مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اسماء الهی
میزان انطباق دیدگاه ابن عربی در مظهریت تام خلیفةالله با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم جایگاه ویژه ای برای انسان قائل است که دیگر مخلوقات از آن بیبهره اند. ازجمله مقام خلیفةاللهی است که حتی ملائکه، امکان دستیابی به این مقام را ندارند. یکی از پرسش های اساسی دراین باره آن است که چرا و چگونه انسان میتواند به این مقام بار یابد؟
قرآن با اشاره به تعلیم اسمای الهی به آدم×، شایستگی او را برای خلافت بیان میکند. ابن عربی با طرح مسئله مظهریت تامه خلیفةالله به تبیین سرّ خلافت پرداخته است.
در این مقاله، پس از بررسی آیات قرآن در مورد خلافت آدم و تبیین دیدگاه ابن عربی در بحث مظهریت تام خلیفةالله، به مقایسه این دو، میزان همخوانی ایده ابن عربی با قرآن پرداخته میشود.
ماهیت و قلمرو علمالأسماء(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ماهیت و قلمرو دانشی می پردازد که در قرآن از آن به «علم الأسماء» تعبیر شده است. این تحقیق به شیوة توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است. فراگیری این علم، علت برتری انسان بر فرشتگان و نشانة شایستگی او برای خلافت خداوند در زمین است. فرشتگان توان فراگیری کامل این دانش را نداشتند و بدین علت بر عظمت مقام حضرت آدم(ع) اعتراف کردند. دیدگاه های مختلفی در تبیین این دانش ارزشمند بیان شده است؛ اما این تحقیق به این نتیجه رسیده است که علم الأسماء، شناخت تمام اسماء و صفات حسنای خداوند متعال است؛ البته در محدوده ای که برای غیرخداوند میسر است. این دانش حضوری است و شامل حقایق ملکوتی و شناخت جهان مادی می شود؛ اما با توجه به اقتضائات جهان مادی، صاحب آن از وحی و دیگر شیوه های دریافت علوم الهی بی نیاز نیست. این علم به حضرت آدم(ع) اختصاص نداشته؛ بلکه پیامبران و ائمه(ع) نیز از آن برخوردار بوده اند.
ماه و انسان کامل در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ذهن و زبان ابن عربی، عدد رمزی 28 متأثر از 28 منزل ماه(قمر) بازتاب گسترده ای داشته، به گونه ای که بسیاری از اجزای تفکر وی در تبیین مراتب وجود و درجات آن را تحت شعاع قرار داده است. ابن عربی در پاره ای از آثار خود به رموز این عدد و جلوه های ظهور آن در مراتب انسانی، فلکی و الوهی پرداخته است. مهم ترین بازتاب آن در فصوص الحکم است که در 28 فص مطابق با مراتب الوجود ترتیب یافته است. از آنجا که مراتب وجود بر محور انسان الهی خاص هر مرتبه که مظهر یکی از اسماء الهی است می گردد، توجه به رابطه آن انسان کامل با مرتبه ای که در آن واقع شده، حائز اهمیت است. در این میان، معلومات کیهان شناسی خاص ابن عربی و مناسبات محاسبه شده مربوط به جهان حروف و اعداد، وضعیت ویژه ای پدید آورده است. این نوشته یکی از جهات محاسباتی عددی و حروفی ابن عربی را ذیل بحث مقابله ماه و انسان کامل پیگیری کرده است.
پیوند اسماء الهی با مضامین آیات در سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث اسماء و صفات الهی از دیرباز تاکنون مورد توجّه متکلّمان و مفسّران بوده است. در قرآن، این اسماء بسیار فراوان دیده می شود و بسیاری از آیات آن، به یک یا دو اسم خداوند ختم شده اند. این مقاله درصدد است تا با روش کتابخانه ای و با نگرشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع تفسیری فریقین، ارتباط میان اسماء مذکور در پایان آیات را، با محتوای آیات در سورة آل عمران مورد ارزیابی قرار دهد. از این رو، اسماء مزبور با استناد به کتاب «رسائل توحیدی علاّمه طباطبائی» پیکربندی شده است و با تقسیم بندی آنها به دو دستة اصلی و فرعی، آیات مربوط به هر یک، ذیل آن ذکر و بررسی شده است. رهیافت اساسی این پژوهش آن است که با توجّه به اتّفاق اساطین علوم قرآن، مبنی بر توقیفی بودن چینش کلمات در قالب آیات، ارتباط وثیقی میان این اسماء با محتوای آیات وجود دارد و انحاء ارتباطی میان آنها به چند صورت نمود یافته است که عبارتند از: ارتباط با آیة خود، پیوند با دو آیه قبل و بعد، و ارتباط با محتوای کلّی چند آیه و یا معنای کلیدی سوره. در پیوند اسماء با آیه خود و با دو آیه قبل و بعد، سه وجه ارتباطی پیوند با صدر، میانه و ذیل آیات برقرار است و در 2 مورد اخیر، یعنی پیوند با محتوای کلّی چند آیه، یا معنای کلیدی سوره، مهم ترین مسئلة دینی، یعنی نفی الوهیّت از غیر خداوند در سورة آل عمران مطرح شده است و پیوند این مسئله با اسماءِ فردِ مذکور در پایان آیات، در اسم علیم منحصر می شود.
بررسی تحلیلی ترجمه پذیری اسماء الهی در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» با استناد به ترجمة آندره شوراکی و کازیمیرسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّه پردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راه های آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس می پردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمه ای نادرست از اسماء الهی می تواند ذهن خواننده را تحت تأثیر قرار دهد و تصوّری غلط و مبهم از خداوند در او ایجاد نماید. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی تحلیلی مقایسه ای ترجمة اسماء خداوند در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» از سوی آندره شوراکی و کازیمیرسکی، به ترجمه پذیری ویا ترجمه ناپذیری آن بپردازیم. به منظور نیل به این مقصود، با استناد به کتب لغت، تفسیر و لغت شناسی، و با عنایت به تفاوت های ظریف معنایی واژگان از منظر ریشه شناسی و زبانشناسی، برآنیم تا به بررسی و تحلیل معادل های انتخابی این دو مترجم بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که در بیشتر معادل گزینی ها، توجّه کافی به ریشه و معنای صحیح اسماء الهی صورت نگرفته است و ترجمة تفسیری و یا اضافه کردن یک قید و یا صفت تأکیدی به معادل انتخابی در زبان مقصد، می تواند به عنوان راهگشایی در درک ترجمه دقیق اسماء الهی پیشنهاد شود.
ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران در ذیل آیات مختوم به دو اسم «رحمن و رحیم»، «حی و قیوم»، «عزیز و حکیم»، «غفور و رحیم»، «سمیع و علیم»، «عزیز و ذوانتقام» و «واسع و علیم» پرداخته است. با نظرداشتِ توقیفی بودن ترتیب و نظم کلمات در قالب آیات قرآن و نیز تنظیم آیات در درون سوره ها، ارتباط و همخوانی اسماء الهی با مضامین آیات امری انکارناپذیر است. این ارتباط به چند صورت نمود یافته است که عبارتند از: «ارتباط با خود آیه»، «پیوند با آیه قبل یا آیه بعد»، «ارتباط با دو آیه قبل و بعد» و «ارتباط با محتوای کلی چند آیه». در سه مورد نخست، ممکن است ارتباط با صدر، میانه و ذیل آیات برقرار باشد و در مورد «ارتباط با محتوای کلی چند آیه»، نفی الوهیت از غیر خداوند که مهم ترین مسئله دینی است، در سوره آل عمران مطرح شده است و اسماء حیّ، قیوم، عزیز و حکیم با آن پیوند خورده است.
بررسی خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی از منظر امام خمینی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۷
31 - 60
حوزه های تخصصی:
از منظر عرفای مسلمان، از جمله امام خمینی(ره)، خلق و تدبیر عالم هستی، ناشی از تجلیات و جلوه های خاص اسماء و صفات گوناگون خداوند است. مقاله حاضر با هدف تبیین خلق و تدبیر عالم هستی از دیدگاه امام خمینی(ره)، با استناد به آثار مکتوب ایشان و با روش توصیفی - تحلیلی با محوریت نظریه حدوث اسمی، طبق مبانی عرفانی امام خمینی(ره) بحث کرده است. دیدگاه حدوث اسمی، از جمله نظریات مطرح در بحث حدوث و قدم عالم از سوی حکیم ملاهادی سبزواری است و بر اساس آن، در تعین احدیت که نخستین تعین ذات و مرتبه پیش از واحدیت است، اشیاء سابقه عدم و نیستی دارند. ماهیات و اعیان موجودات در مرحله اسماء و صفات و پس از تعین ثانی در مقام واحدیت ایجاد می شود. در این مقاله، خلق و تدبیر عالم هستی در پرتو نظریه حدوث اسمی، ثابت کرده که خداوند با تجلی در اسم «مبدع»، عالم هستی را ایجاد کرده است؛ یعنی عالم هستی با اسم آفریده شده است. ازاین رو، هر چیزى که در عالم طبیعت پدید می آید، حتماً اسماء الهی در آن نقش دارند. عالم با اسم «رب» آغاز شده است و بنا و تأسیس عالم هستی با اسم خداوند است. به همین دلیل، هر موجودی غیر از انسان کامل، در قلمروی تدبیر اسم خاص خداوند قرار دارد که از آن اسم، تعبیر به «رب» شده است و حق تعالی به لحاظ آن اسم در او نقش آفرینی و تصرف می کند
بررسی تفسیری رابطه اسماء الهی در پایان آیات سوره انفال با محتوای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
27-44
حوزه های تخصصی:
با توجه به توقیفی بودن ترتیب و نظم آیات در سوره ها، ارتباط و هم خوانی اسماء الهی با مضامین آیات امری انکارناپذیر است و آمدن آنها در فواصل آیات بر خلاف تصور برخی مغرضان، حکمت آمیز و همراه با دقّت و ظرافت است. دقّت در اسماء حسنای الهی در فواصل آیات سوره انفال، پیوند آنها با همان آیه، با آیه پیشین یا پسین و با محتوای کلی چند آیه و موضوع محوری سوره به خوبی روشن می شود. موضوع محور ی سوره انفال جهاد در راه خدا و امدادهای الهی نسبت به مومنان است و اسماء حسنای الهی در فواصل آیات نیز با آن مرتبط است، برای نمونه اسم های «عزیز و حکیم» چهار بار در فواصل آیات این سوره تکرار شده است و اشاره به این دارد که خدای متعال به عزتش مومنان مجاهد را یاری داده و به حکمتش یاری خود را به طرز مناسب عملی می نماید؛ نیز وصف «شدید العقاب» چهار بار در این سوره تکرار شده که در برخی موارد تهدیدی برای کافران لجوج و در برخی موارد هشدار به مومنان است که نصرت الهی برای آنها مشروط است. دو وصف «سمیع و علیم» نیز چهار بار آمده و ناظر به آن است که خدا صدای استغاثه مجاهدان مخلص را شنوا است و از صدق نیت و اخلاص آنها آگاه و مطابق نیات و میزان اخلاص و اندازه پایمردی و استقامت آنان، با آنها رفتار خواهد کرد؛ زیرا معیت خدای متعال پاداش صابران است .
مبانی اسمائی در تحول خصلت ها در ادوار تاریخی هنر و معماری در تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
مطالعه نوسان ارزش ها درعلوم مختلف در طول تاریخ تکامل و زوال تمدن ها صورت گرفته است. چنین مطالعه ای فواید ارزشمندی برای تفسیر آثار گذشته و ایده های جدید هنری دارد و علی رغم تنوع بررسی آن در غرب در کشور ما رایج نیست. مطالعه تاریخ بدون نفوذ به لایه های ارزشی عمیق درونی آن ها - چنانکه امروز رواج یافته است - تنها باستان شناسی کالبدی و کم فایده ا ی خواهد بود. در غرب روش ها و مبانی گسترده ای برای معنایابی ادوار تاریخی پیشنهاد شده است: در برخی روش های مارکسیستی نوعی مسیر جبری– تاریخی و مسیر قطعی و یک سویه ای برای تمدن مطرح گردیده، لیبرال ها نیز مسیری آزاد و غیرقابل پیش بینی برای تمدن ها مطرح کرده اند البته نظریات علمی و تحلیلی تری بین این دو نظر وجود دارد ولی حتی منطقی ترین و بهترین این تحلیل ها، بستری جامعه شناسانه دارند و کمتر از منظر فلسفی عرفانی به این موضوع پرداخته اند. پیشنهاد این پژوهش افزودن مبانی عرفانی در زیر بناهای محتوایی این علوم و ارائه تفسیر اسمائی از تحولات تاریخی و شکل گیری گونه شناسی و سیر تحولات اجتماعی-اسمائی در طول تاریخ است. هدف تحقیق کمک به ارتقای هویتی در حوزه معماری اسلامی معاصر است و به این منظور مبنای عرفان ابن عربی که مستند به عرفان اسمائی بیان شده در قرآن می باشد، تبیین و با مرور تحلیلی و انتقادی در نظریه های جامعه شناسان غربی هنر و سنجش مطابقت آن ها با سیر تحولات معماری اسلامی، تلاش شده امکان تفسیر و سبک شناسی معماری سنتی بر اساس مبانی جامعه شناسی و با پشتوانه عرفان اسلامی بررسی گردد. این تحقیق با بررسی نظر جامعه شناسان معاصر چون لیجیتی، اسمیت، سروکین و... سعی کرده حکمت تاریخ هنر انسانی را در پرتو مبانی عرفان اسلامی و نظرات تحلیلی جامعه شناسی هنر تنظیم نماید. طبق نتایج به دست آمده برای ارائه تفسیر اسمائی و اجتماعی با رویکرد حکمی از سبک ها ی چهارگانه تاریخ معماری اسلامی ایران، ابتدا لازم است در یک بررسی تطبیقی نتایج کلی مطالعات جامعه شناسی تمدنی غرب درباره آن، مورد سنجش و انطباق قرار گیرد و پس از تطبیقات لازم و تبیین قابل اعتماد جامعه شناسانه، مورد سنجش عمیق تر معنایی-اسمائی قرار گرفته و ریشه ای ترین لایه تحولات تشریح گردد. به این ترتیب که در سیر تاریخی از سبک خراسانی تا اصفهانی تغییرات در میزان سادگی و تجمل معماری را بر اساس تغییرات مبنای قدسی و الهی و اجتماعی آن ها تفسیر نماید.
«دیگری» از نظرگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
29 - 46
حوزه های تخصصی:
هر چند موضوع «دیگری»، در بین اندیشمندان مسلمان به عنوان یک مسئله مستقل مطرح نبوده است لکن ظرفیت طرح این بحث بین همه نحله های فکری در جهان اسلام به ویژه عرفان وجود دارد. بر این اساس می توان برای نمونه پرسش از «دیگری» را به آثار ابن عربی به عنوان نماینده عرفان اسلامی عرضه کرد و مبانی فکری او را در این زمینه جستجو کرد. مبانی ای همچون بحث مظهریت اسماء الهی، گسترده پنداشتن عرصه سعادت و نیز دست-نیافتنی دانستن تمام حقیقت، که می تواند موضع این عارف نامور را در قبال «دیگری» روشن سازد. از مهمترین مبانی هستی شناسی ابن عربی در رویکردش نسبت به «دیگری»، بحث مظهریت اسماء و «دیگری» را از مظاهر اسماء الهی دانستن است. پرهیز از انحصارگرایی در باب حقانیت و «دیگری» را اهل سعادت و نجات دانستن نیز نگاه مثبت به «دیگری» را به دنبال دارد. تأکید ابن عربی بر ناآشکارگی حقیقت و عدم حضور آن نزد گروه یا فرقه ای خاص، جستجوی حقیقت در آیین «دیگری» را به دنبال خواهد داشت.
مقدمه ای بر نشانه شناسی و تجلیات هستی شناختی و رده شناختی اسماء الهی در جهان و انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی امکان دسته بندی و طبقه بندی اسماء الهی است. اسماء الهی مظاهر یا شاید بهتر است گفته شود فیوضات پروردگاری است که حالت هستی شناسانه دارند؛ لذا طبقه بندی آن ها می تواند در طبقه بندی های علوم و معارف تأثیر بسزایی داشته باشد. روش: روش این پژوهش کتابخانه ای و از نوع بنیادی است. ابزار آن، تفکر و مقایسه منابع و متون دینی با یکدیگر است. یافته ها: عالم صغیر و عالم کبیرِ مصطلح، دو عالم جداگانه نیستند و آن ها را مکمل هم می داند. تقسیم بندی نام های الهی و تجلیات هستی شناسانه فیوضات الهی بر خلق می تواند راهنمای خوبی برای فهم حقایق در جهان باشد. تقسیم اسماء الهی به صفات ثبوتیه و سلبیه، برحسب تکوین و تشریع، صفات خاص پروردگار و مشترک بین او و انسان، نام های مفرد و مرکب، اسماء دال بر واقعیت و اسماء دال بر فرایند از آن جمله است. اصالت/ارزش: باآنکه درمورد اسماء الهی در عرفان، خوارق عادات و بعضاً فلسفه مطالبی بیان شده است ولی از حیث طبقه بندی هستی شناسانه کاری اساسی صورت نگرفته است. این مقاله می تواند مدخلی برای تحقیقات بیشتر در این زمینه باشد.
بررسی صحت وجود نِسَب علمیه نزد ابن عربی با تکیه بر روایات معصومین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اسمای الهی و چگونگی ارتباط آن با ذات ربوبی از مسائل پیچیده ای است که همیشه ذهن اندیشمندان متألّه را به خود مشغول ساخته است. پیچیدگی این مسئله هنگامی مضاعف می گردد که با مسئله علم الهی به ذات خویش و پرسش هایی که در این حیطه مطرح است، آمیخته شود. پرسش هایی از این قبیل: اینکه آیا خداوند قبل از خلقت به خود علم داشته است؟ آیا علم خدا به خویش، مستلزم وجود نسبت و اضافه ای بوده است؟ تفاوت مبنای ظهور و خلق در اسماء الهی چیست؟ عرفای مسلمان همچون ابن عربی در پاسخ به این پرسش ها، نظریه نِسَب علمیه را مطرح کرده اند که به موجب آن، بین ذات الهی و اسماء، نسبت و اضافه ای دو طرفه ایجاد می شود. امّا در نگاه شیعی، هر کلامی که به غیر معصوم نرسد، خالی از لغزش نخواهد بود و کلام معصومین: یگانه مصداق کلام عاری از عیب است. بنابراین در این پژوهش، ابتدا دیدگاه نسب علمیه تبیین شده و پس از آن، در پرتو احادیث مورد واکاوی قرار گرفته است. در این پژوهش تطبیقی براساس تعارضاتی که روشن می شود، ابطال نظریه نسب علمیه اثبات می گردد. از مهمترین این تعارضات، تنافی نسب علمیه با بساطت و وحدت ذات الهی است.
بررسی معناشناختی و نسبت سنجی اسماء الهی در حوزه آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی، شناخت و نسبت سنجی اسماء الهی نقش بسزایی در فهم، ترجمه و تفسیر قرآن کریم دارد. در جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، هشت نام الهی حوزه آفرینش؛ صانع، خالق، فاطر، مبد ئ ، منشئ، بدیع، بارئ، ذارئ، مورد بررسی قرار گرفته تا بر پایه کاربست ها در شعر و نثر عرب، بافت زبانی و روابط هم نشینی و جانشینی در قرآن کریم، احادیث معصومان، سخن لغت شناسان و مفسّران، معنای دقیق و تفاوت های مفهومی و کاربردی آن ها نمایان شود. این نام ها همگی بر اصل مفهوم آفرینش دلالت دارند، ولی هریک ویژگی مفهومی و کاربردی خویش را دارا است. "صانع" سازنده با دقت، علم و مهارت است. "خالق" به معنای آفریننده بر اساس اندازه و تقدیر است و با ربوبیت و رزق پیوستگی دارد. "فاطر" به معنای پدیدآورنده ای است که نیستی را می شکافد و با توجه به هم نشین هایش بر قدرت و عظمت خداوند دلالت دارد. "مبدئ"، با توجه به مفهوم متقابل آن (معید)، بر آفرینش آغازین دلالت دارد. "منشئ" پدیدآورنده رفعت بخش است. "بدیع" بر نوآوری و بی نیازی آفریدگار از ماده و صورت پیشین دلالت دارد. "بارئ" آفریدگاری است که خود از هر عیب و نقص منزّه است و آفریدگانی به دور از عیب و ناراستی می آفریند. "ذار ئ " آفریدگارِ آفرینش پردامنه و پراکنده است. بی گمان لازم است تفاوت مفهومی این نام ها ، در ترجمه، تفسیر و استناد به آیات مورد توجه قرار گیرد.
الگوی مفهومی سازه تصور از خدا براساس اسماء الهی در آیات و روایات با نگاه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۲۷۵
11-22
حوزه های تخصصی:
«تصور از خدا» ازجمله موضوعات مهمی است که ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. تصور از خدا در هستی شناسی اسلامی محور دین داری افراد را تشکیل می دهد و عامل مهمی در شکل گیری و تحول باورهای مذهبی افراد تلقی می شود و از اساسی ترین جنبه های نظام اعتقادی افراد مؤمن می باشد. با توجه به تفاوت دیدگاه اسلام و روان شناسی از سازه تصور از خدا، بررسی آن براساس دیدگاه اسلام، ابعاد دیگری از سازه تصور از خدا را آشکار خواهد کرد. به این منظور، هدف پژوهش حاضر، بررسی سازه تصور از خدا براساس اسماء الهی در آیات و روایات است. اسم های الهی در قرآن کریم و روایت مشهور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جمع آوری گردید و با توجه به روش تحلیل محتوا و نظریه حوزه های معناشناسی از قبیل هم معنایی، چندمعنایی، حوزه واژگانی، شمول معنایی و تحلیل مؤلفه ای مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. در نتیجه مشخص گردید سازه تصور از خدا براساس اسماء الهی، دارای دو بعد ذات و فعل می باشد؛ بعد ذات شامل سه محور ذاتیه، جلالیه و تقدیسیه است و بعد فعل شامل دو محور خلق و ربوبیت می باشد. محور خلق، شامل چهار مقوله عالمیت، خالقیت، مالکیت و قادریت است و محور ربوبیت شامل شش مقوله رحمانیت، غافریت، ناصریت، رازقیت، شاکریت و حاسبیت می باشد.
پیوند اسماء الهی در فواصل آیات، با مضامین و غرض سوره احزاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
127 - 149
حوزه های تخصصی:
تحلیل اسماء به کار رفته در فواصل آیات از جمله مباحث مهم تفسیری است. قرآن پژوهان، با اعتقاد به توقیفی بودن چینش کلمات وآیات، اسماء مذکور در پایان آیات را بررسی نموده، تا ضمن فهم دقیق آنها؛ به ارتباطشان با محتوای آیات و غرض سوره دست یابند. این پژوهش، با رویکردی تحلیلی، با تکیه برمتون تفسیری و کتب لغت، به دنبال تبیین نحوه ارتباط اسماء الحسنای پایان آیات با مضامین و غرض سوره احزاب می باشد. یافته ها نشان می دهد که این ارتباطِ نظام مند، علاوه بر خود آیه، با آیات قبل و بعد مرتبط بوده، به گونه ای که با حذف آنها، یا جانشین کردن اسامی دیگر، در معنا و غرض آیه اضطراب ایجاد شده و از رونق بلاغت آیات کاسته می شود. پربسامدترین دلایل آن نیز تعلیل، تکمیل، تهدید، تأکید و تمهید برای احکام جدید بوده است. همچنین بررسی این اسماء، قرینه قابل اطمینانی برای کشف و تثبیت غرض سوره خواهد بود.
بررسی دیدگاه قیصری در مورد حقیقت زمان عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیصری یکی از بزرگترین شارحان مکتب ابن عربی است که با استفاده از مبانی عرفانی، نظریه خاصی در مورد زمان ابداع کرده است. دیدگاه او در اینباره چند بخش دارد: نقادی نظریات فلسفی، بویژه دیدگاه ارسطو و ابن سینا، تأویل عرفانی برخی از نظریات فلسفی، تبیین حقیقت زمان طبق مبانی عرفانی و تقسیمات آن. اما انتقادات قیصری بر دیدگاه ابن سینا و تأویل عرفانی وی از برخی نظریات فلسفی، با اشکالاتی مواجه است. مهمترین اشکال نظریه او، مستندات حدیثی در مورد ظهور زمان، با استناد به اسم «الدهر» خداوند است، زیرا احادیث مورد استدلال قیصری، وثاقت لازم را نداشته و مدعای او را نیز اثبات نمیکنند. بدین لحاظ، میتوان گفت زمان با نظر به اسم «المُقَدِّر» خداوند ظهور مینماید و ظهور آن در مراتب مختلف، بوجود آورنده روز و شب الهی است.
ساخت و اعتبار یابی پرسش نامه تصور از خدا براساس اسماء الهی در آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تهیه و ساخت پرسش نامه تصور از خدا، براساس اسماء الهی در آیات و روایات و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن سامان یافته است. روش تحقیق، روش تحلیل محتوا و روش پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش (معلمان) و اعضای پایگاه مقاومت بسیج شهر شیراز کوار در سال 1399 بود که تعداد 367 نفر، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای ارزیابی روایی محتوای یافته ها، هر آیتمی که حداقل CVR آن 62/0 به بالا و شاخص CVI آن 79/0 و بالاتر بود، تأیید شد. نتایج روایی ملاک به شیوه همگرا، بین پرسش نامه این پژوهش و مقیاس هم ارز (820/0) به دست آمد که در سطح 01/0 معنادار بود. روایی سازه به شیوه تحلیل عاملی، پنج عامل به ترتیب، «ناصریت»، «رحمانیت-غافریت»، «منعمیت-رازقیت»، «خالقیت قادریت» و «عالمیت» به دست آمد. اعتبار پرسش نامه در آزمون بازآزمون (95/0)، در روش دونیمه سازی (85/0)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه (94/0) و ضریب آلفای عامل ناصریت (81/0)، رحمانیت-غافریت (80/0)، منعمیت رازقیت (77/0)، خالقیت قادریت (75/0) و عالمیت (80/0)، به دست آمد. بنابراین، نتایج به دست آمده حاکی از قابلیت پرسش نامه تصور از خدا برای استفاده در تحقیقات پژوهشی است.
جایگاه توجه به اسمای الهی درایجاد صبر با تکیه بربافت پیرامونی آیات (مورد مطالعه: جامعه یهود صدر اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
۱۱۴-۹۱
حوزه های تخصصی:
امروزه علی رغم پیشرفت های مادی، تضادها افزایش و توانمندی صبر، در میان مردم کاهش یافته است. ازاین رو، یافتن راهکاری برای توانمندسازی انسانها بر صبر و ارتقاء سطح اخلاق در میان آنها ضروری است. از منظر قرآن، پیروان دین الهی سه دسته اند:1. بندگان مقربی که ذوب در ولایت الهی و تسلیم محض او هستند. 2. باورمندان به توحید که هنگام خطا، با یاد خدا استغفار می ورزند و در مسیر تخلق به اسماء الهی بر گناه مداومت نمی ورزند. 3. گروهی که باوجود باورتوحیدی، درصدد تهذیب نفس نیستند و به انحراف کشیده می شوند. مانند جامعه یهود که با وجود ادعای ایمان، در مواجهه با پیامبر اسلام| از پذیرش حق سرباز زدند. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مولفه های مختلف بافت، نقش توجه به اسماء الهی در ایجاد صبر و نیز علت عدم توانمندی دسته سوم در تخلق به اخلاق الهی و عدم صبر بر پذیرش اسلام را بررسی کرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گروه اول، مظهر تامّ صفات الهی هستند و رفتارشان کاملاً تجلی گاه اندیشه توحیدی است. دسته دوم، چون درصدد تهذیب نفس هستند، مظهر بخشی از اسماءالهی می گردند. گروه سوم، باور توحیدی شان در اثر دنیاگرایی منحرف شده که منشأ آن، عدم تمرکز بر تخلق به اوصاف الهی است.
خوانشی بر کیفیت طی الارض در نگاه عرفانی مولوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
159 - 172
عرفان یک جریان معرفتی مبتنی بر شهود و برخاسته از تهذیب نفس است که مبانی نظری آن در متون دینی و آث ارعرفانی و ادبی تجلی یافته است.مسئله طی الارض در عرفان به عنوان یکی از اقتضائات برخاسته از مراتب کشف صوری در راستای تجلی اسماء و صفات الهی تحلیل و ارزیابی شده است. مراحل کمال آدمی از نگاه مولوی براساس تحول و تبدیل وجود انسان از نقص به سوی کمال نامنتاهی شکل می گیرد. ای ن تبدیل و تحول، افزون بر تأثیر باطنی ، در کالبد ج سم مادیّ او نیز اثر گذار است. ازاین رو از دید مولوی کیفیت طی الارض در این حوزه قابل تبیین می باشد. بر این اساس، باطن انبیاء و اولیاء الهی دارای صفات و قابلیت های خاصی است که جسم آنان را از دیگر افراد متمایز می کند و با توجه به تکامل و تعالی جسم در اثر سیر و سلوک، زمینه لازم ب رای پذی رش کراماتی همچون طی الارض را فراهم م ی کند. در این جستار پس از بررسی مفهوم طی الارض و مبانی طرح این مسئله در نگاه مولوی، به تشریح و تبین کیفیت تحقق آن می پردازیم.