مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
سبک فرزندپروری
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲) حلد دوم
13-22
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبک فرزندپروری والدین بر گرایش دانش آموزان به رفتارهای پرخطر صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین و کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوره دوم شهر تویسرکان در سالتحصیلی 95-1394 بودند، نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و کرجسی با روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 95 نفر انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو بخش آمار توصیفی (شاخص های پراکندگی و مرکزی و به همراه نمودارهای متناسب با جداول) آمار استنباطی (آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون توسط نرم افزار آماری SPSS ویرایش 22) بهره گیری شد. براساس یافته های حاصل از پژوهش، میان سه سبک فرزندپروری در میزان رفتار های پرخطر دانش آموزان تفاوت معنی داری دیده نمی شود. همچنین یافته های پژوهش در رابطه با فرضیه های فرعی نشان داد بین سه سبک فرزندپروری از نظر گرایش به مواد، سیگار، خشونت، رابطه با جنس مخالف، و گرایش به رانندگی پرخطر، تفاوت معناداری وجود ندارد.
رابطه بین سبک فرزند پروری والدین کارکرد خانواده با مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه بین سبک فرزندپروری والدین و کارکرد خانواده با مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش این پژوهش، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراکز پیش دبستانی شهر قزوین بودند که به روش خوشه ای 5 مرکز پیش دبستانی به تصادف انتخاب و از هر مرکز پیش دبستانی یک کلاس و از هر کلاس 20 نوآموز به صورت تصادفی انتخاب شد که درمجموع 100 نوآموز انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از آزمون سنجش خانواده مک مستر (FAD)، مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز و پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1937) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته های این پژوهش در سطح معناداری 05/0 p < نشان داد که بین سبک فرزند پروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان رابطه وجود دارد و همچنین بین سبک فرزندپروری والدین و کارکرد خانواده رابطه وجود دارد و همچنین سبک فرزندپروری و کارکرد خانواده پیش بینی کننده مشکلات رفتاری کودکان است.
رابطه سبک های فرزندپروری و گرایش به مصرف مواد مخدر: نقش میانجی تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
11-32
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و گرایش به مصرف مواد مخدر با در نظر گرفتن نقش میانجی تکانشگری بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در سال 1398-1397 تشکیل دادند (7248 نفر). برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد 376 نفر (216 دختر و 160 پسر) انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه تکانشگری، مقیاس استعداد اعتیاد و مقیاس شیوه های فرزندپروری بود. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوب قرار داشتند. سبک های فرزندپروری اثر مستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان داشتند. همچنین، تکانشگری در رابطه بین سبک های فرزندپروری و گرایش به مصرف مواد مخدر دارای نقش میانجی معناداری بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. پیشنهاد می شود تکانشگری و سبک های فرزندپروری به عنوان محور عمده ای در تشخیص انواع اختلالات بالینی مانند گرایش به مواد در نظر گرفته شود.
بررسی رابطه نقش سواد رسانه ای و سبک فرزندپروری با آسیب های فضای مجازی در مقطع ابتدایی پایه پنجم دبستان
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه نقش سواد رسانه ای و سبک فرزندپروری با آسیب های فضای مجازی در مقطع ابتدایی پایه پنجم دبستان می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه والدین دانش آموزان مقطع پنجم دبستان شهرستان شیروان در سال تحصیلی 400-1399 تشکیل داده بودند که تعداد 90 نفر از والدین دانش آموزان مقطع پنجم دبستان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد محقق ساخته سواد رسانه ای ( فلسفی، 1393)، 2)پرسشنامه آسیب های فضای مجازی (زندوانیان و همکاران، 1392)، 3)پرسشنامه سبک فرزند پروری(حسین پور،1381) استفاده گردید. روش تحقیق این پژوهش از نوع همبستگی و رگرسیون بود. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده های تحقیق، مبین رابطه معنادار میان نقش سواد رسانه ای و سبک فرزندپروری با آسیب های فضای مجازی بوده است.
بررسی و تبیین نقاط قوت و امتیازات سبک فرزندپروری اسلامی در قیاس با سبک فرزندپروری دایانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
۱۲۵-۱۴۴
حوزه های تخصصی:
سبک فرزندپروری والدین یکی از مباحث مهم در تربیت فرزندان و شکل گیری شخصیت آنان است. هدف پژوهش پیش رو معرفی سبک فرزندپروری بامریند و سبک فرزندپروری اسلامی و استنباط نقاط قوت و امتیازات سبک فرزندپروری مبتنی بر اخلاق اسلامی در قیاس با سبک فرزندپروری بامریند است. سؤال اساسی این است که نقاط قوت و امتیازات سبک فرزند پروری مبتنی بر اخلاق و آموزه های اسلامی نسبت به سبک فرزندپروری بامریند چیست؟ پژوهش حاضر از تحقیقات توصیفی تحلیلی و استنتاجی بوده و افزون بر معرفی سبک فرزندپروری بامریند و سبک فرزندپروری اسلامی، به تبیین امتیازات و نقاط قوت سبک فرزندپروری اسلامی پرداخته است. از تتبع در گزاره های اسلامی می توان استنباط کرد که مهم ترین نقاط قوت و امتیاز سبک فرزندپروری مبتنی بر آموزه های اخلاقی و اسلامی عبارتند از: مسئولیت پذیری والدین، ارائه الگوی بهنجار اجتماعی و زیستی، تأکید بر ارتباط والد فرزندی دوستانه، توجه به اخلاق اسلامی و جهان بینی توحیدی، تأکید بر انتظارات بهنجار از فرزندان، ملاحظه ظرفیت های شناختی و عاطفی فرزندان.
پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس ادراک جو روانی- عاطفی خانواده و سبک فرزندپروری با میانجی گری سبک زندگی سلامت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۳۲-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس ادراک جو روانی- عاطفی خانواده و سبک فرزندپروری با میانجی گری سبک زندگی سلامت در نوجوانان بود. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان (نوجوانان) دوره دوم متوسطه شهر قم در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه این پژوهش شامل تعداد 375 دانش آموز بود که به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(IARS)، سبک های فرزندپروری (PSQ)، جو روانی- عاطفی خانواده (PASFQ) و سبک زندگی سلامت (HLQ) بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری، به وسیله نرم افزار آماری SPSS و Amos ویرایش 23 صورت گرفت. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیرهای پژوهش به صورت دو به دو رابطه معنادار وجود دارد (001/0>p). علاوه بر این نتایج نشان داد که فرزندپروری مقتدرانه، فرزندپروری سهل گیرانه و فرزندپروری مستبدانه با سبک زندگی سلامت نوجوانان دارای اثر مستقیم معنادار دارد (001/0>p) و توانسته اند به ترتیب 2/27، 4/8 و 2/8 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کنند. در ادامه جو روانی عاطفی خانواده بر سبک زندگی سلامت نوجوانان دارای اثر مستقیم معنادار بوده (001/0>p) و توانسته 8/31 درصد از واریانس این متغیر را تبیین نماید. در نهایت سبک زندگی سلامت بر رفتارهای پرخطر نوجوانان دارای اثر مستقیم معنادار است (001/0>p) و توانسته 4/39 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کند. بر این اساس علاوه بر این که مدل از برازش مناسبی برخوردار بوده، نقش میانجی سبک زندگی سلامت در رابطه بین ادراک جو روانی- عاطفی خانواده و سبک های فرزندپروری با رفتارهای پرخطر نوجوانان تایید شد. با توجه به نقش میانجی سبک زندگی سلامت در رابطه بین متغیرهای پژوهش حاضر، لازم است که آموزش و پرورش سبک زندگی سلامت را به نوجوانان معرفی نموده و با برگزاری کلاس های آموزشی مناسب، تلاش نماید تا این مدل سبک زندگی را ترویج و گسترش دهد.
رابطه سبک های فرزندپروری و خودکارآمدی با گرایش به مواد مخدر در دانشجویان: نقش میانجی تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۶۴-۴۳
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و خودکارآمدی با گرایش به مصرف مواد مخدر و با در نظر گرفتن نقش میانجی تکانشگری بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری در سال اول 98-1397 تشکیل دادند (7248 نفر). برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد 376 نفر (216 دختر و 160 پسر) انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه تکانشگری، مقیاس استعداد اعتیاد، پرسشنامه خودکارآمدی و مقیاس شیوه های فرزندپروری بود. برای تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوب قرار داشتند. خودکارآمدی و سبک های فرزندپروری اثر مستقیم معنی داری بر گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان داشتند. همچنین، تکانشگری توانست بین متغیرهای سبک های فرزندپروری و گرایش به مواد مخدر و بین خودکارآمدی و گرایش به مواد مخدر نقش میانجی ایفا کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. پیشنهاد می شود در شناسایی و تجزیه وتحلیل اختلالات بالینی از جمله وابستگی به مواد، به نقش تکانشگری، خودکارآمدی و سبک های فرزندپروری توجه شود.
پیش بینی مشکلات خواب دختران نوجوان بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های ناایمن دلبستگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی مشکلات خواب دختران نوجوان بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های ناایمن دلبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 (3610 دانش آموز) بود. 234 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ بویس و همکاران (PSQI)، پرسشنامه سبک های فرزندپروری شیفر (PSQ) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (AASQ) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک های فرزند پروری محبت (0/24-) و کنترل (0/18) با مشکلات خواب دختران نوجوان رابطه منفی معناداری دارند. همچنین، بین سبک های دلبستگی ناایمن اضطرابی (0/19) و اجتنابی (0/19) با مشکلات خواب دختران نوجوان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین شاخص ضریب چندگانه اصلا ح شده نشان داد که مؤلفه های پیش بین پژوهش می تواند 0/11 از مشکلات خواب دختران نوجوان را پیش بینی کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که سبک های فرزندپروری ناکارآمد و سبک های دلبستگی ناایمن می توانند زمینه ساز مشکلات خواب دختران باشند. یافته های این پژوهش دارای تلویحات آموزشی - بهداشتی برای پیشگیری از مشکلات خواب نوجوانان می باشد.
تدوین مدل کمال گرایی دانش آموزان تیزهوش بر اساس دلبستگی ناایمن، سبک های فرزندپروری و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری بی نظمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین مدل کمال گرایی دانش آموزان تیزهوش بر اساس دلبستگی ناایمن، سبک های فرزندپروری و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری بی نظمی هیجانی هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل کمال گرایی دانش آموزان تیزهوش بر اساس دلبستگی ناایمن، سبک های فرزندپروری و باورهای غیرمنطقی با میانجی گری بی نظمی هیجانی به انجام رسید. روش: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مدارس تیزهوشان استان لرستان در سال تحصیلی 1399- 1400 بود. حجم نمونه به صورت در دسترس برابر با 335 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه کمال گرایی فراست و همکاران (1990)، باورهای منطقی جونز نسخه ایرانی (1384)، بی نظمی هیجانی گرتز و رومر (2004)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و سبک های اقتدار والدینی بوری (1991) بود. داده ها با استفاده از رویکرد مدل معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که باورهای غیرمنطقی، دلبستگی ناایمن و سبک فرزندپروری مستبدانه دارای رابطه علّی مثبت با کمال گرایی منفی بود ولی دو سبک فرزندپروری مقتدرانه و آسان گیر فاقد رابطه معنادار بودند. همچنین، بی نظمی هیجانی دارای نقش معنادار در رابطه باورهای غیرمنطقی، دلبستگی ناایمن و سبک فرزندپروری مستبدانه با کمال گرایی منفی بود. نتیجه گیری: روان شناسان می توانند با تکیه بر مداخله های مبتنی بر تنظیم هیجان، پیشایندهای شکل گیری کمال گرایی را تحت تأثیر قرار دهند و زمینه تعدیل پیامدهای نامطلوب کمال گرایی منفی را فراهم کنند.
کشف مؤلفه های مسیر تربیتی خانوادگی زنان موفق: یک نمونه پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه ی حاضر کشف مؤلفه های تربیتی زنان موفق است. این مطالعه با روش کیفی و به روش تحلیل مضمون (کلارک و بروان، 2006) انجام شد. روش: روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس 20بود به این ترتیب که 13 نفر از زنان موفق بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. یافته ها: داده-های گردآوری شده به کمک تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پنج مقوله اصلی را نشان داد که عبارت بودند از سبک زندگی خانواده (با خرده مقولات محل سکونت، تفریحات، ارتباطات، تغذیه، الگوی خواب و پوشاک)، تجارب همشیرها (با خرده مقولات تجارب شاد و تجارب ناشاد همشیرها)، ویژگی های والدین (با خرده مقولات ویژگی های الگومند و ویژگی های الگومند، محورهای تربیتی والدین (با خرده مقولات (تأکیدات تربیتی و روش های تربیتی) و سبک همسالان (با خرده مقولات وضعیت روانی همسالان، وضعیت مادی همسالان و وضعیت اجتماعی همسالان). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت در مسیر تربیتی زنان موفق مؤلفه هایی رخ داده که به آن ها کمک کرده است تا در جهت موفقیت حرکت کنند.
مدل معادله ساختاری روابط بین خودآگاهی هیجانی نوجوانان و استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
269 - 276
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان "پیش بینی خودآگاهی هیجانی نوجوانان بر مبنای استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین بود که در سال ۱۴۰۰ در شهر یزد انجام شده است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی-همبستگی با روش پیمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان (12-19) ساله به همراه والدینشان بود که ۲۲۰ (۱۰۱ پسر، ۱۱۹ دختر) نوجوان به همراه یکی از والدینشان که به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده بودند. داده های پژوهش توسط پرسش نامه های خودآگاهی هیجانی ریف و همکاران(2007)، استرس والدگری آبیدین(1990)، سبک فرزندپروری بامریند(1991) و خودانتقادی تامپسون و زوروف(2004)، با استفاده از نرم افزار spss و آموس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان داد که هر سه متغیر استرس والدگری، سبک فرزندپروری و خودانتقادی والدین به طور مستقیم بر خودآگاهی هیجانی نوجوان تأثیر می گذارند. خودانتقادی والدین و آگاهی هیجانی نوجوان رابطه معکوس و معنادار ((P<0.001)استرس والدگری و آگاهی هیجانی ارتباط معکوس و معنادار (P<0.05)، سبک فرزندپروری مقتدرانه رابطه مستقیم و معنادار (P<0.001)سبک فرزندپروری سهل گیرانه و آگاهی هیجانی رابطه معکوس و معنادار داشتند (P<0.001) اما بین سبک فرزندپروری استبدادی و آگاهی هیجانی ارتباط معناداری یافت نشد(P>0.05). بنابراین می توان نتیجه گرفت خودانتقادی والدین، استرس والدگری و سبک فرزند پروری والدین می تواند به طور مستقیم بر آگاهی هیجانی نوجوانان تاثیر بگذارد.
پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس سبکهای فرزندپروری والدین
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک های فرزندپروری تأثیرگذارند. سبک های فرزندپروری والدین مهم ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی است ( 01/0> P ) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی است ( 01/0> P ). نتیجه گیری : با توجه به یافته های به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانواده ها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
تأثیر سبک فرزندپروری و فراشناخت بر گرایش دانشجویان به مواد مخدر با نقش میانجی تکانشگری و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
117 - 142
زمینه و هدف: عوامل متعددی در گرایش به مصرف مواد مخدر مؤثرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مواد مخدر بر دانشجویان بر اساس سبک فرزندپروری و فراشناخت با نقش میانجیگری تکانشگری و خودکارآمدی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه حکیم سبزواری تشکیل دادند (7248 نفر). برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و تعداد 376 (216 دختر و 160 پسر) برای نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های تکانشگری ارنست بارت و همکاران (۲۰۰۴)، استعداد اعتیاد (APS) وید و همکاران (1992)، خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)، شیوه های فرزندپروری بامریند (1991) و پرسش نامه فراشناخت (MCQ-30) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار «ایموس» استفاده شد و با روش معادلات ساختاری به بررسی تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر یکدیگر پرداخته شد. یافته ها: شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوب قرار داشت. سبک فرزندپروری اثر مستقیم بر سوءمصرف مواد داشت. فراشناخت اثر مستقیم بر سوءمصرف مواد نداشت. تکانشگری نقش میانجی بین سبک فرزندپروری و سوگیری به مواد مخدر ایفا می کند. همچنین تکانشگری نقش میانجی بین فراشناخت و سوگیری مواد ایفا می کند. خودکارآمدی نقش میانجی بین فراشناخت و سوگیری به مواد مخدر ایفا نمی کند و همچنین خودکارآمدی نقش میانجی بین سبک فرزندپروری و سوگیری به مواد مخدر ایفا نمی کند. نتیجه گیری: سبک فرزندپروری اثر مستقیم بر سوءمصرف مواد داشت. فراشناخت اثر مستقیم بر سوءمصرف مواد نداشت. اثر غیرمستقیم تکانشگری بر سوگیری به مواد مخدر مورد تأیید قرار گرفت ولی خودکارآمدی در رابطه بین متغیرهای مستقل (فراشناخت و سبک فرزندپروری) با سوگیری به مواد مخدر، نقش میانجی ایفا نکرد و بر این اساس، در کلینیک های درمان اعتیاد برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به پیشایندهای سبک فرزندپروری، خودکارآمدی، تکانشگری ضروری است.
بررسی رابطه اعتیاد به اینترنت با ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری در دانشجویان کارشناسی دانشگاه صنعتی قم
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه اعتیاد به اینترنت با ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان کارشناسی دانشگاه صنعتی قم به تعداد 2500 نفر بود که در سال 1401-1400 مشغول تحصیل بودند که نمونه ای به حجم 260 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سنجش متغیرها بر اساس پرسش نامه اعتیاد به اینترنت یانگIAT ، پرسش نامه شخصیتی NEO و پرسش نامه اقتدار والدین PAQ بود. نتایج تحقیق نشان داد بین اعتیاد به اینترنت با ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، سازگاری، برون گرایی و وظیفه شناسی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین سبک فرزندپروری مقتدر و استبدادی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. به نظر می رسد ویژگی های شخصیتی جوانان در کنار سایر عوامل از جمله سبک های فرزندپروری نقشی مهم در اعتیاد به اینترنت ایفا می کند و لزوم توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیری از اعتیاد ضروری است.
بررسی عوامل تربیتی مؤثر، بر جامعه پذیری فرزندان بر اساس روش تحلیل مضمون (مطالعه موردی دو گروه از مادران آسیب دیده شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی کیفی عوامل تربیتی مؤثر در میزان جامعه پذیری کودکان است. جامعه آماری، مادران آسیب پذیر 25 تا 40 ساله را در بر می گیرد که حداقل دارای یک فرزند 6 تا 12 ساله هستند. 15 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق کیفی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه استفاده شد. رویکرد نظری مورد استفاده در این مقاله بر پایه نوع خانواده ها، جامعه پذیری و زنان آسیب پذیر می باشد. زنان آسیب پذیر انتخاب شده زنان معتاد و زنان همسر معتاد هستند. برای بررسی عوامل تربیتی مؤثر بر جامعه پذیری لازم بود در ابتدا مدل تربیتی خانواده ها مورد بررسی قرار گیرد. در نهایت عوامل تربیتی مؤثر به صورت سه عامل نگرش ها و باورها، همدلی و وابستگی دسته بندی شد و میزان جامعه پذیری کودکان در خانواده با توجه به این عوامل بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داده است که اکثر این فرزندان به دلیل عدم وجود امنیت روانی در خانواده هایشان و همچنین طرد شدن از طرف جامعه، جامعه پذیری مناسبی ندارند؛ ولی در صورت ایجاد بستر مناسب و رفع مشکلات می توانند عضو مؤثری در جامعه باشند.
تدوین مدل علّی راهبردهای یادگیری بر پایه ادراک از سبک های فرزندپروری و سبک های تفکر با واسطه گری جهت گیری های مذهبی دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش واسطه ای جهت گیری های مذهبی در رابطه ادراک از سبک های فرزندپروری و سبک های تفکر با راهبردهای یادگیری صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 250 دانشجو انتخاب شدند و پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند (1967)، جهت گیری مذهبی آلپورت و فیگن (1963)، سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر (1992) و پرسش نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دیگروت (1990) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که از بین سبک های تفکر سبک تفکر قضایی و سبک تفکر درونی، و از بین سبک های فرزندپروری سبک فرزندپروری مقتدرانه دارای اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری بودند. سبک تفکر سلسله مراتبی دارای اثر منفی و معنادار بر مذهب بیرونی، و سبک تفکر بیرونی دارای اثر مثبت و معنادار بر مذهب درونی بودند. سبک فرزندپروری سهل گیرانه اثر مثبت و معناداری بر مذهب بیرونی داشت. همچنین مذهب درونی دارای اثر مثبت و معناداری بر راهبردهای یادگیری بود. نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که سبک تفکر بیرونی با واسطه گری مذهب درونی می تواند بر میزان راهبردهای یادگیری دانشجویان بیفزاید.
پیش بینی اضطراب اجتماعی نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری والدین
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است که در آن مؤلفه هایی همچون سبک های فرزندپروری تأثیرگذارند. سبک های فرزندپروری والدین مهم ترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر با هدف پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های فرزندپروری والدین انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن پیمایشی و به لحاظ اجرا کمی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع اول متوسطه در شهر تهران بودند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با توجه به حجم جامعه (26600 نفر) و با استناد به جدول مورگان و کرجسی، تعداد 258 دانش آموز پسر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحل ه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه پرسشنامه های سبک فرزندپروری بامریند (1973) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (2003) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 23 صورت گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب عملکرد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، همینطور بین فرزندپروری مستبدانه و اضطراب عملکرد و فرزندپروری مستبدانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. در حالی که بین فرزندپروری سهل گیرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی، فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب عملکرد و بین فرزندپروری مقتدرانه و اضطراب موقعیت های اجتماعی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده منفی و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و مستبدانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار اضطراب اجتماعی است (01/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی والدین از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش والدین و بهبود روابط خانواده ها، اضطراب اجتماعی فرزندان را کاهش داد.
رابطه عملکرد خانواده و سبک فرزندپروری با سخت رویی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبک فرزند پروری با سخت رویی دانشجویان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه ۳84 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس عملکرد خانواده، سخت رویی کوباسا و فرزند پروری بامریند و برای تحلیل نتایج از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش همزمان استفاده شده است. نتایج نشان داد که میان سبک فرزندپروری مقتدرانه و عملکرد خانواده با سخت رویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک فرزند پروری مقتدرانه و عملکرد خانواده به طور مثبت و معناداری می توانند سخت رویی دانشجویان پیش بینی کنند. یافته های این پژوهش اهمیت شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و تعاملات مثبت در خانواده را متذکر شده و ره گشایی مشاوران خانواده برای راهنمایی و اصلاح تعاملات آن ها می باشد.
بررسی سبک فرزندپروری در مدیر مدرسه جلال آل احمد بر مبنای نظریه دایانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
۱۷۷-۱۴۵
حوزه های تخصصی:
سبک فرزندپروری یکی از رویکردهای قابل توجه در رشته روانشناسی است که در آن به بررسی اهمیت نقش والدین و شیوه ارتباط آنان با فرزندان می پردازد. دایانا بامریند، در دهه 1960 سبک فرزندپروری را به چهار نوع اقتدارگرایانه، مستبدانه، آسان گیرانه و مسامحه انگارانه تقسیم کرده و در هرکدام به شیوه ای متمایز به نحوه ارتباط والدین با فرزندان پرداخته است. جلال آل احمد یکی از نویسندگان تأثیرگذار در ادبیات داستانی معاصر است که در کتاب مدیر مدرسه با زبانی طنز و درعین حال گزنده، به توصیف و بررسی شیوه آموزش و تعلیم و تربیت کودکان و نقش والدین در بهبود مهارت اجتماعی آنان پرداخته است. در پژوهش حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی سبک فرزندپروری در داستان مدیر مدرسه از آل احمد پرداخته ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که این داستان از میان چهار سبک ارائه شده بامریند، براساس سبک فرزندپروری مستبدانه قابل بررسی است و مؤلفه های موجود در آن ما را به نتایج سودمندی در زمینه ویژگی های تربیتی و آموزشی در حوزه ادبیات داستانی ایران می رساند و همچنین می تواند بستری برای مطالعات میان رشته ای ازجمله روانشناسی و ادبیات کودک و نوجوان باشد.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اعتیاد به اینترنت نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام گرفت. روش پژوهش نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT)، سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ) و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS استفاده شد.نتایج نشان داد که سبک فرزندپروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری سبک های دلبستگی ناایمن اضطرابی و اجتنابی (05/0>p) بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان اثر معنادار دارد. از طرفی، اثر مستقیم سبک فرزندپروری کنترل و با میانجیگری سبک های ناایمن دلبستگی بر اعتیاد به اینترنت نوجوانان معنادار نبود (05/0<p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر رابطه سبک های فرزندپروری و اعتیاد به اینترنت نوجوانان و نقش واسطه ای سبک های دلبستگی، این یافته ها دارای تلویحات کاربردی برای روانشناسان جهت مداخله های پبشگیرانه – درمانی برای کاهش اعتیاد به اینترنت در نوجوانان است.