مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
هویت روستایی
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی به عنوان منبعی غنی از فرهنگ و تمدن ایران، دارای پتانسیل کم نظیری در معرفی ویژگی های فرهنگی و باورهای اجتماعی به دنیا است. استفاده از این پتانسیل به ویژه در میان مخاطبین بین المللی صنایع دستی، نیازمند بهره گیری از اطلاعات و روش های به روز و هوشمندانه است. بسته بندی می تواند به عنوان واسطه ای ارزشمند، جهت معرفی صنایع دستی روستایی ایران به بازارهای جهانی و بهبود و وضعیت آن به شکل مؤثری عمل نماید. یکی ار شاخص های مؤثر در انتخاب و خریداری کالای بسته بندی شده، فاکتورهای ""هویت بخشی"" است. هدف این تحقیق، شناخت و معرفی راه و روشی مناسب برای طراحی شایسته بسته بندی صنایع دستی روستایی ایران با توجه به رویکرد صادرات بوده است؛ به گونه ای که عناصر بصری هویت بخش به طور مناسبی نشانگر هویت و فرهنگ ایرانی باشد. بیان فاکتورهای هویت بخش بدون در نظر گرفتن تأثیر بسته بندی در شناسایی محصول امکان پذیر نیست. برای دستیابی به اطلاعات تعاریف و عملکردهای بسته بندی و مشخص کردن عناصر بصری پایه در بسته بندی، به بررسی نقش بسته بندی صنایع دستی در صادرات پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که در صادرات محصولات و کالاهای صنایع دستی روستایی، اهمیت بسته بندی های چندفرهنگی ضروری است. سپس به منظور ادغام آگاهانه هویت و فرهنگ در طراحی بسته بندی، مدل طراحی فرهنگ محور پیشنهاد شده است. با استفاده از این مدل مشخص گردید که طراحی بسته بندی با توجه به عوامل فرهنگی، می تواند تا از تطابق راه حل های پیشنهادی اطمینان حاصل کند و در عین حفظ ویژگی های فرهنگی و هویتی روستاهای ایرانی در طراحی بسته بندی صنایع دستی، به درک بهتر تجربیات سایر فرهنگ ها و راه حل های کاربردی و مؤثر منتهی شود.
روستا در الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و آمایش فضا دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۸ ویژه نامه
175-179
حوزههای تخصصی:
مقدمه الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت یک سند بالادستی است. الگوی پیشرفت از نوع برنامه های توسعه ای کشور، دولت و مجلس شورای اسلامی یا سیاست های پیشنهادی مجمع تشخیص مصلحت نیست و جایگزین آن ها نمی شود؛ بلکه چارچوب انسجام بخش آن هاست. در واقع الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت از منظر سیاستی کلان، ذیل قانون اساسی و مشرف بر کلیه ی اسناد سیاستی و برنامه ای کشور است. با توجه به اینکه در محمل و مکانی به اسم ایران، توسعه و پیشرفت بدون در نظر گرفتن روستا و هویت روستاییان امکان ندارد، باید دید به این امر چقدر در سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت توجه شده است. مفهوم هویت در ارتباط با شهر و روستا موضوعی است که همواره اندیشمندان نظریات متعددی در رابطه با آن ارائه داده اند (معین، 1371: 528). گیدنز در یکی از آخرین نقطه نظرهای جامعه شناسانه و روان شناسانه ی خود معتقد است که هویت در واقع همان چیزی است که فرد به آن آگاهی دارد. مفهومی که به معنای تداوم فرد در زمان و مکان می باشد (گیدنز، 1387: 82).
نقش منظر طبیعی و فرهنگی سکونتگاه های کوهستانی در شکل گیری هویت روستایی (مورد مطالعه: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با رشد و پیشرفت تکنولوژی و ورود مدرنیزاسیون به جوامع، روستاها در اغلب نقاط جهان و ایران تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته و چهره نوظهوری یافته اند که این امر سبب تغییر و تحولات بسیاری در زمینه هویت روستایی شده است. از این رو، در پژوهش حاضر به تبیین نقش منظر طبیعی و فرهنگی سکونتگاه های کوهستانی در شکل گیری هویت روستایی، در شهرستان مریوان پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش ۱۰۲۳ خانوار روستایی شهرستان مریوان بود که از آن میان ۲۸۰ خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود و روستاهای مورد مطالعه از 18 نقطه روستایی از ۶ دهستان خاوومیرآباد، زریوار، سرکل، سرشیو، کوماسی و گلچیدر انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز، از شیوه های مصاحبه و تکمیل پرسشنامه ای استفاده شد که اعتبار آن با استفاده آزمون الفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار Smart PLS2 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، منظر طبیعی و منظر فرهنگی هر دو بر هویت روستایی تأثیر دارند ولی تأثیر منظر فرهنگی به مراتب بیشتر است. با توجه به تحلیل فضایی داده ها در نرم افزار ArcGIS با استفاده از ابزار کریجینگ، روستاهای باشماق، کولان و قمچیان بیشترین تأثیر را از نظر منظر طبیعی بر هویت روستایی این مناطق داشته است و روستاهای گلان، نیزل و چور کمترین تأثیر را از جهت منظر طبیعی بر هویت روستایی این مناطق دارا بودند. همچنین روستاهای قمچیان، سیور و جوئین بیشترین تأثیر و روستاهای خیرآباد و چور کمترین تأثیر را از نظر منظر فرهنگی بر هویت روستایی شهرستان مریوان دارا بودند.
ارزیابی اثرات سیاست های مقاوم سازی بر الگوهای مسکن و هویت روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از مهم ترین عناصر سکونتگاه های انسانی، به ویژه در مناطق روستایی محسوب می شود. با این وجود تأمین مسکن مناسب، یکی از چالش های عمده در نواحی روستایی به دلیل قدرت مالی پایین روستائیان و همچنین آسیب پذیری مساکن در برابر بلایای طبیعی محسوب می گردد. بنابراین تمامی دولت ها در سال های اخیر به سیاست هایی همچون اعطای اعتبارات و وام های کم بهره در راستای ارتقای کیفیت مساکن روستایی مبادرت نموده اند. سیاستی که باعث تغییراتی در بطن روستاها و الگوهای مسکن گردیده است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیرات اعتبارات و وام های مقاوم سازی مساکن در نواحی روستایی شهرستان ماسال (روستاهای شالماء، مرکیه و درخانه) در دو بعد الگوی مسکن و هویت روستا می باشد. در این راستا، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با تأکید بر رویکرد کیفی-کمی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشگری) استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق نیز شامل مساکن روستاهای مورد مطالعه می باشد که حجم نمونه بر اساس روش کوکران 383 مسکن برآورد گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عمده ترین تأثیر اعتبارات و وام های مقاوم سازی، ارتقای استحکام مساکن جدید و نوسازی شده نسبت به مساکن قدیمی تر می باشند. همچنین از سایر تأثیرات این تسهیلات می توان به کاهش فعالیت های زیستی در واحد مسکونی، کاهش سطح زیربنای مساکن، کاهش تعداد اتاق ها و تغییر در نوع پلان و سازه های مساکن اشاره کرد. از طرفی نتایج نیز حاکی از کاهش هویت در کالبد روستاها از منظر تعلق مکانی و همچنین کاهش ارزش های فرهنگی و تطابق با الگوی کهن و سنتی در طراحی های جدید واحدهای مسکونی می باشد.
تبیین معیارهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنین اصیل از شدت تغییرات کالبدی در محلات با سابقه روستایی، مطالعه موردی: محله نیاوران، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۵۸
۵۰-۳۵
حوزههای تخصصی:
محله نیاوران در شمال تهران یکی از محلاتی است که در گذشته نه چندان دور، روستا به شمار می آمد اما طی سال های اخیر متراکم سازی و شدت بالای تغییرات کالبدی متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تجربه های متفاوتی را برای ساکنین ایجاد کرده است. اگر چه بعد کالبدی و نحوه تغییر آن از موضوعات مورد توجه برنامه ریزان و طراحان بوده اما تجربه مستمر ساکنین و ذهنیت آن ها به عنوان بخشی از واقعیت موجود، چندان مورد توجه قرار نمی گیرد. پرسش اصلی پژوهش معیارهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنین اصیل از تغییرات کالبدی در شدت های کم و زیاد می باشد. از این رو فهم فرایند ارزیابی ساکنین از شدت تغییرات کالبدی و عوامل ادراکی تأثیرگذار و تأثیرپذیر از آن ضروری است. این پژوهش به روش ترکیبی و میان ساکنین میانسال و اصیل کوچه های هسته اولیه نیاوران که تغییرات کالبدی را طی 20 سال گذشته تجربه کرده اند، انجام شد. فاز کیفی پژوهش به روش پدیدارنگاری انجام شد که با مصاحبه عمیق جهت گردآوری داده ها، کدگذاری، طبقه بندی و تعیین ساختار تجربه ساکنین همراه شد. با تلفیق اطلاعات دگردیسی کالبدی کوچه ها، امکان بررسی انطباقی برداشت های ریخت شناسانه با نتایج پدیدارشناسانه فراهم شد. نتایج پژوهش تجربه و ارزیابی متفاوت ساکنین در شدت های مختلف را نشان می دهد. البته کیفیت های زمینه ای و معنایی- نمادین در شدت کم و کیفیت های مرتبط با قابلیت زندگی در شدت های بالا، نقش پر رنگ تری در تعیین معیارهای رضایتمندی داشته اند. با افزایش شدت تغییرات، مفهوم خانه به ساختمان تغییر و ساکنین نسبت به تغییر مقیاس که به نظرشان قابل کنترل نیست، حساسیت کمتری نشان می دهند، ولی با تغییر ارزش های محیطی تکرارناپذیر کنار نمی آیند. معیارهای حاصل از پژوهش می تواند در کنترل و هدایت شدت تغییرات کالبدی در جهت رضایت مندی ساکنین اصیل به عنوان سرمایه های اجتماعی ، در محلاتی که کمابیش مسیر مشابهی را می پیمایند، راهگشا باشد.
نقش زنجیره ارزش صنایع دستی در توسعه روستایی و گردشگری (مطالعه موردی دهستان عشرستاق بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
235 - 253
حوزههای تخصصی:
زنجیره ارزش صنایع دستی سیستمی اقتصادی شامل مجموعه ای از فعالان و فعالیت های تجاری است که کسب وکار آن ها، در امتداد یکدیگر، موجب تکامل و تجارت محصول از تولیدکنندگان اولیه به مصرف کنندگان نهایی می شود و برای هریک از فعالان شبکه ارزش اقتصادی خلق می کند. در این پژوهش جایگاه زنجیره ارزش صنایع دستی در شاخص های توسعه روستایی و وضعیت گردشگری و نیز حفظ و احیای هویت روستایی در محدوده دهستان عشرستاق شهرستان بهشهر بررسی شده است. پژوهش از طریق روش های مشاهده، مصاحبه با خبرگان و کارشناسان و مردم محلی (در تدوین شاخص ها و شناخت ابعاد موضوع) و نیز توزیع 210 نمونه پرسش نامه بین مردم محلی و کارشناسان مرتبط بومی انجام شده است. متغیرهای پژوهش در قالب سه سؤال و فرضیه درآمده و نتایج در نرم افزار اس پی اس اس و با آزمون تی مستقل تک نمونه ای تحلیل شده است. نتایج تحیل ها نشان می دهد ساختار زنجیره ارزش صنایع دستی تأثیر زیادی در توسعه روستایی محدوده بررسی شده نداشته اما، در بین شاخص ها، بیشترین تأثیر نسبی را در مهاجرت از روستا به شهر داشته است. همچنین، زنجیره ارزش صنایع دستی بهبود شاخص های گردشگری روستایی را در پی دارد ولی، با توجه به میانگین نسبتاً پایین، اثرگذاری آن زیاد نیست. ساختار زنجیره ارزش صنایع دستی در حفظ و احیای هویت روستایی نیز مؤثر بوده است ولی، با توجه به میانگین نسبتاً پایین برخی از متغیرها از نظر پاسخ گویان، در برخی از شاخص های حفظ هویت روستایی اثرگذاری منفی داشته است.