچه میانگین هر حوزه بالاتر باشد، نشانگر اهمیت بالاتری نسبت به بقیه حوزه هاست. سپس برای رتبه بندی حوزه ها، انحراف نسبی آن ها محاسبه و تحلیل می شود.بحث و یافته ها: نتایج نشان می دهد که در 18 پروژه اجرایی طرح های خدمات شهری طی سال های 99-98 مدیریت ریسک پروژه با بالاترین میانگین (91/2) در بهترین وضعیت و مدیریت زمان با میانگین (12/2) در بدترین وضعیت خود قرار داشتند. درنتیجه مدیریت زمان با انحراف نسبی 47 به عنوان اولویت اول برای تغییر، شناسایی می شود. همچنین نتایج حاصل از دیمتل فازی نشان داد که مدیریت یکپارچه؛ مدیریت منابع انسانی؛ مدیریت ارتباطات و مدیریت ریسک به ترتیب با امتیاز (084/0)، (050/0)، (024/0) و (017/0) جز عوامل علّی و سایر شاخص ها مانند مدیریت محدوده؛ مدیریت زمان؛ مدیریت هزینه؛ مدیریت کیفیت و مدیریت تدارکات با مقدار امتیاز به ترتیب (021/0-)، (044/0-)، (043/0-)، (008/0-) و (032/0-) جز عوامل معلول محسوب می شوند و تحت تأثیر سیستم و عوامل علّی هستند.. در نتیجه مدیریت یکپارچه و مدیریت زمان به ترتیب جز اثرگذارترین و اثرپذیرترین شاخص ها در مدیریت پروژه طرح های خدمات شهری در شهر ساری می باشند.نتیجه گیری: در پژوهش حاضر، با استفاده از تکنیک دانش مدیریت پروژه PMBOK وضعیت پروژه طرح های خدمات شهری شهر ساری در بازه زمانی 1399-1398 در 9 حوزه (یکپارچگی، زمان، هزینه، محدوده، ریسک، کیفیت، منابع انسانی، تدارکات و ارتباطات ) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها بیانگر این است که مدیریت ریسک پروژه با بالاترین میانگین، بااهمیت ترین و مدیریت زمان پروژه با کمترین میانگین، کم اهمیت ترین حوزه می باشد. همچنین در هرکدام از حوزه ها که انحراف از وضعیت مطلوب، مقدار کمتری دارند، بهترین وضعیت حاکم است و هر حوزه که اختلاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب از انحراف بالاتری برخوردار بود، به عنوان اولویت اول برای تغییر شناسایی می شود؛ بنابراین مدیریت ریسک پروژه در طرح های خدمات شهر ساری با بالاترین میانگین (91/2) در بهترین وضعیت و مدیریت زمان و مدیریت هزینه پروژه به ترتیب با میانگین (12/2 و 20/2) در بدترین وضعیت خود قرار داشتند. درنتیجه مدیریت زمان و مدیریت هزینه به ترتیب با انحراف نسبی 47 و 45 به عنوان اولویت اول و دوم برای تغییر، شناسایی می شوند. از سوی دیگر در بحث میزان اثرگذاری و اثرپذیری مدیریت یکپارچگی پروژه با امتیاز (084/0)، جز اثرگذاری بالا و مدیریت زمان پروژه با امتیاز (044/0-)جز اثرپذیری پایین شناسایی شدند.
شناسایی شاخص ها و ایجاد مدل ارزیابی عملکرد پروژه های پژوهشی (مورد مطالعه: موسسG مطالعات بین المللی انرژی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر سازمان پروژه محور به منظور آگاهی از میزان کیفیت عملکرد پروژه هایش نیاز به یک نظام ارزیابی دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی شاخص ها و ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد پروژه های تحقیقاتی در موسسه مطالعات بین المللی انرژی است. جامعه آماری پژوهش شامل دو دسته از کارشناسان است، کارشناسانی که در موسسه فعالیت می کنند و کارشناسانی که بیرون موسسه مشغول فعالیت هستند. ابزار استفاده شده در این تحقیق پرسشنامه است که پایایی و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از ترکیبی از تکنیک های دلفی و فوکام استفاده می شود. طی این تحقیق 6 شاخص و ۲۳ زیرشاخص شناسایی شد و مشخص گشت که در موسسه مطالعات بین المللی انرژی سه شاخص با اولویت بالا به ترتیب عبارت اند از «برنامه ریزی و کنترل پروژه»، «مدیریت و دانش فنی تیم» و «خلاقیت و نوآوری».
ارزیابی اثربخشی بیرونی برنامه درسی دوره مدیریت پروژه آموزشکده شرکت صنایع الکترونیک شیراز بر اساس مدل چشم شایستگی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۵۳
83 - 117
هدف کلی این تحقیق ارزیابی اثربخشی بیرونی برنامه درسی دوره مدیریت پروژه آموزشکده شرکت صنایع الکترونیک شیراز بر اساس مدل چشم شایستگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموختگان رشته مدیریت پروژه آموزشکده شرکت صنایع الکترونیک شیراز است. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل چشم شایستگی بود که بین کلیه افراد جامعه توزیع شد. با استفاده از روشهای آمار توصیفی داده ها تحلیل شدند. نتایج نشان داد که: 1. دانش، مهارت و نگرش دانش آموختگان در بعد شایستگی فنی بالاتر از حد متوسط و پایین تر از حد مطلوب است. 2. دانش، مهارت و نگرش دانش آموختگان در بعد شایستگی رفتاری بالاتر از حد متوسط و پایین تر از حد مطلوب است. 3. دانش، مهارت و نگرش دانش آموختگان در بعد شایستگی زمینه ای بالاتر از حد متوسط و پایین تر از حد مطلوب است.
ارزیابی اثربخشی آموزشهای سازمانی برای اجرای مدیریت پروژه در شرکت ملی نفت ایران با تاکید بر چهارحوزه: مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت کیفیت و مدیریت منابع انسانی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۶
93 - 118
هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی آموزشهای سازمانی بر اجرای مدیریت پروژه با تأکید بر چهار حوزه از 10 حوزه مدیریت پروژه یعنی مدیریت زمان، مدیریت هزینه، مدیریت کیفیت و مدیریت منابع انسانی در شرکت ملی نفت ایران است. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه اجرا از نوع تحقیقات ارزشیابی طرح نیمه آزمایشی است. جامعه آماری موردمطالعه مدیران پروژه شرکت ملی نفت ایران هستند که دوره های آموزشی شرکت نفت را گذرانده اند و از این بین 176 نفر با استفاده از جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند که برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس خودارزیابی استفاده شده است. برای تعیین روایی محتوا ابزار موردنظر در اختیار متخصصان و صاحب نظران ذی ربط قرار گرفت و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 79/. به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی ( میانگین، فراوانی، انحراف استاندارد و ...) استنباطیt)همبسته( و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بهره گرفته شد، سپس نتایج حاصله با استفاده از نرم افزارSPSSارزیابی شد. نتایح حاصل و مقایسه داده های پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که تأثیر آموزشهای سازمانی برای دو حوزه مدیریت زمان و مدیریت هزینه اثربخش بوده است درحالی که تأثیر این آموزشها برای دو حوزه دیگر مدیریت پروژه (مدیریت کیفیت و مدیریت منابع انسانی) اثربخش نبوده است.
مروری بر توسعه استانداردهای مدیریت پروژه محور در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
استفاده اثربخش و کارا از فرآیندهای مدیریت پروژه، یکی از عوامل مهم و کلیدی در موفقیت پروژه های سازمانی می باشد. انتخاب و بکارگیری استانداردهای مطرح در این فرآیندها، از یک سو و از سوی دیگر استقرار نظام جامع و عملیاتی مدیریت پروژه، مسیری است که در جهت اتخاذ تصمیمات مدیریتی و بهبود کیفیت، کاهش هزینه ها، ایجاد سیاستهای متناسب با پروژه، تسهیل ارتباط میان ذینفعان، افزایش بهره وری منابع انسانی، مجریان، مشاوران و پیمانکارانِ طرح ها قرار دارد. امروزه مدیریت پروژه به عنوان یک علم و دانش شناخته شده است و استانداردهایی برای اطمینان از وجود روش های اجرائی مورد نظر این علم و شناسائی عناصر مربوط به آن نگاشته شده و این استانداردها علاوه بر مسائل کلیدی همچون هزینه و زمان، به دیگر مسائل مدیریت پروژه همانند تدارکات، محدوده، یکپارچگی و ریسک نیز می پردازد. از این رو در این مقاله با معرفی و ارائه مهمترین استانداردهای جهانی و شاخص های مدیریت پروژه به بررسی وضعیت استاندارد مدیریت پروژه در ایران و راه های توسعه این استاندارد می پردازیم.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در سنجش بلوغ مدیریت پروژه با رویکرد BWM
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی برای رسیدن به هدفی شکل گرفته است. این مطلب در مورد پروژه ها نیز صادق است. نکته حائز اهمیت در مدیریت پروژه ها و سازمان ها، تعیین درست اهداف و اندازه گیری و ارزیابی عملکرد است. به منظور ارزیابی عملکرد لازم است از معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد مناسب استفاده گردد. تعیین درست اهداف و همچنین اندازه گیری پیشرفت سازمان یا پروژه ها اغلب کاری دشوار برای مدیران است. هدف از انجام مقاله حاضر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در سنجش بلوغ مدیریت پروژه با رویکرد بهترین – بدترین است. بدین منظور پس از مرور دقیق مبانی نظری و پیشینه پژوهش به ارائه ابعاد و مؤلفه های کلیدی سنجش مدیریت پروژه پرداخته شده است. آنگاه با استفاده از روش بهترین – بدترین و نظرسنجی از اساتید دانشگاهی مسلط به مفهوم سنجش بلوغ مدیریت پروژه و بیست نفر از کارشناسان ارشد مدیریت پروژه گروه صنعتی ایران خودرو به وزن دهی و اولویت بندی هریک از ابعاد و مؤلفه های پژوهش با روش بهترین – بدترین (BWM)، پرداخته شده است. ابعاد کلیدی عملکرد سنجش بلوغ مدیریت پروژه در 4 بُعد و 15 مؤلفه شناسایی شدند. نتایج حاصل از وزن دهی و اولویت بندی ابعاد با استفاده از روش بهترین – بدترین نشان داد، بُعد عملکرد اثربخشی رتبه اول و بعد سنجش بلوغ مدیریت پروژه ها و بُعد عملکرد کیفیت رتبه دوم و عملکرد بودجه و عملکرد زمانی به ترتیب رتبه های سوم و چهارم را کسب نمودند. همچنین رتبه بندی به ازای هریک از مولفه های هر بُعد به طور جداگانه در مقاله حاضر صورت گرفته است. از نتایج پژوهش حاضر کلیه مدیران پروژه و علاقه مندان به حوزه سنجش بلوغ مدیریت پروژه در شناخت ابعاد و مؤلفه های کلیدی می توانند بهره مند گردند.
مهندسی مجدد فرایندهای نظام برنامه ریزی و کنترل پروژه در پروژه های انبوه سازی صنعت ساختمان
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۹ پاییز ۱۳۸۶ شماره ۳۵
103 - 136
مهندسی مجدد فرایندها رویکرد نوینی است که از دریچه ای کاملاً جدید به سازمانها می نگرد؛ از اواخر دهه 1990 سازمانهای مختلفی در کشورهای پیشرفته صنعتی با یاری جستن از رویکرد مذکور موفق شدند در سازمان خود دگرگونی ایجاد کنند و هم اکنون نیز برای دستیابی به دگرگونی مداوم تلاش می کنند. از جمله دستاوردهای این رویکرد ارائه خدمات با کیفیت به مشتری، کاهش هزینه، سرعت بخشیدن به امور و در نهایت، بهبود عملکرد سازمان است. رشد و توسعه ابعاد سازمانها در ساختار سنتی و فرایندهای نهادینه شده در آنها موجب تمرکز بیش از حد فعالیت در حوزه هایی خاص، کندی فعالیتهای جاری و عدم انسجام و یکپارچگی فرایندهای چند وظیفه ای شده است. به منظور حل این مشکلات، استفاده هوشمندانه از ابزارها و دیدگاههای نوین مدیریتی امری اجتناب ناپذیر است. مقاله حاضر حاصل تحقیقی است که طی دو سال با استفاده از معتبرترین استانداردهای جهانی نظیر استاندارد پیکره دانش مدیریت پروژه و استاندارد نظام مدیریت ارزش کسب شده در زمینه طرح ریزی دوباره فرایندهای برنامه ریزی و کنترل پروژه شرکتهای ساختمانی انبوه ساز در ایران انجام شده است. هدف اصلی این تحقیق بهره گیری از آخرین یافته های علمی، بهترین تجارب جهانی و الگوهای عملی موجود در این زمینه به منظور دستیابی به فرایندهایی چابک و سازمانی مسطح براساس ادبیات مهندسی مجدد فرایندها در نظام برنامه ریزی و کنترل پروژه های انبوه سازی صنعت ساختمان
شناسایی یک طرحواره نظری برای عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه ها: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابرپروژه به معنای پروژه هایی با دامنه تلاش های گسترده جهت دستیابی به هدف های راهبردی در چهارچوب های کلان زمانی، مالی و کیفی است. ابرپروژه دارای پیامدهای تام، فراگیر و ماندگار است. به این دلیل شناسایی عوامل مرتبط با موفقیت و شکست ابرپروژه حائز اهمیت است. هدف این پژوهش شناسایی یک طرحواره نظری از عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه ها با استفاده از رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، دارای رویکرد روش شناختی کیفی و رویکرد راهبردی فرامطالعه است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه مدیریت ابرپروژه، روش نمونه گیری قضاوتی و حجم نمونه برابر 23 است. روش تحلیل داده ها شامل گام های تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان موردی و نظریه سازی با فرترکیب است. طرحواره نظری عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه دارای 139 مفهوم، 21 زیرمقوله و 6 مقوله است. این مقوله ها شامل سطح محلی، سطح ملی، سطح حاکمیتی، سطح بین الملل، سرمایه در دسترس و فرآیند مدیریت ابرپروژه است. در این طرحواره مقوله های سطح محلی، سطح ملی و سطح حاکمیتی دارای تأثیر متقابل بر یکدیگر است. این مقوله ها همچنین بر مقوله سرمایه در دسترس تأثیرگذار است. مقوله سرمایه در دسترس نیز بر مقوله فرآیند مدیریت ابرپروژه تأثیرگذار است. در پژوهش های حوزه مدیریت پروژه نادیده گرفتن سرمایه های فرهنگی و نمادین با تمرکز صرف بر سرمایه های فیزیکی و اجتماعی امری واضح است. همچنین نادیده گرفتن یا بزرگ نمایی سطح بین الملل بسیار مشخص است. در این پژوهش سطح بین الملل به عنوان یک عامل زمینه ای در شبکه روابط فراعلی عوامل موفقیت و شکست ابرپروژه ها شناسایی شده است.
طبقه بندی شاخص های کلیدی در تبیین الگوی منشور پروژه برای مدیریت پروژه های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۳۸-۲۲۳
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های شهری نیازمند بررسی شرایط و الزامات برگرفته از معیارها و شاخص های موثر بر منشور و قوانین رسمی و ملی است و در مقایسه با ضوابط بین المللی، پیرو کمترین خطای معیار استاندارد است. در پروژه های شهری، همچون سایر پروژه ها، موفقیت پروژه و رضایتمندی کلیه عوامل آن را می توان مهم ترین امر در مدیریت پروژه دانست. بر طبق تحقیقات صورت گرفته چنین موفقیتی محصول عوامل مختلفی است؛ از مهمترین این عوامل، مستند سازی دلایل وجودی پروژه، اهداف، نقش ها و مسئولیت ها، وظایف و اختیارات ذینفعان پروژه در مرحله آغازین پروژه می باشد که حاصل آن سندی به نام منشور پروژه است. در این مقاله تحقیقی که با روش اکتشافی انجام شده است، ابتدا به معرفی منشور به عنوان ابزاری تحلیلی، تفهیمی و ارتباطی و نیز ابزاری برای تصمیم گیری پرداخته شده و با بررسی و تحقیق روی نمونه های مختلف منشورها در 42 پروژه مختلف جهانی، مراحل تدوین آن قدم به قدم طرح و معیارهای ضروری بدین منظور ارائه گردیده است. نتایج تحقیق، الگویی مناسب برای تهیه منشور پروژه شهری بدست می دهد. برای رسیدن به این الگو، با برداشت از اطلاعات شرکت های بزرگ و معتبر دنیا، موجه ترین عناوین مورد پذیرش ذینفعان استخراج و در یک طرح جامع خاص شامل: اطلاعات عمومی پروژه، الزامات حوزه های نه گانه مدیریت پروژه مورد نظر، مشارکت ها، حمایت ها و همچنین تصویب نامه ها گنجانده شده است.
ارایه الگوی مدیریت مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال چهارم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
321 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: با بررسی های صورت گرفته در خصوص مگاپروژه های کشور، یکی از عوامل اصلی عدم موفقیت را می توان در مدیریت پروژه آن ها جست وجو نمود. پروژه های طراحی و ساخت هواپیماهای مدرن جزء پروژه های پیچیده و به عنوان مگاپروژه شناخته می شود. در این تحقیق یک الگو برای مدیریت مگاپروژه های پیچیده در این صنعت ارایه شده است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) می باشد و برای این منظور ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه هوایی، ویژگی های مگاپروژه های هوایی شناسایی و توسط نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری و سپس شاخص های شناسایی شده طی پرسشنامه از خبرگان مرتبط با پروژه های هوایی و با استفاده از نرم افزار SMARTPLS3، دسته بندی و رتبه بندی مولفه ها و شاخص ها صورت گرفت.یافته ها: در این رابطه الگوی طراحی شده دارای دو بعد به عنوان ویژگی ها و مدیریت مگاپروژه و 10 مولفه اصلی و 40 شاخص تقسیم بندی و رتبه بندی شد. درنهایت مهم ترین مولفه اصلی، مدیریت راهبرد شناخته شد.اصالت/ارزش افزوده علمی: در این پژوهش با توجه به اهمیت پروژه های هوایی و این که کشور به سمت طراحی و ساخت پرنده های بومی رفته و چندین پروژه نیز در این عرصه تعریف و به سرانجام رسیده است، ویژگی های مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را تعیین و الگویی مناسب برای ارزیابی مدیریت مگاپروژه های پیچیده در صنعت طراحی و ساخت هواپیما را برای اولین بار طراحی نموده است.
تدوین الگوی تأمین مالی جمعی برای پروژه های ورزشی ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
155 - 172
هدف از این پژوهش، طراحی مدل تأمین مالی جمعی برای پروژه های ورزشی ملی بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی نظام مند (رویکرد تحلیل مضمون) انتخاب شد. مشارکت کنندگان پژوهش شامل تمامی افراد آگاه و مطلع موضوع پژوهش (مدیران، اساتید و متخصصان تامین مالی) بود. نمونه گیری به تعداد قابل کفایت و با روش قضاوتی بر مبنای رسیدن به اشباع نظری انجام شد (17 نفر). ابزار پژوهش شامل مصاحبه های اکتشافی نیمه ساختارمند به همراه مطالعه کتابخانه ای بود. روایی ابزار و چارچوب براساس اعتبار حقوقی و شایستگی علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تایید گردید. جهت تحلیل یافته ها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله ای با رویکرد تحلیل سیستمی استفاده شد.
نتایج نشان داد که چارچوب مفهومی شامل 89 مولفه، 23 بُعد، 8 منظر و 3 سطح مفهومی است. مطابق کلیات مدل و چارچوب مفهومی، توالی روابط اثرگذاری- اثرپذیری بین متغیرهای مدل به ترتیب از سطح بسترهای کاربرد به سمت سطح ویژگی های سیستم تامین مالی جمعی و سطح سازوکارها و کارکردهای تامین مالی جمعی پروژه های ورزشی بود.
براساس یافته ها می توان گفت کاربرد تأمین مالی جمعی برای پروژه های ورزشی ملی ابتدا نیازمند شناخت جامع بسترهای محیطی (بیرونی) و ویژگی های سیستمی (درونی) و سپس فرایندها و پیامدهای آن است. از این رو به مدیران اجرایی، بازاریابی و مالی در پروژه های ورزشی پیشنهاد می شود برای تامین مالی جمعی پروژه ها بر خلاف رویکرد سنتی تنها به جنبه های سازمانی آن متمرکز نشوند و با نگاه سیستمی به تحلیل تعامل بین عوامل مختلف از مشارکت کنندگان، کارگزاران و فضای مشارکت بین این دو بپردازند.
شناسایی و رتبه بندی ریسک ها و ارائه استراتژی های کنترلی مدیریت پیمان در پروژه های مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
245 - 264
این مطالعه با هدف شناسایی و رتبه بندی ریسک ها، به همراه ارائه استراتژی های کنترلی مناسب مدیریت پیمان در پروژه های مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی انجام می شود. با بررسی پیشینه تحقیق و استفاده از روش دلفی و پرس وجو از کارشناسان، ریسک ها شناسایی می شوند. جهت تصحیح، تکمیل و تأیید سیاهه ریسک ها، مراحل مختلف روش دلفی به کار گرفته خواهد شد. به منظور رتبه بندی ریسک ها، ابتدا میزان احتمال وقوع و انواع اثرات هزینه ای، زمانی، کیفیتی و محدوده ای هر ریسک با استفاده از نظر خبرگان تعیین می شود. برای داشتن مقدار اثر واحد برای هر ریسک، از تلفیق اثرات استفاده می شود. در نهایت، عدد ریسک برای ریسک ها محاسبه می شود و ملاک رتبه بندی قرار می گیرد. پس از رتبه بندی، استراتژی های کنترلی در رابطه با ریسک های اولویت دار تبیین می شود. پس از اجرای فرایند فوق الذکر، ابتدا تعداد 68 ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر پروژه های مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی شناسایی شد که پس از غربالگری، 48 ریسک وارد محاسبات ارزیابی و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که از نظر کارشناسان، ریسک های مرتبط با مراحل قرارداد و اجرای پروژه ها، بیشترین تعداد و پراهمیت ترین ریسک ها هستند. بنابراین، با مدیریت صحیح آنها و اجرای استراتژی های ارائه شده می توان تا حد زیادی موفقیت پروژه های مورد بحث را تضمین کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر کاهش انرژی نهفته در ساخت و بازسازی آپارتمان های مسکونی (نمونه مطالعاتی مطالعه: شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
103 - 116
حوزههای تخصصی:
آپارتمان های مسکونی، به دلیل اهمیت راه اندازی سریعتر و تولید محصول، از جمله پروژه های هستند که بازگشت سرمایه بستگی بسیار مستقیم به تسریع زمان اجرا و بهره برداری آن دارد. امروزه مساله تغییرات آب وهوای جهانی و انتشار گازهای گلخانه ای و آسیب پذیری جوامع انسانی نسبت به این پدیده ها به شدت مطرح است و انرژی کارایی در توسعه های شهری یک فاکتور کلیدی در پایداری شهرها محسوب می شود. لذا در این مقاله هدف بررسی عوامل موثر بر کاهش انرژی نهفته در ساخت و بازسازی آپارتمان های مسکونی از طریق بهره گیری ازابزار نمونه سازی داده های ساختمان است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ANP فازی استفاده می شود. نتایج نشان دهنده آن است که شاخص فنی (A3) بیشترین نزدیکی را به جواب ایده آل مثبت و بیشترین فاصله را از جواب ایده آل منفی دارا می باشد و الویت نخست کاهش انرژی نهفته در ساخت و بازسازی آپارتمان های مسکونی می باشد.
سنجش شاخصه های تأثیرگذار بر منازعات و ادعا های پیمانکاران در شهرداری تهران در سال های ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳
حوزههای تخصصی:
پروژه های عمرانی بخش عظیمی از اعتبارات و منابع مالی یک کشور را به خود اختصاص می دهند. ادعاها و در پی آن اختلافات به ویژگیهای ذاتی در پروژه های تب دیل ش ده ان د ک ه بس یاری از ذینفع ان پروژهها، آن را از مخربترین اتفاقات این صنعت میدانند. در بیشتر پروژهها ب ا سیس تم ه ای مختل ف انج ام پروژه، امکان بروز ادعاهایی از سوی طرفین، به خص وص پیمانک اران وج ود دارد. اگرچ ه در ه یچ پ روژه ای نمیتوان احتمال بروز این ادعاها را از میان برد، اما میتوان با شناسایی علل و منش أ اص لی ب روز ادعاه ا، تا حد زیادی از وقوع آنها در پروژه جلوگیری کرد. پژوهش حاضر با بررسی علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران در شهرداری ها صورت پذیرفته است. در تحقیق حاضر با بررسی ادبیات تحقیق عوامل احتمالی موثر بر علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران با شهرداری ها شناسایی شده و سپس در قالب پرسشنامه در اختیار 20 نفر از خبرگان و متخصصان قرار گرفته است. در گام اول احتمال وقوع این موارد بین پیمانکاران و شهرداریها، سپس میانگین احتمال تبدیل به اختلاف موارد بین پیمانکاران و شهرداری با استفاده از آزمونهای آماری سنجیده شد و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی عوامل اختلاف زا طبقه بندی و میزان احتمال تبدیل هر گروه به اختلاف بررسی شد، در گام سوم، عوامل تاثیر گذار بر اختلاف با استفاده از روش AHP رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد شاخص های مربوط به ضعف و نواقص مشاور و ضعف و نواقص کارفرما در بروز اختلاف بین شهرداری و پیمانکاران سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند، در زمینه ضعف و نواقص کارفرما، دخالت کارفرما در اموری مانند طراحی و جزئیات، نحوه ی اجرا و زمان بندی پروژه باعث دو باره کاری و افت راندمان در فعالیتها می شود، همچنین تعلل در تصمیم گری توسط کارفرما مانند تاخیر در بازبینی، تصویب یا ابلاغ تغییرات و سستی در پیشرفت پروژه ها تاثیرگذار است، تعلل در پیش پرداخت برای آماده سازی یا تجهیز کارگاه نیز سبب متضرر شدن پیمانکار و ایجاد اختلاف خواهد شد، تاخیر در اخذ مجوز از سازمانها نیز برعهده کارفرما می باشد که تاخیر در آن سبب کند شدن فعالیت های پروژه می شود و ادعاهای پیمانکاران را در پی خواهد داشت.
شناسایی و اولویت بندی استراتژی های مدیریت پروژه چابک در مواجهه با بحرانی ترین تغییرات در پروژه های ساخت و ساز با روش ترکیبی AHP-TOPSIS فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تغییرات در پروژه ها اجتناب ناپذیر بوده و اثرات زیان باری را در قالب تاخیر، افزایش هزینه و کاهش بهره وری بر پروژه های عمرانی می گذارد. مدیریت تغییرات نقش بسزایی در افزایش موفقیت پروژه ها دارد. جستجوی مکانیزمی منعطف برای تسهیل مدیریت پروژه که سازگاری بیشتری با تغییرات داشته باشد، انگیزه اولیه برای انجام این پژوهش است. مدیریت پروژه چابک فرصت های مدیریتی جدیدی را از طریق پذیرش تغییر، که جزء اجتناب ناپذیر فرآیند مدیریت پروژه در بخش ساخت و ساز است، ارائه می دهد. از آنجا که هزینه های سرمایه گذاری تغییرات بالا است، نیاز به اولویت بندی راهبردها و استراتژی های اصلی می باشد. بنابراین، این پژوهش با هدف معرفی و اولویت بندی عوامل چابک برای مدیریت تغییر پروژه های عمرانی انجام شد. برای این منظور بحرانی ترین تغییرات از طریق ادبیات در حوزه ساخت و ساز شناسایی شد. با استفاده از تکنیک ترکیبی AHP-TOPSIS فازی، اوزان معیارها و رتبه بندی استراتژی های چابک مشخص شدند. در بین معیارهای اصلی، معیار مشتری با وزن 0.631 رتبه اول، معیار پیمانکار با وزن 0.168 رتبه دوم، معیار مشاور با وزن 0.147 رتبه سوم و معیار عوامل خارجی با وزن 0.054 رتبه چهارم را کسب کرده است. در میان استراتژی های چابک، بهبود مستمر از طریق جلسات روزانه رتبه اول ، نظارت و ارزیابی پیشرفت پروژه به طور مداوم رتبه دوم و جریان کاری انعطاف پذیر رتبه سوم را کسب کردند.
ارزیابی ریسک های بهره وری منابع انسانی با رویکرد ترکیبی دیمتل فازی و سیستم دینامیک (نمونه موردی: پروژه های بلندمرتبه سازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
141 - 168
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: بهره وری منابع انسانی ماهر یکی از عوامل کلیدی و تاثیرگذار بر عملکرد پروژه های ساختمانی می باشد و عدم توجه به این مهم، سبب تحمیل خسارات جبران ناپذیری به پروژه ها می شود. بهره وری پایین نیروی کار، یکی از مسائل و چالش های اساسی در صنعت ساخت وساز می باشد؛ چراکه این مسئله همواره یکی از دلایل افزایش بیش از حد زمان و هزینه در پروژه های ساخت و ساز بوده است. تحقیقات به عمل آمده پیرامون عوامل ریسک زا و تاثیر گذار بر بهره وری منابع انسانی در پروژه ها، با کاستی هایی از قبیل عدم جامع نگری در فرایند شناسایی ریسک ها، عدم توجه به تعاملات بین ریسک ها، در نظر نگرفتن عوامل ریسک زا و همچنین تاثیر آنها بر بهره وری منابع انسانی مواجه می باشد. بنابراین هدف از این تحقیق شناسایی عوامل ریسک زا و ریسک های حاصل از آنان و تحلیل و اولویت بندی آن ها می باشد تا بدین ترتیب بتوان ریسک های بحرانی را بصورت موثرتری مدیریت کرد.روش ها: این تحقیق از نوع مطالعه موردی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات در آن از نوع مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه می باشد. گام اول این تحقیق شناسایی شاخص های بهره وری منابع انسانی ماهر و سپس ریسک های حاصل از این شاخص ها می باشد که نحوه تکمیل این گام، بررسی جامع ادبیات موضوع به منظور شناسایی شاخص ها، ریسک ها و سپس انجام مصاحبه با 10 نفر از خبرگان این حوزه به منظور بررسی صحت ریسک های شناسایی شده خواهد بود. در گام دوم به منظور تحلیل ریسک ها، ابتدا با بکارگیری روش دیمتل فازی سعی در تعیین روابط علیّ میان متغیرهای سیستم خواهیم داشت و سپس از طریق اطلاعات بدست آمده در این مرحله، از روش سیستم دینامیک برای مدلسازی ریسک ها استفاده کرده و بدین ترتیب پس از تعیین نمودار حالت جریان و انجام شبیه سازی نقاط حساس و بحرانی سیستم را تعیین خواهیم کرد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که ریسک های تداخلات اجرایی در سایت، سقوط از ارتفاع، انجام ناایمن عملیات، برق گرفتگی، عدم پایبندی به نقشه ها و مشخصات، وجود ایرادات سطحی در اجرا، دوباره کاری، سطح کارآمدی تجهیزات و ماشین آلات، ارتباطات و هماهنگی و اتلاف مصالح جزو 10 ریسک کلیدی و مهمی هستند که به سبب کاهش بهره وری در پروژه های بلندمرتبه بوجود می آیند.نتایج حاصل از تحلیل ریسک نشان می دهد که ریسک های 1)تداخلات اجرایی در سایت، 2) دوباره کاری، 3) ارتباطات و هماهنگی و 4) سقوط از ارتفاع به ترتیب بیشترین تاثیرگذاری را بر پروژه های ساخت دارند. همچنین یافته ها بیانگر آن است که ریسک تداخلات اجرایی در سایت در صورت وقوع می تواند بهره وری را به عدد 190 واحد کار انجام شده در ماه و ریسک دوباره کاری، بهره وری را به 300 واحد کار انجام شده در ماه برساند. از سویی دیگر ریسک سقوط از ارتفاع میزان بهره وری را به عدد 380 رسانده در صورتی که ریسک ارتباطات بهره وری را در محدوده 300 واحد نگه خواهد داشت. بنابراین از آنجایی که بیشترین کاهش، میزان بهره وری مرتبط با ریسک تداخلات اجرایی در سایت بوده، بنابراین این ریسک به عنوان مهم ترین ریسکِ سیستم شناخته می شود.نتیجه گیری: مدل بدست آمده در این تحقیق پتانسیل زیادی در کمک به مدیران ساخت وساز برای ارزیابی تاثیرات منفی ریسک های بهره وری به روشی سیستماتیک دارد و مدیران پروژه با استفاده از نتایج بدست آمده در این تحقیق می توانند با تمرکز بیشتر بر ریسک های کلیدی از قبیل ریسک تداخلات اجرایی در سایت، دوباره کاری، ارتباطات و هماهنگی و سقوط از ارتفاع، آن ها را به صورت موثرتری مدیریت کنند تا در نهایت بتوانند میزان بهره وری منابع انسانی که همواره یکی از مسائل اساسی در این صنعت می باشد را بهینه کنند. مزیت این تحقیق برای صنعت ساخت آن است که به مدیران ساخت و ساز کمک می کند تا پویایی ریسک های بهره وری را بهتر درک کرده و بتوانند از طریق بازیابی ارتباطات موجود میان ریسک ها و شکستن تعاملات مهم میان حلقه های بازخورد سبب قطع روند فزاینده تاثیرات ریسک ها بر یکدیگر شوند.