مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
GIS
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی علاوه بر پیامدهای مثبت، همواره با مسائل و مشکلاتی نظیر افزایش نرخ بیکاری، خشونت، ناهنجاری های اجتماعی و بزه کاری همراه بوده است. جرم از پیامدهای منفی عمده ای است که بر رفاه افراد، خانواده ها و جوامع تأثیر بسیار می گذارد. افزایش میزان جرم و جنایت و خشونتهای شهری در اکثر کشورهای جهان و طرح دیدگاه های جدید پیرامون مکان جرم و لزوم بررسی عوامل مکانی- فضایی این کجرویها و شناسایی مکانهای مستعد برای ارتکاب بزه کاری در شهرها و تلاش برای پیگیری و کاهش آن، علل اهمیتیابی بررسیهای جغرافیایی و جامعهشناختی جرم در مقطع کنونی است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی و میدانی بوده که اطلاعات مورد نیاز از پرونده مجرمان با استفاده از پرسش نامه معکوس جمع آوری شد و از نرم افزار GIS برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور پراکنش مکانی فضایی جرمخیزی در محله های شهر کرمانشاه استفاده شده است. نتایج نشان داده که درصد قابل توجهی از جرایم در مناطق و محله های پرجمعیت که مهاجرپذیر هستند، رخ داده و هم چنین بازارها و خیابان های شلوغ مکانی مستعد برای بزه است و بیشتر مجرمان در گروه سنی جوانان قرار دارد.
تحلیلی بر آمایش سرزمین شهرستان مرودشت با رویکرد اصلاح روش کمی در نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین و استفاده صحیح و متناسب با ویژگی های محیطی در سطح منطقه و کشور، از اصول اولیه و مهم توسعه پایدار به شمار می آید. با توجه به جمعیت زیاد، تغییر کاربری ها در شهرستان مرودشت زیاد می باشد. مقاله بر آن است تا مقایسه ای بین کاربری اراضی موجود و نقشه آمایش تهیه شده برای شهرستان انجام دهد. روش تحقیق از نوع ""توصیفی- تحلیلی"" می باشد و برای جمع آوری داده ها از ابزار کتابخانه ای، پرسشنامه و مطالعات و مشاهدات میدانی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزارArcGis9.3 صورت گرفته است. مقایسه توان زیست محیطی شهرستان با کاربری اراضی از طریق روی هم گذاری لایه های مختلف اطلاعاتی با استفاده از مدل مخدوم و با روش کمی آمایش به کمک GIS صورت گرفت و نقشه آمایش سرزمین منطقه تهیه گردید. لازم به ذکر است اصلاحاتی در فرایند آمایش نظیر عدم تهیه واحدهای زیست محیطی و بهره گیری از نقشه کاربری فعلی انجام پذیرفت. نتایج نشان می دهد که کاربری کشاورزی آبی و سپس اکوتوریسم از بیشترین اولویت (مجموع سناریوها) و تنها گستره کاربری نزدیک به کاربری فعلی، توسعه شهری و صنعتی و روستایی (حدود 4/0 درصد) می باشد. هم چنین بهره برداری در عرصه کشاورزی آبی (40%) و حفاظت (5/1%) کمتر از توان محیطی بهینه منطقه و در عرصه جنگلداری (22%) و مرتعداری (32%) بهره برداری بیش از توان محیطی می باشد.
مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق کشور بر مبنای توسعه ی دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نوآوری و خلق دانش یک حوزه پژوهشی مهم در برنامه ریزی توسعه منطقه ای محسوب می شود. بسیاری از کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و به تقویت بخش های دانش محور اقتصادی پرداخته اند. در کشور ما نیز طی سالهای گذشته اقداماتی در راستای توسعه مبتنی بر دانش صورت گرفته و متأثر از آن، تحولاتی در فضای سرزمینی کشور و نقش و جایگاه استان ها در فرایند این تغییر و تحول، در حال شکل گیری است. با در نظر گرفتن این تحولات، هدف اصلی این مقاله، مقایسه تطبیقی جایگاه مناطق مختلف کشور در توسعه دانش محور می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحقیق کمی- تحلیلی و با استفاده از داده های آماری موجود و از طریق ابزار GIS و تحلیل های فازی و سلسله مراتبی (AHP) موجود در آن و نیز نرم افزار SPSS، به تحلیل پیامدهای این تغییر و تحولات پرداخته و تلاش نموده است تا جایگاه استان های کشور را در فرایند توسعه دانش محور مشخص نماید. برای این منظور با توجه به معیارهای مورد استفاده در مطالعات مشابه و همچنین با توجه به امکان دسترسی به داده ها و اطلاعات مربوط به این معیارها، در نهایت 15 نماگر در 4 گروه شاخص انتخاب، و بر این اساس 31 استان کشور رتبه بندی شده که نتایج، حاکی از عدم تعادل شدید میان مناطق کشور در زمینه ظرفیت توسعه مبتنی بر دانش است. مناطق مرکزی کشور دارای وضعیت بهتری بوده و هر چه به سمت پیرامون می رویم شرایط به سمت بدتر شدن حرکت می کند. در این میان، استان تهران با فاصله بسیار زیادی از دیگر استان ها در رتبه نخست قرار گرفته و پس از آن استان های قم، سمنان و اصفهان در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. همچنین سه استان کردستان، سیستان و بلوچستان، و خراسان شمالی به ترتیب رتبه های بیست و نهم تا سی و یکم را به خود اختصاص داده اند. این روند نشان دهنده نابرابری های فضایی در توسعه دانش محور است که ضرورت و لزوم بازنگری سیاست ها و برنامه ریزی برای کاهش فاصله میان مناطق کشور را در میان سیاستگزاران کشور بازتاب می دهد.
تحلیل توزیع فضایی مراکز تجاری نوین شهری و مکان یابی بهینه آن ها با استفاده از GIS و AHP (مورد پژوهی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز تجاری نوین مجتمع هایی متشکل از صدها مغازه و واحدهای تجاری- خدماتی در سطح نواحی شهری است. مکان یابی نادرست این مراکز و عدم توجه به نقش آن در ارائه خدمات به شهروندان از معضلات مشترک بسیاری از شهرهاست. شهر شیراز به دلیل گسیختگی ساختار فضایی شهر با نارسایی و کمبود مراکز تجاری نوین در مناطق شهری مواجه است. هدف پژوهش ارزیابی توزیع فضایی مراکز تجاری نوین شهری و مکان یابی بهینه آن ها در شهر شیراز است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی– تحلیلی انجام یافته است. متغیرهای پژوهش شعاع پوششی، تراکم جمعیت، شبکه معابر و کاربری اراضی سازگار و ناسازگار است. معیارها و زیر معیارها، بر اساس وزن دهی انجام شده در مدل AHP ، باهم تلفیق گشته و با استفاده از GIS روشIndex overlay نقشه نهایی مراکز تجاری نوین مشخص گردید. در این پژوهش شاخص شعاع پوششی با وزن نرمال 16/2 بیش ترین تأثیر و شبکه معابر با 5/0 کمترین تأثیر را داشته است. نتایج یافته ها نشان می دهد که مراکز تجاری نوین موجود شیراز جهت خدمات رسانی به تمام شهروندان کافی نبوده و بیش از نیمی از محدوده شهر، خارج از شعاع پوشش استاندارد مراکز تجاری نوین هستند و نیازمند مراکز جدید می باشند، تا کل فضای شهر تحت پوشش مراکز موجود و پیشنهادی قرار گیرد در این پژوهش مکان بهینه کاربری های مورد نظر از مناسب ترین تا نامناسب در نقشه شهر شیراز با استفاده از معیارهای معرفی شده در نقشه جانمایی شده است . عمده ترین مکان های مناسب به ترتیب در مناطق 7، 3، 2 و 5 جهت احداث مراکز تجاری نوین هستند.
ارزیابی و مکان یابی کاربری پارک های شهری منطقه ۹ شهرداری مشهد با استفاده از تحلیل شبکه (Network Analysis)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی معیارهای مؤثر در مکان یابی پارک های منطقه ۹ شهرداری مشهد در سه مقیاس همسایگی، محلی و ناحیه ای با تأکید بر اصول الگوی تخصیص کمینة فاصله، و در نهایت بررسی پتانسیل منطقه به لحاظ ساخت این نوع پارک هاست؛ لذا با استفاده از روش اسنادی و میدانی، پس از بررسی کمبودها و تحلیل وضعیت فعلی منطقه، شش معیار برای بررسی محدوده های مناسب جهت احداث پارک انتخاب شده است که عبارت اند از: مراکز ثقل جمعیتی، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از مراکز فرهنگی، دسترسی به شبکه های ارتباطی، فاصله از پارک های موجود و دسترسی به زمین های مستعد. همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان ابزار تلفیق، تحلیل و نمایش داده های مکانی در فرایند مکان یابی، استفاده و فضاهایی که نیازمند برنامه ریزی بوده، مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که سرانه پارک های منطقه برابر ۳/۱ متر مربع بوده و برای رسیدن به استاندارد پیشنهادی طرح جامع (۶۲/۲ متر مربع)، بایستی حدود ۸/۵۲ هکتار به مساحت پارک های منطقه افزوده شود. بنابراین جهت رفع کمبود منطقه با استفاده از تحلیل شبکه در محیط GIS، حدود ۶۱ هکتار از اراضی بایر در دو اولویت اول و دوم، مناسب جهت احداث پارک پیشنهاد شده است.
برنامه ریزی سبزراه های شهری (مطالعه موردی: منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صاحب نظران در عرصه محیط زیست شهری از کارشناسان جنگل داری شهری و فضای سبز گرفته تا معماران منظر و محیط زیست هر کدام سعی خود را بر این نهاده اند تا با ارائه راهکارهای جدید، میزان فضاهای سبز شهری را افزایش داده و در جهت واردکردن فضای سبز به شهرها، به عنوان بخش جاندار محیط شهری، بهترین راه حل ها را ارائه دهند. در این میان، سبزراه ها علاوه بر تأمین نیاز شهرها به فضای سبز می توانند در عرصه حمل ونقل پاک شهری ایفای نقش کنند. در این پژوهش سعی شده جهت چگونگی برنامه ریزی سبزراه های شهری بر اساس فرمول جاذبه کالیبره شده و به کمک روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) راهکاری ارائه شود. استفاده از این روش در منطقه یازده شهری کلان شهر مشهد منجر به پیشنهاد سبزراهی به طولی حدود ۵/۱۱ کیلومتر شد. استفاده از این روش در کلان شهرهایی که دارای قطعات طبیعی در میان بافت مصنوعی شهر نیستند و در عین حال خواهان تغییر در فرم شهر و ایجاد ارتباط و تعامل بیشتر انسان به صورت پیاده با فضای شهر هستند، مناسب و انجام پذیر است.
پهنه بندی روزهای شرجی در نیمه جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حاشیه دریاهای گرم، بر اثر افزایش دما و رطوبت نسبی پدیده ی اقلیمی شرجی رخ می دهد که سبب سلب آسایش و بروز مشکلاتی در زندگی روزمره ی انسان می شود. در این مطالعه، طبقه بندی روزهای شرجی در نیمه ی جنوبی ایران بررسی شد و پهنه بندی ویژگی های آماری روزهای شرجی با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. برای دستیابی به این اهداف، داده های ساعتی و روزانه فشار جزئی بخار آب برای یک دوره ی 15 ساله (2009 - 1995) مربوط به 13 ایستگاه منتخب از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. سپس، روزهای شرجی براساس آستانه ی فشار جزئی بخار آب 8/18 هکتوپاسکال استخراج و در قالب هشت طبقه ی جداگانه تقسیم شد و پهنه بندی ویژگی های آماری روزهای شرجی با روش میانیابی کریجینگ صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین روزهای شرجی در مقیاس ماهانه در دو ماه ژوئن و ژولای و کمترین آن در ماه ژانویه اتفاق می افتد. در مقیاس فصلی، نیز بیشترین تعداد روزهای شرجی متعلق به فصل تابستان و کمترین آن مربوط به فصل زمستان است. از لحاظ مکانی نیز جنوب شرق ایران در مقایسه با جنوب غرب بیشترین تعداد روزهای شرجی را دارد. طبقه بندی روزهای شرجی نیز نشان داد که ایستگاه چابهار با بیشترین تعداد روزهای شرجی طبقه ی هشت (کل 24 ساعت شبانه روز دارای شرایط شرجی) حادترین ایستگاه در بین ایستگاه های مورد مطالعه بوده و ایستگاه هایی همچون کرمان، زاهدان و شیراز با داشتن کمترین روز شرجی طبقه ی هشت بهترین شرایط را دارا بوده اند.
برنامه ریزی پیشگیری از صدمات سانحه زلزله در شهر سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی بزرگ و پهناور است که بر روی کمربند زلزله ای آلپ هیمالیا قرار گرفته است. ناحیه ی آذربایجان و شهر سراب نیز از مناطق لرزه خیز ایران است. هدف اصلی این مقاله برنامه ریزی برای کاهش صدمات ناشی از زلزله در شهر سراب است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. در این زمینه، با توجه به هدف تحقیق نُه معیار شناسایی و ارزیابی شد، بدین صورت که برای هر کدام از شاخص ها و یا معیارها یک لایه نقشه با فرمت shp تهیه شد و، سپس، طی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به متغیرها عملیات روی هم گذاری لایه ها با استفاده از توابع تحلیلی موجود در نرم افزار Arc gis صورت گرفت. با توجه به یافته های حاصل از تحقیق می توان گفت که شهر سراب از نظر آسیب پذیری در مقابل خطر زمین لرزه وضع مطلوبی ندارد، به طوری که همه ی نقاط شهر سراب به هنگام بروز زلزله آسیب پذیر است. با وجود این، برخی از محلات آن به دلیل کیفیت نامناسب ساختمان ها و آسیب پذیری شبکه ی معابر و فشردگی بیش از حد و دسترسی نداشتن به فضای باز دارای آسیب پذیری بیشتری هستند
ارزیابی خطرات زیست محیطی مناطق حاشیه دریاچه ارومیه ناشی از نوسانات مرز پیرامونی طی سال های 1985 تا 2010
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تأثیر ات و توان های محیطی امروزه به عنوان یکی از مباحث پایه ای برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و طرح های شهری و روستایی مطرح است. دریاچه ارومیه در 45 درجه و 10 دقیقه تا 45 درجه و 45 دقیقه طول شرقی و 37 تا 38 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. حداکثر مساحت آن در ماه های اردیبهشت و خرداد و حداقل گسترش آن در ماه های مهر و آبان است مساحت کل حوضه آبریز دریاچه ارومیه بالغ بر 51876 کیلومتر مربع و طول دریاچه حدود 140 کیلومتر و عرض آن 20 الی 50 کیلومتر می باشد و محیط آن حدود 500 کیلومتر برآورد شده است در این دریاچه یک جریان داخلی آب در سمت غرب از شمال به جنوب و در سمت شرق از جنوب به شمال وجود دارد که در سواحل شمالی دارای جهت شرقی- غربی و در سواحل جنوبی دارای جهت حرکت غربی - شرقی است. و این امر بر مشکلات مناطق واقع در شرق دریاچه که دارای حداکثر پسروی نیز می باشند؛ می افزاید. این پژوهش با توجه به نوع هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. در ابتدای امر از تصاویر موزاییک شده سال های 1985 و 2010دریاچه ارومیه استفاده گردید. در محیط نرم افزار قسمت های مختلف آن برش زده شد و در محیط نرم افزاری ARC GISبر روی دریاچه ارومیه بر اساس وضعیت بهره وری اراضی و مناطق جمعیتی و ... چهار سطح مشخص گردید. سپس با استفاده از لایه های مختلف جمعیت، مناطق مسکونی، ارتفاع، کاربری و ... از طریق روی هم گذاری لایه 5 مورد نقشه مناسب تهیه گردید که به تفسیر هر کدام از نقشه پرداخته شد تحقیقات نشان داد که اکثر شهرهایی که در بخش شرقی منطقه مطالعاتی قرار دارند همچون: تبریز، آذرشهر، صوفیان، میاندوآب، مرند و ... حداکثر خطرپذیری قرار دارند و شهرهایی هم چون بناب که جهت باد در آن ها غربی می باشند در اوج خطرپذیری قرار دارند چون اکثر مناطق حاشیه دریاچه در ارتفاعات زیر 30 متر از سطح دریا قرار دارند بر میزان خطرپذیری مناطق افزوده می گردد که در صورت جابجایی نمک توسط باد و آبیاری از طرف کشاورزان با شورشدن اراضی آبی و دیم به مساحت حدود 10 میلیون هکتار بر مشکلات در طول زمان نیز افزوده خواهد شد و در نهایت منجر به مهاجرت صدها هزار نفر از ساکنین منطقه ما خواهد شد.
پهنه بندی تخریب اراضی محدودة شهر کرمان بر اثر توسعة شهری – صنعتی (بیابان زایی تکنوژنیکی) با به کارگیری GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر حاکم شدن اقلیم خشک بر کشور ایران، موجب گسترش بیابانی شدن اراضی اطراف شهرها شده است. محدوده ای که برای این پژوهش انتخاب شده، اراضی اطراف شهر کرمان است. به منظور بررسی میزان بیابان زایی اطراف این شهر پس از تصحیح هندسی و رادیومتریک تصویر سنجندة ETM+2009 ماهوارة لندست و عکس های هوایی با مقیاس 1:5000 منطقه، نقشه های کاربری اراضی و پوشش گیاهی منطقه تهیه شد، و سپس، برای برآورد تعیین شدت بیابان زایی اراضی محدودة شهر کرمان، شاخص های مربوط به معیار توسعة شهری و صنعتی براساس مدل IMDPA، شامل تراکم راه ها و معادن، میزان تراکم فضای سبز، تبدیل اراضی مرتعی، و جنگلی و تبدیل اراضی باغی و زراعی به کار گرفته است. سپس، پارامترهای یادشده براساس میزان تأثیر آن ها در تخریب و بیابانی شدن اراضی منطقه امتیازدهی شد. در نهایت، در محیط نرم افزار GIS با به کارگیری توابع تحلیلی مورد نیاز براساس مدل IMDPA، اراضی منطقه از نظر شاخص بیابانی شدن پهنه بندی شد. نتایج نشان می دهد اراضی محدودة شهر کرمان در اثر بیابان زایی تکنوژنیکی به سه بخش بحرانی، متوسط و کم قابل طبقه بندی هستند.
ارزیابی نئوتکتونیک گسل کلمرد با استفاده از GIS، منطقه شیرگشت (ایران مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور تعیین میزان فعالیّت تکتونیکی جوان هر منطقه می توان به کمک اندازه گیری های کمی، چشم اندازهای سطح زمین را بررسی و شاخص های مورفولوژیک را محاسبه کرد. از جمله مهم ترین عناصری که در طبیعت متأثر از فعالیّت های زمین ساختی هستند، رودخانه ها و شبکه های زهکشی می باشند. در این مطالعه نیز به منظور بررسی سطح فعالیّت تکتونیکی اخیر منطقه شیرگشت، 6 اندیس مورفومتریک شامل گرادیان طولی رودخانه ای (SL)، میزان کج شدگی حوضه (Af)، انتگرال هیپسومتری و نمودار هیپسومتری (Hi)،نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf)، نسبت شکل حوضه (Bs)و سینوسیته پیشانی کوهستان (J)اندازه گیری شده و نتایج آن با مطالعات لرزه خیزی بر روی گسل کلمرد در شمال بلوک طبس (ایران مرکزی) تلفیق شده است. به همین جهت در ابتدا بر روی مدل رقومی ارتفاعی Aster DEM با وضوح 30متر در محیط ArcGISآماده سازی لازم صورت گرفته و 89 حوضه های آبریز و نیز طولانی ترین مسیر احتمالی عبور رودخانه برای هر حوضه استخراج گردیده و سپس اندیس های مورفومتریک مذکور اندازه گیری شده است. نتایج حاصل از اندازه گیری های صورت گرفته پس از تدقیق با بررسی صحرایی نشانگر فعالیّت بالای تکتونیکی در ناحیه ی نِوِنگ کوه، کوه پیرحاجت می باشد.گسل کلمرد نیز دارای فعالیّت بعد از نئوژن می باشد. وقوع زلزله های 100 سال اخیر بر روی گسل های نام برده گواهی بر این مدعا می باشد.
مطالعه ی تغییرات کاربری اراضی به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهرستان اندیمشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش پرشتاب جمعیّت در بسیاری از شهرها، موجب تغییر کاربری اراضی و تغییر شکل فیزیکی شهر شده است. مطالعه ی تغییرات کاربری های اراضی شهرها و بررسی علل آن طیّ دوره های زمانی مختلف، می تواند در مدیریت بهینه شهرها و منابع طبیعی مؤثر باشد. در این مطالعه که در جنوب غرب ایران، در شهر اندیمشک انجام شده است، با استفاده از تصاویر ماهواره های MSS و TM لندست 5 و لندست 8 در سال های 1364، 1379 و 1392 به عنوان منبع داده و با توصیف تصاویر به کمک طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم maximum likelihood، در نرم افزار ENVI 4/8 تغییرات کاربری اراضی بخش جنوبی شهر اندیمشک طیّ سال های 1364 تا 1392 بررسی شد. نتایج نشان داد که از سال 1364 تا 1392 مساحت مراتع کاهش یافته و به مساحت مناطق مسکونی، زمین های کشاورزی و اراضی پوشیده از آب افزوده شده است. بیشترین تغییر در میان کاربری های مورد مطالعه در کل بازه 28 ساله مربوط به زمین های مرتعی می باشد که میزان 17905.09 هکتار کاهش داشته است و کم ترین تغییر مربوط به مناطق شهری می باشد که میزان 2840.97 هکتار افزایش داشته است.
ارزیابی تامین انرژی برای سیستم های فتوولتائیک بر مبنای تابع تحلیل گر انرژی خورشیدی (منطقه موردی: بزرگراه زنجان – تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیازبشربهانرژیبهطورمداومدرحالافزایش،ومنابعانرژیفسیلیدرحالکاهشاست.استفادهبی رویهازسوخت هایفسیلیباآلودگیمحیطزیست،حیاترابررویزمینتهدیدمی کنند. امروزهیکیازراه کارهابرایحلبحرانانرژیعلاوهبراصلاحمصرف،استفادهازانرژی هایتجدیدپذیرمی باشد. انرژیخورشیدییکیازانرژی هایتجدیدپذیراست. دراینمطالعهاستفادهازGISدرارزیابیانرژیخورشیدیبرایتامینسیستم هایروشناییبزرگراهزنجان - تبریزتوسطتابعتحلیلگرخورشیدی (SolarAnalyst) پرداختهشدهاست. دراینمقالهازداده هایماهوارهایDEMASTERمنطقهموردمطالعهدرمحیطنرم افزارArcGISجهتمحاسبهتابشخورشیدیرسیدهبهسطحزمینبرایششماه(میتااکتبر) استفادهشد. نتایجحاصلازاینتحقیقنشاندادکهمنطقهموردمطالعهباتوجهبهتنوعتوپوگرافیازتابشمتنوعیبرخورداربودهوامکاناستفادهازسیستم هایخورشیدیفتوولتائیکبرایتامینروشناییبزرگراهزنجان - تبریزراتاییدمی کند. ودربحثتعیینمهم ترینعاملمؤثربرتابشدریافتیدرسطح،تابعSolarAnalyst بیش ترینهمبستگیراباعاملارتفاعوکم ترینهمبستگیراباعاملجهتشیبدارد.
ارزیابی آسیب پذیری مساکن روستایی در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاههای روستایی استان فارس (ارزیابی مسکن و جمعیت) در برابر زلزله با رویکرد مدیریت بحران است. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد کاربردی، با استفاده از منابع کتاب خانه ای و اطّلاعات آماری سال ۱۳۹۰ انجام و داده ها با نرم افزار سیستم اطّلاعات جغرافیایی و اکسل، تجزیه وتحلیل شده است. پهنه بندی خطر با استفاده از سه معیار زلزله، گسل و لیتولوژی در محیط سیستم اطّلاعات جغرافیایی انجام شده و وزن دهی به معیارها نیز با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است. معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مسکن، شامل قدمت بنا، مصالح به کاررفته در ساخت بنا، مساحت قطعات مسکونی، تراکم جمعیتی، تراکم واحد مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی می باشند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که بیش از ۸۰ درصد از مساحت استان، ۸۶ درصد از جمعیت و بیش از ۸۵ درصد از مسکن روستایی که عمدتاً غیرمقاوم، فرسوده و کوچک مقیاس در پهنه های پرخطر قرار دارند. هم چنین شهرستان های لارستان، قیروکارزین و بوانات در اولویت بیش تری برای به سازی و نوسازی مسکن قرار دارند. محدودیت ها/ راهبردها: از جمله محدودیت های پژوهش، عدم دسترسی به اطّلاعات دقیق سازه ای مسکن روستایی برای انجام مدل سازی زلزله در منطقه مورد مطالعه و عدم هم کاری متخصصّان مرتبط در تکمیل پرسش نامه های تحقیق است. هم چنین الزامات به سازی و نوسازی مسکن و رعایت استانداردهای لرزه ای باید در رأس برنامه ریزی های روستایی و مدیریت بحران قرار گیرد. راه کارهای عملی: با توجّه به نتایج به دست آمده، باید نوسازی مساکن روستایی غیرمقاوم با نظارت دقیق و با توجّه به آیین نامه لرزه ای و ضوابط آن و هم چنین با توجّه به اولویت بندی شهرستان ها انجام شود. اصالت و ارزش: اهمّیّت پژوهش حاضر در این است که پهنه بندی خطر زمین لرزه و ارزیابی سکونت گاه های روستایی استان فارس، علاوه بر مشخص کردن محدوده های پرخطر، به برنامه ریزان کمک می کند که برنامه ریزی های دقیق تری را در نواحی بحرانی جهت کاهش خسارات ناشی از بحران زلزله تدوین کنند.
بررسی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله با استفاده از مدل MIHWP (مطالعه موردی منطقه 10 تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به تراکم بالای جمعیتی و ساختمانی، سازه های کم دوام، عرض کم معابر و درجه محصوریت بالا در شهرها، انجام مطالعات و برنامه ریزی های دقیق در راستای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از این رویداد طبیعی ضروری است. برای این منظور یکی از مهم ترین اقدامات می تواند شناسایی عوامل مؤثر در کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله باشد. شناخت و بررسی آسیب پذیری شهرها به ویژه محدوده هایی که به صورت اسکان غیررسمی و بافت فرسوده می باشد، اهمیت زیادی دارد. می توان با مشخص کردن پهنه های آسیب پذیر در برابر زلزله و با آگاهی از خسارت های ناشی از آن ها، شهرها را به گونه ای طراحی و برنامه ریزی کرد که به هنگام وقوع زلزله کم ترین آسیب به آن ها وارد شود. دراین پژوهش شاخص های کاربری زمین، عرض خیابان، تعداد طبقات، درجه محصوریت، تراکم جمعیتی، دانه بندی قطعات، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه، نوع سازه، قدمت ابنیه، دسترسی به فضاهای باز و دوری و نزدیکی به گسل های اصلی انتخاب و با استفاده از مدل MIHWP و به کارگیری قابلیت های نرم افزار Arc GIS در محاسبه، تجمیع و روی هم گذاری داده ها و لایه نقشه های شاخص های منتخب، آسیب پذیری منطقه 10 شهر تبریز در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قطعاتی که دارای خیابان های کم عرض، تعداد طبقات و درجه محصوریت بالا، مساحت کم تر، سطح اشغال، تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، نوع سازه کم دوام، قدمت ابنیه قدیمی، فاصله زیاد تا فضای های باز و فاصله نزدیکی به گسل های اصلی بوده اند، دارای امتیاز آسیب پذیری بالایی بوده و در نتیجه آسیب پذیر نشان داده شده اند. هم چنین در محدوده منطقه، با حرکت از سمت شمال غرب به طرف مرکز و شمال شرق به میزان آسیب پذیری شهر افزوده می شود.
پهنه بندی احتمال رخداد بیشینه بارش روزانه در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از خصوصیات مهم اقلیم همدان نامنظم بودن زمان بارش و ریزش حداکثر 24 ساعته در ماه های اسفند و فروردین است. این عامل، یعنی ریزش باران های شدید باعث افزایش خطر سیل در این استان گشته است. فصل زمستان ریزش به صورت برف است و زمان ذوب آن در فروردین ماه همراه با بارش باران باعث طغیان رودخانه ها می گردد. در ماه های دیگر سال خالی بودن زمین از پوشش زراعی و گیاهی و خشک بودن خاک و ... باعث افزایش سیلاب می گردد. عوامل سیل خیزی در استان همدان گوناگون و متنوع می باشد. از علل مهم و مؤثر در سیل خیزی یک منطقه، آب و هوا، ناهمواری پوشش گیاهی و ... هستند. در این مقاله حداکثر روزانه بارش به منظور پیش بینی حجم آب قابل استحصال ناشی از سیلاب ها و برنامه ریزی در جهت مدیریت منابع آب منطقه، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور بر اساس بارندگی های حداکثر 24 ساعته، نقشه مدل ارتفاعی و گرادیان بارش و نقشه هم باران منطقه برای دوره بازگشت های 2،10،25،50 با روش بهترین توزیع آماری برای منطقه (توزیع گمبل) برآورد و در محیط GISپهنه بندی شده (به روش کریجینگ) پهنه بندی شده با کاهش دوره بازگشت، میزان بارش محتمل روزانه کاهش می یابد. بر این اساس در دوره برگشت های فوق مناطق جنوب شرق و شمال غرب استان همدان (دشت کبودر آهنگ) دارای بیشترین بارش محتمل روزانه است. فراوانی تعداد سیل های رخ داده در استان، نشان دهنده این واقعیت است که مناطق نامبرده بیشترین و مهیب ترین سیل ها را در استان به خود اختصاص داده اند (سیل سال 1366منطقه کبودر آهنگ). طبق این نقشه ها مناطق شرقی استان دارای کمترین بارش محتمل روزانه است. نتایج این مطالعه می تواند در پهنه بندی و پیش بینی سیلاب و همچنین برنامه ریزی و مدیریت منابع آب منطقه بکاربرده شود.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در مکان یابی صنایع سنگین با استفاده ازتکنیک GIS (مورد: بنادر امام خمینی و ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسأله مکان یابی به منظور استقرار صنایع برای پیشگیری از بحران های زیست محیطی محتمل و همچنین استفاده شایسته و پایدار از جمیع امکانات پهنه سرزمین، یکی از موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه مسئوولین و به خصوص سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، مکانیابی صنایع سنگین با توجه به عوامل محیطی، طبیعی و زیربنایی در بندر ماهشهر و بندر امام خمینی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)در محیط GISاست. در این راستا، با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه اقدام به مکان یابی صنایع سنگین شد. هر یک از مراحل مدنظر شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتور مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتور و نهایتاً انتخاب مکان مناسب می باشد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق بر اساس نقش و تأثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای استقرار صنایع سنگین، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار EC2000 پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزاری GIS برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و منطقه مطالعاتی از نظر قابلیت استقرار صنایع سنگین به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردید. نتایج نشان می دهد که اراضی کاملاً مناسب برای استقرار صنایع 85/34642 هکتار از اراضی محدوده ی مورد مطالعه را شامل می شود، که این مناطق عمدتاً در قسمت های مرکزی، غربی، شرقی و جنوبی استان خوزستان واقع شده است و علل عمده مطلوبیت این مناطق در ارتباط با استقرار صنایع شامل قرار گیری اراضی بایر، دوری از عوامل مخاطره آمیز منطقه، وجود شیب کاملا مناسب و داشتن دسترسی مناسب به شبکه ارتباطی می باشد.
برنامه ریزی راهبردی جهت مکان یابی بهینه پارک های محله ای با استفاده از GIS و تکنیک Fuzzy AHP؛ (مطالعه موردی: منطقه دو شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که مهم ترین کارکرد فضاهای سبز و پارک ها مقابله با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی است و موجب افزایش کیفیت زیستی شهرها می شوند. وجود فضاهای سبز و تأثیر آنها در شهرها اجتناب ناپذیر است؛ به طوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند. از این رو برنامه ای هدفمند جهت توسعه اینگونه فضاها در شهرهای حاضر نیاز می باشد. برای این منظور ابزار و فنون پیشرفته ای ابداع شده اند؛ تا در خدمت تحلیل کاراتر برنامه ریزی شهری قرار گیرند. هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه ای راهبردی جهت مکان یابی پارک های محله ای در منطقه 2 شهر زاهدان می باشد، که با استفاده از تکنیک سوات، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و سیستم های اطلاعات جغرافیایی، الگوی مکان یابی بهینه پارک های محله ای در منطقه 2 شهر زاهدان را ارائه نموده است. ماهیت تحقیق به لحاظ نوع هدف کاربردی و روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل های SWOT، FUZZY AHP و شاخص همپوشانی (IO) استفاده شد. برای ایجاد بانک اطلاعاتی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تولید نقشه های مربوطه از سیستم اطلاعات مکانی GIS استفاده شده است و وزن دهی معیارها در نرم افزار Expert choice انجام گرفته است. نتایج پژوهش در اولویت سنجی شاخص ها بیانگر آن است که معیارهای نزدیکی به مراکز مسکونی بعنوان زیر شاخص کالبدی با وزن نسبی (0.368) و تراکم جمعیت بعنوان زیر شاخص اجتماعی با وزن نسبی (0.123) بیشترین اولویت در مکا ن یابی پارک های محله ای را دارند.
سنجش و رتبه بندی محلات شهری در نماگر های شهر پیاده مدار (مطالعة موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی شتابان در ایران و افزایش استفاده از خودروی شخصی، عرصة عمومی شهر را برای حضور پیادگان، محدود و دشوار کرده است. با بروز مشکلات ناشی از تسلط خودرو،، ایجاد «شهرهای پیاده مدار»، از سوی مدیران و برنامه ریزان شهری مورد توجه جدی قرار گرفته است. با توجه به اینکه، هرگونه برنامه ریزی، مستلزم مسئله یابی و سنجش وضعیت است، لذا، ضروری است تا از معیارها، نماگرها، روش ها و ابزارهای علمی مناسب، استفاده شود. هدف اصلی این پژوهش، سنجش وضعیت موجود و رتبه بندی محلات شهر اردبیل از نظر ویژگی های شهر پیاده مدار است. این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های خام، از فرم محقق ساخته استفاده شده است. از 64 نماگر در قالب 5 معیار اصلی، برای سنجش، رتبه بندی و تحلیل محلات 44 گانة شهر ااستفاده شده است. با استفاده از روش کوکران 395 نمونه به عنوان حجم نمونه انتخاب شد ه و برای اطمینان از 400 نمونه در سطح محلات فرم داده ها، تکمیل شده است. نتیجة آزمون پایایی، به روش آلفای کرونباخ، 0.88 به دست آمده است که پایایی ابزار پژوهش را تأیید می کند. از روش ضریب پراکندگی (CV) و مدل ویکور (VIKOR) در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) برای تجزیه وتحلیل و رتبه بندی محلات استفاده شده است. نتایج روش ضریب پراکندگی نشان می دهند که مقدار این ضریب در بیش از 87 درصد نماگرها، بیشتر از 100 است. از این نظر، توزیع نماگر های پیاده مداری در سطح محلات شهر، ناهمگن است. نتایج روش رتبه بندی ویکورنشان می دهند که؛ تنها حدود 25 درصد از محلات شهر اردبیل، واجد ویژگی های «شهر پیاده مدار» هستند. به عبارت روشن، این نتیجه به دست می آید که 75 درصد از محلات شهر، فاقد ویژگی های شهر پیاده مدار هستند. برای خلق شهر پیاده مدار، آموزش دادن پیاده مداری، بهسازی خیابان های شهری، رفع کردن موانع پیاده روی و برقرار کردن ارتباط بین شهرسازی و پیاده مداری، ضروری است.
شبیه سازی خطر سیلاب با استفاده از مدل اتومات سلولی بر پایه GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز چرچر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتومات سلولی ابزاری است برای مدل سازی و شبیه سازی فرایندهایی که در جهان واقعی رخ می دهد؛ این ابزار همچنین در زمینة مدیریت بحران نیز کاربرد دارد. در این تحقیق از اتومات سلولی بر پایة GIS برای شبیه سازی سیلاب در حوضة آبریز چرچر در شمال غرب ایران استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشترین مساحت حوضة چرچر دارای کاربری مرتع و گروه هیدرولوژیکی خاک D است و نفوذپذیریِ بسیار کمی دارد. ارتفاع رواناب در نیمة شرقی و جنوب شرقی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و شیب زیاد، بالاست. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه و اراضی اطراف آن، به ویژه در پایین دست جریان، زیاد است؛ به طوری که، علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری، و بارش، عامل شیب تأثیر بیشتری در تولید رواناب در حوضه گذارده است. سرانجام، مقایسة دبی محاسباتی با دبی مشاهداتی نشان داد مقادیر ضریب همبستگی دبی برای دو رویداد مورد بررسی به ترتیب برابر 82/0 و 70/0 است و درصد کم خطا نیز نشان دهندة کارایی بسیار مدل اتومات سلولی در پیش بینی دبی اوج سیلاب و زمان وقوع آن است. بنابراین، استفاده از اتومات سلولی در کنار GIS، علاوه بر سرعت بخشیدن به محاسبة رواناب، موجب افزایش نتایجِ دقیق نیز می شود.