مطالب مرتبط با کلیدواژه

شعر مشروطه


۲۱.

تحلیل محتوایی شکوائیه ها در شعر دوره مشروطه با تأکید بر اشعار میرزاده عشقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شعر مشروطه میرزاده عشقی شکوائیه مضامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۷۳
ادبیات و بویژه شعر دوران مشروطیت، غالباً از نوع ادبیات اجتماعی سیاسی، و تصویرگر رنج های جامعه در برهه ای پرشتاب و حساس از تاریخ ایران است. شاعر مشروطه زبان اجتماع و بیانگر دردهای ایشان است. این مصایب، خواه از سوی اهل قدرت و حکومت باشد یا بیرون از آن، در شعر مشروطه بازتاب و نمودی برجسته و گسترده دارد. عمده ترین رسالت شعر مشروطه همراهی با مردم به قصدِ روشنگری و بیدارگری، نشان دادن اعتراض و خشم علیه ستمگران، و به عبارت دقیق تر مبارزه با استبداد درون و استعمار بیرون است. شکوائیه شعری است پرخاشگر و برخاسته از عاطفه خشم و بیانگر انزجار و اعتراض شاعر نسبت به آنچه که منطبق با آرمان های او نیست یا برضدّ نگرش ها و اهداف اوست. میرزاده عشقی در کنار هیجان پرشور و غلیان عاطفه حساس، چنان دلیر و ظلم ستیز است که سرانجام سودای دست یابی به رسالت و آرمانش به بهای جان او و حذف وی از گردونه استبدادستیزی می انجامد. در این نوشتار با مطالعه، بررسی و تحلیل مضامین شکوائیات و دیدگاههای او و نظر اطرافیان و آیندگان برآنیم تا نشان دهیم این شاعر متعهّد چگونه و با چه کسانی در می افتد، علیه چه کسانی اعتراض می کند، و چرا و چگونه وی را از صحنه مبارزه کنار می زنند. امری که برای یافتن نقش شعر و ادبیات مشروطه و همچنین ارزش و اهمیت شاعران دوره مشروطه بایسته و سودمند است.
۲۲.

تبیین نقش هنجار گریزی در شعر در شعر فرخی یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی هنجار گریزی دستوری برجسته سازی شعر مشروطه فرخی یزدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۲۶۸
هنجار گریزی یکی از مؤثرترین روش های برجستگی زبان و آشنازدایی در شعر است که همواره شاعران از آن استفاده کرده اند. تکامل و ادبیّت زبان شعر با فراروی از قاعده های زبان معیار و بهره مندی از ساخته ای غیرمتعارف تحقق می پذیرد و در اثر تکرار یک ویژگی بارز در طرز بیان شاعرانه به تشخیص و هویّت سبکی نیز بدل می شود. یکی از انواع هنجارگریزی هایی که شاعر به مدد آن به آفرینش و خلاقیت اثر ادبی دست می یازد، هنجار گریزی دستوری است که در شعر فرخی نیز به ویژگی پرتکرار اشعار وی تبدیل شده است؛ بنابراین، آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد؛ تبیین نقش هنجار گریزی در شعر فرخی به روش مطالعه متن و تحلیل محتوا با بهره جستن از چارچوبی کیفی – توصیفی در اشعار فرخی است. دستاورد مقاله، گویای این مهم است که اولاً برجسته سازی در حوزه دستوری زبان با طرز چیدمان جملات، درهم ریختن نظم جهت مندانه واژگان در محور هم نشینی و همچنین بینش خلاقانه وی در دخل و تصرّف ساز و کارهای زبانی، حرکت تعالی گرایانه زبان شعری فرخی را نشان می دهد و دو دیگر اینکه در بین هنجارگریزی های دستوری بررسی شده، بیشترین برجستگی ها در حوزه افعال روی داده است.
۲۳.

مقایسه تطبیقی هنجارگریزی و شگردهای کاربرد آن در شعر فرخی یزدی، عارف قزوینی و میرزاده عشقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ساختار صرفی شعر مشروطه عارف قزوینی فرخی یزدی میرزاده عشقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۳۴۲
نهضت مشروطه، با ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحوّل ساخت. عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی، مطبوعات و غیره. زمینه های تجددطلبی ایرانیان را فراهم کرد و این تجددخواهی در آثار دوره مشروطه به لحاظ زبانی، ادبی و محتوایی تأثیر گذاشت و مهم ترین تغییرات سبکی را در پی داشت. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتاب خانه ای است؛ مطالبی در مورد اوضاع اجتماعی و ادبی، شعر مشروطه و شاعران مورد بحث (فرخی، عارف و میرزاده عشقی) بیان شده و در ادامه ویژگی های سبکی، دستوری و ساختار صرفی این شاعران، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش صرف به تجزیه و تحلیل واژگان پرداخته شده است. پژوهش در ساختار دستوری شعر مشروطه از این جهت حائز اهمی ت اس ت ک ه از سویی شعر مشروطه زمینه را برای تغییر محتوایی و ساختاری فراهم نمود و بعد از این دوره، جنبشی در شعر ایجاد شد و آن آغاز شعر نیمایی بود و از سویی دیگر شاعران عصر مشروطه و بعد از آن تحت تأثیر ترجمه با آثار منثور و منظوم اروپا آشنا شدند و از یکدیگر تأثیر پذیرفتند. با ذکر شواهد و نمونه هایی از آثار این شاعران به این نتیجه      می رسیم که عامیانه گرایی در شعر مشروطه، بسامد بالایی دارد و اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود و با قواعد دستوری آشنایی کافی ندارند؛ لذا غلط های نحوی و زبانی در اشعارشان به وفور دیده می شود
۲۴.

رویکرد های نوین تعلیم و تربیت در شعر شاعر مشروطه، میرزا قهرمان پاک بین ملایری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم تربیت شعر مشروطه شعر تعلیمی میرزا قهرمان ملایری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۱۱
شعر دوره مشروطه از حیث نگاهی نو به مبانی تعلیم و تربیت، جایگاهی ویژه دارد. یکی از شاعران سخنور و اندیشه ورز این دوره که نام او کمتر برده شده و قدر او کمتر شناخته شده،  میرزا قهرمان پاک بین ملایری است که اولین بار توسط ادیب شهیر، وحید دستگردی به جامعه ادبی معرفی شد. میرجلال الدین کزازی در مقدمه ای بر دیوان اشعارش، او را «یکی از چند قهرمان سخن پارسی در اوان مشروطیت» دانسته و روانی و پختگی اشعارش را به سروده های ایرج میرزا و بهار مانند کرده است. در این پژوهش به روشی توصیفی تحلیلی، مهم ترین موضوعات تربیتی مرتبط با مسائل عصر مشروطه که در اشعار قهرمان نمود یافته، بررسی و تحلیل شده است. توصیه به فراگیری دانش جدید، لزوم کاربست دین برای مهار مدنیت، توجه به حقوق رنجبران، توجه به تعلیم و تربیت زنان و مسائلی از این دست، از موضوعات تربیتی مهم در شعر قهرمان است. تحلیل آماری اشعار تعلیمی قهرمان نشان می دهد که در بین تعالیم مشروطه، دو موضوع «توصیه به فراگیری دانش جدید» و « دعوت به کار و نکوهش کاهلی» بیشترین بسامد را دارند. همچنین در یک برآورد کلی، آموزه های نوین ِ برخاسته از فضای فکری مشروطه، به طور تقریبی 65 درصد اشعار تعلیمی قهرمان را شامل می شود. بر این اساس، اندیشه قهرمان در مسائل مرتبط با تعلیم و تربیت، اندیشه ای پیشرو، هوشمند و مطالبه گر است.    
۲۵.

زوال خیال در مصاف مقال حقوقی؛ جستاری در فرآیند رابطه صورت و محتوا در شعر مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مشروطه صورت و محتوا گفتمان حقوق عمومی تخیل عاطفه تجددادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
ورود مفاهیم و موضوعات گسترده ی حقوقی در عصر مشروطه به حوزه ی شعر، موجب تلاقی دو گونه سخن یا به تعبیری دو ساحت گفتمانی حقوقی و ادبی در شعر این دوره شده است. گفتمان حقوق عمومی، محتوای غالب شعر مشروطه را سامان داده و حضور بسیار کمرنگ عنصر تخیل به مشخصه ی ساخت و صورت آن تبدیل شده است. بر این اساس تبیین نقش گفتمان حقوقی در رابطه ی صورت و محتوای شعر مشروطه مسئله ی اصلی این پژوهش است. جستار حاضر به روش تحلیلی و توصیفی و با استناد به شواهد شعری متعدد این مهم را از رهگذر فرآیندی وامی کاود که به واسطه ی ویژگی ذاتی مقال حقوقی و ناسازگاری آن با صور خیال پدید آمده و می توان از آن به «گذر از خیال به عاطفه» در شعر این دوره تعبیر کرد. فرآیندی که صورت غالب شعر مشروطه بر اساس آن و با تمرکز بر عواطف اجتماعی و انقلابی در غیاب صور خیال سامان یافته است. جستار حاضر سازواری این روایت را با نظرگاه تجدد ادبی نیز سنجیده و سرانجام آثار مترتب بر مدعای پژوهش را در ساحت ها و ساختارهای مشهور شعر مشروطه بازخوانی کرده است.
۲۶.

مطالعه تطبیقی لوگوتایپ های مصور مطبوعاتی و نشانه های فرهنگی در شعر دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لوگوتایپ مصور مطبوعات قاجار نشانه های فرهنگی شعر مشروطه رویکرد بینامتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
لوگوهای مطبوعاتی که در روزگار قاجار «سرعنوان» نامیده می شدند، حاصل تلاش های آغازین طراحان گرافیک (به تعریف امروزی) برای خلق لوگوهای نوین هستند. این آثار قسمتی از دودمان گرافیک امروزی ایران را تشکیل می دهند که توجه به آنان به سبب نحوه بیان بصری و از سوی دیگر، شناخت شرایط ویژه دوران قاجار حائز اهمیت است. به عنوان دامنه مطالعاتی، این مقاله از شعر دوران مشروطه که رابطه مستقیمی با گفتمان مشروطه خواهی در دوره قاجار دارد و در آن چهره هایی چون بهار، عارف، سید اشرف، میرزاده عشقی و فرخی، پُررنگ هستند، سود می برد. هدف اصلی این مقاله شناخت رابطه لوگو های مصور مطبوعاتی و نشانه های فرهنگی در شعر دوره مشروطه است که با رویکرد بینامتنی و روش تحلیلی- تطبیقی صورت می گیرد. شناخت دلالت های مستقیم و ضمنی در نشانه های انسانی، حیوانی، گیاهی و همچنین نشانه های مربوط به مکان و اشیاء، موردنظر این پژوهش بوده است. پرسش اصلی این است که چگونه گفتمان غالب دوره مشروطه که در شعر این دوران نیز منعکس است، بر لوگوتایپ های مصور اثر گذاشته و بیان جدیدی از نشانه های فرهنگی را ارائه کرده است. یافته های پژوهش در دو بخش نحوه بیان بصری و بازنمایی نشانه های فرهنگی قابل تقسیم است: در بخش اول، به نظر می رسد است که طراحان گرافیک در بخش نوشتار لوگوها، علاوه بر استفاده از خوش نویسی با استفاده از ترفندهایی چون تغییر چینش حروف، ساده سازی، برجسته سازی و اغراق، به بیان بصری جدیدی نائل شده اند؛ از طرف دیگر با وجود این که تصویر بر مبنای نوشتار طراحی شده اما گاه ازنظر میزان اشغال فضا و انتقال مفاهیم به آن برتری می یابد. در بخش دوم این پژوهش، به این نتیجه می رسیم که در لوگوهای مصور مطبوعاتی، نشانه های فرهنگی دیرپا و ریشه دار با بیانی نو و متناسب با دوران و به مثابه بخشی از گفتمان حاکم، بازتولید شده اند.
۲۷.

جلوه های نوآوری در شعر ایرج میرزا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زبان محتوا نوآوری شعر مشروطه ایرج میرزا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۲۰۵
ادبیات ایران در دوران مشروطه با تحولی اساسی مواجه شد که از آن به عنوان انقلاب ادبی یاد می شود.شعر فارسی نیز با فاصله گرفتن از سنت ها و قواعد کلاسیک خود، در مسیر تجدد و نوگرایی حرکت کرد.ایرج میرزا یکی از شاعران بسیار تاثیرگذار این دوره است.شعر او در این مقطع، هم از نظر محتوا و هم از نظر ساختارهای فرمی و زبانی دگرگون می شود.آثار او علاوه بر پذیرش درون مایه های نوین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، دربردارنده ویژگی های زبانی جدید و آرایه های ادبی تازه و خلاقانه است. مهمترین و بیشترین نوآوری های ایرج میرزا در زبان شعر اوست ؛ او به انعکاس دقیق زبان عامیانه عصر و همچنین لغات جدید فارسی و فرنگی در شعر خود پرداخته است که تا پیش از آن در شعر فارسی بسیار کم سابقه بوده است. حجم نوگرایی ها و ابداعات زبانی و ادبی ایرج به قدری وسیع است که می توان او را از این نظر نوآورترین شاعر مشروطه دانست. مقاله حاضر با رویکرد سبک شناسی فرم محور(فرمالیستی)، به بررسی جنبه های نوآوری و خلاقیت در شعر ایرج میرزا می پردازد ؛ نخست مهمترین جلوه های نوگرایی در زبان اشعار او رابه تفصیل مورد بررسی قرار داده ، سپس محتوای جدید و صنایع ادبی تازه شعر وی را با نگاهی گذرا شناسایی و معرفی می کند .
۲۸.

بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعر دو شاعر دوره ی مشروطه (بافت نحوی و گفتمان در شعرهای عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مشروطه مفهوم سازی بافت نحوی عارف قزوینی میرزاده ی عشقی لانگاکر فوکونیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۳۵
این پژوهش به بررسی مفهوم سازی مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی و عارف قزوینی می پردازد. برای فهم بخشی از تفاوت نگاه شاعران دوره ی مشروطه، دو شخصیت متفاوت چه ازنظر جهان بینی و خواست ها و چه ازنظر خاستگاه و طرز زندگی و رفتارهای شاعری انتخاب شده که حجم دیوان اشعارشان نیز به هم نزدیک است. پرسش پژوهش حاضر این است که عارف قزوینی و میرزاده ی عشقی برای بیان دیدگاه های خود درباره ی مشروطه از چه بافت نحوی استفاده و چگونه آن را مفهوم سازی کرده اند؟ دامنه های مفهومی و گفتمان آن ها در این موضوع مشترک چه تفاوت هایی با هم دارد؟ برای رسیدن به پاسخ ابتدا کلمه ی مشروطه و ترکیبات آن از دیوان دو شاعر استخراج شدند و سپس بافت نحوی و دامنه های مفهومی در عبارات و بندهایی که شامل این کلمه بودند و همچنین با نظر به کل شعر، همراه با آمیزه های مفهومی آن ها بر اساس تلفیق نظرات لانگاکر و فوکونیه و ترنر بررسی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که کنشگران مشروطه در شعر میرزاده ی عشقی، «آن فتنه ز مشروطه» و خود «مشروطه»، «من» و «ما» (پدر مریم و پسرانش در سه تابلوی مریم) و «مردم مشروطه خواه» هستند؛ اما در شعر عارف قزوینی، معشوق (مستتر)، خود «مشروطه»، محمدعلی شاه (در ضمیر) و وطن دوستان کنشگرند. در آمیزه ی مفهومی، مفهوم مشروطه در شعرهای میرزاده ی عشقی قانون، فرمان، خدا، معشوق، فرزند، موجود زنده، زمان و آرمان و هدف هستند؛ اما عارف قزوینی مفهوم مشروطه را با مجرم یا متهم، موجود زنده، کار، فرمانروایی و حکومت، معشوق، بهار یا باغبان، خواست و آرزو، یوسف و قدرت عشق آمیخته است. میرزاده ی عشقی از دامنه های مفهومی واقعی تری استفاده کرده که به فضاهای مفهومی خود مشروطه بیشتر مربوطند؛ اما عارف قزوینی با نگاهی سنتی تر و بعضاً جدید، از دامنه های مفهومی مختلفی که ترکیبی از عناصر طبیعت و عشق و سیاست و همچنین اعتقاد به تقدیر و عاملی بیرون از اراده ی انسان است، بهره گرفته و میرزاده ی عشقی با وجود استفاده از دامنه های مفهومی محدودتر، مشروطه را واقعی تر و ملموس تر می بیند.
۲۹.

بررسی و تحلیل «نام دهی» در اشعار سیداشرف الدین گیلانی (بر اساس الگوی بازنمایی کارگزاران اجتماعی ون لیوون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی ساختارهای گفتمان مدار نام دهی شعر مشروطه سیداشرف الدین گیلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
«نام دهی» ساختاری گفتمان مدار است که ریشه در ایدئولوژی سخنور داشته، جهت گیری وی را نسبت به کارگزاران اجتماعی مختلف نشان می دهد و گاه به القای افکار او کمک می کند. جستار حاضر بر آن است تا براساس الگوی بازنمایی کارگزاران اجتماعیِ ون لیوون (1996) به بررسی و تحلیل این ساختار در شعر سیداشرف الدین گیلانی بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد: 1- کدام کارگزاران اجتماعی در سروده های او به کمک مؤلفه گفتمان مدار «نام دهی» بازنمایی شده اند؟؛ 2- او در اِعمال این ساختار گفتمان مدار بر کارگزاران اجتماعی تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟؛ 3- «نام دهی» در سروده های وی منجر به القای چه عواطف و اندیشه هایی شده است؟ دستاورد پژوهش بیانگر آن است که او با استفاده از انواع نام دهیِ مستقیم و غیرمستقیم به بازنمایی کارگزاران اجتماعیِ معاصر و کارگزاران اجتماعیِ تاریخی (دینی و ملی) پرداخته است. بعضی از عواملی که در اِعمال این ساختار گفتمان مدار بر کارگزاران فوق، تأثیر داشته عبارت است از: مخاطبان اصلی سیداشرف، که عامه مردم بوده اند، جهان بینی دینی او و شرایط اجتماعی آن روزگار، که لزوم یادآوری گذشته با شکوه ایران را ایجاب می کرد.  انواع نام دهی در شعر نسیم شمال برای بیدار کردن عواطف دینی و ملی مردم، بیان نگرش و جهت گیری سخنور نسبت به کارگزاران موردبحث، آگاه کردن مردم از عظمت گذشته کشور،  تعظیم و بزرگداشت کارگزاران و موارد دیگر به کار رفته است.  
۳۰.

تحلیل تطبیقی آیات و احادیث در شعر مشروطه (ملک الشعرا بهار، نسیم شمال و میرزاده عشقی)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
ادبیّات فارسی که مهم ترین بعد هنر ایرانی است بستری مناسب برای عرضه شدن فرهنگ دینی به عنوانِ یکی از دستاوردهای معنوی بوده است. فرهنگ دینی به عنوان یکی از مهم ترین خرده فرهنگ ها تشکیل دهنده فرهنگِ کلّیِ جامعه ایران در پس از اسلام ، همانند دیگر اجزای پیکره فرهنگ ایرانی، بخش مهمی از درون مایه ها و عواطف شعر فارسی را به خود اختصاص داده است. درون مایه های دینی که از منبع قرآن کریم و حدیث شریف سرچشمه می گیرند موجب بازتاب آیات و احادیث در ادبیات فارسی شده است. در این مقاله نوع بازتاب آیات و احادیث در شعر عشقی، نسیم شمال و بهار مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو با معرفی کوتاه فرهنگِ اجتماعی پیش از عصر مشروطه و پس از آن که به سوی الگو ی فرهنگیِ جامعه غیردینی سوق می یافت، با ارائه جدول ها و آمار، گرایش بهار، نسیم شمال و میرزاده عشقی به آیات و احادیث در طول حیات شاعری آنان نشان داده شد. دستاورد پژوهش ناظر بر این است ملک الشعرای بهار، در دیوان شعری خود، در استفاده از آیات قرآنی و احادیث به ترتیب با 227 آیه و 174حدیث، بالاترین رتبه را نسبت به نسیم شمال و عشقی به دست آورده است.
۳۱.

بررسی هنجار گریزی در شعر عصر مشروطه با تکیه بر اشعار ایرج میرزا و میرزاده عشقی بر اساس نظریه جفری لیچ

تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
غایت شعر و هنر، کوششی در جهت نفوذ در فی الضمیر مخاطب و انتقال عاطفه است. عصر مشروطه، با عواملی چون ارتباط با دنیای غرب، سفرنامه ها، تأسیس مدارس جدید، ترجمه آثار غربی و مطبوعات و ایجاد تغییرات اساسی در تمامی ساختار جامعه، ادبیات دوره قاجار را متحوّل ساخت. از این رو شاعران این دوره به اقتضای شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه با زبان شعر که سراسر شگردهای هنری است با مردم طبقات جامعه سخن می گفتند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای بیان نموده است که قاعده کاهی و قاعده افزایی دو رکن اساسی هنجارگریزی و شگردهای هنری می باشد. این شگردهای هنری در شعر شاعران مشروطه (ایرج میرزا و میرزاده عشقی) مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان داد اگرچه شاعران داعیه تجدد و نوگرایی را در ادبیات به ویژه شعر دارند؛ اما هنوز کهنه گرایی در آثارشان دیده می شود. هنجارگریزی نحوی در حوزه دستور که کاربرد واژگان کهنِ مغایر با زبان معیار دوره مشروطه و ساخت مصدرها و ترکیب های خلاف قواعد دستور زبان فارسی نیز در شعر این دوره دیده می شود که نمود بیشتری در اشعار میرزاده عشقی دارد. هنجارگریزی سبکی که کاربرد فراوان لغات عامیانه و روزمره و واژگان غیرفارسی و فرنگی می باشد به دلیل تغییر و تحولات اساسی جامعه در دوره مشروطه و عمومیت یافتن شعر سهم بسیار بالایی در تفاوت سبکی شعر این دوره با دوره های ماقبل خود دارد و بسامد بسیار بالایی در شعر ایرج میرزا و سپس میرزاده عشقی دارد و دیگر انواع هنجارگریزی مورد بررسی قرار گرفته است.
۳۲.

بررسی تطبیقی استعمارستیزی در شعر سید اشرف الدّین حسینی و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شعر مشروطه استعمار آزادی وطن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۹
پدیده استعمار از پدیده هایی است که همواره کشورها و ملت های مشرق زمین با آن مواجه بوده اند؛ لذا انسان های آگاه و توانمند به ویژه هنرمندان و ادیبان، با سلاح شعر به مبارزه با استعمار و استعمارگران می پرداختند. با توجه به اینکه شگردهای استعمار، گوناگون و مختلف است؛ لذا شگردهای مبارزه با آن نیز بایستی گوناگون و مناسب باشد. در این مقاله بر اساس مکتب ادبی اروپای شرقی و به روش کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی دیدگاه های ملک الشعراء بهار و سیّد اشرف الدّین حسینی در باب پدیده استعمارستیزی در اشعار آن ها پرداخته می شود. پژوهش های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که هر دو شاعر، به شکل های گوناگون به معرفی پدیده استعمار پرداخته اند و برای مبارزه با آن، شگردهای مشابهی نیز داشته و راهکارهایی نیز ارائه نموده اند که مهم ترین آن ها عبارت است از آگاه کردن مردم و غفلت زدایی، دعوت به اتّحاد و مقابله با استعمار، تحقیر استعمار با زبان طنز، نکوهش و محکوم نمودن استعمارگران، برانگیختن مردم و بازگشت به هویت فرهنگ اسلامی.
۳۳.

بررسی انگاره «مشارکت سیاسی زنان» در شعر دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مشروطه مشارکت سیاسی زنان انگاره های ذهنی روانشناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۱
پژوهشگران از دیرباز، دیدگاه های مردان و مردسالارانه حاکم بر جامعه را دلیل عمده عدم مشارکت سیاسی زنان مطرح نموده اند. پرداختن به انگاره های ذهنی می تواند به شناخت دیدگاه های افراد هر جامعه، نسبت به خود یا دیگران، کمک نماید. با بررسی این نوع انگاره-ها می توان به دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در عرصه های سیاسی بهتر پی برد. از زمان مشروطه، بحث حضور زنان در جامعه، ملموس تر مطرح گردید و بسیاری از شاعران زن و مرد، به مباحث مختلف سیاسی از جمله مشارکت زنان ورود کردند. پژوهش حاضر، اشعار همین دسته از شاعران را مورد ارزیابی قرار داده و انگاره های ذهنی آنان را نسبت به مشارکت سیاسی زنان بررسی می نماید. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و تحلیل داده ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفته است. بر این اساس، انگاره های ذهنی شخصی شاعران مرد که شامل دو مضمون کلّی «فعّال بودن زنان» و « منفعل بودن زنان» می باشد، با انگاره های ذهنی خویشتن شاعران زن (از منظر دیگری و از منظر خود) مورد بررسی قرار گرفتند و انگاره های متضاد و مشابه بین این دو قشر، شناسایی شدند. یافته های حاصل نشان می دهد اکثر شاعران مرد، به مشارکت زنان از جمله در امور سیاسی کشور، توجّه عمیق داشته و مشوّق زنان جهت حضور فعّال در اداره امور کشور بودند، اما شاعران زن، ضمن آنکه انواع حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی را برای زنان قائل بودند، جنس زن را از دید مردان، ناتوان، کم عقل و حقیر، پنداشته و خطاب می کنند. به نظر می رسد دلیل کمرنگ بودن مشارکت سیاسی زنان را در این عامل، می توان جستجو کرد.