مطالب مرتبط با کلیدواژه

گرایش راهبردی


۱.

تأثیر راهبردگرایی بر عملکرد کسب و کار با میانجی گری قابلیت های بازاریابی؛ مطالعه موردی: شعبه های بانک مهر اقتصاد استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش راهبردی قابلیت بازاریابی عملکرد بانک مهر اقتصاد اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۴۳۴
فعالیت های بازاریابی و تدوین راهبردها از گرایش های راهبردی تأثیر می پذیرند. راهبردگرایی به طور خودکار باعث عملکرد بهتر نمی شوند؛ بلکه نیازمند برخی توانمندی ها و منابع است که در راستای آن عمل کند. قابلیت های بازاریابی، فرایندی است که در به کارگیری دانش، مهارت و منابع سازمان برای ایجاد ارزش افزوده کالاها و خدمات، برآوردن تقاضاهای رقابتی و پاسخگویی به نیازهای مرتبط با بازار استفاده می شوند. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی استو هدف آن بررسی تأثیر راهبردگرایی بر قابلیت های بازاریابی و سپس تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد شعبه های بانک مهر اقتصاد در استان اصفهان است. با بررسی های انجام شده در پایگاه های علمی تحقیقاتی در این زمینه وجود دارد، ولی بررسی این سه متغیر با هم و در بانک، نوآوری این تحقیق محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش مدیران، رؤسا و معاونان اداره مرکزی و مدیران شعبه های بانک مهر اقتصاد استان اصفهان است. بدین منظور، پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است. این ضریب برای گرایش راهبردی 82/0؛ قابلیت های بازاریابی 73/0 و عملکرد 71/0 به دست آمد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی. ال. اس. نشان دهنده معنی داربودن تأثیر راهبردگرایی بر قابلیت های بازاریابی و عملکرد و سپس تأثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد است. همچنین راهبرد بانک مهر اقتصاد مشتری مداری است و قابلیت های بازاریابی مرتبط با خدمت و قیمت گذاری در این بانک قوی ترند.
۲.

مدل ساختاری جهت گیری های راهبردی و عملکرد تجاری سازی محصولات جدید ورزشی

کلیدواژه‌ها: استارتاپ تجاری سازی گرایش راهبردی ورزش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۵۸
مقدمه و هدف: کسب و کارهای نوپا به ویژه آن دسته از کسب وکارهایی که علاقه مند به ثروت آفرینی پایدار و کاربست دانش و ایده های دانشگاهی هستند، نمی توانند صرفاً بر مبنای فعالیت های یک جانبه به موفقیت دست یابند. از اینرو، هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری جهت گیری های راهبردی و عملکرد تجاری سازی محصولات جدید در کسب و کارهای نوپای ورزشی بود. روش شناسی: این پژوهش، توصیفی- پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کارآفرینان استارتاپ های ورزشی فعال در سراسر کشور تشکیل دادند. به دلیل محدود بودن جامعه، نمونه آماری به روش کل شمار انجام گرفت (93=n). ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته دارای 19 سؤال تخصصی بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 7 نفر از اساتید مدیریت ورزشی و 2 نفر از اساتید کارآفرینی تأیید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل، از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که جهت گیری های راهبردی شامل بازارگرایی، گرایش فناورانه و گرایش کارآفرینانه به ترتیب بر عملکرد تجاری سازی محصولات جدید ورزشی اثر مستقیم و معناداری دارند. هم چنین، اثر غیرمستقیم و معنادار یادگیری راهبردی به عنوان متغیر میانجی تأیید شد. نتیجه گیری: کارآفرینان و مدیران استارتاپ های ورزشی برای دستیابی به تجاری سازی موفق محصولات خود باید راهبردهای شرکت خود را در کنار یکدیگر قرار دهند و به طور پیوسته در جستجوی دانش جدید و کاربرد آن در مراحل مختلف تولید محصول جدید باشند.
۳.

شناسایی و رتبه بندی محرک های ارتباطات یکپارچه بازاریابی بر مبنای رویکرد تلفیقی SWARA و ARAS خاکستری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ارتباطات یکپارچه بازاریابی گرایش راهبردی گرایش بازار گرایش هویتی گرایش محیطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۲۲
ارتباطات یکپارچه بازاریابی از طریق ایجاد انسجام، هماهنگی، همگرایی و هم افزایی در پیام ها، رسانه ها و ابزارهای ارتباطی، به استحکام تعاملات آشکار و پنهان کسب وکار با ذی نفعان و توسعه ارتباطات ارزش آفرین با مشتریان کمک می نماید. هدف اصلی این مطالعه، تعیین و اولویت بندی محرک های ارتباطات یکپارچه بازاریابی در صنعت بانکداری است، که ماهیت خدمات آن مبتنی بر ارتباطات و تعاملات مستمر تعریف می گردد. نمونه آماری این پژوهش، شامل 14 نفر از خبرگان و متخصصان حوزه بازاریابی خدمات مالی بوده و روند انتخاب آن ها به صورت قضاوتی انجام گرفته است. به لحاظ روش شناسی، مبتنی بر تحلیل محتوای نظری و روش دلفی فازی، محرک های موثر بر ارتباطات یکپارچه بازاریابی شناسایی و غربال سازی شدند. سپس با استفاده از نظر خبرگان و روش سوآرا (SWARA)، معیارهای به دست آمده ارزیابی مجدد و وزن دهی شدند. نهایتاً برای رتبه بندی گزینه ها از روش آراس خاکستری (Gray ARAS) استفاده گردید. بر اساس نتایج پژوهش، چهار معیار اصلی 1. گرایش های راهبردی (استراتژی محوری، تکنولوژی محوری، یادگیری محوری و کارآفرینی محوری)، 2. گرایش های بازار (رقیب محوری، هماهنگی بین بخشی، هوشمندی بازار و قابلیت بازاریابی)، 3. گرایش های هویتی (هویت یکپارچه برند، جایگاه مشترک برند، قابلیت های برند) و 4. گرایش های محیطی (شرایط اقتصادی، گرایش های اجتماعی، توسعه تکنولوژیک، عوامل زیست محیطی و وضعیت قوانین و مقررات) شناسایی گردید، که در این بین گرایش های راهبردی وزن و اولویت بالاتری را به خود اختصاص داده است.