مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
گروه اسمی
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر، دستورنامه های پنج استاد، خیام پور، احمدی گیوی انوری، فرشیدورد و وحیدیان کامیار با تمرکز بر مبحث اسم و گروه های اسمی بررسی شده است. این دستورنامه ها علی رغم توجه به جزئیات مختلف اسم و گروه اسمی با کاستی هایی مواجه است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: بی توجهی به دستاوردهای زبان شناسی، تأثیرپذیری از دستور زبان های دیگر و تحمیل آن به زبان فارسی، عدم تمایز بین زبان و نمودهای گفتاری و نوشتاری آن، نگرش تجویزی به زبان و غفلت از دستور به عنوان توصیف زبان، کاستی در ارائه تعریف ها، ارائه قاعده های نادرست، بی توجهی به اصل بهینگی و کمینگی در تدوین دستور، برخورد دوگانه در مواجهه با الگوی زبانی، حشو در قاعده های زبانی، مقوله بندی هایی افراطی در دستور، بی توجهی به بنیان مقوله بندی، نادیده گرفتن برخی از مفاهیم در دستور، درهم آمیختن گونه های مختلف زبانی، مثال ها و شواهد نادرست، امکان نقض قواعد زبانیِ ارائه شده، مسائل بی پاسخ در دستور، عدم شفافیت اصطلاحات تخصصی حوزه دستور و ساماندهی غیرموجه مطالب درس نامه ها.
بررسی ساختار کنایه از دیدگاه زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
نقدی بر تمایز مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
117 - 127
حوزه های تخصصی:
طبیب زاده و برادران همتی (۱۳۹۴) براساس معیارهای مختلف، نقشِ اسمِ دوم در ساخت های اسم + کسره اضافه + اسم را به دو نوعِ مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی تقسیم می کنند. آن ها به درستی برخی ویژگی های مغفول مانده گروه های اسمی زبان فارسی را تأکید می کنند، امّا به نظر می رسد در توصیف صحیح این ویژگی ها ناموفّق هستند. اوّل اینکه آن ها معیارهای مناسبی برای تشخیص مضاف الیه وصفی و تمایزِ آن با ساخت های دیگر ارائه نمی دهند. دوم اینکه مواردی که به مثابه نمونه های مضاف الیه وصفی مدّ نظر دارند، با وجود شباهتِ کلّی شان، تفاوت های ماهوی با یکدیگر دارند و نمی توان آن ها را در یک دسته قرار داد. سوم اینکه آن ها در نهایت معیارهای قطعی یا جامع و مانع برای تشخیص مضاف الیه وصفی به دست نمی دهند و آن را به عوامل بافتی و کلامی وامی گذارند.
تأثیر بازخورد بر روند اصلاح نگارش ژاپنی زبان آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق،تأثیر چهار نوع بازخورد( Feedback):مستقیم(Direct)،خط تأکید(Underlining)، رمزگذاری(Coding) و ترجمه(Translation) را در نگارش ژاپنی دانشجویان فارسی زبان ایرانی،بررسی می کنیم. در واقع این تحقیق به بررسی تأثیر این چهار نوع بازخورد بر بهبود سطح نگارش ژاپنی فارسی زبانان ایرانی پرداخته و تأثیر آنها را بر سه مقوله نحوی حرف اضافه،وجه وصفی و گروه اسمی به طور جداگانه پرداخته شده است.برای این منظور نوزده نفر از زبان آموزان زبان ژاپنی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند.به آنها هشت موضوع انشا از نوع توصیفی داده شد که در گروه تجربی در ازای هر دو موضوع انشا یک نوع بازخورد اجرا شد.نتایج آزمون تی نشان داد که گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل از کنش نوشتاری بهتری برخوردار است.به علاوه در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که بازخورد درباره مقوله نحوی حروف اضافه تأثیرگذار خواهد بود در حالی که این امر درباره مقوله های گروه اسمی و وجه وصفی صادق نبود.
جمله های شبه مرکب در فارسی و راهبردهای ساخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قید را می توان از جنبه های صرفی، نحوی و معنایی تعریف و به انواعی تقسیم کرد. نقش معنایی قید توصیفگری است. مفاهیم قیدی تنوع معنایی گسترده ای دارند. به لحاظ ساختمانی، نقش قیدی (افزوده) را می توان از طریق گروه های قیدی، گروه های اسمی، گروه های حرف اضافه ای و بندها بیان کرد. در زبان فارسی، در بسیاری موارد، این نقش را گروه های اسمی و حرف اضافه ای بر عهده دارند. این گروه ها خود می توانند وابسته های گوناگونی از جمله «بند» داشته باشند. مواردی مانند «وقتی که»، «جایی که»، «به محض این که»، «در حالی که»، «به خاطر این که»، «همچنان که»، «به گونه ای که» را در کتاب های دستور و بسیاری از دیگر منابع، معمولاً حرف ربط مرکب یا گروه ربطی در ساخت جمله های مرکب در نظر گرفته اند و بندِ موصولی یا متممیِ درون گروه اسمی یا حرف اضافه ای را با بند قیدی یکی انگاشته اند. ولی از نظر ساختی اینها بخشی از گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای با نقش قیدی اند. از این رو، به نظر می رسد این گونه ساخت ها را نمی توان جمله مرکب در نظر گرفت. به هر روی، برای تمایزگذاری میان این موارد از موصولی سازی در نهاد و مفعول، در این مقاله آنها را «راهبردهای ساخت بند شبه مرکب» نامیده ایم. در این پژوهش، که پژوهشی توصیفی است، مفاهیم بیانگر روابط قیدی را در 19 گروه (10 گروه اصلی و 9 زیرگروه) طبقه بندی کرده ایم. همچنین نشان دادیم ارتباط مستقیمی میان آشکار شدن «که» موصولی یا متممی با امکان گسست بند وجود دارد. از این گذشته، با استناد به مثال های متعدد نشان داده ایم «مصدر» در زبان فارسی، اگرچه اسم است (ویژگی های تصریفی فعل را ندارد) ولی می تواند به شکل «فعلی تنزل یافته» عمل کند. داده های این پژوهش از میان 3000 دقیقه برنامه های گوناگون شبکه های مختلف رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) در بازه زمانی خرداد تا بهمن1400 با تمرکز بر روابط قیدی استخراج شده است.
تحلیل ترتیب ارکان گروه اسمی در زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر به موضوع ساختار گروه اسمی در زبان آلمانی و ترتیب عناصر تشکیل دهنده آن می پردازد. این ویژگی در زبان آلمانی که وابسته های هسته گروه اسمی می توانند در هر دو سوی آن قرار گیرند، جزو خصوصیاتی است که بر پیچیدگی ساخت و ترتیب ارکان گروه اسمی می افزاید. یکی از اهداف این پژوهش که ماهیتی توصیفی دارد، پاسخ به این پرسش است که آیا چینش عناصر بسط دهنده گروه اسمی در هر دو سوی آن، از قاعده ای پیروی می کند؟ به عبارت دیگر، آیا قرار گرفتن این عناصر در دو سوی گروه اسمی تصادفی است؟ نتایج نشان می دهد، عناصری که در سمت چپ هسته واقع می شوند، با هسته گروه اسمی مطابقه دستوری دارند. این درحالی است که این روابط در سمت راست هسته مشاهده نمی شود. علاوه بر این، از طریق نمونه هایی نشان می دهیم که این دسته بندی در مواردی نقض می شود. همچنین نشان می دهیم که قرار گرفتن انواع صفت در سمت چپ هسته از الگوی خاصی پیروی می کند. علاوه بر این، در موضوع نشانه گذاری حالت دستوری در گروه اسمی ملاحظه می کنیم که دلیل پاره ای از ناهمگونی ها در صرف صفت در گروه اسمی، به جایگاه نحوی اجزاء تشکیل دهنده گروه اسمی بازمی گردد.
واکاوی ساختمان دستوری گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی (B2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
409 - 431
حوزه های تخصصی:
واکاوی داده های زبانی از جنبه های گوناگون کمک بزرگی به علمی تر شدن فرایند آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می کند. پژوهش حاضر با هدف برداشتن گامی کوچک به منظور آشنایی بیشتر با ویژگی های دستوری نوشتار فارسی آموزان انجام شده است. پرسش اصلی، چگونگی ساختمان دستوری گروه های اسمی در نوشتار فارسی آموزان چینی سطح فرامیانی است. تعیین پرکاربردترین و کم کاربردترین وابسته های گروه اسمی در نوشتار فارسی آموزان و نیز سنجش کارآمدی دستور توصیفی باطنی از مسائل فرعی پژوهش به شمار می آیند. پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است و با استفاده از پیکره ای زبانی برگرفته از آزمون نگارش پایان دوره تکمیلی36 فارسی آموز چینی در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) برپایه دستور توصیفی باطنی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، بیشتر گروه های اسمی(84%) هیچ وابسته ای نداشتند؛ در گروه های اسمی تک وابسته که 15% مجموع گروه های اسمی را به خود اختصاص دادند، وابسته های پیرو «اسم»، «صفت» و وابسته پیشرو «اشاری/سور » بیشترین فراوانی را داشتند. در گروه های اسمی دو وابسته که حدوداً 1% مجموع گروه های اسمی را داشتند و نیز در معدود گروه های اسمی سه و چهار وابسته ای، وابسته پیرو «اسم» و «صفت» بیشترین فراوانی را داشتند. به طورکلی، یافته ها نشان از توانایی یا تمایل اندک فارسی آموزان در گسترش ساخت درونی گروه های اسمی با وابسته های پیشرو و پیرو داشت. در سطح جزئی تر یافته ها توانایی یا تمایل بیشتر فارسی آموزان چینی به کاربرد وابسته های پیرو نسبت به وابسته های پیشرو را نشان داد. به نظر می رسد با آموزش ساختمان دستوری گروه اسمی به فارسی آموزان می توان کیفیت نوشتار آنان را افزایش داد. پژوهش همچنین کارایی دستور توصیفی باطنی در توصیف دقیق نوشتار فارسی آموزان چینی را تأیید کرد.
شناسایی تعداد و نوع وابسته های گروه اسمی در نوشتار کودکان فارسی زبان 10 تا 12 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
169-196
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی تعداد و نوع وابسته های گروه اسمی در متون مورد مطالعه دانش آموزان 10 12 ساله کلاس های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی منطقه 9 تهران است که این دانش آموزان با بهره گیری از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این منطقه، 6 مدرسه به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. سپس، پیکره نوشتاری کودکان پایه های چهارم، پنجم و ششم این مدارس گردآوری شد. در مجموع، 9 کلاس چهارم، 10 کلاس پنجم و 9 کلاس ششم در این پژوهش شرکت داشتند و مجموع دانش آموزان 889 نفر بود. از این مجموعه، براساس جدول مورگان ۳0۰ متن انتخاب شدند و 2203 گروه اسمی در چارچوب دستور وابستگی بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، دانش آموزان وابسته های پسین (62/6%) را بیشتر از وابسته های پیشین (45/2%) تولید کرده اند که این نشانگر آن است که تولید وابسته های پسین برای دانش آموزان این رده سنی آسان تر است. به ترتیب، موقعیت هشتم (وابسته اضافی) (با درصد میانگین 03/%4)، موقعیت هفتم (صفت بیانی) (با درصد میانگین 39/1%) و موقعیت سوم (خصوصاً اعداد ترتیبی و اصلی، صفت عالی) (با درصد میانگین 22/1%) بیشتر از دیگر موقعیت ها در نوشتار این دانش آموزان کاربرد داشته اند. موقعیت ششم (شاخص) با درصد میانگین 01/0% پایین ترین کاربرد را داشته است. همچنین، در تفکیک پایه ها، پایه ششم بالاترین میانگین کل (44/12%) را داشته است که این وضعیت نشان می دهد با بالاتر رفتن سن، گروه های اسمی پیچیده تر با وابسته های بیشتری تولید می شوند. یافته های پژوهش حاضر با شناسایی میزان پیچیدگی نحوی گروه اسمی کودکان 10 تا 12 ساله، نمایی از رشد زبانی آنها را نشان می دهد.
بررسی سبک سازه های گروه اسمی و سیر تحوّل آنها در اشعار نصر الله مردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهمی که در بررسی تحول زبان، ارزیابی می شود، شناخت «گروه اسمی» است. برای شناخت سبک شخصی شاعران باید در کنار عوامل دیگر، ساختار و سبک گروه های اسمی به کار رفته در شعر آنان، به خوبی ارزیابی شود. از آنجا که نصرالله مردانی در بین شعرای انقلاب به ترکیب آفرینی های تصویری مشهور است، اهمّیّت پژوهش در این زمینه آشکار می شود. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی تدوین شده است. برای بررسی ساختار گروه های اسمی اشعار مردانی، کلیه گروه های اسمی در سه بخش 5 جزئی، 4 جزئی و 3 جزئی به صورت کامل احصا و بررسی گردیده و تعداد و تنوع آنها در جدول های مربوط نشان داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مردانی برای ساخت گروه های اسمی، از ظرفیت های بالفعل و بالقوه زبان فارسی استفاده کرده است. دیدگاه وی به مرور زمان نسبت به ساخت گروه اسمی (ترکیب سازی) تغییر یافته و به همین دلیل از شمار گروه های اسمی، در اشعار دوره های بعدی او کاسته شده است. آوردن صفت بیانی در ابتدای گروه اسمی با کسره اضافه، ساخت گروه اسمی بدون حضور اسم، به کار بردن مُمَیّزهای خلاف قاعده و ایجاد تناسب های آوایی از مهم ترین فراهنجاری های مردانی در زمینه ساخت گروه اسمی است.
مطابقه فعل و فاعل در دو زبان فارسی و انگلیسی
منبع:
ادبیات تطبیقی جیرفت تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
101 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مواردی که به هنگام نوشتن، احتمال وقوع اشتباه یا خطا در آن بسیار است - به ویژه در زبان فارسی - مطابقه فعل و فاعل است. در این مقاله سعی شده است این مقوله با نگاهی تطبیقی در دو زبان فارسی وانگلیسی، و بیشتر از زاویه ویرایش، بررسی شود.
ساخت سازه ای گروه اسمی در گلستان و بهارستان (کاربرد نحو در سبک شناسی ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی بهارستان را متناسب با ویژگی های موجود در گلستان سعدی تألیف نموده است. این موضوع در یک نگاه کلی نیز قابل مشاهده است. با وجود گرایش بیشتر هر دو اثر در کاربرد قطب «انتخاب» به جای «ترکیب»، این مسأله پیش می آید که دو اثر که به لحاظ سبکی نزدیک به هم هستند، به لحاظ زبانی از چه ویژگی هایی برخوردارند و چه شباهت ها یا تفاوت های زبانی بین آن دو وجود دارد. در این پژوهش سازه گروه اسمی به عنوان یکی از سازه های مهم زبان در پیکره ای برگرفته از نمونه هایی از گلستان و بهارستان به روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در مجموع فراوانی گروه های اسمی گلستان بیشتر از بهارستان است. همچنین فراوانی و فراوانی نسبی گروه های اسمی بدون وابسته در گلستان بیشتر از بهارستان است. بررسی وابسته های هسته در گروه های اسمی دو اثر نشان از آن دارد که ساخت «هسته+اسم»، «هسته+صفت بیانی» و «هسته+گروه اسمی»، ساخت های غالب گروه های اسمی تک وابسته و «بند موصولی» به عنوان وابسته پسین غالب گروه های اسمی دو وابسته گلستان و بهارستان است. از سوی دیگر، ساخت های «سور+هسته»، «هسته+اسم»، «هسته+صفت بیانی» و «هسته+گروه اسمی» ساخت های غالب گروه های اسمی تک وابسته گلستان و ساخت های «صفت مبهم+هسته»، «هسته+اسم»، «هسته+صفت بیانی»، «هسته+بند موصولی»، «هسته+گروه اسمی» و «هسته+گ.ح.ا.» ساخت های غالب گروه های اسمی تک وابسته بهارستان هستند. به نظر می رسد ساخت سازه ای گروه اسمی می تواند به عنوان ابزاری نحوی برای شناسایی دقیق تر شباهت ها و تفاوت های آثار گوناگون ادبی استفاده شود و با طرح فرضیه هایی به نمایان شدن ویژگی های سبکی فردی و اجتماعی در آثار ادبی کمک کند.
بررسی ارجاع مشارکین در هشت باب از کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
9 - 28
حوزه های تخصصی:
روایت، مجموعه پیوسته ای از گفته هاست که گفتمان را به وجود می آورد. براساس الگوی لوینسون (2015)، ارجاع مشارکین یکی از مؤلفه های ضروری در تحلیل گفتمان روایی است. مشارکین موجود در ساختار روایت ممکن است مشارکین اصلی انسان و غیرانسان و نیز مشارکین فرعی انسان و فرعی غیرانسان، مانند حیوانات باشند. هر زبانی با توجه به ویژگی های خاص خود از ابزارهای ارجاعی خاصی همچون مرجع دار صفر، گروه اسمی کامل و ضمایر برای اشاره به مشارکین دخیل در گفتمان روایی بهره می گیرد. پژوهش حاضر بر اساس الگوی لوینسون، چگونگی بازنمایی و فراوانی به کارگیری انواع مشارکین و روش های ارجاع به آن ها را در تعدادی از حکایت های کلیله و دمنه بررسی و تحلیل می کند. در این پژوهش، 8 باب از کتاب کلیله و دمنه مورد بررسی قرار گرفت. در هر باب، کاربرد انواع مشارکین و ابزارهای ارجاعی مربوط در دو بافت فاعلی و غیرفاعلی شناسایی و توصیف و با استفاده از آزمون خی دو تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد در باب های مورد بررسی از کلیله و دمنه برای ارجاع به مشارکین موجود در روایت اعم از مشارکین اصلی و فرعی، انسان و غیرانسان از ابزارهای ارجاعی مختلفی همچون مرجع دار صفر، گروه اسمی و ضمایر استفاده شده است؛ علاوه براین، نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معناداری در به کارگیری انواع مشارکین و ابزارهای ارجاعی موردنظر وجود داشت؛ به علاوه، مرجع دار صفر دارای بیشترین کاربرد و ضمیر و گروه اسمی به ترتیب در جایگاه بعدی قرار گرفتند.
بازنمود گروه های اسمی پیچیده و مرکب زبان ترکی آذری بر پایه دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ساخت گروه اسمی ترکی آذری در قالب دستور نقش و ارجاع و بر پایه الگوی نظری ون ولین (2005) بررسی می شود. در این پژوهش تحلیلی توصیفی، داده های مورد استناد، از منایع نوشتاری و با گوش دادن به مکالمه های ساکنان آذری زبان استان آذربایجان شرقی انتخاب شده اند که به روش نمونه گیری هدفمند تنها جملاتِ حاوی گروه های اسمی پیچیده و مرکب انتخاب شده اند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه اسمی پیچده شامل بندهای تحدیدی، بندهای غیرتحدیدی و متمم های اسمی است. ارتباط در گروه موصولی تحدیدی از نوع پیروسازی و پیوند از نوع هسته است. بندهای موصولی غیر تحدیدی چون برای تشخیص اسم به شنونده اطلاعات ضروری منتقل نمی کنند و از لحاظ معنایی رابطه نزدیک با هسته اسمی ندارند، ارتباط در این نوع گروه اسمی پیروسازی و پیوند از نوع مرکز اسمی می باشد. ساخت های حاوی متمم اسمی بندی به عنوان موضوع مرکز هسته اسم دارند. نوع ارتباط در این نوع گروه اسمی از نوع پیروسازی و پیوند از نوع مرکز هسته اسم می باشد. گروه اسمی مرکب شامل گروه های اسمی عطفی، درون مرکز، برون مرکز و بدل می باشد. همچنین، با بررسی ساخت گروه اسمی از منظر نقش و ارجاع می توان به نکاتی اشاره کرد که مختص این دستور بوده و در دیگر دستورهای............