مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
مصرف فرهنگی
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، شناسایی وضعیت مصرف فرهنگی زنان شهر ایلام در سال 1397است. روش بررسی این مطالعه بر اساس رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور مصاحبه هاى نیمه ساختارمند با 18زن 15 سال به بالا برمبنای نمونه گیری هدفمند ساکن در شهر ایلام صورت گرفت که در طى آن زنان تجربیات خود را در این خصوص بیان نموده اند. داده هاى به دست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: 3 سنخ از یافته ها استخراج شد که می توانند دیدگاه زنان از پدیده مصرف فرهنگی را به تصویر کشند. این سنخ ها عبارتند از: مصرف فرهنگی نمادین و هویتی، مصرف فرهنگی فراغتی و مصرف فرهنگی اقتضایی-کاربردی. نتیجه: یافته هاى این مطالعه توانست تصویرى روشن از دیدگاه زنان که همگى به نوعى پدیده مصرف فرهنگی را تجربه نموده اند ارائه دهد. تجربیات زنان از این پدیده نشان داد که آن ها مصرف فرهنگی را امری نمادین برای ابراز هویت خود در مقابل دیگران می دانند. زنان برای گذران اوقات فراغت، مصرفی منفعل دارند و مصرف کالاهای فرهنگی زنان در شهر ایلام برمبنای اقتضایی از شرایط زندگی می باشد. این نتایج مفاهیم مهمی را در عرصه مصرف فرهنگی ارائه داده اند که می توان با استفاده از آن ها برنامه هایی آموزشی برای جهت دهی درست مصرف فرهنگی زنان تدوین نمود.
گونه شناسی الگوهای مصرف فرهنگی در میان نسل جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل های جامعه شناسی، فعالیت های مصرفی، منشاء مدرن ساختار هویتی و مرجع شکل دهی به ارزش ها و نگرش ها به شمار می روند. بر این اساس مفهوم "مصرف فرهنگی"، ابزاری توانمند برای تحلیل الگوها و تعیین مرزهای تشابه و تمایز گروه های مختلف اجتماعی محسوب می شود. مقاله حاضر سعی در ارائه تعریف عملیاتی جامع برای مفهوم مصرف فرهنگی و شناسایی الگوهای غالب مصرف نسل جوان را دارد. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و تکمیل تعداد 531 پرسشنامه از جوانان (15 تا 30 سال) انجام شده است. در این مطالعه، الگوهای مصرف فرهنگی به تفکیک دو بخش "مصرف محصولات تولید شده در نظام فرهنگی" و "مشارکت در فعالیت های تعریف شده در نظام فرهنگی"، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مصرف محصولات فرهنگی مدرن (مجازی)، الگوی غالب مصرف فرهنگی جوانان است. مصرف محصولات فرهنگی مکتوب (با لحاظ مصرف کتب درسی) و مشارکت در فعالیت های سرگرمی فرهنگی (با همراهی دوستان) تکمیل کننده الگوی غالب مصرف فرهنگی جوانان هستند. نتایج پژوهش همچنین ضرورت پرهیز از تقلیل الگوی مصرف فرهنگی جوانان به یک گونه خاص و به عبارت دیگر ضرورت گونه شناسی الگوهای مصرف را متذکر می شود. بر مبنای گونه شناسی انجام شده سه تیپ ایده ال (الگو) برای مصرف فرهنگی نسل جوان شناسایی شد.
تحلیل گفتمان رهبران انقلاب اسلامی ایران در حوزه مصرف فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاهدیم که در تمامی کشورها، برای امر مصرف فرهنگی برنامه ریزی می کنند، به این معنا که دولت ها با سیاست هایی که اتخاذ می کنند، درصدد این هستند تا بتوانند، الگوی مصرف فرهنگی مختار خویش که خود آن را نمایندگی می کنند در تمامی سطوح جامعه گسترش دهند. بسامد بالای پرداخت رهبران انقلاب اسلامی در پرداخت به مفاهیم سبک زندگی به طور عام و کالاهای فرهنگی به طور خاص، نشان گر بحرانی بودن یا بحرانی شدن این موضوع است و نقطه ی عزیمت این بحران نبود گفتمانی واحد و متحد در پرداختن به مسئله ی مصرف فرهنگی است. در تحقیق پیش رو که پارادایم کیفی بر آن حاکم است، سوال اصلی این است که گفتمان رهبران انقلاب اسلامی در حوزه مصرف فرهنگی چیست و بر همین اساس با پیاده سازی مراحل پنجگانه ی «روش تحلیل گفتمان پدام» بر روی 1180 فیش استخراج شده از بیانات و اندیشه های رهبران انقلاب اسلامی و بر مبنای دیدگاه «فهم نظام پویای اندیشه ی ولیّ» منطبق بر الگوی «متفکرمحوری»، سعی در استخراج و تبیین عناصر و دال های گفتمانی رهبران انقلاب اسلامی و نهایتاً تبیین الگوی گفتمانی آن ها در حوزه ی مصرف فرهنگی داشته ایم. بر اساس یافته های این تحقیق، گفتمان مصرف فرهنگی در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی شامل پانزده عنصر اساسی از جمله: هویت اسلامی و ایرانی، هویت انقلابی، عدالت اجتماعی، زبان و ادبیات فارسی ، تاریخ اسلام و ایران و گرایش به وطن، سرزمین، ارزش ها و نمادهای ملی، اخلاق اجتماعی، جامعه پذیری و فرهنگ پذیری، تبادل و ارتباطات فرهنگی ملی و فراملی، استقلال و خودباوری ملی و دینی، مهارت های بندگی و زندگی است که این عناصر ایدئولوژیک بر اساس پنج بعد بینش، دانش، گرایش، روش و کنش مصرف فرهنگی پیوندیافته و حول محور دال مرکزی مصرف فرهنگی توحیدی در زمینه های ایرانیت، اسلامیت و فرهنگ و در سه هدف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت قوام یافته اند.
تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی فرهنگی
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
129 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه واحد تهران غرب در سال 1399 می باشدکه از این تعداد با استفاده از کوکران، تعداد 380 نفر از دانشجویان به روش تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزارSPSS ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند.هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مصرف کالاهای فرهنگی می باشد. یافته های نشان می دهند که حاصل شده به این صورت است که بین متغیرهای طبقه اجتماعی-اقتصادی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعامل اجتماعی، عضویت در گروه های اجتماعی و در نهایت سرمایه اجتماعی دانشجویان با مصرف فرهنگی آنها رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه مصرف فرهنگی و نگرش خرافی در بین دانشجویان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۵۴
157 - 182
حوزه های تخصصی:
علیرغم رشد دانش و فناوری، نگرش های خرافی همچنان در زندگی بسیاری از افراد جامعه حضور دارند. این نگرش ها ازآنجاکه مسیرهای خلاف واقعی به افراد جامعه برای حل مسائل خود نشان می دهند، به لحاظ اجتماعی آسیب زا هستند. نگرش های خرافی محصول جامعه پذیری افراد در رده های مختلف هستند. یکی از این عوامل دخیل در جامعه پذیری، رسانه ها هستند که بخش بزرگی از مصرف فرهنگی افراد را تشکیل می دهند. رسانه ها بسته به اینکه چه نوع محتوایی را در جامعه ترویج کنند، نگرش های هم نوا یا مخالف با خرافه گرایی را ایجاد می کنند. تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه مصرف فرهنگی و نگرش خرافی در بین دانشجویان مشهدی می باشد. روش پژوهش مقاله حاضر پیمایش بوده و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته اجرا شده است. جامعه آماری دانشجویان شهر مشهد می باشند که تعداد آن ها برابر 97146 نفر است. از این تعداد 363 نفر با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه مورد بررسی انتخاب گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد مصارف فرهنگی آگاهی بخش نظیر کتاب و روزنامه با نگرش خرافی رابطه معکوس و مصارف فرهنگی سرگرم کننده نظیر ماهواره و شبکه های اجتماعی با نگرش خرافی رابطه مستقیم و معنادار داشتند. بااین حال، در مجموع میزان مصرف فرهنگی پاسخگویان با نگرش خرافی رابطه معکوس و معناداری نشان می داد.
زیست فرهنگی اساتید دانشگاه به مثابه زیست از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
129 - 151
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی مصرف آثار فرهنگی و هنری اساتید دانشگاه هستیم و آن را در قالب زیست فرهنگی اساتید تبدیل به مسئله کرده ایم. زیست فرهنگی یک استاد دانشگاه ایرانی چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش نیز اشاره ای به وضعیت زیست علمی اساتید داریم تا بتوانیم آنچه از موقعیت زیست علمی استاد بر زیست فرهنگی او تأثیر می گذارد تصویر بهتری پیدا کنیم. بنابراین، پژوهش حاضر بر اساس روش شناختی کیفی در دو دانشگاه دولتی تهران و دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز است. دو دانشگاه یاد شده دانشکده های مختلفی قرار دارند که در سه گروه عمده هنر، علوم انسانی و مهندسی با 120 استاد مصاحبه به عمل آمده است. در نتیجه گیری آمده است که زیست علمی اساتید در ساختار اداری دانشگاه به گونه ای درگیر شده است که باید به تعداد انبوه متن علمی چاپ کند، زیرا به جز آن موقعیت استادی از دست می رود. بنابراین، استاد تبدیل به کارگر فرهنگی می شود که مدام باید متن علمی تولید کند و این خارج از استانداردهای تولید متن علمی نوآورانه است. پس، استاد دچار سرخوردگی است و از طرفی دانشگاه ایرانی نسب به وضعیت زیست فرهنگی استاد نیز بی اعتنا است. بدین ترتیب، اولویت استاد ایرانی گذراندن زمان در حوزه تخصصی است و او نسبت به ضرورت مصرف آثار فرهنگی و هنری نه تنها آگاهی ندارد بلکه در وضعیت بحرانی به سر می برد.
تبیین جامعه شناختی نسبت بین هویت فرهنگی و مصرف فرهنگی (زنان جوان شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
136 - 110
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی رابطه هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی در زنان جوان شهر شاهین شهر انجام شد. چارچوب نظری پژوهش بر اساس هویت فرهنگی و مصرف کالای فرهنگی جامعه ایران تنظیم شده است. این مطالعه با روش تحقیق کمی و پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته و از حیث هدف کاربردی و ماهیت همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق زنان جوان شهر شاهین شهر بوده است. حجم نمونه با توجه به فرمول نمونه گیری کوکران 377 نفر برآوردگردید. داده های این تحقیق، بر اساس نمونه گیری طبقه بندی انجام گرفت. رواییی پرسشنامه به صورت محتوایی و صوری توسط متخصصین تأیید و احتساب پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرنباخ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری در محیط نرم افزار23 Spss و Amos انجام شد. در سطح آمار استنباطی، آزمون کالموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج همبستگی نشان داد که بین هویت فرهنگی با مصرف کالای فرهنگی همبستگی معناداری وجود دارد. تجزیه و تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که ابعاد متغیر هویت فرهنگی یعنی زبان، دیانت، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه تاریخی، نظام اجتماعی به ترتیب 190/ ، 185/ ، 308/ ، 218/ ، 182/ با مصرف کالای فرهنگی در سطح معنی دار 001/ ر ابطه معنا دار وجود دارد. بر اساس نتایج پژوهش با توجه به بستر جامعه می توان گفت ابعاد هویت فرهنگی بر مصرف کالای فرهنگی تأثیرگذار هستند.
تحلیل تماتیک شیوه های مصرف آثار نقاشی (مطالعه موردی، شهر شیراز، سال 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف کالاهای مختلف حاوی کارکردها و معانی مختلفی برای هر فرد خاص در هر جامعه ی خاص می باشد. تجارب مصرفی در حیطه آثار هنری نیز به مصرف کنندگان معانی مختلفی را ارائه می دهد و به آن ها در ساخت هویت خویش کمک می کند. در مقاله حاضر نیز شیوه های مصرف آثار هنری (نقاشی) مورد بررسی قرار گرفته است. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه ی عمیق بوده است و مشارکت کنندگان براساس روش نمونه گیری نظری انتخاب و یافته ها از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شده اند. برای کفایت نمونه نیز از معیار اشباع تماتیک استفاده گردیده است که در نهایت تعداد 16 نفر در این پژوهش شرکت کرده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مصرف آثار نقاشی علاوه بر ارزش های زیبایی شناختی و اقتصادی، ارزش هویتی نیز توسط افراد مورد توجه قرار گرفته است. در واقع آزادی مصرف سبب آزادی انتخاب هویت شخصی و پذیرش یک تصویر و قریحه ی مطابق با ترجیحات شخصی گشته که به واسطه ی مصرف و نمایش ابژه هایی معین که دلالتی فرهنگی دارند شکل می گیرد.
تبیین راهبرد مصرف فرهنگی در دولت اسلامی (بر اساس تحلیل گفتمان اندیشه های امامین انقلاب اسلامی ایران در حوزه مصرف فرهنگی)
منبع:
حکمرانی متعالی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵
123 - 160
حوزه های تخصصی:
امروزه شاهدیم که در تمامی کشورها، برای امر مصرف فرهنگی برنامه ریزی می کنند، به این معنا که دولت ها با سیاست هایی که اتخاذ می کنند، درصدد این هستند تا بتوانند، الگوی مصرف فرهنگی مختار خویش را در تمامی سطوح جامعه گسترش دهند. این سیاست ها ممکن است بر پایه ی نظام ارزشی و هنجاری، یا بر اساس تولید و بازتولید متن دین در عرصه فرهنگ و یا ایدئولوژهای طبقه حاکم باشد. از هر رویکردی که به مقوله ی مصرف فرهنگی نگاه بیاندازیم درمی یابیم که فهم این که در یک جامعه سیاستمداران و حکمرانان جامعه چگونه به مصرف فرهنگی نگاه می کنند، امریست کاملاً ضروری. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیگیری مقدمات تشکیل حکومت اسلامی در ایران طبیعتاً اندیشه ی رهبران دینی این حکومت به عنوان مهمترین منابع فکری در تحلیل گفتمان این انقلاب محسوب می شوند و از این حیث که همواره توسط این رهبران آرمان این انقلاب تمدن سازی بیان گشته است و می دانیم هسته ی اصلی تمدن سازی فرهنگ سازی و هسته ی اصلی فرهنگ سازی، تفکرسازی می باشد، پس ناچاریم برای اندیشه ورزی در هر حوزه ی تمدنی، تفکری و یا فرهنگی به این اندیشه ها رجوع کنیم و از راه تحلیل این گفتمان، استخراج دال مرکزی و عناصر اصلی این گفتمان به نتایج مطلوب نظری خویش دست یابیم. در تحقیق پیش رو که پارادایم کیفی بر آن حاکم است، بر اساس مراحل پنجگانه ی «روش تحلیل گفتمان پدام» و بر مبنای دیدگاه «فهم نظام پویای اندیشه ی ولی» منطبق بر الگوی «متفکرمحوری»، سعی در استخراج و تبیین عناصر و دال های گفتمانی امامین انقلاب اسلامی و نهایتاً تبیین الگوی گفتمانی آن ها در حوزه ی مصرف فرهنگی داریم.
مصرف فرهنگی مخاطبان سینمای ایران
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
7 - 23
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله مطالعه مشکلات موجود در سینمای ایران از منظر رابطه با مخاطب است. سینما نیازمند یافتن روش هایی برای جذب مخاطب است که بر تحلیل های درست از وضعیت فعلی مخاطبان، خصوصیات و ویژگی های آنها، علائق و نیازهایشان متکی باشد. در این مقاله ابتدا در بخش پیشینه تحقیق، به دلایل رویگردانی مخاطبان از سینمای ایران پرداخته شده است. پس از آن مبانی نظری در رابطه با مطالعه مصرف فرهنگی مخاطبان، با هدف شناخت بهتر مخاطبان و نیازهای آنها توضیح داده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل ثانویه، به تحلیل داده های گزارش موج سوم پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی در رابطه با مصرف سینما پرداخته شده است. موضوعاتی چون نسبت مخاطبان سینما به نامخاطبان، رابطه عوامل فردی و اجتماعی مخاطبان با چگونگی مصرف سینما، مقایسه داده های موج اول و دوم پیمایش مصرف فرهنگی با داده های موج سوم، مقایسه نحوه استفاده مخاطبان از رقبای سینما مانند تلویزیون و فیلم و سریال خارجی و دلایل نامخاطبان برای نرفتن به سینما در این مقاله تشریح شده است. نتایج کلی به این ترتیب است که مخاطبان سینما نسبت به نامخاطبان بسیار کمتر هستند، اما اغلب کسانی که به سینما نمی روند، به شیوه های دیگر و با استفاده از ابزارهای دیگری فیلم تماشا می کنند. همچنین مهم ترین دلیل سینما نرفتن این مخاطبان در یک جمله این است که سینمای ایران پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی مخاطبان خود نیست.
تحلیل جامعه شناختی ذائقه نسلیِ مصرفِ موسیقی (میدان مطالعه: ایل خزل در شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
171 - 190
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه ذائقه موسیقیایی میان نسلی در بین مردم ایل خزل و بر اساس پارادایم کیفی از نوع روش تحلیل تماتیک انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از مدل کلارک و براون استفاده شده است. جامعه هدف شامل نسل والدین و فرزندان دهه هشتاد بوده است و برای تعیین حجم نمونه از استراتژی نمونه یابی هدفمند استفاده گردیده است که بر اساس آن برای رسیدن به اشباع با 90 نفر (شامل 30 خانوار) مصاحبه صورت گرفته است. بر اساس تحلیل داده ها، 34 تم فرعی و 17 تم اصلی استخراج گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که به دنبال تغییرات روزافزون در سبک زندگی، موسیقی نیز در معرض تغییر قرار گرفت و ارزش عمیق هنری آن کمرنگ شد. در این میان ذائقه نسل جدید بر اساس توده گرایی و انتخاب موسیقی توده شکل گرفته است. از سوی دیگر، نسل پیشین که پایبندی بیشتری به سنت ها و هنر دارد، از این تغییرات به دور نمانده و در حال انطباق با شرایط موجود و پذیرش تنوع در موسیقی است که این موضوع حاکی از به حاشیه رفتن موسیقی اصیل و فاخر ایل است. همچنین نتایج نشان داد تعلق ایلی برخلاف گذشته الزاماً به تعهد فرهنگی منجر نمی شود، یعنی تعلق داشتن طوایف به ایل از نظر ذهنی پذیرفتنی و همگانی است، اما تعهد داشتن به موسیقی ایلی و سایر ابعاد فرهنگ در تمام طوایف مشاهده نمی شود.
رابطه بین سرمایه فرهنگی و سبک زندگی زنان سالمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی تاثیر سرمایه فرهنگی بر سبک زندگی زنان سالمند می باشد. روش پژوهش از لحاظ ماهیت پیمایشی بوده و در قلمرو زمانی 1399-1398 در استان گلستان اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش 340 نفر از سالمندان بالای 60 سال که از خدمات روزانه اداره بهزیستی استان استفاده می کنند، می باشد که با استفاده از فرمول کوکران 183 نمونه به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش سبک زندگی از پرسشنامه سبک زندگی میلر و اسمیت و برای سنجش سرمایه فرهنگی از سوالات پرسشنامه های تحقیقات قبلی انجام گرفته در این زمینه، استفاده شد که اعتبار و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته اند، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است . یافته های تحقیق نشان می دهد بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی زنان سالمند رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. در معادله تحلیل رگرسیونی آنالیز واریانس محاسبه گردیده که برای سرمایه فرهنگی مقدار F برابر 294/1 و معنی دار بودن F نیز (278/0 (Sig= بدست آمده است که نشان میدهد سبک زندگی با ابعاد سرمایه فرهنگی (مصرف فرهنگی، تعداد کتاب، تعداد آثار هنری، زبان خارجی، مصرف رسانه ای) دارای رابطه خطی مستقیمی است. اهمیت توجه به سرمایه فرهنگی در ایجاد سبک زندگی به روشنی مشخص است و کسب سرمایه فرهنگی یکی از راه های مهم ارتقاء سبک زندگی در زنان سالمنداست و بیش از عوامل دیگر سبک زندگی را تبیین می نماید. لذا پیش نهاد می گردد، قانونگزاران و برنامه ریزان توجه مضاعف و بیشتری را در تقویت و ارتقاء سرمایه فرهنگی در دوران قبل از سالمندی و سالمندی داشته باشند.
تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 130
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
بررسی تأثیر جایزه بوکر بر ترجمه متون روایی عربی در ایران با تکیه بر نظریه میدان پییر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند ترجمه یکی از فعال ترین مراحل ساخت و پرداخت کالای فرهنگی است که امروزه فعالانه در شکل دهی ذائقه ادبی مخاطب نقش ایفا می کند. متن ترجمه شده در درجه اول با توجه به موقعیت های فرهنگی به بازار نشر روانه می شود. احتمالاً در برخی عرصه ها، ترجمه با فشاری از رویکردهای همگن گرا به طور کاملاً ضمنی و خزنده مواجه است که با مقیاس ها و معیارهایی، چهارچوب اثر ادبی «مناسب» را تعیین می کنند. نظام های کلان، نهادهای ارزش گذار، پروتکل و جوایز ادبی- فرهنگی، همگی بخش مهمی از بافت فرامتنی و فرآیند گزینش متن و ترجمه آن را تشکیل می دهد. بنابراین، اهمیت دارد که بدانیم چگونه یک ترجمه، می تواند ورود و خروج کالاهای فرهنگی را تنظیم کند. در این میان مراسم اعطای جایزه بوکر رمان عربی، تحت تأثیر نهادهای ارزش گذار است که با معیارهای سنجش مختص به خود، سال هاست بازار نشر رمان عربی را به طور قابل توجهی در کنترل خود گرفته است. همچنین بازار ترجمه متون روایی عربی در ایران نیز تحت تأثیر این روند قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، درصدد تبیین نقش نهادها در دو ساحت گزینش، مصرف و پیامدهای آن در برساخت الگوی مصرف فرهنگی و ذائقه مخاطب در بازار نشر ترجمه با تکیه بر نظریه میدان پییر بوردیو است. از نتایج این پژوهش آن است که الگوی مصرفی متون روایی عربی در ایران با روی کار آمدن جایزه بوکر در جهان عرب، تبدیل به الگوی معنادار و کنش مدار شده است و سرمایه های میدان با تسلط بر عادت واره ها، هنجار ترجمه ای متون روایی عربی در ایران را تحت تأثیر قرار داد؛ به نحوی که نقش مترجم تبدیل به نقشی حقیقتاً فرودستانه شده است، به ویژه آنکه با قدرت گرفتن نهاد حمایتگری (Patronage)، کارآمدی مترجمان نسبت به دوره های پیشین افولی چشم گیر پیدا کرد.
باروری افتراقی در ایران: شواهدی از آمارگیری شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، باروری پایین به پدیده ای همه گیر و فراگیر در مناطق مختلف کشور تبدیل شده است و بسیاری از استان ها و شهرستان های کشور، باروری زیر سطح جانشینی را تجربه می کنند. بااین حال، علیرغم همگرایی در تحولات باروری، به نظر می رسد که میزان و الگوی باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی-جمعیتی یکسان نباشد. بر این اساس، این مقاله با استفاده از روش تاریخچه موالید و داده های پیمایش ملّی شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت (1394)، به بررسی الگوها و سطوح باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی و جمعیتی در ایران می پردازد. نتایج نشان داد که میزان باروری کل کشور در دوره زمانی 94-1392، 2/02فرزند به ازای هر زن بوده و همچنین تأخیر در فرزندآوری به سنین بالاتر (34-25 سال) رخ داده است. به علاوه، یافته ها بیانگر تفاوت های محسوس و معنادار باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی- جمعیتی (سکونتی، تحصیلی، شغلی، اقتصادی و...) است. نتایج رگرسیون پواسون نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، اشتغال زنان، مصرف فرهنگی، وضعیت اقتصادی، سکونت شهری-روستایی و سطح توسعه یافتگی استان محل سکونت، تأثیر معنی داری بر باروری زنان دارند و حدود 42 درصد تغییرات باروری را تبیین کرده اند. ازاین رو، در سیاست های جدید جمعیتی، باید به باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی توجه کرد و سیاست گذاری های هدفمند در این خصوص پی گیری نمود.
بررسی چگونگی تأثیرگذاری ادبیات در شکل گیری باورهای اخلاقی کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
237-262
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعه به عنوان یکی از منابع مهم دستیابی به اطلاعات فقط عملی فردی نیست که به سبب علاقه و سلیقه شخصی بتواند استمرار یابد، بلکه ضرورت های اجتماعی، موقعیت تاریخی و فرهنگی جامعه، نیازهای نظام اجتماعی، علائق و انگیزه های فردی، امکانات و توانائی های نظام و در اختیار بودن کتاب، عوامل تعیین کننده ای در کتابخوانی به شمار می روند. توجه به مطالعه زمانی اهمیت بیشتری می یابد که به گروه سنی خاصی مرتبط بوده و با نیازها وتمایلات آن گروه درارتباط باشد.تحقیق حاضر به بررسی انواع گرایشات ادبی نوجوانان شهر اصفهان در سال 1397پرداخته است. اهمیت موضوع از آنجا مشخص می شود که گروه سنی نوجوان در مرحله بلوغ روحی و جسمی قرار داشته و پرداختن به نیازها و تمایلات آنها در راستای شکل دهی به شخصیت و هویتشان بسیار اهمیت دارد. این تحقیق به روش ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی صورت گرفته است. یافته های بخش کیفی نشان می دهد شرایط علی همچون پیرامون نوجوانی،مصرف فرهنگی خانواده و جامعه پذیری ، مطالعه را به امری موقت و مسأله دار بدل نموده که در بستر و زمینه هایی چون موانع فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی و مسأله نوجوانی و در شرایط مداخله گری گسترش رسانه ها، کتاب در امتداد فیلم و ارتقای سواد اطلاعاتی نوجوانان ،گرایشات ادبی نوجوانان را به سوی ترجمه با ژانرهای هیجانی،طنز و فانتزی سوق می دهد.این مساله با توجه به استراتژی انتخابی نوجوان برای مطالعه به پیامدهایی چون سبک زندگی مبتنی بر پرسشگری، هویت چندتکه یا انفعال جوانان منجر می شود. برای تعمیق در بررسی داده های مرحله نخست، ازروش کمی استفاده گردید. باین صورت که گردآوری داده های کمی با تنظیم پرسشنامه برگرفته از روش کیفی، به صورت پیمایشی وبااستفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای با توجه به مناطق 6گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان، در بین 384نفر دانش آموز/نوجوان مقطع متوسطه انجام شد. دربخش کمی فرضیه ها بانرم افزار spss موردآزمون قرارگرفتند.سپس درمدلسازی ساختاری بااستفاده ازنرم افزار amos فرضیه های ساختاری پژوهش آزمون شدند . یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مطالعه بیش از همه با متغیر مستقل نگرش به کتاب،ویژگیهای نوجوانی و سپس جامعه پذیری توسط خانواده نسبت دارد.از نظر گرایش به ژانرهای هیجان انگیز ،طنز و تخیلی متغیرهای اصلی تاثیر گذارنگرش به مطالعه،ویژگیهای نوجوانی و نیازهای نوجوانی است.و تنها متغیر مستقل تاثیر گذار برگرایش به ترجمه ویژگیهای نوجوان است.سایر متغیرها تاثیر یکسانی بر تالیف و ترجمه دارند.
مصرف سینما و عوامل اجتماعی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی ذائقه سینمایی گروه های مختلف مردم است. در بخش مبانی نظری از دیدگاه های بوردیو درباره مصرف و ذائقه طبقاتی استفاده شده که براساس آن، دو پیمایش ضرورت می یابد. پیمایش اول برای سنجش متغیرهای تحقیق و ذائقه های سینمایی، و پیمایش دوم برای سنجش منزلت ذائقه های سینمایی. به جای پیمایش دوم از معتبرترین سایت سینمایی دنیا، imdb،استفاده شده است. تحقیق با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. در نهایت، 410 شهروند بالای 15 سال شهر مشهد به عنوان نمونه انتخاب شدند. براساس یافته ها، متغیر سن با ارزش هنری و اجتماعی ذائقه سینمایی رابطه معنادار ندارد، اما متغیرهای جنسیت، تحصیلات و منزلت شغلی رابطه ای معنادار و مثبت با این متغیر دارند. به عبارتی، ارزش هنری و اجتماعی ذائقه سینمایی مردها و افراد با تحصیلات و منزلت شغلی بالاتر، متعالی تر از ذائقه سینمایی زنان و افراد با تحصیلات و منزلت شغلی پایین تر است.
ذائقه آوانگارد و تمایزگرایی فرهنگی؛ نظریه ای زمینه ای در بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف فیلم های آوانگارد کارکردهای گوناگونی در مناسبات اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر کشف درک و تجربه مصرف این نوع فیلم ها در نزد جوانان 25 تا 40 ساله شهر تهران در سال 1397 است. روش پژوهش از نوع نظریه زمینه ای کیفی است که در سال 1397 انجام شد و در آن از نظریه زمینه ای اشتروس و کوربین (2006) استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه با پانزده نفر و به شیوه نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان داد که مصرف فیلم آوانگارد بازتولید نوعی تمایز فرهنگی است..ذائقه فیلم آوانگارد در اینجا در پی بازتولید تمایز طبقاتی نیست، بلکه نوعی تمایز نخبه گرایانه در میدان فرهنگی را بازتولید می کند. افراد از هر طبقه اجتماعی، تلاش دارند تا خود را به عنوان گروهی متمایز معرفی کنند و طبقه اجتماعی نقشی در ذائقه مصرف فیلم آوانگارد ندارد. بنابراین، ذائقه فیلم آوانگارد نوعی منازعه قدرت در میدان فرهنگی جامعه برای شکل گیری تمایز است. به طور کلی، مصرف این نوع از فیلم تأثیرات مثبتی در مخاطبینش می گذارد و سبب تمایز آنها از دیگران و ارتقای سطح فرهنگی آنها می شود. نتیجه تحقیق نشان داد که ذائقه مصرف فیلم آوانگارد و عضویت در گروه های خاص ارتباطی با مناسبات طبقاتی و خانوادگی ندارد. مفهوم برساخت شده تحقیق حاضر، تمایزگرایی فرهنگی است که بدین معناست که مشارکت کنندگان در تحقیق، میدان فرهنگی را به محلی برای بازتولید تمایز اجتماعی انتخاب کرده اند.
باروری افتراقی در ایران: شواهدی از آمارگیری شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
در سال های اخیر، باروری پایین به پدیده ای همه گیر و فراگیر در مناطق مختلف کشور تبدیل شده است و بسیاری از استان ها و شهرستان های کشور، باروری زیر سطح جانشینی را تجربه می کنند. بااین حال، علیرغم همگرایی در تحولات باروری، به نظر می رسد که میزان و الگوی باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی-جمعیتی یکسان نباشد. بر این اساس، این مقاله با استفاده از روش تاریخچه موالید و داده های پیمایش ملّی شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت (1394)، به بررسی الگوها و سطوح باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی و جمعیتی در ایران می پردازد. نتایج نشان داد که میزان باروری کل کشور در دوره زمانی 94-1392، 2/02فرزند به ازای هر زن بوده و همچنین تأخیر در فرزندآوری به سنین بالاتر (34-25 سال) رخ داده است. به علاوه، یافته ها بیانگر تفاوت های محسوس و معنادار باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی- جمعیتی (سکونتی، تحصیلی، شغلی، اقتصادی و...) است. نتایج رگرسیون پواسون نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، اشتغال زنان، مصرف فرهنگی، وضعیت اقتصادی، سکونت شهری-روستایی و سطح توسعه یافتگی استان محل سکونت، تأثیر معنی داری بر باروری زنان دارند و حدود 42 درصد تغییرات باروری را تبیین کرده اند. ازاین رو، در سیاست های جدید جمعیتی، باید به باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی توجه کرد و سیاست گذاری های هدفمند در این خصوص پی گیری نمود.
تأثیر مصرف فرهنگی بر نگرش دختران به روابط دوستی دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
633 - 662
حوزه های تخصصی:
مدیریت دقیق رسانه های ارتباطی نوین به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر ارزش ها و نگرش های جوانان نیازمند بررسی علمی و دقیق است. هدف از این تحقیق، بررسی رابطه میان مصرف فرهنگی (مطالعه کتاب، استفاده از ماهواره و استفاده از شبکه های مجازی) و نگرش جوانان به روابط دوستی دختر و پسر است. همچنین شناسایی متغیرهایی که می توانند بر شدت و ضعف تأثیرپذیری جوانان از این کالاهای فرهنگی مؤثر باشند، مدنظر بوده است. تحقیق حاضر یک پیمایش مقطعی است و جامعه آماری آن شامل دختران هرگز ازدواج نکرده 20-34 ساله شهر تهران است. براساس یافته ها، بیشترین نگرش مثبت به این نوع روابط در میان رده سنی 20-24 ساله مشاهده شد. نتایج تحلیل دومتغیره نشان داد سن افراد، تحصیلات، ابعاد مختلف دینداری و میزان مطالعه کتاب با نگرش دختران به روابط دوستی دختر و پسر رابطه عکس دارد؛ درحالی که بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، استفاده از ماهواره و ساکن مناطق بالابودن و نگرش دختران به روابط دوستی دختر و پسر رابطه مستقیم وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره یافته ها نشان داد با حضور متغیر دینداری، متغیرهای سن، تحصیلات و منطقه محل سکونت معناداری خود را از دست می دهند. با توجه به یافته ها، مهم ترین راهبردهای تقویت وضعیت فرهنگی جوانان مربوط به دو حوزه مدیریت مصرف شبکه های اجتماعی و تقویت دینداری است.