مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تجاری سازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت مالکیت فکری با تجاری سازی آموزش عالی از طریق روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت. جامعه آماری آن در بخش کیفی، گروهی از اساتید دانشگاه های صنعتی برتر کشور در سال 1397، 25 نفر و در بخش کمی کلیه اعضاء هیئت علمی استادیار به بالای دانشگاه های صنعتی کشور و مدیران و کارشناسان دفاتر ارتباط با صنعت تعداد 1525 نفر می باشد. در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 14 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران تعداد 306 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از طریق اجرای پرسشنامه های محقق ساخته مدیریت مالکیت فکری و تجاری سازی آموزش عالی بر روی نمونه آماری استخراج و با استفاده از نرم افزار Spss و Smart Pls تجزیه و تحلیل گردید. روایی هر دو پرسشنامه به صورت محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی و پایایی ترکیبی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ برآورد و تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی (میانگین،...) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، مدل یابی معادلات ساختاری با PLS) استفاده شد. یافته ها نشان داد، مدیریت مالکیت فکری در شش مؤلفه بر تجاری سازی آموزش عالی تأثیر دارد.
شناسایی عوامل و موانع برون سازمانی دانشگاه در تجاری سازی پژوهش های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ورود دانشگاه های ایران به تجارت دانش از یک مزیت به یک ضرورت تبدیل گشته است و این امر، زمانی ممکن است که تجاری سازی دانش در دانشگاه ها به یک فعالیت نظام مند تبدیل شود. در فرآیند تجاری سازی، به خصوص علوم انسانی، عواملی فراوان، ازجمله عوامل محیطی، فردی، مدیریتی، سازمانی و بسیاری مؤلفه های دیگر نقش دارند. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص ها و موانع محیطی تجاری سازی پژوهش های علوم انسانی انجام شده است. روش پژوهش مورد استفاده، تحلیل تِم و جامعه آماری این پژوهش 12 نفر از متخصصان و خبرگان عرصه علوم انسانی و تجاری سازی بوده است که به صورت هدفمند انتخاب شده و مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرارگرفته اند. دست آورد اصلی این پژوهش، ایجاد مدلی است که بر اساس آن، عوامل قانونی، اسناد فرادستی، ساختار دولتی، حمایتی، صنعتی، فرهنگی، آموزشی و موانع ذاتی در سه دسته کلی دولتی، غیردولتی و نهادی دسته بندی شدند که هر یک ابعاد مختلفی دارند و در پایان پیشنهادهای عملی برای غلبه بر موانع تجاری سازی علوم انسانی ارائه شده است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تجاری سازی در حوزه محصولات نانو با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، شناسایی و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر تجاری سازی و الزام توسعه بینالمللی بازارها برای محصولات نانو با توجه به خصلت و کاربرد آنها می باشد. این مقاله از لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی و از لحاظ زمان، تحقیقی مقطعی می باشد. این تحقیق از لحاظ طرح تحقیق، توصیفی- پیمایشی بوده که با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و بر اساس تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شده است. برای به دست آوردن داده ها، پرسشنامهای میان 15 نفر از خبرگان که شامل، اساتید در رشتههای شیمی، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع و مواد، برق و کارشناسانی که در حوزه تولید و تحقیقات محصولات نانو فعالیت دارند (با سابقه کاری بالای 7 سال و مدرک کارشناسی ارشد به بالا)، توزیع شد که نتایج پرسشنامه با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC مورد بررسی قرار گرفت که پس از تحلیل MICMAC شاخص ها در چهار ناحیه، خودمختار، وابسته، پیوندی و مستقل یا نفوذ قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که شاخصهای " استراتژی مناسب بازاریابی"، " توجه به استراتژی بازاریابی و رقبا"، "بررسی و سنجش مستمر نیاز مشتری"، معرفی سریع به بازار"، "تامین سرمایه"، " ایده یابی" و " توجه ویژه به استراتژی بازار" از تاثیرگذارترین شاخصهای تجاری سازی در حوزه محصولات نانو، به حساب میآیند. مهمترین و مؤثرترین آنها نیز شاخص " توجه ویژه به استراتژی بازار" است.
طراحی الگوی خط مشی گذاری تجاری سازی فناوری نانو بر پایه حمایت از شرکت های نوپا و موانع و مشکلات پیش رو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از چالش های اصلی نوآوران در فرایند توسعه فناوری نانو چگونگی تبدیل این فناوری به محصولات و خدماتی است که برای مؤسسان و سرمایه گذاران بازده مثبت اقتصادی داشته باشد. به عبارت دیگر، مسئله اصلی در این فرایند اختراع کردن نیست، بلکه تجاری سازی اختراعات است. از این رو، انتخاب راهبرد تجاری سازی درون فرایند نوآوری و تجاری سازی قرار دارد و انتخاب مسیری است که سازمان از طریق آن بتواند از یک نوآوری و محصول حاصل از آن درآمد و سود کسب کند. ایران، با وجود پیشرفت های علمی اخیر در حوزه فناوری نانو، در ثبت اختراعات و متعاقباً تجاری سازی محصولات نانو با موانعی روبه رو بوده است. پرواضح است که شناسایی عوامل مؤثر در این انتخاب سهم بسزایی در موفقیت تجاری سازی فناوری نانو خواهد داشت. در این نوشتار، بر اساس الگوی خطرپذیری تجاری سازی فناوری نانو، الگویی پیشنهاد شده که بر مبنای حمایت از شرکت های تازه تأسیس و نوپا از طریق تأمین مالی آن ها، کمک به تحقیق و توسعه، بازاریابی و فروش محصولات تجاری و حمایت دولتی از سرمایه گذاری خطرپذیر قرار دارد. با این حال، توسعه نیافتن فضای محصولی، نبود سرمایه گذاری کافی، نبود تعامل لازم میان سازمان های مرتبط و فقدان قوانین خاص حقوقی به چالشی در بهره مندی از مزایای تجاری فناوری نانو در ایران تبدیل شده است.
مدل ساختاری جهت گیری های راهبردی و عملکرد تجاری سازی محصولات جدید ورزشی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
211 - 218
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کسب و کارهای نوپا به ویژه آن دسته از کسب وکارهایی که علاقه مند به ثروت آفرینی پایدار و کاربست دانش و ایده های دانشگاهی هستند، نمی توانند صرفاً بر مبنای فعالیت های یک جانبه به موفقیت دست یابند. از اینرو، هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری جهت گیری های راهبردی و عملکرد تجاری سازی محصولات جدید در کسب و کارهای نوپای ورزشی بود. روش شناسی: این پژوهش، توصیفی- پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کارآفرینان استارتاپ های ورزشی فعال در سراسر کشور تشکیل دادند. به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه آماری به روش کل شمار انجام گرفت (93=n). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته دارای 19 سؤال تخصصی بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 7 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و 2 نفر از اساتید کارآفرینی تأیید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که جهت گیری های راهبردی شامل بازارگرایی، گرایش فناورانه و گرایش کارآفرینانه به ترتیب بر عملکرد تجاری سازی محصولات جدید ورزشی اثر مستقیم و معناداری دارند. هم چنین، اثر غیرمستقیم و معنادار یادگیری راهبردی به عنوان متغیر میانجی تأیید شد. نتیجه گیری: کارآفرینان و مدیران استارتاپ های ورزشی برای دستیابی به تجاری سازی موفق محصولات خود باید راهبردهای شرکت خود را در کنار یکدیگر قرار دهند و به طور پیوسته در جستجوی دانش جدید و کاربرد آن در مراحل مختلف تولید محصول جدید باشند.
ارائه الگوی تجاری سازی محصولات دانش بنیان با تاکید بر سیاست های اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
2 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگوی تجاری سازی محصولات دانش بنیان با تاکید بر سیاست های اقتصاد مقاومتی در شرکت-های دانش بنیان مستقر در مراکز رشد شمال کشور(گلستان و مازندران) بوده، تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، از نوع آمیخته، ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه وپرسشنامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری در بخش کیفی و در بخش کمی از تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد. الگوی طراحی شده با 7 شاخص در تجاری سازی و 5 شاخص در اقتصاد مقاومتی ارائه گردید. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با 87 گویه(تجاری سازی51 گویه و اقتصاد مقاومتی 37 گویه)، جمع آوری و از طریق نرم-افزارهایSPSS و PLS مورد تحلیل قرارگرفت. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی، شاخص های 1. فردی، 2. مدیریتی و سازمانی 3. فرهنگی اجتماعی 4. قوانین و تاییدیه ها 5. مالی و اقتصادی 6. توانمندی بازاریابی و فروش و7. قابلیت های فناورانه تبیین کننده مولفه های تجاری سازی و شاخص های 1. مدیریتی و اقتصادی 2. شاخص بین المللی 3. تولید ملی 4. شاخص راهبردی و5. شاخص الگوی مصرف به عنوان مولفه ها و شاخص های اقتصاد مقاومتی شناسایی و بر اساس ماتریس تحلیل اهمیت- عملکرد (IPMA ) در مدل، رتبه بندی و اولویت بندی شدند. همچنین با توجه به تایید شدن ضریب مسیر، آماره t و مقدار p-value ، شاخص های اقتصاد مقاومتی بر تجاری سازی، تاثیر معنی دار و مستقیم دارد
تاثیر سیاستهای اقتصاد مقاومتی بر تجاری سازی محصولات دانش بنیان با استفاده از تحلیل ماتریس اهمیت – عملکرد(IPMA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۴
57 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی، اولویت بندی و طراحی الگوی شاخص های اقتصاد مقاومتی موثر بر تجاری سازی محصولات دانش بنیان در مراکز رشد شمال کشور(گلستان و مازندران) بوده، تحقیق از نظر هدف،کاربردی و از حیث روش تحقیق، از نوع آمیخته، جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مرتبط در شرکت های دانش بنیان و در بخش کمی مدیران و مسئولان خبره ی شرکت های دانش بنیان می باشد. نمونه گیری در بخش کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود. در بخش کیفی 13نفر در فرآیند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 118 نفر، 97 نفر به عنوان نمونه مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه وپرسشنامه محقق ساخته بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری در بخش کیفی و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی استفاده شد. الگوی طراحی شده با 7 شاخص در تجاری سازی و 5 شاخص در اقتصاد مقاومتی ارائه گردید. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با 87 گویه(تجاری سازی51 گویه و اقتصاد مقاومتی 37 گویه)، جمع آوری و از طریق نرم افزارهایSPSS و PLS مورد تحلیل قرارگرفت. بر اساس نتایج رتبه بندی و اولویت بندی که بر اساس ماتریس تحلیل اهمیت- عملکرد (IPMA ) انجام شده، شاخص مدیریتی و اقتصادی هم از نظر اهمیت و هم از نظرعملکرد حائز رتبه اول شده است. همچنین با توجه به تایید شدن ضریب مسیر، آماره t و مقدار p-value ، شاخص های اقتصاد مقاومتی بر تجاری سازی، تاثیر معنی دار و مستقیم دارد
اولویت بندی و ارتباط سنجی مولفه های بازاریابی موثر بر شکل گیری تصویر ذهنی اولیه تا تصویر ذهنی نهایی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴
236 - 248
حوزههای تخصصی:
بازاریابی تصویر مقصد، نقطه شروع یک بازاریابی موفق است، زیرا تصویر و انتظارات از تجربیات سفر که بازدید کنندگان در آینده خواهند داشت، افکار انها را به یک مقصد خاص مربوط می کند. عوامل تاثیر گذار بر تصویر ذهنی گردشگران یکی از مهم ترین موضوعات در تحقیقات بازاریابی است تا انجا که بسیاری از کشورها از ابزارهای ترفیعی و ترویجی بسیاری برای ایجاد تصویر ذهنی مثبت و رضایتمندی گردشگران از مقصد، استفاده می کنند. این مفهوم در حوزه خدماتی چون گردشگری بسیار پر اهمیت است، زیرا هم بر انتخاب مجدد مقصد تاثیر می گذارد و هم بر معرفی مقصد به دیگران نقش حیاتی دارد. بدون ارتباط سنجی و اولویت بندی عوامل موثر در ایجاد تصویر مثبت و رضایت-مندی گردشگران نمی توان به یک بازاریابی موفق و پاسخگوی دقیق به خواسته های گردشگران نائل شد. هدف این مقاله تعیین ارتباط بین مولفه های بازاریابی و تاثیرگذاری انها در ایجاد تصویر ذهنی مقصد است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات های توصیفی و از نوع تحلیلی- اسنادی قرار می گیرد.
تجزیه و تحلیل راهبردهای مناسب همکاری های فناورانه در راستای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای فازی(مورد مطالعه: پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد بسترهایی برای دانش، علاوه بر فراهم آوردن ارزش های اقتصادی برای سازمان ها، منجر به رشد اقتصادی و فنی جامعه می شود. ازآنجاکه به بازار رساندن یک محصول می تواند تضمین کننده موفقیت و بقای سازمان ها باشد، تجاری سازی به عنوان یک عامل حیاتی مطرح شده است. این موضوع در صنایع با فناوری برتر از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات نیازمند همکاری فناورانه است. هدف از این پژوهش تحلیل و اولویت بندی راهبردهای همکاری فناورانه در راستای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات است. برای این منظور ابتدا راهبردهای همکاری فناورانه، راهبردهای تجاری سازی و مجموعه عوامل تأثیرگذار در انتخاب راهبردهای همکاری فناورانه با مرور ادبیات شناسایی شد. در مرحله بعد با نظر خبرگان این پژوهشگاه، فصل مشترک دو حوزه همکاری فناورانه و تجاری سازی فناوری تعیین و فهرست راهبردهای همکاری فناورانه ای استخراج شد که در راستای تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی کاربرد دارند و چهارچوب تحلیل شبکه ای تحقیق تبیین شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه بوده که توسط 21 خبره تکمیل شده است. با توجه به وجود همپوشانی بین عوامل، از فرایند تحلیل شبکه ای فازی ، برای اولویت بندی راهبردها استفاده شده است. به منظور کاهش تعداد سؤالات در این روش، راهبردهای استخراج شده از یک سو و عوامل مؤثر در تجاری سازی، به طور جداگانه با نظر خبرگان اولویت بندی شدند تا تعداد مؤلفه ها برای ورود به فرایند تحلیل شبکه ای فازی کاهش یابد. خبرگان، تمام متخصصان حوزه تحقیق و توسعه و تجاری سازی در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند که 21 نفرند. نتایج نشان داد راهبردهایی همچون شبکه سازی، تحقیق و توسعه مشارکتی و استخدام کارکنان فنی و علمی دارای بیشترین اولویت در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات هستند. نتایج این تحقیق، هم از نظر روش و هم از نظر کاربرد می تواند در سایر مراکز پژوهشی دولتی مشابه، استفاده شود.
تحلیل ابعاد و مؤلفه های تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان در بستر فن بازارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
141 - 154
حوزههای تخصصی:
تجاری سازی، فرآیندی غیرخطی و پیچیده مستلزم ایفای نقش بازیگران و عوامل مختلف با توانمندی های متفاوت است. فن بازار یکی از ابزارهایی است که با هدف سهولت در اجرا و محقق شدن سیاست های اقتصاد دانش بنیان و تجاری سازی محصولات در این حوزه به وجود آمده و در واقع، سامانه ای برای هدایت و نظارت بر مبادلات فناوری است. هدف از پژوهش حاضر تبیین و تحلیل نقش فن بازار در تجاری سازی محصولات دانش بنیان از طریق شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تجاری سازی در بستر فن بازار می باشد. روش پژوهش آمیخته است و از کسب نظر خبرگان حوزه فناوری برای دستیابی به ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر تجاری سازی در بستر فن بازار استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که از میان 43 شاخص شناسایی شده مؤثر در تجاری سازی محصولات دانش بنیان در بستر فن بازار پس از چرخش متغیرها در نهایت 9 عامل شناسایی شدند که در مجموع 74/80 درصد از واریانس را تبیین نمودند. عوامل «بازاریابی فناوری»، «مشاوره و انتقال فناوری» و «عوامل حقوقی و تأمین مالی» به ترتیب در رتبه های نخست نقش فن بازار در تجاری سازی محصولات دانش بینان قرار گرفتند.
پیچیدگی اقتصادی، رویکردی نوین برای سنجش تجاری سازی تولیدات علمی و فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف هدف تحقیق حاضر، معرفی رویکرد پیچیدگی اقتصادی جهت سنجش میزان موفقیت تجاری سازی تولیدات علمی و فناورانه است. روش: از آنجاکه رویکرد پیچیدگی اقتصادی مبتنی بر آن است که محصولات تولیدشده کشورها می توانند معرفِ میزان علم، فناوری و مهارت مورد نیاز برای تولید آنها باشند، سعی در محاسبه میزان انباشت دانش و مهارت نهفته در اقتصاد دارد. لذا، در این پژوهش ابتدا تولیدات علمی و فناورانه کشورهای منتخب بررسی شد و در ادامه، برای سنجش سهم تولیدات علمی و فناورانه کشورهای منتخب در اقتصاد، به معرفی شاخص پیچیدگی اقتصادی و نحوه محاسبه آن پرداختیم. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد درک رویکرد پیچیدگی اقتصادی و اس تفاده از آن می تواند به ما در سنجش دانش و مه ارت و رون د آن در اقتصاد کشورها کم ک ش ایانی کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد هر چند رشدِ تولیدات علمی کشورهای منتخبِ در حالِ توسعه از کشورهای توسعه یافته بیشتر بوده است، در ثبت اختراع و تجاری سازی این علوم، کشورهای توسعه یافته منتخب بیشترین موفقیت را داشته اند. این سنجش با استفاده از شاخص پیچیدگی اقتصادی، به خوبی قابل مشاهده است. نتایج: انتشار مقاله های علمی فقط با هدف نمایش تعداد آنها و بدون درنظرگرفتن کیفیت، محتوا و کاربرد آنها در دنیای واقعی، تأثیر چندانی در تولید محصولات دانش بنیان، پیشرفت علمی و توسعه اقتصادی نخواهد داشت لذا به کارگیری شاخص پیچیدگی اقتصادی می تواند به عنوان روشی ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت دانش نظری و فنی در عرصه کاربردی و عملی، مورد توجه سیاست گذارن و مسئولان قرار گیرد.
سنجش اثرات کوتاه مدت و بلند مدت عوامل موثر بر صادرات گروه های محصولات با فناوری بالا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مدل سازی اقتصادی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
7-50
حوزههای تخصصی:
اهمیت ﺻﺎدرات ﻏﯿﺮنفتی و ﻧﻘﺶ آن در رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﮐﺸﻮرﻫﺎ ﻫﻤﻮاره به ﻋﻨﻮان یﮑﯽ از ﻣﻮﺿﻮﻋﺎت ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻄﺮح ﺑﻮده است. در این میان، نقش صادرات کالاهای با فناوری بالا در رشد کشورهای توسعه یافته، قابل توجه بوده وکشورهای در حال توسعه نیز جهت توفیق در رشد تولید و صادرات کالاهای صنعتی خود تحت قیود جهانی شدن، چاره ای جز افزایش تولید و صادرات محصولات با فناوری بالا، به کارگیری تکنیک های تولیدی پیشرفته تر و صرفه جویی در هزینه های تولید خود ندارند. این موضوع به خصوص در مورد کشور ایران که به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی همواره با مسئله تاثیر مخرب بی ثباتی درآمدهای نفتی در نتیجه مسائل سیاسی و اقتصادی بین الملی، به ویژه مسئله تحریم های نفتی، بر شاخص های کلان اقتصادی مواجه بوده ، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این راستا هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل موثر بر صادرات محصولات با فناوری بالا بر اساس کدهای چهاررقمی ISIC در ایران در دوره 1397-1375 با استفاده از روش Panel ARDL است. نتایج مطالعه نشان دهنده آن است که هزینه های تحقیق و توسعه داخلی ، انباشت خارجی تحقیق و توسعه و تجاری سازی در کوتاه مدت و بلند مدت و درجه باز بودن اقتصاد و سرمایه انسانی در بلند مدت اثر مثبت و معنادار بر 1صادرات این نوع محصولات در ایران دارند. همچنین نرخ ارز در کوتاه مدت اثر بی معنی و در بلندمدت اثر منفی و معنادار و اختراعات در کوتاه مدت و بلند مدت اثر معنادار بر صادرات این محصولات نداشته است
طراحی مدل الزامات تجاری سازی یافته های پژوهشی در علوم ورزشی
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
421 - 430
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: برای این که دانش علوم ورزشی به پیشرفت جامعه کمک کند، بایستی به نوآوری های فناورانه تبدیل شده و تجاری سازی شود. بدون تردید تجاری سازی یافته های علوم ورزشی و ورود آن ها به میدان عمل، الزامات خاص خود را می طلبد. لذا هدف از انجام این پژوهش، طراحی مدل الزامات تجاری سازی یافته های پژوهشی در علوم ورزشی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از روش کیفی و با ماهیت اکتشافی- بنیادی انجام گرفت. داده های پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه تجاری سازی جمع آوری شد. شمار مشارکت کنندگان در پژوهش با استفاده از شاخص اشباع نظری به 17 نفر رسید. سپس داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد و با رویکرد ساختگرا مورد کدگذاری و تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد که چهار بُعد خودکارآمدی کارآفرینانه، تحول نظام آموزشی، هنجارهای اجتماعی و سیاست های تجاری سازی برای تجاری سازی یافته های پژوهشی در علوم ورزشی ضروری هستند و به عنوان الزامات آن به شمار می روند. نتیجه گیری: مدل به دست آمده فراسوی دیدگاه های متعارف و سرسپردگی محض به سیاست های بیرونی و توسعه به روش فرادست به فرودست، بر رویکرد کنشگرشناسانه در تجاری سازی تأکید دارد و می تواند گامی بلند و مهم برای توسعه و پیشرفت تجاری سازی در علوم ورزشی محسوب شود.
بررسی فرآیند تجاری سازی فرش دستباف ایران (مورد مطالعاتی: شرکت سهامی فرش ایران؛ شعبه بیرجند)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت تجاری سازی فرش دستباف ایران می باشد. با استفاده از روش موردکاوی، شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران، به عنوان مورد مطالعاتی پژوهش انتخاب گردید. از طریق مصاحبه ها نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، داده ها مربوط به وضعیت کسب وکار و تجاری سازی شرکت، از کارشناسان فروش و تولید آن جمع آوری گردید. داده ها تحقیق با کدگذاری پیشرفته در نرم افزار مکس کیودا، تجزیه و تحلیل شدند. در این پژوهش، یافته ها مربوط به وضعیت کسب وکار شرکت در یک جدول و شرایط تجاری سازی محصولات شرکت در قالب یک مدل، ارائه گردید. برای ارزیابی فرایند تجاری سازی نیز، از سه مفهوم، سطح آمادگی فناوری، سطح آمادگی بازار و سطح آمادگی تجاری سازی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران در ایده پردازی، طراحی محصول، ساخت و تولید انبوه فرش دستباف در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما در ارتباط با بازارسنجی، بازاریابی، رقابت در بازار و فروش محصولات نقاط ضعف متعددی دارد. همچنین سطح آمادگی فناوری شرکت، قابل قبول ارزیابی شد؛ اما سطوح آمادگی تجاری سازی و بازار شرکت، وضعیت نامطلوبی داشتند که در انتها پژوهش ، راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت شرکت ارائه گردید.
ارزیابی انتقادی مفهوم تجاری سازی در علوم انسانی موجود(مقاله پژوهشی حوزه)
در « مدیریت دانش»، چهار خروجی برای علوم انسانی موجود برشمرده شده است: ۱. دانش افزایی؛ ۲. کارکرد داشتن؛ ۳. کاربردی سازی؛ ۴. تجاری سازی. مفهوم متأخر تجاری سازی با مسئله بنیادینِ «نگاه مادی و کالایی به دانش» و تأثیرپذیری مستقیم از «نئولیبرالیسم»، «نظریه اقتصاد دانش» و «مفهوم صنعت دانش»، زلزله های عمیقی را در دانش جهانی ایجاد کرده است. در منطق تجاری سازی، دانش و دانشگاه خدمتگزار بازارهای آزاد اقتصادی و شرکت های تجاری توصیف شده است؛ به طوری که مرکز ثقل آن دو غالباً «انتفاع» و «سود مادی» برشمرده شده تا «فهم» و «صدق». پژوهش پیش رو با رویکرد کیفی و با «روش توصیفی تحلیلی» انجام شده و نویسندگان برای دستیابی به نتایج پژوهش، از دو راهبرد تحقیقاتی «خلاصه اسناد و مدارک» (فیش برداری) و «تفکر پایان تا آغاز» استفاده کرده اند. این پژوهش با توجه به «اصل تقدم فهم بر نقد» و با بهره مندی از «روش شناسی بنیادین تکوین نظریه های علمی»، مبادی معرفتی و عوامل غیرمعرفتی تجاری سازی علوم انسانی را مورد ارزیابی قرار داده و درصدد آن است که فواید و آفات تجاری سازی را در عرصه علوم انسانی شناسایی و تبیین کند. در مبادی معرفتی شش گانه تجاری سازی علوم انسانی، ردپای مسئله بنیادین تجاری سازی یعنی نگاه ماتریالیستی به دانش قابل مشاهده است. بر همین مبنا نمی توان با نگاه تحویلی نگری، «کاربردی سازی علوم انسانی» و مفاهیم هم پیوند با آن را به «تجاری سازی علوم انسانی» فروکاست. همچنین، از میان عوامل غیرمعرفتی و زمینه ای تجاری سازی علوم انسانی، سه عرصه «دانش»، «دانشگاه» و «آموزش و پژوهش»، که به طور جدی در شعاع تجاری سازی قرار دارند، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در این عرصه ها هم، نگاه کالایی، شئ واره و ابزاری به دانش قابل مشاهده است.
مدل تجاری سازی ایده فروش الکترونیک با به کارگیری نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
335 - 356
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای رقابتی امروز، تجاری سازی و بهره گیری از ایده های نو بسیار حیاتی است، در واقع می توان گفت که یکی از دلایل اصلی پیشرفت تکنولوژی در کشورهای توسعه یافته، توجه به مسئله تجاری سازی ایده ها بوده است. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه هدف این پژوهش را افرادی با دانش کافی در خصوص فروش الکترونیک و رسانه های دیجیتال در کشور و شاغلان رده های مدیریتی شرکت های فعال در فروش الکترونیک تشکیل داده است. نمونه گیری در پژوهش حاضر به صورت هدفمند انجام گرفت و 14 نفر از میان افراد ذکرشده انتخاب شد. در این پژوهش برای جمع آوری دیدگاه های افراد مرتبط با عرصه فروش الکترونیک و رسانه های دیجیتال از ابزار مصاحبه استفاده شده است. یافته ها: بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته، ۲۷۷ کد باز اولیه شناسایی شد که این کدها به 20 کد محوری و 5 کد منتخب کاهش داده شدند. در نهایت با استناد به رهیافت سیستماتیک در نظریه داده بنیاد، کدهای شناسایی شده در 6 طبقه هسته ای شامل شرایط علّی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مقوله های علّی (دانش و شناخت نیازهای بازار، حمایت مالکیت فکری و اتخاذ چشم اندازهای بازاریابی)، مقوله های محوری (خلاقیت و ایده پردازی، کاربردی بودن ایده، حمایت از ایده پردازی و ریسک پذیری)، مقوله های راهبردی (آموزش، پژوهش و توسعه، سازوکار های مدیریتی و شناسایی نیازهای مشتری)، مقوله های زمینه ای (بررسی های محیطی، منابع مالی و انسانی و بسترهای سازمانی)، مقوله های مداخله گر (زیرساخت های قانونی، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و توسعه فناوری) و مقوله های پیامدی (فروش و سود بیشتر، رضایت مشتری، نوآوری و توسعه خدمات) بر تجاری سازی ایده فروش الکترونیک تأثیرگذارند. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر هر یک از مقوله های مختلف بر تجاری سازی ایده فروش الکترونیک است، از این رو برای موفقیت در فروش الکترونیک، باید به این مقوله ها توجه ویژه ای شود.
مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی : مطالعه فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعالی و انحطاط هر جامعه ای، مرهون فرهنگ آن است. بنابراین توسعه دانشگاه ها در جهت تجاری سازی نتایج تحقیقات در اولین گام نیازمند درک و شناخت مولفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی است . این تحقیق با هدف ارائه تصویری جامع از مؤلفه های فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات در دانشگاه علوم پزشکی از طریق ترکیب تحقیقات پیشین انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با روش فراترکیب کدگذاری(تحلیل مضمون) انجام شده است . فراترکیب با فراهم کردن یک نگرش نظام مند برای پژوهشگران از طریق ترکیب پژوهش های مختلف، به کشف موضوع ها و استعاره های جدید و اساسی می پردازد، و با این روش دانش فعلی را گسترش داده و یک دید جامع و کلی را نسبت به مسائل به وجود می آورد. یافته ها: پس از تحلیل یافته های محققان قبلی و ترکیب نتایج حاصله ، از مجموع 99کد ، 15 مفهوم و 4 مؤلفه در زمینه فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه شناسایی شدند. براساس یافته های تحقیق کدهای انگیزش و پاداش ، هماهنگی و تعامل با صنعت ، حمایت مدیریت دانشگاه و خدمات مشاوره ای بیشترین فراوانی را در فرهنگ تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاه داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، یکی از دلایلی که نتایج تحقیقات در دانشگاه زیاد تجاری سازی نمی شود عدم توجه کافی سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان دانشگاه به فرهنگ سازی در این زمینه بوده است بنابراین یافته های این پژوهش می تواند در سیاست گذاری دانشگاه در راستای فرهنگ سازی جهت گسترش تجاری کردن نتایج تحقیقات مورد استفاده قرار گیرد.
چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری های دیجیتال در شرکت های کارآفرین رسانه ای ایران (مطالعه ای چند موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
ظهور فناوری های نوین ارتباطی سبب شد صنعت رسانه از چیرگی شرکت های بزرگ که توانایی های مالی بالا و دسترسی به امکانات گران قیمت را داشتند خارج شود و فعالیت شرکت های کوچک و کارآفرین با استفاده از این فناوری های جدید و ارزان امکان پذیر شود. در کشور ما نیز فعالیت های کارآفرینی در عرصه رسانه های دیجیتال با استقبال روبه رو شد، اما به رغم تلاش های متعدد، آمار موفقیت کارآفرینان ایرانی چندان چشمگیر نبوده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای تجاری سازی نوآوری های این کارآفرینان، با رویکرد پژوهش کیفی و استفاده از مطالعه چند موردی و انجام تحلیل تِم اجرا شد. سوال این پژوهش این بود که چارچوب مورد نظر در بیان مسئله چه ویژگی هایی باید داشته باشد. جامعه پژوهش کارآفرینان رسانه ای در سطح کشور بوده اند که در تعریف بیان شده در پژوهش می گنجیدند. نمونه گیری نظری منجر به نمونه ای از پانزده کارآفرین شد که در پنج طبقه محصول فعالیت می کردند. مصاحبه نیز به عنوان ابزار جمع آوری داده استفاده شد. کدگذاری های باز، محوری و گزینشی به عمل آمد و دسته های مفهومی و مقوله ها از مصاحبه ها استخراج شدند. در نتیجه چارچوبی پنج عاملی شامل عوامل مربوط به منابع، شرکت، محصول و استراتژی به عنوان عوامل تحت کنترل کارآفرین و عوامل مربوط به زیرساخت به عنوان عامل غیرقابل کنترل، همراه با مقوله های مربوطه استخراج شد که بنیانی برای مطالعات آتی در زمینه تجاری سازی نوآوری های کارآفرینان رسانه ای فراهم می کند.
آسیب شناسی فرایند نوآوری در شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، نوآوری و مباحث مربوط به آن، به عنوان یکی از عوامل موفقیت کسب وکارها و همچنین راهی برای ورود به بازارهای جهانی، بسیار مورد توجه بوده است. اینکه نوآوری در شرکت ها چگونه انجام می شود و دراصل چه فرایندی برای ارائه ی یک محصول جدید به بازار پیموده می شود، یکی از مسائل مهمی است که در حوزه ی نوآوری بسیار مورد توجه است. بر این اساس تلاش شده است، فرایند نوآوری به طور خاص در 10 شرکت فعال در زمینه ی صنعت مواد غذایی و فناوری اطلاعات مورد بحث و بررسی قرار گیرد. برای انجام این پژوهش، 10 شرکت برای بررسی انتخاب شدند و با سه نفر از مدیران ارشد هر شرکت و درجمع با 30 نفر از این مدیران، مصاحبه های نیمه ساختار به عمل آمد. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش آنتروپی شانون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن بود که شرکت های مورد بررسی در دو مرحله ی " ایده پردازی" و " تجاری سازی"، دارای آسیب های اساسی بودند.
شناسایی عوامل تسهیلﮔﺮ تجاری سازی پژوهش های دانش مدیریت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
235 - 262
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها در راستای تجاری سازی نتایج تحقیقات، نقشی نوینی بر عهده دارند و از آنجا که اهمیت نوآوری و توسعه کسب وکار روز به روز بیشتر می شود، می توانند در نوآوری و تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی نقش بیشتری ایفا کنند. در همین رابطه فعالیت های تجاری سازی بیشتر با محور علوم و مهندسی انجام شده و به تحقیقات علوم انسانی و به خصوص مدیریت دولتی توجهی نشده است. هدف این مطالعه، شناسایی عوامل تسهیلﮔﺮ تجاری سازی پژوهش های مدیریت دولتی است. برای تحقق این هدف، از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون بهره برده ایم. در این پژوهش برای انتخاب نمونه ها، از رویکرد گلوله برفی و به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری، از روش اشباع مضامین استفاده شده است که مضامین با استفاده از دو منبع ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته، احصا شد. روایی مصاحبه ها با نظر 14 خبره به تأیید رسید و برای تأیید پایایی مصاحبه ها، از روش باز آزمایی استفاده شد که در نهایت عوامل مؤثر بر تجاری سازی پژوهش های مدیریت دولتی در قالب 26 مضمون فراگیر و 3 مقوله فردی، سازمانی، محیطی، شناسایی و تحلیل شدند. در پایان بر مبنای نتایج، پیشنهادهایی در این حوزه ارائه شد.