مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، ساخت واعتبار سنجی پرسشنامه ارزشیابی عملکرد معلمان می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی از نظر روش، کمی از نوع طرح اکتشافی با رویکرد تدوین ابزار است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس دوره دوم متوسطه نظری شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-1397 می باشد که تعداد آنها 831 نفر بوده و از بین آنها به روش تصادفی طبقه ای نسبی و با بهره گیری از جدول کرجسی مورگان، 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته می باشد که در هفت بعد بر اساس چارچوبهای تدریس اثربخش دانیل سون و شایستگی های حرفه ای معلمان استرانگ طراحی شده است. روایی این ابزار با استفاده از روایی صوری و تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی و پایایی ابزار، با روش آلفای کرونباخ توسط نرم افزار SPSS 22و LISREL مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین تعداد عامل ها از تحلیل موازی و برای رسیدن به ساختار ساده عامل ها از چرخش متمایل پرامین استفاده شد. مقادیرآلفای کرونباخ به دست آمده برای هر یک از ابعاد، حاکی از همسانی درونی می باشد. ضریب آلفای کرونباخ کل، برای این پرسشنامه 86/0محاسبه شد. بار عاملی گویه های مقیاس و شاخص های برازندگی به دست آمده طی تحلیل عاملی تأییدی نشان می دهد که داده های این پژوهش با ساختار عاملی این مقیاس برازش مناسبی دارد. باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان از این ابزار در ارزشیابی عملکرد معلمان استفاده کرد. همچنین از این ابزار جهت آموزش ضمن خدمت معلمان می توان بهره جست.
نقش میانجی آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶)
124 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی با نقش میانجی آموزش ضمن خدمت از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی بود. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی علی بود. جامعه آماری در این مطالعه، کلیه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی به تعداد 53 نفر بود و تمامی آنان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه از پرسشنامه های استاندارد پرسشنامه آموزش های ضمن خدمت شمس (1392)، آمادگی برای تغییر سازمانی چیوا و همکاران (2007) و چابکی سازمانی فلتو و همکاران (2011) استفاده شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید گردید و پایایی آنها به وسیله محاسبه آلفای کرونباخ برای سه پرسشنامه به ترتیب 756/0 ، 843/0 و 909/0 تعیین گردید. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین چابکی سازمانی، آموزش ضمن خدمت و آمادگی برای تغییر سازمانی رابطه معناداری داشته است. نتایج تحلیل مسیر نشان داده است که آموزش ضمن خدمت در رابطه بین چابکی سازمانی و آمادگی برای تغییر سازمانی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی شهرستان ممسنی، نقش میانجی دارد.
تأثیر آزمون سراسری بر تدریس و ارزشیابی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
7 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آزمون سراسری بر تدریس و ارزشیابی از دیدگاه معلمان و روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل معلمان تمامی مدرسه های متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 193 معلم به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه تأثیر کنکور از دیدگاه معلمان (فتح آبادی، 1393) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تی (t) تک نمونه ای، تی (t) مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آزمون سراسری بر ترجیحات و آموزش و تدریس معلمان (001/0>p)، انگیزه دانش آموزان برای یادگیری (001/0>p)، هدف گذاری و نگرش معلمان (001/0>p)، نحوه ارزشیابی آنان (001/0>p) و نگرش آنان به کلاس های کنکوری (001/0>p) تأثیرات معنی داری دارد. همچنین این یافته ها نشان داد که بین میزان تأثیرات آزمون سراسری بر معلمان زن و مرد رشته های ریاضی و فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی مدرسه های دولتی و غیر دولتی مناطق مختلف آموزش و پرورش تهران تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<p).
طراحی الگوی عوامل موثر بر سکون زدگی شغلی معلمان دوره ابتدایی: (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکون زدگی شغلی به احساس شکست یا ناامیدی اشاره دارد که افراد به طور موقت یا دائمی در طول فرایند شغلی شان تجربه می کنند. هدف این پژوهش طراحی الگوی عوامل موثر بر سکون زدگی شغلی معلمان دوره ی ابتدایی بود. روش انجام پژوهش نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی اساتید، مدیران و معلمان نمونه منطقه اورامانات بود که از میان آنها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 25 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود و برای بررسی اعتبار داده ها از روشهای بازآزمون و پایایی دو کدگذار و برای بررسی روایی داده ها از روشهای راهبرد کثرت گرایی و راهبرد بررسی همکاران استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از 15 مقوله اصلی بود که در قالب مدل مفهومی شامل شرایط علی (فردی، سازمانی، آموزشی، اقتصادی)، مقوله محوری (سکون زدگی شغلی)، راهبردها (آموزش و توانمند سازی، حمایت مادی و معنوی، مشاوره شغلی)، عوامل زمینه ای (عوامل اجتماعی، عوامل مدرسه ای)، عوامل مداخله گر (عوامل خانوادگی) و پیامدها (بی تفاوتی سازمانی، تنبلی سازمانی، یخ زدگی ذهنی و ناکارآمدی) پدیده سکون زدگی شغلی معلمان را تبیین و روابط بین آنها را نمایان می کند. سکون زدگی شغلی در بین معلمان پدیده ای اجتناب ناپذیر است و مدیران و مسئولان نظام آموزشی باید ضمن قبول آن بتوانند با این پدیده منفی مقابله نموده و دستیابی به اهداف آموزشی را تسهیل کنند. کلیدواژه ها: سکون زدگی شغلی، معلمان، نظریه داده بنیاد
مطالعه علل کاهش نشاط در میان معلمان به روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل کاهش نشاط معلمان استان سمنان انجام شده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع داده ها، آمیخته اکتشافی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری بخش کیفی معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. جامعه آماری بخش کمی کلیه معلمان، مدیران و کادر اداری مدارس استان سمنان به تعداد 8050 بود که 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به روش طبقه ای متناسب نمونه گیری شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی تحلیل مضمون و در مرحله کمی تحلیل عاملی بود. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی منتج به شناسایی 192 مضمون پایه، 93 مضمون سازمان دهنده و 15 مضمون فراگیر گردید که در قالب دو دسته تم های اصلی و فرعی قرار گرفتند. در مرحله کمی نیز منجر به شناسایی 91 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شد. این مضامین در کنار هم یک الگوی منسجم برای کاهش نشاط معلمان استان سمنان تشکیل دادند و شاخص های برازش مدل و ضرایب مسیر در حد قابل قبولی قرار گرفتند. نهایت این که علل کاهش نشاط معلمان مشتمل بر 5 دسته مضامین فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل برون سازمانی و عوامل شغلی بدست آمده و تایید شدند. بحث و نتیجه گیری: توجه ویژه به عوامل کاهش نشاط معلمان و پرداختن به آنها در جهت رفع علل کاهنده نشاط معلمان، می توان تاحدی نشاط را به جامعه معلمان برگرداند.
بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
40 - 58
حوزه های تخصصی:
نوآوری، اساس توسعه و ماندگاری سیستم های اجتم اعی ب وده و دس تیابی ب ه ن وآوری، نیازمن د رفت ار نوآورانه است. در میان انواع مختلف سبک های رهبری و تصمیم گیری، تاثیر نسبی و متفاوت آنها در ایجاد رفت ار نوآوران ه، رهبری مشارکتی و تصمیم گیری استراتژیک نی ز نقش اساسی در بروز این چنین رفتارها دارد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری مشارکتی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک انجام شده است. روش تحقیق توصیفی _ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر کرمانشاه به تعداد 1150 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 291 نفر از معلمان جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های استاندارد رهبری مشارکتی، تصمیم گیری استراتژیک و رفتار نوآورانه استفاده شد. برای تعیین پایایی و روایی پرسشنامه ها آزمون-های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که رهبری مشارکتی اثرمستقیم و معنادار بر رفتارنوآورانه ندارد(r=0/48) اما رهبری مشارکتی اثر مستقیم و معنادار بر تصمیم گیری استراتژیک دارد(r=0/73) و تصمیم گیری استراتژیک اثر مستقیم و معنادار بر رفتار نوآورانه دارد(r=0/57) و در نهایت رهبری مشارکتی با نقش میانجی تصمیم گیری استراتژیک اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر رفتارنوآورانه دارد.
بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
35 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف: سازمان های آموزشی به ویژه مدارس کشورمان در شرایط متغیّر و متحوّل امروزی، جهت مقابله با مسائل و مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند، نیاز مبرمی به مدیران و معلّمانی دارند که خلاق و به روز باشند و این خلاقیّت را در عملکرد شغلی شان نشان دهند. با توجه به اهمیت و ضرورت عملکرد خلاقانه معلّمان و مدیران، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان انجام شده است.
روش: روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلّمان مقطع ابتدایی منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1610 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 310 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری دیجیتال (ULUTAŞ & ARSLAN, 2017)، توانمندسازی روان شناختی (Spreitzer, 1995) و عملکرد خلاقانه (Oldham & Cummings, 1996) استفاده شد
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و Lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که: رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه و توانمندسازی روان شناختی معلّمان است؛ توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه معلّمان است؛ همچنین رهبری دیجیتال به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر عملکرد خلاقانه معلّمان است.
نتیجه گیری: درنهایت برای این که سازمان های آموزشی و مدارس بتوانند همگام با تغییرات نوآورانه و پیشرفت های محیط دیجیتال محور واکنش مناسبی داشته باشند، باید با استفاده از سبک رهبری دیجیتال، استرس معلّمان در ارتباط با اشتباهات احتمالی برای بیان ایده ها و نظرات متنوّع و جدید را از بین برده و از این طریق باعث افزایش عملکرد خلاقانه معلّمان شوند.
تحلیل رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
99 - 123
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه کانونی رهبری سطح پنج با تعالی سازمانی مدارس بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلّمان مدارس ابتدایی استان فارس در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16264 نفر بودند. با توجّه به طبقات جامعه پژوهش مانند نوع منطقه (برخوردار، نیمه برخوردار و محروم)، تعداد شهرستان/ناحیه (39) و جنسیّت (مرد و زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 375 نفر انتخاب شد. روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه رهبری سطح پنج چم آسمانی (2007) و تعالی سازمانی عمارلو (2018) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب: 96/0 و 91/0 به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های توصیفی، ماتریس همبستگی پیرسون، تحلیل همبستگی کانونی و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS 25 استفاده شد. نتایج نشان داد که: ابعاد رهبری سطح پنج دارای همبستگی کانونی مثبت و معنادار در آلفای 01/0 به مقدار 725/0 با تعالی سازمانی مدارس هستند و قادر به تببین 464% درصد واریانسِ متغیر تعالی سازمانی مدارس می باشند. ابعاد ویژگی های شخصیتی مدیر؛ انتخاب کارکنان شایسته سپس تعیین هدف؛ فرهنگ انضباطی؛ استفاده از فناوری و بعد تراکم نیرو و جهش دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر تعالی سازمانی مدارس درسطح 01/0 می باشد.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش (ERIQ) در بین معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه پرسشنامه عدم تعادل تلاش - پاداش (ERIQ) انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل همه معلمان شهرستان های شاهین دژ و بوکان بود. داده های تحقیق از 357 معلم که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، با استفاده از پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداشجمع آوری شد. نتایج به دست آمده از اعتبارسنجی به دو شیوه همسانی درونی و ثبات زمانی نشان داد که اعتبار پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش بر اساس آلفای کرونباخ 92/0 و با استفاده از روش باز آزمایی، 83/0 است. بررسی های مربوط به روایی محتوا، تفکیکی و سازه پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش (ERIQ) مؤید روایی پرسشنامه مذکور بود. همچنین یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی همانند فرم اصلی، سه عامل هم بسته ولی مجزای تلاش، پاداش و فراتعهد را آشکار کرد. نتایج این مطالعه نشان داد که پرسشنامه عدم تعادل تلاش- پاداش ابزاری قابل اعتماد و روا برای سنجش و غربالگری عدم تعادل بین میزان تلاش و پاداش معلمان است.
شیوه ها و موانع ارائه بازخورد معلمان به دانش آموزان در برنامه ارزشیابی توصیفی (مطالعه موردی: مدرسه های ابتدایی استان البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شیوه ها و موانع ارائه بازخورد معلمان به دانش آموزان در برنامه ارزشیابی توصیفی بود. بدین منظور، 351 نفر از معلمان مقطع ابتدایی استان البرز در سال تحصیلی 93-92 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم (نسبتی) انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای بود که روایی محتوایی آن از سوی استادان باتجربه و بر اساس مدل های نظری تأیید شد. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ 80/0 برآورد شد. نتایج پژوهش نشان داد که معلمان در برنامه ارزشیابی توصیفی از شیوه های ناکارآمدی در ارائه بازخورد به دانش آموزان استفاده می کنند. برخی از مهم ترین شیوه های نادرست شناسایی شده در ارائه بازخورد عبارت اند از: رتبه بندی کردن دانش آموزان و بیان رتبه های آنها در جمع کلاسی، ارائه بازخوردهای نامناسب از لحاظ ساختار و محتوا، ارائه بازخوردهای رتبه گرا به جای بازخوردهای فرایندگرا و ارائه نکردن بازخوردهای انگیزشی و راهبردی مناسب در مقاطع پایین. در ارائه چنین بازخوردهایی عوامل و موانعی تأثیرگذار بوده است که در این بین می توان به ناکارآمد بودن دوره های آموزشی برگزار شده، تراکم بالای دانش آموزان، پایین بودن سطح دانش معلمان در مورد بازخورد و در نهایت نگرش مثبت عمده معلمان نسبت به نظام ارزشیابی سنتی اشاره کرد. با توجه به چالش های موجود راهکارهایی برای بهبود ارائه شده است.
الزامات ارزشیابی از عملکرد معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی الزام های ارزشیابی مطلوب از عملکرد معلمان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش؛ پژوهش نظریه ای و منابع گردآوری داده ها شامل اسناد فرادست، نظرات متخصصان موضوعی، تجارب جهانی و نظرات معلمان ذی نفع بود. برای پاسخ به پرسش های پژوهش، از تحلیل مضمون و تحلیل اسناد استفاده شد. در این مطالعه، الزام های نه گانه ارزشیابی معلمان، استخراج شد. سپس مؤلفه ها و محورهای اصلی ارزشیابی مطلوب از عملکرد معلمان دوره ابتدایی در چهار محور ارتباط با دانش آموز، توسعه حرفه ای، ویژگی های شخصیتی و تعامل اجتماعی شناسایی شد. بر اساس همسویی داده های گردآوری شده از طریق منابع مختلف و اجماع کلی صاحب نظران، اعتبار کلی فرایند پژوهش و چارچوب الزام های ارزشیابی، مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های این مطالعه می توان استنتاج کرد که افزایش کیفیت ارزشیابی از معلمان، مستلزم تغییر نگاه سیاست گذاران آموزشی به ارزشیابی معلمان و مؤلفه های ارزشیابی است و باید از منابع و ذی نفعان متنوعی مشتمل بر همکاران، اولیا و دانش آموزان بهره گیری کرد. همچنین نیاز است که در زمینه شکل دهی انتظارات واقعی از معلمان توسط جامعه عمومی و ذی نفعان، فرهنگ سازی شده و از ابزارها و کاربرگ های ارزشیابی متنوعی بهره گیری شود. چنانچه رویه موجود در ارزشیابی معلمان تداوم یابد و به الزامات آن کم توجهی شود؛ بالندگی نظام آموزشی با مانع مواجه خواهد شد.
اعتباریابی مدل مهارت های حرفه ای در معلمان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۹
141 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف اعتبارسنجی مدل سنجش مهارت های حرفه ای در معلمان ایرانی زبان انگلیسی انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس مدل توسعه یافته تهیه شده بود، انجام شد. نمونه مورد بررسی شامل 300 نفر از معلمان زن و مرد (184 زن و 116 مرد) بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین پرسشنامه را تکمیل کردند. روایی پرسشنامه با استفاده از روش های محتوایی و تحلیل عامل تأییدی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته ها مؤید آن بود که مدل توسعه یافته و پرسشنامه حاصل از آن از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است.نتیجه گیری: مدل مهارت های حرفه ای می تواند جهت سنجش مهارتهای حرفه ای معلمان زبان انگلیسی داخل کشور به کار گرفته شود.
شناسایی مؤلفه های انسجام ملی برای کاربست در کتاب های درسی دوره آموزش ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
165 - 210
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های انسجام ملی برای کاربست در محتوای کتاب های درسی است. پارادایم پژوهش تفسیری، رویکرد کیفی، استراتژی پژوهش تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) و میدان مطالعه مشتمل بر معلمان اقوام و صاحب نظران است. از مصاحبه نیمه ساختارمند برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روش نمونه گیری، هدفمند و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت و از 14 صاحب نظر و 18 معلم مصاحبه به عمل آمد. فرمت داده ها نیز مبتنی بر صوت و برای تحلیل داده ها از دو مرحله کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در مرحله اول کدگذاری 451 کد اولیه و 87 مقوله فرعی حاصل شد، در مرحله دوم کدگذاری 16 مقوله اصلی پس از دسته بندی استحصال شد که عبارت اند از: همایی زبانی؛ تنوع بخشی به معرفی مشاهیر؛ نمادهای سرزمینی؛ مشروعیت بخشی به تکثرگرایی فرهنگی؛ بازاندیشی و به متن آورزی زنان؛ تحکیم اعتماد؛ عدالت توزیعی؛ شایسته محوری؛ تقویت هویت ملی؛ توجه به اقتصاد چندفرهنگی؛ معرفی آثار باستانی؛ تحکیم مشروعیت سیاسی؛ بازتعریف سیاست آموزشی؛ تقویت سازگاری ملی- فراملی؛ ایجاد امنیت اجتماعی و اصلاح سیاست رسانه ای. بر اساس یافته ها، ضرورت بازنگری و نگاهی جامع تر نسبت به مؤلفه های انسجام ملی احساس می شود.
نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تاثیر مالکیت روانشناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش (مورد مطالعه: معلمان شهرستان آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
205 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف: پنهان سازی دانش یک پدیده نسبتاً رایج در سازمان های آموزشی و مدارس است که آثار مخربی را بر جای می گذارد. معلمان ممکن است به دلایل مختلفی، دانش مربوط به شغل شان را با دیگران به اشتراک نگذارند و در بعضی از موارد، دانش را از آ ن ها پنهان کنند. از این رو، ضرورت دارد سازه های مؤثر بر کاهش پنهان سازی دانش در سازمان مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تأثیر مالکیت روان شناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش معلمان بود.
روش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شهر آران و بیدگل بود که حجم نمونه از طریق الگوی مونت کارلو، 250 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش شامل: چهار پرسشنامه مالکیت روان شناختی دانش، نوع دوستی، انگیزش درونی و پنهان سازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها به صورت سازه، همگرا و واگرا تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای مالکیت روان شناختی دانش 0/74، رفتار نوع دوستی 0/77، انگیزش درونی 0/84 و پنهان سازی دانش 0/71 به دست آمد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین مالکیت روان شناختی دانش و پنهان سازی دانش پایین تر از نمره ملاک و نوع دوستی و انگیزش درونی بالاتر از نمره ملاک بود. ضریب مسیر متغیرها نشان داد مالکیت روان شناختی روی پنهان سازی دانش، تأثیر مثبت و معنی دار، نوع دوستی روی پنهان سازی دانش و انگیزش درونی روی پنهان سازی دانش، تأثیر منفی و معنی دار دارد و نقش تعدیل کنندگی نوع دوستی و انگیزش درونی تأیید شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج می توان گفت که پنهان کردن یا به اشتراک گذاشتن دانش نه تنها به سطح دارایی فرد نسبت به هدف مالکیت بلکه به انگیزه درونی و رفتار نوع دوستانه نیز بستگی دارد.
رابطه متغیرهای رسانه ای، مدنی و اجتماعی با حقوق شهروندی معلمان: مطالعه موردی شهرستان جوین
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
141 - 164
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، نگارندگان در صدد تبیین سنجش میزان آگاهی معلمان به حقوق شهروندی وعوامل موثر بر آن با توجه به متغیرهایی همچون: آگاهی سیاسی، میزان و نوع استفاده از رسانه های جمعی، مشارکت و عضویت در نهادهای مدنی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی هستند. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و داده ها با تکنیک پرسشنامه ای جمع آوری شده اند. مهمترین یافته های این مطالعه در ارتباط با جامعه آماری ذکر شده عبارتند از: 1. بین آگاهی سیاسی معلمان و سطح آگاهی آنان به حقوق شهروندی خویش در سه بعد مدنی، سیاسی و اجتماعی ارتباط مثبت و معنا دار در سطح بالا دیده شد. 2. بین متغیر میزان استفاده از رسانه های جمعی و آگاهی معلمان به حقوق شهروندی، ارتباط مثبت و معنا دار دیده شد. 3. بین محتوای سیاسی و مدنی استفاده از رسانه های جمعی و میزان آگاهی معلمان به حقوق شهروندی ارتباط مثبت و معنا داری دیده شد، در مورد محتوای اجتماعی این ارتباط مثبت بود، اما معنادار نبود. 4. تأثیر متغیر حضور و مشارکت در عرصه های عمومی و مشارکتی و نهادهای مدنی و آگاهی معلمان به حقوق شهروندی نیز مثبت و معنا دار نشان داده شد.
بررسی فرایند انقلاب اسلامی در شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
114 - 160
حوزه های تخصصی:
شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری، ازجمله مناطقی است که پابه پای مناطق دیگر کشور در مبارزه با حکومت پهلوی مشارکت داشت. پژوهش حاضر بر آن است تا نحوه گسترش باورها و اعتقادات اسلامی و انقلابی در شهرکرد و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دهد و به چگونگی همه گیر شدن گفتمان انقلاب اسلامی بپردازد. بنابراین ضرورت دارد به بررسی نقش گروه ها و اقشار مختلف شهرکرد، که در جریان مبارزات انقلابی حضور چشمگیر داشتند، پرداخته شود. در این خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهه 1340 و 1350 با استفاده از روش کتابخانه ای، اسناد و مصاحبه سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر بررسی شده است.
براساس یافته های این پژوهش، وجود افراد فعال مذهبی در شهرکرد همچون رحمان استکی، سید تقی جعفریان، محمد دانش و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانه آنان موجب آشنایی مردم شهرکرد با جریان کلی انقلاب اسلامی شد. در داخل شهر فعّالیّت های فرهنگی مدرسه امامیه و افراد مذهبی، فعّالیّت های گروه توحیدی محرم سرخ، در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در شهرکرد مؤثر بودند. در ابراز مخالفت ها و اعتراضات مردم شهرکرد در سال 1357 فعّالیّت فرهنگیان (دانش آموزان و معلمان) جالب توجه بوده است. مردم این شهر افزون بر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهرها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب اسلامی پیوستند.
تجارب معلمان از مقاومت دانش آموزان در برابر هنجارهای مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
123 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف تجارب زیسته معلمان از مقاومت دانش آموزان در برابر هنجارهای مدرسه بود. این پژوهش به روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور احصای تجارب، 15 نفر از معلمان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری و به روش هفت مرحله ای کلایزی، با نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند. پس از بررسی معتبر بودن داده ها از سوی مشارکت کنندگان، 181 کد به دست آمد که در قالب 6 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی تلخیص شدند. یافته ها نشان دادند که نقض ارزشها (نقض قوانین آموزشی، نقض قوانین انضباطی، نقض ارزشهای اخلاقی و نقض ارزشهای اجتماعی)، صلاحیتهای معلمی (سبک تدریس، تعامل بین معلم و دانش آموز، فن کلاس داری، حفظ شأن و شخصیت دانش آموز و سعه صدر و گذشت)، اختلالات رفتاری در نوجوانی (رفتارهای ناسازگارانه، نیاز به توجه، قدرت طلبی و تقلید و الگو پذیری)، عملکرد خانواده (بازخورد تربیت خانواده در مدرسه، انسجام خانواده، ضعف پیوند بین خانواده و مدرسه، نظارت خانواده ها و اختلاف طبقاتی خانواده ها)، تعامل نوجوان با همسال (تسلیم فشار همسالان و همنوا شدن با همسالان) و آسیبهای رسانه و فضای مجازی (تغییر ارزشها و ترویج رفتارهای ناسالم)، مهم ترین مضامین اصلی و فرعی در تجارب معلمان است. از این رو دانش آموزان با توجه به اختلالات رفتاری در نوجوانی، آسیبهای موجود در خانواده، مدرسه، گروه همسالان و فضای مجازی در برابر هنجارهای مدرسه مقاومت می کنند.
واکاوی صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی در زمان بحران نظیر دوره شیوع ویروس کرونا اهمیت ویژه ای دارد. از این رو، معلمان باید صلاحیت های لازم برای این مهم را کسب نمایند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، بررسی صلاحیت های حرفه ای معلمان مقطع متوسطه اول برای آموزش مجازی بود. روش کار: روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط با موضوع (به زبان فارسی و بین سال های 1392 تا 1400) و اعضای هیئت علمی متخصص حوزه برنامه ریزی درسی، تعلیم و تربیت و روان شناسی استان گلستان بودند. حجم نمونه شامل 16 سند و 13 نفر از صاحب نظران بودند که بر اساس قانون اشباع و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان بود. برای اجرای پژوهش اسناد مورد مطالعه قرار گرفت و با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای متون و مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور پایایی مصاحبه ها از معیارهای تأییدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، 59 مفهوم، 12 زیرمقوله و 4 مقوله استخراج شد. مقوله های اصلی شامل مهارت های فنی، فعالیت های تدریس و یادگیری، مهارت های شناختی و نگرش ها و ویژگی ها بود. نتیجه گیری: مطلوب است که هنگام انتخاب معلمان مقطع متوسطه اول برای تدریس، وجود صلاحیت های حرفه ای معلمان در آموزش های مجازی مورد بررسی قرار گیرد.
نقش واسطه ای تصور از خدا در ارتباط با باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه باورهای مذهبی با خوش بینی و اخلاق حرفه ای با میانجی گری تصوّر از خدا در معلّمان در قالب یک مدل علّی است. روش: این پژوهش از نظر ماهیت مسئله و نوع هدف، کاربردی و از نظرشیوه پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری شامل، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهرستان بهشهر در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 850 نفر است که به روش نمونه گیری طبقه ای به تفکیک جنسیت تعداد 265 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد اخلاق حرفه ای کادوزیر (۱۹۹۸)، خوش بینی شییر و کارور (1994)، باورهای مذهبی نجفی (1385)، تصور از خدا مظاهری و همکاران (1384) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس 28 و پی ال اس 8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر اخلاق حرفه ای معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 507/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای معنی دار است. هم چنین مقدار ضریب اثر کل تأثیر باورهای مذهبی بر خوش بینی معلمان با نقش میانجی تصور از خدا برابر 706/0 است که نشان می دهد، نقش میانجی تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و خوش بینی نیز معنی دار است. بنابراین می توان در سطح اطمینان 95 درصد تأثیر میانجی گری تصور از خدا در رابطه بین باورهای مذهبی و اخلاق حرفه ای و خوش بینی در معلمان را تأیید کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت باورهای مذهبی و ایجاد تصور مثبت از خداوند در معلمان، میزان خوش بینی و اخلاق حرفه ای آنان را بهبود بخشید.
مطالعه و واکاوی جنبه های تاثیرگذار برعملکرد س ازمانی معلمان در سال اول خدمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
128 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه و واکاوی جنبه های تاثیرگذار برعملکرد سازمانی معلمان در سال اول خدمت در شهرستان شیراز بود. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدارس ابتدایی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 59 مدرسه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس ترک زاده و دهقان هراتی (2016) استفاده شد که پس از بررسی روایی و پایایی آن، توزیع و630 نسخه گردآوری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بعد غالب عملکرد سازمانی معلمان بعد فردی است. از سوی دیگر اگرچه عامل غالبی در عملکرد سازمانی معلمان یافت نشد اما نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از دیدگاه معلمان، عامل توانایی دارای بیش ترین رتبه اولویت و عامل سیاست دارای کم ترین رتبه اولویت بود. به علاوه عوامل عملکرد سازمانی تنها با ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت و وضعیت استخدامی تفاوت معناداری را نشان دادند؛ این در حالی بود که بین ابعاد عملکرد سازمانی و عوامل آن با سایر ویژگی های جمعیت شناختی مورد مطالعه تفاوت معناداری یافت نشد.