مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۶۱.
۴۶۲.
۴۶۳.
۴۶۴.
۴۶۵.
۴۶۶.
۴۶۷.
۴۶۸.
۴۶۹.
۴۷۰.
۴۷۱.
۴۷۲.
۴۷۳.
۴۷۴.
۴۷۵.
۴۷۶.
۴۷۷.
۴۷۸.
۴۷۹.
۴۸۰.
معلمان
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۸۶-۶۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری تأثیر اخلاق حرفه ای و سرسختی شغلی بر تدریس خلاق معلمان بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه معلمان ابتدایی شهرستان کرج به تعداد 4830 نفر بوده است. نمونه آماری بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) به تعداد 350 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با توجه به جنسیت معلمان انتخاب شده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های سرسختی شغلی مورنو- خیمنز و همکاران (2014)، تدریس خلاقانه چان و یوئن (2014) و اخلاق حرفه ای کانیزالس-وارگاس (2002) استفاده شده است. برای بررسی روایی ابزارها از روش تحلیل گویه و برای بررسی پایایی از آزمون آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و آزمونهای استنباطی شامل همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده و همه تحلیلها با نرم افزارهای SPSSو Amos انجام گرفته است. نتایج نشان داد که تدریس خلاق با اخلاق حرفه ای (0/46 =r) و سرسختی شغلی (0/36 =r) رابطه ای مثبت، مستقیم و معنادار دارد (0/001≥P). تأثیر مستقیم اخلاق حرفه ای بر تدریس خلاق معلمان (0/45=β) و تأثیر مستقیم سرسختی شغلی بر تدریس خلاق معلمان (0/57=β) به دست آمد. سرسختی شغلی می تواند در رابطه میان اخلاق حرفه ای معلمان و تدریس خلاق آنان، نقش میانجی را ایفا کند. مقدار این تأثیر غیرمستقیم (0/13=β ) به دست آمد. مقادیر شاخصهای برازش ( 0/95= GFIو 0/93= AGFIو 0/92= NFIو 0/94= CFIو 0/91= IFIو 0/93= TLI و 0/06= RMSEA) نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است.
نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۴۵-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان بود. برای رسیدن به این مهم، روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان شاغل در آموزش وپرورش شهرستان فردیس در سال تحصیلی 99- 98 بود. با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای 306 نفر از معلمان (122 نفر مرد و 184 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه تعهد شغلی بلاو (2009)، پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر ( 1995 )، پرسشنامه تدریس خلاقانه توسط جمعی از استادان دانشگاه های تایلند (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق بیگیتو (2006) استفاده شد. ابزارها از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) به وسیله نرم افزار spss استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین تدریس خلاق معلمان با تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر مورد بررسی سهم معناداری در پیش بینی تدریس خلاق معلمان دارند. از این رو می توان گفت، نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی در ارتقای تدریس خلاق معلمان بوده و توصیه می شود کارگاه های آموزشی در این زمینه برگزار گردد. به گونه ای که معلمان قادر باشند به تنهایی تصمیم بگیرند، راه حل های تازه برای مسائل پیدا کنند و در قبال کار احساس شایستگی، خودکارآمدی، تعهد و مسئولیت کنند.
بررسی سواد اطلاعاتی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش، با هدف بررسی وضعیت سواد اطلاعاتی معلمان شهرستان بیله سوار، اجراء شده است. در این پژوهش، آشنایی و استفاده معلمان از منابع اطلاعاتی و همچنین مهارت آنان در ارزیابی مفید بودن منابع بازیابی شده، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج این پژوهش می تواند در بهبود فعالیت های سازمان آموزش و پرورش مؤثر باشد. روش: روش پژوهش از نوع پیمایشی توصیفی – تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه (DAS) شامل 55 سؤال برحسب پنج استاندارد سواد اطلاعاتی بوده است. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و t مستقل و آنوا استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که وضعیت سواد اطلاعاتی جامعه مورد پژوهش پایین تر از حد متوسط است و این بیانگر قبول فرضیه اصلی پژوهش (سواد اطلاعاتی معلمان شهرستان بیله سوار پایین تر از حد متوسط) است. با توجه به نتایج به دست آمده بین سن، سابقه کار و جنسیت معلمان با سواد اطلاعاتی آنان رابطه معناداری وجود نداشت؛ اما با توجه به یافته های پژوهش بین مدرک تحصیلی معلمان و سواد اطلاعاتی آنان رابطه معنا داری وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، وضعیت سواد اطلاعاتی معلمان شهرستان بیله سوار پایین تر از حد متوسط است.
طراحی الگوی انگیزش درونی معلمان آموزش و پرورش با استفاده از روش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
91 - 114
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی انگیزش درونی معلمان است. این پژوهش، از نوع کاربردی بوده و از رویکرد ترکیبی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه خبرگان شاغل در اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، با تعداد 13 نفر از آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. در بخش کمّی نیز،جهت تأیید مدل حاصل از بخش کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی گردید و با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه، تعداد 530 پرسشنامه بین کل معلمان شهر اصفهان توزیع و پس از بازگشت،504 عدد از پرسشنامه ها که کامل بود، مبنای تحلیل قرارگرفته است. نتایج بخش کیفی نشان داد که عوامل تاثیرگذار مثبت (عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی و عوامل برون سازمانی) و عوامل تاثیرگذارمنفی (عوامل سازمانی و عوامل مدیریتی) انگیزش درونی را تحت تاثیر قرار می دهند و انگیزش درونی نیز موجب دو دسته پیامدهای فردی وسازمانی می شود. ابعاد انگیزش درونی نیز شامل اهمیت حرفه معلمی،چالشی بودن شغل، جذابیت شغل، استقلال معلمان، علاقه به شغل، احساس موثر بودن و سودمندی، تعادل کار- زندگی،توسعه حرفه معلمی؛ غنی سازی حرفه معلمی، اغناء حس کنجکاوی است. نتایج بخش کمّی نیز نشان می دهد که عوامل شناسایی شده در بخش کیفی، بر انگیزش درونی تأثیر معنادار دارند.
شناسایی چالش ها و موانع آموزش کارآفرینی به کودکان کار (یک مطالعه ی پدیدار شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
47 - 67
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، فهم تجارب زیسته معلمان از چالش های آموزش کارآفرینی به کودکان کار بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. بدین-منظور، داده ها با مصاحبه از 15 نفر از معلمانی که سابقه تدریس و کار با کودکان کار را داشتند گردآوری شد و به روش استرابرت و کارپنتر (2003) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از پنج مقوله اصلی، از جمله چالشهای فردی و محیطی، چالش های محتوایی و رویه ای، چالش های ساختاری، چالش های روشی، چالش های اقتصادی و 25 مقوله فرعی شامل تغییر نگرش، تأثیر همسالان، بی توجهی به ویژگی های روان شناختی، برخورد خشن با کودکان کار، مقاومت والدین و سرپرستان، مجهز نبودن کارگاه ها، آشنا نبودن مربی با زندگی کودک کار، برنامه های آموزشی تخیلی، بی توجهی به نیازهای کودک، نگرش کوتاه-مدت به آموزش کارآفرینی، ملموس نبودن دستاوردهای آموزش کارآفرینی، مشکلات جایابی، بی توجهی به مربیان کارآزموده، ضعف برنامه ریزی، آموزش توده-ای، تضادهای قانونی و آیین نامه ای، ضعف ابزار مرتبط با تدریس کارآفرینی به کودک کار، بی توجهی به سن کودک کار، استفاده نکردن از آموزش عملی، مربی-محوری، بی توجهی به شیوه های مشارکتی، کمبود بودجه، نیاز شدید مالی کودکان کار به کار روزمزد، عدم حمایت مالی، اجتماعی و نگاه اقتصادی کوتاه مدت بود.
بررسی نقش میانجی نیازهای روان شناختی و احساس کنترل در رابطه حمایت اجتماعی با استرس حاد در بین معلمان متوسطه اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
35 - 48
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی نیازهای روان شناختی و احساس کنترل در رابطه حمایت اجتماعی با استرس حاد در بین معلمان متوسطه اول شهر تهران انجام شد.روش: ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ را تمامی معلمان متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399، ﺗﺸﮑﯿﻞ دادند. نمونه آماری نیز 320 نفر بوده که با توجه به شیوع ویروس کرونا، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986)، پرسش نامه نیازهای بنیادی روان شناختی گاردیا و همکاران (2000)، مقیاس استرس کووید-19 (CSS)(2020) و مقیاس منبع کنترل راتر (1966) بودند که روایی و اعتبار آن ها در پژوهش های پیشین به اثبات رسیده بود. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که نیازهای روان شناختی و احساس کنترل در رابطه بین حمایت اجتماعی با استرس حاد در بین معلمان متوسطه اول شهر تهران نقش واسطه ای معناداری را ایفا می کنند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشیِ ارزش آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
141 - 168
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی ارزش آفرین صورت گرفته و بدین منظور، داده های موردنیاز در دو بخش کیفی (براساس تحلیل مضمون) و کمّی (برپایه روش پیمایشی) گردآوری شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل متون و پژوهش های مرتبط و در بخش مصاحبه، مشتمل بر هجده نفر از معلمان متخصص با تحصیلات عالی بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری، تمام معلمان مدارس ابتدایی شهرستان صحنه به تعداد 250 نفر را شامل می شده است که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای، 150 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ با 66 گویه مستخرج از مصاحبه بوده است. برای تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است؛ سپس در بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار AMOS داده ها تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد الگوی آموزش ارزش آفرین، هفت بُعد (اهداف، مربّی، متربی، محتوا، برنامه درسی، یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) و 26 مؤلفه دارد و از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه کلی به دست آمده از پژوهش، آن است که تحول در نظام آموزش وپرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و در این حوزه باید بر آموزش دهی ارزش ها تأکید شود؛ لذا بهتر است این مدل یاددهی- یادگیری در مدارس اجرا شود تا شکاف ایجادشده بین درک دانش آموزان و معلمان از ارزش های اسلامی کاهش یابد.
پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان بر اساس سبک رهبری دانش محور ادراک شده: نقش واسطه ای تسهیم دانش و کار تیمی (مورد مطالعه: معلمان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
103 - 118
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، پیش بینی توسعه حرفه ای معلمان بر اساس سبک رهبری دانش محور ادراک شده با نقش واسطه ای تسهیم دانش و کار تیمی بود.
روش پژوهش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 342 نفر بدست آمد. ابزار گرداوری داده ها چهار پرسشنامه رهبری دانش محور، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و کار تیمی بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای توسعه حرفه ای 93/0، کار تیمی 79/0، تسهیم دانش 73/0 و رهبری دانش محور 93/0 بدست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین متغیر رهبری دانش محور (34/23) بالاتر از حد متوسط (18)، میانگین متغیر توسعه حرفه ای (7/46) بالاتر از حد متوسط (36)، تسهیم دانش (82/36) بالاتر از حد متوسط 30 و کار تیمی معلمان (33/19) پایین تر از حد متوسط (30) است. اثرات کل رهبری دانش محور بر توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و کار تیمی، مثبت و معنادار و اثرات کل کار تیمی و تسهیم دانش بر توسعه حرفه ای، مثبت و معنادار بود. همچنین نقش میانجی تسهیم دانش و کار تیمی در تاثیر رهبری دانش محور بر توسعه حرفه ای، تایید شد.
نتیجه گیری: اگر معلمان ادراک مثبتی از وضعیت رهبری دانش محور داشته باشند، تسهیم دانش و کار تیمی بیشتری خواهند داشت. در واقع، ایجاد مدارسی که در آن، مدیران به ایجاد، خلق، کسب، کاربرد، تسهیم و توزیع دانش و اطلاعات جدید توجه دارند می توانند باعث توسعه حرفه ای معلمان، کارآمدی و اثربخشی سازمانی شوند.
نظام آموزشی کشور را تضمین کنند که سطح بالایی از اشتیاق و انگیزه را در شغل خود داشته باشند.
شناسایی بد رفتاری های کلاسی دانش آموزان و راهبردهای هیجانی معلمان در برابر آن ها: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
77 - 53
حوزه های تخصصی:
اهمیت تنظیم هیجان ها توسط معلم در مواجهه با بدرفتاری های مشاهده شده در کلاس، به طور گسترده ای پذیرفته شده است. با این وجود، کمبود مطالعه در مورد چرایی و چگونگی تنظیم هیجانات توسط معلمان در ایران وجود داشت. لذا این پژوهش به شیوه ی کیفی با رویکرد تجربه زیسته با هدف استخراج راهبردهای تنظیم هیجان معلم در مقابل بدرفتاری های دانش آموزان در نمونه ای 16 نفری از معلمان استان زنجان انجام شد. از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد و اطلاعات به دست آمده با استفاده از تحلیل محتوا مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان پایایی با روش آلفای کریپندورف 77/0 به دست آمد. یافته های این پژوهش نشان داد که معلمان برای تنظیم احساساتشان از راهبردهای اصلاح وضعیت، ارزیابی مجدد و مدولاسیون یا تعدیل پاسخ و راهبردهای تنظیم هیجان منفی ازجمله: سرکوب، نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز، در برابر بدرفتاری هایی از جمله: رفتارهای غیره همکارانه، بی توجهی به درس، پرخاشگری کلامی و جسمی به همکلاسی ها، پرخاشگری کلامی و جسمی به معلم، افراط در شوخی و تمسخر یکدیگر در کلاس، جابه جایی در کلاس و تقلب در امتحان، استفاده می کنند. این پژوهش نتایجی درباره رایج ترین راهبردهای تنظیم هیجان در معلمان ارائه داد که می توانند برای مداخله در برنامه های توسعه حرفه ای معلمان و برنامه ریزی و تصمیم گیری در زمینه شیوه های پیشگیری و مقابله با انواع بدرفتاری ها مورد استفاده قرار گیرند.
ارزیابی کیفیت صلاحیت های حرفه ای معلمان چندپایه مطالعه موردی (معلمان چندپایه استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
65 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارزیابی کیفیت صلاحیت های حرفه ای معلمان چندپایه در استان کردستان است. رویکرد این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. مصاحبه شوندگان در مرحله کیفی، بیست نفر از اساتید علوم تربیتی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی، شامل معلمان چندپایه استان کردستان به تعداد 400 نفر بود که از بین آنان 100 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی پرسش نامه ها از لحاظ صوری و محتوایی مورد تأیید اساتید علوم تربیتی قرار گرفت. هم چنین پایایی پرسش نامه به روش آلفای کرانباخ 92/۰ به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون دوجمله ای و آزمونt تک نمونه ای استفاده شد. براساس نتایج پژوهش، تدوین پرسش نامه در قالب هفت شاخص و چهل گویه شامل: توجه به تفاوت های فردی، دادن فرصت به دانش آموزان برای درگیری محتوا، استفاده از فناوری اطلاعات درتدریس، استفاده از آزمایشگاه و فعالیت های عملی در تدریس، پرداختن به فعالیت های عملی درون کلاسی، میزان توجه به فعالیت های عملی برون کلاسی و استفاده از روش های تدریس متنوع متناسب با مخاطب و محتوا بود. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت صلاحیت های حرفه ای معلمان چندپایه استان کردستان در تمام مؤلفه ها بجز استفاده از فناوری اطلاعات در تدریس، از سطح مطلوبی برخوردار است، بالاترین کیفیت، مربوط به توجه به فعالیت های عملی درون کلاسی با میانگین 58/3 و کمترین کیفیت مربوط به استفاده از فناوری اطلاعات در تدریس با مقدار 01/1 بوده است.
اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 124
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان شهرستان فراشبند مقطع متوسطه دوم می باشد که از بین آنها 30 نفر به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند (به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند). ابزار تحقیق حاضر پرسشنامه بهزیستی روانی در سال 1989 توسط ریف، پرسشنامه تعهد شغلی استاندارد شده توسط بلاو (1997)، و پروتکل مثبت اندیشی بر گرفته از نظریه سلیگمن (2005) می باشد. داده های پژوهش به وسیله نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارتهای مثبت اندیشی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان تاثیر معنی داری دارد. یافته های این پژوهش ضرورت کاربرد برنامه های آموزش مثبت اندیشی در راستای بهبود بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی معلمان را خاطر نشان میسازد.نتیجه گیری: آموزش مهارت های مثبت اندیشی به معلمان تأثیر قابل توجهی بر بهزیستی روانشناختی و تعهد شغلی آن ها دارد. این مهارت ها به معلمان کمک می کنند تا با چالش ها روبه رو شده و با انگیزه، خودکارآمد و امیدواری بیشتری در حرفه ی تدریس عمل کنند.
بررسی رابطه فرسودگی شغلی، اعتقادات مذهبی و ذهن آگاهی با توجه به نقش میانجی تاب آوری در بین معلمان دوره ابتدایی شهر یزد
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
101 - 116
حوزه های تخصصی:
فرسودگی شغلی یک نشانگان روانشناختی است و بیشتر با شغل هایی که ساعت زیادی با انسان ها در ارتباط اند دیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی رابطه فرسودگی شغلی معلمان ابتدایی بر پایه ی اعتقادات مذهبی و ذهن آگاهی با توجه به نقش میانجی تاب آوری بود. این پژوهش از نظر نوع هدف کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات و ارتباط بین متغیرها جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل معلمان دوره ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران 299 نفر انتخاب شدند. چهار پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش(1993)، تاب آوری کونور – دیویدسون (۲۰۰۳)، ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) و اعتقادات مذهبی گنجویی و نایب زاده (1393) تکمیل شد. همچنین داده ها به کمک روش تحلیل مسیر و آزمون سوبل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داده است که بین متغیرهای اعتقادات مذهبی، ذهن آگاهی با فرسودگی شغلی رابطه ای خطی و معکوس وجود دارد و هر چه معیار تاب آوری در معلمان بیشتر باشد، فرسودگی شغلی معلمان کمتر خواهد بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که متغیرهای اعتقادات مذهبی، ذهن آگاهی و تاب آوری، فرسودگی شغلی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد را پیش بینی می کند. علاوه بر این یافته ها نشان داد که تاب آوری میانجی گر رابطه اعتقادات مذهبی و فرسودگی شغلی است و ذهن آگاهی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند.
پدیدارشناسی مفهوم معلمان ماندگار در تجربه زیسته دانش آموزی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پدیدارشناسی مفهوم معلمان ماندگار در تجربه زیسته دانش آموزی دانشجویان است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. بر این اساس 13 دانشجوی دانشگاه شهید باهنر کرمان با روش نمونه گیری داوطلب - هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که معلم ماندگار معلمی است که در رعایت سه بعد که در واقع، همان مضمون های اصلی هستند، در خود و یا در تحصیل آن ها بکوشد. این سه بعد یا مضمون اصلی شامل بعد تعلیمی، بعد ظاهری و بعد ارتباطی _ اخلاقی می باشند. در بعد تعلیمی چهار زیرمضمون به دست آمد از جمله، توجه به انگیزش پیشرفت متعلمان، توان افزایی خود، متعهدبودن و بهره گیری از شیوه ها و فنون متعدد و متنوع تدریس. مضمون دوم شامل بعد ظاهری می شد، با یک زیرمضمون حفظ شئونات مرتبط با نقش معلمی، مضمون سوم نیز شامل دو زیرمضمون پذیرابودن و افزایش مهار ت های اخلاقی نیک در آن ها بود. از تحلیل محتوای بیانات دانشجویان محرز شد بیشترین کدهای استخراج شده متعلق به بعد ارتباطی-اخلاقی بودند و این نشان می دهد متعلمان به چگونگی برقراری ارتباط و حفظ شئونات اخلاقی معلمان در رابطه با خود توجه خاص تری دارند. پس از آن بعد تعلیمی از توجه بیشتری نسبت به بعد ظاهری قرار داشت. در نهایت، بعد ظاهری هرچند تعداد کدهای کمتری را در بیانات مشارکت کنندگان به خود اختصاص داده بود، همچنان اهمیت بسزایی داشت.
مدل یابی نقش ابعاد رفتار شهروندی سازمانی معلمان در اثربخشی مدرسه (مطالعه ای در مدارس دوره متوسطه دوم منطقه پنج تهران)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
583 - 607
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، مدل یابی نقش ابعاد رفتار شهروندی سازمانی معلمان در اثربخشی مدرسه بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان مدارس دوره متوسطه دوم منطقه پنج تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای (ناحیه و مدرسه)، نمونه ای به حجم 240 نفر انتخاب شد. روش پژوهش همبستگی است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 25 سؤالی رفتار شهروندی بر مبنای مدل گای اورگان (1988) و پرسشنامه محقق ساخته 18 سؤالی اثربخشی مدرسه بر مبنای مدل چن و لین (2011) استفاده شد. برای تعیین پایایی ابزار از آلفای کرانباخ و برای تعیین روایی ابزار از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ماتریس همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel10.30 استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد رفتار شهروندی سازمانی معلمان دارای اثر مثبت و معنادار بر متغیر اثربخشی مدرسه در سطح 05/0 هستند، دامنه اثر ابعاد رفتار شهروندی معلمان از 35/0 تا 49/0 است که بیشترین اثر مربوط به بعد وظیفه شناسی و کمترین اثر مربوط به بعد جوانمردی است. ابعاد پنج گانه رفتار شهروندی معلمان قادر به تبیین 17 درصد واریانس اثربخشی مدرسه هستند که این مقدار با تی 92/5، بیان کننده معناداربودن واریانس تبیین شده اثربخشی مدرسه توسط ابعاد رفتار شهروندی معلمان است.
انعکاس ارزشیابی توصیفی در آموزش مجازی از آیینه نگاه معلمان، والدین و دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل نحوه اجرای ارزشیابی توصیفی دانش آموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی از نگاه معلمان، والدین و دانش آموزان انجام گردید. جهت بررسی عمیق، روش پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفته است. بدین منظور از میان معلمان، والدین و دانش آموزان دوره ابتدایی منطقه 18 شهر تهران که میدان پژوهش حاضر بودند، با روش نمونه گیری هدفمند و با به کارگیری راهبرد ملاکی، در دسترس (آسان) و گلوله برفی که تعداد مشارکت کنندگان بسته به اشباع نظری به بیست معلم، بیست والد و بیست دانش آموز رسید، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها با راهبرد هفت مرحله ای کلایزی به شناسایی چهار مضمون اصلی و 26 زیرمضمون برای گروه معلمان، چهار مضمون اصلی و 15 زیرمضمون برای گروه والدین و سه مضمون اصلی و 22 زیرمضمون برای گروه دانش آموزان منجر گردید. نتایج نشان می دهد بیشترین شیوه ارزشیابی توصیفی معلمان در این فضا سه روش پرسش شفاهی، آزمون های کتبی و بررسی تکالیف و فعالیت های روزانه دانش آموزان می باشد. همچنین دیدگاه های متفاوت سه گروه در زمینه شیوه اجرا بیان گردید که شناخت و آگاهی از آنها جهت اتخاذ تدابیر لازم در راستای اجرای بهینه ارزشیابی توصیفی در آموزش مجازی ضروریست.
اجتماع یادگیری حرفه ای حلقه میانجی ارتباط رهبری تحولی بر یادگیری حرفه ای معلمان
حوزه های تخصصی:
پدیده آموزش و یادگیری متاثر از بافت های فرهنگی مدارس است که اجتماع یادگیری و سبک رهبری از بافت های موثر بر توسعه و یادگیری حرفه ای می باشند. هدف پژوهش بررسی تاثیر رهبری تحولی بر یادگیری حرفه ای با میانجی گری اجتماع یادگیری حرفه ای در معلمان ابتدایی شهرستان چابهار بود. روش تحقیق همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق 600 نفر از معلمان ابتدایی چابهار بوده است. که نمونه پژوهش با روش تصادفی ساده مطابق با جدول مورگان 234 نفر انتخاب شده است. در ابزار پژوهش از سه پرسشنامه رهبری تحولی، یادگیری حرفه ای و اجتماعات یادگیری حرفه ای استفاده گردید. روایی و پایایی هر سه ابزار براساس تحلیلی تاییدی، پایایی ترکیبی و آلفای کرانباخ مناسب گزارش شد. تجریه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار PLS انجام شد. نتایج نشان داد، رهبری تحولی به صورت مستقیم و غیر مستیقیم از طریق اجتماعی یادگیری حرفه ای بر یادگیری حرفه ای معلمان موثر است. همچنین رهبری تحولی بر اجتماع یادگیری حرفه ای به صورت مستقیم موثر بود و اجتماع یادگیری حرفه ای به صورت مستقیم بر یادگیری حرفه ای اثر داشت. می توان گفت توسعه فردی و شغلی معلمان تحت تاثیر حمایت رهبران تحولی، مشارکت و همکاری متقابل می باشد و جامعه یادگیری و رهبری در ایجاد دانش جدید، توسعه و یادگیری حرفه-ای نقش سازنده دارند.
تعیین ارتباط بین فعالیت های بدنی با کیفیت زندگی و عملکرد شغلی در معلمان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارتباط بین فعالیت های بدنی با کیفیت زندگی و عملکرد شغلی در معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی بود. این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و همچنین از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ زمانی، مقطعی بود. جامعه آماری این تحقیق، تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی به تعداد 303 نفر بود، که از این تعداد 175 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده با محقق همکاری کردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد فعالیت بدنی شهلایی (1390)، کیفیت زندگی نصیری و همکاران (1385) و عملکرد شغلی پترسن و همکاران (2004) بود. برای توصیف داده ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین فعالیت های بدنی با کیفیت زندگی و عملکرد شغلی و مولفه های آنها در آزمودنی ها رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت و همچنین فعالیت های بدنی قابلیت پیش بین معنادار کیفیت زندگی و عملکرد شغلی آزمودنی ها را دارد.
طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان دوره ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان آموزش و پرورش با محوریت شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و کمی (روش آمیخته) بوده است.روش شناسی: جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه متخصصان و اساتید حوزه علوم تربیتی و مدیران ارشد آموزش و پرورش تا اشباع نظری به تعداد 17 نفر و جامعه آماری بخش کمی جامعه بزرگ معلمان دوره ابتدایی شهر تهران در سال 1400 می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 384 نفر بر اساس مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از آمار توصیفی، آمار استنباطی شامل آزمون های کلموگروف- اسمیرنف و تحلیل عامل تأییدی استفاده شده است.یافته ها: براساس مطالعات نظری انجام شده و دسته بندی نظرات در مرحله کیفی 133 شاخص شناسایی که پس از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 6 بعد، 20 مؤلفه و 111 شاخص نهایی و سپس براساس آن ها، پرسشنامه پژوهش طراحی شده است.بحث و نتیجه گیری: پس از تحلیل نهایی، شش بعد شایستگی های ذهنی، شایستگی های شخصیتی، شایستگی های میان فردی، شایستگی های ارزشی- نگرشی، شایستگی های اخلاقی و شایستگی های حرفه ای- تخصصی و برخی از مؤلفه های آن شامل مهارت های ادراکی و تأملی، تصمیم گیری و حل مسئله، اعتماد به نفس، تعامل مؤثر، کار تیمی و شبکه سازی، تلاش و پشتکار، تقوا و بصیرت دینی، مدیریت و رهبری پژوهشی، مهارت های دانشی و ... شناسایی شده اند.
نقش عوامل فردی و زمینه ای در گرایش معلمان به اجرای ارزشیابی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
138 - 159
حوزه های تخصصی:
انتخاب و اجرای ارزشیابی تکوینی به عنوان یکی از شیوه های جایگزین ارزشیابی سنتی، علیرغم مزیت ها و جذابیت های فراوان، با دشواری و چالش های متعددی روبرو بوده است. پژوهش پیمایشی حاضر با رویکرد کمی به بررسی عوامل فردی و زمینه ای که بر عملکرد معلمان در این باره اثرگذارند، می پردازد. به این منظور، از میان معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه غرب مازندران یک نمونه آماری شامل 592 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه های مربوط به عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی و معادلات سختاری مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه، ضمن تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها، مشخص شد که خودکارآمدی معلمان، جمعیت معلمان شاغل در مدرسه، و حمایت مدرسه از معلمان بیشترین تاثیر را بر اجرای ارزشیابی تکوینی دارند. همچنین، معلمان مقطع متوسطه رغبت بیشتری به این شیوه ارزشیابی نشان دادند. بعلاوه، سابقه تدریس و گرایش به ارزشیابی تکوینی نیز رابطه معکوس داشتند. نتایج نشان دادند که عواملی همچون ویژگی های دانش آموزان و موضوع و عنوان درس تاثیر معناداری بر تمایل و عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی ندارند. در پایان، پیشنهادهایی درباره آموزش تکنیکهای عملی و ایجاد فضای حمایتی برای تشویق معلمان به استفاده از ارزشیابی تکوینی ارائه شده است.
واکاوی ویژگی اجتماعی دانش آموزان ابتدایی از منظر معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۲
34 - 49
حوزه های تخصصی:
هدف: توجه به ویژگی اجتماعی دانش آموزان در فهرست اهداف آموزشی دوره ابتدایی همواره در طول طراحی و برنامه ریزی درسی مدنظر بوده است؛ زیرا دوره ابتدایی به عنوان دوره ای حیاتی تأثیر بسزایی در آموزش رسمی و ضمنی بعد اجتماعی دانش آموزان به صورت مقطعی و آینده نگر دارد. این مطالعه با هدف واکاوی ویژگی اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی از منظر معلمان انجام شد.روش: پژوهش حاضر با رویکرد روش شناختی کیفی و روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند بود. مشارکت-کنندگان پژوهش در سال تحصیلی 1402-1401 به روش هدفمند از میان معلمان دوره ابتدایی شهرهای مختلف کشور ایران انتخاب شدند و با تعداد 14 معلم اشباع اطلاعات حاصل شد. تجزیه وتحلیل محتوای کیفی داده ها به کمک نرم افزار انجام شد.یافته ها: یافته ها نشانگر مهم ترین ویژگی اجتماعی دانش آموزان ابتدایی در شش کد محوری و هفده کد باز و شامل مفهوم دیگران، درک تفاوت ها، مسئولیت پذیری، حقوق و وظایف، مهارت تعاملی و عملکردگریزی بود. نتایج نشان دهنده کاهش ویژگی های مسئولیت پذیری، آگاهی از حقوق و مهارت تعاملی دانش آموزان و افزایش ویژگی های درک دانش آموزان از مفهوم دیگران، تفاوتها و عملکردگریزی در مقایسه با گذشته است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر توجه به ابعاد مسئولیت پذیری، حقوق و وظایف، مهارت تعاملی و عملکردگریزی را در پرورش ویژگی اجتماعی دانش آموزان تأیید کرد. تغییرات ایجادشده در ابعاد مختلف ویژگی اجتماعی دانش-آموزان باید سبب تغییر و اصلاح عناصر برنامه درسی ازجمله روش تدریس و گروه بندی دانش آموزان و درنتیجه اصلاح برنامه درسی اجراشده معلمان دوره ابتدایی شود.