مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
GIS
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت وتراکم جمعیتی مناطق شهری کشورهای در حال توسعه علی الخصوص در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی وفجایع ناشی از بروزآنها بیش ازپیش جلوه نمودهاست. شهر تاریخی تبریز به خاطر نزدیکی به گسلهای راستلغز فعال یکیاز شهرهای زلزله خیز ایران به شمار میآید. در این بین شهرداری منطقه 8 تبریز که بهعنوان شهرداریتاریخی وفرهنگی شهر تبریز شناخته میشود، دارای اماکن تاریخی باارزش، بافتی فرسوده، ترافیک سنگین و تراکم جمعیت بالااستکهاهمیتمطالعهو پژوهشرا درزمینه مدیریت بحران بیشتر میکند. در پژوهش حاضرجهت مدیریت صحیح بحراندر منطقه قدیمی8 تبریز، با بهرهگیریاز مدلشاخص همپوشانی وزنیدر محیط GIS، اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقهگردید. لایههای مورد استفاده دراین مدلشامل فاصلهاز گسل، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، نردیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، درمانی، ایستگاه آتش نشانی، اماکن نظامی و انتظامی، پمپ بنزین و همچنین توپوگرافی محدوده موردمطالعه میباشد.نتایج حاصل از خروجی مدل نشان میدهد که تنها 94/13% درصد از محدوده موردمطالعه دارایو ضعیت مطلوبتا بسیار مطلوب میباشد. 37/47% درصد از محدوده نیز در وضعیت متوسط از لحاظ خطرپذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. 69/38% درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارد که این امر لزوم برنامهریزی دقیق و اصولی را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران از طرف مسئولین این منطقه طلب میکند.
سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)و نقش آن در مکان یابی مناطق مخاطره آمیز شهری جهت استفاده در مدیریت بحران (مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روند رو به رشد جمعیت وتراکم جمعیتی مناطق شهری کشورهای در حال توسعه علی الخصوص در شهرهای پرجمعیت و مستعد از نظر لرزه خیزی، لزوم نگرشی همه جانبه و فراگیر به حوادث طبیعی وفجایع ناشی از بروزآنها بیش ازپیش جلوه نمودهاست. شهر تاریخی تبریز به خاطر نزدیکی به گسلهای راستلغز فعال یکیاز شهرهای زلزله خیز ایران به شمار میآید. در این بین شهرداری منطقه 8 تبریز که بهعنوان شهرداریتاریخی وفرهنگی شهر تبریز شناخته میشود، دارای اماکن تاریخی باارزش، بافتی فرسوده، ترافیک سنگین و تراکم جمعیت بالااستکهاهمیتمطالعهو پژوهشرا درزمینه مدیریت بحران بیشتر میکند. در پژوهش حاضرجهت مدیریت صحیح بحراندر منطقه قدیمی8 تبریز، با بهرهگیریاز مدلشاخص همپوشانی وزنیدر محیط GIS، اقدام به تفکیک سطوح خطرپذیر منطقهگردید. لایههای مورد استفاده دراین مدلشامل فاصلهاز گسل، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، نردیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، درمانی، ایستگاه آتش نشانی، اماکن نظامی و انتظامی، پمپ بنزین و همچنین توپوگرافی محدوده موردمطالعه میباشد.نتایج حاصل از خروجی مدل نشان میدهد که تنها 94/13% درصد از محدوده موردمطالعه دارایو ضعیت مطلوبتا بسیار مطلوب میباشد. 37/47% درصد از محدوده نیز در وضعیت متوسط از لحاظ خطرپذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. 69/38% درصد از محدوده مورد مطالعه نیز در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارد که این امر لزوم برنامهریزی دقیق و اصولی را در مراحل قبل، حین و بعد از وقوع بحران از طرف مسئولین این منطقه طلب میکند.
بررسی مدیریت بحران زلزله در بافت های فرسوده شهرکرمانشاه مطالعه ی موردی: محله فیض آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری و سکونتگاه های حاشیه ای و غیر استاندارد در کشورهای در حال توسعه، بنا به دلایلی از قبیل عدم رعایت معیارهای فنی و مهندسی در ساخت بنا، شبکه ارتباطی ناکارآمد، عدم وجود تاسیسات و تجهیزات شهری، بیش تر از سایر بافت های شهری در معرض خطر زلزله قرار دارند. ضرورت کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، یکی از اهداف اصلی برنامهریزی کالبدی و برنامهریزی شهری محسوب میگردد. این مقاله بافت فرسوده محله فیض آباد شهر کرمانشاه را از نظر مدیریت بحران با تاکید بر زلزله جهت ارزیابی آسیبپذیری مورد توجه قرار داده است که شاخص های همچون چون نوع مصالح، قدمت ساختمانها، تعداد طبقات، نوع کاربری، سطح اشغال، کیفیت ابنیه، تراکم جمعیت، عرض معابر و مساحت بررسی شده اند. بدین طریق ابتدا هر یک از شاخصها به صورت مجزا و براساس نظرات کارشناسان وزن دهی شده و سپس این لایهها در محیط نرم افزاری Idrisi براساس روش AHP در ماتریس مقایسه دو تایی وزن دهی شدند، در نهایت وزن نهایی هر یک از شاخصها مشخص گردید و برای بدست آوردن نقشه نهایی آسیبپذیری، در محیط GIS لایه ها با هم ترکیب شدند. نقشه های خروجی آسیب پذیری نشان دادند که در مجموع 61/70 درصد محله فیض آباد بر اساس شاخص های موجود آسیب پذیر می باشند.
بررسی آسیب پذیری شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله با استفاده از روش IHWP, GIS مطالعه موردی منطقه شش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله گاه می تواند خسارات عظیمی در زندگی بشر به بار آورد از جمله، مختل کردن شبکه های ارتباطی که امکان نجات زلزله زدگان به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی روبه رو می سازد. امروزه به وجود آمدن این وضعیت خطرناک به دنبال کم عرض بودن راه ها، دور بودن از مراکز خدماتی و درمانی و قرارگیری در منطقه ای با زلزله خیزی بالا، نتیجة گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ است که منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی می شود.منطقه شش شهر تهران با حدود 220 هزار نفر جمعیت در سال 1385 و 20 کیلومتر مربع مساحت، یکی از مهم ترین مناطق شهر تهران به شمار می آید. تمرکز نهادهایی نظیر وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، موسسات آموزش عالی، مراکز درمانی و بیمارستان های عمومی، شرکت های بزرگ اقتصادی و غیره بیانگر اهمیت بالای این منطقه از دیدگاه شهری و کشوری است. این موضوع به نوبه خود توجه به مسایل مدیریت بحران و حوادث در این محدوده را ضروری می سازد در این پژوهش با استفاده از مواردی چون دسترسی به مراکز درمانی، رابطه بین عرض خیابان و ارتفاع ساختمان ها، تراکم ساختمانی و جمعیتی، کاربری زمین،PGA منطقه و کیفیت ابنیه از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده ، میزان آسیب پذیری شبکه های ارتباطی منطقه شش در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بدنه خیابان هایی با تراکم ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی نسبت به سایر قطعه ها و درجه محصوریت بیشتر، از میزان آسیب پذیری بالایی برخوردار بوده تا حدی که به عنوان بخش های آسیب پذیر شناخته می شود که با حرکت از سمت شمال منطقه به طرف جنوب به این میزان افزوده می شود. در مقابل بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیشتر و تراکم ساختمانی و جمعیتی کمتر از آسیب پذیری کمتری برخوردار است.
بررسی کارایی مدل پهنه بندی خطر زمین لغزش فاکتور اطمینان (CF) مطالعه موردی حوزه آبخیز معلم کلایه
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها از خطرات طبیعی به شما می روند که خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه دارند. شناسایی مناطق حساس به خطر زمین لغزش یکی از اقدامات اساسی در مدیریت منابع طبیعی و کاهش این خطرات است. مدل های مختلفی جهت پهنه بندی خطر زمین لغزش بر اساس شرایط محیطی و اهداف ارایه شده است. حوزه آبخیز معلم کلایه با مساحت 723.4 کیلومتر مربع یکی از مناطق لغزه خیز ایران است. با تفسیر عکسهای هوایی و بازدیدهای صحرایی نقشه پراکنش زمین لغزشها در مقیاس 1:50000 در این آبخیز تهیه گردید. 448 مورد ناپایداری با 232.44 کیلومتر مربع مساحت که معادل 31.81 درصد سطح حوضه شناسایی گردید. 50 مورد حرکت توده ای بصورت تصادفی انتخاب و با بررسی آنها عوامل 9 گانه، زمین شناسی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از راه، فاصله از رودخانه و آبراهه، طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی و طبقات بارش بعنوان عوامل موثر شناسایی و لایه های اطلاعاتی آنها تهیه گردید. بخشی از حوضه با خصوصیات مشابه کل حوزه آبخیز معلم کلایه بعنوان شاهد جدا گردید. لایه های اطلاعاتی عوامل 9گانه حوضه اصلی با نقشه پراکنش زمینلغزشهای حوضه اصلی در محیط نرم افزار Arc-GIS قطع داده شد و پس از محاسبه CF عوامل 9گانه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش برای حوضه اصلی و شاهد تهیه شد. ارزیابی مدل با دو روش ضریب همبستگی و روند توزیع کلاسهای خطر انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد مدل فاکتور اطمینان برای حوزه آبخیز معلم کلایه مناسب می باشد.
بررسی اولویت پتانسیل سیل خیزی زیر حوزه های آبخیز و تعیین مناطق مولد سیل در آن (مطالعه موردی: حوزه آبخیز ما رمه – استان فارس)
حوزههای تخصصی:
تعیین مناطق مولد سیل و اولویت بندی زیرحوضه ها از نظر پتانسیل سیل خیزی می تواند در مدیریت بهتر آبخیزهای بزرگ، نقش مهمی داشته باشد. حوزه آبخیز مارمه به علت وقوع سیل های متعدد در آن، جهت این تحقیق انتخاب شد. در این مقاله با تلفیق GIS و مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS، بر اساس روش SCS CN میزان سهم هر کدام از زیرحوضه ها در سیل کل حوضه، تعیین شده است. به این منظور با استفاده از روش تکرار حذف انفرادی زیرحوضه ها در محیط مدل HEC-HMS، زیرحوزه های آبخیز مارمه از نظر پتانسیل سیل خیزی اولویت بندی شده اند. نتایج حاصل نشان می دهند که سهم زیرحوضه ها در پتانسیل سیل خیزی کل حوضه، تنها تحت تاثیر مساحت آن ها نیست و عواملی چون موقعیت مکانی زیرحوضه ها و روندیابی سیل در رودخانه اصلی نیز در رژیم سیلابی حوضه تاثیر مهمی دارند. در نهایت مشاهده شد که زیرحوضه جوچین، بیشترین سهم را در سیل کل حوضه دارد و زیرحوضه چال سرباز دارای کمترین پتانسیل سیل خیزی می باشد.
تعیین مناطق مناسب جهت احداث سد زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل سلسله مراتبی، مطالعه موردی: دشت ملایر در استان همدان
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های مفید در تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف، بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک و مقابله با بحران خشک سالی، کمک به افزایش ذخایر آب زیرزمینی است. احداث سدهای زیرزمینی و استفاده از آب های سطحی هدر رونده به منظور تغذیه مصنوعی از جمله راهکارهای مناسب جهت تامین و توسعه منابع آبی می باشد. اولین و مهمترین مرحله در احداث یک سد زیرزمینی شناسایی مکان های مناسب برای احداث سد می باشد. این مرحله به دلیل این که سود یا زیان پروژه را در بطن خود دارد باید به طور دقیق انجام شود. در این تحقیق پس از بررسی پیشینه تحقیق و اصلاح برخی اطلاعات پایه همگام با پیمایش های صحرایی متعدد و با استفاده از تکنیک های GIS محل های مناسب برای این سازه مشخص شد. اما به علت این که عوامل بسیار زیادی در مکان یابی این سازه نقش دارند و همچنین میزان اهمیت آن ها با هم متفاوت است، لذا به منظور تصمیم گیری بهتر در مورد اولویت بندی مکان های مشخص شده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. در نهایت از 27 مکان مناسب مشخص شده در منطقه مورد مطالعه (دشت ملایر) در مرحله اولیه تنها 9 منطقه برای اولویت بندی معرفی شدند که در قالب یک نقشه به ترتیب اولویت ارایه شده است.
بررسی ارتباط میان تغییر کاربری اراضی و نرخ نفوذ پذیری خاک و تاثیر آن در وقوع سیل سال 1378 در حوزه آبخیز جنگلی نکارود
حوزههای تخصصی:
جنگل ها به عنوان سیستم هایی که قادرند رفتارهای کیفی و کمی منابع اب را تنظیم کنند، همواره مطرح بوده و مطالعات مدون در این زمینه به اروپا، آمریکا و آفریقای شرقی برمی گردد. سعی این تحقیق نیز بر این بوده که نقش جنگل ها در حفاظت آب و کاهش سیلاب ها را از طریق مقایسه میزان نفوذپذیری خاک در کاربری جنگل با سایر کاربری های اراضی بررسی شده و اثر آن را در وقوع سیل مخرب مرداد ماه سال 1378 در حوزه آبخیز جنگلی نکارود نشان دهد. بر این اساس نقشه های کاربری اراضی این حوزه آبخیز در سالهای 1346 و 1378 در محیط GIS تهیه و مقایسه آنها نشان داد که سطح جنگل ها در این مدت کاهش یافته است. سپس در هر کاربری (جنگل متراکم، جنگل نیمه متراکم، جنگل تنک، مرتع و اراضی کشاورزی) ده نمونه انتخاب و نرخ نفوذپذیری خاک در هر نمونه با حلقه های نفوذسنج دوبل اندازه گیری شد. بر اساس نتایج به دست آمده، بیشترین دامنه نفوذ و نفوذپذیری متعلق به خاک کاربری جنگل متراکم و کمترین آن متعلق به کاربری کشاورزی می باشد. همچنین آزمون دانکن نشان داد که میان داده های مشاهده شده نفوذ کاربری کشاورزی با سایر کاربری ها تفاوت معنی دار وجود دارد. مدل هورتون نیز برای محاسبه میزان نفوذ در خاک کاربری های این حوزه مناسب است. در نهایت تغییرات پوشش گیاهی در اراضی بالادست، به عنوان عاملی موثر در تغییر نفوذپذیری خاک و حجم سیلاب ها مورد تاکید قرار گرفته و به عنوان دلیل اصلی سیل نکا در سال 1378 معرفی شدند.
مکان یابی بهینه فضاهای ورزشی شهر زنجان با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)
حوزههای تخصصی:
فضاهای ورزشی، یکی از مهمترین مراکز خدماتی در سطح شهر محسوب می گردند، که سطح درخور توجهی از فضاهای شهری را به خود اختصاص داده است، بنابراین، توجه به این نکته که فضاهای ورزشی باید به نحو شایسته-ای در سطح شهر مکان یابی گردند، ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، به بررسی وضع موجود فضاهای ورزشی شهر زنجان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) و مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) جهت مکان یابی بهینه فضاهای ورزشی شهر زنجان پرداخته شده است. پس از مطالعه وضع موجود فضاهای ورزشی، مشخص گردید که توزیع فعلی فضاهای ورزشی در سطح سلسله مراتب شهری مناسب نبوده است، به طوری که تفاضل سطح و سرانه بین وضع موجود و استاندارد فضای ورزشی به ترتیب محله، ناحیه، منطقه و شهر برابر با 0.85، 0.33، 0.33،0.58 متر مربع است. از مجموع 19 فضاهای ورزشی شهر زنجان، 9 فضای ورزشی در مقیاس محله، 6 فضای ورزشی در مقیاس ناحیه، 3 فضای ورزشی در مقیاس منطقه، 1 فضای ورزشی در مقیاس شهر، خدمات رسانی می کنند. برای تحلیل سازگاری کاربری ها و ارزیابی نحوه قرار گیری کاربری های همجوار با کاربری ورزشی از ماتریس سازگاری استفاده شد و مشخص گردید، که 35 درصد از کاربری های همجوار با کاربری ورزشی کاملاً سازگار و 65 درصد کاربری های همجوار با کاربری ورزشی نسبتاً ناسازگار هستند. به طور کلی، توزیع فضاهای ورزشی در سطح شهر زنجان مناسب نبوده است، بنابراین، در سناریوی مکان یابی بهینه فضای ورزشی نتایج زیر حاصل گردید: زمین های کاملاً نامناسب برای مکان یابی فضاهای ورزشی شهر 0.13 هکتار(1درصد)، زمین های نسبتاً نامناسب 1.56 هکتار(7 درصد)، زمین های بی تفاوت یا متوسط 11.04 هکتار(44درصد)، زمین های نسبتاً مناسب 9.4 هکتار(43 درصد) و زمین های کاملاً مناسب 1.4 هکتار(6درصد) از اراضی شهر زنجان را به خود اختصاص داده است.
سنجش کیفیت مکان های شهری با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره در GIS : مورد مطالعه : شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفیت زندگی در حال تبدیل شدن به ابزار مهمی برای ارزیابی سیاست های عمومی، رتبه بندی مکان ها، درک و اولویت بندی مسائل اجتماع، تدوین و پایش سیاست ها و راهبردها یا استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شهری است. در این مطالعه کیفیت مکان به عنوان منابع، امکانات و فرصت های فراهم شده به وسیله محیط برای تامین نیازهای انسانی و به عنوان زیرمجموعه کیفیت زندگی مورد توجه قرار گرفته، و با تلفیق داده های سنجش از دور، سرشماری و سایر داده های مکانی در محیط GIS به سنجش کیفیت مکان از طریق روش ارزیابی چندمعیاره در سطح نواحی شهرداری تهران پرداخته شده است. سه قلمرو اصلی ـ اجتماعی، دسترسی و فیزیکی به عنوان معیار تعیین گردید و با استفاده از تحلیل عاملی، از مجموع 49 پارامتر، مولفه های مربوط به هر قلمرو (زیرمعیارها) شناسایی شد. وزن های مولفه های مربوط به هر قلمرو با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی استخراج گردید و شاخص نهایی هر قلمرو با ترکیب خطی وزن دهی شده مولفه های استاندارد شده مربوط به هر قلمرو ایجاد شد و در نهایت قلمروهای سه گانه «اجتماعی و دسترسی و فیزیکی» به منظور استخراج شاخص نهایی کیفیت مکان با یکدیگر تلفیق شدند. علاوه بر این، با استفاده از شاخص تحلیل مکانی Getis-Ord خوشه های مطلوب و نامطلوب در هر قلمرو و در شاخص نهایی کیفیت مکان مشخص گردید. نتایج نشان داد که خوشه های مطلوب در قلمرو اجتماعی در نواحی شمالی و مرکز به سمت شمال، در قلمرو دسترسی در نواحی مرکزی و در قلمرو فیزیکی در نواحی شمالی شهر تهران اند. در نهایت تحلیل مکانی شاخص نهایی کیفیت مکان نشان داد که نواحی شمالی و مرکزی به سمت شمال شهر تهران محل تمرکز نواحی مطلوب، و بخش های غربی، جنوب غربی و تا حدودی جنوب شهر تهران محل تمرکز نواحی نامطلوب از لحاظ کیفیت مکان هستند. همچنین نتایج تحلیل همبستگی در مورد شاخص های نهایی در سه قلمرو اجتماعی، دسترسی و فیزیکی بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین شاخص نهایی قلمرو اجتماعی با شاخص نهایی قلمرو فیزیکی و قلمرو دسترسی است.
سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS ) و نیازمندیهای در حال پیدایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن آوریهای جدید باید بتواند بینش مسئولان را درباره مورد پیامدهای تصمیمات مربوط به سرمایه گذاریهای مسکن ‘صنعت‘مدیریت محیط‘برنامه ریزی شهری و دیگر زمینه ها را در سطح ملی ‘ منطقه -ای و محلی گسترش دهد . در این میان سیستم اطلاعت جغرافیایی (GIS ) با توجه به نیازمندیهای در حال پیدایش ‘مجموعه علوم کامپیوتری را درباره زمینه های عنوان شده فوق در اختیار دست اندر کاران و برنامه ریزان قرار میدهد . روشن ساختن اهداف GIS ‘ ذخیره داده ها ‘ پیشرفتهای مربوط به سخت افزار و نرم افزار و زمینه های مختلف کاربردGIS از جمله محورهای مورد بحث مقاله حاضر است .
فضا و محرومیت از دیدگاه GIS و SPACESYNTAX : آیا مورفولوژی شهری نقشی در محرومیت اجتماعی دارد ؟
علاقه مندی روبه رشدی نسبت به علل فضایی شکل گیری فقر و به ویژه ماندگاری ان، رایج است. این مقاله بدعتی روش شناسانه را ارائه می دهد که برای تحقیق درباره ارتباط بین جداسازی کالبدی و حاشیه گرایی اقتصادی در محیط شهری توسعه یافته است. با استفاده همزمان از gis برای طبقه بندی داده های تاریخی فقر، شاخصهای محرومیت و روش اندازه گیری جداسازی کالبدی در ....
تعیین مکانهای دفن مواد زائد شهری منطبق بر اصول زیست محیطی با استفاده از GIS
در کشور بیش از 92 درصد مواد زائد دفن می شوند که از این روش مدیریتی مواد زائد جامد، حدود 25 درصد دفن اصولی و تقریبا بهداشتی و مابقی به شکل غیر بهداشتی در مکانهای نامناسب و تلنبار می باشند. بنابراین تامین اهداف توسعه پایدار در پروژه های تعیین مکان دفن پسماندهای شهری، مستلزم رعایت اصول زیست محیطی است...
پهنه بندی اقلیمی شمال غرب ایران به روش لیتین اسکی با استفاده از (GIS)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی دوره پنجم پائیز و زمستان ۱۳۸۴ و بهار و تابستان ۱۳۸۵ شماره ۶ و ۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش منطقه شمال غرب ایران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و با به کارگیری توان رقومی روش طبقه بندی اقلیمی لیتین اسکی پهنه بندی شده است . جهت رسیدن به این هدف پهنه های هم ارزش شش عنصر مورد نیاز در روش لیتین اسکی به کمک نرم افزارهای Arcinfo ، Arcview و SPSS تهیه گردیده است و سپس هر عنصر اقلیمی بر اساس طبقات تعریف شده در روش مورد استفاده پهنه بندی گردیده و نهایتاً نقشه نهایی که مرکب از خصوصیات شش گانه اقلیمی می باشد، بدست آمده است . در کل منطقه 21 اقلیم متمایز حاصل شده که نشان دهنده توان روش طبقه بندی اقلیمی مورد استفاده و همین طور نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت این کار می باشد. بیشترین فراوانی متعلق به پهنه معتدل نیمه خشک با درجه بری خفیف و تمرکز بارش زمستانی و دارای یک تا سه ماه خشک و وضعیت تابش نرمال می باشد. این پهنه 26785 کیلومتر مربع از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است که بیش از 25 درصد مساحت کل منطقه است و بقیه مساحت متعلق به 20 پهنه دیگر می شود.
مکان یابی مراکز آموزشی دبیرستان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، نمونه موردی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع جمعیت شهرهای ایران به خصوص شهرهای بزرگ موجب افزایش تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی شده است. و این امر به دلیل نبود نظام مدون و دقیق برنامه ریزی در اکثر شهرهای ایران مشکلات فراوانی را به وجود آورده است، که از مهم ترین آنها کاهش سرانه خدمات آموزشی می باشد. مکان های آموزشی یکی از کاربری های اساسی است که تخصیص فضا به این کاربری از موضوعات مهم برنامه ریزان و برنامه ریزی شهری می باشد. به دلیل حساسیت این کاربری و ارتباط مستقیم آن با خانواده ها ،نحوه تخصیص فضا برای کاربری آموزشی از اهمیت زیادی برخوردار است. این مساله در شهرهای بزرگ از جمله تبریز بنا به دلایل متنوعی چون تراکم بالای جمعیت،کمبود زمین و همجواری کاربری های مختلف با یکدیگر دشواری مساله را افزایش داده است. در تحقیق حاضر با تشکیل پایگاه اطلاعاتی، مراکز آموزشی دبیرستان شهر تبریز با بررسی متغیرهای مهمی چون جمعیت،کاربری مطلوب شهری، مکان مدارس، عامل سازگاری، مطلوبیت، فاصله از کاربری های دیگر و با بهره گیری از فناوری سیستم اطلاعات جغرافیایی موردارزیابی قرار گرفته است. سپس از طریق مدلAHP هر کدام از لایه ها ابتدا به صورت منفک وزن دهی شده و پس از آن در ترکیب با لایه های دیگر وزن نهایی آنها مشخص گردیده است.
مکان یابی پایانه مسافربری بین شهری با تاکید بر پارامترهای محیط طبیعی (اقلیم، هیدرولوژی وتوپوگرافی)، مطالعه موردی شهر تسوج
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر باهدف بررسی تاثیرپارامترهای محیط طبیعی در مکانیابی پایانه-های بین شهری (مسافربری) به مطالعه موردی یکی ازشهرهای شهرستان شبستر در استان آذربایجان شرقی می پردازد. روش تحقیق این پژوهش آماری توصیفی با استفاده از مدل پتانسیلی هنس می باشد. به همین منظور با استفاده از قابلیت های GIS ، از داده های مربوط به شاخص های هیدرولوژی، اقلیم و توپوگرافی شهر، برای ترسیم بافر و تحلیل فضایی از بسته نرم افزاری spatial analysis، استفاده شد. همچنین با استفاده از نوار ابزار spline منطقه موردمطالعه در رابطه با پارامترهای اقلیم مرزبندی و شیب منطقه را باایجادtin در محیط GIS و با استفاده از نوار ابزارslope طبقه بندی شد. به این ترتیب مکان های بهینه از نظر شاخص های هیدرولوژیکی، اقلیمی و توپوگرافیک به صورت polygon مشخص-گردید. سپس با هم پوشانی این polygonها و با استفاده از تئوری فیلد پتانسیل افزایشی و با هم پوشانی polygon ها، نقاط هم پوشان به عنوان نقطه بهینه از نظرمحیط طبیعی انتخاب گردید. لازم به یادآوری است که در مکان یابی پایانه عوامل مختلف می توانند به عنوان معیار مکان یابی قرار گیرند. در این مقاله تاکید بر پارامترهای محیط طبیعی است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در مکانیابی پایانه های شهری و سایر تاسیسات و خدمات شهری مفید واقع شود.
تعیین عرصه های مناسب برای تغذیه مصنوعی بر پایه ی تلفیق روش های ANP و مقایسه زوجی در محیط GIS، مطالعه موردی دشت گربایگان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عمدهای از کشور ایران جزء مناطق خشک و نیمهخشک محسوب میشود و آب ب ه عنوان یک عامل محدود کننده فعالیتهای بشر در این مناطق به شمار میآید. وجود سیلابهای مخرب و کمبود آب در این مناطق، لزوم مهار سیلابها را ایجاب میکند. پخش سیلاب یک استراتژی مناسب برای مهار سیلاب و بهرهوری از آن است. تعیین عرصههای مناسب برای پخش سیلاب و وارد کردن آب به یک سازند نفوذپذیر، یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده موفقیت طرح های پخش سیلاب است. از این رو، در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره ( MCDM )، مناسبترین عرصهها برای اجرای عملیات پخش سیلاب در دشت گربایگان فسا شناسایی شوند. بدین منظور، ابتدا دادههای 8 پارامتر تاثیرگذار-شیب، کیفیت آب، زمینشناسی، ضخامت آبرفت، کاربری اراضی، قابلیت انتقال، ژئومورفولوژی و تراکم زهکشی- منطقه مورد مطالعه، در محیط GIS آمادهسازی گردید و با استفاده از روش ANP و مقایسه زوجی به ترتیب وزن هر معیار و وزن کلاسهای هر لایه در نرمافزار Super Decision محاسبه شد. در مرحله بعد، نواحی دارای محدودیت برای پخش سیلاب حذف گردید. سپس با استفاده از توابع تحلیلی GIS ، کل محدوده برای هر یک از معیارهای تعیین شده پهنهبندی شد. در نهایت، با تلفیق نقشههای
پهنهبندی شده براساس وزن اکتسابی از روش ANP ، نقشه نهایی در پنج کلاس از کاملاً مناسب تا نامناسب تهیه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مناطق کاملاً مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها، اغلب در نهشتههای کواترنری Qb ، Qgsc و Qg و واحدهای ژئومورفولوژیکی پدیمنتی و مخروطافکنهای با شیب کمتر از 3 درصد واقع شدهاند . همچنین نتایج حاصل از این روش با استفاده از کنترل زمینی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت که حاکی از برآورده شدن همه معیارهای انتخابی در نواحی کاملاً مناسب، و رضایت بخش بودن به کارگیری روشهای MCDM در تلفیق با GIS در امر مکانیابی عرصههای مناسب برای تغذیه مصنوعی آبخوانها است.
مدلسازی محلات مسکونی مناسب شهر اردبیل به روش AHP در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب فرایندهای فیزیولوژی، جسمی و روانی انسان از شهرنشینی تاثیر پذیرفتهاند، بنابراین، برخی از معضلات خاص بشر از جمله بیخوابی، اضطراب، افسردگی، خستگی روانی و غیره از این امر ناشی می شوند. توسعه بی رویه شهری، افزایش وسائل نقلیه و زوال محیط زیست، آثار زیانباری بر ساختار محیطی-کالبدی شهر وارد کرده است. فقدان ایمنی شهروندان در مقابل تصادفات، عدم امنیت در فضاهای شهری و مسکونی، انزوا، افسردگی و گسست اجتماعی در محلات شهری از بیماریهای مزمن در محیطهای شهری هستند. بنابراین شناسایی اثرات نامطلوب توسعه شهری و مسکن، بر سلامت عمومی شهروندان و ارتقای زندگی سالم شهری ضروری است. پژوهش حاضر برگرفته از طرح تحقیقاتی است که اتمام آن بیش از یک سال طول کشیده است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین محلههای مناسب شهر اردبیل به منظور سکونت است. در هدف فرعی نیز به تعیین فاکتورهای مناسب برای محلات شهری برای سکونت پرداخته شد. در این پژوهش تلفیق مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و منطق ارزشگذاری لایهها ( Index Overlay ) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، به مدلی برای مکانیابی محلات مناسب به منظور سکونت در شهرستان اردبیل منتج شده است. این مطالعه نشان دهنده انطباق وضعیت اجتماعی و اقتصادی محلات شهری با درجه مطلوبیت آنها است که در زندگی روزمره شهر اردبیل قابل مشاهده است.
بررسی تاثیر الگوریتم های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای بر شماره منحنی رواناب و دبی حداکثر سیلاب به کمک GISوRS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری اراضی یک خصوصیت مهم در فرآیند رواناب می باشد که بر روی نفوذ، فرسایش و تبخیر و تعرق اثر می گذارد. در این مطالعه، تاثیر الگوریتم های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای بر نقشه های کاربری اراضی و شماره منحنی رواناب و همچنین دبی سیلاب به کمک GIS وRS بررسی شده است. این تحقیق بر روی حوضه ی آبریز منصورآباد بیرجند و به کمک تصاویر ماهواره لندست 7 (ETM+) انجام گردیده است. نقشه ی کاربری اراضی به کمک الگوریتم های حداکثر احتمال، حداقل فاصله و فاصله ی ماهالانوبیس با استفاده از تصاویر ماهواره ای تعیین شد. سپس نقشه ی پوشش گیاهی به کمک شاخص NDVI و نقشه ی گروه هیدرولوژی خاک با استفاده از نقشه های خاک، زمین شناسی و توپوگرافی تهیه گردید. با تلفیق نقشه های کاربری اراضی، پوشش گیاهی و گروه هیدرولوژی خاک در GIS و به کمک جدول SCS، نقشه شماره منحنی رواناب برای هر یک از الگوریتم ها تعیین شد. همچنین برای ارزیابی صحت شماره ی منحنی به دست آمده از هر یک از الگوریتم ها، دبی حداکثر سیلاب به کمک مدل HEC-HMS محاسبه و با مقدار اندازه گیری شده، مقایسه گردید. نتایج نشان داد که الگوریتم های حداکثر احتمال و فاصله ماهالانوبیس به ترتیب با ضریب کاپای طبقه بندی 7/0و 65/0 و صحت دبی 80% و 72% با نتایج اندازه گیری شده، بهترین روش ها برای طبقه بندی تصاویر ماهواره ای هستند. این تحقیق همچنین مشخص کرد که تغییر الگوریتم طبقه بندی، اثر بسیار زیادی بر روی شماره منحنی و دبی سیلاب می گذارد.
مکان یابی مناطق بهینه ی توسعه ی فیزیکی شهر بابلسر بر مبنای شاخص های طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر اکثر شهرها به خاطر محدودیت های فیزیکی توسعه ی شهری با مقوله ی توسعه ی فیزیکی درگیرند. شهر بابلسر نیز با توجه به قرار گرفتن در منطقه ی شمال کشور ایران، نمی تواند به صورت گسترده توسعه یابد چرا که با محدودیت های فیزیکی توسعه ی شهری مانند دریا، رودخانه و وجود زمین ها و باغ های حاصلخیز در روند توسعه ی شهری مواجه است. هدف از این پژوهش دستیابی به متغیرهای مؤثر در توسعه ی فیزیکی شهرها و دستیابی به الگویی که توسعه ی آتی شهر بابلسر را با کمترین خسارت به محیط طبیعی مکان یابی نماید، می باشد. بنابراین با توجه به اهداف این پژوهش، از روش تجزیه و تحلیل وضع موجود و مدل سازی داده ها استفاده شده است. بدین منظور ابتدا برای ایجاد پایگاه داده سیستم اطلاعات جغرافیایی، اطلاعات فضایی محدوده مورد مطالعه از روی نقشه های مربوطه، رقومی و ذخیره گردید و سپس اطلاعات توصیفی، وارد سیستم شده و به اطلاعات فضایی متصل شد، تا قابلیت تجزیه و تحلیل اطلاعات فراهم گردد. سپس با همپوشانی نقشه های مختلف در محیط «GIS»، دو منطقه ی بهینه ی توسعه ی فیزیکی بابلسر مشخص گردید. شهر بابلسر با توجه به محصور بودن در اراضی کشاورزی دو گزینه برای توسعه ی فیزیکی پیش رو دارد: اول توسعه ی شهر از درون که با تخصیص تراکم ساختمانی بیشتر به ساختمان های شهر امکان پذیر است و دوم توسعه به سمت بیرون است. مناسب ترین مکان جهت گسترش آتی شهر جنوب شرقی و در اولویت دوم جنوب غربی بابلسر می باشد.