مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
معماری داخلی
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
193 - 212
یکی از کارکردهای معماری، تبیین «هویت» در مراتب مختلف و بر اساس بستر فرهنگی است. به نظر می رسد این کارکرد پس از گسترش مبانی مدرنیته در سرزمین های هویت مند با چالش هایی مواجه شده و ابعاد مختلف معماری-از جمله معماری داخلی-دچار تقلید، گسست از سنت ها و بی هویتی گشته است؛ بنابراین، چگونگی هویت مندسازی معماری داخلی-صرف نظر از کاربری فضا-و شناسایی «مؤلفه های پایه ای» سؤال اصلی پژوهش حاضر است. هدف اصلی مقاله، ایجاد ساختاری بنیادین برای ارزیابی و طراحی هویت مند و سنت محور معماری داخلی است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از راهبرد کیفی در پژوهش و مبتنی بر روش نظریه یابی زمینه ای و تحلیل محتوا، داده های مرتبط با معماری داخلی، سنت و هویت مندسازی فضاها گردآوری و اطلاعات حاصله در راستای نیل به هدف جهت دهی شده اند. با استفاده از رویکرد استدلالی و استنتاجی ساماندهی یافته ها صورت گرفته و مبانی نظری آن برای موضع گیری فلسفی پژوهش مشخص شده است. براساس یافته های تحقیق مشخص شد، چهار سنت «عرض امانت»، «نفی حرج»، «استعداد» و «بازتاب اعمال» ارتباط محتوایی عمیقی با فرآیند ایجاد اثر معماری دارد، به صورتی که سنت عرض امانت معرفت شناسی، بینش، نیت و انگیزه معماران را هدایت می کند، سنت نفی حرج شیوه های عملکردی و نحوه به کارگیری عناصر مفهوم ساز از محیط (عناصر ثابت، نیمه ثابت و غیرثابت) را در برمی گیرد. سنت استعداد، مربوط به تجلی اثر معماری داخلی است و سنت بازتاب عمل تأثیرات متقابل اثر بر معمار و مخاطب را تبیین می نماید. از برهم نهی منطقی این موارد مدلی ارائه شده که بر سنن الهی استوار است و راهکارهای ایجاد بستر تعالی معمار و مخاطبان فضای داخلی را بیان می دارد.
تأثیر انعطاف پذیری در ارتقای کیفیت معماری داخلی مسکن حداقل (نمونه موردی: خانه بسیار کوچک هاروکی)
روﻧﺪ روزاﻓﺰون رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﻬﺎﺟﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎی بزرگ در چند دهه اخیر، در زمینه مسکن بحران ایجاد نموده است و اهمیت تولید انبوه واحدهای مسکونی بیش از پیش مطرح شده است. در شرایط کنونی ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮔﺮاﻧﯽ ﻣﺴﮑﻦ، ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪ واﺣﺪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺘﺮاژ ﮐﻮﭼﮏ بیش تر رواج یافته و ﺑﺴﯿﺎری از ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ، علی رغم عدم تأمین نیازهایشان ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ در واﺣﺪﻫﺎیی ﺑﺎ ﻣﺘﺮاژ ﮐﻮﭼﮏ رﺿﺎﯾﺖ داده اند. طراحی واﺣﺪﻫﺎی آﭘﺎرﺗﻤﺎﻧﯽ ﮐﻮﭼﮏ مبتنی ﺑﺮ اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮی، می توانند به استفاده بهینه از فضا منجر شوند و ﺑﺴﯿﺎری از ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻓﺮاد را پاسخ دهند. هدف پژوهش حاضر، دست یابی به ویژگی های مسکن حداقل، واکاوی نحوه عملکرد انعطاف پذیری در مسکن حداقل و بررسی مدل مفهومی انعطاف پذیری در نمونه موردی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. در گام اول، از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به واکاوی مؤلفه های مؤثر در جهت ارتقای انعطاف پذیری مسکن حداقل پرداخته شده و مدل مفهومی استخراج گشته است. در گام دوم، مدل پژوهش در نمونه موردیِ خانه بسیار کوچک هاروکی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که انعطاف پذیری در فضای مسکن حداقل به تأمین نیاز مخاطب کمک می کند و می توان در سه مرحله الف) طراحی سازه و فضا (سفت کاری)، ب) طراحی پوشش نهایی رو ساختار (نازک کاری) و ج) مبلمان و تجهیزات، از راه کارهایی جهت ارتقای کیفیت فضایی بهره برد. نتایج بیان گر این است که به مؤلفه های انعطاف پذیری در نمونه موردی (خانه بسیار کوچک هاروکی) توجه شده است، در بخش سفت کاری از نیم طبقه، جهت چندعملکردی نمودن فضا، در بخش نازک کاری از جداره های تاشونده و تغییرپذیر جهت تأمین نیاز و کاهش اغتشاشات بصری و در بخش تجهیزات و مبلمان از مبلمان تاشو و متحرک بهره برده شده است.
بررسی تطبیقی هنرهای تزیینی داخل کاخ صاحبقرانیه و بناهای روسیه قرن 18 و19میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
بشر اولیه دیواره های غارها را با توجه به حس زیبایی شناسی خود؛ برای برآوردن نیاز شکار و تأمین غذا نقاشی کرد. به تدریج رنگ آمیزی و تزیینات، جزیی از فضای داخلی خانه شد و البته به محل سکونت پادشاهان نیز وارد شد. تزیینات داخلی کاخ ها با توجه به فرهنگ، هنر و آداب و رسوم هر تمدن متفاوت است. با روابط سیاسی بین کشورها تغییرات بیشتری در فضای داخلی کاخ ها دیده می شود. مولفه های بسیاری مانند ترکیب بندی داخلی، گچبری، نقاشی، آیینه کاری، تزیینات سنگی و چوبی در کاخ صاحبقرانیه وجود دارد که قابل مقایسه با تزیینات داخلی معماری روسیه است. هدف این پژوهش یافتن شباهت ها و تفاوت های هنرهای تزیینی معماری داخلی روسیه با هنرهای تزیینی داخل کاخ صاحبقرانیه تهران است. شیوه تحلیلی، توصیفی با استفاده از جمع آوری اطلاعات و تحقیق میدانی از کاخ صاحبقرانیه؛ انجام شد که با توجه به مدارک و اسناد موجود تاکنون پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته و تنها اشاره های کوتاهی به کاخ صاحبقرانیه شده است. هنرهای تزیینی معماری داخلی روسیه تحت تأثیر کشورهای اروپایی قرار داشت. معمار ایرانی با ذوق و سلیقه خود و الهاماتی که از نقاشی و ترکیب بندی کاخ های اروپایی و روسی گرفته بود، صاحبقرانیه را بازسازی کرد. بنابراین تأثیر هنر روسی در کنار هنرهای اروپایی در این کاخ را نمی توان نادیده گرفت
توسعه چارچوب مفهومی ارزش در بازطراحی معماری داخلی استفاده مجدد بناهای واجد ارزش نمونه موردی: زندان قصر به عنوان باغ موزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
97 - 110
حوزههای تخصصی:
چالش حفاظت و توسعه یک چالش کلیدی در زمینه میراث فرهنگی است که در هر اقدام حفاظتی و در هر مقیاسی از جمله معماری داخلی وجود دارد. در این باره چالش اصلی این است که معمار داخلی در فرآیند استفاده مجدد بناهای واجد ارزش تا چه میزان حق دخل و تصرف در اجزای تشکیل دهنده معماری داخلی را دارد. این مقاله برای ارائه پاسخی کاربردی به واکاوی مفهوم مدیریت تغییر در فرآیند بازطراحی معماری داخلی می پردازد. پس از آن مفهوم ارزش مورد بررسی قرار می گیرد؛ چون ارزش ها هستند که مشخص می کنند چه نوع و میزان تغییراتی می تواند و چه تغییراتی نباید صورت پذیرد. بدین وسیله آشکار می سازد که وظیفه معمار داخلی پس از تعیین حدود و چگونگی تغییرات در معماری داخلی مبتنی بر ارزش های بنا، مدیریت تغییرات به هدف حفظ و ارتقای اهمیت معنایی بناست. در این پژوهش در گام نخست، با راهبرد استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا اسناد و نظریه های اصلی درباره ارزش مورد واکاوی قرار می گیرد؛ در گام دوم چارچوبی نظری برای بازشناخت ارزش های یک بنا در مقیاس معماری داخلی که قابلیت کاربرد در ارزیابی بازطراحی های صورت گرفته را نیز داراست، پیشنهاد می گردد. در ادامه، چارچوب پیشنهادی در یک نمونه موردی به روش کیفی مورد سنجش قرار گرفت.
اثرگذاری طیف های رنگ روی احساسات کاربران فضای مسکونی و تأثیرگذاری ترجیح رنگ در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط داخلی تأثیر بالایی بر سلامت، رفاه و آسایش کاربران دارد و از میان متغیرهای آن، رنگ به عنوان ساده ترین متغیر قابل مشاهده است رنگ بر رفتار، تصمیم گیری، سلامت و احساسات مخاطبان به عنوان یکی از شاخص ترین نمودهای فیزیکی فضا با یا بدون درک مستقیم تأثیرگذار است. با توجه به تأثیرگذاری رنگ بر روی احساسات مخاطبان، مشخص نمودن تأثیرگذاری و میزان آن با توجه به ترجیحات متفاوت رنگی تأثیر بالایی در افزایش کیفیت فضا می تواند ایجاد نماید. ویژگی های متفاوت رنگ ها در دسته بندی گرم، سرد و خنثی و تأثیرگذاری بر روی احساسات شش گانه آرامش، هیجان، علاقه، تمرکز، فشار و مشارکت در این پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از 286 پرسشنامه برخط استفاده و از دو روش آزمون و ضریب مسیر برای تحلیل استفاده شد. در بررسی های نهایی به ترتیب طیف رنگ های ذکر شده بالاترین و پایین ترین تأثیر مثبت را بر روی احساسات کاربران داشته اند: آرامش(خنثی-گرم)، هیجان(گرم-سرد)، علاقه(خنثی-سرد)، تمرکز(خنثی-گرم)، فشار(خنثی-گرم) و مشارکت(سرد-گرم). در نتایج به دست آمده مشاهده شد که کاربران نسبت به انتخاب رنگ در بسترهای مختلف، علایق متفاوتی داشته و صرفاً یک طیف رنگ را برای تمامی بسترها انتخاب نمی نمایند. علاوه بر این ارتباطی در ایجاد حس مثبت در احساسات کاربران با طیف رنگ مورد علاقه و ترجیح آن ها مشاهده نشد.
تأملی در خاستگاه و چگونگی شکل گیری «دکوراسیون داخلی»، «طراحی داخلی»، و «معماری داخلی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدود دو سده است که «دکوراسیون داخلی»، «طراحی داخلی»، و «معماری داخلی» در نامیدن تخصص هایی به کار گرفته می شوند که مربوط به سامان بخشی فضاهای داخلی است. با وجود اینکه ظهور این تخصص ها با تقدم و تأخر بوده است، امروزه هر سه در گفتمان آموزشی و حرفه ای مربوط به فضاهای داخلی حضور دارند، اما چگونگی شکل گیری آنها در نسبت با هم مناسباتی پدید آورده است که پرسش برانگیز و درخور تأمل است. هدف این پژوهش، فهم چگونگی نسبت میان ظهور این سه تخصص با تأمل در مبادی و مبانی شکل گیری آنهاست. بدین منظور، در این پژوهش ابتدا منشأ و خاستگاه شکل گیری هر یک از این تخصص ها در دو بستر حرفه و آموزش واکاوی شده است، سپس نسبت میان ظهور آنها مورد تحلیل قرار گرفته است. روش این پژوهش تحلیلی تفسیری و استدلال منطقی است. در یافته های این پژوهش، نحوه برهم کنش عوامل تأثیرگذار در شکل گیری دکوراسیون داخلی، طراحی داخلی، و معماری داخلی و چگونگی نسبت میان این سه تخصص به صورت یک مدل مفهومی تبیین شده است. از آنجایی که عمر اندکی از موضوعیت یافتن این تخصص ها می گذرد، در میان اهالی دانش و حرفه ابهام هایی در فهم چیستی و چگونگی آنها وجود دارد؛ این پژوهش به فهم دقیق تر این تخصص ها و روشن نمودن موقعیتشان نسبت به هم کمک می کند.
بررسی نقش دلپذیر سازی فضای داخلی و چیدن مبلمان از دیدگاه کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر به تعیین نقش دل پذیرسازی فضای داخلی کتابخانه و چیدن مبلمان بر جذب کاربران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ روش پیمایشی از نوع توصیفی و به جهت هدف کاربردی است که تعداد 326نفر بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. یافته ها:یافته های پژوهش نشان می دهد که بالاترین توجه به هماهنگی ونقش روان شناختی نوروروشنایی و کمترین توجه به هماهنگی ونقش روان شناختی رنگ ها شده است. اصالت اثر: پژوهش حاضر سعی دارد تا وضعیت طراحی داخلی ساختمان کتابخانه را از آنجا که تحقیقی در خصوص طراحی داخلی با توجه به تجهیزات و چیدمان مبلمان در کتابخانه های دانشگاهی صورت نگرفته است، از طریق بررسی نظرات کاربران و مراجعه کنندگان به کتابخانه تعیین نماید.
تبارشناسی تخصص طراحی داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
11 - 27
حوزههای تخصصی:
طراحی داخلی یکی از تخصص های هم سرشت با معماری است که در طراحی و ساخت بنا نقش آفرینی می کند. چگونگی همراهی طراحی داخلی و معماری و نسبت بین آنها از مباحث پردامنه امروز است. چراکه طراحی داخلی در گذشته جدا از معماری مطرح نبوده؛ درحالی که امروزه جایگاهی خاص و مستقل از معماری دارد. پرسش اصلی این پژوهش نسبت میان معماری و طراحی داخلی در عین پیوستگی و گسستگی توأماً است. جست و جوی این پرسش با پی جویی تبار تخصص طراحی داخلی، یعنی شناختن خاستگاه آن و تطوراتی که متحمل شده، آغاز شد. به عبارت دیگر، چگونگی تطور طراحی فضاهای داخلی از دیرباز تا امروز پیگیری شد تا ابعاد مختلفی از نسبت معماری و طراحی داخلی روشن شود. مجموعاً مرور پیشینه طراحی فضاهای داخلی از گذشته تا دوره رنسانس، پیگیری آن تا دوره بعد از انقلاب صنعتی و شناخت نحوه پیدایش حرفه دکوراسیون، امکان سنجیدن نسبت میان معماری و طراحی داخلی را از ابعاد مختلف فراهم می آورد. سپس پیگیری نحوه تبدیل این حرفه به تخصص و ویژگی های تخصصی آن در نسبت با معماری به شناخت وضعیت تخصص طراحی داخلی در موقعیت کنونی انجامید.
تأملی در عرصه نظری طراحی داخلی مروری بر کتاب به سوی داخلی جدید: مجموعه مقالات نظریه طراحی داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
«معماری داخلی» یا «طراحی داخلی»، به منزله نامی برای تخصصی حرفه ای و رشته ای دانشگاهی، سابقه ای قریب به یک سده دارد. عمده پژوهش های انجام شده در طی این سال ها مربوط به مسائل عملی و کاربردی طراحی بوده است، اما ضرورت پژوهش در حوزه نظری این رشته سبب شده است که در طی دو دهه اخیر نظر پژوهشگران، بیش از پیش، به این حوزه جلب شود. یکی از مهم ترین آثار منتشر شده در این باره، کتابی است با عنوانِ به سوی داخلیِ جدید: مجموعه مقالات نظریه طراحی داخلی. در این کتاب، لوئیس وی ینتال، به تدوین چهارچوب نظری طراحی داخلی اقدام، و به منظور شرح مفاهیم موجود در این عرصه نظری، مجموعه ای از مقالات را گردآوری و ارائه کرده است. می توان گفت نویسنده در این کتاب با پرسش از چگونگی شکل گیری جریان های موجود عرصه نظری طراحی داخلی، به تحلیل و تفسیر آرای خود و دیگر صاحب نظران پرداخته است. در مدل هستی شناختی پیشنهادی وی ینتال، طراحی داخلی شامل هشت لایه نامتقارن پیازی شکل است که در بعضی از نواحی با یکدیگر اشتراک دارند. وی بر اساس این مدل، کتاب را به هشت فصل تقسیم، و مقالات منتخب را ذیل این فصول دسته بندی می کند. با توجه به مفاهیم مطرح شده در این کتاب، هدف این مقاله تأملی در شکل گیری نظریه طراحی داخلی از ابعاد نظری مختلف است. بدین منظور، متن به دو بخش اصلی تقسیم شده است؛ بخش اول که با ساختارِ طرح پرسش تدوین شده است، به بیان تفکر وی ینتال درباره چیستی و چگونگی طراحی داخلی اختصاص دارد؛ بخش دوم در باب شرح و تفصیل مبادی نظری پیشنهادی وی و بررسی مقالات مربوط به مدل ارائه شده است. این مقاله ضمن گشودن راهی نو برای اندیشیدن و پژوهش در حوزه نظری طراحی داخلی، به دانشجویان و حرفه مندان این رشته کمک می کند تا با ادبیات طراحی داخلی و مسائل مربوط به آن آشنا شوند؛ حوزه ای که به دلیل نوظهور بودن و در نتیجه، فقر منابعْ شایسته بذل توجه بیشتر است.
آشنایی با انواع کتاب های دانشگاهی: بررسی نمونه هایی از منابع رشته های معماری و معماری داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
63 - 80
حوزههای تخصصی:
در هر رشته دانشگاهی با انواع گوناگونی از کتاب ها مواجهیم که موضوع، رویکرد، عمق و ساختار متفاوتی دارند و در نتیجه در مراحل متفاوتی از آموزش و پژوهش می توانند مفید و اثربخش باشند. همچنین انواع کتاب های دانشگاهی علاوه بر خصوصیات کلی نوع خود، از ویژگی های حوزه تخصصی ای که در آن نوشته می شوند نیز متأثرند. برای آنکه بتوانیم از مطالعه کتاب های گوناگون بیشترین بهره را ببریم لازم است به ویژگی های انواع کتاب، تفاوت های آنها و الزامات ناشی از این تفاوت ها واقف باشیم. در این مقاله کوشیده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که چه انواعی از کتاب های دانشگاهی در رشته های معماری و معماری داخلی وجود دارد و بهتر است در کدام مرحله از پژوهش یا تحصیل به هر دسته از این کتاب ها مراجعه کنیم. بدین منظور نخست ویژگی های کلی رایج ترین انواع کتاب های دانشگاهی را شرح داده ایم و سپس این ویژگی ها را در نمونه هایی از کتاب های این رشته ها بررسی کرده ایم و نشان داده ایم این تفاوت ها چگونه در ساختار و محتوای این کتاب ها بازتاب یافته است.
«معماری داخلی» یا «طراحی داخلی»؛ تفاوتی اسمی یا ماهوی؟
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
11 - 26
حوزههای تخصصی:
«معماری داخلی» و «طراحی داخلی» دو عنوانی هستند که به دانش یا حرفه ای اطلاق می شوند که با سامان بخشی فضاهای داخلی سروکار دارد. قدمت به کارگیری نام «طراحی داخلی» حدود یک سده است، اما از ظهور رسمی نام «معماری داخلی» تنها چند دهه می گذارد؛ امروز هر دوی این عناوین چه در حوزهٔ دانش و چه در حرفه به کارگرفته می شوند. با وجود تفاوت هایی که برخی از صاحب نظران میان طراحی داخلی و معماری داخلی قائل هستند، صاحب نظرانی هستند که این تفاوت را مکفی نمی پندارند و این دو عنوان را یکسان می دانند. گروه دیگری نیز اساساً با به کارگیری عنوان معماری داخلی مخالف هستند و به کارگیری آن را مسبب آسیب به عرصهٔ امر طراحی فضاهای داخلی می دانند. هدف این مقاله، پرداختن به نسبت میان طراحی داخلی و معماری داخلی است. برای نیل به این هدف به مقایسهٔ تعاریف موجود صاحب نظران پرداخته شده است. سپس با تحلیل شباهت ها و تفاوت های میان طراحی داخلی و معماری داخلی تفاوت اسمی یا ماهوی بین این دو نام بررسی شده است. نوع این پژوهش، کیفی و روش آن تحلیلی-تفسیری است. از این پژوهش این نتیجه حاصل شده است که با وجود تفاوت هایی که برخی از صاحب نظران میان طراحی داخلی و معماری داخلی قائل هستند، این دو عنوان بر یک تخصص و حرفه دلالت دارند و به کارگیری آنها در نظام حرفه ای و دانشگاهی در بیشتر موارد به صورت قراردادی بوده است. با توجه به شرایط فوق، تشکیل شورای هم اندیشی و اتخاذ تصمیمی جامع و بین المللی در تبیین تعاریف و کارکردهای این دو عنوان که ملاک عمل تمام سازمان های حرفه ای و مراکز آموزشی قرار گیرد، اقدامی ضروری است؛ امری که می تواند به رفع سردرگمی موجود و اعتلای جایگاه این حوزه کمک نماید.
در جستجوی نسبتِ «معماری داخلی» و «معماری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
حدود یک سده است که «معماری داخلی» یا «طراحی داخلی» به عنوان تخصصی حرفه ای و رشته ای دانشگاهی به صورت مستقل از معماری موضوعیت یافته است. درحالی که تا پیش از این، این تخصص به عنوان بخشی از کار «معماری» قلمداد می شد. اما در طیّ چند سده اخیر تحولات و تغییراتی به وجود آمد که بسترساز شکل گیری معماری داخلی به صورت مستقل از معماری شد. ارتباط تنگاتنگ معماری داخلی و معماری سبب شده است که چگونگی مرزها و بی مرزی های بین این دو پرسش برانگیز شود. هدف این پژوهش فهم نسبت میان این دو تخصص است. برای نیل به این هدف، ابتدا تلاش شده است که شناختی از معماری داخلی حاصل شود. پس از آن، آراء و نظرات صاحب نظران درباره نسبت معماری داخلی و معماری مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در انتها، تلاش شده است که با تبیین مدلی مفهومی این نسبت مورد بازاندیشی قرارگیرد. نوع این پژوهش، کیفی و روش آن تحلیلی -تفسیری و استدلال منطقی است. از این پژوهش این نتیجه حاصل شده است که نسبت معماری داخلی و معماری از زاویه مفهوم درون و بیرون، به صورت طیفی است که معماری داخلی از درون به بیرون، و معماری، از بیرون به درون، در هم آمیخته و فاقد مرز می شوند؛ درعین حال، این دو تخصص در نسبتی مکمل گونه تشکیلِ یک امر کل می دهند.
تبیین اجتماع پذیری و جذب مخاطب در فرآیند طراحی داخلی غرفه های نمایشگاهی با تحلیل مولفه های ادراک مکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فضای نمایشگاهی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و غیره گرد هم می آورند. چگونگی بهره گیری از دانش معماری در تبیین ساختار کالبدی با هدف ایجاد تعاملات اجتماعی و نمود اجتماع پذیری از موارد مهم و مشترک در حوزه بین رشته ای جامعه شناختی، روانشناسی محیط و علوم رفتاری است که در ارتباط با برنامه ریزی فضاست. این تحقیق بر آن است تا نقش معماری داخلی و ادراک فضای نمایشگاهی را بر نحوه اجتماع پذیری مورد تحلیل قرار دهد و در نهایت به ارایه الگویی بهینه دست یابد. نحوه ادراک فضاهای کالبدی به مثابه متغیری مستقل بر کیفیت اجتماع پذیری (جذب مخاطب) مؤثر واقع می شود. تحلیل محیط کالبدی غرفه های نمایشگاهی به عنوان واحد مطالعه در مفهوم مکانی جمعی- رفتاری، سامانه ای جمعی- فضایی را تشکیل می دهد که عامل های اصلی با روش کیفی و کمّی جهت تبیین نتایج، مورد مطالعه قرار گرفته اند. بعد از غربال فاکتورهای اثرگذار تحلیل محتوای متون توسط پیمایشِ دلفی، ارزیابی کمّی با توجه به حرکت تعاملی کاربر در فضا توسط شبیه سازی و محاسبات با نرم افزار Mic Mac انجام گرفته و نتایج حاصله در Scenario Wizard برای سناریوی بهینه مورد سنجش قرار گرفته که موارد مهم با تأکید بر عوامل کالبدی و بصری، عوامل: شکل، ابعاد، رنگ، نور، حرکت، خوانایی و نفوذپذیری است: بیانگر شکل های منتظم در فرم کلی غرفه ها با تأکید بر نورپردازی مصنوعی، ابعاد در مقیاس داخلی با میانگین 60 تا 100 مترمربع، راهروهایی به صورت شطرنجی در حداقل عرض 8 متر با نور ملایم.
بررسی راهکارهای بهره وری مناسب از نور روز به منظور ارتقای کیفیت فضای داخلی (نمونه موردی کانال های نوری)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مناسب نور و روشنایی طبیعی در فضای داخلی می تواند علاوه بر ایجاد آسایش بصری، تأثیرات مثبتی را بر سلامت جسمی و روحی، رفتارها و نگرش ها، همچنین حالات و عملکرد ساکنان داشته باشد. همچنین نور روز طبیعی می تواند تقاضا برای سیستم روشنایی الکتریکی را کاهش دهد، لذا پرداختن به این مهم در محیط های داخلی ضروری است. هدف کلی این پژوهش، شناخت نقش نور روز در جهت ارتقای کیفیت فضای داخلی و افزایش سلامت انسان و نیز ارائه راهکار استفاده بهینه از نور خورشید است. در این راستا به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که نور روز را چگونه می توان به فضای داخل منتقل نمود و وجود آنچه تأثیراتی بر ابعاد مختلف سلامت مخاطب دارد؟ روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است و جهت گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش و مفهوم نور روز در فضاهای داخلی و چگونگی بهره وری مناسب از آن پرداخته است و نشان می دهد که نورگیری توسط کانال های نوری باکیفیت بالاتری نسبت به نورگیری مستقیم از پوسته ساختمان و یا نورگیرهای سنتی انجام می شود. درنتیجه می توان گفت کانال نوری انتخاب مناسبی برای انتقال نور روز است. این سیستم نور روز را با کیفیت بالا به عمق ساختمان انتقال داده و روشنایی فضاهای فاقد نور روز را تأمین نموده و درنهایت با پاسخ دهی به نیازهای انسان، موجب ارتقای کیفیت فضاهای داخلی و سلامت جسمانی، روحی، اجتماعی و ادراکی در انسان می شود؛ بنابراین می توان از کانال نوری به عنوان یکی از روش های مؤثر استفاده از نور روز بهره برد.
درون بودگی و حدوث آن در فضای داخلی شهری
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
10 - 32
حوزههای تخصصی:
درون و بیرون و ارتباط آنان با یکدیگر، از موضوعاتی هستند که همواره مورد علاقه صاحب نظران بوده اند. در نگاهی جامع، درون اغلب به عنوان فضای خصوصی و بیرون به عنوان فضای عمومی قلمداد شده است. حال آن که امروزه، این مفاهیم از تعاریف گذشته خود فاصله گرفته اند و دوگانگی و مرز میان آن ها به صورت بنیادین در حال تغییر و بازنگری است. جامعیت این مفاهیم باعث شده تا این تغییر و بازنگری به حوزه های فضای شهری و فضای داخلی نیز راه یابند. هدف این مقاله بازتعریف فضای شهری _به عنوان فضای عمومی_ از دیدگاه فضای داخلی _به عنوان فضای خصوصی_ و چگونگی تجلی کیفیت درون ذیل مفهوم «درون بودگی» در فضای شهری است. در این راستا، ابتدا درون بودگی و تعاریف آن از دیدگاه صاحب نظران این حوزه بیان گردید؛ و در ادامه مفاهیم «فضای داخلی عمومی» و «فضای داخلی شهری» ذیل مفاهیم درون و بیرون و حوزه های عمومی و خصوصی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتند. در ادامه به ارتباط فضای داخلی شهری با درون بودگی از دیدگاه صاحب نظران پرداخته شد؛ و در آخر با استفاده از مولفه های به دست آمده از بررسی منابع کتابخانه ای در رابطه با درون بودگی و عوامل موثر بر ادراک آن، نحوه حدوث آن به شیوه های مختلف در فضای شهری، در چند عکس مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. لذا به صورت کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، به چگونگی تجلی درون بودگی در فضای بیرونی و شهری پرداخته شد و این نتیجه حاصل آمد که در تلاقی مفهوم درون بودگی و فضای شهری، دو بعد کالبدی و روانی نمودار می شود. از هم افزایی درون بودگی و ابعاد کالبدی، فضای داخلی شهری معنا می یابد؛ و از هم افزایی درون بودگی و ابعاد روانی، درون بودگی شهری معنا می یابد؛ که هر دو وسیله ای است در جهت التیام گمگشتگی انسان در جهان پیرامون از طریق بازتعریف خود و هویت خود، در دنیایی که انسان در آن غریب است.
تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی تَرک
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
34 - 52
حوزههای تخصصی:
مسجد سنگی ترک، واقع در شهر میانه به دلیل ویژگی های معماری داخلی آن از جمله قرارگیری مقبره درون مسجد، محراب های متعدد و نقش مایه ی نیلوفر که در تعداد زیاد و ابعاد و انحاء گوناگون درون محراب، مقبره و ستون ها کار شده است، فضای داخلی متفاوتی نسبت به دیگر مساجد ایرانی دارد. علاوه بر چیدمان فضایی و عناصر داخلی، آرایه های این مسجد نیز نقش شایان توجهی در شکل گیری ماهیت آن ایفا می کنند. به دیگر سخن در این مسجد آرایه ها عناصری مازاد بر اصل اثر نیستند و نه تنها مایه ی تکمیل بلکه مایه ی تشکیل آن شده اند چرا که در معماری ایرانی زیبنده بودن از همان ابتدا با ساختن همراه بوده است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش تبیین ماهیت مسجد سنگی ترک با توجه به ویژگی های معماری داخلی آن است. به بیانی دیگر این پژوهش بر آن است تا از طریق تحلیل معماری داخلی مسجد سنگی ترک و آرایه های آن، مفاهیم نهفته در این مسجد را آشکار سازد. به همین دلیل این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، نخست به بررسی تاریخی مسجد سنگی ترک پرداخته و به شکلی جامع آن را توصیف کرده است، سپس معماری داخلی این مسجد را از طریق بررسی چیدمان فضایی، عناصر داخلی و آرایه های آن با رویکردی نمادشناسانه تحلیل کرده است. و در نهایت به این نتیجه رهنمون شده است که این بنا یک مسجد-مدرسه-مقبره است، و هدف بانی یا بانیان از ساخت آن، ایجاد فضا-مکانی برای فرهمندی، فرازروی و تکامل بوده است، چنان که از فضای داخلی، آرایه ها و نقش مایه های آن چنین برمی آید که مقبره ی درون مسجد متعلق به قطب آنان بوده باشد و به نظر می رسد محراب های گوناگون آن مدرس چنان اساتیدی است که موجب فرازروی و تکامل شاگردان خود می شوند و خیر و برکت را برای همگان به ارمغان می آورند.
بازشناسی فرآیند طراحی در معماری داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
88 - 108
حوزههای تخصصی:
فرآیند طراحی به عنوان موضوعی گسترده و دارای جنبه ها، معانی و تفاسیر گوناگون همواره مورد بحث و تبادل نظر اندیش مندان این حوزه بوده است و هریک سعی در ارائه نظریات گوناگون برای فرآیند طراحی از دیدگاه خود داشته اند. جایگاه فرآیند «طراحی داخلی» طی چند دهه گذشته معمولاً برگرفته از فرآیند «طراحی معماری» دیده شده است. اما «معماری داخلی» به دلیل تمایزات ساختاری با «معماری»، می تواند فرآیند طراحی متفاوتی داشته باشد. بنابراین می توان فرآیند طراحی در معماری داخلی را در مقیاسی متفاوت با معماری تعریف نمود. از این رو بازشناسی فرآیند طراحی در «معماری داخلی»، مسئله مقاله حاضر است. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «نسبت فرآیند طراحی در معماری و معماری داخلی چیست؟». هدف از این پژوهش آگاهی از نقش مسئله یابی و تفکر طراحی در معماری داخلی و پیوند آن با فرآیند طراحی معماری در لحظه های همپوشانی و جدایی است. بدین منظور در مرحله نخست فازهای فرآیند طراحی به طور کلی بررسی شده است و شمای کلی طی مسیر در معماری و معماری داخلی با مشابهت های بسیار بدست آمده است. در مرحله دوم، تمایزات میان «معماری» و «معماری داخلی» در کلیات فرآیند طراحی نشان داده است که «همپوشانی ها» و «تمایزات» معماری و معماری داخلی در فرآیند طراحی به صورت «همگرایی» و «واگرایی» بروز می کنند. در مرحله سوم، با بررسی تحلیلی هر کدام از جزء مراحل و گام های فرآیند طراحی در «معم اری» و «معماری داخلی» مصداق هایی از تفاوت های محتوایی و مؤلفه های واگرایی فرآیند طراحی در این دو یافته شده که این تفاوت ها از جنس موضوع طراحی، روش های تعریف مسئله، ابعاد یافتن مسئله، راهکارهای حل مسئله و تفاوت زبان طراحی بودند. بدین ترتیب، این پژوهش ارکان تفاوت محتوایی میان فرآیند طراحی داخلی در نسبت با فرآیند طراحی معماری را روشن می سازد.
شکل گیری «کارشناس رسمی معماری داخلی» در ایران
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
110 - 129
حوزههای تخصصی:
اولین کارشناس دانش آموخته معماری داخلی، سال ۱۳۵1به منظور ارائه نظر تخصصی در دعاوی مربوط به ساختمان به کانون کارشناسان رسمی دادگستری پیوست. پیش از تصویب قانون مدنی (۱۳۰۷شمسی) حل اختلافات با حضور افراد خبره یا معتمد به صورت رسمی و غیررسمی رایج بود. پس از تصویب قانون مدنی و آیین دادرسی (۱۳۰۷و ۱۳۱۸) در قانون اشاره شد که دادگاه می تواند در موارد تخصصی از نظر کارشناسان استفاده کند. از آن زمان نقش کارشناس رسمی ساختمان، ارائه ی نظرات تخصصی به اشخاص حقیقی و حقوقی مختلف در داخل و خارج از دادگاههاست. با افزایش ساخت بناهای جدید و تغییرکاربری و نوسازی بناهای قدیمی، راه اندازی رشته معماری داخلی درایران ضرورت یافت. همراه با تحولات ساخت بناهای جدید، اختلافات در زمینه های مختلف ساختمان پدید آمد. از سویی با پیدایی تخصص معماری داخلی و طراحی داخلی در معماری و افزایش فعالیت دراین زمینه، رشته معماری داخلی نیز به گروه ساختمان کانون کارشناسان رسمی اضافه شد. حال پرسش این مقاله این است که با وجود آنکه معماری داخلی یک تخصص است و اختلافات آن می تواند با وجود کارشناس رسمی ساختمان حل و فصل شود، چگونه کارشناسی معماری داخلی به عنوان یک رشته مجزا در کانون کارشناسان رسمیت یافت؟ به منظور پاسخ به این پرسش، در این مقاله ابتدا در مقدمه به وضعیت حل و فصل اختلافات پیش از قانون مدنی اشاره شده سپس تدوین نظام جدید قضایی در ایران و شکل گیری کانون کارشناسان رسمی دادگستری در پی تغییر حکومت با شرحی مختصر و در ادامه وظیفه کارشناس رسمی در قانون آیین دادرسی و در پی آن حضور دانش آموختگان معماری داخلی به عنوان کارشناس رسمی در گروه ساختمان به تفصیل بررسی شده است. در نهایت، با تحلیل و فهم چگونگی شکل گیری کارشناسی رسمی معماری داخلی در ایران مشخص شده است که با توجه به پیچیدگی ها وتعدد عواملی که در امر ساختمان وجود دارد، نیاز به حضور کارشناس رسمی معماری داخلی و اظهار نظرهای تخصصی در زمینه مسائل بسیار گسترده در این حوزه وجود داشته واین تخصص به حل و فصل دعاوی حوزه ی ساختمان کمک نموده است.
تحلیل مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم بر معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
97 - 110
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مؤلفه های اکسپرسیونیسم و تأثیر آن ها بر طراحی داخلی می پردازد. اکسپرسیونیسم، با تأکید بر بیان احساسات درونی، در تعامل با هنر و اجتماع، جایگاه مهمی در معماری داخلی دارد. هدف این تحقیق، شناسایی اشتراکات این سبک با طراحی فضاهای داخلی است. روش پژوهش ترکیبی بوده و مؤلفه ها از طریق تحلیل محتوای کیفی، با استفاده از کدگذاری باز و محوری استخراج شده اند. داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل و در نهایت ۵ مقوله ی محوری و ۱۶ زیرمؤلفه شناسایی شد. در بخش کمّی، ارزیابی معماری اکسپرسیونیستی با نمونه گیری غیرتصادفی و زنجیره ای از ۱۲ متخصص نقاشی و معماری انجام شد. همچنین، ۹ اثر معماری به روش نمونه گیری هدفمند بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که از میان ۵ معیار و ۱۶ شاخص، فرم های منحنی، اغراق، فرم های کج ومعوج و عدم طبیعت گرایی بیشترین تأثیر را بر طراحی داخلی دارند.