ارایه و تبیین مدلی برای بررسی روابط علی بین خودپنداری زنان، ادراک موانع سقف شیشه ای و سقف شیشه ای
حوزه های تخصصی:
استفاده از منابع انسانی در جوامع توسعه یافته یکی از عوامل کلیدی دستیابی به توسعه پایدار محسوب می شود. زنان نیمی از جمعیت فعال هر کشور را تشکیل می دهند و میزان حضور انها در اداره اجتماع، یکی از معیارهای مهم توسعه یافتگی است. در کشور ما علی رغم اینکه قانون اساسی بر مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود تاکید داشته و تبعیضی بین زن و مرد قایل نشده است و با وجود انکه شاهد اشتیاق زنان برای حضور پررنگ تر در عرصه های سیاستگزاری مشاهده می شود، اما متاسفانه میزان حضور زنان در رده های مدیریتی، اعم از خرد یا کلان بسیار ناچیز است و زنان در استفاده از فرصتهای استخدامی و دستیابی به سطوح بالاتر از شانس مساوی با مردان برخوردار نیستند. این پدیده که «سقف شیشه ای» نامیده می شود، از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی، روان شناختی یا سیاسی ناشی می شود. در این مقاله عامل روان شناختی «خودپنداری» مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچه میزان خودپنداری زنان بیشتر باشد، ادراک وجود سقف شیشه ای کمتر خواهد بود.