مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
شهر مشهد
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۴
217 - 242
حوزه های تخصصی:
رفتار انسان در فضا و مکان های متفاوت با شکل و فرم خاص و نیز با عملکرد نهفته در آن، متفاوت بوده و در بسیاری موارد فضا محرک انسان در بروز رفتار مجرمانه است. به همین منظور مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیر فرم شهری بر وقوع جرائم سرقت در کلان شهر مشهد انجام گرفته است. شیوه ی پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مدل های تحلیل فضایی همچون ماتریس فضایی، پیکره بندی فضایی و خودهمبستگی فضایی است. جامعه ی آماری شامل جرائم سرقت شهر مشهد در بازه ی زمانی 1400-1390 است. متغیرهای پژوهش شامل جرائم سرقت، بافت شهر، کاربری اراضی، شبکه ی معابر و فرم شهر است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای ArcGIS، Geoda و Depth map بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان وقوع جرائم سرقت در بافت های ستاره ای به دلیل پیوند اجزای خیابانها با یکدیگر از طریق سیستم شبکه ی معابر مرکزی و نیز یک طرفه بودن برخی معابر در محلات بخش مرکزی شهر مشهد نسبت به بافت های ارگانیک و شطرنجی کمتر است. بین وقوع جرائم سرقت با شاخص پیکره بندی فضایی یک ارتباط مثبت برقرار است، به طوریکه با افزایش سطح هم پیوندی معابر وقوع جرائم سرقت کاهش یافته و جداافتادگی فضاها و عدم ادغام و یکپارچگی فضایی درون بافت محلی موجب افزایش سرقت ها در محلات شمالی و شرقی مشهد شده است. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش سطح اختلاط کاربری ها در محلات، وقوع جرائم سرقت کاهش می یابد اما در محلات پیرامون حرم مطهر رضوی با وجود اختلاط کاربری ها جرائم سرقت بالا است که دلیل اصلی آن تراکم و شلوغی جمعیت است که شرایط مساعدی را برای گریز سارقان فراهم نموده است. در نهایت یافته ها نشان داد که وقوع سرقت ها در الگوی فرم پراکنده به سبب وجود منازل مسکونی ویلایی، کاربری های تک عملکردی و وجود فضاهای باز و بی دفاع شهری نسبت به الگوی فرم فشرده بیشتر است.
بررسی معیارهای مرتبط با تغییرات حجم مسافران حمل و نقل عمومی در دوران پاندمی کرونا در محدوده خط2قطارشهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
83 - 106
حوزه های تخصصی:
اثرگذاری پاندمی ها(نظیرکرونا)برحمل ونقل عمومی یکسان نیست. بااین حال کمتر مطالعه ای به نقش معیارهای میانجی دراین اثرگذاری پرداخته است. براین اساس تحقیق حاضر برآن است در قالب روش توصیفی-تحلیلی، معیارهای مرتبط با تغییرات تعدادمسافران قطارشهری مشهد در دوران کرونا را بررسی کند. جامعه آماری شامل مسافران خط2قطارشهری به تفکیک ایستگاه دربازه زمانی 1397تا1398(قبل از کرونا) و 1399تا 06/1400(پس از کرونا) و کاربری های خدماتی 500متری پیرامون هرایستگاه و متغیرهای تحقیق نیز شامل تغییرات مسافران خط2قطارشهری بعدکرونا(متغیر وابسته)، تعدادجمعیت و درآمدساکنین و نوع کاربری های پیرامون هر ایستگاه(متغیر مستقل) می باشد. پس از مطالعات نظری و تدوین مدل مفهومی، باتشکیل پایگاه اطلاعات مکانی از موقعیت هرایستگاه، داده های مربوط به تعدادمسافر، جمعیت ساکن، درآمدافراد و کاربری های پیرامون هرایستگاه، در آن ثبت گردید. بهره گیری از روش های آمارتوصیفی و استنباطی، اساس کار در این زمینه بوده است. نتایج نشان داد،کرونا تاثیریکسانی برتغییرات مسافران در ایستگاه های خط2نداشته، به گونه ای که در33% ایستگاه ها پس از کرونا تعداد مسافران افزایش و در67%کاهش یافته است. استفاده از آزمون های "تی دونمونه ای مستقل"، "ترند" و "همبستگی" بیانگرآن بودکه متغیرهای جمعیت، درآمد وتنوع کاربری به عنوان متغیرهای میانجی ارتباطی با تغییرات مسافران ندارند. درحالی که سطح و عملکرد کاربری های خدماتی ارتباط معناداری را با این موضوع نشان داد. یافته های تکمیلی حاصل از روش "تحلیل تمایزی" نشان داد که دربین کاربری های خدماتی، نحوه آرایش کاربری های تجاری و کارگاهی مهمترین عامل در تمایز محدوده های با افزایش و کاهش تعداد مسافران است. انطباق کاربری های کوچک مقیاس تجاری و همجواری آنها با کاربری های کارگاهی-تولیدی در محدوده های با افزایش مسافر، قابلیت انعطاف پذیری این الگو در مقایسه با الگوهای بزرگ مقیاس را در مواجهه با پاندمی ها نشان داد که می تواند دستمایه خوبی برای مطالعات آتی باشد.
بررسی قابلیت حضورپذیری و عوامل مؤثر بر تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: بوستان ملت شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت حضورپذیری، کلیدواژه اصلی در دستیابی به تعاملات اجتماعی و رمز موفقیت فضای شهری است. در این راستا، مطالعه حاضر تلاش دارد قابلیت حضورپذیری و تعاملات اجتماعی در فضای بوستان ملت شهر مشهد (به عنوان مهم ترین بوستان با عملکرد شهری)، را بررسی کند. مطالعه توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق، شامل: موقعیت فضایی عناصر بوستان و میزان اقبال عمومی به آن ها در راستای تعامل افراد است. حجم نمونه با توجه به تعداد بازدیدکنندگان و نوع آزمون های آماری، 200 نفر تعیین شد. پس از مطالعات اسنادی و تدوین مدل مفهومی تحقیق، همه عناصر مستقر در بوستان (شامل920 موقعیت)، با استفاده از دستگاه GPS برداشت و در پایگاه اطلاعات مکانی ذخیره شد. به منظور تحلیل داده ها از سه دسته مدل های 1) آمار کلاسیک (جداول فراوانی و آزمون تی)، 2) چیدمان فضایی و معیارهای آن (ارتباط، انتخاب، هم پیوندی، طول و عمق) و 3) معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که از منظر قابلیت حضورپذیری، بوستان ملت، تنوع کارکردی را نشان می دهد. از سوی دیگر محاسبه معیارهای چیدمان فضایی حکایت از آن داشت که بخشی از فضای بوستان، در مسیر حرکت بازدیدکنندگان قرار نمی گیرد. همچنین نتایج نظرسنجی حاکی از عدم آشنایی افراد با موقعیت برخی عناصر مهم بود. یافته های مطالعه درخصوص الگوهای تعامل افراد نشان داد باوجود تمایل نسبتاً مناسب تعامل افراد با یکدیگر، این تعامل عمیق نبوده و تنها شامل گپ های کوتاه مدت است؛ همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که در بین موقعیت های بوستان، مزار شهدا، کافی شاپ، تجهیزات ورزشی، دریاچه و فضای سبز بیشترین نقش را در بروز تعاملات اجتماعی نشان می دهند. استنباط از یافته های تحقیق بیانگر آن بود که سه موضوع تنوع کارکردی، موقعیت مکانی و ارزشمندی عناصر فضا می توانند به عنوان سرفصل های اصلی در تحقق تعاملات اجتماعی گسترده، در بستر فضای شهری مدنظر قرار گیرند.
بررسی تاثیر شخصیت کارمندان و دلبستگی به جریان کار بر رفتار مشتری مدارانه با نقش میانجی تعهد سازمانی
منبع:
جستارهایی در مدیریت دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 15
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شخصیت کارمندان و دلبستگی به جریان کار بر رفتار مشتری مدارانه با نقش میانجی تعهد سازمانی در بین کارمندان شعب بانک شهر در مشهد انجام شده است. این بررسی به روش توصیفی همبستگی صورت گرفته که نمونه مورد پژوهش آن کارمندان شعب بانک شهر در مشهد می باشد، ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است که برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر تایید و پذیرش فرضیه های پژوهش می باشد و نشان می دهد که شخصیت کارمندان بانک ( با ضریب 0.373و آماره 2.515) و دلبستگی آنها به شغلشان ( باضریب 0.256 و آماره 2.201) بر رفتار مشتری مدارانه تاثیر مثبت و معنی داری دارد و شخصیت کارمندان و دلبستگی به کار آنها نیز با ضرایب و آماره T به ترتیب (0.817 و 0.557 و 16.604 و 1.731) بر تعهد سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. تعهد سازمانی نیز باضریب 0.606 و آماره 10.731 تاثیر مثبت و معنی داری بر رفتار مشتری مدارانه دارد. همچنین بین دلبستگی به جریان کار و شخصیت کارمندان با نقش میانجی تعهد سازمانی بر رفتار مشتری مدارانه رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
نقش اقتصاد تجربه در شکل گیری رفتار گردشگری سالمند (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
6 - 17
امروزه به دلیل بالارفتن امید به زندگی و افزایش طول عمر افراد در جوامع مختلف نسبت به گذشته، افراد بیشتری در جهان، سالمندی را تجربه کرده و اوقات فراغت نقش پررنگی در زندگی سالمندان ایفا می کند. ازاین رو، رشد صنعت گردشگری و سفر بسیار حائز اهمیت است. شهر مشهد، به عنوان قطب مذهبی ایران، شهری سیاحتی و زیارتی محسوب می شود. این پژوهش، رابطه معنادار بین مؤلفه های اقتصاد تجربه با نوع تصویر ذهنی از مقصد و رفتار گردشگری در سالمند را تحلیل و بررسی می کند. براساس جامعه آماری این پژوهش که گردشگران سالمندی که به شهر مشهد مراجعه کرده اند را شامل می شود، با درنظر گرفتن پاندمی کرونا، تعداد 384 عدد پرسشنامه توزیع و نتایج آن مطالعه شد و پایایی و روایی پرسش نامه ها سنجیده و مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SmartPls تحلیل و درجهت تعیین ارتباط میان متغیرها در این مدل سازی بررسی شدند. نتایج نشان داد که در زیر شاخه های اقتصاد تجربه، عوامل زیباشناختی و آموزشی به ترتیب با ضریب 08/ 4 به عنوان مهم ترین عامل و ضریب 95/ 3 به عنوان کم اهمیت ترین عامل بوده و در رفتارگردشگری، مؤلفه های عاطفی با ضریب 23/ 4 به عنوان مؤثرترین مؤلفه بوده و مؤلفه شناختی با ضریب 58/ 3 تأثیرپذیری کمتری داشته است.یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معنی داری بین رفتار گردشگری و مؤلفه های اقتصاد تجربه (بعد عاطفی، بعد شناختی و وفاداری و خاطرات و تفسیر ذهنی) وجود دارد و این رابطه به لحاظ آماری نیز تائید شده است. زیرا سطح معنی داری به دست آمده در کلیه شاخص ها کمتر از 50/ 0 است.
بررسی عوامل موثر بر تمایل به پرداخت شهروندان برای کاهش آلودگی هوا در شهر مشهد؛ کاربرد الگوی دو مرحله ای هکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین ارزش اقتصادی بهبود کیفیت هوای شهر مشهد و عوامل موثر بر آن، روش ارزش-گذاری مشروط و الگوی دو مرحله ای هکمن را در مورد داده های جمع آوری شده به شیوه پیمایش میدانی در دو منطقه پرآلوده و متوسط آلوده این شهر بکارگرفته است. بر اساس نتایج روش ارزش گذاری مشروط می توان نتیجه گرفت که ارزش کل 30 درصد بهبود وضعیت آلودگی هوا در منطقه پرآلوده مشهد برابر 7134146560 ریال در ماه و در منطقه متوسط آلوده برابر 5242428950 ریال در ماه است. بنابراین در مجموع 30 درصد بهبود وضعیت آلودگی هوای مشهد از دیدگاه شهروندان ارزشی معادل 12376575510 ریال در ماه دارد. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه متغیرهای تحصیلات، سن، نوع منطقه محل سکونت افراد، جنسیت و داشتن فرزند متغیرهای موثر بر تصم یم افراد به تمای ل به پرداخ ت برای کاه ش آلودگ ی هوا می باشند. علاوه بر این متغیرهای تحصیلات، جنسیت، سن، درآمد خانوار، داشتن فرزند و داشتن خودرو متغیرهای موثر بر تمایل به پرداخت افراد در مرحله عمل بعد از مرحله تصمیم می باشند.
نگاهی ساختاری به اصلاح شبکه معابر در بافت های فرسوده جهت حل مشکل نفوذپذیری و انزوای فضایی این محلات؛ نمونه موردی: بافت های فرسوده شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۱۷۸-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تحلیل ساختار شبکه معابر در بافت های فرسوده به منظور بررسی مشکل نفوذپذیری کم و انزوای فضایی این بافت ها از کل شهر و بافت های اطراف آن است. مطالعات انجام شده بر روی سرانه های شهری در محدوده های فرسوده شهری نشان می دهد که این مسأله در بافت های فرسوده مربوط به سطح اشغال معابر نمی باشد، بلکه معضل اصلی عدم توجه به ساختار کلان معابر شهر در توسعه بافت های جدید و یا احیای بافت های فرسوده است که موجب شکل گیری گذرهای زیاد ولی فاقد کارایی مناسب گشته است. با این وجود طرح های بهسازی و نوسازی شهری برای رفع مشکل نفوذپذیری کم به بافت های فرسوده راه حل مناسب را تعریض شبکه معابر و ایجاد شبکه معابر جدید دانسته اند. بر این اساس، مطالعات انجام شده در زمینه کمبود دسترسی و جداافتادگی بافت های فرسوده از نداشتن برخوردی روشمند در شناسایی دقیق معضلات موجود و ارائه راهکارهای کاربردی رنج میبرد. بر این اساس، این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سوالات است، که چگونه می توان ساختار شبکه معابر را در بافت های فرسوده با توجه به ساختار کلان شهر آسیب شناسی و اصلاح نمود؟ و آیا مسأله نفوذناپذیری در تمامی بافت های فرسوده، به یک شکل در ساختار کلان شهر نمود پیدا می کند؟ برای پاسخگویی به این سوالات، ساختار شبکه معابر شهر مشهد به روش چیدمان فضا مورد بررسی قرارگرفته و موقعیت بافت های فرسوده شناسایی شده در مصوبات طرح های توسعه شهری در این ساختار مشخص و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد میان ارزش های فضایی چیدمان فضا در بافت های فرسوده شهر مشهد نسبت به سایر بافت ها، تفاوت های اساسی وجود دارد و این ارزش ها می توانند به آسیب شناسی ساختار شبکه معابر بافت های فرسوده با توجه به ساختار کلان شهر کمک نمایند. همچنین تحلیل های ساختاری به خوبی نشان می دهند دلایل ضعف دسترسی و مشکل نفوذپذیری کم میان بافت های فرسوده به ویژه میان بافت های فرسوده مرکزی و حاشیه، متفاوت است و نمی توان برای حل این مشکل در تمامی این بافت ها یک راه حل را در نظر گرفت.
تحلیلی بر علل شکل گیری مهاجرت معکوس در نواحی روستایی شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۶
37 - 15
حوزه های تخصصی:
علاوه بر جریان غالب مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به بزرگ، طی سالهای اخیر جریان وارونه ی مهاجرت از شهرها خصوصا کلانشهرها به نقاط روستایی شکل گرفته است. هدف کلی تحقیق حاضر تحلیل علل شکل گیری مهاجرت معکوس به نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و شالوده مطالعه مبتنی بر عملیات میدانی (تکمیل پرسشنامه) در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. بررسی ضریب پایایی 0.8حاکی از سطح بالای اعتماد پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی استیودنت و تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار Arc Gis بهره گرفته شده است. واحد تحلیل 165 خانوار بازگشتی بوده که 25 متغیر در طیف لیکرت ۵ گزینه ای را پاسخ داده اند. نتایج مطالعه ضمن تصریح بر وجود ارتباط تنگاتنگ و بسیار نزدیک بین کلانشهر مشهد و روستاهای شهرستان بینالود، علل اصلی شکل گیری جریان مهاجرت بازگشتی از دیدگاه مهاجران در بعد طبیعی «آب و هوای مناسب» با میانگین 2.85، در بعد اقتصادی «ضرورت شغلی و نزدیکی به محل کار» با میانگین 2.63 و در بعد اجتماعی «برخورداری روستا از خدمات و امکانات» با میانگین 2.22 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی 25 متغیر شناسایی شده را در ذیل 7 مولفه اصلی- به ترتیب شامل عوامل زیرساختی، اقتصادی، زیست محیطی، فرهنگی، تعلق مکانی، بازنشستگی، و مسکن- تلخیص نمود که عوامل اول تا هفتم روی هم رفته 69.28 درصد از مجموع واریانس مهاجرت معکوس را توضیح داده است.
بررسی تأثیر شدت کاربری زمین بر پایداری زیست محیطی حمل ونقل در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شدت کاربری زمین که انواع تراکم های شهری را شامل می شود، در بسیاری از پژوهش ها به عنوان عاملی تأثیرگذار بر الگوهای سفر ساکنین شناخته شده است؛ به طوری که افزایش انواع تراکم های جمعیتی، شغلی و مسکونی و کاربری باعث فشردگی بیش تر فرم شهر و کوتاه تر مسافت طی شده با خودروهای شخصی (Vehicle Kilometer Travelled) می شود و در نتیجه کاهش انتشار آلاینده های کربنی بخش حمل ونقل را در پی خواهد داشت. هدف اول مقاله ی حاضر بررسی تأثیرگذاری انواع تراکم بر مسافت سفر خودروهای شخصی است. بدین منظور 4 نوع تراکم (جمعیت، اشتغال، تراکم مسکونی و تراکم کاربری ها) در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از ضرایب آنتروپی، جینی، موران و گری میزان تعادل در شدت کاربری زمین بین تراکم های نام برده مشخص گردید و همبستگی آن ها با متغیر وابسته VKT از طریق آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندمتغیره تعیین شد. در مرحله ی سوم میزان انتشار CO2 و CO2e خودروهای شخصی به تفکیک مناطق شهر مشهد محاسبه شد و درنهایت رابطه ی همبستگی و رگرسیونی بین تراکم های شهری هر منطقه موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد رابطه ی معناداری بین افزایش شدت کاربری زمین (تراکم) و کاهش VKT برقرار است و بین VKT و انتشار آلاینده های کربنی نیز همبستگی معناداری برابر با 0.845 برقرار است. در این میان، تراکم های شغلی بیش تر از سایر انواع تراکم بر الگوهای سفر ساکنین مشهد نقش دارد. تراکم شغلی دارای ضریب همبستگی 0/790- با VKT است و در مدل رگرسیون چندمتغیره نیز با R2=0.751 بیش ترین تأثیر را بر انتشار CO2 داشته است؛ بنابراین می توان با توزیع متعادل تر تراکم های شغلی در سطح مناطق، مسافت سفرهای با خودرو شخصی را کاهش داد و جهت تقویت الگوهای کم کربن تر حمل ونقل برنامه ریزی کرد.
بررسی تطبیقی نتایج روش های مختلف در سنجش اختلاط کاربری اراضی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر، اختلاط کاربری اراضی و توسعه ی ترکیبی به یکی از حوزه های مهم پژوهش در مطالعات شهری تبدیل شده است. یکی از مباحث مهم در ارتباط با اختلاط کاربری، چگونگی سنجش آن در مناطق شهری است. با توجه به اینکه در بسیاری از پژوهش ها، اختلاط کاربری به عنوان یک متغیر مستقل فرض گردیده که بر سایر ابعاد زیست شهری تأثیر می گذارد، لذا چگونگی سنجش آن برای دست یابی به نتایج قابل اعتماد بسیار مهم است، لذا هدف این پژوهش، ارزیابی نتایج روش های مختلف در سنجش اختلاط کاربری اراضی در شهر مشهد است. نوع پژوهش، کاربردی و به لحاظ روش شناختی دارای رویکردی تحلیلی-تطبیقی است. داده ها از طریق بررسی اسنادی کاربری اراضی شهر مشهد گردآوری شده است. از چهار روش فرانک و همکاران، هرفیندال-هریشمن، سیمپسون و آنتروپی شانون برای سنجش اختلاط کاربری اراضی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که چهار روش مورداستفاده در این پژوهش را می توان بر اساس نسبت مشابهت در نتایج، در دو دسته طبقه بندی نمود؛ روش های آنتروپی شانون و فرانک در یک طبقه و روش های تنوع سمپسون و هرفیندال– هریشمن نیز در طبقه ا ی قرار می گیرند. بررسی ها نشان داد که نوع روش مورداستفاده برای سنجش اختلاط کاربری اراضی می تواند بر نتیجه ی به دست آمده تأثیرگذار باشد و بر این اساس، ضروری است که در بررسی اختلاط کاربری اراضی و مخصوصاَ زمانی که قرار است این موضوع به عنوان یک متغیر مستقل مهم در پژوهش مورداستفاده قرار گیرد، نوع روش انتخابی باید با دقت و اهتمام بیش تری انتخاب گردد و به ویژه اینکه در صورت لزوم ضروری است از دو یا چند روش مختلف نسبت به بررسی وضعیت اختلاط کاربری اراضی اقدام نمود. در خصوص این که کدام یک از روش های چهارگانه مورداستفاده در این پژوهش از قابلیت اعتماد بیش تری برخوردار هستند، نمی توان پاسخی مطمئن ارائه نمود و بر این اساس پیشنهاد می شود که در سنجش اختلاط کاربری، بر اساس ماهیت موضوعی که در حال بررسی است، نسبت به وزن دهی به کاربری های مختلف بر اساس اهمیت آن اقدام نمود.
تحلیلی بر کمبودها و توزیع فضایی بوستان های شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
135 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بهبود وضعیت پارک ها و فضای سبز شهر مشهد سعی دارد کمبودهای فضای سبز را تحلیل نموده و معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی پارک ها را مشخص نماید.روش و داده: نوع تحقیق توصیفی - تحلیلی و روش مطالعه مدل DPSIR است. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و پس از ارزیابی وضعیت فعلی و شناخت کمبودها با استفاده از مدل DPSIR، نیروهای محرکه، فشارها، وضعیت، اثر و پاسخ مشخص شده و ده معیار جهت مکان یابی بهینه استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از SDSS و GIS استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد تنها 22 درصد ساکنان در هم جواری مناسب با پارک ها هستند. علاوه بر این همه پارک های موجود، هم جوار با کاربری های سازگار (آموزشی و فرهنگی) نیستند و تنها 36 درصد آن ها در هم جواری مناسب قرار گرفته اند. از نظر دیدگاه جدید، فضای سبز علاوه بر مکانی برای بازده اکولوژیکی، مکانی برای بازده اجتماعی نیز هست، لذا سرانه واقعی آن برابر 4.17 مترمربع بوده که بسیار متفاوت با سرانه ذکر شده از سوی شهرداری (14.16 مترمربع) است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که نیروهای محرکه شامل تراکم جمعیت، توسعه برنامه ریزی نشده شهر، تغییر کاربری و ضعف قوانین شهرسازی بوده و فشارهای وارد بر محیط زیست شهری شامل افزایش تراکم ساختمانی، تغییر الگوی زندگی، مناطق حاشیه نشین و فرسوده و وجود بیش از 25 میلیون زائر سالانه است. از آثار این کمبود نیز می توان به تخریب کیفیت اکولوژیک، کاهش زیباشناختی محلات و افزایش آلودگی هوا، کاهش حس تعاملات اجتماعی و کاهش نشاط اجتماعی اشاره کرد.نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآورانه این مقاله تلفیق مدل DPSIR و اصول الگوی تخصیص کمینه فاصله است. بنابراین این تحقیق پا را یک قدم فراتر نهاده و پس از ارزیابی وضعیت محیط زیست شهر مشهد از طریق مدل DPSIR و ارائه پاسخ ها، آن ها را به صورت راه حل هایی برای حل مشکلات در قالب نقشه های GIS از پارک های پیشنهادی در مناطق مختلف ارائه می دهد.
جانمایی و طراحی معماری فرمِ انبارهای اقلام اساسی و ضروری با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
119 - 134
حوزه های تخصصی:
استقرار مراکز حساس و حیاتی در قلب شهرها و وقوع حوادث پیش بینی نشده و با احتمال از میان رفتن سازمان خدمات رسانی موجود و اثرات مخرب آن بر سازمان اجتماعی و دفاعی جامعه هدف و لزوم تأمین نیازهای ضروری شهروندان، برنامه ریزی و ایجاد انبارهای اقلام اساسی و ضروری، به عنوان جایگزینی برای سازمان خدمات رسان آسیب دیده، به صورت عاملی مهم در پایداری اجتماعی و دفاعی، محسوب می شود. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با تکیه بر معیارهای پدافند غیرعامل به جانمایی انبارهای اقلام ضروری در مشهد پرداخته و الگوهای مختلف فضایی و معماری را بر حسب نقش و فرم، بررسی نماید. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق در بحث مبانی نظری و تدوین مدل فکری، توصیفی- تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات، اسنادی، پرسشنامه و مصاحبه می باشد و در بخش مکان یابی، روش تجزیه وتحلیل اطلاعات با مدل IHWP در نرم افزار GIS و در بخش بررسی الگو و فرم های معماری، تحلیل محتوا می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد 61/20 درصد شهر مشهد دارای پتانسیل جانمایی بهینه و 94/0 درصد شهر نیز دارای پتانسیل مطلوب جهت جانمایی برخوردار بوده و همچنین بخش هایی از شمال شرق و جنوب شهر دارای اولویت اول جانمایی می باشند. در بخش معماری، انواع سازمان دهی فضایی فرم مستطیلی شامل متمرکز، چهار بازو، درون گرا و قطری بررسی شد که فرم متمرکز به جهت ظرفیت و گنجایش و دسترسی به خروجی ها و ساماندهی فضایی دارای ارجحیت نسبت به سایر فرم ها می باشد
الگوها و جریانهای مهاجرتی شهر مشهد طی دو دهه (۱۳7۵-1395 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
روند سریع و روبه رشد مهاجرت، موجب شهرنشینی گسترده و تغییراتی بنیادی در الگوی سکونت شده است. مهاجرت گسترده با برهم زدن تعادل جمعیتی، موجب فشار بر منابع مناطق می شود که به منظور جلوگیری از این فشار، شناخت الگوهای مهاجرت حاکم بر آن مناطق می تواند نقش بسزایی در مدیریت مهاجرت داشته باشد. این مطالعه با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن استان خراسان رضوی، ضمن بررسی الگوهای مهاجرت شهر مشهد طی بیست سال، به جریان این جابه جایی ها پرداخته است. نتایج نشان داد که بیش از 80% از کل مهاجران وارد شده به شهرستان مشهد، وارد شهر مشهد شده اند. بیشتر مهاجرت ها به صورت درون شهرستانی بوده است؛ اما درمجموع استان های تهران و سیستان و بلوچستان بیشترین مهاجرفرستی به این شهر را داشته اند. ترکیب جمعیتی مهاجران نشان داد، در کنار 80% از مهاجرت های شهربه شهر، مشهد هرساله پذیرای درصد قابل توجهی از مهاجران خارجی نیز بوده که مبدأ عمده آن ها کشور افغانستان است. ادامه جریان مهاجرت گسترده به شهر مشهد منجر به تشدید وضعیت تراکمی این شهر می شود و مسائلی مانند حاشیه نشینی، ایجاد سکونتگاه های غیررسمی، افزایش مشاغل کاذب، مسائل و مشکلات اجتماعی و فرهنگی و غیره را به همراه خواهد داشت.
مدل سازی توسعه شهری با الگوریتم بهینه یابی گرگ خاکستری و تغییر کاربری نواحی پیرامونی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها هرروز گسترده تر می شوند و نواحی پیرامون خود را با تغییر کاربری تحت تاثیر قرار می دهند درحالی که پیش بینی و یافتن عوامل مؤثر بر روند رشد شهری هرروز اهمیت بیشتری می یابند. به این منظور برنامه ریزی برای رشد شهری با مدلسازی و پیش بینی تغییر کاربری و توسع هشهری به منظور هدایت مدیریت شده و حفاظت از محیط زیست و کاربری ها نیازمند درک صحیح از علل و پیامدهای رشد شهری است. در این راستا مدل های توسعه شهری و تغییر کاربری توسعه می یابند تا درک بهتری از چگونگی رشد شهری به انسان بدهند. الگوریتم گرگ خاکستری(GWO) یک الگوریتم فرا ابتکاری الهام گرفته از طبیعت برای بهینه سازی انتخاب در مسائل پیچیده است که بر اساس زندگی اجتماعی گرگ های خاکستری توسعه یافته است. در این پژوهش مدل سلول های خودکار شهری با الگوریتم گرگ خاکستری به عنوان ابزار کالیبراسیون و بهینه یابی در مدل توسعه شهری مشهد تلفیق و تغییر کاربری نواحی پیرامونی شهر مشهد شبیه سازی شد. در این مدل نواحی روستایی شمال و شمال غرب مشهد بیش از سایر نواحی تحت تأثیر توسعه شهری قرار گرفته اند. مدل توسعه یافته در پژوهش حاضر موفق شد طی 20 نسل به میزان 72.13 شاخص کاپا به عنوان تابع هدف دست یابد. مقادیر بهینه حاصل از اجرای الگوریتم گرگ خاکستری برای شهر مشهد ارائه شده است.
طراحی و اعتباریابی الگوی بومی گردشگری مذهبی در شهر مشهد با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه بازار گردشگری مذهبی در حکم ضرورتی انکارناپذیر در جهان، بویژه کشورهای اسلامی مطرح است. گردشگری مذهبی سه تعریف را در برمی گیرد سفر به یک منطقه مذهبی (زیارت مذهبی) سفر برای تجمع مذهبی و سفر تفریحی همراه با گروه مذهبی. از این رو و با توجه به اهمیت این نوع گردشگری، این مطالعه با هدف ارائه الگوی بومی گردشگری مذهبی در شهر مشهد و با رویکرد آمیخته و به روش ترکیبی انجام شده است. روش تحلیل در این پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی و تحلیلی است. بخش کیفی با نظریه داده بنیاد و بخش کمّی با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی انجام شده است. جامعه آماری در بخش های کیفی شامل 12 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی در رشته صنعت گردشگری، مدیران و افراد فعال در امور گردشگری مذهبی در شهر مشهد و جامعه آماری در بخش اعتبارسنجی الگو، شامل 384 نفر از گردشگران مذهبی شهر مشهد هستند. داده های حاصل از مصاحبه با کمک نرم افزار MAXQDA برای شناخت مقوله های اصلی و فرعی، ارائه الگوی نهایی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحلیل نشان داد که الگوی حاصل مشتمل بر هشت مقوله اصلی شامل سیاست های کلان گردشگری مذهبی، مدیریت تسهیلات و خدمات گردشگری، نظام تحقیقاتی مذهبی، استقرار فرهنگ گردشگری مذهبی، ارزیابی استراتژیک گردشگری، چالش های گردشگری مذهبی، توسعه زیرساخت ها و خدمات لازم متناسب با نیاز گردشگران مذهبی و توسعه گردشگری است. نتایج بخش کمی نیز با کمک نرم افزار SMART PLS نشان می دهد مدیریت تسهیلات و خدمات گردشگری، نظام تحقیقاتی مذهبی و استقرار فرهنگ گردشگری مذهبی بر توسعه توریسم مذهبی در شهر مشهد تأثیرگذار هستند.
بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری شهروندی زیست محیطی (نمونه مورد مطالعه، مقوله عدم تفکیک زباله در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 24
حوزه های تخصصی:
در حوزه شهروندی زیست محیطی، هر شهروند بایستی وظایف و مسئولیت های خود را پذیرا باشد. بی توجهی به این امر، نمونه روشنی از ناهنجاری اجتماعی است. یکی از مسئولیت های اساسی شهروندان، تفکیک و تحویل به موقع زباله ها است. چرا که اگر شهروندان به این وظیفه خود عمل نکنند، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی فراوانی ایجاد خواهدشد که یکی از مهمترین آنها، آلودگی محیط و حضور زباله گردها در سطح شهر می باشد. برای بررسی وضعیت شهروندی زیست محیطی، در حوزه مشارکت در مدیریت پسماندهای شهری بر اساس معیار میزان تفکیک زباله در شهر مشهد، این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و در قالب رویکرد تلفیقی ارزش، باور و هنجار استرن به انجام رسید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تهیه شده توسط محقق بهره برداری به عمل آمد. جامعه آماری ساکنین شهر مشهد(3 میلیون و 600 هزار نفر) بودند. بر این اساس، حجم نمونه آماری 385 نفر برآورد شد. نتایج تحقیق نشان داد که شهروندی زیست محیطی در این شهر حداقل بر اساس معیار تفکیک زباله و تحویل به موقع آن، شکل نگرفته و این عامل با متغیرهایی چون نگرش منفی نسبت به زباله، اعتقاد به برتری انسان، ضعف آگاهی و شناخت، نظارت های جمعی اندک، مسئولیت گریزی، خودخواهی، منش فردی نامناسب، مسکن ویلایی، دسترسی نامناسب به امکانات و زیرساختهای شهری و حاشیه نشینی، رابطه معناداری دارد. تحلیل نهایی نشان داد که متغیرهای وارد شده به مدل، تقریبا نیمی از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند.
تحلیل و اولویت بندی توسعه پارکهای شهری با بهره گیری از تکنیک تاپسیس با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی : شهر مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت سبز دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
78 - 102
حوزه های تخصصی:
رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت در شهر مشهد در طی سال های مختلف و وجود آلودگی های زیست محیطی در این شهر نیاز به فضای سبز به خصوص پارکها و گسترش آن را به عنوان یکی از مهمترین عوامل موثر در بهبود زندگی و سلامت شهروندان دارد. به همین سبب پارکهای شهری از جمله کاربریهایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد .در این مقاله توزیع پارکهای مناطق 13 گانه شهر مشهد بررسی شده که کمبود این فضا در برخی از مناطق و مازاد آن در مناطق دیگر به چشم می خورد به طوریکه ضریب پراکندگی بوستانها در بین مناطق شهر مشهد 0.89 است که نشان دهنده توزیع ناعادلانه پارکها در شهر مشهد است . هدف این مقاله ارائه الگوی مناسب برای توزیع بهینه ی پارکها در هر یک از مناطق شهر، با توجه به مولفه هایی چون جمعیت ، نرخ رشد جمعیت ، نرخ توسعه پارکها ، سرانه پارکها و نسبت مساحت پارک به مساحت منطقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده. در این پژوهش همبستگی متغییرها مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک تاپسیس هر کدام از مناطق شهر بر اساس مولفه های ذکر شده تجزیه و تحلیل و اولویت بندی مناطق جهت توسعه پارکها انجام شد. نتایج نشان میدهد مساحت منطقه بیشترین همبستگی را با نرخ توسعه پارک و نرخ رشد جمعیت را دارد . نتایج آزمون تاپسیس نشان داد که منطقه دو رتبه نخست را جهت توسعه پارکها را دارد.
کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی الگوی توزیع مکانی فضای سبز شهری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
217 - 240
حوزه های تخصصی:
فضای سبز شهری و پارک ها، از مناطقی هستند که به طور معمول به صورت رایگان برای شهرنشینان در دسترس می باشند و نقش کلیدی در سلامت روحی و جسمی افراد ایفا می کنند. با وجود این که بسیاری از شهرهای کشور دارای فضای سبز شهری هستند اما این فضا از نظر پراکنش و سایر پارامترهای مکانی، چه در سطح شهرهای کشور ایران و چه در سطح مناطق هر شهر، متفاوت است. مطالعه کاربردی حاضر، به ارزیابی ویژگی های مختلف فضای سبز شهر مشهد مقدس به وسیله روش پردازش تصاویر ماهواره ای و استفاده از داده های تأمین شده توسط شهرداری پرداخته است. در این تحقیق، با کمک داده های مکانی پارک های مناطق سیزده گانه شهرداری مشهد و تولید نقشه پوشش اراضی در سامانه گوگل ارث انجین، هشت سنجه سیمای سرزمین در فضای «GIS» برای هر یک از این مناطق محاسبه شده است. نتایج حاصل از این بررسی، نشان دهنده تفاوت میان پارک های هر یک از مناطق سیزده گانه سطح شهر مشهد از نظر سنجه های گوناگون می باشد. همچنین تحلیل نتایج این بررسی نشان داد که منطقه 10 شهرداری مشهد، نسبت به سایر مناطق، از وضعیت مطلوب تری چه از نظر تعداد پارک ها و چه از نظر سهولت دسترسی فضای سبز برای شهروندان، برخوردار است. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای توسعه و بهبود وضعیت مکانی سایر پارک ها در مناطق سیزده گانه شهر مشهد، مورد استفاده قرار گیرد
مدل سازی ساختاری-تفسیری امنیت غذایی شهر مشهد با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 124
حوزه های تخصصی:
مسئله امنیت غذایی، مسئله ای چندوجهی است که با حوزه های کشاورزی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، برنامه ریزی شهری، جغرافیا، مدیریت و سیاست در ارتباط است. گسترش شهرنشینی و تغییرات و چالش هایی که پیرو آن در شهرها به وجود می آید رفع این مسئله را با دشواری هایی روبه رو ساخته و اقدامات جزئی یا بخشی صورت گرفته، تأثیر چشم گیری برای حل آن ندارد. یکی از رویکردهای مؤثر در مورد تحقق امنیت غذایی، رویکرد حکمروایی خوب است که در آن بر اساس اصول مشارکت، نظارت دقیق، پایبندی به قانون و همچنین برقراری عدالت و برابری می توان مسئله امنیت غذایی را به شیوه ای کارآمد، مدیریت کرد. شهر مشهد، به واسطه موقعیت خود، دارای ویژگی های متفاوت اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی- جمعیتی، فرهنگی و جغرافیایی است. جمعیت آن از مهاجران، اتباع، زائران، ساکنین شهری و روستایی و گروه های درآمدی و قومیتی متفاوت تشکیل است. همچنین حدود یک سوم جمعیت آن را، ساکنین سکونتگاه های غیررسمی تشکیل می دهد. به واسطه این ویژگی ها مسئله تأمین غذا، در شهر مشهد یک مسئله مهم و البته چندوجهی است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و به کمک روش مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM، صورت گرفته است. بر این اساس، استفاده ازنظرات کارشناسان و متخصصین برای شناسایی، بومی سازی و سطح بندی مؤلفه های مؤثر بر امنیت غذایی شهر مشهد در چارچوب رویکرد حکمروایی خوب، در قالب مصاحبه دلفی صورت گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه ها در هشت سطح قرار گرفتند و اثرگذارترین مؤلفه که در دستگاه دو بعدی میزان وابستگی- قدرت نفوذ، در ناحیه مستقل قرار دارد، مؤلفه «نظارت کارآمد و دقیق بر فرایند توزیع مواد غذایی» از مؤلفه های زمینه مدیریتی و منطبق بر اصول کارایی و اثربخشی، قانون مداری و پاسخگویی از رویکرد حکمروایی خوب است.
پیدایش یک حاشیه شهر بر پیکر کلان شهر مشهد: تحلیلی جامعه شناختی- اقتصادی از فرایند شکل گیری محله قلعه خیابان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه شهر مشهد مجموعه ای از مراکز جمعیتی است که طی سال ها پیرامون کلان شهر مشهد گسترش یافته است و معضلات گوناگونی را برای کلان شهر مشهد پدید آورده است؛ بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناسی اقتصادی فرایند شکل گیری و تدوام محله قلعه خیابان در شهر مشهد به عنوان یکی از مهم ترین محلات حاشیه نشین، با استفاده از رویکرد تفسیری و روش تحقیق کیفی و بر پایه مطالعه اسناد و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 21 نفر از نخبگان، ساکنان و مطلعان از محله قلعه خیابان انجام شده است. مصاحبه ها به روش نمونه گیری گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری انجام شده است. نتایج تحقیق استخراج 82 مقوله فرعی، 28 زیر مقوله و 10مقوله اصلی را نشان داد. نتایج نشان داد سیاست های دولت، سیاست های مدیریت شهری، سیاست های آستان قدس و وجود روستای قلعه خیابان بسترهای لازم جهت شکل گیری اولیه محله قلعه خیابان را آماده نموده است. در مراحل مختلف تاریخی و به دلیل تحولات و سیاست های اصلاحات ارضی، جنگ در افغانستان، سیاست های قلع مدیریت شهری و ادغام نشدن طردشدگان در اجتماع و اقتصاد شهر مشهد، باعث ایجاد و تقویت موج های مهاجرتی گروه های اجتماعی و اقتصادی مختلف مانند افغان ها، چلوها، بلوچ ها، بیکاران و مطرودین شهری به محله قلعه خیابان شده و در کنار گسترش خشکسالی در سایر نواحی کشور، وجود گمنامی، وجود پیوندهای خویشاوندی با ساکنین یا مهاجرین پیشین و گسترش مشاغل غیررسمی و ایجاد یک زیست بوم اقتصادی ادغام نشده در اقتصاد شهری، موجب تداوم و تثبیت حاشیه نشینی و در نهایت شکل گیری یکی از مهمترین محلات حاشیه شهر مشهد شده است.