مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
منظر فرهنگی
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
16 - 23
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ارتباطات در روابط، هم زیست و در عمل تفکیک ناپذیرند. هر رفتار و عمل فرهنگی، رویدادی ارتباطی است و هر کنش ارتباطی، رویدادی فرهنگی محسوب می شود. رسانه دروازه ای است که از طریق آن فرهنگ به افراد منتقل می شود، زیرا محتوای رسانه یک عنصر فرهنگی به شمار می آید. امروزه دستیابی به درک کامل و همه جانبه از ارتباط رسانه و فرهنگ، بدون انجام پژوهش های چندفرهنگی و مطالعات بین رشته ای امکان پذیر نیست. رسانه ها جایگاه و فضای بسترسازی فرهنگی، تأمل و ژرف اندیشی درباره اهمیت معنا و اندیشه ورزی با توجه به متن فرهنگی و ساحت اجتماعی قلمداد می شوند که به تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا و تأسیس کانون ارزشی مبادرت می ورزند. باغ، این طبیعت اهلی شده، به مثابه منظر فرهنگی، حاصل یک تعامل پیچیده تاریخی است که در بستر زمان شکل گرفته و همزمان از ارزش های زیبایی شناختی، متعالی و سودمندی برخوردار است و به واسطه ارزش های چندگانه اش کلیه حواس پنج گانه را درگیر می کند. در انتهای یک سر این تعامل، همواره «انسان» به عنوان موجودی اجتماعی که قادر به ساخت یک فرهنگ است قرار داشته و در سر دیگر این تعامل، هر آن چیزی است که انسان در دوران گوناگون با آن برخورد داشته است. در برخورد اول و اساسی او «طبیعت» قرار دارد. در برخوردهای بعدی، انسان با محیط پیرامونش ارتباط برقرار کرده و دستاورد این ارتباط یک فرهنگ ایجاد کرده است. لذا باغ ایرانی این پدیده تاریخی، به مثابه رسانه ای است که علاوه بر آنچه در سنت و کالبد به آن اشاره شده دارای مضامینی است که با دنیای رسانه جدید در ارتباط است و الگوهایی که در رسانه جهت انتقال مفاهیم وجود دارد، به شکلی خاص در وجود خود نهاده است.
تعریفی نوین از مفهوم منظر فرهنگی مبتنی بر فرآیند شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
42-51
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی محصول فرآیند تعامل انسان و طبیعت درگذر زمان است. هر چند تعاریف متعددی از این مفهوم ارائه شده، اما تا کنون تعریفی جامع ومانع که با تکیه بر فرآیند شکل گیری منظرهای فرهنگی و فارغ از بسترهای زمانی، جغرافیایی و فرهنگی ابعاد گسترده و پیچیده ی این مفهوم را مدنظر قرار داده باشد، ارائه نگردیده است. ازای نرو، مقاله حاضر از طریق بازخوانی و وا کاوی اسناد و نظری هها، با بهر هگیری از روش پژوهش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی دست یافتن به سطحی از شناخت نسبت به این مفهوم و تعیین الفبای شناخت منظر فرهنگی ب همنظور ارائه تعریفی نوین از آن است. برای نزدیک شدن به هدف اصلی این مقاله، یعنی ارائه تعریفی نوین از منظر فرهنگی، ابتدا تدقیق دو مؤلفه اصلی اثرگذار در شکل گیری منظرهای فرهنگی شامل طبیعت و فرهنگ پیش گرفته م یشود. در پی آن واژه ا کوسیستم به واسطه جامع نگری ب هعنوان جایگزین طبیعت انتخاب می گردد و مجاری چهارگانه ی شناخت نسبت به ا کوسیستم شامل علم، فلسفه، عرفان و مذهب ب هعنوان زیربنای فرهنگ تبیین م یشوند. ب های نترتیب فرآیند شک لگیری منظ رهای فرهنگی مبتنی بر مجاری چهارگانه ی شناخت در نوعی طرح واره ترسیم می شود که زیربنای بازتعریف منظر فرهنگی مبتنی بر فرآیند شکل گیری آن خواهد بود.
بومی سازی نشانگرهای منظر پایدار در زیست بوم روستایی ایران با تاکید بر منظر ذهنی- ارزیابانه ذی اثران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
728 - 745
حوزههای تخصصی:
منظر روستایی مبین تعامل و تفاهم انسان و طبیعت بوده و در عین سادگی ظاهری، موزون، پیچیده و جذاب است. ماهیت منظر روستایی در ارتباطی تنگاتنگ با محیط طبیعی و بستر زمینه ای و در عین حال متأثر از تعامل عمیق انسان با طبیعت است. منظر اصیل و با هویت روستایی ایران، در سال های اخیر دستخوش دگرگونی شده است، به طوری که در بسیاری از روستاها، شاهد تخریب بستر طبیعی، دگرگونی بافت و عناصر باارزش کالبدی و به تبع آن، تغییر ارزش های فرهنگی آن هستیم. به دلیل وجود تفاوت های شرایط زمینه ای روستاهای ایران با پیشینه پژوهش های قبلی، ضروری است، ابعاد منظر روستایی بر اساس تجربیات زیست بومی ذی اثران و در انطباق با شرایط زمینه ای روستا بررسی شود. پژوهش به روش تحلیلی و پیمایشی و با هدف یافتن نشانگرهای منظر پایدار و عوامل تأثیرگذار بر آن متناسب با شرایط زمینه ای زیست بوم روستایی ایران انجام شده است. به این منظور ضمن مشاهده مشارکتی، با دو گروه از جامعه روستایی (مصاحبه اصلی- نیمه ساختاریافته- جهت پاسخگویی ساکنین روستا و مصاحبه تکمیلی- با سؤالات باز- جهت اخذ نظرات آگاهان محلی) مصاحبه شده است. به علاوه از مصاحبه شوندگان خواسته شده نقشه های ذهنی (ذهنیت خود از منظر مطلوب روستایی) را ترسیم کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که منظر بومی روستاها به رغم وجود تنوع و تمایز، دارای نوعی وحدت و همخوانی هستند و بر اساس تحلیل یافته ها، برخی نشانگرهای پراهمیت که به منظر روستایی وحدت و تنوع بخشیده و آن را پایدار ساخته اند، و همچنین عوامل ثانویه ای که به طور غیرمستقیم بر منظر روستایی تأثیرگذار بوده اند، مشخص شدند.
نقش منظر طبیعی و فرهنگی سکونتگاه های کوهستانی در شکل گیری هویت روستایی (مورد مطالعه: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با رشد و پیشرفت تکنولوژی و ورود مدرنیزاسیون به جوامع، روستاها در اغلب نقاط جهان و ایران تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته و چهره نوظهوری یافته اند که این امر سبب تغییر و تحولات بسیاری در زمینه هویت روستایی شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به تبیین نقش منظر طبیعی و فرهنگی سکونتگاه های کوهستانی در شکل گیری هویت روستایی، در شهرستان مریوان پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش ۱۰۲۳ خانوار روستایی شهرستان مریوان بود که از آن میان ۲۸۰ خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود و روستاهای مورد مطالعه از 18 نقطه روستایی از ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز، از شیوه های مصاحبه و تکمیل پرسشنامه ای استفاده شد که اعتبار آن با استفاده آزمون الفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار Smart PLS2 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، منظر طبیعی و منظر فرهنگی هر دو بر هویت روستایی تأثیر دارند ولی تأثیر منظر فرهنگی به مراتب بیشتر است. با توجه به تحلیل فضایی داده ها در نرم افزار ArcGIS با استفاده از ابزار کریجینگ، روستاهای باشماق، کولان و قمچیان بیشترین تأثیر را از نظر منظر طبیعی بر هویت روستایی این مناطق داشته است و روستاهای گلان، نیزل و چور کمترین تأثیر را از جهت منظر طبیعی بر هویت روستایی این مناطق دارا بودند. همچنین روستاهای قمچیان، سیور و جوئین بیشترین تأثیر و روستاهای خیرآباد و چور کمترین تأثیر را از نظر منظر فرهنگی بر هویت روستایی شهرستان مریوان دارا بودند.
جایگاه منظر فرهنگی در نظام معماری و شهرسازی ایران؛ فرا مطالعه مقالات علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۲۴۴-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی، موضوعی است که طی سه دهه گذشته و با ورود به اسناد کنوانسیون میراث جهانی (اولین نهاد بین المللی تشخیص و حفاظت از مناظر فرهنگی) جایگاهی ویژه یافته است. متخصصان علمی داخل کشور نیز در قالب رشته های مختلف اعم از معماری، معماری منظر، مرمت، جغرافیا و محیط زیست در طول دو دهه اخیر به این موضوع پرداخته و پژوهش های متفاوتی را در این زمینه به انجام رسانده اند. پراکندگی مقالات منتشرشده، گوناگونی حوزه پژوهشی نویسندگان و تفاوت نگرش پژوهشگران باعث ایجاد مجموعه ای از پژوهش های متفاوت در حوزه منظر فرهنگی شده است؛ لذا با مطالعه و بررسی این مقالات، می توان به تصویری شفاف از روند موجود رسید و ضمن استفاده از تجربیات موجود، از تکرار اقدامات گذشته اجتناب کرد. همچنین دسته بندی پژوهش ها در قالب موضوعات مشابه، بهره برداری از آن ها را برای پژوهشگران آتی آسان می کند. در این راستا، در این مقاله تلاش می شود تا به واکاوی حوزه نظری پژوهش های انجام شده درباره موضوع منظر فرهنگی پرداخته شود. در این پژوهش، با استفاده از روش پژوهش کیفی و بر مبنای راهبرد فرامطالعه، 37 مقاله علمی پژوهشی با محوریت منظر فرهنگی در بازه زمانی 1385 تا ۱۳۹۹ بررسی شده است. بدین منظور، در دو بخش ساختاری و محتوایی، تمامی مقالات یادشده بررسی و جدول اطلاعات جامع آن ها تهیه، استخراج و تلخیص شد. نتایج پژوهش بیانگر نبودِ مبانی نظری قوی در بسیاری از پژوهش هاست. همچنین، اهمیت و جایگاه منظر فرهنگی در مقیاس شهری ایران نامشخص بوده و با وجود برخورداری از ویژگی ها و معیارهای ارزشمند، در اسناد شهرسازی و برنامه های مدیریت و حفاظت، آثار و ارزش های ملموس و ناملموس مورد توجه قرار نگرفته اند.
محوطه های فلزگری کهن در منظر فرهنگی کوهدشت و ارائه یک مدل پیش بینی برای منطقه زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل محیطی نقش مهمی در شکل دهی به الگوی استقراری محوطه ها و توزیع مکانی سکونتگاه های انسانی و فعالیت های گوناگون بشر داشته اند. مطالعه روابط متقابل انسان و محیط و الگوهای بهره برداری از محیط زیست یکی از رویکردهای اصلی باستان شناسی نو است. یکی از قابلیت های زاگرس میانی و به خصوص پیشکوه لرستان فرهنگی استخراج و تولید فلزات به ویژه مفرغ و آهن است که با ابهامات زیادی از جمله شناسایی معادن و محوطه های در ارتباط با فلزگری کهن همراه است. در پژوهش حاضر سعی شد بر مبنای 143 محوطه فلزگری کهن که در نتیجه چهار فصل بررسی باستان شناسی در شهرستان کوهدشت شناسایی شده اند، به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل های فضایی، عوامل طبیعی مؤثر در شکل گیری و پراکنش محوطه های فلزگری در منظر فرهنگی کوهدشت شناسایی شوند و در انتها یک الگو برای تخمین مکان های احتمالی دارای بقایای مرتبط با فلزگری باستان در منطقه زاگرس میانی ارائه شود. برای رسیدن به این مهم در نرم افزار GIS به هر یک از عوامل محیطی از جمله مواد خام مورد نیاز، پوشش جنگلی مناسب برای فراهم کردن سوخت مورد استفاده در کوره های ذوب فلز و نزدیکی به منابع آبی، بر اساس نقش و تأثیر هر یک از این عوامل، وزن و اهمیت متفاوتی داده شد تا نقش هر یک از آن ها در شکل گیری محوطه ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. در پایان مشخص شد که سازند زمین شناسی کشکان که دارای برونزد سنگ های حاوی اکسید آهن است، بیشترین نقش را در مکان گزینی محوطه های فلزگری باستان داشته است و پس از آن پوشش جنگلی مناسب و نزدیکی به منابع آبی، در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند.
مؤلفه های شکل دهنده منظر فرهنگی شهرستان عباس آباد مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۶۲-۴۳
حوزههای تخصصی:
رابطه متقابل انسان و محیط را می توان بسترساز ظهور مکان رخدادهای اجتماعی تلقی نمود. منظر فرهنگی، حاصل برآیند طبیعت، فرهنگ و تاریخ در گذر زمان، دربردارنده ارزش های فرهنگی-طبیعی است که تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ را نشان می دهد. از این رو، گسست رابطه انسان و محیط را می توان ناشی از عدم توجه کافی به منظر فرهنگی به عنوان عامل شکل دهنده ارتباط ادراکی دانست. اهداف این مطالعه به ترتیب شامل؛ شناسایی مؤلفه های شکل دهنده منظر فرهنگی مورد مطالعه و یافتن جنبه های مجهول ارزش های ماهیتی منحصر به فرد این مؤلفه ها در منطقه انتخابی هستند. پژوهش حاضر با پارادایم تفسیرگرایی، دارای ماهیت نظری-کاربردی بوده که با رویکرد کیفی و راهبردهای ترکیبی شامل؛ مطالعه موردی و مطالعات تاریخی تطبیقی، طراحی شده است. راهبرد نمونه گیری در داده های میدانی غیرتصادفی هدف دار بوده است. روش گردآوری داده ها در این مطالعه، به صورت میدانی (شامل مصاحبه با 13 نفر از متخصصان بر اساس اصل اشباع) و کتابخانه ای بوده است. یافته های حاصل از این فرآیند به انضمام تحلیل محتوای مستندات راهبرد مطالعه تاریخی-تطبیقی، منتج به استخراج یافته های پژوهش شدند. طراحی فضای شهری بر اساس منظر فرهنگی، با ایجاد تجربه ای جدید از منظر شهری، در نقش یک محرک، کنش های اجتماعی را به همراه دارد؛ بدین معنی که زندگی اجتماعی در شهر ها و درهم تنیدگی ذهنی مردم با شهر، متأثر از مناظر فرهنگی به کار گرفته شده در مکان های شهری بوده که منجر به ارتقای احساس تعلق و مانایی این حس در فرآیند تغییر نسل ها خواهد شد. از سوی دیگر، پرداختن به کیفیات فیزیکی اثرگذار در محیط مانند؛ مقیاس، فاصله، زمان و شرایط ادراک، در ایجاد ارتباط مخاطب با محیط بسیار مؤثر است. به بیان دیگر، بهره گیری از این معیارها باعث ارتقای روح مکان و تجلی زیبایی تمامی فرآیند های موجود در یک دوره زمانی با کیفیتی خاص خواهد شد، زیرا درهم تنیدگی ذهنی شهروندان زمانی شکل خواهد گرفت که احساس تعلق به شهر در جای جای آن وجود داشته باشد؛ به گونه ای که مردم با این حس در فضای شهری حضور یابند و خود را شهروندی فعال در ساخت و حیات آن شهر بدانند.
نقش مجسمه های شهری در شکل گیری هویت منظر فرهنگی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
141 - 160
یکی از کارکردهای اصلی مجسمه های شهری در ایران با توجه به پشتوانه فرهنگی غنی آن، ارتقای کیفیت بصری و انتقال مفاهیم هویتی به منظر شهر است که می تواند در شکل گیری و همسو بودن با هویت معنایی موجود، نقش عمده ایی عهده دار باشد. اکنون این مسأله مطرح می شود که مجسمه های شهری تهران به عنوان یک عنصر کالبدی و بصری از ابتدای حضورشان در انتقال مفاهیم هویتی به منظر فرهنگی شهر چه جایگاهی داشته اند؟ و چگونه در جهت ایجاد «هویت مکان» ایفای نقش کرده اند؟ این تحقیق به صورت کیفی و روش توصیفی تحلیلی به مطالعه پیشینه و دلایل پیدایش مجسمه ها در شکل گیری مفهوم هویت منظر فرهنگی شهر تهران پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مجسمه های شهری تهران از زمان پیدایش تا امروز روندی متغیر در بازنمود هویت بخشی به منظر شهر داشته اند. به طوری که مجسمه های دوره پهلوی و بالاخص دوره انقلاب اسلامی (دهه 60 و 70)، از طریق ویژگی هایی چون «زمینه گرایی» و «محتواگرایی» در هر دوره به ترتیب نوعی «هویت اسطوره ای/ اقتدارگونه» و «هویت ارزشی» را از طریق بازنمود محتوای زمینه ای (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی) و معنایی به منظر فرهنگی شهر منتقل کرده اند، درحالی که این نقش عمدتاً در دهه 80 کمرنگ تر شده است.
توسعه پایدار گردشگری و حفاظت در پلان مدیریت منظر فرهنگی برج قابوس
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
24 - 40
حوزههای تخصصی:
مناظر فرهنگی از انواع میراث با ارزش بشری است که در سطح جهانی با توجهات نوینی روبرو شده اند. مطالعات این مقاله، با دیدگاه ساماندهی منظر فرهنگی- طبیعی برج قابوس، به مطالعه یکی از صد منظر شگفت انگیز ایران با هدف احیا و توسعه پایدار گردشگری، برج قابوس، واقع در استان گلستان، شهرستان گنبد به عنوان نمونه مطالعاتی می پردازد. حفاظت از مناظر فرهنگی- طبیعی با توجه به توسعه پایدار از یک سو و کمک به تداوم ارزش های زیبایی شناسانه و تاریخ نگارانه در مناظر از سوی دیگر، یافتن راهکار های حفاظتی در خصوص مناظر فرهنگی را اجتناب ناپذیر می گرداند. امروزه در میان شیوه های حفظ و بازنمایی بناها و محوطه های تاریخی، بهره گیری از طرح احیا به منظور بازگرداندن آن ها به جریان زندگی اجتماعی مردم، بسیار گسترش یافته است. یکی از مهم ترین و اصلی ترین بخش های این کار، اعطای کاربری متناسب با هویت محوطه های تاریخی است. حال این سوال مطرح می گردد که با توجه به ویژگی ها و شرایط خاص هر محوطه تاریخی روند اعطای کاربری جدید و انطباق فعالیت های انسانی با آن از چه طریقی شناسایی و پیاده سازی می شود. رویکرد اصلی در این تحقیق، پژوهش موردی است که در آن با بهره گیری از روش تفسیری تاریخی به جمع آوری داده های ارزشمند برای شناخت بهتر محوطه تاریخی برج قابوس و توانایی های بالقوه آن اقدام شود. حفاظت و مرمت منظر برج قابوس با هدف تقویت کیفیت و زیبایی منظر از طرفی می تواند به احیای زیرساخت های طبیعی و فرهنگی منطقه کمک کند و از دیگر سو، بنیادهای اقتصادی و گردشگری آن را در چارچوب توسعه پایدار تقویت کند. از این رهگذر پژوهش در راستای انجام مطالعات و طرح دیدگاه مرمت منظر طبیعی - تاریخی منطقه به منظور احیا و بازسازی آن ضروری به نظر می رسد. احیا، حفاظت و تقویت منظر فرهنگی و تاریخی محوطه به عنوان گامی مهم و اقدامی اساسی در احیا و مرمت منظر سایت قلمداد می شود. دستیابی به اهداف توسعه پایدار و توجه به چشم انداز پایدار منطقه در آینده، جزء اصلی و جدایی ناپذیر دیدگاه های جامع و امروزی در هر طرح مرمت منظر است. هدف این تحقیق، مشخص کردن عملکردها و فعالیت ها و برنامه هایی تطبیق پذیر با فرهنگ بومی، اقلیم و نیازهای منطقه است که برای گردشگران در نظر گرفته شوند و با دخالت محدود در منظر برج و افزایش کیفیت ارائه خدمات، همراه گردد. توجه به پایداری در توسعه، انعطاف پذیری، فراهم آوردن بستری مناسب برای مشارکت مردم نیز، مدنظر قرار گرفته است. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد، بهره گیری شده است.
تبیین مفهوم منظر آیینی و بررسی جلوه های تبلور آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
51 - 62
حوزههای تخصصی:
منظر پدیده ای عینی-ذهنی است که در پی فهم انسان از محیط شکل گرفته و در بستر تاریخ و زمان اشکال مختلف به خود می گیرد. در این میان گاه منظر با مفاهیم هویت بخشی همچون فرهنگ و آیین عجین شده و جلوه های عینی و ذهنی ویژه ای را با توجه به موقعیت-های مکانی خاص، بوجود آورده است. از این رو این مقاله سعی دارد تا با واکاوی مفاهیم منظر و آیین و بازشناسی مفهوم منظر آیینی، جلوه های ظهور آن در ایران را شناسایی نماید. روش تحقیق این مقاله، از نوع کیفی است و ترکیبی از روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و استنادی بکار برده شده است. بر این اساس با استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گیری از منابع معتبر نوشتاری، طیف گسترده ای از منابع مرتبط با منظر و آیین مطالعه گردید و با بررسی تطبیقی، به شیوه استنباطی و استنتاجی به تحلیل مصادیق ارائه شده از منظر آیینی و وجوه آن پرداخته شده است.
واکاوی اصلی ترین چالش های مفهوم منظر فرهنگی با تکیه بر بازشناخت و تحلیل کارنامه هجده ساله این مفهوم در مرکز میراث جهانی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۷
147 - 163
حوزههای تخصصی:
هر چند نزدیک به یک سده از نخستین کاربرد عبارت «منظر فرهنگی» می گذرد، که بر تعامل انسان و طبیعت در طول زمان تأکید می کند، اما تنها هجده سال است که عبارت مذکور کاربردی حرفه ای در قلمرو حفاظت پیدا کرده است. با گنجانده شدن منظرهای فرهنگی در راهنمای اجرایی کنوانسیون حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان در سال 1992، با هدف بازشناخت ارزش برجسته جهانی ناشی از تأثیرگذاری متقابل انسان و محیط طبیعی ، مرکز میراث جهانی یونسکو به عنوان نخستین و مهم ترین مرجع بین المللی حفاظت منظرهای فرهنگی شناخته شد. ثبت منظرهای فرهنگی گامی مهم به سوی بازشناخت آنها به منظور آشکارسازی و تقویت و محافظت از تنوع تأثیرات متقابل انسان و محیط و فرهنگ ها و سنت های زنده یا ناپدید شده است. در این مقاله کارنامه منظر فرهنگی در مرکز میراث جهانی یونسکو در فاصله سال های 2010-1992 بررسی می شود و ضمن آشکارسازی پس زمینه تاریخی شکل گیری ایده منظر فرهنگی در این مرکز، تعریف، سیر تحول و تجربیات آن مورد مداقه قرار می گیرد. از این رهگذر مهم ترین انتقادها که شامل عدم توازن منظرهای فرهنگی ثبت شده در فهرست میراث جهانی در مناطق مختلف جهان و همچنین ناکارآمدی مرزبندی میان منظرهای فرهنگی و طبیعی و دیدگاه نخبه سالار این مرکز است، به چالش کشیده می شود.
بازخوانی ربع قرن تجربه منظر فرهنگی در اسناد مرکز میراث جهانی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
309 - 324
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از یک قرن از نخستین کاربرد اصطلاح «منظر فرهنگی»، با تدوین دستورالعمل نحوه ورود مناظر فرهنگی به لیست میراث جهانی در شانزدهمین جلسه مرکز میراث جهانی یونسکو در سال 1992، این عبارت در اسناد بین المللی جایگاهی ویژه یافت. بررسی تاثیر متقابل انسان و طبیعت در گذر زمان به منظور تقویت و محافظت از آنها و باز شناخت تنوع مناظر فرهنگی، اقدامی موثر در ثبت این آثار ارزشمند می باشد. مرکز میراث جهانی یونسکو نخستین و مهم ترین نهاد بین المللی حفاظت از منظرهای فرهنگی می باشد. لذا هدف این مقاله تبیین تجربیات منظر فرهنگی در بازه زمانی 1992-2017 در اسناد مرکز مذکور است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با روش مطالعه کتابخانه ای می باشد. این مقاله ضمن بررسی مفهوم منظر فرهنگی و معیارهای آن در مدارک منتشر شده مرکز میراث جهانی، به واکاوی نشست های برگزار شده و سیر تحول مفهوم مذکور و بررسی تنوع تاثیرات متقابل انسان و محیط می پردازد. تغییر معیارهای ثبت مناظر فرهنگی، تدوین دسته بندی مناظر و بررسی نشست های تخصصی به صورت موضوعی و موضعی از یافته های این پژوهش می باشد. به عنوان مثال در بخش نشست های موضعی، مناظر فرهنگی قاره های مختلف کنکاش شده یا در بخش موضوعی، منظر فرهنگی آبراهه ها، جاده ها، کوه ها، بیابان ها، تاکستان ها، تراسهای برنج مورد توجه قرار گرفته اند. بررسی آثار ثبت شده در 6 منطقه تعریف شده بیانگر عدم تناسب ثبت آثار بوده و منطقه اروپا حدود 50 درصد آثار را به خود اختصاص داده است.
بازشناسی و حفاظت از ارزش های منظر روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16-1
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مناظر روستایی به عنوان مناظر متداوم فرهنگی، نشان دهنده عینی تکامل جامعه انسانی و استقرار آن ها در طول زمان هستند، مناظری که تحت تأثیر جریان های فرهنگی و یا طبیعی بستر خود تغییر و تکامل می یابند. تعامل انسان با طبیعت و تداوم این مناظر، ارزش های برجسته متعددی را در مناظر روستایی به وجود آورده که بیانگر ارزش های ملموس و ناملموس یا به عبارتی اهمیت معنایی آن است. در اسناد بین المللی بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی و شناسایی این ارزش ها به عنوان مؤلفه ای کلیدی در فرآیند حفاظت این مناظر تأکید ویژه گردیده است، به طوری که هر کوششی در راستای حفاظت و بازآفرینی مناظر روستایی، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و پایداری طبیعت یک سرزمین است. هدف: شناسایی و دسته بندی ارزش های موجود در مناظر روستایی به منظور بازآفرینی و حفاظت پایدار از چنین محیط هایی و انتقال دانش جمعی و معانی فرهنگی آن به نسل های آینده روش ها: این پژوهش ابتدا از طریق بازخوانی اسناد و کنوانسیون های بین المللی و بررسی دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف مفهوم منظر فرهنگی و تدوین چارچوب مفهومی و جایگاه منظر روستایی می پردازد. سپس با توجه به بررسی های به عمل آمده، ارزش های موجود در مناظر روستایی دسته بندی و تبیین می شوند و در نهایت مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائه می شود. یافته ها: در این پژوهش ارزش های موجود در مناظر روستایی به دو گروه ارزش های طبیعی و ملموس و ارزش های فرهنگی و ناملموس دسته بندی شدند، ارزش های طبیعی و ملموس شامل ارزش های زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و آموزشی و ارزش های فرهنگی و ناملموس شامل ارزش های فرهنگی، معنوی، اجتماعی و تفریحی هستند، اگرچه در برخی موارد، ارزش ها تلفیقی از هر دو دسته هستند و تدقیق آن ها بسیار دشوار است. نتیجه گیری: با توجه به ارزش های موجود، مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائه شده است که ضروریست به منظور هماهنگی با تغییر در اولویت بندی این ارزش ها، در حفاظت از آن ها به جنبه های پویا و چند عملکردی ارزش های منظر توجه بیشتری شود.
بررسی معماری منظر محوطه های باستانی با تأکید بر منظر طبیعی؛ نمونه موردی: دژ پشت قلعه آبدانان
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به آثار و ابنیه باستانی به عنوان جزیی از قالب کلی منظر و در کنار سایر پدیده های محیطی (طبیعی و مصنوعی) مورد توجه و ارزش گذاری قرار گرفته است. منظر باستانی-طبیعی معرف آثار باستانی در بستر طبیعی است که امروزه به عنوان یکی از انگیزه های لازم به منظور جذب گردشگر محسوب می شوند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تاثیر عوامل طبیعی در شکل گیری مناظر باستانی-طبیعی دژ پشت قلعه آبدانان در راستای شاخص سازی منطقه و تبدیل آن به قطب گردشگری انجام گرفته است. منطقه فرهنگی پشت کوهدارای ویژگی های طبیعی و جغرافیایی خاصی است و از مناطق مهم بین فرهنگی و محل برهم کنش فرهنگ ها در تاریخ به شمار می رود. نتایج نشان داد دلایل مختلف از قبیل منفک بودن تپه ای که دژ پشت قلعه روی آن قرار دارد از سایر تپه ها، ارتفاع مناسب و اشراف داشتن به کل منطقه، مناظر طبیعی و زمین های کشاورزی پیرامون دژ، عبور رودخانه دویرج، سبب شاخص شدن این منطقه تاریخی-طبیعی شده است که باید بیشتر مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی و گردشگری برای تبدیل شدن به جاذبه تفریحی توریستی باستان شناختی قرار گیرد.
بررسی و تحلیل ظرفیت های گردشگری هورامان با تأکید بر خوانش منظر فرهنگی
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
59 - 78
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، امروزه به ویژه در ابعاد اقتصادی و فرهنگی خویش، نقشی تعیین کننده در توسعه یافتگی کشورها ایفا می نماید، به طوری که اقتصاددانان به آن، لقب «صادرات نامرئی» داده اند. در ایران نیز، با تکیه بر پشتوانه ی عظیم فرهنگی، قابلیت های زیادی در زمینه ی گردشگریِ فرهنگی و به خصوص گردشگری فرهنگی و آیینی، وجود دارد. منظر فرهنگی مفهومی دربردارنده ی ارزش های فرهنگی طبیعی بوده که حاصل تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ است. علاوه بر این مناظر فرهنگی دربرگیرنده، حافظ و بیانگر هویت و تاریخ یک منطقه و ساکنین آن هستند و از این رو حفاظت از مناظر فرهنگی و ارزش های آن از اهمیت به سزایی برخوردار است. منطقه هورامان با مرکزیت فرهنگی زیارتگاه پیرشالیار و رسوم مرتبط با آن امروزه به منظر فرهنگی و شناسنامه هورامان تبدیل شده است. به لحاظ موقعیت جغرافیایی همچون دیگر زیارتگاه ها و اماکن مقدس ایران باستان و خصوصاً بناهای مقدس زرتشتی که از قرن ها پیش در سرزمین ایران ساخته شده اند، در کنار کوه، چشمه و درخت قرارگرفته است که یادگاری از باورهای کهن ایرانیان مبتنی بر طبیعت گرایی بوده و ریشه در اعتقاد به ایزدان طبیعت داشته است. پژوهشگران در پی پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که چه عواملی بر ایجاد انگیزش های گردشگران در مواجهه با وجوه گردشگری فرهنگی- آیینی، مهم ترین نقش را ایفا می نماید. هورامان، به لحاظ توسعه ی گردشگری در سالیان اخیر بسیار مورد توجه بوده و وجود جاذبه های طبیعی، فرهنگی و آیینی خاص منطقه، قابلیت های ویژه ای را برای توسعه ی گردشگری فراهم نموده است. در این راستا، پرسشنامه ای محقق ساخته که از تفسیر داده های آن بتوان به مهم ترین انگیزش های گردشگران دست یافت، تنظیم گردید و در محدوده ی زمانی تحقیق (6 روز) تعداد 340 نسخه از آن، به صورت تصادفی ساده و حضوری، ضمن ارائه توضیحاتِ لازم، در اختیار نمونه های تحقیق قرار داده شد و در نهایت، داده های به دست آمده، مورد تحلیل تأملی قرار گرفت. نتایج پژوهش، حاکی از این مهم است که علیرغم بعد مسافت و مشکلات اقتصادی همچنان علاقه به گردشگری فرهنگی آیینی بسیار زیاد بوده و گروه های سنی مختلف در سطوح مختلف تحصیلی این موضوع را در اولویت قرار می دهند.
بازشناسی مفهوم ارزش در حفاظت منظر فرهنگی اورامان تخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی و طبیعی به واسطه دارا بودن ارزش های متنوع همواره واجد حفاظت بوده اند و در اسناد بین المللی بر وجوه ارزشی و اهمیت آن ها تأکید ویژه شده است. شهر اورامان تخت یکی از روستاهای تاریخی در دامنه رشته کوه های زاگرس است که در سال های اخیر به شهر تبدیل شده است. تعامل مثبت انسان با طبیعت در طول سالیان متمادی، ارزش های برجسته متعددی را در اورامان بنیاد نهاده که بیانگر ارزش های ملموس و ناملموس یا به عبارتی اهمیت معنایی آن است. عدم آگاهی و شناخت نسبت به ارزش های برجسته منظر فرهنگی اورامان توسط مردمان بومی و مدیران منطقه ای و محلی سبب آسیب پذیری و مخدوش شدن بسیاری از این ارزش ها شده است، این موضوع تهدیدی جدی برای حفاظت و تداوم حیات میراث فرهنگی و طبیعی اورامان به شمار می آید.ماهیت کیفی و آمیختگی ارزش های طبیعی و فرهنگی در منظرهای فرهنگی، دست یابی به شناخت و دسته بندی دقیق از ارزش ها را در بسترهای مختلف فرهنگی با دشواری مواجه ساخته است . مقاله حاضر از طریق بازخوانی اسناد و کنوانسیون های بین المللی از یک سو و دیدگاه های صاحب نظران از دیگر سو، با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، در پی دست یافتن به دسته بندی جامعی از ارزش ها در منظر فرهنگی و تبیین و تدقیق آن ها در منظر فرهنگی شهر اورامان تخت با بهره گیری از مشاهده میدانی و مصاحبه با گروه های ذینفع و ساکنان بومی به عنوان ابزارهای پژوهش است. دستاورد پژوهش دسته بندی و معرفی جامعی از ارزش های ملموس و ناملموس در منظر فرهنگی اورامان تخت است به گونه ای که تمامی وجوه حفاظت در اورامان را تبیین می کند.
رویکردی کل نگر به "نسبت فرهنگ و طبیعت" در "منظر فرهنگی" (موردپژوهی: بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد کل نگر به نسبت فرهنگ و طبیعت به شکل گیری مفهوم منظر فرهنگی انجامیده است که در آن فرهنگ و طبیعت به گونه ای جدایی ناپذیر در هم تنیده اند. با این وجود مرزبندی بین منظرهای طبیعی و فرهنگی که از نگاه جزءنگر ریشه می گیرد همچنان وجود دارد. هدف این مقاله بررسی چالش های این مرزبندی و تدوین مدلی کل نگر برای بازشناخت و دسته بندی منظر های فرهنگی است. پرسش اصلی این است که چه مولفه هایی در تبیین نسبت فرهنگ و طبیعت در منظر فرهنگی موثرند و ارتباط منطقی میان آن ها چگونه قابل تبیین است؟ بر این اساس مدل منظرهای فرهنگی مبتنی بر سه مولفه "میزان مداخله انسان در طبیعت"، " نوع مداخله ملموس یا ناملموس" و "زمان شکل گیری و ادامه حیات منظر" تدوین شده است. این مدل نظری دسته بندی منظر فرهنگی در مقیاس های مختلف را ممکن می سازد. برای تبیین مدل پیشنهادی، منظر فرهنگی بم به صورت موردی بررسی تحلیل شده است. در این بررسی مولفه های شکل دهنده به منظر فرهنگی در دو دسته مداخلات ملموس مبتنی بر اقتصاد و سکونت و مداخلات ناملموس مبتنی بر روابط اجتماعی، بر اساس علت مداخله انسان در طبیعت شناسایی شده است. در مطالعه بم، مدل پیشنهادی در سه مقیاس خرد (خانه- باغ)، میانی (کوچه- باغ) و کلان (شهر- باغ) تبیین شده است.
مروری بر تغییر شکل منظر فرهنگی از دیدگاه اکولوژی، اقتصادی- اجتماعی؛ مطالعه منظرهای شهری- روستایی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۵۰-۳۱
حوزههای تخصصی:
مناظر فرهنگی رشته پیوسته ای از مناظر روستایی و مناظر شهری هستند که اغلب طی دوره زمانی طولانی توسعه یافته اند. درنظر گرفتن ارتباطات منظر از جنبه های اجتماعی- اقتصادی و محیط زیستی گامی به سمت توسعه پایدار است، لذا داشتن درک صحیح فرایند تغییرات درگذشته، محرک های آن و چگونگی مواجهه آن ها با یکدیگر ضروری است. این مقاله با استفاده از روش اسنادی، مروری است بر نتایج حاصل از تحقیقات انجام شده و انتشار یافته در منابع علمی مختلف شامل نشریات، کتب و سایت های علمی که در قالب مقالات علمی، طرح های پژوهشی، نشست ها و سخنرانی های دانشمندان و متخصصان منظر از کشورهای مختلف قاره اروپا ارائه شده است و طی آن تغییر شکل مناظر فرهنگی شهری و روستایی با نگرشی یکپارچه از جنبه های مختلف بررسی شده است. پویایی و تحرکات منظر در اروپا موضوعی گسترده بوده و دامنه وسیعی از تحقیقات نوین و چالش های پیش روی مناظر فرهنگی کشورهای این قاره را در بر می گیرد. با توجه به جدید بودن تحقیقات مرتبط با تحولات منظر، مباحث گسترده و سؤالات اساسی پیرامون چالش های جاری مطرح است که به عنوان موضوعات قابل بحث برای تحقیقات آتی در نظر گرفته می شوند. نگاهی به این تحقیقات نشان می دهد که بیشترین تکرار عناوین مقالات تغییر منظر و در نتیجه کانون تحقیقات در این حوزه مشتمل بر مواردی از قبیل شناسایی نیروهای محرک تغییر شکل، فرایندهای تغییر شکل، روش های تجزیه و تحلیل فرایندها، مدیریت و برنامه ریزی منظر است. با توجه به اینکه عمده تمرکز تحقیقات بر جنبه های فنی کالبدی بوده و در تحقیقات کمتر به مطالعات مرتبط با اجتماع، اقتصاد و تأثیر رفتار انسان پرداخته شده است، نیاز به تحقیقات بیشتر درون رشته ای یا میان رشته ای و در جهت توسعه مناظر فرهنگی شهری و روستایی با نگرشی جامع به تمام ابعاد آن وجود دارد.
رهیافتی بر حفاظت از منظر فرهنگی روستای تاریخی دوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۸
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی روستای دوان که در نزدیکی شهرستان کازرون واقع شده، با دارا بودن ویژگی های کالبدی همچون نظام باغداری پلکانی، معماری سنگی با دیرینگی دوره ساسانی و خصوصیات اکولوژیکی در کنار ارزش های ناملموسی مانند آداب و رسوم و گویش خاص مردم منطقه، حاصل تعامل هوشمندانه ی انسان با طبیعت و مصداق مفهوم منظر فرهنگی است. بررسی اصطلاح منظر فرهنگی که شامل تمامی ویژگی های میراث ملموس، ناملموس و تنوع های زیست محیطی و فرهنگی است، در روستای دوان می تواند بسیار مورد توجه واقع شود و منجر به ثبت این روستا در فهرست مناظر فرهنگی کشور شود. در این صورت، با توجه به آسیب هایی همچون مشکل اشتغال و مهاجرت اهالی، تهدید پوشش های گیاهی و جانوری، ایجاد زمینه ی تغییر الگوهای معماری و معیشت و مواردی از این قبیل که در این روستا وجود دارد و ثبت آن را به عنوان منظر فرهنگی تهدید می کند؛ مداخلاتی جهت رفع آسیب ها و بهبود کیفیت روستا در قالب طرح حفاظت و مدیریت آن لازم است که این مسئله به عنوان هدف اصلی این پژوهش مدنظر قرار گرفته است. در این راستا «مطالعه تحلیلی و ثبت اطلاعات»، «ارزش گذاری» و در نهایت «ارائه طرح حفاظت و مدیریت»، مراحل مختلف پژوهش را تشکیل می دهند. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که با وجود چالش های موجود اما امکان حفاظت مؤثر منظر فرهنگی دوان از طریق احیای اشتغال و تزریق پویایی در بافت در کنار حفظ ارزش های اصیل آن وجود دارد. از این رو ثبت منظر فرهنگی این منطقه در فهرست میراث فرهنگی کشور، امکان حمایت و تلاش در جهت حفاظت از ارزش های آن را پر رنگ تر می کند. هم چنین از طریق حفظ و ارتقاء الگوهای معماری بومی، تقویت سطح گردشگری، جذب مشارکت های مردمی و ایجاد فرصت های شغلی و با تأکید بر قابلیت های تاریخی، طبیعی و فرهنگی روستای تاریخی دوان، می توان رونق کالبدی و اجتماعی را در آن بهبود بخشید و در مسیر حفاظت پویا از این میراث ارزشمند گام های موثری برداشت.
منظر فرهنگی روستای نایبند (شناسایی عوامل کالبدی و فراکالبدی شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۷۶-۶۱
حوزههای تخصصی:
نایبند، روستایی است تاریخی در خراسان جنوبی که در حاشیه غربی کویر قرار دارد. استقرار در مجاورت راهی کاروان رو، موقعیت سوق الجیشی، وجود منابع آب و زمین های حاصل خیزسبب شکل گیری بافت آن شده است. شرایط سخت اقلیمی منطقه و وجود اشرار و راهزنان در دوران تاریخی، ضمن شکل گیری قلعه و برج های دیده بانی، ساختاری درهم تنیده و فشرده به بافت بخشیده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت ساختارهای شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند، الگوهای معماری و تیپولوژی مسکن، ضمن بازشناسی روستا در متون تاریخی و سفرنامه ها، ساختار کالبدی آن را مورد تحلیل قرار داده و سعی دارد به این سؤالات پاسخ دقیق دهد که؛ سابقه سکونت در روستا به چه دوره ای باز می گردد؟ نایبند در چه فرآیند تکاملی، روند شکل گیری خود را طی کرده و چرا بافت روستا، ساختاری فشرده، همچون قلعه ای نفوذناپذیر دارد؟ و پارادایم های شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند چیست؟ ازهمین رو، پژوهش ضمن بهره گیری از متد مطالعات تاریخی و بررسی های کتابخانه ای، با رویکردی تحلیلی- تفسیری به موردپژوهی در بافت روستا پرداخته و تلاش دارد از طریق مطالعات میدانی و مستندنگاری مؤلفه های کالبدی و فراکالبدی حاکم بر آن و انطباق داده های مستخرج از مفهوم «منظر فرهنگی» پارادایم های شکل دهنده به منظر فرهنگی نایبند را بررسی کند. نتایج مطالعات پژوهشگران نشان می دهد؛ ترکیب ساختارهای طبیعی سکونتگاه شامل؛ کوه های مرتفع، دره های سبز و چشمه های آب- که در تضادی آشکار با بستر کویری منطقه، اکوسیستم منحصربه فردی منطقه را به وجود آورده اند- از یک سو و عناصر مصنوع و انسان ساخت شامل؛ مناظر کشاورزی (مزارع، باغ های مرکبات و نخلستان های حاشیه ای روستا)، آثار معماری (عرصه های دستکند، قلعه، برج های دفاعی، الگوهای مسکونی منحصربه فرد، گذرها و ساباط ها) و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی ویژه حاکم بر منطقه ازسوی دیگر، ساختار درهم تنیده فرهنگی- طبیعی نایبند را پدید آورده است. این مفهوم درهم تنیده با تاریخی غنی از دوران پیش از اسلام، آداب زیستی و سنت های معیشتی، کاربری تاریخی و مداوم زمین با الگوی باغداری و کشاورزی، ساختارهای معماری گسترده و دید بصری ویژه به کویر لوت، نایبند را به نمونه ای ارزشمند از مناظر فرهنگی ارگانیک و پیوسته سکونتگاه های حاشیه کویری کشور بدل کرده است.