مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ناحیه
حوزه های تخصصی:
ارتقاء عملکرد معلمان هدفی است که مدیران اجرایی همواره تمایل دارند به طور مشخص و قابل اطمینانی راههای دست یابی به آن را دریابند. در این تحقیق، محقق رضایت مندی شغلی را به عنوان یکی از مولفه های مهم تاثیرگذار در سطح عملکرد معلمین تلقی کرده است و به بررسی رابطه بین رضایت مندی شغلی و عملکرد معلمین در مداریس راهنمایی منطقه طرقبه پرداخته است، تا بدین طریق مشخصه های خشنودی شغلی که بیشترین تاثیر را در ارتقاء عملکرد معلمین دارند شناسایی گردد و مورد استفاده دست اندرکاران محترم در نظام آموزش و پرورش قرار گیرند.
تحلیلی بر روند تغییرهای سطوح توسعه و نابرابری های ناحیه ای در نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سال های 1365، 1375 و 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین درجه توسعه یافتگی نقاط شهری استان آذربایجان شرقی و تحلیل روند نابرابری های ناحیه ای در استان، طی سال های 1365، 1375 و 1385 است. محدوده مورد مطالعه، شامل نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سال های مذکور است. روش پژوهش «توصیفی - تحلیلی» است. شاخص های مورد بررسی متشکل از 39 شاخص، شامل شاخص های بهداشتی و درمانی، فرهنگی و آموزشی، اقتصادی، زیربنایی و مسکن، ورزشی و تلفیقی از شاخص های مورد مطالعه است. با استفاده از روش های تحلیل عاملی و موریس، درجه توسعه یافتگی و رتبه هر یک از نواحی محاسبه شده است. سپس با بهره گیری از مدل تحلیل خوشه ای، نقاط شهری استان آذربایجان شرقی در سه سطح توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم طبقه بندی شده است.با توجه به شاخص های مورد مطالعه، با وجود توسعه نامتعادل بین نقاط شهری استان، شکاف و واگرایی بین ناحیه ای در سال 1385 نسبت به سال 1365 تا حدودی کاسته شده و یک نوع همگرایی و تجانس بین ناحیه ای در حال شکل گیری است.
معیارهای مؤثر در مرز بندی نواحی مناطق شهری (مورد مطالعه: منطقه یک شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش روز افزون دایرة فعالیت و عملکرد سازمان های مدیریت شهری ادارة امور شهرها خصوصاً شهرهای بزرگی چون تهران کار سهل و آسانی نبوده و نیازمند تمهیداتی خاص و برنامه ریزی صحیح است. امروزه شهرداری ها به عنوان سازمان اجرایی مدیریت شهری مسئولیت ارائه طیف وسیعی از خدمات عمرانی، فرهنگی، اجتماعی، ترافیکی و… به شهروندان را عهده دار گردیده اند. بدیهی است با در نظر گرفتن ابعاد متنوع نیازهای زندگی شهری انتظار نمی رود که مدیران شهرها قادر به ادارة یکپارچه و واحد شهر تحت مدیریت خود باشند .مدیریت غیر متمرکز شهرها یکی از شیوه های جدید مدیریت است که با تقسیم وظائف و مسئولیت ها به تحقق اهداف مورد نظر برای ادارة شهرها کمک می کند. اعمال تقسیمات شهری یکی از ابزارهای اجرایی مدیریت غیر متمرکز است، لیکن چنانچه انجام این مهم طبق اصول صحیحی صورت نگیرد نه تنها باری از دوش مدیریت شهری برداشته نمی شود، بلکه صرفاً منجر به تقسیم نا متعادل کالبدی شهر و گسسته شدن بافت شهری می گردد. این پژوهش در پی یافتن معیارهای مؤثر برای انجام تقسیمات شهری در رده «ناحیه» است.
ناحیه گرایی سیاسی در ایران : مطالعه موردی بلوچستان
حوزه های تخصصی:
ناحیه گستره جغرافیایی می باشد که به واسطه برخی عوامل زیستی و جغرافیایی دارای وسعت، کارکردی و شخصیتی است که آن را از نواحی پیرامونی متمایز می سازد. همه دولت ها به نوعی ناهمگون بوده و از نواحی فرهنگی مختلفی تشکل یافته اند. حکومت در مقام کارگزار دولت بر ان بوده که با تاکید بر مشترکات عینی و ذهنی نواحی مختلف،هویت ملی را ساخته و تقویت نماید. ایران نیز کشور ...
روابط متقابل شهر و روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در بررسیهای ناحیهای کشورهای در حال توسعه به انواع روابط متقابل بین شهر و روستا اشاره میشود.تفاوتهای فضایی بیشتر میتواند ناشی از بهرهبرداری بیشتر شهر از منابع روستایی باشد و تفاوتهای کمتر مبین وجود روند""گسترش""در ناحیه است.
مقاله حاضر روابط موجود بین شهر و روستا را در""ناحیه ایرانشهر""از استان سیستان و بلوچستان مطالعه میکند و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که""الگوی روابط موجود بین شهر و روستا در ناحیه با هیچ یک از دو الگوی مزبور مطابقت ندارد"".
مقاله پس از مروری بر مطالعات پیشین، دادههای جمع آوری شده را بر اساس تحلیل""ارتباطات فضایی""و با استفاه از برخی مدلهای مربوط مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و نتیجه میگیرد که:در این ناحیه زندگی روستایی مبتنی بر تولید کشاورزی، قدمت و پویایی لازم را ندارد، در آمد حاصله از صادرات نفت بدلیل موقعیت حاشیهای ناحیه، در آنجا سرمایهگذاری نشده است.بنابراین، الگوی روابط شهر و روستا با دو الگوی مزبور تفاوت دارد؛در الگوی موجود روند""گسترش""بدون دخالت مستقیم دولت امکانپذیر نمیباشد.
"
تحلیلی بر تغییر و تحولات شاخص های توسعه نمونه موردی شهرستان های استان زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت نواحی، قابلیت ها و تنگناهای آن در برنامه ریزی ناحیه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع، دست آوردها و امکانات جامعه، یکی از مهمترین معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. مفهوم توسعه علاوه بر رشد در همه جهات، توزیع متعادل را نیز در برمی گیرد.
شناخت شهرستانهای کشور و بررسی میزان توسعه یافتگی آنان، موجب بررسی وضعیت کنونی آنان شده و ضمن شناخت نقاط قوت و ضعف،کمبودها و توان ها، سبب توجه بهتر و مناسب تر به آنان می گردد. این امر همچنین می تواند سبب موفقیت برنامه ریزی های ناحیه ای و منطقه ای گردد. برای تحقق این امر لازم است ابتدا ناحیه مورد مطالعه به خوبی شناخته شده و شاخص های به جا و مناسب انتخاب گردند.آمار و اطلاعات دقیق و صحیح به دست آورده شده و در آخر راه حل ها و راهبردهای مناسب و منطقی جهت نیل به اهداف مورد نظر بررسی گردند.
روش های متفاوتی برای بررسی و تجزیه و تحلیل نواحی مختلف وجود دارد که می توان از آنها برای برنامه ریزی آن نواحی استفاده نمود. در این مقاله تلاش شده است که با استفاده از روش طولی و عرضی ایزارد1 شاخصهای توسعه و تحولات آنان در شهرستانهای استان زنجان نسبت به یکدیگر و همچنین نسبت به کل کشور در یک دهه آماری (85-75) با در نظر گرفتن 32 شاخص که از شاخص های مهم در توسعه ناحیه ای محسوب می شوند، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. مقایسه انجام گرفته بیانگر آن است که بیش از 75 درصد از شاخص ها هنوز ازجایگاه مناسبی از نظر رشد و توسعه هم در سطح شهرستان و هم در کل کشور برخوردار نیستند و به طور کلی بیانگر عقب ماندگی زیر بناها یا شاخص های انسانی توسعه و رشد در این شهرستان ها است.
بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی و نقش آن در توسعه شهری مطالعه موردی منطقه 5 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی ونقش آن در توسعه شهری در سطح تحلیل نواحی و میزان توسعه یافتگی نواحی منطقه 5 شهر تهران می باشد.روش مورد مطالعه در این تحقیق پیمایشی است ،جامعه آماری،جمعیت 20 سال به بالای منطقه 5تهران است که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم 500 نفر در سطح نواحی هفت گانه منطقه 5 شهر تهران انتخاب گردیده اند. در بخش یافته ها نمره سرمایه اجتماعی و هفت عنصر مفهومی آن شامل آگاهی،اعتماد عمومی،اعتماد نهادی،مشارکت رسمی،مشارکت غیر رسمی خیریه ای،مشارکت غیر رسمی همیارانه و مشارکت غیر رسمی مذهبی محاسبه گردیده است و در ارتباط با وضعیت توسعه نواحی قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی نواحی ،رابطه مثبتی با توسعه نواحی منطقه 5 شهری در تهران دارد و منطقه توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی،آگاهی،مشارکت رسمی و مشارکت های غیر رسمی همیارانه برخوردارند و به گونه معناداری مشارکت غیر رسمی مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت های غیر رسمی خیریه ای،در همه منطقه به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری نداشت.
تحلیلی جغرافیایی بر جریانات متقابل روستایی– شهری : مطالعه ی موردی: مرودشت و روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه به منزلهی یک سیستم جغرافیایی که متشکل از شهرها و روستاهای پیرامون آنهاست، ضمن داشتن جریانات اقتصادی– اجتماعی و سیاسی- مذهبی با نواحی سکونتگاهی بالادست، عناصر و قسمتهای مختلف آن ناحیه به شکلی نظاموار دارای بدهبستان، ارتباط و پیوندهای متقابل با یکدیگر میباشند. اینگونه جریانات شهری– روستایی با تکیه بر نقش و کارکرد شهرها و روستاهای درون هر ناحیه موجبات تحول و تاثیرگذاری بر کلیه ابعاد فضایی سکونتگاهها را فراهم نموده است. این پژوهش بر آن است که به روش توصیفی– تحلیلی ارتباطات متقابل بین شهر مرودشت و روستاهای پیرامون آن را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. روستاهای کِناره، فتحآباد و مجدآباد از بخش مرکزی ناحیه؛ بهعنوان نمونه موردی تحقیق برگزیده شدهاند. روش جمعآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانهای و میدانی از جمله تکمیل پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با اهالی روستاها و از جمله نظایر اینهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد که: مرودشت بهعنوان یک شهر میانی و قطبی بزرگ به لحاظ تجمع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری نسبی بر ناحیه دارای ارتباطی دو سویه با نقاط روستایی پیرامون خود میباشد. بهعبارت دیگر مرودشت با ارائه خدمات و تسهیلات معیشتی- رفاهی مورد نیاز روستاهای حوزه نفوذ خود و نیز خرید محصولات تولیدی روستائیان؛ ضمن فراهمنمودن شرایط رشد و پویایی روستاها موجب ایجاد تغییرات کالبدی- فضایی در آنها را سبب شده است. از سوی دیگر ساکنین روستاهای مورد مطالعه نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، بدهبستانهای تجاری و سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینههای پویایی اقتصاد و رشد شهر مرودشت و نیز تغییر و توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به طور نسبی فراهم نمودهاند.
کاربرد سیاست های توسعه عمران ناحیه ای، درسهایی از تجربه کشورهای توسعه یافته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عمران ناحیه ای مفهومی است آشنا و پرسابقه و اساسا عمران از آغاز مفهومی محدود و ناحیه ای داشته است. عواملی که عمران را چنین مفهوم محدودی بخشیده اند عبارتند از: محدودیت عوامل سرمایه ای محدودیت قدرت تولید، کمبود بازده و محدودیت بازارها از نظر فقدان راه و کمبود وسیله نقلیه سریع ارزان و مطمئن و محدودیت تکنولوژی. این همه عوامل موجب آن می شود که میزان تولید کم، دامنه توزیع محدود و میزان مصرف پایین باشد. در چنین حالی، هر نوع تلاش اقتصادی طبعا محدود و ناکافی است.تلاش انسانها با ابزار ناکافی و دانش فنی محدود در برابر طبیعت توانا و قهار ناگریز کم اثر است. عواملی که حد تلاش آدمی را در اقتصاد سنتی معین می دارد برخاسته از طبیعت است. طبیعت در هر جلوه خود چه کوه و دشت و دریا باشد و چه بیابان و جنگل بر تلاش انسانی که به ابزار کار پیش رفته و دانش فنی پرورش یافته مجهز نیست نقطه اختتام می نهد. در چنین وضعی انسان فقط در پهنه محدودی از طبیعت توان حرکت و تولید دارد. خروج از این قلمرو محدود به وسایل و عوامل نیازمند است که جامعه سنتی و اقتصاد سنتی فاقد آنها است.تجربه به دست آمده از طریق مطالعه تجربه کشورهای دیگر در این راه، امکان ارایه چهار اصل را که در عین اهمیت، پایه مطالعه نیز هست، فراهم میسازد. یعنی: 1-برنامه ریزی در خصوص توسعه عمران ناحیه ای باید با یک قدرت اجرایی واقعی و قدرتمند همراه باشد. 2-تعهد سیاسی در برابر یک برنامه توسعه نباید قطع شود، 3-استفاده از آلات و ابزار عمران ناحیه ای باید هماهنگ باشد. 4-از لحاظ ملی بایستی نوعی تعادل میان توسعه عمران نواحی مختلف در سطح کشور حفظ گردد. این پژوهش سعی دارد تا نشان دهد که چنانچه در عمل، این اصول رعایت نشوند، احتمال بی اثر شدن سیاستهای کاربردی و توسعه عمرانی افزایش می یابد و محتمل ترین راه که قهرا مطلوب ترین راه نیست، تعقیب می شود.
نگرش جغرافیدانان مسلمان سده های میانه درباره ی جهان
حوزه های تخصصی:
ا توجه به نقش جغرافیدانان اسلامی در پیشبرد علم جغرافیا، طی سده های میانه در این مقاله طرز تفکر و نگرش جغرافیدانان اسلامی در سده های یاد شده با روش تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.بدین منظور ابتدا اهم اصول و مبانی جهانشناسی اسلامی مورد اشاره شده و سپس نگرش جغرافیدانان مسلمان در ارتباط یا جهان،زمین و افلاک و هفت اقلیم و اختلاف نواحی جهان بررسی و تحلیل شده است. نتیجه حاصل از بررسی نشان می دهد که جغرافیدانان اسلامی سده های میانه در نگرش خود به جهان و زمین به نوعی""جبرگرایی عمومی"" که از عالم بالا ""دست بر زمین"" حاکمیت دارد،معتقد بوده و در تبیین و تحلیل شرایط و تفاوت های جغرافیایی نواحی مختلف زمین ومحیط های مورد استفاده قرار می دادند.
تحلیل فضایی نابرابری های ناحیه ای در استان آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و متمرکز گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه نواحی کشور ایجاد کرده است. ابعاد گوناگون و پیچیدگی ساختاری این موضوع یکی از تنگناهای اساسی در عرضه مدل مناسب برای توزیع اعتبارات به شمار می آید. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینه های اقتصادی، زیربنایی و ارتباطات، اجتماعی- فرهنگی، بهداشتی درمانی، آموزشی است.
روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های همبستگی، اسنادی، تحلیلی است. 44 شاخص مورد بررسی در این مطالعه در 6 بخش زیربنایی و ارتباطات، بهداشت و درمان، کشاورزی، جمعیتی و اقتصادی، فرهنگ و ورزش، آموزشی قرار می گیرند. تکنیک های آماری تاپسیس و روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی روش های اصلی به کاربرده شده در این تحقیق هستند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد تفاوت ها و نابرابری هایی درسطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های تبریز، آذرشهر در یک سطح (سطح یک توسعه) و شهرستان های مراغه، اهر، بناب، مرند، میانه، سراب در یک سطح (سطح 2 توسعه) شهرستان های شبستر، اسکو، بستان آباد در یک سطح (سطح 3 توسعه) و شهرستان های جلفا، کلیبر،هریس، هشترود و ملکان در یک سطح (سطح 4 توسعه) قرار دارند. لذا این تفاوت ها لزوم تهیه و اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را برای توسعه یکپارچه و متوازن شهرستان ها ایجاب می کند.
تبیین کارکردهای جُستار ناحیه در دولت یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکی کره زمین میان بیش از دویست واحد سیاسی- فضایی ناهمگون از منظر جمعیت و سرزمین تقسیم شده است. تنوع سرزمینی در قالب مفهوم ناحیه در شکل گیری پدیده های فضایی و جهت دهی به مطالبات ساکنان نقش بنیادی داشته و نمودهای عینی این تنوع مباحث مناسات فضایی، علت وجودی، همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی واحدهای سیاسی- فضایی را متأثر کرده است. بر این اساس، ناهمگونی سرزمینی و فرهنگی بخشی از سرشت دولت– ملت هاست که به فراخورِ شدت این ناهمگونی ها، حکومت ها کمابیش درگیر نیروهای واگرا هستند. پژوهش حاضر که سرشتی بنیادی دارد با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و رویکرد تبیینی مفهوم جغرافیایی ناحیه و گونه های ناحیه گرایی را برای تبیین تنوع فرهنگی- سرزمینی نظام های سیاسی یکپارچه مورد بررسی قرار داده است. یافته های تحقیق گویای آن است که گونه های مختلف ناحیه گرایی گاه حکومت و گاه کشور را به چالش می کشانند. در این میان، ناحیه گرایی اقتصادی و فرهنگی که ناظر بر ناخرسندی ساکنان نسبت وضعیت موجود است، منتقد مشروعیت حکومت است و خواستار اصلاح رویکردهای حاکمیتی است و ناحیه گرایی سیاسی، چالش انگیزترین گونه ناحیه گرایی است که طی آن همبستگی ملی و یکپارچگی سرزمینی به چالش کشیده می شود.
عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با مقیاس های مختلف شهر تهران ( نمونه موردی : فضاهای عمومی دو محله و یک ناحیه در منطقه 7 تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به زندگی ماشینی، حضور گسترده وسایل نقلیه و تغییر چهره شهر به واسطه چیرگی اتومبیل بر فضای شهری، جدایی گزینی مردم از فضاهای عمومی، نادیده انگاری ارزش های اجتماعی، فرهنگی و هویتی نهفته در فضاهای عمومی، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در دهه های پیشین، موجب شده که برخی فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری اهمیت و نقش خود را از دست بدهند. ایجاد فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف شهری در دهه های اخیر تلاشی در جهت رفع نیاز اجتماعی انسان به فضاهای عمومی بوده است. حضور افراد در این فضاها منجر به اجتماع پذیری فضای عمومی و عاملی در جهت موفقیت فضاست. حال مقیاس های نزدیک به هم، نداشتن ویژگی ها و معیارهای فضاهای عمومی موفق و عدم معیارهایی جهت اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این لحاظ شناسایی معیارهای ایجادکننده و ارتقا دهنده اجتماع پذیری در فضاهای عمومی ضرورتی است در این جهت که مانع از خاموشی و از رونق افتادن فضاهای عمومی در مقیاس های مختلف باشد. سؤالات مطرح در این خصوص عبارتند از : عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضای عمومی چیست و اینکه آیا وجود فضاهای عمومی در مقیاس های نزدیک به هم محله و ناحیه ضروری است یا خیر . هدف از تحقیق پیش رو تبیین عوامل مؤثر در ایجاد و ارتقاء اجتماع پذیری در فضاهای عمومی با در نظر گرفتن مقیاس های مختلف فضاهای عمومی در شهر تهران است.
جهت پاسخگویی به هدف بیان شده ابتدا مفهوم فضاهای عمومی، اجتماع پذیری، اجتماع پذیری در فضاهای عمومی مورد مطالعه قرارگرفته و معیارهایی جهت سنجش اجتماع پذیری فضاها یک مدل مفهومی در سه بعد اجتماعی، کالبدی و فعالیتی تدوین شده است. جهت سنجش معیارها، فضاهای عمومی دو محله دبستان و سهروردی و پارک اندیشه در مقیاس ناحیه انتخاب شده اند. مشاهده و تحلیل کیفی، استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی که با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به فرضیه و سؤالات تحقیق بوده است. نتیجه نشان می دهد که فضای عمومی ناحیه با وجود دسترسی کمتر و بعد فاصله ای بیشتر مورد استقبال بیشتر ساکنین دو محله نسبت به فضاهای عمومی خود قرارگرفته و از اجتماع پذیری بالایی برخوردار است. نتیجه حاصل شده نشان می دهد که توجه به معیارهای اجتماع پذیری در حین برنامه ریزی و طراحی فضاها موجب می شود آنها در کنار یکدیگر و در مقیاس های مختلف به حیات خود ادامه دهند.
جغرافیای تاریخی و جایگاه اقتصادی دینور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای تاریخی و جنبه های مختلف حیات اقتصادی، از جمله زمینه های مطالعات تاریخیی هستند که می توان آن ها را در یک جغرافیای خاص و در ارتباط با جغرافیای تاریخی مناطق مختلف مورد بررسی قرار داد و به عنوان مثال، تأثیر عوامل جغرافیایی بر اقتصاد هر منطقه را مطالعه کرد. هرچند خلأ مدارک و اسناد بایگانی و آماری در ادوار مهمی از تاریخ ایران، مثلاً در سده های نخستین و میانی تمدن اسلامی، به وضوح دیده می شود و این امر ضعفی مهم در پژوهش های تاریخ اقتصادی و جغرافیای تاریخی مناطق مختلف ایران، مانند دینور، به شمار می رود، این پژوهش می کوشد با بررسی بیشترین اطلاعات موجود در منابع و پژوهش های تاریخی و جغرافیایی در باب شهر و ناحیة دینور، با تحلیل این اطلاعات، به تصویری مطلوب از جغرافیای تاریخی دینور دست یابد و وجه بارز تاریخ اقتصادی این ناحیه را، به ویژه در ارتباط با ویژگی های جغرافیایی آن، مورد بررسی قرار دهد.
تبیین آثار مقیاس های جغرافیایی بر شکل گیری پدیده ناحیه گرایی در ایران (مطالعه موردی: ناحیه بلوچستان)
حوزه های تخصصی:
ناهمگونی ملی در بعد فرهنگی و سرزمینی شاخصه بسیاری از کشورهاست. تجربیات کشورها در بعد مدیریت ناهمگونی ملی متفاوت می نماید؛ به گونه ای که هر کدام از آنها متناسب با نوع ناهمگونی برای تقویت پیوستگی سرزمینی و همبستگی ملی، سیاست های مختلفی را در پیش می گیرند. با این حال، اکثر کشورها به فراخور پهناوری و شمار جمعیت با مقوله ناحیه گرایی روبرو هستند که مشروعیت حکومت و گاه دولت را به چالش می کشاند. ایران متاثر ازموقعیت جغرافیایی اش در طی تاریخ دیر پای خود، سرای سکونت گروه های زبانی- مذهبی بسیاری بوده است. از این رو، تعامل میان این نواحی از فرهنگ و مدنیت ایرانی، فرهنگی متکثر ساخته است. بلوچستان واقع در جنوب شرق کشور از آن دست نواحی است که به واسطه ناهمگونی های زبانی، مذهبی و نیز سطح بهره مندی، از شاخصه ها و مولفه های وجودی لازم برای ناحیه گرایی برخوردار است. مقاله حاضر که ماهیتی کاربردی دارد و روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای و پیمایشی است با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تبیین اثرات مقیاس های جغرافیایی در ابعاد جهانی، منطقه ای، ملی، ناحیه ای و محلی بر شکل گیری پدیده ناحیه گرایی در ناحیه بلوچستان ایران پرداخته است. نتیجه پژوهش نشان داد که شکل گیری ناحیه گرایی در بلوچستان متأثر از مقیاس های متعدد جغرافیایی است که هرکدام به شکلی متمایز ظهور این پدیده را در این ناحیه به دنبال داشته اند. از این رو، این مقیاس ها از رهگذر ابزارهای رسانه-ای، حمایت های مالی و ایدئولوژیک برخی کشورهای منطقه، وجود برخی محدودیت ها برای مشارکت کامل سیاسی - اجتماعی، ناکارآمدی نظام توزیع، تعارض منافع هویت های ناحیه ای، بعد مسافت و ناهمگونی مذهبی مواردی هستند که در مقیاس های مختلف زمینه بروز ناحیه گرایی مذهبی را در این بخش از کشور فراهم کرده است.
بررسی نقش برنامه ریزی ناحیه ای بر رفاه اجتماعی از دیدگاه مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
رفاه اجتماعی از جمله مهم ترین مقولات دنیای معاصر است و تدوین و اجرای برنامه های رفاهی توسط دولت ها و سازمانهای ذیربط از روش ها ی مختلفی انجام می شود. گفته می شود اغلب برنامه ریزی های رفاهی، ذیل برنامه ریز های کلان کشوری انجام شده و به ندرت خصوصیات منطقه، ناحیه و نیاز های نواحی را در نظر می گیرد. یکی از روش هایی که در سطح برنامه ریزی میان برد کاربرد دارد تکنیک برنامه ریزی ناحیه ای است. این روش بر خلاف برنامه ریزی های کلان، به صورت منطقه ای و با توجه به ظرفیت های بومی و ناحیه ای انجام میشود. هدف پژوهش حاضر برسی تاثیر برنامه ریزی ناحیه ای بر رفاه اجتماعی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان شهر زنجان و نمونه آماری آن مشتمل بر 385 شهروند شهر این می باشد که از طریق فرمول کوکران برای جامعه نا محدود محاسبه شده است. پس از مطالعه کتابخانه ای و بررسی مبانی نظری موضوع، دادههای موردنیاز به شیوه پیمایشی با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و تحلیل داد ها با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان می دهد برنامه ریزی ناحیه ای بیشترین تاثیر را بر روی متغیر امنیت اجتماعی و در مراحل بعدی به ترتیب با متغیر های ، فراغت، آموزش، سلامت، مسکن، بیمه و جمعیت رابطه معنا داری دارد. واژه های کلیدی: برنامه ریزی، برنامه ریزی ناحیه ای، ناحیه، رفاه اجتماعی، مدل معادلات ساختاری
سنجش تغییرات شاخص های کیفیت زندگی بر اثر ارتقای سیاسی- اداری فضا در سطح ناحیه ای (مورد شناسی: بخش کوهسارات-شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
113 - 130
حوزه های تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضا به روش های مختلفی مانند انتزاع، الحاق، ادغام و ارتقا در سطوح مختلف ناحیه بندی سیاسی فضای کشور دچار تغییر می شود. یکی از رایج ترین این روش ها ارتقای سیاسی فضاست. بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف سنجش تغییرات شاخص های کیفیت زندگی بر اثر ارتقای سیاسی-اداری فضا در سطح ناحیه ای، به مطالعه بخش کوهسارات از توابع شهرستان مینودشت واقع در شرق استان گلستان پرداخته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در بخش جمع آوری مطالعات میدانی ابزار اصلی اطلاعات پرسشنامه است. این پرسشنامه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت در دو بُعد عینی و ذهنی، وضعیت کیفیت زندگی روستاییان را در دو بازه قبل و بعد از ارتقای سیاسی-اداری ناحیه مورد مطالعه می سنجد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss و آزمون ویکاکسون استفاده شده است. برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه 375 نفر برآورد شد؛ بنابراین در عمل متناسب با تعداد خانوار هر روستا نمونه ها از بین سرپرستان خانوار انتخاب شدند. درنهایت این تحقیق با توجه به آنکه از بین 34 شاخص مورد مطالعه تنها در 15 شاخص تفاوت معناداری بین دو دوره قبل و بعد از ارتقای سیاسی فضا مشاهده شد، نتیجه گیری می کند که ارتقای سیاسی فضا در سطح ناحیه به طور خاص، ارتقای دهستان به بخش به تنهایی نمی تواند تغییرات همه جانبه ای در کیفیت زندگی روستاییان به وجود آورد و لازم است این ارتقای سطح بلافاصله با ارتقای یک عنصر تقسیمات کشوری مانند ارتقای روستای مرکزی بخش به شهر همراه شود.
به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک (مطالعه موردی: منطقه 6 و 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
971 - 992
حوزه های تخصصی:
پس از رشد سرسام آور شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری، شهرهای بزرگ ایران با مشکلات متعددی روبه رو هستند؛ تردد سنگین وسایل نقلیه، ترافیک، نابودی محیط زیست، آلودگی هوا و آلودگی صوتی، ازدحام جمعیت شهری، بحران کیفیت زندگی از جمله مشکلات است. یکی از راه حل های رفع این معضلات مهیاسازی زمینه های تحقق شهر الکترونیک و شهرداری الکترونیک است. هدف اصلی از این مقاله به کارگیری مدل تحلیل مسیر برای ارزیابی طرح ناحیه محوری با معیارهای شهرداری الکترونیک است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری اطلاعات شامل دو بخش تحقیق کتابخانه ای و میدانی است و جزو تحقیقات توصیفی- پیمایشی است.با به کارگیری تحلیل مسیر و تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری، شاخص های پژوهش از نظر تأثیر تحلیل و مدل مفهومی ارائه شد. برای برازش مدل از معیار Q2، معیار Gof، روایی واگرا، و روایی همگرا و برای سنجش میزان تأثیرگذاری طرح ناحیه محوری بر مبنای معیارهای منتخب از آزمون فریدمن استفاده شد. براساس یافته های تحقیق.برازش مناسب مدل های اندازه گیری در سطح منطقه 6 و 15 شهرداری تهران تأیید شد وارتباط معنادار بالایی بین متغیرهای مکنون وجود دارد که صحت مدل را تأیید می کند.همین طور با ارزیابی طرح ناحیه محوری مشخص شد این طرح به طور یکسان در همه ابعاد تأثیر نداشته است. بنابراین، برای اجرای کامل طرح ناحیه محوری نیاز به مدیران خلاقی است که بتوانند با استراتژی مناسب راه برون رفت از معضلات را پیدا کنند تا زمینه های تحقق شهرداری الکترونیک فراهم شود.
بررسی تأثیرات اقتصادی سدهای مخزنی بر توسعه سکونتگاههای روستایی. نمونه موردی: سد کارون سه-شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
185 - 200
حوزه های تخصصی:
سد به عنوان یکی از زیرساخت های توسعه با تأکید بر بهره برداری و مدیریت بهینه آب وخاک، بر نواحی روستایی بالادست و پایین دست با توجه به اهداف آن، تاثیرات متفاوتی دارد. شناخت و بررسی این تأثیرات در روند توسعه پایدار روستایی با توجه به وضعیت گذشته روستاها، می تواند بسیار ضروری و همچنین در راستای بهره برداری از توانمندی های ایجادشده در نتیجه احداث سد و ارائه راهکار مفید باشد. بر همین اساس اصول توسعه پایدار، مبنای تئوریکی تحقیق قرار گرفت. سد کارون سه در شهرستان ایذه به عنوان یکی از بزرگ ترین سدهای مخزنی کشور ازجمله سدهایی است که بر نواحی پیرامون خود به ویژه روستاها با توجه به خصوصیات جغرافیایی ناحیه تأثیراتی داشته است. در این تحقیق هدف بررسی تأثیرات اقتصادی سد کارون سه بر توسعه سکونتگاه های روستایی و ارائه راهکارمناسب است. روش تحقیق بر مبنای ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. از میان 63 روستای پیرامون سد کارون سه با توجه به خصوصیات مختلف(نزدیکی به رود و دریاچه سد، توپوگرافی کمتر از 100 متر، دسترسی 3 کیلومتر، نیروی انسانی شاغل در سد و...) 38 روستا انتخاب شد. جامعه آماری تحقیق 2531 خانوار بوده که نمونه موردمطالعه با استفاده از فرمول کوکران 334 خانوار محاسبه و درنهایت نیز جهت افزایش میزان اطمینان نمونه، تعداد به 350 خانوار ارتقاء یافت. نتیجه تحقیق با توجه به آزمون t نمونه های وابسته نشان داد که متغیرهای اقتصادی توسعه گردشگری، اشتغال، توسعه صنعت، افزایش تأسیسات، افزایش رفاه و قدرت خرید مردم با توجه به سطح معناداری، در سکونتگاه های روستایی پیرامون بعد از ایجاد سد بهتر از وضعیت آنها در قبل از ایجاد سد می باشند. همچنین نتیجه آزمون t نمونه های مستقل از وجود تفاوت معنادار بین نواحی روستایی بالادست و پایین دست از نظر تاثیرگذاری سد بر متغیر های اقتصادی حکایت دارد. تحلیل واریانس(F فیشر) متغیرها نیز نشان داد که از نظر تاثیرگذاری سد در نوع سکونتگاه های روستایی، فقط متغیر توسعه کشاورزی عدم تفاوت معنی داری در مورد آن صادق است.
دلالت منصب وکالت از معصوم بر وثاقت
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
41-76
حوزه های تخصصی:
یکی از عناوینی که در توصیف برخی از راویان به کار رفته، وکیل بودن از سوی ائمه است. در مباحث رجالی دلالت چنین وکالتی بر وثاقت راوی ارزیابی شده است. برخی مانند آقای خویی این دلالت را به دلیل امکان توکیل شخص فاسق در امور مالی انکار می کنند؛ ولی با توجه به مجموع مطالب موجود در منابع اصیل، به نظر می رسد که وکالت در زمان ائمه متاخر-به خلاف عناوینی مثل خادم- از معنای لغوی خارج و تبدیل به یک اصطلاح تشکیلاتی شده است. وکالت در واقع منصبی است که دارای شئون مهمی از جمله جانشینی معصوم، وساطت بین مردم و معصوم و لازم الاطاعه بودن را داشته اند و انجام معجزات توسط آنها بسیار عادی بوده است؛ با توجه به این نکات وکالت از سوی ائمه بسیار بالاتر از توثیق بوده است و حتی اگر چنین شئونی را نیز برای وکلا قائل نباشیم و آن را محدود به امور مالی کنیم، نیز دلالت بر توثیق راوی خواهد داشت.