مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
جریان گردشگری نشان دهنده جابجایی فضایی گردشگران در یک منطقه است در عین حال نیز توزیع فضایی گردشگران در سراسر مقصدهای گردشگری تحت تاثیر عوامل زیادی است. بنابراین شناخت مهمترین این عوامل بر توسعه گردشگری کمک می کند. از این رو در تحقیق حاضر هدف اصلی شناسایی مهمترین عوامل موثر بر جریان های جذب گردشگری روستایی بوده است. پژوهش از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، از نوع کاربردی است. افرد نمونه تحقیق شامل 30 متخصص در حوزه گردشگری بوده که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. منطقه مورد مطالعه مقاصد گردشگری روستایی در حوزه نفوذ گردشگری مشهد بوده است. برای تحلیل یافته ها از نرم افزار spss، معادلات ساختاریPLS و مدل تصمیم گیری چند معیاره DFAHP استفاده شده است. در تحقیق حاضر متغیر جریان های جذب گردشگری با استفاده از 7 عامل در قالب 31 مؤلفه مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین میانگین به شاخص دسترسی پذیری بامیانگین 82/3 تعلق دارد. همچنین بررسی عوامل نشان داد که مولفه های کیفیت دسترسی پذیری، امکانات اقامتی و قابلیت دسترسی پذیری در اولویت اول تا سوم اثرگذاری بر ایجاد و تقویت جریان های جذب گردشگری قرار دارد.
نقش مدیریت شهری در ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد نمونه موردی: شهرک صابر (نه دره)
حوزه های تخصصی:
اسکان غیر رسمی به مثابه یکی از چهره های بارز فقر شهری تعریف شده است که درون یا مجاور شهر ها به شکلی خودرو، فاقد مجوز ساختمان و برنامه رسمی شهرسازی با تجمعی از اقشار کم درآمد و سطح نازلی از کمیت و کیفیت زندگی شکل می گیرد و همان پدیده ای است که با عناوینی هم چون حاشیه نشینی، اسکان غیر رسمی، سکونتگاه های خودرو و نابسامان و اجتماعات آلونکی خوانده می شود. اگرچه ساماندهی اسکان غیررسمی به تعبیر فراگیرآن نیازمند برنامه ریزی کلان اجتماعی– اقتصادی است اما در موارد مشابه اجتماعات اسکان غیررسمی حتی نمی توان از برنامه ریزی کالبدی _ فیزیکی رویگردان بود. در این حال در پژوهش حاضر سعی شده است با استفاده از کاربرد تحقیقات قبل و در راستای تکامل آنها در شهرک صابر گام برداشته و با ماهیت توصیفی-تحلیلی، وضعیت فعلی و نقش مدیریت شهری در ساماندهی این وضعیت با استفاده از پرسشنامه، مشاهدات میدانی و مصاحبه مورد سنجش قرار گیرد. حجم نمونه تعداد پرسشنامه ها با استفاده از فرمول کوکران 364 عدد برای جامعه آماری شهرک صابر به دست آمده است و پس پر شدن در شهرک صابر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. پیشنهادات این پژوهش در قالب 6 دسته اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، محیط زیست، معابر و حمل ونقل، امنیت و کالبدی در سطوح مدیریتی و خرد و اجرایی در جهت ساماندهی سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد به ویژه شهرک صابر ارائه شده است.
تحلیلی برشاخص های شهر سالم (مطالعه موردی: منطقه 11 شهرداری مشهد)
شهرسالم، شهری است که به طور مداوم و مستمر در حال آفرینش و بهبود بخشی به آن گونه محیط های کالبدی و اجتماعی و گسترش آن گونه منابع جامعه است که مردم را قادر می سازد که یکدیگر را در راه اجرای تمامی عملکردهای زندگی و دستیابی به حداکثر توان های خودشان پشتیبانی نمایند. هدف مقاله حاضر بررسی وضعیت جمعیتی– اجتماعی منطقه 11شهر مشهد در چارچوب رویکرد شهر سالم می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. در حال حاضر تعدادخانوارهای موجود در منطقه 11 شهرداری مشهد تقریباً 46810می باشند که در این تحقیق بر اساس روش کوکران حجم نمونه برابر 262 خانوار انتخاب شده است . نتایج پژوهش نشان می دهد از مجموعه شاخص هایی که در قالب 3 گروه عمده شاخص های زیست محیطی، اقتصادی- اجتماعی و بهداشتی تقسیم بندی شده اند و با توجه به متغیرهای بررسی شده در این پژوهش منطقه 11 شهرداری مشهد از نظر شاخص های سلامت با وضعیت مطلوب و استاندارد شهر سالم فاصله دارد و نیاز به مشارکت هر چه بیشتر شهروندان و همکاری سازمان های مختلف را می طلبد.
بررسی ساختار بهینه سرمایه در سرمایه گذاری پروژه های گردشگری شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
155 - 172
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین چالش های سرمایه گذاری، تامین مالی و تهیه بودجه اجرایی برای انجام انواع پروژه ها می باشد. پروژه های گردشگری نیز برای انجام به موقع و مناسب نیاز به تامین منابع مالی دارند. لذا تعیین ساختار بهینه سرمایه به شناسایی ابزارهای مناسب تامین مالی در پروژه های گردشگری کمک خواهد کرد. هدف مطالعه حاضر تعیین ساختار بهینه سرمایه در پروژه های تفریحی شهر مشهد به کمک دو روش شامل؛ «محاسبه کارایی (DEA) از طریق مدل های ورودی محور، غیر شعاعی، بهره وری در مقیاس» و «تحلیل حداکثر بازده (EPS) و حداقل ریسک مالی (FL)» می باشد. جامعه آماری مطالعه، پروژه های تفریحی با ساختار سرمایه همگن در شهر مشهد می باشند که تعداد 10 پروژه به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد با توجه به آنکه پروژه ای دارای ساختار سرمایه بهینه تر خواهد بود که به طور همزمان دارای ریسک مالی کمتر و بازده بیشتر باشد، لذا پروژه های شماره های 2 و 7 که به طور همزمان می-توانند دو آیتم ریسک کمتر و بازده بیشتر را پوشش دهند، دارای بهترین عملکرد در ساختار سرمایه خود، در مقایسه با سایر پروژه ها بوده و در انتخاب روشهای تامین مالی، موفق عمل نموده اند. پروژه شماره 2 پروژه ای است که سهم تامین مالی آن از روش «مشارکت عمومی- خصوصی و سرمایه شخصی و مشارکت با افراد حقیقی و حقوقی» بیشتر از سهم روش «تسهیلات بانکی» بوده و پروژه 7 نیز دارای زمین بوده و سهم تامین مالی آن از روش«سرمایه شخصی و مشارکت با افراد حقیقی و حقوقی» بیش از سهم روش «تامین مالی مشارکتی و تسهیلاتی» بوده است. با لحاظ نتایج محاسبه کارایی، باید گفت که در پروژه های تفریحی شهر مشهد، در حال حاضر روش هایی که نسبت «سرمایه به بدهی» را افزایش دهند، مناسب می باشند بنابراین از بین سه روش تامین مالی پرکاربرد در بین پروژه های تفریحی مورد مطالعه، یعنی روشهای «سرمایه شخصی و مشارکت با افراد حقیقی و حقوقی»، «تسهیلات بانکی» و «مشارکت عمومی- خصوصی»، تامین مالی از طریق افزایش سهم روش «سرمایه شخصی و مشارکت با افراد حقیقی و حقوقی » نسبت به دو روش دیگر سبب موفقیت بیشتر پروژه ها خواهد شد.
تبیین الزامات کاربست مدل شراکت عمومی-خصوصی-مردمی در توزیع متوازن منافع و خدمات گردشگری شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
139 - 161
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توزیع نامتوازن پتانسیل های فضایی گردشگری شهری مشهد میان کنشگران و عدم مشارکت بهینه شهروندان در پروژه های گردشگری بر توزیع فضایی خدمات گردشگری شهر مشهد تاثیرگذاشته است. اولین هدف پژوهش حاضر تبیین اثرات ناشی از توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران بر توزیع فضایی خدمات گردشگری شهری است. دومین هدف شناسایی عوامل تشدید توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران و سومین هدف شناسایی الزامات اولیه مورد نیاز برای تعدیل شرایط موجود در چارچوب مدل شراکت عمومی-خصوصی-مردمی(4P) است.روش شناسی: روش تحقیق پژوهش حاضر تلفیقی از روش های کمی و کیفی است. تبیین توزیع نامتوازن فضایی خدمات گردشگری در شهر مشهد مبتنی بر روش کمی و با استفاده از داده های پایگاه اطلاعات شهری مشهد می باشد. همچنین تبیین اثرات ناشی از توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران گردشگری بر توزیع نامتوازن فضایی خدمات گردشگری شهر مشهد و شناسایی الزامات اولیه مورد نیاز جهت کاربست مدل 4P نیز مبتنی بر روش کیفی و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با کنشگران آگاه به تحولات فضایی شهر مشهد می باشد. انتخاب مصاحبه شوندگان براساس روش نمونه گیری هدفمند بوده و اشباع نظری در سی و دومین مصاحبه حاصل شده است.یافته ها: توزیع نامتوازن منافع میان کنشگران گردشگری شهری، منجر به توزیع نامتوازن فضایی خدمات گردشگری در شهر مشهد شده است.نتیجه گیری و پیشنهادات: توزیع متوازن منافع میان کنشگران در چارچوب مولفه های مدل 4P، علاوه بر تقویت انسجام میان کنشگران عمومی، خصوصی و مردمی در تحولات فضایی شهر مشهد می تواند با جلب مشارکت بیشتر کنشگران، زمینه ساز توزیع متوازن منافع فضایی گردشگری شهری و توسعه متوازن خدمات گردشگری پیرامون تمامی جاذبه های گردشگری شهر مشهد باشد.نوآوری و اصالت: تبیین الزامات کاربست مدل 4P در پروژه های گردشگری شهری مشهد جهت تعدیل توزیع نامتوازن منافع فضایی حاصل از خدمات گردشگری شهری از مهمترین نوآوری های پژوهش حاضر است.
سنجش تحقق کاربری اراضی طرح های توسعه و عمران (جامع) شهر مشهد با استفاده از روش ارزیابی انطباق محور مبتنی بر مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
239 - 271
حوزه های تخصصی:
کارآمدی طرح های شهری به عنوان یکی از ابزارهای برنامه ریزی در نظام شهرسازی ایران، در پژوهش های متعددی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در میان انواع روش های ارزیابی، اگرچه میزان تحقق سرانه کاربری اراضی در شهرهای مختلف بارها مورد مطالعه قرار گرفته، با این حال کمتر پژوهشی به بررسی نحوه تحقق کاربری اراضی پیشنهادی طرح جامع، فارغ از نوع کاربری و براساس موقعیت مکانی و به صورت مقایسه ای بین دو طرح متوالی پرداخته است؛ بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که نحوه تحقق نقشه کاربری اراضی پیشنهادی طرح جامع اول و دوم شهر مشهد به لحاظ مکانی چگونه است؟ در راستای پاسخگویی به این سؤال با توجه به ویژگی های زمینه ای از شیوه ارزیابی انطباق محور مکانی معرفی شده توسط تلن استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده، داده های اسنادی طرح های جامع اول، دوم و سوم شهر مشهد و ابزار تحلیل داده مبتنی بر روش های کمّی و کیفی تحلیل فضایی در نرم افزار ArcGIS بوده است. یافته های پ ژوهش نشان می دهد که درمجموع از نظر موقعیت میزان تحقق کاربری اراضی پیشنهادی طرح های جامع در محدوده های پیرامونی و توسعه های جدید به نحو چشم گیری کمتر از محدوده های مرکزی شهر است. همچنین به لحاظ وسعت، در حدود نیمی از محدوده شهر کاربری زمین پیشنهادی در هر دو طرح جامع (طرح جامع اول 47 درصد و در طرح جامع دوم 48 درصد)، محقق شده است. کمترین میزان تحقق کاربری در طرح جامع اول کاربری تفریحی و فضای سبز با 7.7 درصد بوده که در طرح جامع دوم میزان تحقق آن به 56.7 درصد افزایش می یابد و درمقابل تحقق کاربری فرهنگی با 8.2 درصد در طرح جامع دوم در پایین ترین مقدار قرار می گیرد. براین اساس پیشنهاد می شود هر نوع بازنگری طرح های توسعه شهری نه به صورت یکپارچه، بلکه با توجه به علل عدم تحقق در بافت ها و کاربری های مختلف صورت پذیرد.
بررسی تأثیر رشد هوشمند بر کیفیت زندگی، مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
179 - 196
حوزه های تخصصی:
شهرها زمانی از پویایی بیشتری برخوردار می باشند که رشد و توسعه هوشمندانه شهر، رفاه زندگی بشر را در جهات گوناگون موردتوجه قرار دهد؛ لذا با در نظر گرفتن انسان به عنوان محورِ توسعه شهری، اهمیت کیفیت زندگی او بیش ازپیش خودنمایی می کند. درواقع یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری، دستیابی به محیط زندگی شهری با کیفیت است که از طریق پیاده سازی شاخص های رشد هوشمند امکان پذیر است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رشد هوشمند بر کیفیت زندگی ساکنین منطقه 8 شهرداری مشهد می باشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و داده های پیمایشی (پرسشنامه) است. همچنین با استفاده از فرمول کوکران، نمونه آماری متشکل از 382 نفر از ساکنین منطقه 8 شهر مشهد موردمطالعه قرارگرفته است. داده های گردآوری شده از طریق آزمون T تک نمونه بررسی شده و جهت تحلیلِ میزان اثرگذاری از ضریب همبستگی اسپیرمن، استفاده گردیده است. برای تصویرسازی و تحلیل بهتر، نتایج پژوهش با استفاده از روش IDW بر روی نقشه ها نمایش داده شده که نتایج بیانگرِ وضعیت مطلوب منطقه 8 به لحاظ شاخص های رشد هوشمند با میانگین 19/3 و کیفیت زندگی با میانگین 31/3 می باشد. همچنین میان این دو متغیر با ضریب همبستگی 311/0 رابطه معنی داری وجود دارد که بیانگر تأثیر مثبت رشد هوشمند بر کیفیت زندگی است؛ به عبارتی دیگر، در محلاتی که به لحاظ شاخص های رشد هوشمند دارای وضعیت مطلوب می باشند، ساکنین رضایت بیشتری از کیفیت زندگی در آن محلات دارند..
سنجش میزان انطباق محلات شهری با اصول رشد هوشمند شهری، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
27 - 51
حوزه های تخصصی:
جهت دست یابی بهتر به اهداف رشد هوشمند شهری نیاز به سنجش میزان تطابق محدوده های مختلف جغرافیایی با اصول و شاخص های رشد هوشمند شهری احساس می شود، بر همین اساس هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان انطباق محلات شهر مشهد با رشد هوشمند شهری است. ازاین جهت در پژوهش حاضر با استفاده از روش وزن دهی سوآرا (SWARA) و روش رتبه بندی واسپاس (WASPAS) و همچنین به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تحلیل و ارزیابی 26 شاخص رشد هوشمند شهری در 156 محله شهر مشهد و سپس رتبه بندی هر یک از محلات این شهر از نظر میزان انطباق با شاخص های رشد هوشمند شهری پرداخته شده است. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. نتایج تحلیل ها بیانگر این نکته است که محلات آزادشهر، 10 دی و کوه سنگی به ترتیب دارای بالاترین رتبه و در مقابل محلات شهید باهنر، موعود و کشاورز دارای پایین ترین رتبه از نظر انطباق با شاخص های رشد هوشمند شهری بوده اند. از نظر شاخص های موردپژوهش، محلات شهر مشهد بیشترین انطباق را با اصل کاربری اراضی مختلط و کم ترین انطباق را با اصل ایجاد فرصت های متنوعی از حمل ونقل دارا می باشند. همچنین، نحوه پراکندگی محلات سازگار با رشد هوشمند شهری دارای وضعیتی نسبتاً متمرکز است که تا حدی نشان دهنده بی عدالتی فضایی در شهر مشهد می باشد، به طوری که عمدتاً محلات شرق، جنوب و شمال غربی شهر مشهد، کم ترین انطباق را با شاخص های رشد هوشمند شهری دارند. درنتیجه می توان گفت که وضعیت میزان انطباق محلات شهر مشهد با شاخص های رشد هوشمند شهری متوسط و تا حدودی نسبتاً کم می باشد.
طراحی مدلی برای تعیین سهم عوامل مؤثر بر بازگشت حاشیه نشینان به روستا؛ مطالعه موردی: حاشیه نشینان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۱۰-۹۵
حوزه های تخصصی:
مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها، آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را باعث شده است. این در حالی است که تمرکز جمعیت در بخش خاصی از سرزمین، مخالف سیاست های آمایش سرزمین است. به همین دلیل، اگر این گروه مجدداً به روستاهای خود بازگردند، بخش زیادی از این مشکلات مرتفع خواهد شد. اما برای تحقق این هدف، ضرورت دارد که زمینه ها و عوامل تسهیل کننده این روند، شناسایی گردد. به همین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی و همبستگی برای تعیین مدلی برای تعیین سهم هر یک از عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی در فراوانی وقوع از دیدگاه مهاجران و اولویت بندی این عوامل از دیدگاه کارشناسان، به انجام رسید. داده های موردنیاز با پرسش نامه مورد تأیید و از نمونه ای به حجم 300 نفر از مهاجران شهر مشهد و 30 نفر از کارشناسان این حوزه گردآوری شد. برای سنجش پرسش نامه از آلفای کرونباخ و برای کفایت حجم نمونه از شاخص KMO، برای شناسایی ساختار عاملی و بررسی بارهای عاملی از آزمون EFA و برای تعیین روابط بین متغیرها از مدل شاخص های چندگانه و علل چندگانه استفاده شد. برای ارزیابی مدل نیز از محاسبه شاخص های برازش مانندRMSEA ،TLI ، CFI و Chi-square بهره بردار شد. نتایج نشان داد، در بین متغیرهای پیشگویی کننده، تنها متغیر پیوند با نهادهای اجتماعی، می تواند دیدگاه مهاجران را متأثر سازد. به همین دلیل، این متغیر در کل با متغیرهای پنهان ارتباط معنی داری داشت که این ارتباط بیشتر با دو متغیر پنهان (مهاجر اصلی) و (تسهیل کننده ها) بود. بااین وجود، هر چهار شاخص برازش، کمتر از مقدار مطلوب بودند و به این ترتیب برازش مدل تأیید نشد، اما مشخص شد که بازگشت عمدتاً به روستاهای غیر زادگاه اولیه بوده و ابعاد خانوادگی به خصوص زیرمعیار «مشاهده رفتار همنوعان» بالاترین تأثیر بر بازگشت حاشیه نشینان به روستا را به خود اختصاص می دهد. این یافته عمدتاً با نظریات وبلن، گیدنز و سیستمی همخوانی دارد. مطابق این نتایج، می توان با نشان دادن تعداد، تنوع و شرایط کنونی افرادی که دست به مهاجرت زده اند، تعداد بیشتری از حاشیه نشینان را متقاعد نمود تا به روستا بازگردند.
تحلیل عوامل مؤثر بر بقای عضویت اعضای شورای اجتماعی محلات شهر مشهد به روش تحلیل تاریخچه رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
۲۴۲-۲۲۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر بقای عضویت اعضای شورای اجتماعی محلات شهر مشهد می باشد. در این پژوهش با استفاده از سامانه جامع اعضای شورای اجتماعی محلات اطلاعات مربوط گردآوری شده است. از سوی دیگر با استفاده از روش تحلیل بقاء به بررسی سه مسئله میزان بقاء، عوامل مؤثر بر بقاء و نمودار بقاء اعضای شورا پرداخته شده است. در بین عوامل بقاء سه حیطه عوامل فردی، شواری و منطقه در نظر گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که 70 درصد احتمال بقاء در شورای اجتماعی محلات می باشد. از سوی دیگر، شاخص های مرتبط با عملکرد شورا بیشترین تأثیر را بر بقای اعضا دارد. احتمال ترک عضویت زنان و افراد جوان بیشتر از سایرین است. از سوی دیگر متغیرهای تعداد جلسات، مصوبات و محله افزاینده بقای اعضا و متغیرهای کاهنده تعداد غیبت، تعداد اعضای شورا، رتبه اعتبار مالی، رتبه منزلت اجتماعی، تعداد شورای منطقه، جمعیت محله و مشکلات محله میزان بقای اعضای شورا هستند. در پایان مقاله نیز به ارائه پیشنهادهایی با توجه به یافته های پژوهش همچون تناسب مصوبات و جلسات با توان اعضا، حمایت سازمانی و مدیریت ستادی شوراها همت گمارده شده است.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی بیمارستان های فرامنطقه ای شهر مشهد با استفاده از مدل IHWP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
58 - 75
حوزه های تخصصی:
حوادث و بلایا همیشه تاثیر چشمگیری بر بهداشت، سلامت عمومی و رفاه جمعیت آسیب دیده به جا می گذارد و با وقوع بحرانهای طبیعی و بویژه در زمان وقوع زلزله و عدم توجه کافی به نقش بیمارستان ها، برنامه ریزی، مدیریت و کنترل شهرها بیش از پیش با مشکل مواجهه می شود. شهر مشهد به عنوان یکی از مراکز جمعیتی، تولیدی، خدماتی، گردشگری و زیارتی در تعامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی با شهرهای اطراف و همچنین مراجعات گسترده ی شهرهای استان خراسان رضوی و دیگر شهرهای کشور و حتی کشورهای همسایه در حوزه های تخصصی سلامت به این شهر، نشان دهنده اهمیت بالای این شهر می باشد. هدف اصلی تحقیق، ارزیابی میزان آسیب پذیری بیمارستانهای فرامنطقه ای شهر مشهد در برابر زلزله و ارایه راهکارهایی جهت کاهش آسیب پذیری میباشد. در این پژوهش با استفاده از شاخص هایی چون فاصله از گسل ها، مناطق مستعد روانگرایی، خطوط انتقال آب، برق، گاز و تراکم ساخت، تراکم جمعیت و... از طریق مدل IHWP (تحلیل سلسله مراتبی معکوس) ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد بیمارستانهای ارتش، امام رضا، شریعتی، قایم، کامیاب و فارابی از آسیب پذیری کم، بیمارستان های موسی ابن جعفر، ابن سینا، هفده شهریور و حجازی از آسیب پذیری متوسط و بیمارستانهای رضوی و هاشمی نژاد با آسیب پذیری زیاد مواجه هستند.
ارزیابی نقش ذینفعان در فرایند بازتوسعه اراضی قهوه ای کارخانه قند آبکوه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اراضی قهوه ای مشهد دومین کلانشهر ایران با 1591 قطعه و 3863 هکتار، حدود 2/13 درصد اراضی این شهر را تشکیل می دهد. ساماندهی و مدیریت اراضی قهوه ای گامی مؤثر در جلوگیری از گسترش افقی شهر و تثبیت جمعیت در داخل مرزهای موجود و در راستای توسعه پایدار است. یکی از این قطعات، کارخانه قند آبکوه با 25 هکتار وسعت می باشد. با توجه به اهمیت جایگزینی کاربری های مناسب و نقش ذی نفعان در پیشبرد پروژ، این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی به دنبال شناسایی ذینفعان و نقش آنها در بازتوسعه اراضی کارخانه قند ابکوه، شناسایی بهترین کاربری جایگزین برای باز توسعه اراضی کارخانه با توجه به مولفه های توسعه پایدار(اقتصادی، هویت، شهرسازی و تحقق پذیری) و ارایه بهترین راهبردها برای رسیدن به این کاربری مطلوب جایگزین می باشد. نتایج تحقیق با مطالعات ترکیبی پس از مصاحبه نیمه ساختار یافته با نمایندگان 12دستگاه ذی نفع و کارشناسان متخصص، 7 کاربری پیشنهادی را نشان داد. سپس با استفاده از تحلیل سلسله مراتبیAHP، کاربری ترکیبی اداری- تجاری به عنوان بهترین کاربری با توجه به مولفه های توسعه پایدار انتخاب گردید، همچنین با بکارگیری تحقیق کیفی، نتایج نشان داد که آستان قدس به عنوان ذی مدخل اصلی از بیشترین منافع و میزان نفوذ در بازتوسعه اراضی قهوه ای کارخانه قند آبکوه به دلیل مالکیت 5/43 درصد از کل اراضی سطح شهر برخوردار است. از اینرو بهترین استراتژی، برقراری ارتباط مؤثر با آستان قدس برای جایگزینی کاربری پیشنهادی در اراضی کارخانه پیشنهاد می شود.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر گردشگری مذهبی مشهد در اسناد فرادستی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 146
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت و وضعیت شهر مشهد وجود طرح و برنامه یکپارچه، یک کلان پروژه با چشم انداز واحد برای توسعه این شهر و توجه به مهم ترین عنصر توسعه این شهر، یعنی گردشگری مذهبی امری ضروری به نظر می رسد. بنابراین پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر جایگاه و وضعیت گردشگری مذهبی در اسناد فرادستی شامل کلیه برنامه ها و اسناد فرادستی و طرح های توسعه ای در سطح ملی، منطقه ای و محلی از سال 1327 تا 1398 که در ارتباط با زیارت و گردشگری مشهد در طی این سال ها تهیه شده است، می باشد. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و بنا بر ماهیت تحقیق از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات به کمک تکمیل پرسشنامه توسط کارشناسان و صاحب نظران بوده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر، با توجه به تعیین سازمان های مرتبط با موضوع پژوهش، از هر سازمان 5 نفر از مدیران ارشد به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد که در مجموع تعداد 50 نفر انتخاب شدند و از روش نمونه گیری غیر احتمالی سهمیه ای که تعداد نمونه ها از قبل مشخص و از متخصصین بودند استفاده شد. یافته های تحقیق در ارتباط با عوامل تأثیرگذار بر جایگاه گردشگری مذهبی مشهد در طرح های توسعه شهری نشان می دهد، متغیر عرصه مدیریت گردشگری با میانگین (96/3) بیشترین امتیاز را کسب کرده است و بعدازآن متغیرهای کالبدی-زیرساختی و اقتصادی با (74/3) میانگین بیشتری داشته اند. متغیر اجتماعی-فرهنگی نسبت به سه متغیر دیگر با میانگین 3.64 در رتبه آخر قرار داشته است. همچنین در مدل ساختاری تائید شده مشخص شد عرصه مدیریت گردشگری با ضریب 86/0 بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری شهری مشهد داشته است.
تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری در مشهد
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
71 - 98
حوزه های تخصصی:
به دنبال مسائل زیست محیطی، مبحث توسعه پایدار در سال 1987 از طریق گزارش براندلند مطرح گردید. در همین زمینه، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری مقوله شهر پایدار و در قالب آن رشد هوشمند را در دستور کار قرار دادند. در این پژوهش، هدف؛ بررسی شاخص های رشد هوشمند شهری در شهر مشهد بر اساس سه شاخص فشردگی، زیست محیطی و دسترسی به تفکیک مناطق شهرداری می باشد. روش اصلی مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی/ تحلیلی می باشد که با استفاده از تکنیک ANP انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در شاخص فشردگی که از روش های پیشنهادی تسای و مدل های هلدرن، هرفیندال و هندرسون استفاده شده، منطقه یک با امتیاز 150/0، در شاخص دسترسی به وسایل حمل و نقل همگانی و مسیرهای ویژه دوچرخه که با استفاده از روش شعاع خدمات رسانی در GIS تحلیل شده، منطقه ثامن با امتیاز 166/0 و در شاخص زیست محیطی که با استفاده از روش های مختلف در GIS مورد سنجش قرار گرفت، منطقه یازده با امتیاز 163/0 بهترین وضعیت را داشته اند. در نهایت نیز با تلفیق و تحلیل شاخص های مورد سنجش این پژوهش در مدل ANP، مشخص گردید که منطقه هشت شهرداری مشهد با امتیاز 108/0 بهترین ساختار رشد هوشمند شهری را در میان مناطق شهر مشهد داراست. همچنین با استفاده از تحلیل خود همبستگی فضایی موران در نرم افزار GeoDa مشخص گردید که میان شاخص های دسترسی و زیست محیطی در میان مناطق شهر مشهد تفاوت معنی داری وجود ندارد.
مطالعه ی تطبیقی کیفیت زندگی در شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مورد مطالعه: محله ی هاشمیه و محله ی سعدآباد
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
145 - 164
حوزه های تخصصی:
برخورداری از کیفیت زندگی مطلوب حق همه ی شهروندان است. از آنجایی که حد آسایش و رفاه یک فرد با حداکثر شاخص های کیفیت زندگی حاصل می شود، لذا امروزه کیفیت زندگی بسیار مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. هدف این تحقیق مطالعه ی تطبیقی کیفیت زندگی از دیدگاه شهروندان شهر مشهد (مورد مطالعه محله هاشمیه- منطقه 9 و محله سعدآباد- منطقه 1) می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جهت آزمون فرضیات از روش مقایسه میانگین و از آزمون لوین جهت تعیین برابری یا عدم برابری واریانس های دو جامعه استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی خانوارهای ساکن در محلات سعدآباد و هاشمیه می باشدکه با استفاده از نمونه گیری کوکران، حجم نمونه برای هر محله تعیین شده و در مجموع 327 پرسشنامه توزیع شده است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که اختلاف معناداری در شاخص های کیفیت زندگی دو محله مشاهده نشد، زیرا هیچ کدام از دو محله ی مورد مطالعه به طور مطلق محدوده ی کاملا توسعه یافته و یا توسعه نیافته نیستند، بلکه بر اساس یافته های تحقیق هر دو محله خود به سه محدوده ی برخوردار، نیمه برخوردار و کمتر برخوردار تفکیک می شوند، بنابراین تمامی فرضیات مبنی بر اینکه اختلاف معنی دار در دو محله از منظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی-کالبدی کیفیت زندگی وجود دارد، رد شدند و نمی توان یک محله را صرفاً به خاطر رشد مسکونی توسعه یافته تلقی کرد، بلکه تمامی مولفه های کیفیت زندگی به طور کلی سطح توسعه یافتگی یک منطقه و محله را تعیین می کنند.
تعیین مناطق مناسب زیرساخت های گردشگری سلامت در پیرامون کلان شهرها (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
27 - 46
حوزه های تخصصی:
شهر مشهد به عنوان یکی از بزرگترین و قدیمی ترین مراکز جذب گردشگران سلامت، اخیرا با افت و خیزهای قابل ملاحظه ای در این ارتباط مواجه شده و در بین دلایل اساسی آن، شلوغی، ترافیک، آلودگی و افزایش غیر عادی قیمت برخی از ضروریات اولیه، بیش از سایرین مورد تاکید بوده است. راهکار مورد توجه مسئولین برای رفع این معضل، انتقال زیرساخت های گردشگری سلامت، عنوان شده است. اما تعیین بهترین مکان، مسئله ای است که تا کنون لاینحل باقی مانده است. به همین دلیل، این بررسی قصد دارد مناطقی که بهترین شرایط برای استقرار زیرساخت های گردشگری سلامت را در پیرامون مشهد دارند، با استفاده از قابلیت های اظهار شده و آشکار شده، مورد ارزیابی و سنجش قرار دهد به این منظور، از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بهره برداری شده است. داده های مورد نیاز این بررسی با استفاده از اسناد و طرح های موجود و همچنین نظر سنجی، به دست آمده است. در بخش نظرسنجی نمونه ای به حجم 290 نفر از میان گردشگران ورودی(80 نفر)، مسئولین محلی(50 نفر) و ساکنین شهر مشهد(160 نفر) انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن از قبل تعیین شده بود، گردآوری شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که ملک آباد با میانگین24/3 بهترین وضعیت، طرقبه- شاندیز با 14/3، چناران با 03/3 و سرخس با میانگین 68/2 به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند.
تحلیلی بر جایگاه شهر مشهد در زمینه توسعه اقتصادی – اجتماعی براساس برندرقابت پذیرملی در افق1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
87 - 108
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از مهم ترین پارامترهای اثرگذار بر توسعه اقتصادی، اجتماعی شهرها، بحث رقابت و رقابت پذیری درزمینه معرفی و تصویرسازی مشتری پسند برندینگ در عرصه های جهانی، ملی و منطقه ای است. در طی این فرآیند، یکی از چالش های مدیریت شهری برای افزایش کارایی، با ایجاد برند شهری به عنوان راه حلی در فرایند توسعه شهرها گره خورده است؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی از جایگاه ملی مشهد در زمینه توسعه اقتصادی- اجتماعی بر پایه برند رقابت پذیر شهری تا سال 1404 با استفاده از تکنیک Meta- SWOT است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، (سند توسعه شهر مشهد) و پیمایشی جمع آوری شده است. جامعه آماری تعداد 40 نفر از متخصصان و پژوهشگران مرتبط با موضوع تحقیق بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که؛ موقعیت شهر مشهد در نقشه رقابتی ازلحاظ پارامتر توسعه اقتصادی (محور Y) با امتیاز 05/3 از 5 امتیاز ممکن در سال 1404 در بین رقبای خود بعد از تهران که با امتیاز 90/3 در بالاترین جایگاه قرارگرفته است قرار دارد. همچنین، در زمینه پارامتر توسعه اجتماعی (نمودار X) شهر مشهد در سال هدف با امتیاز 90/2 از 5 امتیاز ممکن به ترتیب دارای جایگاهی پایین تر از تهران با امتیاز 45/4، شیراز و اصفهان به طور مشترک با امتیاز 45/3 خواهد بود. مهم ترین متغیرهای کلان تأثیرگذار بر توسعه اقتصادی- اجتماعی مشهد با توجه به برند شهری رقابت پذیر آن عبارت اند از؛ حکمرانان و مدیریت شهری در مشهد، تنش های بین ایران و برخی کشورها اسلامی منطقه و وجود عتبات عالیات در کشورهای همسایه (عراق، سوریه) است.
مطالعه تطبیقی سطح پایداری توسعه در مناطق1و2شهرمشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۸
179 - 199
حوزه های تخصصی:
دگرگونی در شرایط شهرها و افزایش سریع شهرنشینی و توسعه شهری تغییرات اجتناب ناپذیری را در شهرها ایجاد کرده است. لذا، تحلیل پایداری و وضعیت شاخص های پایداری در سطح نواحی شهری به عنوان رهیافتی جهت دست یابی به توسعه پایدار شهری همواره یکی از اهداف مدیران شهری بوده است. از این رو، هدف این پژوهش تحلیل و سنجش شاخص های پایداری در ناحیه1منطقه1 و ناحیه1منطقه2 به عنوان نمونه مطالعاتی می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی است و با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای_اسنادی همراه با گردآوری میدانی(تعداد 383 پرسشنامه مردمی) است. در این پژوهش با بهره گیری از نظرات 15 کارشناس و با استفاده از تکنیک مکبث، 30 شاخص پایداری وزن دهی گردیده و وضعیت پایداری نواحی مورد مطالعه در پنج بعد کالبدی، زیست محیطی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ارزیابی شده است. بر اساس مقایسات زوجی انجام شده، از میان پنج بعد مذکور، بعد اقتصادی مهم ترین بعد پایداری می باشد. نتایج تحقیق نشان دهنده پایداری کالبدی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی ناحیه1منطقه1و پایداری کالبدی ناحیه1منطقه2 می باشد. در مجموع ناحیه1منطقه1 نسبتا پایدار و ناحیه1منطقه2 ناپایدار ارزیابی شده است. لذا، می توان نتیجه گرفت که تنها توجه به شرایط کالبدی و عملکردی برای جذب ساکنان کافی نیست و عواملی چون وضعیت اقتصادی خانوارهای ساکن نیز در پایدار بودن یک محله تاثیرگذار است. با در نظر داشتن این مهم که بعد اقتصادی مهم تر از سایر ابعاد می باشد، لذا پیشنهاد می شود رسد هرنوع سازوکار برنامه ریزی در جهت پایدار ساختن نواحی مورد مطالعه در گام اول باید مبتنی بر بهبود وضع شاخص های اقتصادی صورت پذیرد.
تحلیل سناریوهای تأثیر شیوع کووید- 19 بر هوشمندسازی مدیریت شهری با تأکید بر شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
35 - 60
حوزه های تخصصی:
با ورود ویروس کرونا به عنوان یک مسأله ی جدید و کاملاً پیچیده و ناشناس؛ شهرها انعطاف پذیری خود را از دست دادند و همچون سابق پاسخگوی نیازهای شهروندان خود نیستند. از سوی دیگر افراد زیادی در دنیا با سبک زندگی کرونایی هنوز سازگاری و هماهنگی ندارند و تلاش آن ها برای برقرار کردن سبک زندگی پیشین خود، کاری خطرناک به نظر می رسد. در این میان، استفاده از فناوری های جدید و اتخاذ فناوری اطلاعاتی و ارتباطی و ایجاد محیط های شهری هوشمند می تواند در پیشگیری از بحران های طبیعی و غیرطبیعی و حل مشکلات به وجود آمده توسط شیوع ویروس کرونا، مؤثر واقع شود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل سناریوهای تأثیر شیوع کووید- 19 بر هوشمندسازی مدیریت شهری، به بررسی و ارزیابی سناریوهای تأثیر شیوع کرونا بر فعالیت های شهرداری مشهد و اقدامات صورت گرفته در زمینه ی هوشمندسازی جهت مقابله با این بحران پرداخته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی ازنظر شیوه انجام، اکتشافی، تحلیلی و بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کیفی و کمی انجام گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات وضع موجود، از روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، شامل 50 نفر از نخبگان و کارشناسان در دسترس است. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات استخراج شده از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد استفاده شده است. شاخص های پژوهش شامل: حمل ونقل هوشمند، اقتصاد هوشمند، دولت هوشمند، زندگی هوشمند، شهروندان هوشمند و محیط زیست هوشمند است. نتایج پژوهش در ارتباط با نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی سیستم، حاکی از آن است که اکثر متغیرها در محدوده متغیرهای تأثیرگذار هستند. در ارتباط با عوامل کلیدی اثرگذار بر هوشمندسازی مدیریت شهری مشهد، استفاده از انرژی های نو و تجدیدپذیر حداقل، تأثیرگذارترین عامل است. همچنین نتایج دلالت بر 8 عامل کلیدی با چندین وضعیت احتمالی سناریوی احتمالی پیش روی آینده هوشمندسازی مدیریت شهری در شهرداری شهر مشهد دارد.
تحلیل فضایی تغییرات مسافران حمل ونقل عمومی (اتوبوس های درون شهری) در دوران پاندمی کرونا در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
71 - 97
حوزه های تخصصی:
حمل ونقل عمومی از محور های مهم متأثر از پاندمی کرونا است. بر این اساس مطالعه حاضر به دنبال آن است تا تحلیلی جامع از تغییرات مسافران اتوبوس های شهری در دوران کرونا در شهر مشهد ارائه کند و نشان دهد که بالاترین شدت تغییرات در کجاست، چگونه است و چه عواملی در ارتباط با آن قابل شناسایی است. روش مطالعه توصیفی-تحلیلی، متغیر های تحقیق شامل 22 متغیر از ویژگی های اجتماعی (۸متغیر)، اقتصادی (10متغیر) و کالبدی (4متغیر) و مقیاس مطالعه نیز شامل ۳۶۰۰ ایستگاه اتوبوس درون شهری در ۱۲۰۰حوزه آماری شهر مشهد است. بازه زمانی شامل داده های سازمان اتوبوس رانی در قبل از کرونا (زمستان1397 تا زمستان1398) و بعد از کرونا (اسفند1398تا شهریور1400) است. تکنیک های مورد استفاده شامل 1)روش های آمار کلاسیک همچون "تی زوجی"، "همبستگی" و "رگرسیون" و 2)روش های تحلیل فضایی نظیر"درونیابی" و "خودهمبستگی فضایی دو طرفه موران"است. نتایج، حاکی از تفاوتِ معنادار در تغییراتِ تعدادِ مسافران در پهنه فضایی شهر مشهد است. به گونه ای که در16.5% از ایستگاه ها (602ایستگاه)، تعداد مسافران پس از کرونا با افزایش معنادار و در83.5% با کاهش همراه بوده است. ارزیابی متغیر ها حاکی از ارتباط معکوس تغییرات تعداد مسافران ایستگاه ها با متغیر های سطح تحصیلات بالا و تعداد سالمندان (درویژگی های اجتماعی)، مالکیت مسکن، میانگین درآمد، مالکیت خودرو و شاغلین زن (در ویژگی های اقتصادی) و ارتباط مستقیم با متغیر های اقلیت های مذهبی و سطح تحصیلات پایین (در ویژگی های اجتماعی)، جمعیت زیر خط فقر، تعداد کارگران ساده، تعداد شاغلین مرد و مالکیت استیجاری مسکن (در ویژگی های اقتصادی) و فاصله تا محور فعالیت، دسترسی به مراکز درمانی و فاصله به محدوده های پیرامونی شهر (در ویژگی های کالبدی) دارد. از سوی دیگر نتایج نشان داد که از نظر شمولیت، متغیر های اجتماعی و از نظر شدت، متغیر های اقتصادی بیشترین ارتباط را با تغییرات تعداد مسافران پس از کرونا دارند