مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
نواحی روستایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
176 - 192
حوزههای تخصصی:
از ملاک های مهم پایداری اسکان در نواحی مرزی به ویژه روستاهای همجوار مرز عامل امنیت اقتصادی است. امنیت در مؤلفه های مختلفی تعریف می گردد و از دیدگاه خبرگان یکی از با اهمیت ترین آنها امنیت اقتصادی بوده که به نگهداشت جوامع مرزنشین می انجامد. وجود مرز پتانسیل تبادلات تجاری را به وجود می آورد که از ملزومات آن ایجاد بازارچه های مرزی برای عرضه تولیدات است. هم اکنون در مناطق مرزی کشور ۴۳ بازارچه وجود دارد که بازارچه مرزی باجگیران از جمله بازارچه های فعال محسوب می گردد که در شهرستان قوچان و هم مرز با کشور ترکمنستان احداث شده است. تحقیق حاضر سعی در شناخت تاثیر بازارچه های مرزی در منطقه مورد مطالعه دارد، در همین راستا به بررسی شعاع تأثیر اقتصادی بازارچه مرزی باجگیران با روستاهای پیرامون، بعد از احداث بازارچه می پردازد و با استفاده از روش مقایسه ای، منافع و معایب ایجاد بازارچه مرزی را مورد ارزیابی قرار داده است. یافته های کسب شده از تحقیق بیان کننده آن است که بازارچه مرزی باجگیران در سالهای مختلف از بدو تأسیس باتوجه به علل گوناگون نوسانهای مختلفی را تجربه و پشت سر گذارده است، لذا در فواصل گذشته رشد مراحل تجربی بازارچه دارای ثبات یکسانی نبوده است. از سوی دیگر نتایج تحقیق نشان می دهد که ایجاد بازارچه مرزی برای روستاهای پیرامون منافع متعددی دربر دارد که از جمله آن هفت تأثیر مثبت ایجاد شده با تأسیس بازارچه برای جوامع روستایی پیرامون قابل شمارش و بررسی خواهد بود.
ارزیابی سطوح زیست پذیری نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش کاکی شهرستان دشتی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
353 - 368
حوزههای تخصصی:
بهبود شرایط زندگی و قابل زیست کردن سکونتگاه های روستایی، هدف نهایی همه پروژه های توسعه روستایی است امادر حال حاضر شرایط نامناسب زندگی در سکونتگاه های روستایی کشور ما موجب نابرخورداری بخش عمده ای از هموطنان از کیفیت مطلوب زندگی شده است و روستاها با چالش های بسیاری در زمینه ای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه شده اند. به تبع این شرایط قابلیت زیست پذیری سکونتگاه های روستایی در سطح پایینی قرار دارد. بنابراین ضرورت و اهمیت بحث زیست پذیری در روستاها کاملا نمایان است. اصطلاح زیست پذیری اشاره به درجه تامین ملزومات یک جامعه برمبنای نیازها و ظرفیت های افراد آن جامعه دارد. از این رو هدف کلی این تحقیق، بررسی و ارزیابی قابلیت زیست پذیر بودن سکونتگاه های روستایی بخش کاکی شهرستان دشتی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربری می باشد داده های مورد نیاز برای تحلیل با استفاده از پرسشنامه گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه ساکنان دایمی روستاهای بخش کاکی شهرستان دشتی بودند. تعداد350 نفر از آن ها با استاده از فرمول کوکران برای مطالعه انتخاب شدند. برای ارزیابی و تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از مطالعه میدانی که با استفاده از میانگین و آزمون های آماری و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج نشان داد که، در بین عوامل موثر در زیست پذیری نواحی روستایی بخش کاکی شهرستان دشتی، شاخص های اقتصادی با مقدار تی برابر با 11.166سطح معنی داری برابر با0.000 می باشد بیشترین تاثیر را در زیست پذیری این نواحی برعهده داشته اند.
تحول در نظام فعالیت و دگردیسی سازمان فضایی نواحی روستایی حاشیه زاینده رود (مطالعه موردی: ناحیه بن رود و جلگه (شهرستان اصفهان))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1453 - 1474
حوزههای تخصصی:
سازمان فضایی سکونتگاه ها پیوسته از درون و از بیرون تحت تأثیر نیروهای متعدد (محیطی، اقتصادی-اجتماعی، تاریخی، و سیاسی) در حال دگرگونی و تغییر است. حاصل این تغییرات تحول در ساختارها و کارکردهای ناحیه و به تبع آن سازمان و ساختار نظام سکونتگاهی شهری و روستایی است. یکی از عناصر اصلی سازمان فضایی مناطق، شهرها و روستاها و جریان های فضایی مابین آن هاست؛ چنانچه یکی از عناصر این سیستم دچار تحول شود، سایر عناصر نیز متأثر می شود. در این مقاله دگردیسی سازمان فضایی روستاهای بخش بن رود و جلگه در شهرستان اصفهان در اثر تحولات نظام فعالیت بررسی شده است. پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای است و با روش کیفی و مصاحبه عمیق تحولات شناسایی شده اند. به منظور دست یابی به هدف تحقیق و در راستای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش، با رویکرد فضایی و نگرش سیستمی به تبیین تحولات ساختاری – کارکردی و تغییرات سازمان فضایی سکونتگاه های روستایی واقع در ناحیه مورد مطالعه (بخش بن رود و جلگه شهرستان اصفهان) در اثر تحول نظام فعالیت پرداخته شده است. نتایج بیانگر آن است که در اثر عواملی مانند محدودیت منابع آب و خاک، تضعیف نقش تولید کشاورزی، تضعیف نظام اقتصاد روستایی، کاهش نقش نیروی انسانی فعال در تولید، تضعیف ساختارهای بومی نظام بهره برداری از منابع آب در ساختار اشتغال به نفع بخش خدمات تغییری به وجود آمده که این امر به رشد مهاجرفرستی انجامیده است. در نتیجه ساختار فعالیت تولیدی در منطقه به فروپاشی رسیده است و در اثر این امر سازمان فضایی منطقه از یک سازمان منظم و پایدار به سمت سازمانی قطبی شده با محوریت شهرگرایی به نقاط کانونی سوق داده شده است.
بررسی و تحلیل فضایی - مکانی عوامل چالش زای منابع انسانی بخش کشاورزی در نواحی روستایی شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه منابع انسانیِ بخش کشاورزی در نواحی روستایی با چالش پیر سنی و مهاجرت جوانان مواجه شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل عوامل چالش زای منابع انسانی بخش کشاورزی در نواحی روستایی شهرستان ملایر انجام شده است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری به شیوه کتابخانه ای و در بخش داده ها به صورت میدانی از شیوه هایی همچون مشاهده، مصاحبه، و انجام دادن پرسش نامه و حضور در نقاط سکونتگاهی بهره گرفته شده است. جامعه آماری 73 روستای بخش مرکزی شهرستان ملایر است. با توجه به حجم بالای جامعه آماری، به نمونه برداری از روستاها اقدام شده است که100 خانوار از 5 روستای مرکز دهستان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن با کسب نظر ااستادان محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و سایر روش ها تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که با توجه به آزمون فریدمن عوامل اقتصادی از جمله کمبود اشتغال، درآمدکم، محدودیت زمین، تضمین ناکافی خرید محصولات، مشکلات بیمه با میانگین رتبه 3/2 در رتبه نخست، سپس عوامل فرهنگی و اجتماعی از قبیل عوامل جاذب جمعیت در شهر، چالش جوانان با اعضای خانواده و محیط روستا، وجود بستگان در شهر، ازدواج، و رشد بالای جمعیت روستاها با میانگین رتبه 08/2 در مرحله دوم و عوامل خدماتی و زیرساختی همچون کمبود امکانات آموزشی، درمانی، تفریحی، و عمرانی با میانگین رتبه 63/1 در مرحله سوم ایجاد چالش منابع انسانی نواحی روستایی مؤثر بوده اند.
تحلیل رفتارهای پیشگیرانه در مقابله با ویروس کرونا مورد: نواحی روستایی شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کووید 19 در سال 1398(2020) به یک تهدید همه گیر جهانی تبدیل شده است. تأثیر اقتصادی و اجتماعی این تهدید به سرعت در مناطق روستایی گسترش یافته است. بنا بر شواهد، این تأثیر به صورت طولانی مدت بوده و دارای اثرات مستقیم و غیرمستقیم در نواحی روستایی است، رفتارهای پیشگیرانه مردم و سیاست های دولت در کنترل انتقال ویروس بویژه در نواحی روستایی، کلید اصلی مهار این بیماری همه گیر، و به عنوان یک اقدام پیشگیرانه است، پژوهش حاضر با هدف تحلیل رفتارهای پیشگیرانه جهت مقابله با ویروس کرونا به عنوان رویکردی در حوزه سلامت و بهداشت روستایی انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبستگی است که با استفاده از روش پیمایش آنلاین انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، جوانان روستایی شهرستان دشتستان در استان بوشهر بودند که 305 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان در زمینه موضوع مورد پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز از طریق برآورد مدل اندازه گیری و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. نتایج نشان داد که رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا به صورت مرحله ای و در سطح بالایی قرار داشت. همچنین دو متغیر منافع درک شده و راهنمای عمل بر نگرش جامعه روستایی، و نیز دو متغیر نگرش و هنجارهای ذهنی بر تمایل ساکنان روستاها و در نهایت تمایل، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا اثرگذار بوده است. براساس مدل یکپارچه تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل اعتقادات سلامت، متغیرهای تمایل، نگرش، منافع درک شده، راهنمای عمل، هنجار ذهنی و خودکارآمدی در مجموع قادرند 66 درصد از تغییرات رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی را تبیین کنند. نتایج این مطالعه نه تنها شواهد تجربی بیشتری را برای رفتار پیشگیرانه جوانان روستایی در مقابله با ویروس کرونا ارائه می دهد، اطلاعاتی برای تدوین سیاست ها و دستورالعمل های وزارت بهداشت برای پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیشتر این بیماری در روستاها ارائه کرده است.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .
تحلیل سطح توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی (مورد مطالعاتی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۵
35 - 49
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در نواحی روستایی، نظمی نوین را پیش کشیده و الزامات و مقدمات توسعه پایدار روستاها را برای حضور در جهان آینده فراهم نموده اند. لذا مطالعه و شناخت وضع موجود توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی و برنامه ریزی براساس این شناخت می تواند زمینه ساز پایداری و بازآفرینی جوامع روستایی بر اساس اندیشه و باورهای تازه باشد و اجتماعات سالم روستایی را شکل دهد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تحلیل سطح توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطاتدر نقاط روستایی شهرستان جیرفت شکل گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی می باشد که جهت گردآوردی داده های مورد نیاز آن از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. قلمرو مکانی پژوهش، شامل 38 روستای واقع در شهرستان جیرفت است که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 16170 خانوار بوده و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه، 376 خانواری جهت پرسشگری تعیین و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل تصمیم گیری چندمعیاره کوپراس و تحلیل خوشه ای K در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج حاصله از تکنیک و تحلیل نشان داد، روستاهای دولت آباد اسفندقه، دولت آباد مرکزی، دریاچه، دوبنه، پشتلر، حسین آباد دهدار، فردوس و سغدر به علت برخورداری از شرایط مساعد محیطی، قرار گرفتن در موقعیت دشتی و فاصله کم با مرکز شهرستان، تمرکز جمعیت، دارا بودن تجهیزات و ارائه خدمات مبتنی بر فناوری، به لحاظ توسعه پایدار مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطحی بالاتر نسبت به روستاهای عباس آباد، دره رود، حیشین سفلی، کهن و آبشور قرار گرفته اند.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه اقتصادی نواحی روستایی (مطالعه موردی: بخش رودبار قصران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری های ارتباطات امکان استخراج دانش را از ذهن صاحبان دانش فراهم می سازد که منجر به انتقال این دانش به حوزه ها و قلمروهای روستایی می شود، با استفاده از این نوع فناوری ها می توان دانش های مربوط به جوامع روستایی و بهبود و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان را در چهار چوب های ساختاری ارائه داد و امکان خلق دانش-های نو اقتصادی را از سوی روستاییان فراهم آورد. مساله پژوهشی چگونه فناوری اطلاعات و ارتباطات قابلیت لازم برای توسعه اقتصادی در مناطق روستایی را دارد؟ جامعه آماری شامل 25روستا در بخش رودبار قصران می باشد، نمونه آماری با استفاده روش نمونه گیری طبقه ای بر اساس صفت جمعیتی 5 روستا (امامه بالا، رودک، زایگان، امین آباد و زردبند) به صورت تصادفی انتخاب شدند.حجم نمونه 267 نفر می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- پیمایشی است و تحقیق از نوع کاربردی است، ابزار تحقیق پرسشنامه و مشاهده می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی از نرم افزار آماری SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد توسعه فناوری اطلاعات رابطه معنی داری با توسعه اقتصادی روستا نداشته است. با توجه به یافته های پژوهش راهکارهای اجرایی مانند ارائه خدمات نهادی و اداری، اقتصادی در محیط روستا از طریق دفاتر ICT در روستا، ارتباط بین مسئولان و روستاییان از طریق دفاتر ICT برای اطلاع رسانی اقتصادی پیشنهاد می شود
نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه نواحی روستایی مورد: دهستان غنی بیگلو(شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجم قابل توجهی از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورداستفاده قرار می گیرد. عدم توجه کافی به مقوله مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی و تداوم استفاده از برخی شیوه های نادرست فعلی یکی از عوامل اصلی ناکامی در دست یابی به توسعه پایدار کشاورزی و روستایی است. در این مطالعه تلاش شد تا نقش مدیریت منابع آب کشاورزی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی فضاهای روستایی دهستان غنی بیگلو واقع در شهرستان زنجان پرداخته شود. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه بهره برداران کشاورز این دهستان (631 خانوار) هست که بر اساس فرمول کوکران تعداد 160 سرپرست خانوار از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه با کسب نظر از کارشناسان و پایایی از طریق ضریب آلفا ی کرونباخ 89% محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین مدیریت بهینه منابع آب و توسعه پایدار روستایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به طوری که با گسترش مدیریت بهینه منابع آب کشاورزی، بر میزان پایداری اجتماعات روستایی افزوده شده است. در این میان نقش و اهمیت نهادهای محلی روستایی (شوراها و دهیاری ها) در ایجاد هماهنگی جهت تأمین آب کشاورزی اهمیت زیادی داشته است. مشارکت نهادهای اجرایی، مالی و اعتباری به منظور تأمین مالی و انتقال آب موردنیاز کشاورزان در مدیریت منابع آب از دیگر دستاوردهای تحقیق است. همچنین لزوم توجه به عامل آگاهی و دانش کشاورزان و همچنین نقش مدیران و رهبران روستایی و نهادهای ذی ربط در هدایت روستاییان به سوی مدیریت پایدار منابع آب کشاورزی از دیگر یافته های تحقیق حاضر به شمار می رود.
سازگاری با تغییرات آب و هوایی در میان کشاورزان روستاهای شهرستان باغملک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی به یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چالش های بشر تبدیل شده است و به طور فزاینده ای بر وضعیت معیشت همه افراد تأثیر می گذارد، اما فقرا و گروه های حاشیه نشین، به ویژه زنان روستایی، در معرض شوک های زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بزرگتری قرار دارند. از این رو جنسیت می تواند مؤلفه مهم برای درک تأثیرات تغییرات آب و هوا و پاسخ به آن باشد بنابراین نیاز به تحقیق درباره خطرات درک شده و سازگاری با تغییرات آب و هوایی از دیدگاه زنان و مردان وجود دارد. این مطالعه با استفاده از یک رویکرد کیفی به بررسی ادراکات و سازگاری با تغییرات آب و هوایی در میان کشاورزان زن و مرد پرداخته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کشاورزان شهرستان باغملک استان خوزستان بوده است. مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 18 کشاورز مرد و 15 کشاورز زن که به صورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام گرفت. نتایج نشان داد کشاورزان همه تأیید نمودند که تغییرات آب و هوایی در منطقه ی آن ها رخ داده است. کشاورزان زن و مرد در دانش و ادراک تغییرات آب و هوایی به طور قابل توجهی متفاوت نبودند، اما در پذیرش اقدامات سازگاری با تغییرات آب و هوایی تفاوت جنسیتی وجود داشته است. از اقدامات اصلی که توسط کشاورزان انجام شده تغییر نوع محصول و کشت و استفاده از کودهای سبز و حیوانی بود که توسط هر دو گروه زن و مرد انجام داده می شد اما رفتاری مثل استفاده از آبیاری تحت فشار (قطره ای و بارانی) فقط توسط مردان انجام می شد. بنابراین مردان احتمال بیشتری وجود دارد که فناوری های جدید برای حفاظت از آب و افزایش سرمایه گذاری در زیرساخت های کشاورزی را اتخاذ کنند. اطلاعات به دست آمده از این پژوهش، می تواند به عنوان گام مهمی در راستای توسعه سیاست ها و تدوین مداخلات مناسب برای سازگاری با تغییرات آب و هوایی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
مکان یابی بهینه پاسگاه های مرزی در نواحی روستایی(مطالعه موردی: شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
638 - 660
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مرزهای مطمئن، یکی از مؤلفه های مهم تأمین امنیت به عنوان یکی از دائمی ترین و فراگیرترین نیازهای بشری است. باتوجه به قرارگیری بخش عمده ای از مناطق روستایی کشور در مناطق مرزی و آسیب پذیری این مناطق در برابر بحران های احتمالی، لزوم تأمین امنیت کافی و آمادگی دفاعی قبل از هرگونه تهدید در این مناطق الزامی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر مکان یابی بهینه پاسگاه های مرزی به عنوان نیروی تأمین کننده امنیت در نواحی روستایی است.
روش: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جامعه آماری پژوهش مناطق روستایی شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است. در این پژوهش از 9 شاخص شامل (شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، تراکم جمعیت، فاصله تا نوار مرزی، فاصله تا مراکز امنیتی موجود، فاصله تا راه های ارتباطی و فاصله تا مراکز شهری) استفاده شد و در ادامه لایه های شاخص های موردنظر در قالب مدل تصمیم گیری چندمعیاره «ویکور» در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پیاده سازی شدند.
یافته ها: پنج پهنه دارای اولویت جهت ایجاد پاسگاه در نواحی روستایی شناسایی شد که پهنه حاشیه مرز از بیشترین اولویت جهت ایجاد پاسگاه های مرزی برخوردار است و 9 روستا در سطح شهرستان جهت ایجاد پاسگاه مشخص شدند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این مسئله است که 5 پهنه با اولویت های مختلف برای ایجاد پاسگاه در نواحی روستایی شناسایی شد که پهنه های دارای اولویت خیلی کم و کم از مساحت بیشتری برخوردار بودند به طوری که مجموع آنها 62 درصد مساحت شهرستان را دربرمی گرفت و درنهایت پیشنهادهای لازم در راستای مکان یابی بهینه پاسگاههای مرزی ارائه شد.
تحلیل مکانی بیکاری در نواحی شهری و روستایی ایران با رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی
حوزههای تخصصی:
بیکاری از مقولات اساسی اقتصاد جهانی است. افزایش اشتغال و کاهش بیکاری، یکی از شاخصه های مهم توسعه یافتگی تلقی می شود. کشور نه تنها از مشکل بالا بودن نرخ بیکاری رنج می برد، بلکه توزیع فضایی نرخ بیکاری نیز بسیار نگران کننده است. این مقاله با تأکید بر رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی، توزیع فضایی نرخ بیکاری را در نواحی شهری و روستایی ایران در سال 1390 مطالعه کرده است. نتایج تحلیل اکتشافی داده های مکانی بیانگر وجود خوشه بندی (خود همبستگی مکانی مثبت) و ناهمگنی فضایی در توزیع شاخص های نرخ بیکاری شهری و روستایی در سطح شهرستان های ایران است. نتایج این مطالعه می تواند زمینه را برای برنامه ریزی مناسب جهت رفع نابرابری های منطقه ای بر حسب نرخ بیکاری فراهم سازد.
تبیین اثربخشی سرمایه اجتماعی بر گسست تله فقر فضایی (مورد مطالعه: سکونتگاه های روستایی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصل مشترک بیشتر مطالعات پژوهشگران در مورد سکونتگاه های روستایی واقع در نواحی کوهستانی – جنگلی کشورهای جهان سوم بیانگر این است که در این نواحی علاوه بر شدت بالای فقر، مدت طولانی فقر حائز اهمیت است و این فرآیند موجب شکل گیری تله فقر شده است. پژوهش حاضر در پی آن است که دریابد سرمایه اجتماعی چه تأثیری بر گسست تله فقر فضایی در این نواحی دارد؟ جامعه آماری این پژوهش، اعضاء انجمن های اعتبار و پس انداز در نواحی روستایی جنگلی – کوهستانی شهرستان بابل بوده که مطابق با فرمول کوکران، 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. پس از گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته، تجزیه و تحلیل آن با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS 22 و همچنین به کمک مدل یابی معادلات ساختاری در رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار smart – PLS انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که انجمن ها به مثابه سرمایه اجتماعی بر سرمایه های معیشتی به مثابه نماگرهای تله فقر فضایی با شدت همبستگی متفاوت رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین، سرمایه اجتماعی توان تبیین 62 درصد از واریانس سرمایه مالی، 68 درصد از واریانس سرمایه انسانی، 65 درصد از واریانس سرمایه اقتصادی، 66 درصد از واریانس سرمایه فیزیکی، 49 درصد از واریانس سرمایه طبیعی، 52 درصد از واریانس سرمایه نهادی و 56 درصد از واریانس سرمایه فرهنگی را داراست. از این رو تأثیر مقوله های آگاهی، اعتماد، حمایت، انسجام و مشارکت تحت عنوان یک سازه کلی به نام سرمایه اجتماعی بر گسست فقر فضایی مورد تأیید قرار می گیرد. بنابراین با تقویت هر یک از این مولفه ها می توان با ارتقاء سطح سرمایه های معیشتی و گسست تله فقر فضایی در نواحی روستایی دست یافت.
نقش عوامل مکانی- فضایی در توسعه گردشگری مذهبی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگاهی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای اصول علم جغرافیا، بین دو عنصر مهم مکان - فضا و کارکردهای انسانی اثرات متقابل رو به تزایدی حکمفرما است. در واقع، ادراک انسان از شرایط محیطی بر تصمیمات و رفتارهای او اثرگذار می باشد. تحقق رفتارها موجب خلق شرایط جدیدی خواهد بود که تصویری نو از محیط به نسل حاضر و آینده ارائه می کند. وظیفه بسیاری از علوم دخیل در برنامه ریزی توسعه، کمک به ایجاد شرایط مکانی- فضایی مطلوب برآمده از تلاشی منسجم ، هم افزا و مکمل است. در این میان، علم جغرافیا توانسته است به دلیل اشراف نسبی بر شرایط و مسائل محیطی، نقش مفیدی ایفاء نماید، به ویژه در زمینه توسعه گردشگری که در جهان امروز به دلیل ابعاد و اثرات مکانی- فضایی روبه گسترش آن، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تحقیق حاضر به بررسی نقش عوامل مکانی- فضایی بر توسعه گردشگری مذهبی در نواحی روستایی کلان شهر مشهد با هدف کاربردی و در قالب روش توصیفی– تحلیلی پرداخته است. متغیر وابسته تحقیق، (گردشگری مذهبی) متشکل از 9 مؤلفه و متغیر مستقل، (عوامل مکانی- فضایی) شامل 7 مؤلفه به تفکیک عوامل تغییرپذیر و تغییرناپذیر هستند. پس از کاربرد الگوی راپرت برای تعیین حوزه نفوذ گردشگری مشهد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. واحد تحلیل پژوهش، "روستا" و اطلاعات به دست آمده از ابزار پرسشنامه با استفاده از روش های تحلیل آماری در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که با بهبود عوامل مکانی- فضایی، خصوصاً عوامل تغییرپذیر شاهد توسعه بیشتر گردشگری مذهبی به میزان 0.82 خواهیم بود. با توجه به نتایج تحقیق توسعه عوامل تغییر پذیری مانند کیفیت راههای دسترسی به بقاع متبرکه و خدمات بر توسعه گردشگری مذهبی اثرگذار است.
تحلیل فضایی فقر روستایی در شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: فقر در نواحی روستایی در اثر عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی و در نهایت در اثر عدم توسعه روستایی شکل گرفته است. کشور ما نیز همانند کشورهای درحال توسعه با مسئله فقر و گستردگی این پدیده در نواحی روستایی مواجه است و از مهمترین مشکلات نواحی روستایی به شمار می رود. بررسی فقر در شهرستان کوهدشت به عنوان یکی از شهرستان های استان لرستان که دارای تعداد روستاهای فروانی است، از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت توزیع فضایی فقر در نواحی روستایی شهرستان کوهدشت در قالب پاسخ به 5 سوال طرح شده در این رابطه انجام شده است. از نوع اکتشافی و سوال محور بوده و از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی می باشد. روش: ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق مطالعات کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه، مشاهده) بوده است. جهت تعیین نمونه 26 روستا با توزیع فضایی مناسب در سطح تمامی دهستان ها انتخاب شده اند. برای انتخاب روستاها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده استفاده است، به گونه ای که روستاهای هر دهستان از لحاظ تعداد خانوار در سطح زیر 20 خانوار، 20 تا 50 خانوار و بالای 50 خانوار دسته بندی شده و از هر دسته یک روستا به صورت تصادفی انتخاب شده است و انتخاب روستاها به گونه ای بوده که دارای توزیع فضایی مناسبی در سطح دهستان باشند. نتایج: مهمترین عوامل تاثیر گذار در فقر روستایی و توزیع فضایی آن در شهرستان کوهدشت به ترتیب مربوط به شاخص های درآمد و تسهیلات، آموزش، شاخص محیطی، شاخص خدماتی-کالبدی، هزینه های خوراکی، هزینه های جانبی و اشتغال است. نوآوری: این پژوهش در زمره معدود پژوهش های انجام شده در زمینه فقر روستایی با رویکرد تحلیل فضایی در کشور است.
بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان در نواحی روستایی استان اصفهان(1375- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1103 - 1119
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های نوسازی اقتصاد م ل ی و توسعه اجتماعی مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آن ها در ساختارهای اقتصادی است. هم زمان با طرح مسا ئ ل زنان و نقش آنان در توسعه، تأثیر و چگونگی اشتغال زنان روستایی در توسعه مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر به کشف الگوها و بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان نواحی روستایی استان اصفهان در سال های 1375، 1385 ، و 1390 پردا خته می شود . داده های اشتغال زنان روستایی از سه دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار استخراج شده است. به منظور بررسی تغییرات فضایی اشتغال در هر سه دوره زمانی، با استفاده از روش تحلیل اکتشافی داده های فضایی ، شاخص موران (خود همبستگی فضایی) ، و شاخص عمومی G محاسبه شده و نقشه الگوی فضایی نقاط داغ (مقادیر بالا) و سرد (مقادیر پا ی ین) ترسیم شده است. سپس ، با استفاده از نتایج حاصل از متد لکه های داغ، درصد مقادیر تغییرات اشتغال زنان روستایی در طی دو دوره نسبت به یکدیگر محاسبه و چگونگی تغییرات (کاهش، افزایش ، یا بدون تغییر) هر دوره نسبت به دوره قبلی مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اشتغال زنان روستایی استان اصفهان در طول زمان تغییرات فضایی داشته است و طی این سه دوره نواحی روستایی پیرامون شهر اصفهان در پهنه اشتغال پایین قرار گرفته است. بیش از 60 درصد نواحی روستایی استان در شاخص اشتغال زنان بدون تغییر بوده است و روستاهای غرب و جنوب بیشترین تغییر مثبت و برخی روستاهای شهرستان های نائین، اردستان ، و اصفهان تغییرات منفی داشته اند. این پژوهش ، با کشف تغییر پذیری های فضایی- زمانی و شناخت چگونگی روندها و الگوهای فضایی- زمانی اشتغال زنان روستایی، بستر مناسبی برای تحقیقات بنیادین بعدی در قالب نظریات اجتماعی و توسعه در حوزه های مربوط به زنان روستایی فراهم می کند.
تبیین نقش اعتبارات مالی در تولید کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف مالی بسیاری از روستاییان برای تأمین هزینه های اولیه تولید در بخش کشاورزی، آنها را از ادامه فعالیت دلسرد می کند و احتمالاً یکی از مهم ترین پیامد های ادامه این وضع، پرداختن روستاییان به مشاغل خدماتی، فروش و تغییر کاربری اراضی و در مواردی مهاجرت به شهرهاست. آنچه که می تواند موجبات بازدارندگی این روند نامطلوب را فراهم آورد افزایش سرمایه خانوارهای روستایی از طریق اختصاص اعتبارات مالی است. این اعتبارات با هدف ارائه خدمات مالی به گروه های کم درآمد در کشورهای در حال توسعه در سه دهه اخیر مطرح شده است و با اعطای وام به روستاییان به ویژه آنهایی که در امور تولیدی فعالیت دارند این امکان را می دهد که به سبب فراهم بودن نقدینگی بتوانند نیازهای مالی شان را برای انجام عملیات تولیدی و تهیه نهاده های کشاورزی تأمین نمایند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش اعتبارات مالی در تحولات بخش کشاورزی نواحی روستایی شهرستان ماسال است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، وضعیت وام های دریافتی 331 خانوار نمونه روستایی در 15 روستای منتخب طی سال های 1385 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی آبی به ترتیب با افزایش 1/10 درصدی و 6/37 درصدی مواجه شد و مجموع سطح زیر کشت و میزان کل تولیدات زراعی دیم به ترتیب یک افزایش 8/34 درصدی و 3/23 درصدی را نشان داد. در بخش کشت محصولات باغی آبی نیز سطح زیر کشت و میزان تولید به ترتیب 50 درصد و 6/34 درصد افزایش یافت. محصولات باغی دیم نیز با افزایش 4/23 درصدی در سطح زیر کشت و افزایش 5/33 درصدی در تولیدات مواجه شد. لازم به ذکر است که افزایش سطح زیرکشت اراضی زراعی ، عمدتاً به دلیل تغییر کاربری اراضی جنگلی (جنگل تراشی) و تبدیل اراضی بایر بوده است. جمع بندی یافته ها بر این نکته تأکید دارد که اعطای اعتبارات مالی به روستاییان موجب افزایش بازدهی اراضی کشاورزی شده و اثرات مطلوبی برجای گذاشته است.
گونه شناسی، ارزیابی اثرات و پیامدهای گردشگری خانه های دوم (مورد مطالعه: سکونتگاههای روستایی غرب استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های بارزگردشگری روستایی دردهه های اخیر، پدیده " گردشگری خانه های دوم "است. این نوع گردشگری در فضاهای روستایی ،تفاوت وتنوع در انگیزه ها و مدت اقامت تابعی از تباینات طبیعی ، فاصله مکانی ، خاستگاه اولیه گردشگران و ساختارهای اجتماعی، اقثصادی ، فرهنگی گردشگران خانه های دوم می باشد.این پژوهش باگونه شناسی گردشگری خانه های دوم به ارزیابی اثرات و پیامدهای محیطی- کالبدی آن را در نواحی روستایی غرب استان گلستان می پردازد . این تحقیق ازحیث هدف کاربردی واز نظرروش انجام توصیفی – تحلیلی است. داده های آن به روش پیمایشی ومبتنی بر پرسش نامه و مصاحبه جمع آوری شده است. جامعه نمونه پژوهش شامل سرپرستان صاحبان خانه های دوم ،خانوارهای محلی ومدیران روستایی ساکن به ترتیب 360 ، 144 خانوار و 10نفر دهیار می باشد . روستاهای نمونه در ناحیه پژوهش بر اساس همگنی گردشگری خانه های دوم و گسترش آنها در نواحی کوهستانی ، پایکوهی و جلگه یی به روش "خوشه یی" تعیین شده است. نتایج پژوهش از دیدگاه جامعه محلی نشانگر وجودتباینات ساختاری محیط روستا و خاستگاه و انگیزه های گردشگران برکارکردها وتنوع گونه های گردشگری خانه های دوم است. رونق گردشگری خانه های دوم با تغییرات محیطی – کالبدی ازدیدگاه مردم محلی و مدیران روستایی از رابطه مثبت واز منظر صاحبان خانه های دوم دارای رابطه بالعکس است. میزان تاثرگذاری گردشگری خانه های دوم بر ابعاد محیطی- کالبدی روستاها در تیپ کوهستانی ییلاقی- جنگلی نسبت به روستاهای تیپ جلگه ای بیشتر است.
تحلیل اکتشافی عوامل انگیزه های کششی و رانشی کارآفرینان صنایع دستی روستایی خراسان جنوبی با رویکرد پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه کارآفرینی مستلزم توجه به انگیزه های افرادی است که تصمیم به کارآفرینی می گیرند. بی شک انتخاب مسیر کارآفرینی و به دنبال آن خطر کردن و رویارویی با انواع موانع و مشکلات نیاز به انگیزه ها و محرک های قوی دارد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل انگیزه های کششی و رانشی درک شده توسط کارآفرینان صنایع دستی روستایی انجام گردید. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کارآفرینان روستایی در بخش صنایع دستی استان خراسان جنوبی (65 نفر) تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی 22 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند و در محدوده زمانی 20/8/96 تا 2/4/97 از آنان جمع آوری گردید. یافته ها/ نتایج: تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از روش کلایزی، هفت تم اصلی شامل: مشکلات اشتغال، موانع اجتماعی، بهره وری نامطلوب منابع را به عنوان انگیزه های رانشی و انگیزه های اجتماعی، دستیابی به رشد اقتصادی، تسهیلگر اشتغال و ویژگی های فردی- روانشناختی را به عنوان انگیزه های کششی نشان داد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که کارآفرینان بومی به دلیل داشتن فاکتور مهم علاقه به زادگاه خود، علی رغم وجود امکانات محدود در روستا و رویارویی با مشکلات متعدد از انگیزه بالایی برای انجام فعالیت های کارآفرینانه برخوردار می باشند، لذا پیشنهاد می گردد؛ مسئولان با توجه ویژه به کارآفرینی در نواحی روستایی از طریق تسهیل شروع کسب و کار و اعطای تسهیلات ویژه به آنان از اشتغال مولد آنها در این مناطق حمایت بیشتری نمایند.a
تحلیلی بر آسیب پذیری سرمایه های معیشتی خانوارهای روستایی در سیل شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: وقوع فزاینده حوادث فاجعه بار به خصوص وقوع سیل یکی از مهمترین نگرانی ها در دهه های اخیر بوده و تاثیر آن بر ساکنان نواحی سیل زده نامتناسب و ساکنان نواحی روستایی به خاطر وابستگی به معیشت کشاورزی صدمات فراوانی می بینند. این مطالعه تاثیر سیل بر سرمایه های معیشتی خانوارهای روستایی را تحلیل نماید. روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش و جامعه آماری خانوارهای ساکن در ۸ روستای شهرستان آق قلا تشکیل می دهد و 346 خانوار بعنوان حجم نمونه تعیین گردید. به منظور تحلیل آسیب پذیری سرمایه های معیشتی از 43 متغیر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی، طبیعی و انسانی در قالب طیف لیکرت استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته که روایی محتوایی آن توسط اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برابر 89 درصد بدست آمده است. پرسشنامه ها با کمک آزمون های آماری فریدمن، کای اسکوئر و کروسکال والیس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها / نتایج: یافته ها نشان می دهد که کشاورزی منبع اصلی درآمد این منطقه است و سیل بر سرمایه معیشتی مانند زمین، آبیاری، دام ها، واحدهای مسکونی، زیرساخت ها و فرصت های شغلی تاثیر نامطلوب گذاشته و منابع درآمدی را تضعیف نموده است. نتایج آزمون فریدمن بیانگر آن است که بیشترین آسیب پذیری به ترتیب به سرمایه های فیزیکی، اقتصادی، انسانی، اجتماعی و طبیعی رخ داده است. نتیجه گیری: استراتژی همکاری بخش های دولتی و خصوصی می تواند به مقاومت سیل زده ها کمک کند. علاوه براین، ایجاد سیستم هشدار سریع و ظرفیت سازی برای مقابله با بلایا مفید خواهد بود و این اقدامات باید در مناطق مستعد سیل انجام شود.