مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدرنیسم هنری


۱.

مدرنیسم هنری و نقش تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر مدرن تفکر مدرن مدرنیسم هنری نفسانیت تربیت هنری در اسلام

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۱۳۲۰ تعداد دانلود : ۷۳۵
امروزه یکی از عمده ترین گرایش های هنری در ایران و جهان، گرایش به هنر مدرن یا مدرنیسم هنری است. لذا نظر به گسترده بودن حضور هنر مدرن در فضای فرهنگی امروز ایران نیاز است که نقش تربیتی هنر مدرن از منظری اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرد. در این پژوهش برای تبیین نقش تربیتی هنر مدرن و مدرنیسم هنری، با روشی توصیفی تحلیلی، پیش از هر چیز به بررسی نسبت مدرنیسم هنری با تفکر مدرن و مدرنیته در معنای فلسفی آن پرداخته شده است. با انجام این مهم، روشن می شود که به رغم ادعای متمایلین به مدرنیسم، هنر مدرن تقابل بنیادینی با تفکر مدرن ندارد و تنها شورش و عصیانی بوده است در برابر عقلانیت جزئی نگر مدرن. بنابراین سوبژکتیویتة نفسانی و انانیت استعلاطلب، که در مدرنیته محور اساسی تفکر و عمل است، مبنای اصلی ایجاد اثر در هنر مدرن نیز گشته است. با نگرش به آثار هنر مدرن و افکار هنرمندان و ناقدین مدرنیست، چهار ویژگی : ""نفسانی بودن و استعلاطلبی""، ""بی قاعده بودن""، ""پوچ گرایی و نیستی-انگاری"" و ""عدم برقراری ارتباط با تودة مردم"" را از وجوه بارز هنر مدرن دانسته ایم. در بخش دیگر این مقاله با مراجعه به منابع اسلامی همچون نهج البلاغه اجمالاْ نشان داده ایم که هدف غایی تربیت هنری در اسلام همانا ""درک جمال الهی و رسیدن به کمال"" است. و نهایتاْ نتیجه گرفته ایم که همة چهار ویژگی یادشده با هدف غایی تربیت هنری اسلام در تضاد هستند.
۲.

بررسی بازنمایی انسان در هنرهای حجمی ایران پس از انقلاب اسلامی تا پایان دوران دفاع مقدس در ارتباط با مدرنیسم هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی ایران هنر متعهد مدرنیسم هنری مجسمه سازی پیکر نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۶۰۴
بدنه اصلی و پویای هنرهای تجسمی در ایران پس از انقلاب اسلامی تا پایان دوران دفاع مقدس دارای ماهیتی دینی و متعهد به ارزش های انقلاب اسلامی است. به رغم نادیده انگاری یا تقبیح پیشینه هنری بلافصل و دستاوردهای آن، نفی مدرنیسم غربی، برتری محتوا بر فرم هنری و تلاش جهت تکوین و تلفیق فرم به منظور انتقال و تعامل هرچه بهتر محتوا و معانی با مخاطب عام، رجوع به نظریات و آرای نویسندگان و هنرمندان دستاوردهای هنر متعهد را در این زمینه کاملاً موفق ندانسته و بعضاً آن را متناظر با ویژگی های هنر مدرنیسم عنوان می کنند. از این رو مقاله حاضر، ضمن تمرکز بر پیکرنگاری و بازنمایی انسان در آثار حجمی و هنر متعهد، به تبیین ویژگی های آن براساس شاخصه های هنر مدرنیسم می پردازد. این مقاله با هدف بررسی هنر پیکرنگاری ایران پس از انقلاب اسلامی تا پایان جنگ در پی پاسخ به پرسش های زیر بر می آید: - انواع پیکرنگاری در مجسمه سازی ایران پس از انقلاب اسلامی کدام است؟ - هنر انقلابی و متعهد در ارتباط با مدرنیسم هنری و دستاوردهای آن چگونه خوانش می شود؟ روش تحقیق مقاله توصیفی_تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای است. این پژوهش گویای آن است که غالب آثار پیکرنگاری که مانند سایر رسانه های هنری پس از انقلاب اسلامی درتلاش برای احراز عملکرد به عنوان رسانه ای جهت تعامل معانی و محتوای دینی، انقلابی و ارزشی همزمان درقالب آثار واقعگرایانه، انتزاعی و گسسته پدیدار می شود با ویژگی های بنیادی هنر مدرنیسم در تغایر و تضاد است.
۳.

فراروی بر محدودیت های ادراک انسانی بواسطه تکنولوژی پروتزی سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فناوری پروتزی مونتاژ مدرنیسم هنری ادراک ماشینی سینما چشم ژیگا ورتف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۳۵۸
در دهه های انتهایی قرن نوزدهم و دهه های ابتدایی قرن بیستم، در کلان شهرهای مدرن به واسطه پیشرفت های فنّاورانه و تغییراتی که به واسطه فرایندهای صنعتی سازی پدید آمد، زندگی انسانی با ماشین ها و فنّاوری ها درهم تنیده شد. فرهنگ فنّاورانه ماشینی مدرن، فهم سنتی از بدن انسانی و ظرفیت های ادراکی و جسمانی اش را دگرگون کرد، گونه ای درهم آمیختگی میان بدن و فنّاوری به وجود آورد و مرزهای میان امر ارگانیک و امر فنّاورانه را از بین برد. در این دوره می توان از مفاهیم نوظهوری همچون «ادراک فنّاورانه» و «زیبایی شناسی ماشینی» یاد کرد. این پژوهش که از نوع نظری و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، می کوشد ظهور فنّاوری سینما را در رابطه با این چرخش تاریخی و در ارتباط ایجادشده میان بدن ها و فنّاوری ها در دوران مدرنیته موردمطالعه قرار دهد. از این منظر، مفهوم سینما چشم مطرح شده توسط ژیگا ورتف، به عنوان یکی از مهم ترین تبلورهای این نگره، مورد تحلیل و بازخوانی قرار می گیرد.ورتف در نوشته هایش و به خصوص در این بیانیه، بارها به ترکیب و آمیزش میان بدن انسان و ماشین، میان چشم انسان و چشم فنّاورانه دوربین اشاره می کند، آمیزشی که موجب فائق آمدن بر محدودیت های ادراک ناکامل انسانی می شود. سینما چشم ادراک جسمانی حسانی را با ادراک صنعتی ترکیب می کند و نتیجه این آمیزش، به یک «ادراک نوین از جهان» می انجامد، ادراکی که فراسوی قواعد ادراک انسانی قرار می گیرد.