مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خانواده
حوزه های تخصصی:
"با توجه به اهمیت ثبات، سلامت و گرم بودن کانون خانواده (به عنوان اصیل ترین نهاد اجتماعی) در سلامت جامعه و کاهش آسیب های اجتماع آن، و از آنجایی که اعتماد ستون خانواده است و ثبات و آرامش خانواده در گرو اعتماد زوجین به یکدیگر می باشد، موضوع بررسی اعتماد به همسر برای این تحقیق انتخاب شد. در ضمن با توجه به حساسیت و اهمیت بیشتر این موضوع اعتماد به همسر در زمینه روابط جنسی، در نظر گرفته شد. هدف از بررسی شناخت میزان اعتماد به همسر در بین زنان تهرانی در زمینه روابط جنسی و عوامل موثر بر آن می باشد.
به این منظور با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه پرسشنامه، داده ها گردآوری شده اند. حجم نمونه 280 نفر بوده است و از روش نمونه گیری چند مرحله ای (طبقه ای و تصادفی سیستماتیک) استفاده شده است.
پردازش داده ها در سه سطح توصیف، تحلیل دو متغیره، و تحلیل چند متغیره و تحلیل مسیر انجام شد. برای سنجش میزان اعتماد به همسر از شاخص های صداقت، صراحت، وفاداری، حسن ظن، احساس امنیت و احساس رضایت عاطفی استفاده شد. سپس، روایی و پایایی این شاخص ها تایید شد. عواملی که با اعتماد به همسر در رابطه قرار گرفتند عبارت بودند از: ویژگی های فردی و همسر و روابط متقابل و زندگی مشترک.
یافته ها نشان داد که توزیع نمرات اعتماد به همسر پاسخ گویان در حدود نیمی کمتر از میانگین بود و رابطه معنادار بین متغیرهای پیشینه خانوادگی، اعتماد بنیادین، نوع دوستان همسر، زیبایی همسر، اقتدار در خانواده، شیوه گزینش همسر، میزان پایبندی به تعهدات و انتظارات، معاشرت پذیری، مجاب سازی، احساس تعلق، میزان دلبستگی همسر نسبت به خانواده، فداکاری، نظم و پیش بینی پذیری رفتار همسر، همه جانبه بودن روابط، تقسیم کار خانگی، میزان شناخت همسر و مدت زمان تعامل روزانه با میزان اعتماد به همسر وجود دارد. سایر متغیرهای مستقل رابطه معناداری با میزان اعتماد به همسر نشان ندادند.
نتیجه تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر، متغیرهای پیش بینی کننده میزان اعتماد به همسر و همچنین مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرهای آنها را به شرح ذیل نشان داد:
ویژگی های روابط متقابل: 0.60، زیبایی همسر: 30.6-، قدرت در خانواده: 21.78-، نوع دوستان همسر: 16.6 و شکست در زندگی: 0.23-.
"
سیاست اجتماعی و خانواده
حوزه های تخصصی:
"خانواده مهمترین منبع تامین امنیت و سلامت برای افراد جامعه و در عین حال عمده ترین عرصه ایجاد انواع مشکلات اجتماعی است. در این مقاله روند تغییرات سیاست گزاری های اجتماعی در زمینه ارائه خدمات به خانواده بررسی شده است. از این گذشته با مروری بر برخی مشکلات خانوادگی از جمله خشونت علیه زنان و کودکان، سیاستهای اجتماعی در این موارد نیز ارایه شده و مورد بحث قرار گرفته اند.
"
مقایسه سازگاری اجتماعی مادران با و بدون فرزند دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" چکیده
مقدمه: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه این بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تاثیر منفی دارد یا نه ؟
روش: این پژوهش یک مطالعه مورد-شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونههای این تحقیق شامل 80 نفر، (40 مادر دارای فرزند عقب مانده ذهنی) و (40 مادر دارای فرزند عادی که در مدارس راهنمایی مشغول به تحصیل بودند) است.
در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپیکل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی میکند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0 p < ).
آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر میرسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری داشتند. "
سلامت روانی در خانواده خلبانان نظامی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: یکی از بزرگترین منابع تنیدگی در زندگی مدرن، تنیدگی شغلی است. خانواده نیز به عنوان واحد بنیادی و اساسی جامعه از تاثیرات منفی تنش شغلی بینصیب نیست. از جمله مشاغلی که با تنیدگی زیاد در ارتباط است، حرفه خلبانی است. بر این اساس، این تحقیق به مقایسه سطح سلامت روانی خانواده خلبانان نظامی با افراد عادی پرداخته است.
روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری شامل 30 خانواده خلبان نظامی (30 همسر، 47 دختر، 39 پسر؛ در مجموع 116 نفر) و 30 نفر از همسران افراد عادی بود. ابزار مورد استفاده پرسشنامه SCL-90-R و پرسشنامه مشخصات فردی و خانوادگی بوده است. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: مقایسه نتایج سطح سلامت روانی در همسران خلبانان نظامی و افراد عادی نشاندهنده آن است که بین این دو گروه از نظر شکایتهای جسمانی، وسواسی- اجباری، حساسیت در روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی و روانگسستگی تفاوت معنادار وجود دارد (بین 05/0> p تا 01/0> p ). مقایسه سطح سلامت روانی همسران با فرزندان خلبانان نظامی نیز بیانگر تفاوت معنیدار (از 05/0> p تا 01/0> p ) بین آنها از نظر شکایتهای جسمانی، وسواسی- اجباری، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی و روانگسستگی است.
نتیجهگیری: وجود تفاوت معنیدار از نظر سلامت روانی بین همسران خلبانان با همسران افراد عادی نشاندهنده تاثیر تنیدگیهای شغل خلبانی در خانواده است. این نتیجه، توجه بیشتر مسئولین نسبت به آثار و پیامدهای نامطلوب تنیدگیهای شغلی به ویژه تنیدگیهای شغل خلبانی روی خانواده را گوشزد مینماید. "
مقایسه انگ بیماری روانی در خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی عمده بدون خصایص روانپریشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: این مطالعه، با هدف مقایسه انگ بیماری روانی و عوامل مرتبط با آن، در خانواده های بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی عمده بدون خصایص روانپریشی، مطابق معیارهای DSM – IV – TR انجام شد.
روش بررسی: مطالعه مقطعی- مقایسه ای حاضر با استفاده از روش نمونه گیری موارد در دسترس درمانگاه و بیمارستان روانپزشکی رازی و با انتخاب 40 نمونه از هر گروه اجرا گردید. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسشنامه 34 سئوالی خوداجرا بود، که در مطالعات پیشین دارای اعتبار شناخته شده و جهت بررسی انگ زدن طراحی شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که 45 درصد از افراد گروه اسکیزوفرنیا و 5/32 درصد از افراد گروه افسردگی عمده بدون خصایص روانپریشی، مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفته اند. در گروه اسکیزوفرنیا بین مدت بیماری فرد، دفعات بستری شدن او و مورد تبعیض و تمسخر قرار گرفتن، رابطه آماری معنادار وجود داشت. همچنین در گروه اسکیزوفرنیا بین تشخیص بیماری و مخفی نگه داشتن بیماری فرد توسط خانواده ارتباط آماری معنادار بود .
نتیجه گیری: نیمی از خانواده های بیماران روانی مورد تمسخر قرار می گیرند، و به علت انگ بیماری روانی احساس ناراحتی و شرم می کنند. میزان انگ با نوع بیماری ارتباط دارد. استفاده از آموزش روانی خانواده ها و نیز آموزش در سطح جامعه در بالا بردن سطح آگاهی و کاهش انگ بیماری روانی می توانند مؤثر باشد. "
مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
پیشگیری اولیه از اعتیاد مبتنی بر خانواده
حوزه های تخصصی:
"مداخلات پیشگیرانه با هدف کاهش تقاضا یعنی ایجاد نوعی مصونیت ذهنی و روانی و ایمن سازی درونی شخص در برابر مواد مخدر، انتظارات و امیدواری های بسیاری را در عرصه مواد غیر قانونی و تقلیل تقاضا به وجود آورده است. مطالعات نشان داده اند که مداخلات پیشگیری از سوء مصرف مواد می تواند مهارت های والدین و ارتباطات خانوادگی، از جمله افزایش رضایت والدین، کاهش تنبیه های سخت و افزایش روش های کنترل به شیوه صحیح، را بهبود بخشد و رفتارهای انحرافی جوانان را نیز، که معمولا همراه با سوء مصرف مواد و جنایت های مرتبط با مواد است، کاهش دهد.
این مقاله تلاش دارد تا با بررسی تجارب و دستاوردهای علمی در زمینه پیشگیری اولیه در برنامه های کاهش تقاضا، راهکارهای مشخص را برای برنامه های پیشگیری در ایران ارائه کند.
"
"سنجش اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظری شهرستان فریدن در سال تحصیلی 85 - 84 "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین میزان اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظری شهرستان فریدن وتعیین سهم هریک از عوامل سلامت روانی(عدم وجود نشانه های جسمی، اضطراب، ناسازگاری اجتماعی وافسردگی)، مشخصات فردی وجمعیت شناختی،عوامل خانوادگی وعوامل مربوط به مدرسه و همسالان در پیش بینی اعتیاد پذیری دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظری شهرستان فریدن بود. نمونه پژوهش عبارت بود از مجموع دانش آموزان 10 کلاس ازدبیرستانهای پسرانه دوره متوسطه نظری شهرستان فریدن که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده از بین 50کلاس این شهرستان در سال تحصیلی85-84 انتخاب شدند(232=N). برای ارزیابی سلامت روانی از فرم 28 سؤالی پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ)، برای اندازه گیری استعداد اعتیاد ازخرده مقیاس استعداد اعتیادِ پرسشنامه سنجش اعتیاد و برای سنجش مشخصات فردی وجمعیت شناختی ، عوامل خانوادگی وعوامل مربوط به مدرسه و همسالان از 3 پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 8/63 % دانش آموزان پسر دوره متوسطه نظری شهرستان فریدن استعداد بسیار کمی برای ابتلا به اعتیاد دارند(نمرات 18-1)، 20 % آنها استعداد کمی برای ابتلا به اعتیاد دارند(نمرات 20-19)، 1/ 8% آنها استعداد متوسطی برای ابتلا به اعتیاد دارند(نمرات 22-21)، 7/5% استعداد زیادی برای ابتلا به اعتیاد دارند (نمرات 24-23) و 4/2% آنها استعداد بسیار زیادی برای ابتلا به اعتیاد دارند(نمره 25 و بالاتر). نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان دادکه سلامت روانی می تواند به طور معنی داری استعداد اعتیاد دانش آموزان پسردوره متوسطه نظری را پیش بینی کند(0/00 (P=، اما اضافه شدن هریک از متغیرهای مشخصات فردی و جمعیت شناختی، عوامل خانوادگی و عوامل مربوط به مدرسه و همسالان به معادله باعث افزایش معنی دار قدرت پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان پسردوره متوسطه نظری نمی شود
تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: عقب ماندگی ذهنی علاوه بر شیوع قابل توجه، با نقصان رشد در ابعاد مختلف جسمانی، روانی، تکاملی، اجتماعی و تربیتی همراه بوده و می تواند تاثیرات نامطلوبی بر ساختار و عملکرد خانواده داشته و باعث تجربه این تنش ها به صور مختلف توسط پدر و مادر شود. از آنجا که بررسی ها و نتایج حاصل از آنها می تواند در شناخت این مشکلات و حتی نحوه چگونگی اداره آنها کمک موثری باشد، لذا، این تحقیق کیفی به توصیف ساختار تجربیات مادران این کودکان، و به معانی که آنها از داشتن یک کودک عقب مانده ذهنی دارند پرداخته است.
روش بررسی: برای توصیف تجربه مادران از تحقیق کیفی به روش پدیده شناسی برای جمع آوری داده ها و آنالیز آن استفاده شد. در این مطالعه با نمونه گیری هدفمند 12 مصاحبه باز با مادران دارای یک کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شاغل به تحصیل در مدرسه استثنایی آموزش و پرورش به عمل آمد. مصاحبه ها ضبط شد و عینا بصورت دست نوشته هایی درآمد و با روش کولازی آنالیز شد.
یافته ها: از میان 336 جمله با معنی (مضمونی) 6 مضمون اصلی بدست آمد که عبارتند از: برخورد با ناتوانی تکاملی کودک، احساسات منفی، کودک محور سلامتی و ناسلامتی مادر، عدم توانایی در مدیریت خود و کودک (مستاصل شدن مادر)، حمایت همسر، خانواده و دیگران، مبهم بودن آینده (قدم در تاریکی برداشتن).
نتیجه گیری: تجربیات مادران از داشتن کودک عقب مانده ذهنی نشان می دهد که آنان کودکشان را نعمت و امانت الهی می دانند و برای پذیرش و سازگاری با وجود او تنها به خدا توکل دارند و از منابع حمایتی مناسب و اثربخشی برخوردار نیستند. بعلت تقبل مسوولیت بیش از اندازه در طول زندگی از جان مایه می گذارند که نتیجه آن تحمل استرس زیاد، احساس ناامیدی، غم و اندوه و درک ابهام آمیز از آینده کودک و خود است. ایفای نقش اول در حمایت همه جانبه کودک موجب غفلت آنان از خود در همه ابعاد جسمی، روحی، روانی و اجتماعی شده است.
"
بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانوادههای ساکن در شهر اردبیل
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: یکی از پدیدههای خانوادگی که امروزه مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است مساله اعمال خشونت در خانواده ها است بنابراین هدف اصلی مطالعه حاضر دستیابی به میزان خشونت مردان علیه زنان در میان خانوادههای ساکن در شهر اردبیل و متغیرهای مرتبط با آن بوده است.
مواد و روش ها: برای رسیدن به اهداف مطالعه، 400 خانواده (دارای زن و مرد) با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. با توجه به ماهیت موضوع از روش تحقیق زمینهیابی و همبستگی استفاده شده است و ابزارهای جمعآوری اطلاعات نیز شامل آزمون های زیگموند و اسنیت برای سنجش اضطراب و افسردگی، آزمون جرأتورزی کمبریل و ریجی و آزمون 57 سوالی آیزنگ و پرسشنامه محقق ساخته بوده است.
نتایج: نتایج مطالعه نشان میدهد که خشونت روانی در 5/55 درصد، خشونت اجتماعی در30 درصد و خشونت فیزیکی در 5/28 درصد خانوادهها وجود دارد. همچنین خشونت مردان علیه زنان با برخی متغیرهای جمعیتشناختی چون تحصیلات بانوان، طبقه اجتماعی خانواده، میزان درآمد و سواد مردان و متغیرهای روانشناختی چون اضطراب، افسردگی جرأتورزی زنان و مردان ارتباط دارد.
بحث: با توجه به نتایج مطالعه ضروری است خانوادهها با راه های کنار آمدن با چالش های زندگی آشنا شوند تا بتوانند با کنترل خشم و اضطراب و افسردگی، آرامش را جایگزین خشونت و دیگر حالات هیجانی در خانواده نمایند.
"
تحلیل روان شناختی ترسیم خانواده کودکان خانوادههای عادی و تک والدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده در کودکان10-5 ساله ی خانوادههای تک والدی و عادی بود.روش کار: در این پژوهش توصیفی پس رویدادی که در بهار 1387 انجام گرفت، 160 دختر و پسر 5 تا 10 ساله پیشدبستانی و دبستانی شهر سنندج که شامل 60 کودک دوره ی قبل از دبستان و 100 کودک دوره ی دبستانی مورد مطالعه قرار گرفتند. نیمی از کودکان از خانوادههای تک والدی و به روش نمونه گیری سیستماتیک داخل خوشه ها انتخاب شده بودند آزمودنی ها توسط آزمون ترسیم خانواده ی کرومن مورد سنجش قرار گرفتند. آنها در ترسیم نقاشی خانواده آزاد بودند و اطلاعات آن ها محرمانه ثبت و نگهداری گردید. روشهای اطلاعات به دست آمده با استفاده از شاخص های توصیفی مانند جدول فراوانی و میانگین و آزمون های استنباطی مانند مجذور خی، t وابسته و کولموگراف اسمیرنوف مورد تحلیل قرا گرفتند. یافتهها: کودکان خانوادههای تک والدی بیشتر از کودکان خانوادههای عادی در ترسیمهای خود به واکنشهای عاطفی نسبت به خانواده از جمله حذف خود و اعضای بدن (001/0=P)، ترسیم والدین با فاصله (017/0=P)، تنوع رنگ کمتر (001/0= P) و حذف یکی از والدین شان (001/0=P) میپردازند. نتیجهگیری: از نقاشی کودکان میتوان به عنوان ابزاری جهت سنجش برخی ویژگی های شناختی عاطفی کودکان تک والدی استفاده کرد.
"
باورهای هذیانی در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا، خویشاوندان سالم آنها و آزمودنی های بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این مطالعه گروهی از بستگان درجه اول و سالم مبتلایان به اسکیزوفرنیا از نظر فراوانی باورهای هذیانی و ابعاد این باورها (میزان ناراحتی، اشتغال ذهنی به این باورها و اطمینان به آنها) بررسی و با دو گروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و یک گروه شاهد سالم مقایسه شدند.
روش: برای انجام این تحقیق 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا، 35 نفر از اعضای درجه اول و سالم خانواده های این بیماران و 35 نفر از افرادی که سابقه هیچ گونه بیماری اعصاب و روان نداشتند (به عنوان گروه شاهد سالم) همکاری کردند. در این سه گروه، شیوع باورهای هذیانی و ابعاد آنها بر اساس پرسشنامه هذیان پیترز و همکاران (PDI-40)؛ و سلامت روان بر اساس پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) بررسی شد.
یافته ها: شیوع باورهای هذیانی در گروه افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر بود، ولی شیوع آن در دو گروه اعضای خانواده بیماران و جمعیت عادی تفاوت معناداری نداشت. در مورد شدت ابعاد باورهای سایکوتیک، در حالی که نمرات گروه مبتلایان به اسکیزوفرنیا بسیار بیشتر از گروه شاهد سالم بود، ولی با گروه خانواده بیماران تفاوت معناداری نداشت. در ضمن میزان اطمینان به افکار سایکوتیک در گروه خانواده بیماران بیشتر از گروه شاهد سالم بود.
نتیجه گیری: وجود باورهای هذیانی در افراد سالم خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اطمینان بیشتر این افراد به این باورها (نسبت به گروه شاهد سالم) ممکن است وجود پیوستاری سایکوز را مطرح کند، هر چند تایید این موضوع نیازمند مطالعات بیشتر است.
تاثیر و نقش نگرش فرهنگی جامعه، نهاد خانواده و توسعه ارتباطات در گرایش زنان به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"از آنجایی که امروزه حضور زنان در اجتماع به لحاظ بهره مندی جامعه از توانمندیهای آنان و برخورداری ایشان از امکانات جامعه در جهت رشد و تعالی فرد و اجتماع پسندیده است؛ لذا زمینه های تسهیل مشارکت زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی در تسریع فرآیند توسعه و فضاسازی فرهنگی در عرصه جهانی و تحقق عدالت اجتماعی امری ضروری به نظر می رسد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر نگرش فرهنگی جامعه، نهاد خانواده و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) در گرایش زنان به آموزش عالی بوده است.
طرح تحقیق توصیفی از نوع علی – مقایسه ای و ترکیبی از کمی – کیفی بود. به این منظور از میان کلیه دانشجویان دختر دانشگاههای دولتی اصفهان به طور تصادفی ساده متناسب با حجم تعداد 206 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 38 سوالی و مصاحبه نیمه سازمان یافته بود. روایی پرسشنامه بر اساس نظرات پنج متخصص دانشگاهی سنجیده شد و پایایی آن با کمک ضریب آلفای کرونباخ 0.93 برآورد گردید. داده ها با استفاده از تکنیکهای آماری t تک متغیره و تحلیل واریانس دو طرفه(مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج نشان داد که نگرش فرهنگی جامعه، نهاد خانواده و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از سطح متوسط در گرایش آنها به آموزش عالی موثر بوده است. بدین معنا که ارتقا سطح فرهنگی جامعه(عمدتا خانواده ها) و اصلاح نگرش رهبران جامعه و نیز توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات زمینه های گرایش بیشتر زنان به آموزش عالی را فراهم ساخته است. بنابراین لازم است سیستم آموزش عالی کشور در توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) محدودیتی بین زن و مرد قایل نشود. در پایان توصیه هایی ارایه شده است از جمله تداوم حمایت مدیریت کشور و سیستم آموزش عالی در فراهم سازی زمینه های ارتقا علمی زنان در کشور"
بررسی زمینههای پیشاعتیادی معتادان و مقایسه آن با افراد سالم غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
"بهمنظور بررسی تفاوت زمینههای مستعدکننده اعتیاد در افراد سالم و معتاد از دو گروه مطالعه (معتادان) و مقایسه (افراد سالم) استفاده شد. آزمودنیهای شرکتکننده در پژوهش 400 نفر بودند که 200 نفر آنها را معتادان مراجعهکننده به مرکز بازتوانی معتادان ارومیه و 200 نفر آنها را افراد سالم شهر ارومیه تشکیل میدادند. نمونه معتادان بهصورت نمونه تصادفی ساده و نمونه افراد سالم بهصورت غیرتصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنیها مرد و تحصیلات حداقل پنجم ابتدایی به بالا داشتند. دادهها با پرسشنامه 70 سؤالی محققساخته که اعتبار و پایایی آن مطلوب برآورد شد، جمعآوری گردید و در یک طرح علیـ مقایسهای با آزمون آماری t تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد، زمینههای پیشاعتیادی معتادان (خصوصیات شخصیتی، روابط خانوادگی، شیوه زندگی، عقاید) بهطور معناداری متفاوت از افراد سالم است. لذا وجود زمینه و استعداد ویژه برای قبول و مصرف مواد مخدر ضروری است و لازم است، اقدامات پیشگیرانه از زمان کودکی و از درون نظام خانواده آغاز شود و در درمان بیماران معتاد علاوه بر جنبه جسمی به جنبههای روانشناختی و اجتماعی تخریب یافته، برای کسب بهبودی، توجه اکید شود.
"
رابطه هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن مثبت و منفی کار ـ خانواده و خانواده ـ کار در کارخانجات و صنایع کوچک شهرستان نائین
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن کار ـ خانواده و خانواده ـ کار در کارخانجات و صنایع کوچک شهرستان نائین می باشد. سرریز شدن از کار به خانواده و خانواده به کار به این موضوع اشاره داردکه عوامل مربوط به کار تا چه اندازه بر محیط خانواده و نیز عوامل مربوط به محیط خانواده تا چه اندازه بر محیط کار تاثیر می گذارند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. در این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مجموع 1568 نفر، 310 نفر براساس جدول کوهن به نقل از حسن زاده (1387)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق دو پرسشنامه است. پرسشنامه سرریز شدن کارـ خانواده و خانواده ـ کار گرزیواکز و همچنین مارکز (2000) و پرسشنامه هوش هیجانی بارـ اون (1997). برای تجزیه و تحلیل داده ها از سه روش ضریب همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون همزمان و ضریب رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که بین هوش هیجانی با پدیده سرریز شدن منفی کارـ خانواده و خانواده ـ کار رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0P<). یعنی هر چه هوش هیجانی بالاتر باشد، سرریز شدن (تعارض) منفی کارـ خانواده و خانواده ـ کار کمتر و تعارض مثبت کارـ خانواده (05/0P<) و خانواده ـ کار (01/0P<) بیشتر خواهد بود.
"
ارزیابی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند مبتنی بر نظر مصرف کننده(شش طبقه محصول مصرفی در فروشگاه رفاه سطح شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر عوامل خانوادگی در پایین بودن آمار طلاق در شهرهای یزد، اردکان و میبد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمار طلاق در کشور روز به روز رو به افزایش است و این معضل بزرگ اجتماعی مانند موریانه پایه های خانواده را فرو می ریزد
به گونه ای که در هیچ زمانی مانند عصر حاضر بشر دچار خطر انحلال کانون خانواده و آثار سو ناشی از آن نبوده است. اگر جامعه
ای به سوی افزایش طلاق رود، حتما در آستانه بحران قرار می گیرد، لذا جامعه باید در اندیشه کاستن از تعداد طلاق باشد. باید با
الهام از زندگی های فرو پاشیده چنان اقدام کرد که علل وعوامل اساسی طلاق به کلی نابود شوند. در این راستا، با توجه به پایین
بودن آمار طلاق در استان یزد، این مقاله از بعد خانوادگی به بررسی موضوع می پردازد و سعی دارد مشخص نماید تا چه حد
عوامل خانوادگی در پایین بودن آمار طلاق در شهر های یزد، اردکان، و میبد نقش داشته است.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و
جامعه آماری آن مشاورین خانواده و قضات خانواده شهرهای یزد، اردکان و میبد می باشد. برای انتخاب نمونه از مشاورین خانواده
تعداد 10 نفر مشاور خبره و با تجربه از شهرهای مذکور به صورت هدفمند انتخاب شدند. لکن به دلیل کم بودن قضات، هر چهار
قاضی خانواده موجود در این شهر برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده
شد، و با روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش مشخص نمود عوامل خانوادگی شامل
اعتقادات مذهبی، مداخله بزرگان فامیل، وابستگی زن به شوهر، الگو پذیری دختر از مادر، عدم حمایت خانواده از طلاق و حمایت
اقتصادی والدین در پایین بودن آمار طلاق در شهرهای یزد، اردکان و میبد موثر بوده است.
کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم
حوزه های تخصصی:
بخش قابل توجهى از مباحث جامعهشناسى خانواده به موضوع کارکردهاى خانواده اختصاص یافته است. مسئلهى مهم براى جامعهشناسان، تبیین چرایى و چگونگى ایفاى کارکردهاى اجتماعى توسط نهاد خانواده است؛ اما این موضوع، مانند بسیارى از موضوعات دیگر، پیوندى ناگسستنى با مواضع ارزشى و ایدئولوژیک افراد و دیدگاههاى گوناگون دارد. مقاله حاضر درصدد مقایسه دیدگاههاى دو مکتب مختلف، یعنى مکتب «فمینیسم» و مکتب «اسلام»، راجع به کارکردهاى خانواده است؛ و از میان کارکردهاى متعدد خانواده به مهمترین آنها، یعنى تولیدمثل، حمایت و مراقبت، جامعهپذیرى، تنظیم رفتار جنسى، عاطفه و همراهى، کارکردهاى اقتصادى و تربیت دینى پرداخته است. نتیجهى حاصل از این مقایسه به طور مختصر آن است که بیشتر رویکردهاى انتقادى وگاه افراطى فمینیسم، با رویکردهاى اسلامى ناسازگار است که ازجمله مىتوان به تعارض این دو دیدگاه در زمینههاى تولیدمثل، مادرى کردن، جامعهپذیرى نقشهاى جنسیتى، الگوهاى رفتار جنسى، طرق ارضاى نیازهاى عاطفى، کارکردهاى اقتصادى و تربیت دینى در خانواده اشاره کرد. این امر درحقیقت از مواضع ارزشى و تعاریف بسیار متضاد این دو مکتب راجع به مبانى و اصول عامّى همچون عدالت، برابرى، آزادى، استقلال، ستم و تبعیض نشأت مىگیرد.
بررسی تاثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
" عنوان پژوهش حاضر «بررسی تاثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی89-1387» است. هدف این پژوهش شناخت عوامل تاثیرگذار بر ارزشهای خانواده در بین دانشجویان و دستیابی به یک الگوی نظری تحلیلی استاد با استعانت از نظریه های مرتبط، عوامل مهم و اثرگذار مورد بررسی قرار می گیرد.
پژوهش حاضر با طرح پرسشهایی، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است.نمونه مورد مطالعه 384 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن هستند که با روش نمونه گیری طبقه بندی شده متناسب با حجم و در نهایت با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شده اند.
نتایج این پژوهش بر وجود یک الگوی رابطه آماری معکوس در بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته حکایت دارد. به عبارت دیگر رابطه معنی دار و معکوسی بین متغیر های مستقل شامل دسترسی دانشجویان به اینترنت، استفاده بیشتر دانشجویان از اینترنت، میزان وابستگی آنها به اینترنت، محیط تعاملی اینترنت، فضای صمیمیت، روابط احساسی، وارد شدن دانشجویان در بحث و مناظره گروهی، پذیرفته شدن آنها در محیط تعاملی اینترنتی، احساس رضایتشان از گمنام بودن در اینترنت، میزان اطلاع خانواده در مورد استفاده فرزندان از محیط های اینترنتی با متغیر وابسته ارزش های خانواده وجود دارد."
جایگاه خانواده در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۶
حوزه های تخصصی:
در مقاله زیر روند سست شدن ارکان خانواده در غرب بخصوص آمریکا بازکاوی شده و عوامل منجر به تغییر در این نهاد اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. مینتز و کلوگ در این مقاله، افول الگوهای سنّتی خانواده، کنار رفتن ارزش های خانوادگی، تغییر در وظایف اعضا و شاغل شدن مادران، آزادی در روابط جنسی و معمول شدن طلاق را ناشی از تغییر در ارزش ها و هنجارهای اجتماعی دانسته اند که سرمنشأ این تغییر عبارت است از: رشد اقتصادی و ظهور نحله های فلسفی که بر خود تأکید می کردند. این دو عامل ابتدا در ادبیات و رمان ها و مجلّات و سپس در سینما و فیلم ها تأثیر گذاشته و آنها نیز به نوبه خود ارزش های خانوادگی را مورد هدف قرار دادند.